Web Analytics Made Easy - Statcounter

وبسایت رسمی برنامه نود - گسترش فولاد که جباری را می‌خواست، می‌تواند خلا هافبک‌اش را با سروش پر کند. آیا سروش با سپاهان به لیگ برتر بازمی‌گردد؟ یا تبریز که خاطرت خوبی برایش به‌جای گذاشته؟ علی دایی چطور؟ می‌تواند رضایت سروش را جلب کند؟ اصلا خواهان حضور رفیعی است؟

به گزارش وبسایت نود، خبر بازگشت سروش رفیعی به لیگ برتر روز به روز بیشتر رنگ واقعیت می‌گیرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هر چند که سروش امیدوار است نظر سرمربی جدید را جلب کند و در الخور ماندنی شود، ولی این اتفاقی نیست که موجب شود مدیران باشگاه‌ها دست از سر شاه‌ماهی نقل‌وانتقالات بردارند. رفیعی در حال حاضر تلفن‌های زیادی از ایران دارد که خواهان بازگشت او به لیگ برتر هستند. اما سروش به کدام تیم‌ها می‌تواند برود؟ کدام تیم‌ها به درد سروش می‌خورند؟ رفیعی به تاکتیک کدام‌ تیم‌ها می‌خورد؟

سروش و 16 تیم لیگ برتری:

نمی‌شود!

محروم:

پرسپولیس از پنجره نقل‌وانتقالات نیم‌فصل محروم است و نمی‌تواند سروش رفیعی را جذب کند.

رقیب:

سروش با محبوبیتی که حتی پس از جدایی از پرسپولیس در بین طرفداران این تیم داشته، بعید است که حاضر به بازی در تیم رقیب شود. ضمن این که استقلال هم از تعدد بازیکنان طراحی که منصوریان ابتدای فصل جذب کرد رنج می‌برد.

مالی:

سپیدرود، استقلال‌خوزستان، نفت تهران و سیاه‌جامگان با بودجه محدودی که در جیب دارند، بعید است توان خرید سروش رفیعی را داشته باشند.

آرایش تیم:

تیم‌های پارس‌جم‌جنوبی و ذوب‌آهن با توجه به این که با آرایش 2-2-2-4 در مسابقات حاضر می‌شوند، خیلی سروش رفیعی به کارشان نمی‌آید. مگر اینکه یا سروش حاضر شود در پستی بازی کند که به آن علاقه‌ای ندارد و یا این که این دو تیم به خاطر رفیعی آرایش تیم‌شان را برهم بزنند.

 

 می‌شود، ولی...

پیکان: تیم جلالی در اوج به سر می‌برد. پیکان در این فصل با آرایش 1-3-2-4 در بازی‌ها حاضر می‌شود که از سیستم‌های محبوب سروش رفیعی است. سروش می‌تواند به عنوان هافبک طراح به کمک آقا معلم بیاید. ولی فعلا دست جلالی در این پست پر است. پیکان در این نقطه از بختیار رحمانی بهره می‌برد که به روزهای خوب‌اش برگشته است. بازی‌های خوب بختیار در این فصل، به جلالی اجازه نمی‌دهد که حتی سر خرید رفیعی، فکر هم کند. در حال حاضر رحمانی یکی از آماده‌ترین طراح‌های لیگ است.

پدیده: خلعتبری یکی از سه بازیکنی است که عقب‌تر از محمد قاضی وظیفه گل‌سازی دارند. خلعتبری در این فصل به قدری وظیفه‌اش را به خوبی انجام داده که مهاجری فکری به حال جانشین‌ او نکند. وگرنه رفیعی به آرایش تیمی پدیده هم می‌خورد. تیمی با نمایشی دلچسب و فوتبالی زیبا. ولی فعلا جایی برای سروش نیست.

نفت آبادان:

اغراق نیست اگر گفته شود تمامِ بار خط حمله آبادانی‌ها به دوش کرار جاسم است. کمالوند پشت کرار از سه هافبک تخریبی به نام‌های آگوستو سزار، باتیستا و نیک‌سیرت استفاده می‌کند که به محض دریافت توپ، آن‌را به کرار پاس می‌دهند که موقعیت خلق کند. با توجه به وابستگی زیادی که تیم این فصل نفت به کرار دارد، بعید است که کمالوند حاضر شود رقیبی برای او بتراشد.  

می‌شود!

تراکتورسازی: پنجره نقل‌وانتقالات تراکتور برای یحیی گل‌محمدی تازه از نیم فصل شروع می‌شود. یحیی با توجه به محرومیت ابتدای فصل تراکتورسازی از نقل‌وانتقالات، نتوانست بازیکنانی که نیاز دارد را به تیم‌اش بیاورد. حالا محمد نوری تنها هافبک طراح تراکتورسازی است که شباهتی به روزهای آماده‌اش ندارد. یحیی فقط در چهار بازی از نوری استفاده کرد؛ آن هم در پست هافبک دفاعی. سروش قبل از پرسپولیس و الخور، به عنوان سرباز در تراکتورسازی بود و خاطرات خوبی از آن‌جا دارد. هواداران تبریزی هم با وجود جدایی سروش، همچنان رفیعی را دوست دارند و همین رابطه صمیمی و خاطرات خوش گذشته، می‌تواند رفیعی را به تراکتوری‌ها برگرداند. به خصوص حالا که از نبود هافبک طراح سطح اول رنج می‌برند. اتفاقی که باعث شده گل‌محمدی آرایش تیم‌اش را بر پایه 2-2-2-4 بچیند که فاقد نیاز از هافبک طراح باشد. شاید با حضور سروش، یحیی هم حاضر به تغییر تاکتیک شود.

سپاهان: تیم این فصل کرانچار مشکلی از بابت خلق موقعیت ندارد و بیشترین معضل‌اش بی‌دقتی در ضربات نهایی و بدشانسی است. ولی هافبک‌های طراح سپاهان هم خیلی رو فرم نیستند. جلال‌الدین علی‌محمدی از نگاه نمرات سایت نود، صد و یازدهمین بازیکن برتر لیگ است و اصلا جایگاه قابل قبولی ندارد. رسول نویدکیا هم فقط در پنج مسابقه، بازی کرد و نمره خیلی معمولی 3.5 را گرفته است. اتفاقی که شاید کرانچار را قلقلک بدهد که از هافبکی درجه یک استفاده کند.

گسترش‌فولاد: داریوش شجاعیان را به استقلال دادند و علیرضا نقی‌زاده هم به دلیل پارگی رباط صلیبی، فصل را از دست داد. حالا گسترش‌فولاد بدون هافبک طراح شده است. از بعد نارضایتی جباری و اختلاف با مدیران استقلال، در خبرهای زیادی آمده بود که گسترش‌فولاد خواهان جذب یاغی آبی‌هاست. به خصوص که فیروز کریمی هم جزو معدود مربیانی است که جباری قبول‌‌اش دارد. حالا که جباری از دسترس گسترش‌فولاد خارج است، هیچ بعید نیست که آن‌ها سراغ هافبک طراح دیگری بگردند و سروش رفیعی را به تبریز برگردانند.

سایپا:

عدم نتیجه‌گیری دلخواه، حضور در تهران و همچنین بودجه مناسب. سه آیتمی که باعث می‌شود سروش به سایپا هم فکر کند. و همچنین سایپا به سروش. تیم این فصل علی دایی بازیکنی که بتواند کارایی رفیعی را داشته باشد در ترکیب ندارد. فقط آرش رضاوند است که به عقب برمی‌گردد و از میانه زمین بازیسازی می‌کند. که او هم در این امر هنوز موفقیتی نداشته است.

فولاد: سیروس پورموسوی برای ادامه روند خوب این فصل فولاد، نیازمند بازیکنانی در سطح ملی است. پورموسوی در ابتدای فصل به ایمان مبعلی دلبسته بود. مبعلی به زادگاهش برگشت ولی شباهتی به آن ایمان سابق نداشت. اتفاقی که شاید پورموسوی را به فکر خرید هافبک طراحی جدید فرو برده باشد.

 

14001

 

 

منبع: وبسایت برنامه ۹۰

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت 90tv.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «وبسایت برنامه ۹۰» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۷۵۵۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دعایی: لطفاً یک نوآوری علمی مهم از حوزه نجف نام ببرید! / سروش محلاتی: در حوزه نجف هیچ کس به خاطر اظهار نظر، احضار نمی شود

به گزارش «مبلغ»، شاید مکتب قم اهمیت بسیاری به فلسفه و عرفان دهد، اما مکتب نجف، کمتر اهمیت می‌دهد، مکتب نجف بیشتر بر اصول و فقه تمرکز می‌کند، اما بدین معنا نیست که در عرفان و فلسفه وارد نیست، آیت‌الله خویی، فلسفه خواندند و کتاب الامر بین الامرین و قبح حسن و قبح عقلین را نوشتند، سیدعلی قاضی که شیخ العرفاست در نجف درس خوانده است، در حقیقت به فلسفه و عرفان ورود داشتند. درباره سیاست و موضوعاتی مثل ولایت فقیه نیز چنین تفاوت دیدگاهی بین دو حوزه نجف و قم وجود دارد که باید به دقت مورد بحث و بررسی قرار داد.

شبکه اجتهاد نوشت: حجت‌الاسلام سروش محلاتی اخیرا در یادداشتی کوتاه به ذکر مشاهدات خود از «حوزۀ نجف» و بیان شاخصه‌های آن در مقایسه با «حوزۀ قم» پرداخته است و حجت الاسلام سید محمدحسین دعایی در یادداشتی به موضوعات مطرح شده توسط ایشان پاسخ گفته است. در ادامه یادداشت هر دو نویسنده را می خوانید:

یک. نقد مبنامحور

بخش عمده‌ای از تفاوت‌های «حوزۀ نجف» و «حوزۀ قم»، نتیجۀ قهری اختلاف در مبانی بوده و به همین خاطر، مقایسۀ وضعیت آن‌ها با یکدیگر، بدون لحاظ این اختلاف، چندان موجه نیست. به عبارت دیگر، کاملا طبیعی است که حوزۀ معتقد به «اسلام سیاسی» و «ولایت مطلقه فقیه» که یکی از مهم‌ترین انقلاب‌های تاریخ بشریت را رقم زده، نظامی اسلامی را بر یک کشور حاکم کرده و به‌دنبال ایجاد «تمدن نوین اسلامی» است، عملکردی متفاوت با حوزۀ غیرمعتقد به این انگاره‌ها و متمایل به نوعی از «سکولاریسم مذهبی» داشته باشد.

در ثانی، آن‌چه جناب سروش محلاتی در وصف «حوزۀ نجف» گفته‌اند ـ اگر واقعیت داشته باشد ـ در واقع نه مدح این حوزه عریق و عزیز، بلکه ذم آن است؛ وضعیتی که می‌توان از آن با عنوان «آنارشیسم حوزوی» یاد کرد. به‌علاوه آن‌که این وضعیت، نه نتیجۀ یک انتخاب، بلکه عمدتا حاصل تحمیل اجتماع و عجز متولیان از ایستادگی در برابر متغیرهای محیطی است.

دو. نقد کارکردمحور

فارغ از تأمل در این‌که وضعیت «حوزۀ نجف» حاصل کدام مبنای مدیریتی است، با نگاهی منصفانه و واقع‌بینانه به کارنامۀ این حوزۀ مبارک هم می‌توان به نقد مدعای جناب سروش محلاتی پرداخت.

به‌راستی «حوزۀ نجف» چقدر پیشرفت علمی داشته؟ امروزه کدام نوآوری اصولی، فقهی، تفسیری، کلامی یا فلسفی را می‌توان به آن حوزه نسبت داد؟ کدام مسئله از مسائل مطرح در جهان معاصر را می‌توان با مراجعه به اندیشمندان نجفی پاسخ گفت؟ در حال حاضر چند پژوهشگاه یا مجله علمی، پژوهشی در آن‌جا فعال است؟ سالانه چند مقاله در این مجموعه علمی منتشر می‌شود؟ و این‌که اگر از تقلیل سخیف «زیست فناورانه» به داشتن صفحه در یوتیوب بگذریم، «حوزۀ نجف» با پدیده‌هایی مثل: تکنولوژی‌های نوین، فضای مجازی، هوش مصنوعی، بازی‌های رایانه‌ای و برنامک‌های موبایلی چه نسبتی دارد؟ اصلا پیام «حوزۀ نجف» برای جهان اسلام چیست که می‌تواند با عبور از فیلترینگ آن را به گوش علاقمندان برساند؟ فارغ از جایگاه «حوزۀ نجف» در سیاست و اقتصاد عراق، واقعا این حوزۀ تاریخی و سابقه‌دار، به چه میزان در ارتقاء فرهنگ عمومی یا دین‌داری مردم مؤثر بوده است؟ «حوزۀ نجف» در جلوگیری از رشد فزایندۀ فرقه‌های انحرافی در عراق چه عملکردی داشته؟ موضع «حوزۀ نجف» در قبال سلطۀ تحقیرآمیز آمریکا بر عراق چیست؟ و بالاخره آن‌که به‌طور کلی وزن «حوزۀ نجف» در معادلات ملی، منطقه‌ای و جهانی چقدر است؟

سه. نقد تطبیق‌محور

آقای سروش محلاتی، نه تنها نمی‌تواند از مبنای مدیریتی و کارکرد «حوزۀ نجف» دفاع کند، بلکه در تطبیق مدعای خود بر مصادیق نیز دچار خطاست. زیرا نه «حوزۀ نجف» آن‌گونه‌ای است که ایشان می‌گوید و نه «حوزۀ قم».

به‌راستی اگر کسی بخواهد در «حوزۀ نجف» راهبردهای مدیریتی متولیان امر را زیر سؤال برده و بر خلاف آن‌ها عمل کند، چنین اجازه‌ای به او داده خواهد شد؟ مگر نه آن‌که به گفته شما اگر طلبه‌ای حتی برای اعتاب مقدسه کار علمی کند شهریه‌اش قطع می‌شود؟ آیا این آزادی است؟ پس معلوم می‌شود در «حوزۀ نجف» نیز چارچوب‌ها و خط‌قرمزهایی وجود دارد، اما به‌شکلی دیگر. به‌علاوه آن‌که یقینا بعضی از آزادی‌ها، نه از روی اراده و مبتنی بر میل، بلکه ناشی از ناتوانی در نظارت بر همۀ اطراف ماجراست.

همچنین آیا واقعا در «حوزۀ قم» برای گرایش‌ها و سلیقه‌های مختلف، محدودیت ویژه‌ای وجود دارد؟ امروز کدام نحلۀ فکری است که امکان عرضۀ دیدگاه خود را ندارد؟ مگر نه آن‌که مثلا مخالفان فلسفه و عرفان، نه در مشهد، بلکه حتی در قم، مؤسسات و مدارس متعددی داشته و به‌شکل رسمی مشغول فعالیت هستند؟ و مگر نه آن‌که مخالفان مقوله‌هایی مثل: فقه نظام، علم دینی و علوم انسانی اسلامی، با آزادی کامل به طرح دیدگاه‌های خود پرداخته و هر از چند گاهی به مخالفت با ایده‌ها و پروژه‌های رسمی حاکمیت می‌پردازند؟

آری؛ با وجود همه اختلاف‌نظرها و اختلاف‌سلیقه‌ها، اصل ضرورت یک سازوکار مشخص برای ورود به وادی مرجعیت را همه قبول دارند. اگر در «حوزۀ نجف» نمی‌توان بدون سابقۀ علمی و تقوای لازم، حمایت حوزه را به دست آورد و به مرجعیت رسید، در «حوزۀ قم» نیز دقیقا همین‌طور است؛ با این تفاوت که تلاش می‌شود تا برای مفاهیمی مثل «سابقۀ علمی» و «تقوا»، شاخصه‌های روشنی تعریف شده و روش احراز آن‌ها سامان یابد.

خلاصه آن‌که هرکسی بتواند از سازوکار تعیین مرجعیت در «حوزۀ قم» بنالد، افرادی‌که بعضا مرجعیت را بازیچۀ اغراض سیاسی خود قرار داده و بدون آن‌که دلشان برای دین بسوزد، منافع حزبی خود را دنبال می‌کنند چنین حقی ندارند؛ همان‌ها که علی‌رغم برخورداری رهبر معظم انقلاب از همۀ ویژگی‌های لازم برای مرجعیت، هنوز که هنوز است تن به آن نمی‌دهند.

و اما چند نکتۀ پایانی:

۱ـ واضح است که آن‌چه گفته شد هرگز به‌معنای انکار نقاط قوت و خدمات «حوزۀ نجف» یا نفی نقاط ضعف و ناکارآمدی‌های «حوزۀ قم» نیست.

۲ـ برای قضاوت دربارۀ یک نهاد چندبعدی مثل حوزه، باید علاوه بر کارکرد آن نهاد، میزان هجمه‌هایی که علیه آن می‌شود را نیز در نظر گرفت؛ و کیست که نداند «حوزۀ قم»، همواره بیشتر از «حوزۀ نجف» در معرض هجمۀ دشمنان بوده است.

۳ـ جای هیچ شکی نیست که حضرت آیت‌الله سیستانی توانسته‌اند با بصیرتی مثال‌زدنی، ملت عراق را از خطرات فراوانی در امان داشته و برکات بی‌شماری را برای جامعۀ خود به ارمغان آورند. همچنان‌که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نیز با رهبری الهی و مدیریت حکیمانۀ خود، ایران عزیز را به منادی تمدن نوین اسلامی تبدیل کرده و تمام زمینه‌های لازم برای تبدیل این کشور به یک ابرقدرت جهانی را فراهم آورده‌اند.

۴ـ تا موقعی که تنگ‌نظری و طعنه‌زنی جای خیرخواهی و وظیفه‌محوری را گرفته باشد، تا وقتی که به‌خاطر حب‌وبغض‌های سیاسی و جناحی، مصالح اهم امت اسلام به مسلخ روند و تا زمانی که موقعیت جمهوری اسلامی در دنیای امروز و نقش تاریخی آن در پاسداری از اساس دین فهم نشود، دوگانه‌سازی‌های مخربی از قبیل «قم ـ نجف» نیز ادامه خواهد داشت؛ همان اقدامی که می‌توان آن را زمینه‌ساز تحکیم «سکولاریسم حوزوی» و «آنتی‌تز انقلاب» دانست.

۵ـ در کنار همۀ اشکالات، باید اعتراف کرد که در یادداشت جناب سروش محلاتی، یک سخن حق هم وجود دارد و آن این‌که: تحمل سختی‌های مادی برای حفظ هویت و استقلال، ارزشی است که هر ساختار مدیریتی مجاز است امور آحاد متعلق به خود را بر اساس آن تدبیر کند. اما چه کنیم که ایشان و همفکرانشان، دقیقا به‌خاطر التزام به همین ارزش، به تقبیح جمهوری اسلامی مشغولند!

حوزه نجف، حوزه استقلال و آزادی

متن یادداشت حجت‌الاسلام سروش محلاتی بدین قرار است:

دهه اول ماه مبارک سپری گردید و بنده توفیق داشتم که در نجف اشرف اقامه داشته باشم. هرچند به قصد زیارت مشرف شدم ولی در برخی جلسات علمی برای ارائه مباحث حوزوی حضور یافتم و با برخی طلاب، فضلاء و اساتید حوزه نجف نیز دیدار و گفتگو نموده و از اگاهی های آنان استفاده کردم.

اگر بخواهم درباره “نجف را چگونه دیدم؟” بنویسم، مطالب زیادی قابل نوشتن است ولی از میان همه آنها به ذکر دو نکته که برای ما طلاب قم جلوه بیشتر و اهمیت بالاتری دارد، بسنده می‌کنم:

استقلال حوزه: حوزه نجف، حوزه‌ای کاملا مستقل و فقط زیر نظر مرجعیت است، نهادهای حکومتی هیچ گونه دخالتی در آن نداشته‌ و نمی‌توانند داشته باشند. نه فقط وزارت علوم یا اداره اطلاعات و امنیت مداخله ندارد، بلکه وزارت کشور هم برای طلابی که از کشورهای دیگر وارد می‌شوند و قصد اقامت دارند تابع حوزه است و بالاتر آنکه مرجعیت نه تنها اجازه نداده که دولت کمک مالی به حوزه داشته باشد، بلکه جلوی پرداخت از اداره اوقاف به طلاب را هم گرفته است.

در عراق، اوقاف شیعی زیر نظر مرجعیت و از نظر مدیریت مستقل از دولت است، ولی آیت‌الله سیستانی اجازه نداده است که درآمدهای اوقاف به حوزه وارد شود. چند سال قبل رئیس اوقاف شیعی سید حسین شامی از علمای حوزه بود و تصمیم داشت که از اوقاف به حوزه و طلاب کمک کند، ولی با مخالفت آیت‌الله سیستانی، این طرح منتفی گردید. این رویه هرچند مانع رشد کمی حوزه می‌شود،‌ ولی بر استحکام ارکان آن می‌افزاید.

حوزه نجف در گستره نفود خود بر حفظ استقلال حوزه‌های دیگر نیز اصرار دارد و ورود هر گونه کمک مالی را راهی برای نفوذ در حوزه و اعمال دخالت میداند. لذا وقتی اوقاف شیعی در بحرین — که زیر نظر عده‌ای از شیعیان شناخته شده قرار دارد — تصمیم گرفت تا به کمک طلاب اقدام نموده و شهریه آنان را به حدود دو برابر افزایش دهد، آیه الله فیاض در پاسخ به طلاب، به صراحت آن را تحریم کردند .

البته در حوزه نجف نیز غالبا طلاب در مضیقه اند و بخصوص از جهت مسکن وضع بحرانی است، ولی سیاست مرجعیت، سیاست حفظ کیان حوزه به قیمت تحمل سختی‌هاست تا جایی که اگر طلبه‌ای در یکی از موسسات تحقیقاتی مانند عتبه حسینیه ولو بصورت پاره وقت مشغول بکار شود، آیت‌الله سیستانی شهریه او را قطع می‌کند!

زعمای‌ نجف در حالی بر این سیاست پافشاری می‌کنند و ناراحتی طلاب را متحمل می‌شوند که کاملا از وضع حوزه‌های علمیه در ایران و پیامدهای دخالت و نفود در حوزه آگاهی دارند، و همان تجربه بر هوشیاری و بصیرتشان افزوده است.

حوزه آزادی: حوزه نجف هر چند زیر نظر مرجعیت قرار دارد و در پذیرش طلاب و امتحانات آنان،‌ با دقت عمل می‌کند، ولی طلاب بلحاظ علمی و سیاسی از آزادی کامل برخوردار بوده و حتی در تنظیم برنامه درسی خود آزادند.

تکثر و تنوع: حوزه نجف، حوزه‌ای کاملا متکثر و با سلایق مختلف فکری و اجتماعی و سیاسی است: برخی طرفدار فلسفه و برخی ضد آن،‌ برخی طرفدار تقریب و برخی ضد آن،‌ برخی طرفدار اسلام سیاسی و برخی ضد آن، و برخی و برخی … والبته همه آنها نیز دارای تریبون بوده و از فضای مناسب برای تشکیل جلسات خویش و ارائه دیدگاه‌های خود برخوردارند. و در این میان،‌ مرجعیت عرصه را بر هیچ جریانی تنگ نمیکند و از موضع گیری بر علیه دیگران پرهیز دارد .

آزادی رسانه و رساله: آنجا داشتن رسانه آزاد است و هر کس و هر جریان که بخواهد می‌تواند صاحب رسانه باشد و صدای خود را از طریق شبکه‌های ماهواره‌ای بگوش طرفدارنش برساند.‌ و علاوه بر آن داشتن رساله هم آزاد است، کسی مانع مجتهدی که می‌خواهد رساله بدهد نمی‌شود و او را فاقد صلاحیت اعلام نمیکند و یا جلوی انتشار رساله اش را نمی‌گیرد.

آزادی تدریس: در نجف فضلا برای تدریس در سطوح مختلف آزادند هیچ استادی برای تدریس نیاز به تایید صلاحیت و کسب مجوز از هیچ مقامی ندارد، از هیچ استادی سلب صلاحیت نمی‌شود.

در حوزه نجف دایره آمار و بررسی و یا دادگاه ویژه وجود ندارد و هیچ استاد یا شاگردی بخاطر اظهار نظر مخالف احضار نمی‌شود.

طلبه‌ها بصورت مستقیم یا غیر مستقیم به حضور در درسهای خاصی و یا عدم حضور درسهای دیگری تشویق نمی‌شوند.

آزادی مرجعیت: بدلیل همین است که در حوزه نجف، یک جریان فکری و یا سیاسی نمی‌تواند برای آینده مرجعیت تصمیم بگیرد، مثلا یک گزینه را جلو بیاندازد و یا مانع مطرح شدن برخی گزینه‌های دیگر شود.

مرجعیت نجف،‌ مرجعیت برخاسته از سوابق علمی و تقوایی در حوزه است که‌ بصورت طبیعی در میان علمای حوزه و شیعیان شناخته می‌شود و اگر کسی بخواهد از مسیر دیگری به این جایگاه برسد از حمایت حوزه برخوردار نخواهد بود.‌ در آنجا جماعتی خود ساخته وجود ندارد که از امتیاز ویژه برخوردار بوده‌ با نفوذ برخی چهره‌های سیاسی از بیرون و با هیاهوی برخی طرفداران خود از درون، لیست مراجع را بسته و اعلام نماید و در نتیجه برخی از فقهای اقدم و یا افضل را حذف کند.

در آنجا خطیب جمعه جرات نمیکند که به حوزه مرجعیت وارده شده و علیه شخصیتی موضع گیری کند یکی را تخطئه کند و دیگری را انگلیسی بخواند! هیچ فرد یا گروهی با توهم خود رئیس‌ پنداری نمی‌تواند فقیهی صاحب رساله و دارای مقلد را فاقد صلاحیت اعلام کنند و یا فقهای با سابقه را بجهت مواضع سیاسی شان خانه نشین کند.

آزادی ارتباطات: در نجف، چون پیام رسان‌ها از آزادی برخوردارند و تلگرام و واتساپ و یوتیوب و … فیلتر نبوده و بسهولت در دسترسند، لذا حوزه از ظرفیت آنها برای توسعه دروس و بحوث حوزوی استفاده می‌کند و همین آزادی بر نشاط علمی و گسترش خدمات آموزشی و ارتقاء سطح دانش می‌افزاید.‌ مثلا عتبه علویه در یوتیوپ صفحه دارد و درس‌های فقهای برجسته حوزه مانند شیخ محمدهادی ال شیخ راضی و شیخ باقر ایروانی‌ را بارگزاری می‌کند. بعلاوه اساتید معروف حوزه‌ از این شبکه‌های آزاد برای ارائه بحثهای حوزوی خود استفاده میکنند ( مانند سید منیر الخباز و شیخ محمد سند )‌ و گاه جمعیتی صد هزار نفری صفحه آنها را در یوتیوپ دنبال می‌کنند !‌ بدلیل همین برخورداری از آزادی و عدم فیلترینگ است که امروز حوزه نجف می‌تواند پیام خود را به دنیای اسلام برساند و با همه علاقه مندان ارتباط برقرار کند.

البته حوزه نجف علاوه بر استقلال و آزادی، از امتیازات دیگری نیز برخوردار است و همین امتیازات است که افق روشنی را در برابر آن می‌گشاید و امید می‌رود با استفاده از چنین ظرفیت‌هایی رکود علمی دوران خفقان حزب بعث را جبران نموده‌ به جایگاه رفیع خود در جهان تشیع باز گردد.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1895996

دیگر خبرها

  • آرتورو ویدال همه را شگفت‌زده کرد: دوست داشتم برای رئال مادرید بازی کنم!
  • سروش و خدابنده‌لو بالاخره کنار هم!
  • ترکیب پرسپولیس برای دیدار حساس برابر صنعت نفت
  • دعایی: لطفاً یک نوآوری علمی مهم از حوزه نجف نام ببرید! / سروش محلاتی: در حوزه نجف هیچ کس به خاطر اظهار نظر، احضار نمی شود
  • آماده‌باش ۴۹۰ تیم مدیریت بحران در یزد / کدام مسیرها در یزد مسدود است؟
  • بیشترین شعاع انفجار متعلق به کدام بمب است؟! شعاع انفجار انواع بمب‌های معروف دنیا را ببینید + ویدئو
  • سروش صحت سریال جدیدش را کلید می‌زند
  • شانس به یک جوان دیگر در دربی رو می‌کند
  • پورعلی: در جدول چشم به جایگاه سپاهان داریم
  • تولدی دیگر در شورآباد