Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-04-25@05:29:11 GMT

گفت و گوي جذاب سرمربي استقلال و پسرش!

تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۵۹۱۵۱۸

گفت و گوي جذاب سرمربي استقلال و پسرش!

خبرگزاري آريا - سرمربي آلماني استقلال تهران کمبود امکانات براي تيمش را تاييد مي‌کند ولي گلايه‌اي از نداشتن زمين تمرين و شرايط فعلي ندارد.
به گزارش "ورزش سه" از همشهري ورزشي، وينفرد شفر در نگاه اول آدم سردي به نظر مي‌رسد. تقريبا شبيه به همان تصور کليشه‌اي ما ايراني‌ها از مردمان آلمان. خيلي زود اما به اشتباهمان پي مي‌بريم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در حرف‌هايش نشانه‌اي از تکبر نيست. حتي به نظر نمي‌رسد آدم پيچيده‌اي هم باشد. همان است که مي‌گويد؛ يک مربي عاشق فوتبال که فقط آمده کار کند. مثل روزي که رفت کامرون، يا همين اواخر که با جامائيکا آن نتايج درخشان را گرفت. مي‌گويند علي دايي به او توصيه کرده اختياراتش را با کسي تقسيم نکند. اگر به حرف او گوش بدهد، بايد مثل خود دايي رفتار کند يا مثل کي‌روش که انگار تيم ملي را کنترات گرفته.
شايد حق با دايي و کي‌روش باشد. شايد اينجا همين يک روش جواب مي‌دهد. اينکه طوري رفتار کني که هميشه طلبکار به نظر برسي. اينکه هيچوقت به حداقل‌ها رضايت ندهي. شفر اما فلسفه کاري اش متفاوت از کي‌روش و دايي به نظر ميرسد. يک جايي از مصاحبه توضيح مي‌دهد که چرا نبايد يک مربي غر بزند.اين گفت‌وگو با سرمربي آلماني استقلال، يک روز پيش از اردوي اين تيم در جزيره کيش انجام گرفته است؛ در لابي هتل دورافتاده المپيک که بعد از نزديک به 40روز، ديگر براي او خسته کننده شده. توضيح داد که مي‌خواهد وسط شهر زندگي کند، مي‌خواهد مردم را ببيند، با آنها حرف بزند و ازشان انرژي بگيرد.
ساشا، پسر وينفرد شفر هم که به‌عنوان آناليزور و روانشناس به استقلال آمده، در طول مصاحبه کنار پدرش نشسته بود. پيشداوري‌مان در مورد او و حضورش در مصاحبه هم اشتباه بود. نه تنها مزاحم نبود که به روانتر شدن مصاحبه کمک کرد. او انگليسي را بهتر از پدر 67 ساله‌اش حرف مي‌زند.
* حسيني گفته که شما قرار است از او يک اوليور کان جديد بسازيد. آيا اين اتفاق مي‌افتد؟
وينفرد شفر: چرا که نه اما کار سختي است و بايد منتظر باشيم و ببينيم. بايد در اين مسير گام بردارد که آسان نيست.
* نزديک به 40 روز است که وارد تهران شده‌ايد. حالا پسرتان ساشا هم آمده و ديگر تنها نيستيد. به زندگي در تهران عادت کرده‌ايد؟
وينفرد شفر: خوشحال هستم. از قبل نمي‌دانستم شرايط ايران چطور است. وقتي آمدم سورپرايز نشدم اما خب برايم جالب است. شهري زيبا با مردماني مهربان. من اينجا راحت هستم. اما خب درباره زندگي در ايران زماني بيشتر نظر مي‌دهم که به آپارتمانم بروم. در آنجا مي‌توانم با مردم ارتباط داشته باشم، با آنها صحبت کنم و از نزديک آنچه در کشور شما رخ مي‌دهد را لمس کنم. اين برايم خيلي جذاب‌تر است و البته به کارم هم کمک مي‌کند. دوست دارم مردم را از نزديک ببينم. دوست دارم هواداران باشگاهم را ببينم و بدانم شهر باشگاه من چطور است.
- ساشا شفر: قبل از حضور درباره ايران مطالعه داشتيم و همه مي‌گفتند که کجاها را ببينيم اما خب ما اينجا در هتل هستيم و بيشتر کارهاي تيم را انجام داده‌ايم، فرصتي براي ديدن شهر نداشته‌ايم. فعلا کار در اولويت است اما قطعا ديدن شهر و بودن با مردم برايمان خيلي لذت‌بخش خواهد بود. از امکانات تهران هم شنيده‌ايم اما هنوز چيزي نديده‌ايم.
* شما در شرايطي ويژه سرمربي استقلال شديد؛ وقتي تيم ته جدول بود ...
وينفرد: ما مي‌دانيم که استقلال باشگاه بزرگي است و هواداران زيادي دارد که توقع‌هايي از ما دارند و ما مي‌خواهيم آنها را خوشحال کنيم اما کارمان بسيار سخت است. من نمي‌دانم گذشته چطور بوده اما زماني که اينجا آمدم متوجه شدم کارمان بسيار دشوار است. قطعا کار بسيار سختي دارم. وقتي آمدم کسي نمي‌خنديد. در تمرين اول و دوم ديدم که يک عده آن طرف هستند و يک عده اين طرف. چرا تيم اينطور بود و شرايط خوبي نداشت؟ اولين کار من اين بود که تيم را شکل دهم و همه را در قالب تيم نگه دارم. با بازيکنان صحبت کردم. با همه بازيکنان چهره به چهره حرف زدم و پرسيدم که مشکل چيست؟ بعد از يک هفته خيلي چيزها دستگيرم شد. بعد ديدم که بازيکنان با خنده وارد تمرين مي‌شوند و بهتر شده‌اند. اين براي شروع خوب بود و تقريبا تيم شديم. شرايط مثل يک پازل است، من تصويرم را دارم و بايد تکه‌تکه آن چيزي که در ذهنم هست را بسازم. همه نيز در اين حرکت نقش دارند و خب انتظارها از ما زياد هم است.
* قبل از استقلال شما ماموريت‌هاي دشواري در کامرون، تايلند، الاهلي، جامائيکا و... داشته‌ايد. در مقايسه با اين تيم‌ها فکر ميکنيد کار در استقلال سخت‌تر است يا راحت‌تر؟
وينفرد: وقتي با تيم ملي کار مي‌کنيم شرايط کمي آسان‌تر است اما با باشگاه با توجه به شرايطي که داشتيم همه چيز فرق مي‌کند. ما وسط ليگ آمده‌ايم و بخشي از بازي‌ها را از دست داده‌ايم. وارد کار که شديم نقاط ضعف را شناختيم. يک سري بازيکن از نظر بدني مشکل داشتند، يک تعداد اعتمادبه نفس نداشتند و يکسري مشکلات ذهني دارند که بايد همه آنها حل شود. من با همه بازيکنان صحبت مي‌کنم. از جوان گرفته تا باتجربه با من صحبت مي‌کنند و به همه آنها گوش مي‌دهم. من بعد از بازي همه چيز را در چشم نفرات مي‌بينم. ديدم که يکسري نياز به فشار بيشتر دارند، يکسري اعتمادبه نفس ندارند، يکسري باور ندارند که چه نتيجه‌اي مي‌خواهند و از اين دسته موارد. چشم‌ها به من مي‌گويند که بازيکنان چه مي‌خواهند و کاملا مي‌فهمم. تاکيد مي‌کنم کار ما ساخت تيم است. نبايد يکسري آن طرف باشند و تعدادي اينور، بلکه همه بايد يکجا و در قالب تيم باشند. مثلا حسن بيت‌سعيد کاملا مشخص بود که نمي‌توانست آنطور که بايد خودش را نشان دهد. او نمي‌دانست به راست برود يا به چپ. نمي‌توانست آن کاري که مي‌تواند را انجام دهد اما الان خودش را پيدا کرده است. من با او صحبت کردم و گفتم بايد چه کار کند.
* پيش از اين هم چندبار صحبت از آمدن شما به ايران شده بود. اگر اشتباه نکنم چندين سال پيش، براي تيم ملي هم مذاکراتي با شما صورت گرفته بود.
وينفرد: چند سال قبل با فدراسيون صحبت‌هايي داشتيم اما خيلي نزديک نشديم. آن زمان با تايلند قرارداد داشتم. دوبار با من مذاکره شد. يکبار سرمربي تايلند بودم و يکبار سرمربي کامرون. من بازي‌هاي ايران در جام جهاني را ديده و صحبت‌هاي کارشناسان درباره ايران را شنيده بودم. بازي ايران برابر آرژانتين را ديدم که مسي در دقيقه پاياني به چپ رفت و شوت زد و برنده شدند.
* ميتوانستيم آن بازي را ببريم يا حداقل نبازيم؟
وينفرد: درباره «آرژانتينا» حرف نميزنيم. اين روزها درباره «مسيتينا» حرف ميزنيم که همه کاره است. مسي هرکاري که بخواهد انجام ميدهد. او همه چيز را تغيير ميدهد. آرژانتين را هم به فينال رساند.
* به سوال قبلي برگرديم.
بله من بازيهاي ايران را ديده بودم و از فوتبال شما شناخت داشتم. تيمي قوي و مستحکم با چند لژيونر داشتيد. من اين شناخت را از فوتبال شما داشتم.
* چه شناختي از استقلال داشتيد؟
من اطلاعات درباره اين باشگاه را از رسانه‌ها به دست آوردم. ميدانستم که هنکه ايران بوده، روته مولر ايران بوده، هسلر در ايران بود و لورانت در اينجا کار کرده بود.
* با همه اينها حرف زديد؟
نه، تنها با روته مولر و هنکه حرف زدم. من در امارات هم ايرانيهاي زيادي را ديدم و متوجه شدم که چقدر استقلال در ايران هوادار دارد.
* و مذاکرات با استقلال نزديک شد.
وينفرد: بله من زماني که اسم مدير باشگاه «افتخاري» را شنيدم و بعد او را ديدم تعجب کردم. اين همان مديري بود که چند سال قبل از طرف فدراسيون با من براي تيم ملي صحبت کرد. وقتي ديدمش او را شناختم و اين شناخت باعث شد مذاکرات ساده تر پيش برود. او همه چيز را به من گفت. همه مشکلات را. اين خيلي مهم بود که مشکلات را پنهان نکرد. او تاکيد کرد که از من حمايت خواهد کرد و اجازه نميدهد چيزي بر کارم تاثير بگذارد که اين برايم خيلي مهم بود.
- ساشا: ما دوستاني ايراني در دبي داشتيم که وقتي شنيدند قرار است به ايران بياييم کلي شگفت زده شدند. خوشحال شدند. تاکيد کردند که استقلال خيلي باشگاه بزرگي است و گفتند که فکر نکنيد کار ساده اي داريد، ميليونها هوادار منتظر شما هستند. من هم گفتم اين مشکل نيست، اين اتفاقا يک فاکتور مثبت براي ماست چون هواداران ما را به سمت جلو ميبرند و باعث رشد مي شوند. اتفاق ديگر توضيح هاي رئيس باشگاه بود. او هيچ چيز را پنهان نکرد و تاکيد داشت که با هم مشکلات را حل مي کنيم. او قول داد مشکلات مربوط به خودش را حل کند و ما هم مشکلات تيم را و چون بحث کار تيمي بود مذاکره برايمان ساده تر شد. ما فهميديم که در گذشته مشکلاتي بوده که اکنون نمايان شده و رئيس باشگاه قول داد که آنها را حل کند. فضا به سمتي رفت که ما تمرکزمان بر روي تيم باشد و مسائل ديگر بر کارمان تاثير نخواهد گذاشت.
* شما در کامرون و جامائيکا کار کردهايد که قطعا تفاوت زيادي با آلمان دارد. امکانات ورزشي و زندگي متفاوت است و شما در هر دو کشور موفق بوده ايد. حالا اين اميد را داشته باشيم که با تمام محدوديتهاي ايران نيز ميسازيد و با قدرت به کارتان ادامه ميدهيد؟
وينفرد: زماني که رفتم در جامائيکا، مشکلات را ميدانستم. به ايران هم آمدم محدوديتها و مشکلات را مي‌دانستم. هرجا بروم از مشکلات و شرايط خبر دارم. با اطلاعات کامل به اينجا آمده ام.
- ساشا: باشگاه همه موارد را به ما توضيح داد. مشکلات را گفت و قول داد که حل مي شود. اين نکته مهمي است که قرار نيست ما با تيم بزرگسالان کار کنيم، تمرين کنيم و مسابقه بدهيم. قرار است ما با باشگاه استقلال همکاري داشته باشيم. باشگاه قطعا مشکلاتي دارد که بايد کنار هم حل کنيم. مشکلات ساختاري وجود دارد که بايد حل شود.
وينفرد: ميدانم زمين تمريني خوب نداريم. مشکلات را ميدانم اما اينطور نيست که هر روز گلايه کنم و بگويم اين و آن را نداريم. کار من اين نيست. رئيس باشگاه همه چيز را ميداند و تلاش ميکند که شرايط را درست کند. قطعا باشگاهي مثل استقلال به يک کمپ کامل نياز دارد. درست نيست که يک روز اينجا و يک روز آنجا باشيم. استقلال يکي از باشگاههاي بزرگ آسياست اما کار من اين نيست که از مشکلات در تلويزيون و روزنامه ها حرف بزنم. من آمده ام که کار کنم. ما اردويي در کيش داريم که قطعا ميتواند به آمادگي مان کمک کند. ساشا قرار است همه چيز را آناليز کند و من هم با بازيکنان صحبت ميکنم. کار من ساخت تيم است و به موارد ديگر توجه نمي کنم.
ساشا: ما دنبال بهانه نيستيم. مشکلات را ميبينيم به باشگاه اطلاع ميدهيم و حتي ميتوانيم راهکاري براي حل آنها بدهيم. ببينيد ما در جامائيکا کار کرديم که شما حتي نميتوانيد مشکلات آنجا را تصور کنيد. اصلا نميتوانيد مشکلات کشورهاي آفريقايي را قبول کنيد مگر اينکه واقعبين باشيد و با توجه به همه محدوديتها تصميم بگيريد. اما کار ما چيز ديگري است. کار ما تلاش کردن و جنگيدن در کنار يکديگر است.
وينفرد: ما با جامائيکا به آمريکا رفتيم. در دالاس بوديم؛ جايي که 10تا زمين عالي فوتبال داشت اما ما حتي زمين تمرين نداشتيم. من آنجا با بازيکنانم صحبت کردم و گفتم که بايد چه کار کنيم. چه کاري جز تلاش و کار تيمي از دست ما برمي آمد؟ و در آخر کدام تيم برنده بود؟ جامائيکا. اگر من خودم را درگير اين موارد کنم و غر بزنم بازيکن هم اين بهانه را پيدا مي کند و غر ميزند. من بايد با خنده به سر تمرين بروم تا بازيکنم انگيزه بگيرد و بهتر تمرين کند. با اين حال ميدانم که در آينده يک زمين تمريني خوب خواهيم داشت چون قرار است با باشگاه گام به گام توسعه پيدا کنيم و برسيم به بالاي ليگ.
* با کامرون به جام جهاني2002 رفتيد. الاهلي را بعد از سالها قهرمان امارات کرديد. با جامائيکا تيم آمريکا را برديد و به فينال گلدکاپ رسيديد. تقريبا هرجا که بودهايد، يک يادگاري به جا گذاشته ايد. ماموريتتان در استقلال چيست؟ رسيدن به بالاي جدول؟ موفقيت در آسيا يا ساختن چند بازيکن بزرگ؟
وينفرد: ما به همه چيز نگاه مي کنيم. تلاش من توجه به بازيکنان است. به بازيکنان جوان توجه ويژه دارم. از مربيان رده پايه خواسته ام که اطلاعات کامل همه نفرات را به من بدهند. حتي کداميک سريع است و کداميک در چه موقعيتي بهتر کار مي کند. استقلال بايد به بالاي جدول برگردد که کار بسيار سختي است. بايد بازيها را ببريم و پله پله بالا برويم. بازيکنان را بايد به يک ذهنيت مشترک برسانيم و همه بايد خوشحال باشند که براي استقلال بازي ميکنند. اين نگاه کنوني من به کارم است.
- ساشا: ما مشکلات را که شناخته ايم و برايشان راه حل پيدا مي کنيم. يک موضوع مد نظر ما دستياران پدرم است که در بين مربيان زيادي جستجو کرديم تا بفهميم کدام نفرات بيشتر از همه براي وضعيت کنوني مناسبتر هستند. ما بهترينها را پيدا کرديم که تلفيقي از تجربه دستياري و کار با ردههاي پايه هستند. اين به آنچه که مد نظر ماست کمک ميکند. ما ميخواهيم به مربيان پايه کمک زيادي کنيم تا بتوانند در ساخت بازيکنان جديد موفق باشند. ما يک يا دوسال اينجا هستيم اما خيلي خوشحال ميشويم که چند سال بعد در رسانه ها بخوانيم يک بازيکن که ما از 16سالگي به او کمک کرديم و ميدان داديم اکنون ستاره استقلال است و در تيم ملي ايران بازي ميکند.

وينفرد: چند روز پيش تيم زير 23سال ايران در هتل بود. از سرمربي پرسيدم چند بازيکن از استقلال دارد که گفت تنها يک نفر که او هم گويا ديگر در اين باشگاه نيست. اين اصلا خوب نيست. استقلال يا پرسپوليس به‌عنوان دو باشگاه بزرگ نبايد يک بازيکن در تيم ملي داشته باشند. يعني چه؟ آنها حداقل بايد 3بازيکن در تيم ملي داشته باشند. يا در جام جهاني زير 17سال استقلال چند بازيکن در تيم ملي داشت؟ يک نفر روي نيمکت داشت. بازيکنان از ردههاي پايه ساخته ميشوند و به ردههاي بالا مي آيند. باور کنيد که مهمترين چيز همين است. من در آلمان همين شرايط را داشتم و سه بازيکن جوان ساختم که به تيم ملي رسيدند و بايرن مونيخ همه آنها را خريد. در الاهلي همين اتفاق را تکرار کردم. بعد از يکسال 5 بازيکن ملي داشتم. العين امارات را ديده ايد؟ 4 بازيکن من که از جوانان آمده بودند به تيم ملي رسيدند که يکي از آنها عمر عبدالرحمان بود.
* عمر عبدالرحمان را چطور پيدا کرديد؟
وينفرد: سه برادر بودند که به تيم ما آمدند تا تست بدهند. يکي که اصلا خوب نبود و يکي ديگر هم متوسط بود اما عمر از همه بهتر بود. 17سالش بود و در العين به ميدان رفت. دقيقا اين همان چيزي است که مي‌خواهم انجام بدهم و قطعا هم از نظر مالي به سود باشگاه خواهد بود. عبدالرحمان 17سال داشت که براي من به ميدان رفت و حالا ستاره تيم ملياش است و همهکار ميکند.
* به ياد داريد اوليور کان را اولين بار کجا ديديد؟
15 يا 16سال داشت. تمرينهاي تيم جوانان يکشنبه ها بود. من تمرين تيم را مي ديدم و با مربي صحبت کردم که اگر تمرين اينطور باشد بهتر است يا از اين بازيکن در يک موقعيت ديگر استفاده کند بهتر است. آنجا اوليور کان را ديدم و از همانجا به او ميدان داديم که وارد تيم ملي شد و توسط بايرلورکوزن خريداري شد.
* چقدر طول ميکشد در استقلال يک ستاره جديد ببينيم؟
وينفرد: من تمرين هايشان را ديده ام و فعلا زود است که پيشبيني داشته باشيم.
* در پنجره نقل وانتقالات ميان فصل، استقلال خيلي تغيير خواهد داشت؟
وينفرد: ما بازيکنان خوبي داريم اما بايد تيم خوبي شويم. براي من تيم مهم است. تيم است که برنده ميشود نه بازيکن. شايد يک بازيکن مثل مسي باعث برد آرژانتين شود و به فينال جام جهاني برسد اما در فينال آلمان برنده شد. تيم آلمان جام جهاني را برد چون يک تيم بود. من اصلا نمي گويم که کدام بازيکن ميرود يا چه کسي مي آيد. مهمترين چيز اين است که بازيکن خودش را نشان دهد. شانس اين را داده ام که بازيکن توانايي‌هايش را به من نشان دهد.
- ساشا: بازيکنان در مسير رشد و پيشرفت قرار دارند و تمرين به تمرين بهتر مي شوند. در مسابقه قبلي من بين تماشاگران بودم. بين دو نيمه به سمت رختکن رفتم که تماشاگران داد ميزدند جابر را بيرون کنيد و او را بفروشيد. من آرامشان کردم و گفتم خواهش ميکنم که آرام و منتظر باشيد. در همان بازي جابر گل زد. بعد از بازي همه آنها مي گفتند که او بهترين است و يک ستاره شد. حالا او که گل زده يک ستاره است. همه اينها به کار ما بستگي دارد. شرايط ماه قبل استقلال خوب نبوده و کسي هم نميتواند خيلي سريع همه چيز را درست کند. اکنون ما به همه شانس ميدهيم که خودشان را نشان دهند و در بهترين شرايط باشند. الان هم زمان اين نيست که بگوييم چه کسي را مي فروشيم.
وينفرد: من به بازيکنانم گفتم که توجه نکنيد رسانه ها چه گمانه زني هايي دارند و از خريد و فروش چه بازيکني حرف ميزنند. به تلويزيون توجه نکنيد که چه پيشبينيهايي دارد. شايد صدهزار نفر بگويند اين بازيکن بايد برود اما من بگويم نه. من بايد نظر بدهم نه روزنامه و تلويزيون. قرار است که من به بازيکنان اعتماد کنم و آنها بايد اين حس را در خودشان داشته باشند.
ساشا: به نظرم اکنون بهترين اتفاق براي ما اين بود که يکي از تماشاگران وارد تمرين شد و از ما تشکر کرد. او گفت تشکرش براي برد نيست بلکه براي فوتبال متفاوت استقلال است. من و پدر به هم نگاه کرديم و گفتيم اين اتفاق خوبي است. اين همان چيزي است که ما ميخواهيم. وقتي طوري متفاوت بازي کنيد که همه بفهمند، کار سادهاي نيست و به نظرم اينکه اين اتفاق در استقلال افتاده خوب است.
* در نيمه دوم داربي برابر پرسپوليس اين اتفاق تقريبا افتاد. خيلي خوب نبوديد و شکست خورديد اما معلوم بود که بهتر شده ايد.
وينفرد: بله دقيقا. ما آن بازي را باختيم. داربي خيلي مهم است و اين را ميدانم اما در آن برهه براي ما يک مسابقه بود. بازيکنان من گريه مي کردند بعد از باخت. من گفتم بچه ها خواهش ميکنم. ما يک بازي را باختيم و مطمئنم که بازي به بازي بهتر مي شويم و حريفان را شکست ميدهيم. ما واقعا بايد بهتر شويم. من چند بازي استقلال را ديدم که تنها سيستم توپ هاي بلند بود. اين بايد تغيير کند.

* داستان توپ هاي بلند در استقلال حتي دستمايه طنز شده و کلي هم برايش جوک درست کرده اند.
وينفرد: ما برابر نفت بود که پاس هاي کوتاه بيشتري داشتيم و تنها با پاس هاي بلند کار نکرديم. در پاس هاي نهايي مشکل داشتيم و من يک تمرين خاص براي پاس نهايي گذاشتم تا بازيکنان با ذهن خود درک کنند. ما قرار بود فوتبال بازي کنيم که ورزشي با توپ است اما اينجا کسي کار با توپ انجام نميداد. براي همين بايد خيلي چيزها را تغيير بدهيم. همه بايد ياد بگيرند که بازيکن براي تيم است. بايد براي تيم بازي کند. ما چند تمرين تخصصي پاس و فضاسازي هم براي تيم داشتيم تا اين موارد برايشان نهادينه شود. با همين تمرينها بازيکنان گام به گام بهتر شدهاند. يک نکته ديگر بگويم که براي ما خيلي مهم است. من بازيکناني ميخواهم که با هم در زمين حرف بزنند. بازيکنان بايد گوش کنند که مربي چه ميگويد اما درون زمين هم بايد براي بهتر بودن حرف بزنند. بازيکنان تيم بايد هم را بفهمند و به هم نزديک باشند. اين همان تيم بودن است. بازيکنان تيم بايد به جايي برسند که تفکرات يکساني داشته باشند.
* روز اولي که به ايران آمديد و اطلاعاتي از استقلال نداشتيد اسم دونفر را آورديد. بهنام برزاي و فرهاد مجيدي. شما برزاي را از کجا ميشناختيد و آيا صحبتي درباره حضور مجيدي به عنوان دستيار شما در تيم وجود داشت؟
برزاي براي استقلال بازي مي کرد. زماني که من آمدم بازي هاي فصل قبل استقلال را ديدم و پرسيدم اين بازيکن کجاست؟ حتي درباره کاوه رضايي هم پرسيدم. من پرسيدم که برزاي را فصل قبل داشتيد، او الان کجاست؟ چرا رفته و اصلا چرا باشگاه به اينها اجازه داده که بروند؟
* يعني برزاي آنقدر خوب است که چنين سوالي براي شما مطرح شد؟
بله. آنقدر خوب بوده که من از باشگاه پرسيدم چرا از دستش داده است. بحث کاوه رضايي چون به اروپا رفته جداست اما برايمان عجيب بود که چرا بهنام برزاي ديگر در تيم نيست. چرا اجازه داده اند که از تيم برود.
* و فرهاد مجيدي؟
وينفرد: او بازيکن من در امارات بود و اکنون در اسپانياست و در مسير مربيگري کار مي کند. اين موضوع از روزنامه ها مطرح شده و من اطلاعي از آن ندارم. خيلي ها با ما صحبت کردند که فرهاد بيايد. او چيزهاي زيادي در آنجا ياد مي گيرد و همين اتفاق برايش عالي است، به نظرم او را تحت فشار قرار ندهيد. او هنوز جوان است. بايد خيلي چيزها ياد بگيرد تا بتواند موفق باشد.
- ساشا: در فضاي مجازي خيلي ها اين موضوع را خواسته اند که مجيدي بيايد. او بازيکن بزرگي بوده و خيليها دوستش دارند. نه استقلالي ها بلکه همه مردم او را دوست دارند اما من معتقدم که اين اتفاق به نفع خود او نيست. اينکه مجيدي تحت فشار قرار بگيرد تا به سمتي برسد خوب نيست، چراکه او تازه کار مربيگري را شروع کرده. حضور در اسپانيا برايش عالي است و در مسير مربيگري است. او با جوانان کار ميکند و خيلي برايش اتفاق خوبي است. قطعا براي فوتبال ايران خوب است که بيايد اما زماني که تمام دوره ها را گذرانده باشد و آماده شده باشد. چرا بايد اکنون تحت فشار باشد که آن شرايط خوب را رها کند و به ايران بيايد؟ قطعا اين موضوع نه براي او خوب است و نه براي باشگاه، چراکه انتظارها زياد است و ميتواند برايش بد باشد. اين اتفاق براي خيلي از بازيکنان خوب افتاده که بعد از دوران بازيگري خيلي سريع وارد مربيگري شدهاند و موفق نبودهاند. زماني که يک نفر تحت فشار قرار بگيرد تا زودتر از موعد مناسب وارد کار مربيگري شود ضربه ميخورد. تصميم خوب فرهاد اين است که مربيگري را در اسپانيا شروع کرده و گام به گام همه اصول را ياد مي گيرد. او کارهاي پايه را ياد ميگيرد و پله پله بالا ميرود. نکته ديگر اينکه او مربيگري و دانش فوتبال را ياد مي گيرد و سپس ياد مي گيرد که چطور آموزش بدهد.
وينفرد: يک مثال براي اين اتفاق افنبرگ است که بعد از دوران بازيگري در تلويزيون کارشناسي ميکرد و به يکباره تصميم گرفت مربي شود. تيمش در جدول سوم بود و سپس چند پله سقوط کرد و اخراجش کردند. براي مربيگري بايد زمان زيادي بگذرد و چيزهاي زيادي ياد بگيري. آلمان، فرانسه و اسپانيا هم بهترين کشورها هستند. فرهاد بايد همين مسير را ادامه بدهد چون برايش بهترين است.
* درباره دستيارانتان صحبت کنيد.
وينفرد: دو نفر را انتخاب کردهايم و قرار است با مدير باشگاه درباره آنها صحبت کنيم. آنها سابقه کار با من را داشته اند. ما خيلي جستجو کرديم تا بهترين ها را انتخاب کنيم. موبايل من پر از مکالمه و صحبت با مربيان مختلف است اما بايد بهترين ها را براي باشگاه و اهدافمان انتخاب مي کردم. دستياران من به پرورش مربيان پايه باشگاه نيز کمک خواهند کرد.
ساشا: يک نفر از آنها در اين زمينه باتجربه است و ديگري متخصص در امور پايه است که در اهداف ما برايمان مفيد خواهند بود. اميدوارم که در کيش به ما اضافه شوند و از همانجا کار را شروع کنيم.
* و درباره ساشا که با شما هميشه کار کرده است. او روانشناس است يا آناليزور؟
وينفرد: او سالهاي زيادي است که با من کار مي کند. استعداد بسيار خوبي در ارتباط با بازيکنان دارد. او قوانين فيفا را به خوبي ميداند و يک آناليزور خوب هم هست.
- ساشا: من هم يک توضيح بدهم. من اينجا هستم که کمک کنم. ميخواهم به ساختار باشگاه کمک کنم. تلاشم اين است که از همه تخصص هايم براي رشد باشگاه استفاده کنم.
* چون فارسي بلد نيستي ارتباط با بازيکنان سخت نيست؟
ساشا: برخي از بازيکنان خيلي خوب انگليسي حرف ميزنند و مشکلي در ارتباط نداريم. خب ما در تايلند هم بوديم که مشکل زيادي داشتيم اما کار را پيش برديم. در فوتبال يک موضوع است که همه ميتوانند منظور هم را به يکديگر بفهمانند. فوتبال يک زبان مشترک است. آقاي زرندي (مديررسانه اي استقلال) هم در باشگاه هست و ارتباط خوبي با بازيکنان دارد. گاهي بازيکنان از او ميخواهند که با من يا پدر صحبت کند.
وينفرد: ما در کامرون بوديم که فرانسه حرف ميزدند. من انگليسي ام هم خوب نبود و ما اوايل کار را با همين زبان فوتبال پيش مي برديم. با اين حال در استقلال اين مشکل را خيلي کمتر داريم اما واقعا خود فوتبال خيلي به اين ارتباط کمک ميکند.
* ملاقاتي با علي دايي داشتيد که گويا او به شما گفته خيلي سفت کارتان را بچسبيد و اختياراتتان را با کسي قسمت نکنيد. درست است؟
من با علي در جريان نشست خبري صحبت کردم. او به من گفت که با هم به شام برويم و من هم به خنده گفتم تو بايد پولش را بدهي.(با خنده) علي دايي مرد خوبي است و خوشحالم که او در ايران فعاليت مي کند. بازيکن خوبي بود و اکنون هم مربي خوبي است. او به من گفت که کارت را با قدرت ادامه بده و خودت پيش برو. من هم همين تصميم را داشتم. من آمده ام که بهترين را براي استقلال انجام بدهم و بهترين اين است که تلاش کنيم و مثل يک خانواده پيش برويم. هميشه تاکيد کردهام که هيچکس جز مربي نميتواند درباره فوتبال ما حرف بزند. من کاري ندارم که اين يا آن چه نظري دارند، اين من هستم که بايد درباره فوتبالمان نظر بدهم. در کل دنيا نيز شرايط همين است. بازيکنان ميتوانند درباره مشکلاتشان با من حرف بزنند و من هم آنها را کمک مي کنم اما درباره فوتبال من نظر ميدهم.
* از زندگي در هتل خسته نشده ايد؟
وينفرد: 3 آپارتمان را ديدهام اما خب باشگاه يکسري موارد و مشکلات داشت که درگير آنها بود و من هم اين قضيه را به آينده موکول کردم تا دغدغه ها از بين برود. دوست دارم با مردم ارتباط داشته باشم. در هتل با يکسري آدمهاي ثابت ارتباط دارم اما دوست دارم مردم را ببينم. مردم ايران خيلي خوب هستند. مثلا يکبار يکنفر در خيابان من را ديد و گفت من پرسپوليسي هستم اما ديدم که استقلال با شما خوب کار کرد. مي‌خواهم مردم ايران را بيشتر بشناسم چون به کارم هم کمک ميکند. من اکنون جزئي از مردم تهران هستم و دوست دارم در شهر و بين مردم زندگي کنم و با فرهنگ ايران آشنا شوم. شما فرهنگ چندين هزارساله داريد و دوست دارم با آن آشنا شوم.
- ساشا: براي ما بازيهاي خارج از تهران جذاب است، چون مي توانيم مکانهاي بيشتري از ايران را ببينيم. حضور در سطح شهر هم برايمان بسيار جذاب است. ما حتي دوست داريم شهرهاي ديگر ايران را در زمان تعطيلات ببينيم، مثلا اصفهان و شيراز.
* خارج از فوتبال جذابترين چيز در ايران چه بوده؟
فعلا ما فقط درگير فوتبال هستيم. جدا از فوتبال هم چون در هتل بوديم چيز خاصي دستمان نيامده است. قطعا وقتي به سطح شهر برويم حرف هاي زيادي خواهيم داشت اما يک نکته خيلي جالب اينکه خيلي ها از من درباره ايران مي پرسند و من فقط پاسخ دادهام که زيباست. بيشتر درباره فوتبال ميگويم که تيم هاي قدرتمندي داريد، فوتبال شما از کشورهاي اطراف بسيار قويتر است، تيم ملي بسيار قوي داريد، لژيونر داريد، اما خارج از فوتبال در آينده بيشتر حرف خواهيم داشت. البته فراموش نکنيم که ساختن تيم استقلال براي ما در اولويت است.
- ساشا: ايران کشوري است که بايد قسمتهاي مختلف آن را ديد و قطعا بسيار جذاب خواهد بود اما خب فعلا در هتل هستيم و البته درگير کارهايمان در تيم. اما همه از ما ميپرسند که ايران چطور است؟ ما هم ميگوييم زيبا و خوب است. اما فعلا سرمان خيلي شلوغ است و کارهاي زيادي داريم.
* 7 بازيکن از استقلال به تيم ملي دعوت شده اند. خوشحال شديد يا دوست داشتيد بازيکنان در کنارتان باشند تا بيشتر تمرين کنيد؟
وينفرد: قطعا خوشحال شدم. اين براي کار ما بهتر است. براي تيم خيلي خوب است. کي‌روش مربي بسيار خوبي است که همه چيز را مي داند. او يک مربي عالي در همه زمينه هاست. من از دعوت 7بازيکنم خوشحالم، چرا که ميدانم اين يک شانس براي بازيکنانم است که بتوانند به جام جهاني بروند. حضور در تيم ملي براي باشگاه هم بسيار خوب است چون بازيهاي ملي تجربه بسيار خوبي هستند. ما قبلا اميد و وريا را در تيم ملي داشتيم اما اکنون 7نفر دعوت شدهاند. چرا بايد ناراحت باشم؟ من آمدهام که به آنها کمک کنم تا پيشرفت کنم.

* اگر دعوت نمي شدند شما فرصت بيشتري داشتيد تا با آنها تمرين کنيد و اين براي تيمتان بهتر بود.
وينفرد: بله اما دعوت به تيم ملي مهمتر است. بازي دوستانه خواهند داشت و تجربه هاي بسيار خوبي کسب خواهند کرد. از طرف ديگر فرصت دارم تا با ديگر بازيکنان بيشتر کار کنم و در اين مدت آنها را رشد بدهم. اين را هم فراموش نکنيد که بازي هاي ملي تجربه هايي دارند که هيچوقت بهدست نمي آيند و هيچوقت هم از دست نميروند.
* تيم ملي ايران چقدر شانس دارد که به مرحله دوم جام جهاني صعود کند؟
وينفرد: شما يک بازي دوستانه با روسيه داشتيد که يک-يک مساوي کرديد. بازي خوبي هم با توگو داشتيد. به نظرم تيم ملي شرايط بسيار خوبي دارد اما صعود به مرحله بعد به گروه ايران هم بستگي دارد. شايد با برزيل و آلمان همگروه شويد که کارتان سخت مي شود البته بازهم کار نشد ندارد. چه کسي فکر مي کرد ايسلند در اروپا آن کار بزرگ را انجام دهد؟ به نظرم نکته مهم اين است که تيم ملي بايد تلاش کند و اين تفکر را داشته باشد که ميتواند موفق شود. همه تيمها در جام جهاني خوب هستند اما آن تيمي برنده مي شود که روي برد تمرکز کند.
* وضعيت آلمان در جام جهاني را چطور مي بينيد و کدام تيمها مدعي هستند؟
آلمان مثل قبل نيست. مشکلاتي در بوندسليگا وجود دارد. به هر حال يک تيم ملي خوب نيز از باشگاههاي خوب ايجاد مي شود. مربيان باشگاهي هستند که تيم ملي را ميسازند. به نظرم برزيل خيلي قوي به روسيه مي آيد. آلمان، برزيل را در جام جهاني قبلي 7 بر يک برد اما اکنون شرايط فرق دارد. در آن بازي نيمار نبود. برزيل حالا همه بازيکنانش را دارد و ميزبان هم نيست. آنها در خانه تحت فشار زياد هزاران هواداران خود بودند اما در روسيه قطعا شرايطشان فرق خواهد کرد. انگلستان خوب است و فرانسه هم با شرايط عالي به جامجهاني ميآيد. فرانسه تيم بسيار خوبي است؛ در 1998 قهرمان شد و بعد از آن جامجهاني به نظرم در 2018 قدرتمند خواهد آمد، چون اکنون نسل طلايي جديدي دارد. نسل طلايي آلمان هم از 2010 شروع شد و در 2014 به قهرماني رسيد اما اکنون شرايط تغيير کرده است.
* و جام حذفي. احتمال دارد فينال حذفي يک داربي باشد.
وينفرد: بله قطعا ميتواند يک مسابقه خوب داشته باشد. فينال جامحذفي اگر داربي باشد قطعا حساسيت بس�%

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۹۱۵۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرمربی پرسپولیس و دفاع از سبک بازی استقلال

به گزارش "ورزش سه"، در شرایطی که شش هفته تا پایان لیگ بیست و سوم باقی مانده، پرسپولیس و استقلال رقابت نزدیک و پیچیده خود برای رسیدن به جام قهرمانی را ادامه می‌دهند و در این بین بسیاری از هواداران پرسپولیس اعتقاد دارند که تیم آنها با ارائه نمایش بهتر، مستحق جام قهرمانی است و تیم حریف به دلیل آنچه آنها نمایش تدافعی می‌خوانند، از این شایستگی برخوردار نیست.

ویدئو: 330737

اما اوسمار نظر دیگری دارد و صحبت خود را اینطور شروع می‌کند: تیمی قهرمان می‌شود که آخر فصل بیشترین امتیاز را داشته باشد و امیدوارم این تیم پرسپولیس باشد.

او در پاسخ به این سوال که از بین دو مدعی قهرمانی کدام یک تیم بهتری هستند؟ توضیح داد: پاسخ به این سوال سخت است. فوتبال جالب است و همه آن را دوست دارند، چون روش‌های مختلف بازی دارد. ۱۰ دیگر کسی درباره بازی تیم‌ها حرف نمی‌زند و همه فقط یادشان است که کدام تیم قهرمان شده است. برای اینکه بگوییم تیمی خوب بوده، باید قهرمان شود. اگر قهرمان شویم همه از ما یاد می‌کنند و می‌گویند خوب بازی کرده و قهرمان شده است.

این سرمربی برزیلی درباره دو گانه نتیجه‌گرایی و نمایش زیبا نیز اینطور صحبت کرد: در لیگ تیمی که خوب بازی کند، توجه بیشتری جلب می‌کند و قهرمان می‌شود. در بازی‌های حذفی مهم پیروزی است اما در مجموع در فوتبال، وقتی خوب بازی کنی، برنده می‌شوی. در بلند مدت تیمی که خوب بازی کند برنده است.

اوسمار در خصوص شهرآورد نیز گفت: دربی در همه جای دنیا سخت است. ما سعی کردیم بازی‌ای همه همیشه انجام می‌‌دهیم داشته باشیم، اما در دربی احساسات خیلی دخیل است و جو تماشاگران، شرایط بازی را تغییر می‌دهد و حتی برای داوری هم سخت است. ما همه تلاش‌مان را کردیم که برنده شویم، به خصوص که بازی روی صدر جدول تاثیرگذار بود. اما الان هستیم و زنده‌ایم و تا آخر هم مبارزه می‌کنیم.

دیگر خبرها

  • ماجرای عکس تکان دهنده اسطوره سینمای جهان چه بود؟
  • ماجرای عکس تکان دهنده «آلن دلون» چه بود؟
  • بازی پرسپولیس و سپاهان جذاب است/کار استقلال برابر تراکتور سخت است
  • گزینه جذاب آلمانی برای نیمکت تراکتور
  • رونمایی از گزینه جذاب تراکتور؛ اسطوره فوتبال آلمان به تبریز می‌آید؟
  • عکس| تصویر رضا قوچان نژاد در کنار پسرش
  • باید با قلبمان بازی کنیم
  • سرمربی پرسپولیس و دفاع از سبک بازی استقلال
  • گلایه‌های تند سیاوش اکبرپور
  • حرف‌های خشن سرمربی تیم نفت مسجدسلیمان: مسئولان ورود کنند!