Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا- بلومبرگ نوشت: خانه تکاني سعودي ها راه را براي ارتباط آمريکا با ايران باز مي کند.
به گزارش سرويس سياسي خبرگزاري آريا، امير هندجاني، در تحليل خود در بلومبرگ (آمريکا)، نوشت:
اوضاع ممکن است در دو جهت پيش برود: يا به جنگ بيانجامد يا به درکي تازه از توازن قدرت در خاورميانه منجر شود.
تازه ترين زلزله سياسي در عربستان سعود موجب گمانه زني هاي بسيار زيادي درباره آينده اين پادشاهي و کشورهاي خليج فارس شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما بيشتر تحليل ها موضوع بسيار مهم تري را که وراي همه آشوب هاي منطقه خودنمايي مي کند، ناديده گرفته اند: احتمال رويارويي نظامي ميان آمريکا و ايران به سرعت رو به افزايش است.
هفته پيش، درست در زماني که شاهزاده محمد بن سلمان، وليعهد عربستان سعودي، (با سرکوب خويشاوندان خاندان سلطنتي، سرمايه داران ميلياردر، روحانيان وهابي و طرفداران راستگرا که براي سلطنت او تهديد به شمار مي رفتند) سرگرم تحکيم قدرت مطلقه خود بود، اين پادشاهي اعلام کرد ايران را در قبال حمله موشکي شورشيان حوثي يمن به رياض مسؤول مي داند. اين گروه روابطي با تهران دارند؛ اما ادعاهاي عربستان سعودي هنوز اثبات نشده اند.
در همين حال، سعد حريري، نخست وزير لبنان و يکي از متحدان نزديک عربستان سعودي، به طور ناگهاني و بدون مقدمه در حالي که در سفر رياض به سر مي برد، با اشاره به نگراني ها از تلاش ايران براي کشتن وي، از سمت خود استعفا کرد. ارتش لبنان و متحد ايران در اين کشور، يعني حزب الله، وجود چنين توطئه اي را رد کردند. لبنان بيش از پيش به نقطه حساسي در جنگ سرد ميان تهران و رياض تبديل مي شود.
اگر عربستان سعودي براي رويارويي نهايي با ايران فشار آورد، آمريکا خود را در ميانه اين جنگ خواهد ديد. اظهارات دونالد ترامپ، رئيس جمهور اين کشور و تيم امنيت ملي وي نشان دهنده موضعي تهاجمي تر از سوي آمريکا در قبال تهران است.
تمايل دولت ترامپ به منزوي کردن ايران و اعمال فشار بر اين کشور نشان دهنده تفکري قديمي و منسوخ است که تغيير واقعيت هاي خاورميانه کنوني را ناديده مي گيرد. محتمل ترين نتيجه اين است که اين اقدام نيز همانند حمله دولت جرج دبليو بوش، رئيس جمهور وقت آمريکا، به عراق در سال ٢٠٠٣، ناخواسته قدرت ايران را در منطقه افزايش دهد.
شايد ايران اکنون قدرتمندترين بازيگر منطقه اي در خاورميانه باشد. تهران بازيگري بسيار مهم و سرنوشت ساز در سوريه، لبنان و عراق و نفوذ آن در يمن و افغانستان رو به گسترش است. واکنش شديد به قدرت ايران به معناي مقابله با نيروهاي اين کشور در کشورهايي است که ايراني ها يا با کمک شبه نظاميان محلي يا در کشورهايي مانند عراق و سوريه، به دعوت دولت ميزبان، در آن ها نفوذ کرده اند.
علاوه بر اين، ايران ديگر کشوري طرد شده در سطح جهان نيست. اين کشور در سوريه همکاري بسيار نزديک با روسيه دارد و منافع مشترک آن با ترکيه در مسائلي همچون موضوع استقلال کردستان و تقويت دولت مرکزي در بغداد به طور فزاينده اي رو به افزايش است. هم ترکيه و هم ايران در اختلاف ميان قطر از يک سو و عربستان سعودي و امارات متحده عربي از سوي ديگر، از قطر حمايت مي کنند. اين کشمکش فرصت هايي را براي ايران ايجاد کرد تا خود را به عنوان نيروي ايجاد کننده ثبات در خاورميانه به ديگر قدرت هاي بزرگ مانند چين و هند، نشان دهد.
با توجه به اختلاف شديد ميان کشورهاي جهان عرب و «شوراي همکاري خليج فارس»، تلاش هاي واشنگتن براي منزوي ساختن ايران بر خلاف تلاش هاي اروپا، روسيه و چين براي واداشتن تهران به ايفاي نقش منطقه اي سازنده تري است که به سود موقعيت ايران به عنوان قدرتي نوظهور باشد.
تلاش هاي آمريکا براي ضربه زدن به توافق هسته اي به احتمال زياد تنها به حمايت بازيگران جهاني از ايران منجر خواهد شد؛ به ويژه ممکن است کشور هاي اروپايي تهران را بر خلاف دولت جديد واشنگتن که غير قابل پيش بيني است، طرفي مسؤول تر در پايبندي به تعهدات خود بدانند.
ايران به گونه اي فزاينده براي کسب اعتبار و تجارت به آسيا روي آورده است. چين ايران را جزء مهمي از طرح اقتصادي ابتکاري «يک کمربند، يک جاده» مي داند؛ اين طرح ابتکاري به دنبال ايجاد ارتباط ميان پکن و خاورميانه و اروپا است. ژاپن، کره جنوبي و هند نيز تهران را بازاري دست نخورده مي دانند که به خطرپذيري هاي موقت در قبال دستاوردهاي اقتصادي آينده مي ارزد. همه آن ها اکنون خريدار نفت خام و مواد پتروشيمي ايران هستند و براي سرمايه گذاري هاي اساسي و قابل توجه در اقتصاد ايران تلاش مي کنند.
تحريم هاي آمريکا بر ضد ايران به احتمال زياد مانع از گسترش نفوذ اين کشور در خاورميانه نمي شود. دولت سوريه به شدت به ايران وابسته است و اين در حالي است که دولت عراق ايران را شريک خود مي داند. تحريم ها بي ترديد رشد اقتصادي ايران را کند خواهند کرد و آن ها ٤٠ سال است که تحريم بوده اند؛ اما تغيير اساسي در توانمندي ايران براي اعمال نفوذ ايجاد نخواهند کرد.
بعيد به نظر مي رسد به اين زودي ها ايران و آمريکا دست از دشمني با يکديگر بردارند. اما دولت ترامپ مي تواند به جاي اين که با ايران به عنوان تهديدي شرارت بار برخورد کند، با اين کشور نيز همچون رقيبي مهم مانند روسيه يا چين رفتار کند. واشنگتن مي تواند هر جا که مناسب باشد با تهران تعامل کند. زماني که غير از اين ضرورت يابد، مي تواند نشان دهد که بر سر امنيت و ثبات متحدان خود سازش نخواهد کرد.
واشنگتن و تهران بايد به تفاهم برسند تا تنش هاي منطقه اي از اين بيشتر نشود. چنين اقدامي مستلزم آن است که دولت ترامپ دست از تلاش هاي خود براي ضربه زدن به توافق هسته اي و تلاش براي تغيير حکومت در ايران بردارد. اين که همچنان ايران را مسؤول همه شرارت ها و مشکلات خاورميانه بدانند، زيانبار خواهد بود و موجب تنش هاي بيشتر در خاورميانه خواهد شد. اين راهبرد در زمان دولت جرج بوش در پيش گرفته شد و نتايجي فاجعه بار در پي داشت.
دولت ترامپ بايد دوباره در سطح مقامات عالي با ايران ارتباط برقرار کند؛ ارتباطي که در دولت پيشين آمريکا وجود داشت و گستره تعاملات ديپلماتيک را تا سطحي افزايش داد که مسائل امنيت منطقه اي را نيز در بر گرفت. چنين ارتباطاتي بايد در سطح وزراي دو کشور و ميان محمد جواد ظريف، وزير امور خارجه ايران و رکس تيلرسون، وزير امور خارجه آمريکا، برقرار شود. چنين ارتباطي حتي اگر نتيجه ديگري در بر نداشته باشد، مي تواند برخي تنش ها را کاهش دهد و سوپاپ اطميناني را براي رفع برخي از نارضايتي ها ايجاد کند.
چنين ارتباطي مي تواند بحران هايي را که ممکن است در خليج فارس که نيروهاي دريايي هر دو کشور در آن جا فعاليت دارند، به وجود آيد، حل کند. در سال ٢٠١٦، دستگيري ملوانان آمريکايي از سوي ايران، به علت رابطه دوستانه اي که ميان جان کري، وزير امور خارجه وقت آمريکا و محمد جواد ظريف، وزير امور خارجه ايران، ايجاد شده بود، به شکل مسالمت آميزي حل شد. تصور اين که در فضاي ستيزجويانه امروز چنين اتفاقي بدون شليک گلوله اي حل شود، دشوار است. راه هاي ارتباط ديپلماتيک براي منازعه زدايي از کشورهاي دشمن لازم و ضروري است.
اين احتمال وجود ندارد که آمريکا بتواند ايران را از برخي از مشکل آفرين ترين فعاليت هاي خود مانند حمايت از حزب الله، يا حماس منصرف کند؛ اما حد وسطي ميان مواضع دو طرف وجود دارد که مي تواند با واقعيت هاي موجود در ميدان هاي نبرد سازگار باشد. براي نمونه، آمريکا و ايران در ممانعت از ظهور دوباره «دولت اسلامي» در سوريه و عراق، منافع مشترک دارند. هيچ يک از طرف ها خواستار از کنترل خارج شدن بلاتکليفي سياسي در لبنان (که اکنون به علت استعفاي سعد حريري به وجود آمده است) نيستند. هم تهران و هم واشنگتن خواستار تقويت دولت مرکزي در افغانستان هستند. در نهايت، به نفع هر دو کشور است که خشونت فرقه اي که منطقه را فرا گرفته است، به پايان برسد.
سياست گذاران آمريکايي نبايد فرض کنند که مي توانند روندهاي ١٥ سال گذشته را واژگون کنند. تهاجم آمريکا به عراق نشان داد که چقدر برنامه ريزي ضعيف و فرض هاي اشتباه مي تواند نتيجه معکوس در پي داشته باشد. در همان زمان، دولت بوش به اشتباه پيش بيني کرد که رها کردن عراق از سيطره صدام حسين جنبش هاي دمکراتيک را در سراسر منطقه به راه مي اندازد و نفوذ ايران را کاهش مي دهد. وقتي پاي ايران در ميان باشد، پيش فرض هاي اشتباه هم به همين ترتيب مي تواند راه را براي فرسايش دائمي قدرت آمريکا در خاورميانه اي که هر روز غير قابل پيش بيني تر مي شود، هموار کند.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۶۱۳۲۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فیلم| چرا گسترش روابط ایران و پاکستان آمریکا را نگران کرده؟

کشور پاکستان به‌‌دلیل هم‌مرزی و همچنین قرابت‌های فرهنگی با ایران، ظرفیت بزرگی برای تعاملات سیاسی، اقتصادی و امنیتی با کشورمان را دارد. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، کشور پاکستان به‌‌دلیل هم‌مرزی و همچنین قرابت‌های فرهنگی با ایران، ظرفیت بزرگی برای تعاملات سیاسی، اقتصادی و امنیتی با کشورمان را دارد.اما از سال‌ها پیش آمریکا و همدستان غربی او برای استثمار کشورهای منطقه و جلوگیری از استقلال آن‌ها، مشکلات متعددی را در روابط آن‌ها ایجاد کرده اند.یکی از بزرگ‌ترین مفاسد، ایجاد گروهک‌های تروریستی در مناطق مشترک مرزی ایران و پاکستان است که برای جلوگیری از همکاری‌های دوکشور ایجاد شده است.

 

.

تهیه شده در اداره کل رسانه های نوین خبرگزاری تسنیم

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌‌ها

دیگر خبرها

  • محکومیت تهدید تحریم دولت اسلام آباد از سوی آمریکا
  • کاخ سفید : ارسال سلاح به ایران و کره شمالی از سوی روسیه منجر به بی ثباتی منطقه می شود
  • آمریکا: ارسال سلاح به ایران و کره شمالی از سوی روسیه منجر به بی ثباتی منطقه می‌شود
  • جوزپه روسی: روی کین انتخابی عالی برای انجام یک خانه‌تکانی در منچستریونایتد است
  • بهار روابط تجاری ایران - تاجیکستان/سرمایه‌گذاری لجستیکی در چابهار
  • فیلم| چرا گسترش روابط ایران و پاکستان آمریکا را نگران کرده؟
  • بلینکن بزودی در عربستان؛ تداوم تلاش آمریکا برای رویای عادی سازی روابط اسرائیل با ریاض
  • تعیین سرکنسول عربستان در مشهد و سفر مقام سعودی به تهران
  • گام‌های تهران و ریاض برای تقویت روابط
  • گامی برای توسعه روابط پرمنفعت تهران و اسلام آباد