از زندان آزاد شوم ديگر سمت خلاف نمي روم
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۶۴۲۲۹۸
خبرگزاري آريا - ستاره سابق فوتبال که اين روزها محکوميتش در زندان را سپريم ميکند، نسبت به اخباري که اخيراً در موردش منتشر شده است صحبت کرد.
به گزارش سرويس ورزشي جام نيـوز، علي اکبريان، ستاره سابق فوتبال که اين روزها به جرم حمل مواد دوران محکوميت خودش را در زندان سپري ميکند، چندي پيش با انتشار خبر حمل مجدد مواد مخدر در دوران مرخصياش بازهم سر زبانها افتاد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ماجراي شيشه براي 3 سال پيش بود
اين اتفاق براي سه سال پيش بود! مربوط به همان زماني ميشد که من براي مرخصي بيرون آمده بودم و مشکل کوچک براي ما پيش آمد که خدا را شکر خيلي زود حل شد. اينکه بعد از سه سال چنين چيزهايي را مطرح کردهاند را نميدانم. با چند تا از رفقا بيرون بوديم که يک مشکل کوچک برايمان پيش آمد. نميدانم که چرا اين چيزها را بعد از سه سال نوشتهاند. من از طريق بچه برادرم متوجه اين ماجرا شدم. همه کدهايي که داده بودند به من ميخورد. اما قسمت بدش اين بود که نگفتند اين اتفاق مربوط به سه سال پيش بود.
ابد و 20 سال؟ تا عيد مرخص ميشوم
مشکلي که در رابطه با حمل شيشه برايم پيش آمده بودحل شد و رفت! مشکلي نيست. به احتمال نوددرصد تا عيد بيرون ميآيم! حکم اين ماجرا با حکم ماجراي قبلي ادغام و مشکل حل شد. حکم ابد شکسته شد و به حکم 10 ساله تبديل شد. اگر اين طور باشد انشاءا... تا عيد بيرون ميآيم. فقط نميدانم آنهايي که اين خبر را نوشتند چه دشمنياي با من داشتند؟!
ماجراي رفتن دوباره سراغ مواد مخدر چه بود؟
خبري که در مورد حمل 28 گرم شيشه منتشر شد درست بود. راستش من از يکي از بچهها طلب داشتم و او هم گفت که پولي ندارد تا به من بدهد. من از زندان چند روزي مرخصي گرفته بودم و فقط يکي، دو روز به پايان مرخصيام باقي مانده بود. چند باري از آن دوستم خواستم تا پول مرا پرداخت کند که بتوانم بچهام را در مدرسه ببرم ثبت نام کنم. خلاصه در آخرين روزها او گفت که پولي ندارد و فقط مقداري شيشه همراهش است. نميدانستم که بايد چه کار کنم. از يک طرف پول نداشتم و از طرف ديگر زمان ثبت نام به پايان ميرسيد. به هر حال دوستم محبت کرد و جنس را براي من فرستاد... هيچ فرصتي براي انجام هيچ کاري نداشتم و همراه دوستانم بودم که بار ديگر مرا گرفتند... فکر ميکني دليل همه اينها چه بود؟! بهخدا همهاش از روي «نداري» بود.
ميدانم زير ذرهبين هستم
اين را خوب ميدانم به خاطر ماجراي قبلي زير ذرهبين هستم ولي به امام زمان (عج) همهاش از روي نداري و ناچاري بود. با توجه به تداخلي که برايم افتاده من بايد تا آخر عمر از همه اين چيزها فراري باشم. اما وقتي نداري و بدبختي به سراغ شما ميآيد، مجبور ميشوي فقط بهخاطر پانصد هزار تومان و ثبت نام مدرسه بچهتان چنين کاري را بکنيد و گير بيفتيد.
بعد از آزادي ديگر سمت خلاف نميروم
براي بعد از آزادي خودم برنامه دارم. اولين چيزي که برايم وجود دارد اين است که هرگز خلاف نکنم. دور خلاف و بعضي از رفقا را خط کشيدهام و ديگر جواب سلام خيليها را هم نميدهم. در طول اين مدت بلاهايي که ميشد سر يک آدم بيايد، سرم آمد... ديگر خسته شدهام... ديگر حتي از خودم هم خسته شدهام. قسم خوردهام که ديگر سمت اين چيزها نروم. هر بلايي هم که سرم بيايد، چنين کاري نميکنم. حتي اگر مجبور شوم به صورت روزمزد کارگري کنم و در خانه بنشينم ديگر سمت مواد نميروم.
آزاد شدن تازه اول مشکلاتم است
مشکلات من تازه بعد از آزاد شدن شروع ميشود. من ميمانم و با زن و بچهام و دستهاي خالي. من ميمانم و نداري. درست مثل همان چند روزي که به مرخصي آمده بودم، بايد با جيب خالي به خانه بروم. هيچکس به من حتي يک هزار توماني نداد. نه کفش داشتم، نه پيراهن و نه هزار تومان پول که يک نان بخرم و به خانه ببرم. دلم نميخواهد بار ديگر وسوسه شوم و قرار هم نيست چنين اتفاقي بيفتد اما خودتان را جاي من بگذاريد و بگوييد که چطور بايد پول مدرسه بچه و مخارج زندگي را تامين کنم؟ چطور بايد با نداري کنار بيايم؟ چطور بايد خرج خانه را در بياورم؟
کسي يادش نميآيد علي اکبريان که بود
چه بگويم... من بازيکن پرسپوليس، استقلال و تيمملي بودم. به خاطر فوتبال و اين تيمها شش بار به اتاق عمل رفتم. چطور الان که تا اين حد گير افتادهام، وزارت ورزش، فدراسيون و بقيه دوستان حالي از من نميپرسند. چرا کسي دوست ندارد که براي من کاري انجام دهد. تا قبل از اين اتفاق همه با من رفيق بودند و کلي دوست و آشنا داشتم و حالا ديگر کسي سراغم را نميگيرد فقط چند نفري هستند که گهگاه بعد از ده بار تماس برايم صدهزار تومان پول ميريزند و اين ميشود تمام زندگي من. قبول دارم که اشتباه کردم اما حالا که به اندازه کافي تنبيه شدهام اي کاش برايم فکر ميکردند. ميخواهم از شما بپرسم... آيا علي اکبريان با آن همه سابقه حتي نميتواند مربي يک تيم دسته سومي شود؟ اگر به من کمک کنند هم خدا راضي ميشود هم زن و بچهام. باز هم ميگويم که تمام بلايي که سر من آمد از روي نداري بود.
در دوران فوتبالم لب به سيگار نزدم
ديگر درگير فوتبال نيستم. آنقدر فکرم خراب است که مسايل فوتبال را دنبال نکردهام. تمام فوتبال ما شده حاشيه. هم بازيکنها حاشيه دارند و هم مربيها. واقعا نميشود فهميد که چه کسي خوب است و چه کسي بد؟! خودم در دوران فوتبال لب به سيگار نزدم. بعد از اينکه از فوتبال کنار رفتم يکسري رفيق ناباب ريختند دور و بر من. چرا دروغ... دوري از فوتبال آنقدر برايم سخت بود که ناخودآگاه به سمت دود و دم کشيده شدم. همه اينها از روي تنهايي و نداري براي من اتفاق افتاد. وقتي چيزي را که عاشقش هستي از تو ميگيرند، حسابي به هم ميريزي. بدبختي در تمام آن مدت حتي يک آدم درست و حسابي هم کنار من نبود.
دخترم به من ميگويد کي به خانه برميگردي؟
با خانوادهام دائم در تماس هستم و هنوز همهشان ناراحت و نگران من هستند. دعا ميکنم که اين چند ماه تمام شود تا بتوانم به خانه برگردم. الان هفت، هشت سال است که او را نديدهام. او در تيم نونهالان استقلال بازي ميکند و در هر تماس تلفني از من ميپرسد که کي به خانه برميگردم. دخترم مدام ميپرسد که من کي به خانه برميگردم... به او ميگويم: «مگر مرا ميشناسي؟» جواب ميدهد: «آره... تو روماريو هستي.» (به شدت بغض ميکند و صدايش ميگيرد)
هيچ وقت فکر نميکردم آنقدر ذليل شوم
هيچوقت در تمام زندگي فکر نميکردم که تا اين حد ذليل شوم. (گريه ميکند) هيچوقت فکر نميکردم که اين بلاها سرم بيايد و کنار زندان بيفتم. پدرم و مادرم اهل اين کارها نبودند و من فقط از روي نداري سراغ مواد رفتم. من هميشه عاشق فوتبال بودم و هيچوقت نميتوانم فوتبال را کنار بگذارم. دوري از فوتبال مرا بيچاره کرد... من با فوتبال به دنيا آمدم و با فوتبال هم ميميرم.
خبرورزشي
451
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۶۴۲۲۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درخشش چهره محبوب فوتبال یکسال بعد از خانهنشینی | تیم ناکام، پرتشنج و هرج و مرج زده در کوتاهترین زمان احیا شد
به گزارش همشهریآنلاین، در نخستین بازی مرحله یکهشتم نهایی جامحذفی فوتبال ایران، مس رفسنجان در یک نبرد تماشایی موفق به شکست پیکان شد و به جمع ۸تیم برتر این رقابتها صعود کرد. مس در خانه بازی میکرد و در سراسر زمان مسابقه تیم برتر میدان بود. البته از آنسو رضا عنایتی هم تیم بسیار جوانی را با میانگین سنی تقریبا ۲۲سال به زمین فرستاده بود که همین جسارت، قابل ستایش بهنظر میرسد. در هر صورت بازی در طول ۱۲۰دقیقه با تساوی یک - یک به پایان رسید و این در حالی است که انبوه موقعیتهای گل نارنجیها پشت سر هم از دست رفت. در این میان درخشش محمدرضا دیناروند، دروازهبان جوان پیکان هم یکی از نکات ویژه بازی بود که توجه بسیاری از ناظران را جلب کرد. به این ترتیب مس رفسنجان بعد از شکست استقلال، موفق به عبور از سد پیکان هم شد تا به قول محرم نویدکیا شانس خودش را برای قهرمانی در این مسابقات بیازماید.
این روزها اما دنیا به کام محرم است. کمتر کسی میتوانست تصور کند بازگشت او به مربیگری در لیگ برتر بعد از حدود یک سالونیم خانهنشینی، چنین نتایج درخشانی داشته باشد. نویدکیا تیم ناکام، پرتشنج و هرج و مرج زده ساکت الهامی را تحویل گرفت و در کوتاهترین زمان ممکن سر و سامانی به آن بخشید. بد نیست بدانید مس محرم در جدول دور برگشت با ۱۵امتیاز از ۹بازی بعد از پرسپولیس و استقلال در رده سوم قرار دارد. در جامحذفی هم گفتیم که موفقیتهای مس باعث شده این تیم آرزوهای بلندبالایی برای خودش تعریف کند. مهمتر از همه اینها اما اخلاق و رفتار توأم با نجابت و وقار نویدکیاست که دوست و دشمن را به تحسین واداشته. از محرم و تیمش لذت ببریم و آرزو کنیم این روند همچنان ادامه داشته باشد.
کد خبر 847369 منبع: روزنامه همشهری برچسبها لیگ برتر فوتبال ایران باشگاه مس رفسنجان جام حذفی فوتبال