۱۴ اصل پیامبر اسلام (ص) برای دوری از افراط و تفریط
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۶۶۳۵۸۲
مدرس عالی و عرفان حوزه علمیه قم با بیان اینکه در سیره نبوی اصولی در جامعه حکمفرماست که با اجرای آنها میتوانیم افراطگرایی و خشونت را از بین ببریم، گفت: پیامبر (ص) ۱۴ اصل اساسی را در اسلام مطرح کردند که با برپا شدن آنها در جامعه افراط و تفریط را از بین میبرد. از جمله آنها استفاده از خرد جمعی است که در بحثهای اجتماعی نیز پیامبر (ص) به آن اشاره داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پیروی از سیره اخلاقی یک الگو، نیازمند آشنایی با ابعادِ روشهای رفتاری اوست. خوشبختانه سیره عملی رسول خدا (ص) در کتب روایی و تاریخی، به صورت مجموعههای فراوان ثبت شده، هرچند ویژگیهای اخلاقی پیامبر قابل شمارش نیست؛ چراکه قرآن اخلاق ایشان را عظیم شمرده است. تنها میتوان گفت: آن حضرت تمام خلقهای نیکو را در خود جمع نمود و کامل کرد و بدین روی، فرمود:: «اِنّی بُعِثتٌ لِاُتَمِّمَ مَکارِمَ اَلاخلاق»؛ من برانگیخته شدم تا اخلاق نیکو را تمام کنم.
اما متاسفانه شاهد این امر بودیم که پس از پیامبر (ص) افراطگراییها در جامعه رخ داد و بعضا حتی در جامعه امروز شاهد اینگونه افراطگراییها هستیم که سبب این امر میشود که اسلام از چهره واقعی خود دور شود و گاهی برخی اسلام را دین خشونت بدانند برای رفع این گونه افکار با یکی از کارشناسان فقه اصول به گفتوگو پرداختیم تا سیره نبوی حضرت رسول (ص) برای جامعه بیشتر معرفی و رعایت آن اصول در دستور کار قرار گیرد.
حجتالاسلام والمسلمین بهرام دلیر در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه دین اسلام و دین محمد (ص) دین رحمت و مودت و دوستداشتن است، اظهار کرد: یک اصولی در سیره پیامبر اسلام (ص) مطرح است که اگر آن اصول در جامعه حکمفرما بود، ما هرگز شاهد افراطگرایی و خشونت و شکلگیری روحیه داعشی در جامعه گذشته و حال نبودیم.
وی در ادامه با اشاره به این اصولی که در سیره نبوی وجود دارد اظهار کرد: اصل اول، اصلاح رابطه با خدا است که این جزو دغدغههای مهم حضرت رسول (ص) بود. اصل دوم، رحمت و محبت است. این اصل حتی به قدری مورد توجه پیامبر بود که به جرأت میتوانیم بگوییم فتح جزیرهالعرب نیز با اخلاق توسط پیامبر رخ داد و افراطگرایی و خشونت هرگز در جامعهای که پیامبر (ص) آن را ترسیم میکرد وجود نداشت.
این مدرس خارج فقه اصول خاطرنشان کرد: اصل سوم، شرح صدر است؛ یعنی گشادگی چهره، عیب پوشی، فرو خوردن خشم، انصاف و آرامش و اصل چهارم رعایت اهلیت یعنی اهل بودن و به تعبیر امروزی میشود نخبهگرایی که در دستور کار پیامبر (ص) وجود داشت. در جامعه نبوی کار به دست اهلش سپرده میشد و نخبهگرایی حرف اول را میزند و هرگز کار به دست نااهلان سپرده نمیشد.
دلیر یادآور شد: اصل پنجم، تبعیت و اطاعت با معرفت است، نه اطاعت کورکورانه و اصل ششم، تفیذ اختیار و مسئولیتخواهی از افراد جامعه است و اصل هفتم، انضباط و جدیت در کارهای حضرت رسول بود. ایشان هرگز در این امر کوتاهی نداشتند و همواره درصدد اجرای انضباط در جامعه بودند. ما در خیلی از بحثهای مدیریتی پس از پیامبر شاهد این هستیم که نااهلان به روی کار آمدهاند و کسانی مدیریت جامعه را بر عهده داشتند که توانایی مدیریت انجام آن را نداشتند به همین دلیل در جامعه ذهنها نسبت به اسلام تغییر کرد.
وی یادآور شد: اصل هشتم، تصمیمگیری، اصل نهم، پایبندی به عهد و پیمان و اصل دهم، شفاف حرف زدن پیامبر اسلام (ص) بود. پیامبر هرگز در هالهای از ابهام با مردم صحبت نمیکرد و همواره شفاف و استوار سخن میگفت. اصل یازدهم اصل جلوگیری از برسر کار آمدن اطرافیان و وابستگان بود. خشونت زمانی رخ میدهد که ببینیم اطرافیان سردمداران ما سوءاستفادههایی میکنند و از این طریق است که اعتدال از جامعه رخت برمیبندد.
این مدرس عالی و عرفان حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: اصل دوازدهم توجیه امور برای مردم بود. پیامبر (ص) همواره به مردم میگفت که برای چه دارد این کار را انجام میدهد و اصل سیزدهم انتقاد متقابل مردم از پیامبر (ص) و پیامبر از مردم بود و اصل چهاردهم برپا شدن حق و عدل در بین افراد جامعه بود. وقتی عدالت در جامعه برپا شود، شاهد افراط و تفریط در جامعه نیستیم. یکسری اصولی در سیره پیامبر (ص) وجود دارد که در اصل مبعث نیز به آنها اشاره شد و آن اصول اجتماعی است که پیامبر (ص) به این اصول بسیار توجه داشتند.
حجتالاسلام «دلیر» خاطرنشان کرد: این اصول اجتماعی سبب میشوند که خشونت در جامعه رخ ندهد. از جمله این اصول اصل مداراست و اصل دوم که در بحثهای اجتماعی مطرح میشود، اصل تکریم مردم است. پیامبر (ص) حتی به تکریم کودکان نیز توجه ویژهای داشتند و اصل سوم رحمت و محبت مردم نسبت به یکدیگر است که در این جامعه فقر از بین میرود و هرگز فردی برای رسیدن به مسائل مالی مجبور به دزدی کردن نمیشود. در این جامعه هرگز شاهد تکدیگری نیستیم.
وی گفت: اصل چهارم که میشود به آن اشاره کرد عدالت اجتماعی و عدالت در سیره نبوی است و اصل پنجم اصل شوراست یعنی مشارکت خرد جمعی. پیامبر به خواسته ملت اهتمام میورزید و این نبود که مردم چیزی را بخواهند و پیامبر راه خودش را برود. حتی به گونهای که پیامبر از سلمان فارسی در جنگی حرف شنوی دارد و این نشان دهنده انعطافپذیری و مشارکت خرد جمعی در جامعه نبوی است.
این مدرس عالی و عرفان حوزه علمیه قم یادآور شد: اصل بعدی اصل اهتمام برای مستضعفان است. در سیره نبوی هرگز زورگویان و زورگیران جایی ندارند و همه شهروندان باید از حقوقی که برای آنها معرفی شده است بهره ببرند. اینکه میبینیم گاهی در جامعه امروز شیعیان و سنیها با یکدیگر مشکل دارند به دلیل آن است که اصل اخوت و برادری ریشهکن شده است در حالی که پیامبر (ص) برای تمام ادیان پیمان اخوت و برادری میبست. شکلگیری گروهکهایی همچون داعش، القاعده، شیعه انگلیسی و... به دلیل دور شدن از اصل اخوت و برادری است که پیامبر در مسائل اجتماعی به آن اشاره داشتند.
دلیر یادآور شد: اصل آخر در بحثهای اجتماعی تعاون است که در سیره امیرالمومنین نیز به آن اشاره شده است. اما چه شد که بعد از پیامبر (ص) افراط گرایی در جامعه شکل گرفت. حضرت علی (ع) خانه نشین شد، حضرت زهرا (س) بین در و دیوار ماند و به امام حسن (ع) زهر دادند و با امام حسین (ع) آن گونه رفتار کردند؟ چرا در جامعهای که چند سالی از آن نگذشته بود حضرت علی (ع) را با معاویه مقایسه میکنند و امام حسین (ع) را با یزید. امام حسین را فتنهگر میخوانند و یزید را امیرالمومنین. مسلم پیک امام حسین (ع) را فتنهگر و ابن زیاد را نماینده امیرالمومنین میداند. تمام اینها به خاطر عدم معرفت به سیره نبوی است.
وی یادآور شد: هر گونه افراط و تفریط در جامعه نبوی محکوم است. در احادیث روایی وارد شده است که هیچ کسی همچون علی (ع)، پیامبر (ص) را نشناخت و هیچ کسی همچون پیامبر (ص)، حضرت علی (ع) را نشناخت؛ لذا جامعه به دلیل عدم معرفت و شناخت از سیره نبوی دچار خشونتها و افراطیگری شد و تمام اینها به دلیل نادانی است که در بین مردم بوجود آمد. در دوره امویان ریشه فتنه در جامعه بیشتر شد و مردم از آموزههای نبوی دور شدند. در امویان شمشیر و خشونت و حصر و زندان حرف اول را میزد.
این مدرس خارج فقه اصول تأکید کرد: به جایی میرسیم که امام زینالعابدین (ع) را به اسارت میبرند و شامیان جشن میگیرند و موسیبن جعفر (ع) را به زندان میاندازند، اما جامعه در مقابل آنها اعتراضی نمیکنند. اهل بیت (ع) غالبا بعد از کربلا اسیر هستند و در دوره امام باقر (ع) و امام صادق (ع) جامعه کمی بازتر میشود و این دو امام میتوانند به تربیت شاگرد بپردازند و از همین طریق بود که پس از رحلت پیامبر (ص) مذهب جعفری شکل میگیرد. در عصر بنی عباس دوباره خفقان در جامعه شکل میگیرد و امام حسن عسگری (ع) حتی نمیتواند به زیارت برود. وقتی مردم در این حد به انزوا و دوری از اسلام روی آوردند عصر غیبت آغاز میشود چرا که مردم دیگر قدردان نعمتها نبودند.
دلیر یادآور شد: شکلگیری روحیه داعش در جامعه امروز ما به خاطر دوری از همین اصولی است که پیامبر (ص) به آن پایبند بود. انقلاب ما به خاطر احیای سیره پیامبر (ص) و امام علی (ع) رخ داد و اهدافی همچون مهربانی و اخوت را در آن دنبال میکردیم. وقتی ما از این اصول فاصله بگیریم خواه ناخواه خشونت در جامعه شکل میگیرد. ما اگر بتوانیم در جامعه امروز به خردمندی برسیم به دیانت نیز میرسیم. بین شریعت و عقلانیت ملازمه لازم است. گاهی عقل برخی مطالب را درک نمیکند و شریعت به کمک آن میآید و این دو یاری رسان هم هستند.
وی یادآور شد: در مکتبهایی همچون مارکسیسم و لیبرالیسم عقلانیت حرف اول را میزد، ولی بعد آنها به بنبست رسیدند؛ چون شریعت یاریرسان عقل است. شریعت نبوی این را میطلبد که عقل را نیز در کنار خود داشته باشد و این را باید بدانیم که دین اسلام و دین محمدی دین رحمت و عقلانیت است.
منبع: فردا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۶۶۳۵۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
در کنگره سازمان همبستگی کشورهای اسلامی در مکه مکرمه
این سازمان از زمان تأسیس آن در سال ۱۹۶۲ میلادی توسط دولت عربستان سعودی تأمین مالی شدهاست، که این کمک تا سال ۱۹۸۰ به حدود ۱۳ میلیون دلار افزایش یافت. به دلیل بودجه عربستان، اتحادیه بهطور گسترده به عنوان نماینده اصول اسلامی ترویجشده در عربستان سعودی شناخته میشود. بر اساس دستور کار مدرنسازی عربستان سعودی در چشمانداز ۲۰۳۰، این کشور شکل معتدلی از اسلام را پذیرفته که اتحادیه جهانی مسلمانان به دنبال ترویج آن در عربستان سعودی و در سراسر جهان است.دبیرکل آن محمد بن عبدالکریم عیسی است. این سازمان به تبلیغ دین اسلام، تشویق و دعوت به تغییر دین غیرمسلمانان و نکوهش نقد اسلام میپردازد. این سازمان همچنین بودجه ساخت مساجد، کمکهای مالی برای مسلمانان آسیبدیده از بلایای طبیعی، توزیع نسخههای قرآن، و تراکتهای سیاسی بر روی گروههای اقلیت مسلمان را تأمین مالی میکند. اتحادیه میگوید که آنها همه اعمال خشونتآمیز را رد میکنند و گفتوگو با مردم فرهنگهای دیگر را بر اساس درکشان از شریعت ، ترویج میکنند.
هم اکنون که با تغییر رویکرد مقامات والای سیاسی در عربستان ، و محدود نمودن روحانیون افراطی و کوتاه کردن دست آنان در عربستان و نیز سیاست های پیشین افراطی در حرمین شریفین ، موجب گردیده است که در تمام زمینه ها ، از سیاست میانه روی بهره گرفته ، و دیدگان تازه ای نخست به جهان اسلام و مذاهب آن ، به ویژه شیعیان اثنی عشری پیدا کرده ، و از سوی دیگر حاکمان این سرزمین ، در سیاست تازه خود ، سعی بر این داشته و دارند ، که برخلاف گذشته ، گام در مسیر میانه روی گزارده ، و به گونه ای چهره نفوذ اسلام گرایان افراطی در این کشور را تغییر داده ، و دستشان را کوتاه نمایند ، که خوشبختانه در این راستا گام های موفقی برداشته ، که بدون تردید ، این سیاست و اندیشه ، بیش از همه مذاهب اسلامی ، به نفع شیعیان خواهد بود.
هم اکنون سازمان همبستگی کشورهای اسلامی و یا به تعبیر مشهور و عربی آن ، رابطة العالم الاسلامی ، همانگونه که پیش از این اشاره گردید ، با سیاست نوین دولت عربستان ،بهطور گسترده به عنوان یکی از سازمانهای پیشرو در عربستان سعودی که به مبارزه با ایدئولوژی افراطی اختصاص دارد، شناخته می شود. مقامات والا و حاکمان عربستان کنونی ، با در پیش گرفتن سیاست میانه روی ، و ارتباط با تمامی مذاهب اسلامی ، با دیدگاه خوشبینانه ،که بدون تردید یکی از راههای مهم ارتباط گسترده جهان اسلام با یکدیگر بشمار می آید ، سازمان را به دلیل تعهدش به مقابله با نفرتپراکنی، نفاق و خشونت که ارتباط نزدیکی با افراطگرایی دارد، مامور ساخته که دروازه های عملی این اندیشه ، امسال هنگام تشکیل همایش سالانه این سازمان در ماه رمضان در مکًه مکرمه بوقوع پیوست.
دعوت از شخصیت های برجسته شیعه به این همایش ، به عنوان میهمان برجسته و به تعبیری دیگر میهمان شرف ، خود نشاندهنده گام نهادن دولت عربستان و مفتیان آن به سوی میانه روی می باشد.
گفتنی است که شخصیت دیگر حجة الاسلام و المسلمین سید جواد خویی نیز در این راستا از نجف اشرف دعوت گردید ، که وی نیز با سخنان خود در اجلاسیه ، و نیز مصاحبه با تلویزیون رسمی عربستان ، جایگاه حوزه و مرجعیت شیعه ، و دیدگاه های آن را بصورتی زیبا و حقیقت وار بیان نمود ، که بطور کلی تمام این رخدادها ، نشان از تغییر دیدگاه های سیاستمداران عربستان ، در برابر شیعیان بشمار می آید.
اینک پیام حجة الاسلام و المسلمین سید عمار حکیم را در این اجلاسیه سالانه به نظر شما می رسانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
"وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ.
وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَأُولَٰئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ.
و از میان شما باید گروهی باشند که (دیگران را) به خیر دعوت نمایند و امر به معروف ونهی از منکر کنند و آنها همان رستگارانند. و مانند کسانی نباشید که بعد از آنکه دلایل روشن برایشان آمد، باز هم اختلاف کرده و پراکنده شدند و برای آنان عذابی بزرگ است.
برادران گرامی، حضار محترم
سلام ودرود ورحمت خداوند بر شما باد...
- مایه خوشبختی ماست که در ضیافت پادشاهی عربستان سعودی در جوار بیت الله الحرام، وقبله مسلمانان، و خانه پر برکتی، که آن را مرکزی برای قیام مردم، و مایه هدایت جهانیان قرار داده است، باشیم. خانه ای که حضرت ابراهیم و اسماعیل ستون های آن را بنا نهاده تا همواره پاک و آماده برای طواف کنندگان و قیام کنندگان(نمازگزاران) و رکوع کنندگان و سجده کنندگان باشد. اینجا جایگاه پرورش اسلام و مکان نزول وحی، و خانه دلهاست، آمده ایم تا همزمان با ماه میهمانی خدا، "ماه مبارک رمضان" گرد هم آییم.
در این راستا امسال سازمان همبستگی اسلامی ، حجة الاسلام و المسلمین سید عمار حکیم را بطور رسمی به این کنگره دعوت نمود ، اما از آنجا که ایشان در سفرهای از پیش تعیین شده رمضانی خود ، که با سران کشورهای منطقه داشتند ، متاسفانه نتوانستند خود در این گرد همایی جهان اسلام حضور یابد ، اما نماینده خویش حجة الاسلام سید احسان حکیم را برای ارائه ایراد سخنرانی خود که نکات مهمی را در آن به روحانیون جهان اسلام اشاره داشت ، به مکه گسیل داشته ، و این سخنرانی در جمع حاضرین ایراد گردید.
- همچنین از اتحادیه جهان اسلام ودبیر کل آن جناب آقای دکتر محمد بن عبد الکریم العیسی، که ما را به این گردهمایی نوعی ، با هدف تحقق وحدت مسلمانان و یک صدا کردن گفتار، و تقویت روابط اسلامی و ایمانی آنان برنامه ریزی شده، دعوت کرده است تشکر می کنیم.
- و چقدر ما اکنون به این دیدارها، گفتگوها و بحث های سازنده و جدًی، که پل های ارتباطی و تقویت روابط بین فرزندان امًت یکپارچه اسلامی را بیشتر می کند، نیاز داریم تا ایده ها را نزدیک تر، و افکار را روشن تر، دلها را مهربان تر، وگفتارها رامحکم تر، سازیم. و در یک کلام این دستور خداوند است که در قرآن فرموده: "همانا این امًت شما، امًت واحدی است و من پروردگار شما هستم، پس مرا پرستش کنید"، و در جای دیگر فرموده: "و این امًت شما یک امًت یکپارچه است، و من یگانه خدای شما هستم، پس از من بترسید" را جامه عمل بپوشانیم.
- بدون شک اسلام با تمام ایده ها و ارزشهای الهی و انسانیش، از همان ابتدا دینی کامل، تمام کننده و به پایان رساننده تمامی رسالت های آسمانی، در طول حیات بشر بوده است. از زمان پدرمان حضرت آدم (ع)، تا به دوران پیامبرمان حضرت ختمی مرتبت (ص)، اسلام نشان داده است که این فراگیری اسلام، در محافظت از خط رسالت ها و وحی در طول تاریخ، بیانگر قدرت اسلام در نگه داری فرزندان و پیروان و امانت داران آن که متعهد شدند تا ایده آن را با ایمان راسخ و صداقت کامل و عدالت عملی و بیانی، حفظ کرده، و در نهادینه کردن این ایده جهانی تلاش کرده و آن را برای تمامی جهانیان تبیین کنند.
همانا برداشت ها و قرائت های متعدد، تنوع رویکردها، فراوانی ارث، حجم فزاینده میراث، و گستردگی میراث اسلامی و آثار برجسته آن همه و همه، نشانه هایی بر عظمت و جایگاه والای رسالت و رسول خدا و حمایت صاحب رسالت می باشد، تا این رسالت هدف عظیم و گرانقدرش که همانا گسترش ایده توحید و یکتاپرستی است، که می فرماید: "بگویید معبودی جز خدا نیست، رستگار می شوید"، و یکتاپرستی بنابه تعبیر خداوند که می فرماید "پریان و انسان ها را نیافریدم مگر آنکه مرا بپرستند"، یعنی این عبادت، آنان را از تمامی کشمکش ها، خواسته های نامشروع هوای نفس، و هویت های فرعی رهایی داده و آنان را به عبادت یکتای بی همتای و پایدار، که بنی آدم را برابر، آبرومند،پاکدامن و محترم آفریده، تا همواره در حیات جانشین او باشند.
- و هنگامی که به اسلام از دیدگاه رسالت آسمانی و اهداف و عنوان وسیع تر آن بنگریم، آنگاه اختلافات میان ما بسیار ناچیز گشته، و تمام تلاشهای فرعی ما در کنار یکدیگر قرار گرفته، تا در راستای خدمت به رسالت افتخار آفرین پیامبر اسلام و دعوت به وحدت، صلح، گفتار نیک، و زندگی سالم و اندیشه نیک، سازنده ومؤثر خواهد شد، تا با اهداف بلند خود به زندگی انسان عظمت و معنی بخشیده، و به گونه ای باشد که هنگام بازگشت به خالق یکتا مورد عنایت قرار گیرد.
با این ویژگی های سرشار از معانی مختلف، هرگز نمی توان تصور کرد که مذهبی از مذاهب اسلامی، با "جهانی بودن"اسلام و پیام آن تعارض داشته باشد، رسالتی که مسؤولیت آن بر گردن همه ما به عنوان امًت اسلامی یکپارچه، ازهر مذهب، رویکرد، و روشی که داشته باشیم، نهفته شده است.
- و با تکیه به این دیدگاه تکامل یافته اسلامی، همه ما با هم یک مأموریت ایجاد پل های ارتباط، جهت تفاهم، وگفتگوی اسلامی فیما بین مکلف بوده، تا بتوانیم نخست خانواده بزرگ اسلامی خود را، پیش از آنکه با جهان سخن بگوییم نظم وترتیب بخشیده، تا بتوانیم از دیدگاه، منطق، ایده، روحیه، و ارزش های یکپارچه اسلام سخن بگوییم.
- اگر یکدیگر را بپذیریم، و به حقیقت وجود اختلاف گردن نهیم، خواهیم توانست این تکثر وتنوع را مدیریت کرده، و ایمان ما به هدف های والا بیشتر خواهد شد، بطوریکه ما را بیش از پیش به درک مسؤولیت های اسلامی، به دور از هرگونه تعارف، شعار،کشمکش و مانند آنها، ما را به گفتار نیک و کردار نیک و تلاش مشترک رهنمون خواهد کرد.
- برادران گرامی ، از این روی شما را به نکات زیر دعوت خواهم کرد:
نخست : مذاهب اسلامی با وجود تکثر و تنوع آنها، گونه های مختلفی از برداشتهای متنوع از یک نسخه اصلی که مایه آن اسلام، کلام حفاظت شده وحی، قبله
مشترک، و آرمان های اسلامی برگرفته شده اند، وباید بدانیم که اختلاف در برداشت از منابع اصلی، یک امر بسیار طبیعی می باشد.
- بر همین اساس باید مرحله شکً به یکدیگر و تفرقه میان امت یکپارچه را به پایان رسانده، و موافقت گسترده منطقی و عاقلانه خود را با این اختلافات اعلام کنیم، تا آنها را به زمینه های علمی، اندیشه ای، معرفتی تبدیل کرده، و دور از افراد تندرو، جاهل، و مزدورانی که می خواهند جامعه اسلامی را به چالش کشیده و با ایجاد درگیری و نفرت از یکدیگر به تفرقه افکنی دامن بزنند، این زمینه ها را دریچه ای به حل مشکلات تبدیل کنیم.
- اگر نیک بنگریم اختلافات و نظرات(اجتهادات) و گفتگوها در داخل یک مذهب نیز بسیار فراوان است، چه رسد به مذاهب مختلف، این امر می تواند ذهن ها، افکار و پتانسیل ها را به نشر منافع اسلام و تأکید بر چهارچوب های قابل قبول متمرکز کند.
- دوم: امت اسلامی با این جمعیت انبوهش که بیش از دو میلیارد مسلمان را در جامعه های مختلف خود دارد، با وجود این جوانان دانش آموخته، آرمان گرا، با فرهنگ و آگاه، باید رهبرانی داشته باشد که به امًت اهمیت داده، و ضمن توجه به آن گامهای بلندی را در راه ایجاد یک تمدن جهانی با هویت اصیل اسلامی ارائه کنند، تا در کنار دیگر تمدن ها وفرهنگ ها ، این امت بتواند در ساخت جهانی نو، پیشرفته، با دانش و معارف و تجربیات انسانی، شرکت کرده و نشانه ها و آثار وجودی مشارکت آن، آشکار و مؤثر باشد.
- جهان بینی اسلام، و تأکید آن بر آموزش، عقلانیت و تدبًر، نکات و فرصتهای مهمی است که می تواند بار دیگر امت را با رویکرد و قدرت منطق، نه با منطق زور، به قیام وادارد، و زمینه مشارکت، نه درگیری، و براساس همکاری انسانی، نه با رویکرد لا ابالی گری و سر در لاک خود فرو بردن و در ترس ماندن، جامعه اسلامی را فعال کند.
- بیایید ارزشهای صلح، فضیلت، آگاهی، حکمت و عقلانیت را به جهانیان ارائه کنیم، تا اعتماد دیگران به خود را به دست آورده و از روی آوردن آنان به مشارکت، هم افزایی و همکاری با ما را به دست آوریم.
- سوم: چنگ زدن ما به ریسمان الهی، و همکاری ما درکارهای نیک، پرهیزگاری و همبستگی ما در راه برادری، دوستی،و مهربانی، همه ما را همچون دیوار آهنین کنار یکدیگر قرار داده، و هرگونه تحول، آرامش، و شکوفایی را در هر کشور و یا جامعه اسلامی، مایه افتخار، سربلندی، و قدردانی از همه ما می گردد.
- جامعه های ما برای دسترسی به خیر، پیشرفت و شکوفایی باید بایکدیگر همکاری کنند، تا در تمامی کشورهایمان از عدالت اسلامی، و برابری ایمانی برخوردار شویم.
تا به کمک یکدیگر مسیری مشترک، سرنوشتی واحد در راه پیشرفت و شکوفایی داشته، و از بودن در کنار یکدیگر احساس اقتدار کرده، وعزم و اراده ما در داشتن زندگی آبرومندانه دو چندان شود.
پیش از این برای ایجاد یک نوع مشارکت اقتصادی، بازرگانی گسترده، و مضاعف کردن مشارکت های علمی، تکنولوژی وفرهنگی میان کشورهایمان را خواستار شده بودیم، و اینک این دعوت را دوباره تکرار می کنیم، تا در کنار یکدیگر از نتایج و ثمرات این مشارکت ها و خیراتش بهره مند شویم.
-چهارم : سالهاست که ما خواستار نهادینه کردن معنی ملیت و شهروندی شیعیان بوده و هستیم، و همواره بر ضرورت نهادینه کردن ملیت جامعه در هر کشور، بر اساس حقوق و وظایف برابر و عادلانه تأکید می کنیم.
این تأکید ما بر اساس چارچوب تشویق شیعیان به پیوستن به جامعه کشورهای آنان است، از سوی دیگر کشور بتواند از پتانسیل ها، وامکانات آنان نیز استفاده کرده، و جامعه و دولتهای کشور آنان نیز با آغوش باز آنان را بپذیرد.
من با تکیه به این نظر ، خواهان گسترش فرهنگ ملی، احترام به ویژگیهای جامعه ها و دولت ها در سراسر کشورهای اسلامی هستم، تا روابطی مستحکم، پایدار، مثبت و فعال میان کشورهای اسلامی و به دور از هر گونه شک و شبهه بوجود آمده، و از گرفتار شدن در هر دام اختلاف انگیز در أمان بمانیم.
پنجم: اهمیت دادن به مسائل مشترک جهان اسلام و در رأس آنها مسئله فلسطین و ملت صبور آن و قدس شریف است.
دوگانگی موجود در برخوردها، تعامل و ارزش های انسانی و سیاسی، به ویژه در مورد جنایتهای جنگی که رژیم صهیونیست علیه ملت فلسطین مرتکب می شود، مسئله تأسف باری است که موجب محکومیت و اندوه فراوان گشته، و ضرورت وحدت و همبستگی امًت اسلامی را بیش ازپیش می طلبد.
برما است که از فلسطین دفاع کنیم، نه به خاطر اینکه یک مسئله اسلامی و یا عربی است، بلکه این زخم کهنه انسانیت است که بیش از هفت دهه است که همچنان دل انسانیت را خونین کرده، و نیاز به گام های جدًی و اقدامات تضمینی برای ایجاد راه حل مناسب برای این بحران انسانی عمیق دارد.
برای همه شما توفیق در این گردهمایی را آرزو کرده، و امیدوارم که این نشست ، آغازی پر برکت برای تقویت تفاهم، همبستگی و دوستی بیشتر میان جامعه های ما باشد. در پایان از خداوند متعال می خواهم که ملتهای عربی و اسلامی را نیز از خیر وبرکت خود برخوردار کند، و جوانان و ملت های ما را از گزند ناملایمات مصون دارد.
همانا که اوست تمام دعاها را شنیده و به اجابت می رساند.
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.
سوم اردیبشت ماه ١٤٠٣ شمسی
تهران
220