Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-29@22:47:36 GMT

تاملی در «شعر نبوی» بعد از انقلاب/ کم فروشی کرده‌ایم!

تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۶۶۳۶۱۳

تاملی در «شعر نبوی» بعد از انقلاب/ کم فروشی کرده‌ایم!

زندگی پیامبر مکرم اسلام(ص) به‌عنوان پرچمدار توحید، آن گونه که شایسته و بایسته است در شعر روزگار ما در سال‌های پس از انقلاب منعکس نشد.

به گزارش خبرنگار مهر، رضا اسماعیلی شاعر و منتقد ادبی به مناسبت فرارسیدن ایام ۲۸ صفر رحلت جانسوز پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) در قالب یادداشتی به بررسی جریان شعر نبوی در ایام پس از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

متن این یادداشت در ادامه از نگاه شما می‌گذرد: 

کیست مولا؟ آن که آزادت کند
بند رقیّت ز پایت بر کند
چون به آزادی نبوّت‌هادی است
مؤمنان را ز انبیا آزادی است
(مولانا)

اگر بگوییم «شعر نبوی» در مقایسه با سایر زیرشاخه‌های شعر آیینی، در سال‌های بعد از انقلاب جُثه‌ای نحیف‌تر و ضعیف‌تر داشته است، اغراق نکرده‌ایم. فقط کافی است تا مروری اجمالی بر دفترهای شعر شاعران مذهبی بعد از انقلاب داشته باشیم، تا به درستی این گفته پی ببریم. البته این سخن به معنای نفی و انکار آثار درخشان و خوبی نیست که توسط شاعران توانمند و ارجمند نسل انقلاب هر ساله تولید و عرضه می شود. آنچه که بیش تر مورد نظر است، کمیت و کیفیت شعرهای خوب نبوی در مقایسه با دیگر زیرشاخه‌های شعر آیینی است که به راستی نسبت معقول و قابل قبولی نیست.  

در آثار شاعران آیینی بعد از انقلاب کمتر می توان شعری همتراز و هم شأن شعر شاعران متقدم در نعت و منقبت پیامبر اکرم (ص) پیدا کرد. بیش تر شعرهایی نیز که پیشانی نوشت «نبوی» دارند، به اعتبار موضوع در شمار شعرهای نبوی قرار گرفته اند، نه از منظر «موضع». اگر در این معدود سروده‌ها نیز تامل کنیم، به روشنی درخواهیم یافت که اکثر آنها لهجه ای توصیفی دارند و نگاه شاعر به پیامبر صرفا نگاهی «تجلیلی» است تا تحلیلی و کاربردی. حال آن که نیاز امروز جامعه دینی ما پیش و بیش از «تجلیل» - که افراط در آن همیشه به «تحریف» می انجامد - «تحلیل»، «تبیین» و «تعریف» است. برای مسلمان معاصر دانستن این که «پیامبر که بود؟ چه کرد؟ و چه گفت؟» مهم تر از دانستن رنگ چشم و سیاهی گیسو و زور بازوست. ولی دریغ و درد که پرداختن به «صورت»، «آب و رنگ» و «خط و خال» بزرگان دین، ذهن و زبان بسیاری از شاعران را مشغول کرده و آنان را از پرداختن به «سیرت» و «حقیقت» نبوی باز داشته است. در حالی که سیره و سنت نبوی، حقیقت روشنی است که در بیت‌هایی از قبیل بیت زیر متجلی شده است که بسیاری از ما از آن غافلیم: 

در جهان شمع حیات افروختی
«بندگان» را خواجگی آموختی
(علامه اقبال لاهوری)

 باید فروتنانه بپذیریم که ما در عرصه «شعر نبوی» کم فروشی کرده‌ایم. چرا که فرازونشیب‌های زندگی پیامبر مکرم اسلام(ص) به عنوان پرچمدار توحید و خاتم سلسله پیامبران الهی، آن گونه که شایسته و بایسته است در شعر دینی و آیینی روزگار ما منعکس نشده و به شیوه شاعرانه مورد تبیین، تحلیل و واکاوی قرار نگرفته است. آنچه که در آیینه شعر نبوی روزگار ما از پیامبر اکرم(ص) برجسته شده است، معرفی پیامبر به عنوان یک «اسطوره» دست نایافتنی است تا یک «اسوه» قابل پیروی. حال آن خداوند در قرآن پیامبر را به عنوان «اسوه حسنه» معرفی می کند و در آیه ۱۱۰ سوره کهف خطاب به رسول اکرم(ص) می فرماید: 
«قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحی... بگو: جز این نیست که من هم مانند شما بشرم (لکن) به من وحی می شود.»

 ولی گاهی منِ شاعر – علی رغم آگاهی از این دقیقه -  برای جلوه فروشی و به رخ کشیدن هنر صنعتگری و قدرت سخنوری خویش، بیش تر دوست دارم که به معجزات و کرامات ماورایی مقام رسالت بپردازم تا خواننده را به سحر کلام خویش شگفت زده و انگشت به دهان سازم و از این نمد کلاهی برای خویش ببافم!

 بدیهی است وقتی مباحثی مثل «توحید» و «عبودیت» در شعر آیینی ما کمرنگ می شود و مورد بی مهری قرار می گیرد، خود به خود شعر نبوی و متعلقات آن نیز از دایره توجه شاعران خارج می شود. در حقیقت این غفلت ریشه در فراموشی «شعر نبوی» دارد. متاسفانه در شعر آیینی روزگار ما اصل توحید و شهادت به وحدانیت حضرت حق به فراموشی سپرده شده است. حال آن که «توحید» از اصول دین است و باید پیش و بیش از هر موضوع دیگری برجسته شود و در مرکز توجه و تامل شاعران آیینی روزگار ما قرار گیرد.

 پیامبراکرم (ص) با عبودیت و بندگی به مقام معراج دست یافت، چنان که حضرت امام(قدس سره الشریف) در کتاب «آداب الصلوة» می فرمایند: «باید دانست که عبودیت مطلقه از اعلی مراتب کمال و ارفع مقامات انسانیت است که جز اکمل خلق اللّه  محمد(ص)، بالاصالة و دیگر اولیای کمّل بالتبعیّة، کسی دیگر را از آن نصیبی نیست، و دیگران را پای عبودیت لنگ است و عبادت و عبودیت آن‌ها معلّل است، و جز با قدم عبودیت نتوان به معراج حقیقی مطلق رسید... قدم عبودیت و جذبۀ ربوبیت سیر داد، آن ذات مقدس را به معراج قرب و وصول؛ و در «تشهد» نماز که رجوع از فنای مطلق است که در سجده حاصل شده باز توجه به عبودیت قبل از توجه به رسالت است، و ممکن است اشاره به آن باشد که مقام رسالت نیز در نتیجۀ جوهرۀ عبودیت است.»

به خاطر بی توجهی به این ظرایف و دقایق، متاسفانه گاهی در شعرها - با اغراق در توصیف - از پیامبر اکرم(ص) که بزرگ ترین پرچمدار توحید و یکتاپرستی است، بت می سازیم. غافل از این که رسالت اصلی پیامبر، مبارزه با ظلمت جهل و خرافه و ننگ بت و بتگری و بت پرستی است. آری، گاهی یادمان می رود که هدف بعثت رسول مکرم اسلام انتشار نور دانایی و بینایی و احیای کرامت‌های انسانی و اخلاقی است، چنان که در روایتی نبوی می خوانیم: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ» : من برای احیای مکارم اخلاقی مبعوث شدم.»

 جان کلام آن که، اگر به این دو اصل مهم - توحید و عبودیت - توجه شود، شعر آیینی ما از رخوت و سطحی ‌نگری بیرون می‌آید و به اصل خودش برمی‌گردد. ضرورت امروز  شعر آیینی، فاصله گرفتن از صورت زدگی و سطحی نگری دینی و پرداختن پیش از پیش به «سیرت» و «حقیقت» دین و آیین محمدی است. تا زمانی که ما از «سیرت» و «بصیرت» غافل، و بر حسب عادت به «صورت» مشغولیم، در شعر آیینی راهی به دهی نخواهیم برد و روز به روز از «سنت و سیره نبوی» و «عدالت علوی» دور خواهیم شد. شاعران و ذاکران خاندان رسالت برای ره بردن به سرمنزل مقصود، باید پرچمدار  «توحید» و «عبودیت» باشند تا بتوانند این میراث معنوی را پاس بدارند و به آیندگان بسپارند.  

در پایان سخن، دو غزل برگزیده نبوی از شاعران معاصر را که جان و جهان آنها به حقیقت نور محمدی روشن شده است، تقدیم شما خوبان می‌کنم.  

۱
ای برگزیده ی همه ی انتخاب‌ها
قرآن تو، کتاب تمام کتاب‌ها
اندیشه ی تو تیشه به اصل بدی زده
ای ریشه ی همیشه ترین انقلاب‌ها
فخر فلک به توست که فانوس گشته بود
در کوچه‌های آمدنت آفتاب‌ها
سرمشق آسمان و زمینی که نام توست
برلوح شب نوشته به خط شهاب‌ها
من تکیه کرده ام به تو وپایمردی ات
در روز چون وچند و چه، روز حساب‌ها
سرگشته در مضایق  وصف تو مانده ام
چندان که داده ام به سخن آب وتاب‌ها
خورشید مکه، ماه مدینه، رسول من
ای خاکسار مدحت تو بو تراب‌ها
شمع زبان بریده چه لافد ز آفتاب!؟
گنگم که در هوای تو دیدست خواب‌ها

(حسین منزوی)

۲
مگر یتیم نبودی، خدا پناهت داد
خدا که در حرم امن خویش راهت داد
هجوم جهل و خرافه، هجوم تاریکی
خدا پناه در آن دوره‌ سیاهت داد
خدا، خدا و خدا، آن خدای بی ‌مانند
همان که عصمت پرهیز از گناهت داد
همان که جان نجیب تو را مراقب بود
همان که سینه خالی از اشتباهت داد
توان و توشه به پایان رسیده بود، ولی
خدا رسید به فریاد و زاد راهت داد
بگو که نعمت پروردگار پنهان نیست
خدا که دست تو را خواند و دستگاهت داد
خدا که چشم تو را با نماز روشن کرد
خدا که فرصت تشخیص راه و چاهت داد
چقدر واقعه‌ آسمانی و شفاف
خدا به یمن دعاهای صبحگاهت داد
خدا که عاقبتی خیر و خوش عطایت کرد
خدا که آینه را نور با نگاهت داد
قسم به روز، که خورشید شمع خانه توست
قسم به شب که خدا برتری به ماهت داد
خدا که اشک تو را جلوه گهر بخشید
خدا که شعله روشن به جای آهت داد
خدا که جان تو را از الهه ‌ها پیراست
خدا که غلغله قوم «لا اله...» ‌ات داد
یتیم آمده ‌ام، مانده ‌ام، پناهم ده
مگر یتیم نبودی، خدا پناهت داد ...

(مرتضی امیری اسفندقه)

منبع: مهر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۶۶۳۶۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کمرنگ‌شدن نشریات تخصصی نوجوانان از عوامل افت شعر نوجوانان است

به گزارش خبرگزاری مهر، نشست تخصصی «شعر نوجوان از منظر مخاطب و جایگاه امروزی آن» به دبیری انسیه موسویان و با سخنرانی افسون امینی شاعر، نویسنده و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی با موضوع «شعر نوجوان، سرگردانی میان متن و مخاطب» و حسین تولایی با موضوع «واکاوی جهان در تجربه-سروده‌های نوجوانان» برگزار شد.

امینی گفت: حرف زدن در مورد شعر نوجوان، بی‌نیاز از صحبت کردن درباره‌ی شعر کودک نیست؛ به ویژه که منابع ما در حوزه‌ی شعر نوجوان بسیار اندک است.

وی با اشاره به سیر تاریخی شکل‌گیری شعر نوجوان افزود: شعر کودک برخلاف داستان کودک که به شکل خودجوش مسیر خود را طی کرد؛ به صورت خودجوش شکل نگرفت. پس از انقلاب مشروطه، نیاز متولیان مدارس و کودکستان‌ها به تولید شعر برای دانش‌آموزان، باعث شکل‌گیری شعر کودک و تولید محتوا در این دوره شد. در این میان، رواج ترانه‌های عامیانه‌ی دوره‌ی مشروطه و گسترش کار ترجمه تأثیر بسزایی داشتند.

این نویسنده گفت: در این دوره شعر نوجوان وجود نداشت، چرا که اصولاً مفهوم نوجوانی در این دوره هنوز شکل نگرفته بود و مخاطبان به دو گروه بزرگسالان و کودکان تقسیم می‌شدند. گاه شعر برخی از شاعران بزرگسال که از نظر زبانی و محتوایی اشعارشان برای نوجوانان قابل فهم بود، مثل پروین اعتصامی در حوزه‌ی شعر نوجوان مورد توجه قرار می‌گرفتند.

وی افزود: پیشرفت علم روان‌شناسی و آشنایی با دیدگاه‌های کسانی چون ژان پیاژه و نیز دومین سمینار ملی ادبیات کودک شورای کتاب کودک در سال ۱۳۴۶ که بخش مهمی از آن مختص شعر کودک با سخنرانی عباس یمینی شریف بود، زمینه‌ی توجه به شعر نوجوان را فراهم کرد. در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ افرادی مثل محمود کیانوش به صورت جدی وارد حوزه‌ی شعر کودک و نوجوان شوند. کیانوش تحت تأثیر نظریه‌ی رشد پیاژه و ادبیات ترجمه، نخستین شاعری است که به طور جدی سراغ شعر نوجوان رفت و اولین کتاب شعر نوجوان را با عنوان «آفتاب خانه‌ی ما» منتشر کرد. نکته‌ی قابل توجه در مورد شعر کودک در ایران، پشتوانه‌ی پژوهشی آن، قبل از رواج و گسترش آن در بین شاعران کودک است. دو کتاب «نیم قرن در باغ شعر کودکان» از عباس یمینی شریف و «شعر کودک ایران» از محمود کیانوش در زمانی منتشر شدند که شاعران کودک بسیار انگشت‌شمار بودند.

امینی گفت: در دهه‌ی ۶۰ به دلیل تحولات سیاسی و اجتماعی‌ای که در جامعه رخ داد، نیاز بود تا آموزش و پرورش و نهادهایی مثل وزارت ارشاد و غیره توجه ویژه‌ای به جمعیت نوجوان داشته باشند. نسلی که در آن زمان به لحاظ کمیت، طیف وسیعی از جمعیت کشور را شامل می‌شد. بنابراین به شعر نوجوان توجه بیشتری شد و شاعرانی چون جعفر ابراهیمی، محمدکاظم مزینانی، وحید نیکخواه آزاد، جواد محقق، قیصر امین‌پور، افشین علاء و دیگر شعرا پای کار آمدند. این شاعران متناسب با نیاز نوجوان آن روز شعر می‌سرودند؛ اگرچه هنوز اشعار آنان بین شعر نوجوان و شعر کودک یا بزرگسال معلق بود.

این مدرس دانشگاه گفت: از دهه‌ی ۷۰ شعر نوجوان رشد و جایگاه خود را پیدا می‌کند. در این دوره کتاب‌های شعر نوجوان از نظر ظاهری هم به ثبات می‌رسند و فونت و قطع آن‌ها برای مخاطب تعریف مشخصی می‌یابد، اگرچه هنوز نوسان‌هایی هست و گاه شعر نوجوانان، با تصاویر و قطع کتاب کودک منتشر می‌شود. از شاعران شاخص شعر نوجوان در این دهه، می‌توان از بیوک ملکی، افسانه شعبان‌نژاد، افشین علاء، عرفان نظرآهاری، شاهین رهنما، آتوسا صالحی و محمدکاظم مزینانی نام برد.

وی افزود: در دهه‌ی ۸۰ تعداد شاعران نوجوان بیشتر و آثار آنان متنوع‌تر شد. ظهور شاعران توانمند در این دهه، کتاب‌های شعر نوجوان را از نظر مضمون، قطع و زبان با تنوع قابل توجهی همراه کرد. در این دوره بسیاری از شاعران شعر کودک نیز، برای محک زدن خود وارد حوزه‌ی شعر نوجوان می‌شوند. بیشتر شاعران این دهه موفق هستند و تا سال‌های بعد هم می‌مانند. از چهره‌های شاخص این دوره علاوه بر شاعران دهه‌ی ۷۰، می‌توان از مهدیه نظری، عباس تربن، حسین تولایی، مهدی مردانی، انسیه موسویان، غلامرضا بکتاش، علی باباجانی، کمال شفیعی و.... را نام برد.

این شاعر با تاکید بر اینکه این روند در دهه‌ی ۹۰ هم ادامه یافت، گفت: با این تفاوت که از اواخر این دهه، این رشد کمرنگ می‌شود و ما با کتاب شعر نوجوان کمتری روبه‌رو هستیم و توجه ناشران به چاپ و کیفیت این نوع ادبی کمتر می‌شود.

امینی گفت: از نظر من مخاطب شعر کودک عام است، اما مخاطب شعر نوجوان خاص. کتاب‌های شعر کودک از سوی والدین در هر سطح و طبقه‌ای برای سرگرمی و آموزش کودکان خریداری می‌شوند؛ اما شعر نوجوان باید توسط نوجوان علاقه‌مند به شعر خریداری شود. نوجوانی کتاب شعر می‌خرد که خودش اهل شعر و ادبیات باشد. بنابراین شعر نوجوان از سوی ناشران با اقبال مواجه نیست. از سوی دیگر، آشنایی ما با شعر نوجوان در سطح جهانی کمرنگ است. تنها تعداد کمی از مترجمان مثل رضی هیرمندی و مهدی مرادی به سراغ ترجمه‌ی شعر نوجوان رفته‌اند. در سطح جهانی نیز جوایز ادبیات کودک و نوجوان بیشتر معطوف به آثار کودکانه است تا آثار نوجوان.

یکی از دلایل اوج‌گیری شعر نوجوان در دهه‌ی ۸۰ حضور نشریات حرفه‌ای بود

در ادامه‌ی این نشست، حسین تولایی با تاکید بر اینکه در دهه‌ی ۸۰ شعر نوجوان در اوج خود بود و چهره‌های تازه و جوان در این دوران درخشیدند، گفت: این روند رو به رشد از نیمه‌ی دوم دهه‌ی ۹۰ سیر نزولی به خود گرفت. به گونه‌ای که در سال‌های اخیر، چهره‌های جوان و موفق در این زمینه کمتر دیده می‌شود و شعر نوجوان هنوز به نام‌های شاعران پیشکسوت و شاعران اواخر دهه‌ی هفتاد و هشتاد به راه خود ادامه می‌دهد. از دلایل مهم این مشکل، کمرنگ‌شدن نشریات تخصصی نوجوانان، تعطیل‌شدن جشنواره‌ی مطبوعات کودک و نوجوان و البته افزایش جشنواره‌های مناسبتی است.

وی افزود: قطعاً یکی از دلایل اوج‌گیری شعر نوجوان در دهه‌ی ۸۰ حضور نشریات حرفه‌ای و موفقی مثل سروش نوجوان، آفتابگردان و نشریه‌ی دوچرخه بوده است. این نشریات در آن زمان جریان‌ساز بودند و توانستند حرکتی را در جامعه ایجاد کنند و افرادی مثل آتوسا صالحی، عرفان نظرآهاری، مهدیه نظری، عباسعلی سپاهی یونسی، انسیه موسویان، مهدی مردانی، عباس تربن، مهدی مرادی، فاصل ترکمن، کبری بابایی و … را به جامعه‌ی ادبی تحویل دهند. با تعطیل‌شدن این نشریات، شعر نوجوان هم جایگاه ویژه‌ی خودش را کم‌کم در بین ناشران از دست داد و چاپ کتاب شعر نوجوان هم با چالش جدی مواجه شد. در حالی که نشریات کودک و نوجوان بیش از کتاب‌های این رده‌ی سنی می‌تواند در علاقه‌مندی این گروه سنی به حوزه‌های فرهنگی مؤثر باشد.

وی با طرح این سوال که چرا شعر نوجوان امروز با مخاطب مواجه نیست؟ گفت: شعر نوجوان در میان نوجوانانی مخاطب دارد که دغدغه‌ی شعری داشته باشند؛ یعنی مخاطبان تخصصی. تعداد این افراد به گواه تعداد نوجوانان شاعر عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سراسر کشور، دانش آموزان شرکت کننده در مسابقات سراسری فرهنگی و هنری در رشته‌ی شعر وزارتخانه آموزش و پرورش، شاعران نوجوان مرتبط با نشریاتی مثل دوچرخه، آفتابگردان و.... کم نیست. مضاف بر اینکه حتی اگر هم این تعداد کم باشد، جامعه موظف است برای آن‌ها خوراک لازم را تهیه کند.

این شاعر سپس به تشریح پژوهش خود در نشریه‌ی دوچرخه در فاصله زمانی ۱۳۹۵ تا پایان ۱۳۹۹ پرداخت و گفت: بر اساس این پژوهش، در ۲۲۶ شماره‌ی منتشر شده‌ی نشریه‌ی دوچرخه، در بازه زمانی یاد شده، ۷۱۵ شعر از ۱۶۸ نوجوان شاعر و علاقه‌مند به شعر بر اساس نظریه‌ی ارتباطی ربکا نای مورد بررسی قرار گرفت و اشعار نوجوانان در حوزه ارتباطی به چهار دسته‌ی تعامل با خود، تعامل با خدا، تعامل با دیگری و تعامل با محیط تقسیم شدند.

وی افزود: بر اساس یافته‌های این پژوهش در فاصله زمانی مذکور بر اساس هسته مرکزی شعر نوجوانان، تعامل با دیگری با ۶۰ درصد فراوانی، بیشترین مضمون شعری نوجوانان را به خود اختصاص می‌داد و پس از آن تعامل با محیط با ۲۳ درصد، تعامل با خود با ۱۴ درصد و تعامل با خدا با ۳ درصد به ترتیب، بیشترین فراوانی‌ها را دربرمی‌گرفتند.

تولایی گفت: در زمینه‌ی تعامل با دیگری، عاشقانه‌ها با فراوانی مطلق ۳۹۸ شعر، بیشترین درصد تعامل با دیگری را شامل می‌شدند؛ یعنی چیزی حدود ۵۵ درصد. این در حالی است که پروژه شعر عاشقانه نوجوان که در یکی از مؤسسات انتشاراتی دنبال می‌شد و بنا بود با همت گروهی از شاعران حوزه نوجوانان منتشر شود، با تغییر مدیریت آن انتشارات متوقف شد و ناشران دیگر هم از چاپ آن استقبال نکردند. این پژوهش با عنوان "نشریات کودک و نوجوان به مثابه راهنمایی برای مخاطب شناسی؛ مورد مطالعه نشریه دوچرخه" در سال گذشته در گاهنامه‌ی نقد کتاب کودک و نوجوان منتشر شده است.

همچنین افسون امینی که ۱۶۰ شعر از ۱۶ شاعر نوجوانان را گردآوری کرده و به چاپ سپرده است، در آغاز سخنرانی خود از محمد هادی محمدی و زهره قائینی به خاطر تألیف مجموعه‌ی تاریخ ادبیات کودکان ایران که از منابع ارزشمند مرجع در این حوزه است، سپاسگزاری کرد.

کد خبر 6089743 زینب رازدشت تازکند

دیگر خبرها

  • خاطره مجری برنامه مشاعره از شاعران بنام ایران
  • خیابان پشتیبان بلوار پیامبر اعظم (ص) قم احداث می‌شود
  • مدارا با مردم، یک اصل مهم اسلامی و اصلی برای شهرداری‌ها است
  • پیامبر منطقه محروم بشاگرد کیست؟! + فیلم
  • نشست هم اندیشی استادان و نخبگان دانشگاهی دانشگاه پیام نور خوزستان
  • لزوم بازشناسی بقیع به جهان اسلام
  • آثار سعدی را با نثری روان به نوجوانان ارائه می کنیم
  • کمرنگ‌شدن نشریات تخصصی نوجوانان از عوامل افت شعر نوجوانان است
  • از هند تا ایران؛ استقبال شاعران از غزل رهبر انقلاب
  • ۵۵ درصد از واحد‌های فرسوده در بافت‌های تاریخی قرار دارند