Web Analytics Made Easy - Statcounter

فعال سیاسی اصلاح طلب درباره نوع گرایش سیاسی رئیس جمهور در چهار سال آینده گفت: انتظار ندارم که روحانی کاملا به سمت یک طیف حرکت کند.

خبرگزاری مهر: محمد هاشمی فعال سیاسی اصلاح طلب، با اشاره به نسبت سیاسی دولت با اصلاح طلبان اظهار کرد: دولت با مشارکت اصلاح طلبان تشکیل شده است. اصلاح طلبان در دولت مسئولیت دارند و همکاری می‌کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


وی در پاسخ به این سوال که آیا روحانی در دولت سهم مناسبی به اصلاح طلبان داده است گفت: با توجه به شرایط کشور و مجموعه محدودیت‌های روحانی در چینش کابینه، اصلاح طلبان سهم مناسبی از کابینه دارند.

عضو سابق حزب کارگزاران با اشاره به چرایی انتقاد اصلاح طلبان از روحانی در هفته‌های اخیر اظهار کرد: این انتقاد‌ها تشکیلاتی نبوده بلکه فردی بوده است. فردی ممکن است در جامعه اصلاح طلب یا اصولگرا باشد و اصلا وابستگی جناحی هم نداشته باشد و در عین حال نقدی را متوجه دولت کند.

وی در همین باره تاکید کرد: این نقد می‌تواند مبتنی بر توقع شخصی باشد، اما این را نباید به حساب جریان و طیف گذاشت. این مسائل، فردی است و در جامعه ما وجود داشته و دارد.

رئیس اسبق سازمان صداوسیما در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه رئیس جمهور در چهار سال آینده بیشتر به سمت اصولگرایان چرخش خواهد داشت یا به سمت اصلاح طلبان گفت: روحانی از نظر گرایش‌های فکری، بر اساس تعریف‌های رایج و طیفی، اصلاح طلب یا اصولگرا نیست.

هاشمی ادامه داد: روحانی، ارزش‌هایی که هم در میان اصولگرایان هست و هم در میان اصلاح طلبان را قبول دارد. روحانی با گروه‌های مختلف تعامل و رفاقت دارد و پیش بینی نمی‌کنم و انتظار هم ندارم که روحانی کاملا به سمت یک طیف حرکت کند.

وی در همین باره تصریح کرد: به نظر من، روحانی در همین خط میانه‌ای که دارد - که گاهی از آن تعبیر به میانه روی یا فراجناحی بودن می‌شود - باقی خواهد ماند.

هاشمی در بخش دیگری از اظهارات خود درباره تلاش نمایندگان نزدیک به علی لاریجانی برای تاسیس حزب «معتدلین» گفت: بالاخره جریان‌هایی که امروز در کشور وجود دارند، هر کدام ضریب نفوذی در میان مردم دارند؛ مثلا جریان اصولگرا حدود ۲۰ درصد در میان مردم نفوذ دارد؛ اصلاح طلبان هم همین طور هستند.

وی با بیان اینکه شخصیت‌ها در ذهن مردم تعلق جناحی دارند افزود: مردم، علی لاریجانی و طیف وی را جزء طیف اصولگرا می‌دانند و حالا هر تشکیلاتی و حزبی که توسط شخصیت‌های جناح اصولگرا تشکیل شود، از سبد رای اصولگرایان برمی دارد؛ یعنی نمی‌تواند رای اعتدالگرایان یا اصلاح طلبان یا خاکستری‌ها را جذب کند.

هاشمی درباره اینکه اگر مرحوم هاشمی امروز در قید حیات بود، نسبت به دولت چه موضعی از خود اتخاذ می‌کرد، گفت: مرحوم هاشمی با توجه به ویژگی‌هایی که داشت، همیشه با سعه صدر با مسائل برخورد می‌کرد و قضاوت عجولانه انجام نمی‌داد. هاشمی اگر زنده بود، اجازه می‌داد که نتیجه کار دولت مقدار بیشتری مشخص شود چراکه هنوز دو ماه بیشتر از استقرار دولت نمی‌گذرد.

معاون اجرایی رئیس جمهور در دولت اصلاحات تصریح کرد: مرحوم هاشمی، نیرو‌های میانه، تکنوکرات و عملگرا را قبول داشت. مرحوم هاشمی همیشه می‌گفت: باید تلاش کنیم که موانع را از جلوی پای دولت برداریم؛ اگر چنین بشود، مشکلات حل خواهد شد.

منبع: فردا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۶۷۷۹۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شاخص های ۳ سال اول دولت رئیسی عقب تر از ۳ سال اول دولت روحانی است /سندچشم انداز ۲۰ ساله ایران ناکام بود

به گزارش خبرآنلاین،  عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت:

امسال آخرین سال سند چشم‌انداز ایران است که در سال ۱۳۸۲ از سوی مقام معظم  رهبری برای اجرا به نهادهای حکومت ابلاغ شد.

طبق چشم‌انداز بیست‌ساله، ایران کشوری است توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهام‌بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بین‌الملل... متکی بر اصول اخلاقی و ارزش‌های اسلامی، ملی و انقلابی، با تأکید بر مردم‌سالاری دینی، عدالت اجتماعی، آزادی‌های مشروع، حفظ کرامت و حقوق انسان‌ها و بهره‌مندی از امنیت اجتماعی و قضایی. برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی در تولید ملی. امن، مستقل و مقتدر با سامان دفاعی مبتنی بر بازدارندگی همه‌جانبه و پیوستگی مردم و حکومت. برخوردار از سلامت، رفاه، امنیت غذایی، تأمین اجتماعی، فرصت‌های برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده، به دور از فقر، تبعیض و بهره‌مند از محیط‌زیست مطلوب. فعال، مسوولیت‌پذیر، ایثارگر، مومن، رضایت‌مند، برخوردار از وجدان کاری، انضباط، روحیه تعاون و سازگاری اجتماعی، متعهد به انقلاب و نظام اسلامی و شکوفایی ایران و مفتخر به ایرانی بودن. دست یافته به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی (شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه) با تأکید بر جنبش نرم‌افزاری و تولید علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقاء نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل. دارای تعامل سازنده و موثر با جهان بر اساس اصول عزت، حکمت و مصلحت.»»

اکنون که در سال پایانی این سند مهم هستیم آیا می‌توانیم تصویری از تحقق این اهداف ارایه دهیم؟

اگر بلی آیا موفق شده‌ایم یا شکست خورده‌ایم؟ یا وضعیتی بینابینی است؟ گمان نمی‌کنم که رسیدگی دو و چند باره به شاخص‌های مندرج در این سند ما را به نتیجه‌ای جز این برساند که نه تنها در اغلب موارد نسبت به ۲۰ سال پیش جایگاه بهتری پیدا نکرده‌ایم بلکه و بدون تردید موقعیت ما در بیشتر جهات هم در مقایسه با گذشته خود و به ویژه در مقایسه با دیگران ضعیف‌تر هم شده است. در واقع در مسیر معکوس حرکت کرده‌ایم. کافی است چند شاخص مهم آن یعنی؛ «رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقای نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل» را بررسی کنیم.

هیچگاه نه رشد پرشتابی داشتیم و مهم‌تر از آن اصلا هم مستمر نبود، در نتیجه ارتقای نسبی سطح درآمد سرانه را نیز شاهد نبوده‌ایم. اشتغال کامل نیز امری شوخی است. با کاهش یا ثبات نرخ فعالیت اقتصادی و نیز افزایش مشاغل کم‌کیفیت و خویش‌فرما و خروج افراد از بازار کار، همچنان بیکاری بالا است و مهاجرت نیروی متخصص نیز به این روندهای منفی افزوده شده است.

تقریبا همه اهداف این سند به جز موارد معدودی فاصله‌ای ژرف با واقعیت دارد. جالب است برای مواردی هم که به‌شدت هزینه و برنامه‌ریزی کردند مثل فرزندآوری نیز شکست فاحشی خوردند.

این شکست‌ها را نیز نمی‌توان معلول این دولت و آن دولت دانست. هر چند تفاوت‌های عملکردی میان دولت‌ها وجود داشته است. این روند را باید در ذیل کلیت جریان حکمرانی کشور تحلیل کرد.

البته دوره اصلاحات از این داوری استثنا است؛ به قول یرواند آبراهامیان تاریخ‌نگار برجسته ایرانی در آخرین کتاب خود: «بدون هیچگونه اغراقی خاتمی را باید موفق‌ترین رییس‌جمهور ایران بعد از انقلاب سال ۵٧ دانست زیرا ایران در سال (١٣٨١/٢٠٠١) در شرایطی پا به قرن بیست و یکم گذاشت که اگر نگوییم در غرب آسیا اما در خاورمیانه به عنوان قدرت اول منطقه در تمام زمینه‌ها شناخته می‌شد.»

اکنون می‌توان پرسید که اگر این روند مطلوب و یا حداقل با موفقیت‌های نسبی همراه بوده است، این نتیجه را به‌طور رسمی اعلام نمایند، تا مردم تکلیف خود را با چنین اسنادی و اهدافی بدانند و آنها را توخالی و فاقد اعتبار بدانند

. پس اگر در تحقق این اهداف شکست خورده‌ایم، پیش از هر چیز باید یک تحلیل جامع از علل شکست ارایه و سپس نتیجه‌گیری شود که براساس این تحلیل چه تغییرات سیاستی باید داده شود؟ می‌توان تمام شاخص‌های مذکور در سند را بررسی کرد و نشان داد که نه تنها مطابق هدف تعیین شده محقق نشده‌اند، بلکه اغلب آنها فاصله بزرگی با هدف دارند و مهم‌تر از همه اینکه سرجمع نتیجه این اهداف که معادل جایگاه کلی کشور است، نشانگر پیشرفت رتبه‌ ایران نیست، بلکه پسرفت هم هست. تحولاتی که در ۷ سال اخیر به ویژه در سه سال گذشته رخ داده، نه تنها به بهبود چشم‌انداز کشور کمک نکرده، بلکه امید را کم‌رنگ‌تر از گذشته کرده است.

کافی است که سه سال اول دولت روحانی را مقایسه کنید با سه سال اخیر، تا ببینیم هر چه در آن دوره چشم‌انداز مثبت و امیدبخش بود و حتی به رشد اقتصادی بالای ۱۴درصد و تورم تک‌رقمی هم رسید، در این دولت ماجرا معکوس است.

دولت روحانی که با چنان وضع امیدبخشی آغاز کرد؛ پایانش چنان شد که همه می‌دانیم. پایان این دولت چه خواهد شد که آغازش از پایان روحانی ناامیدکننده‌تر است.

آنچه که ناامیدی را دامن می‌زند، فقدان چشم‌انداز نسبت به آینده است. از این رو امسال را باید سال ضرورت تغییر ریل سیاست به سوی عقلانیت و به سود مردم برای ایجاد امید تلقی کرد. امید محصول نقد گذشته و برنامه‌ریزی علمی و منطقی و قابل قبول برای آینده است و ربطی به تلقینات و تبلیغات توخالی و پوچ رسانه‌های رسمی ندارد که همگی ناامید کننده هستند.

آینده کشور در صورت ادامه سیاست‌های موجود قابل پیش‌بینی است، همین مسیری است که از سال ۹۶ تاکنون آمده است و حتی ممکن است این روند تشدید هم بشود. به قول امام علی فرصت‌ها چون ابر می‌گذرند، امسال را باید سال فرصت دانست. فرصتی که استفاده نشود، تبدیل به تهدید می‌شود.

۲۳۳۰۲

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1897686

دیگر خبرها

  • تربیت شاگرد و روحانی مبارز
  • نسخه جدید گروهک نهضت آزادی برای اصلاح طلبان
  • استارت انتخاباتی حجاریان!
  • ایرج فاضل، رئیس جامعه جراحان ایران: گرایش به پزشکی در حال رنگ باختن است/ باید نگران آینده پزشکی باشیم
  • گرایش به پزشکی در حال رنگ باختن است/ باید نگران آینده پزشکی باشیم
  • پس از تنبیه رژیم صهیونیستی حالا وقت احیای برجام است! / اصلاح‌طلبان برای دور دوم انتخابات چه برنامه‌ای دارند؟
  • درآمد خالص ملی سرانه در دولت روحانی ۳۰ درصد کم شد/ در دولت رئیسی ۱۴ درصد بهبود یافت
  • عباس عبدی: شاخص‌های ۳ سال اول دولت رئیسی عقب‌تر از ۳ سال اول دولت روحانی است
  • شاخص های ۳ سال اول دولت رئیسی عقب تر از ۳ سال اول دولت روحانی است /سندچشم انداز ۲۰ ساله ایران ناکام بود
  • با مذاکره با آمریکا از عملیات «وعده صادق» دستاورد سیاسی بدست بیاوریم! / اصلاح‌طلبان: موشک‌ها را خرج برجام کنید