Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش سرویس حوادث جام نیـوز، می توانستم آن چه را که با چشمان خودم می دیدم ، باور کنم. دیگر زندگی برایم ارزشی نداشت. از شدت خشم مشت هایم را به دیوار می کوبیدم..

 

هر لحظه در افکارم تصمیمی می گرفتم اما هر بار به خاطر فرزندانم از اجرای آن تصمیم منصرف می شدم. دیگر پاهایم توان رفتن به منزل را نداشت و نمی توانستم از کنار این خیانت  به راحتی بگذرم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



مرد 30 ساله درحالی که بیان می کرد اگر زودتر چشمانم را روی حقایق می گشودم و خودم را با توجیهات بی اساس قانع نمی کردم، شاید امروز گرفتار این مشکل نمی شدم، به کارشناس و مددکار اجتماعی کلانتری میرزا کوچک خان مشهد افزود: 10 سال قبل وقتی خدمت سربازی را به پایان رساندم تصمیم به ازدواج با دختر مورد علاقه ام گرفتم. او در محله ما زندگی می کرد و حجابش را به طور کامل رعایت نمی کرد اما من برای کم کردن روی دو جوانی که قصد ایجاد مزاحمت برای او داشتند، بدون توجه به رفتارهای نادرستش در کوچه و خیابان به خواستگاریش رفتم. با آن که خانواده ام ابتدا مخالف ازدواج ما بودند اما به انتخاب من اعتماد کردند و به این ازدواج رضایت دادند. آن روزها با خودم می اندیشیدم بعد از ازدواج او را قانع می کنم تا دست از این رفتارها بردارد و حجابش را رعایت کند.



اما بازی زمانه طوری رقم خورد که من مجبور شدم از او تبعیت کنم و حرف هایش را بپذیرم. حدود دو سال از ازدواج من و «مینا» می گذشت که بازار دچار رکود شد و من شغل ام را از دست دادم. بیکاری و بی پولی هر روز مشکلات جدیدی را برایمان به وجود می آورد تا این که همسرم تصمیم گرفت برای رهایی از این وضعیت، بیرون از منزل کار کند. خیلی زود مینا در یک شرکت خصوصی استخدام شد و من هم مجبور شدم امور مربوط به منزل را به عهده بگیرم.



مدتی بعد و درحالی که صاحب دو فرزند شده بودیم، متوجه رفتارهای نامتعارف همسرم در زندگی شدم. او نه تنها حجابش را رعایت نمی کرد و مدام با گوشی تلفن اش درگیر بود بلکه حس عاطفی و مادری خود را نیز به فرزندانش از دست داده بود. آن روزها خودم را توجیه می کردم که «مینا» حق دارد با من و فرزندانش رفتار سردی داشته باشد چرا که فشارهای روانی زیادی را به سبب کار در بیرون از منزل تحمل می کرد. با خودم می گفتم رفتارهای او به دلیل خستگی و فشار کار زیاد است. اما چند روز قبل صدای همسرم را از داخل اتاق خواب دیگرمان شنیدم و ناخودآگاه پشت در ایستادم. مینا با فردی مشغول صحبت بود و گریه می کرد. بی اختیار در اتاق را گشودم و از او خواستم گوشی اش را به من بدهد تا بدانم با چه کسی مشغول صحبت بوده که او را این چنین به هم ریخته است ولی همسرم از دادن گوشی خودداری می کرد. بالاخره گوشی را به زور از او گرفتم اما نمی توانستم آن چه را می دیدم باور کنم. مینا با چند نفر دیگر رابطه داشت و با آن ها در فضای مجازی چت می کرد به طوری که تصاویر همسرم در کنار مردان غریبه روح و روانم را می شکافت و نمی توانستم از این خیانت او چشم پوشی کنم. حتی بعد از این ماجرا فهمیدم او ساعت هایی را که به بهانه اضافه کاری به منزل نمی آمد در پی خوش گذرانی با افرادی بود که در فضای مجازی با یکدیگر ارتباط داشتند. اکنون که به گذشته می اندیشم احساس می کنم اگر برای لجبازی با دو جوان هم محله ای ام ازدواج نمی کردم و عاقلانه تصمیم می گرفتم ، اینطور نمی شد.

رکنا

110

منبع: جام نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۶۸۵۷۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زندگی قاتل با جسد زن گمشده به مدت ۲ شبانه‌روز!

به گزارش «تابناک» به نقل از تسنیم، اواخر فروردین امسال، مرد جوانی به اداره چهارم پلیس آگاهی مراجعه کرد و هنگامی که مقابل کارآگاهان قرار گرفت، با اظهارات ضد و نقیضی گفت: همسرم به نام مهتاب چندی قبل از خانه خارج شده اما دیگر بازنگشته است. ساعتی پیش یک پیامک از تلفن‌همراهش برای من آمده که در آن فردی نوشته بود، همسرم را به‌خاطر اختلافات شخصی به قتل رسانده و جسدش را در یک باغ دفن کرده است؛ سه فرزند دارم که بهانه مادر خود را می‌گیرند، لطفاً کمک کنید.

پس از ثبت شکایت و تشکیل پرونده در دادسرای امورجنایی، تیمی از کارآگاهان با دستور بازپرس پرونده وارد عمل شدند و برای تحقیقات محلی پای در خانه زن فقدانی گذاشتند اما در آنجا مشخص شد این زوج جوان اختلافات خانوادگی گسترده‌ای با یکدیگر دارند که همسایه‌ها نیز این موضوع را تایید کردند.

تیم جنایی در گام بعدی به سراغ اقدامات اطلاعاتی رفتند که بررسی‌های فنی در این شاخه از تحقیقات حاکی از آن بود، چند هفته قبل این زوج جوان با یک خانواده دیگر برای مسافرت به شمال رفتند اما پس بازگشت از این سفر اختلافات آنها بیشتر شده است.

در ادامه نیز مشخص شد، مردی که فقدانی همسر خود را با اظهارات ضد و نقیضی به پلیس آگاهی گزارش کرده است، به فرزندان خود گفته که مادرشان از خانه قهر کرده و دیگر با نخواهد گشت که این سرنخ‌های مهم باعث شد تا متهم با دستور بازپرس جنایی، بازداشت شود.

متهم که به موادمخدر اعتیاد شدیدی دارد در جریان بازجویی‌ها منکر هرگونه اختلاف با همسر خود بود اما او پس مواجه با مدارک موجود داخل پرونده چاره‌ای جز بیان حقیقت را نداشت و از یک جنایت هولناک پرده کرد.

مرد جوان ماجرا را اینطور توضیح داد: با همسر اختلاف داشتیم و به یکدیگر بدبین بودیم؛ چند هفته قبل با یک خانواده دیگر که از دوستان ما بودند به شمال رفتیم اما من در آنجا مخفیانه و به دور از چشم مهتاب پیشنهاد دوستی به یکی از همسفرها دادم که همسرم متوجه و باعث شد تا اختلاف‌ها بیشتر شود.

متهم گفت: هنگامی به تهران بازگشتیم، بچه‌ها به مدرسه رفتند و مهتاب این ماجرا را با من درمیان گذاشت که منجر به درگیری شدید بین ما شد؛ در جریان این نزاع کنترل خود را از دست دادم و با یک روسری همسرم را به قتل رساندم؛ نمی‌دانستم چه‌کاری انجام دهم برای همین جسد را زیر تختخواب داخل اتاق گذاشتم و به هنگامی که بچه‌ها به خانه آمدند مدعی شدم که مادرشان قهر کرده و از خانه رفته است.

وی ادامه داد: جسد نزدیک به دو روز زیر تخت قرار داشت و دچار جمود نعشی شده بود؛ برای همین وانت یکی از اقوام را قرض گرفتم و جسد بین یک پتو قرار دادم؛ اتفاقاً آن روز نیز در ساختمان ما یکی از همسایه‌ها اسباب‌کشی داشت به‌خاطر همین کسی به من شک نکرد!

مرد جنایتکار گفت: جسد را به یکی از روستا‌های اطراف شرق تهران بردم و در آنجا دفن کردم و با تلفن همراه همسرم یک پیامک برای گمراه کردن مسیر پرونده برای خود ارسال و پس از آن با طراحی یک سناریوی خیالی فقدان مهتاب را به پلیس اعلام کردم.

پس از اعترافات متهم و رمزگشایی از سرنوشت مرگبار زن گمشده، کارآگاهان اداره چهارم و تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی ماموریت یافتند تا به همراه متهم راهی روستای موردنظر واقع در شرق تهران شوند و جسد را پیدا کنند.

به گزارش تسنیم، با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی، متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

دیگر خبرها

  • ارتباط با دنیا در صورت تعطیلی پنجشنبه تنها ۳ روز می‌شود/ نظر بخش خصوصی را هم جویا شوید!
  • ارتباط با دنیا درصورت تعطیلی پنجشنبه تنها ۳ روز می‌شود/ نظر بخش خصوصی هم جویا شوید!
  • زندگی قاتل با جسد زن گمشده به‌ مدت ۲ شبانه‌ روز در تهران!
  • ماجرای خودروی شراکتی دکتر معتمدی و دکتر مرندی و خرید بلیت قسطی هواپیما
  • درگیری شدید و عجیب زن رسمی و زن صیغه‌ای در کلانتری
  • زندگی قاتل با جسد زن گمشده به مدت ۲ شبانه‌روز!
  • آزاد شوم همسرم را هم می‌کشم!
  • همسرکشی با بند بادکنک | قاتل جسد همسرش را ۲ شب زیر تخت فرزندش مخفی کرد
  • متهم به قتل در دادگاه: پشیمان نیستم
  • مخفی کردن جسد مادر زیر تخت فرزند