نقش اخلاقیات در فرایند کشف واقع، قطعی است
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۷۰۹۳۷۲
احمدحسین شریفی گفت: نقش اخلاقیات در فرایند کشف واقع، نقشی زمینهای و البته قطعی است. بر این اساس، با اصلاح اخلاقیات و تهذیب نفس میتوان از این عامل، در خدمت فهم واقعیت استفاده کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام احمدحسین شریفی دانشیار گروه فلسفه مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در ارائه مقاله خود با عنوان نقش اخلاق در تولید علم و نظریهپردازی در همایش چیستی و چگونگی تحول در علوم انسانی از دیدگاه آیتالله خامنهای که ۲۴ و ۲۵ آبان ماه در دانشگاه شیراز برگزار شد، گفت: در فرایند تولید علم و نظریهپردازی، به ویژه در علوم انسانی، عوامل زمینهای فراوانی نقشآفرینی دارند؛ عوامل معرفتی، محیطی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و اخلاقی از جمله مهمترین عوامل تأثیرگذار در این زمینهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: یکی از دغدغههای فیلسوفان علم در دهههای اخیر این بوده است که با استانداردسازی پژوهش و تعیین شاخصهایی سنجشپذیر برای تحقیقات علمی، از تأثیرگذاری مخرب و خودسرانه و بدون چهارچوب این عوامل در فرایند تحقیق علمی و نظریهپردازی جلوگیری کنند. در عین حال، برخی از مکاتب و فلسفهها، مثل هرمنوتیستهای فلسفی، که نتوانستهاند معیاری علمی برای دستیابی به حقیقت به دست آورند و از ایجاد مرزبندی شفاف میان تأثیرات مخرب این عوامل و تأثیرات طبیعی و کنترل شده آنها ناتوان بودند، از اساس منکر واقعیابی علم و پژوهش علمی شده و نسبیتگرایی فراهنجاری در علم و نظریهپردازی را پذیرفتند.
وی در مورد اهداف و پرسشهای پژوهش هم اظهارداشت: پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که آیا ویژگیهای اخلاقی پژوهشگران و نظریهپردازان در نظریه علمی آنان نقشآفرین است یا نه؟ هر چند در سالهای نه چندانی دوری تحت تأثیر القائات پزیتیویستی، عدهای معتقد بودند که اخلاقیات پژوهشگران باید از عرصه تحقیقات علمی کنار گذاشته شده و به کلی نادیده گرفته شوند؛ اما در دهههای اخیر بسیاری از فیلسوفان علم و بلکه اغلب قریب به اتفاق آنان، ارزشبار بودن تئوریهای علمی، دست کم در حوزه علوم انسانی، را پذیرفتهاند.
شریفی تصریح کرد: به هر حال، اگر اصل تأثیرگذاری اخلاقیات پژوهشگران در تحقیقات علمیشان را بپذیریم، سؤالات دیگری نیز مطرح میشود. از جمله اینکه، این تأثیرگذاری به چه صورتی است؟ در چه مرحلهای از مراحل تولید علم صورت میگیرد؟ آیا در مرحله مسألهیابی نیز تأثیر دارد یا خیر؟ و آیا در فرایند کشف و فهم واقعیتهای علمی نیز مؤثر است یا خیر؟ و اگر پاسخ مثبت باشد، باز هم باید به این سؤالات پاسخ داد که اگر چنین است، آیا لازمه پذیرش چنین مدعای، تن دادن به نسبیتگرایی در عرصه علم و معرفت نیست؟ و آیا افراد بیاخلاق و یا دارای اخلاق رذیله از درک واقعیتها ناتواناند؟ اینها سؤالاتی است که در این مقاله با تکیه بر متون دینی و تحلیلهای عقلی به آنها پاسخ دادیم.
این محقق و نویسنده کشورمان در مورد فرضیه تحقیق یا بیان مدعا هم گفت: ما در این مقاله با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و با استناد به منابع دینی و تحلیلهای عقلی و فلسفی به ویژه علمالنفس فلسفی کوشیدیم نقش اخلاقیات را در تولید علم و نظریهپردازی را توضیح دهیم. فرضیه تحقیق یا ادعای مقاله حاضر این است که خُلقیات و ویژگیهای اخلاقی پژوهشگر، نقشی تعیینکننده در مراحل مختلف فرایند تولید علم و نظریهپردازی (از قبیل مسألهشناسی، انتخاب مسأله تحقیق، غایتشناسی و تعیین اهداف و مقاصد تولید علم و همچنین فرایند کشف و فهم واقع) ایفا میکنند. پژوهشگری که تحت سلطه شهوت و غضب باشد، واقعیتها و حقایقی از چشم او دور میمانند و پژوهشگری که شهوت و غضب خود را در کنترل و تحت حاکمیت عقل درآورده است، بهتر و دقیقتر میتواند واقعیتها و حقایق را درک کند.
این استاد حوزه و دانشگاه در مورد ادله بحث هم گفت: این فرضیه یا مدعا را به طرق و شیوههای مختلفی میتوان اثبات کرد؛ فیالمثل میتوان با بررسی و مطالعه خلقیات طیفی از نظریهپردازان در شاخههای مختلف علوم انسانی، این تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را نشان داد. دوان شولتز، در کتاب نظریههای شخصیت، چنین روشی را برای اثبات این مدعا طی کرده است. وی با اشاره به زندگی، شخصیت و نوع تربیت هجده تن از روانشناسان و نظریهپردازان بزرگ شخصیت، نشان داده است که رابطهای تنگاتنگ میان زندگی افراد یا شخصیت آنان و نظریههای مطرح شده از سوی آنان وجود دارد.
وی تأکید کرد: ما در این نوشتار با استناد به متون و منابع دینی، قرآن و سنت، و همچنین با استفاده از تحلیلهای فلسفی و عقلی نقشآفرینی اخلاقیات نظریهپردازان را در نوع نظریات آنان اثبات کردیم.
شریفی در پایان ارائه مقاله نتیجه گرفت: بر اساس تحلیلی که در این نوشتار ارائه دادیم، معلوم شد که اخلاقیات پژوهشگران نقشی جدی در نوع نظریهپردازی آنان ایفا میکند. همچنین معلوم شد که نقش اخلاقیات در فرایند کشف واقع، نقشی زمینهای و البته قطعی است. بر این اساس، با اصلاح اخلاقیات و تهذیب نفس میتوان از این عامل، در خدمت فهم واقعیت و دستیابی به حقیقت در علم و نظریهپردازی استفاده کرد.
وی تأکید کرد: بر همین اساس بنده معتقدم همان طور که یک نظریهپرداز علوم انسانی، باید با دانش منطق آشنا باشد تا بتواند روش درست «تعریف» و «استدلال» را بداند و باید با دانش اصول فقه آشنا باشد تا بتواند روش درست کشف و استنباط از متون دینی را به کار گیرد، بر او لازم است که اخلاقیات پست را از خود زدوده و خود را متخلق به اخلاقیات نیکو کرده تا بتواند با اطمینان بیشتری، در جستجوی کشف واقعیتها باشد. به هر حال، هدف از یک پژوهش علمی، کشف حقیقت است. اما دیدگان اندیشه زمانی میتوانند به جمال حقیقت روشن شوند که گَرد و غبار امیال و خواستههای حیوانی و نفسانی، بر چهره آن ننشسته باشد و از اسارت و بردگی وهم و خیال رهیده باشد.
منبع: مهر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۰۹۳۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتشار اسناد ساواک درباره بازرسی از همسر سیدمصطفی خمینی
فرزند آیتالله مرتضی حائری یزدی و نوه مؤسس حوزه علمیه قم، عروس رهبر انقلاب ۱۳۵۷ و همسر سیدمصطفی خمینی؛ هرکدام این نسبتهای خانوادگی کافی بود تا معصومه حائری یزدی تحتنظر و مراقبت ساواک باشد.
به گزارش ایسنا به نقل از مرکز اسناد انقلاب اسلامی، معصومه حائری یزدی پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ در ۸۶ سالگی درگذشت و هشتم اردیبهشت پس از تشییع در حرم حضرت معصومه (س) در بقعه شیخ فضلالله به خاک سپرده شد. محل دفن او از این جهت نمادین است که بقعه شیخ فضلالله نوری در سالهای دور محل ملاقات امام راحل و آیتالله مرتضی حائرییزدی بود که بهجز همکاری در هیئت مصلحان حوزه، هرروز هنگام غروب آنجا باهم گفتوگو میکردند.[1]
ازدواج سیدمصطفی و معصومه در سال ۱۳۳۳، پیوند دو خاندان خمینی و حائری یزدی بود؛ این زندگی مشترک پس از ده سال با تبعید سیدمصطفی خمینی همراه پدر، وارد مرحله تازهای شد و تا زمان شهادت همسر در اول آبان ۱۳۵۶، معصومه حائری بارها برای دیدارش به نجف رفت و برگشت.
یکی از سندهایی که در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی وجود دارد (شماره پرونده ۳۹۲) ، موافقت اداره کل سوم ساواک با درخواست معصومه حائری برای صدور گذرنامه جهت مسافرت به عراق را نشان میدهد.
طبق این اسناد، شهربانی کل کشور در نامهای محرمانه از ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور درباره تقاضای صدور پروانه خروج از کشور استعلام میگیرد:
«شهربانی کل کشور
تاریخ ۴۶/۶/۱۳
از شهربانی کل کشور (اداره اطلاعات)
به تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور
درباره معصومه حائری یزدی فرزند مرتضی شناسنامه ۶۹۲۳۵ قم متولد ۱۳۱۷
نامبرده بالا طی تسلیم شرحی اعلام نموده مدتی قبل برای دیدار بستگان خود از عراق به ایران مراجعت و جهت بازگشت به کشور مزبور به منظور ملحق شدن به همسرش حاج سیدمصطفی خمینی تقاضای صدور پروانه خروج نموده است. خواهشمند است دستور فرمائید نسبت به انجام درخواست مشارالیها نظریه اعلام دارند.
رئیس شهربانی کل کشور . سپهبد مبصر از طرف سرتیپ صمد پاکپور»
اداره کل امنیت داخلی ساواک در گزارشی خیلی محرمانه دستور میدهد که ضمن موافقت با عزیمت عروس آیتالله خمینی در موقع خروج او بازرسی بدنی شود:
«سازمان اطلاعات و امنیت کشور
تاریخ: ۴۶/۶/۱۹
گزارش
درباره: بانو معصومه حائری یزدی (همسر مصطفی خمینی فرزند آیتالله خمینی)
محترماً به عرض میرساند شهربانی کل کشور صلاحیت مشارالیها را جهت صدور پروانه خروج به مقصد کشور عراق از ساواک استعلام نموده است.
با توجه به اینکه همسر مشارالیها در عراق بسر میبرد و قبلاً هم با عزیمت او موافقت گردیده در صورت تصویب ضمن موافقت با عزیمتش در موقع خروج او از مرز ضمن بازرسی وسائلش توسط بانوئی بازرسی بدنی هم انجام شود.»
در نهایت اداره کل سوم ساواک با سفر او به عراق موافقت میکند:
«سازمان اطلاعات و امنیت کشور
از اداره کل سوم
به مدیریت کل اداره نهم (۹۱۱)
درباره: معصومه حائری یزدی فرزند سید مرتضی
بازگشت ۹۱۱/۷۸۶۹-۴۶/۶/۱۸
عزیمت مشارالیها به کشور عراق از نظر این اداره کل بلامانع است.
مدیرکل اداره سوم. مقدم۴۶/۷/۱»
رفتوبرگشت همسر سیدمصطفی خمینی به ایران در سالهای بعد هم از سوی ساواک تحت نظر بود؛ یکی در سال ۱۳۵۵ گزارش ساواک قم درباره سفر بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) با معصومه حائری یزدی (همسر مصطفی خمینی) و نوههای ایشان از عراق به تهران و قم به منظور دیدار اقوام.
در این گزارش با موضوع «ورود همسر و عروس خمینی به ایران» آمده است: « روز پنجشنبه ۳۵/۴/۳ همسر خمینی به اتفاق عروسش (همسر مصطفی) و نوههایش از بغداد وسیله هواپیما وارد تهران شدند. همسر خمینی به منزل پدرش رفته و چند روزی برای دیدن خویشاوندانش در تهران خواهد ماند ولی همسر مصطفی (عروس خمینی) به قم آمده و به منزل آقا مرتضی حائری وارد شده است. همسر محمدعلی موسوی که دختر آقای بنابی است و در نجف با عروس خمینی سابقه دوستی داشته در قم به ملاقات ایشان رفته بود و از قول وی نقل میکرد که آقای خوئی اخیراً که خواست درس شروع کند کسی را نزد آقای خمینی فرستاد و از ایشان صلاح کرد و به صلاح آقای خمینی درس را شروع کرده است لکن خود خمینی تاکنون درس شروع نکرده و از وضع آنجا بسیار ناراحت است. وی افزوده بود که وضع آخوندها در نجف فعلاً تا حدودی خوب است و افرادی که از طرفداران خمینی هستند به هیچ وجه مورد تعرض حکومت واقع نمیشوند بلکه از دیگران آزادتر زندگی میکنند ولی حوزه نجف بسیار محدود شده است و اضافه کرده بود که محمدعلی منتظری هم در نجف است و اکثراً به مسافرت میرود.
نظریه شنبه - نظری ندارد.
نظریه یکشنبه - مفاد گزارش صحیح است. همسر مصطفی خمینی دختر آقای مرتضی حائری است که به منطور دیدن والدین و خویشاوندانش به ایران مراجعت کرده و به قم آمده. ضمناً همسر خمینی هم دختر ثقفی است و والدینش در تهران سکونت دارند. نامبرده مسلماً پس از مدتی طبق معمول به منظور دیدن فرزندانش به قم خواهد آمد.
نظریه دوشنبه - نظریه یکشنبه مورد تایید میباشد. ضمناً دو برگ فتوکپی نامه خمینی و همسرش که برای دخترشان به آدرس قم ارسال شده جهت مزید استحضار به پیوست تقدیم میگردد.
نظریه سهشنبه - مفاد گزارش خبر و نظرات داده شده مورد تائید است.»
چند ماه پس از شهادت آیتالله سیدمصطفی خمینی، اداره کل سوم ساواک در ۲۲ تیر ۱۳۵۷ از ساواک اراک برای تحقیق در زمینه بازگشت فرزند و همسر او به قم استعلام کرد: «طبق اطلاع نوه خمینی به نام حسین مصطفی خمینی فرزند مصطفی به اتفاق مادرش به ایران عزیمت و گویا در قم سکونت دارد. سریعاً در این زمینه تحقیقات لازم معمول نتیجه اعلام - ثابتی
گیرنده - سازمان قم جهت اقدام لازم و اعلام نتیجه»
سه ماه بعد نمایندگی ساواک در کویت در گزارشی خیلی محرمانه، منشأ تأیید نگرانی آیتالله شهابالدین مرعشی نجفی و علمای تهران و قم از محاصره منزل امام خمینی توسط دولت عراق را «همسر مصطفی مرحوم» عنوان کرد:
«موسویان ضمن یک تماس تلفنی با شیخ فتوت در کویت به او گفته آقایان نجفی مرعشی و چند تن از علماء در تهران و قم اطلاع پیدا کردهاند که منزل آقا (خمینی) را دولت عراق محاصره کرده و آقایان ناراحت هستند. شما تحقیق کنید و نتیجه را به ما بگوئید. شیخ فتوت هم کوشش کرد که مستقیما با منزل خمینی تماس بگیرد ولی نتوانست و سپس به منزل پسرش مرحوم مصطفی تلفن کرد و عروس خمینی موضوع را تأیید و اضافه نمود که آقا برای نماز و زیارت به حرم میروند ولی خیلی از این وضع ناراحت هستند و دولت عراق تحت عنوان محافظت از آقا این کار را میکند اما چون اعتراض کردهاند قرار است تا فردا مأمورین را بردارند و لذا فردای روز بعد شیخ نامبرده تلفن کرده و متوجه شده که منزل از محاصره خارج شده است.
نظریه منبع - زمانیکه مصطفی خمینی زنده بود شیخ فتوت به لحاظ روابط و آشنایی قبلی با او از قم به منزل آنان در عراق میرفت و با این لحاظ عروس خمینی او را کاملا میشناسد و مطالبی را که میگوید صحت دارد.
نظریه ۱ - مفاد گزارش و نظریه منبع صحت دارد.
نظریه ۲- نظریه ۱ مورد تأیید است.»
پینوشت:
1- زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیتالله بروجردی، علی دوانی، ص 313
انتهای پیام