مهدی نصیری: آثار هنری با نگاه حمایتی بیکیفیت هستند/ جریان نقد در تئاتر همواره قائم به فرد بوده است
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۷۰۹۷۵۸
مهدی نصیری، مدیر کانون منتقدان ایران معتقد است در ایران جریان تئاتری خاصی وجود ندارد. او میگوید میان هنرمند، منتقد و مدیر فاصله بسیار است. او این دو آسیب را بخشی از ناقص ماندن پروسه تئاترهای دینی و دفاعمقدس میداند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، با تقارن ایام محرم و صفر و البته هفته دفاع مقدس در پاییز سال جاری بودند نمایشهایی که به مناسبت این ایام روی صحنه رفتند تا همانند هر ساله تقویم هنری کشور، با آثار مناسبتی پررنگ باقی بماند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کارگردانی مدیر کانون منقدان کشور این فرصت را ایجاد کرد تا از او درباره وضعیت تئاترهای دینی و دفاعمقدس پرسش کنیم، گونههایی که به نظر محصول انقلاب اسلامی هستند و در این ایام از حال نه چندان خوبش سخن به میان میآید.
بیشتر بخوانید: فقدان وحدت در دستگاههای فرهنگی آسیب به تئاتر دینی است
خبرگزاری تسنیم در یک پرونده ویژه به سراغ صاحبنظران و هنرمندانی رفته است که درباره فراز و فرودهای این دو گونه نمایشی اطلاعات یا دیدگاههای منحصر به فردی داشته و به واسطه زیست تاریخیشان، از کم و کیف حوادث و رویدادهایی باخبرند که شرایط کنونی را فراهم کردهاند.
برخی از فقدان وحدت گفتهاند و برخی از فضای نامساعد برای حضور تمامی گروهها گفتهاند. در این میان علت ضعفها و ناکارآمدی تئاترهای دینی و دفاعمقدس از دید صاحبنظران ارزیابی شده است.
بیشتر بخوانید: متأسفانه به کسانی پول میدهیم که تخصص ندارند
در این میان مهدی نصیری، کارگردان، نویسنده، استاد دانشگاه و مدیر کانون منتقدان ایران از فاصله میان نقد تئاتر و اجرای آن میگوید. او معتقد است مدیریت تئاتر چندان برای نقد ارزشی قائل نیست و در تأمل با آن نیست. آنچه میخوانید ارزیابی وضعیت نقد در ایران با نگاهی به حوزه تئاتر دینی و دفاعمقدس است.
***
تسنیم: در گذشته فارغالتحصیلان تئاتر در کشورهای غربی به فراخور محل تحصیل نمایشنامهنویسی را شناسایی و آثارش را ترجمه کرده و به جامعه تئاتری معرفی کرده است. همانند دکتر کامیابی مسک و یونسکو. نکته مهم آن است که عموم این آثار عینی هستند و با جهان ذهنی آثار ایرانی در تنافرند. اکثر نمایشنامهها در نهایت تئاتر غربی را به شکل عینی به نمایش میگذارند که میشناسیم. شخصیتها و حرفها چندان درگیر مفاهیم انتزاعی و تجریدی نمیشوند. حتی عطار را که کار میکنند بیرونیش میکنند؛ ولی وقتی همان افراد تحصیل کرده قصد تولید تئاتر دینی میکنند، اثری انتزاعی و تجریدی تولید میکنند که نمیدانیم قصهاش چیست. چرا شخصیتها اینقدر منفعل هستند؟ یکجا مینشینند حرف میزنند؟ قصه هم تعریف نمیکنند و بیشتر زاری و ناله میکنند. چرا این اتفاق میافتد؟ گویی با شکلی افراطی از ادبیات نعلبندیان روبهروییم.
در تعزیه همه چیز عینی و بیرونی هست
نصیری: در تعزیه همه چیز عینی و بیرونی هست؛ حتی احساسات درونی هم در بیرون روایت میشود. شخصیتهای حماسی در برابر همدیگر هستند. دیالوگها و رابطه است؛ حتی جایی آن رابطه و دیالوگ شکسته میشود. در تخت حوضی هم همین طور است. ما در شیوههای نمایشهای ایرانی پردهخوانی را داریم که این طوری نیست. اگر بشود نمایش نامیدش و محسوب کرد، در پردهخوانی و نقالی این دیالوگ، این روایت نمایشی وجود ندارد. در حوزه تئاتر مذهبی فکر میکنم آن مسیر طی نشده است.
تسنیم: نقالها هم دراماتیک اجرا میکنند. فضاسازی میکنند. هویت مکانی خلق میکنند. اطوار خلق میکنند که بگویند جایی که من هستم کاخ فلان پادشاه است یا فلان جنگل هست. من کنارش ایستادم الان شیر میخواهد حمله کند.
جامعه مدرن شد و در مسیر مدرن شدن قرار گرفت؛ ولی نمایشها کاملاً همان جا ماندند
نصیری: این تغییری ایجاد نکرده، یعنی باز هم درست است. یک مقدار کیفیت کارشان نسبت به گذشته بهتر شده؛ ولی تغییری در نحوه ارتباط با مخاطب ایجاد نشده است. این یکی از وظایف جشنواره تئاتر آیینی سنتی است. کشوری مثل کره را الان ببینید. میبینید که از یکجایی به بعد خیلی از کرهایها شکسپیر را دوست دارند. از یکجایی به بعد در نمایشهای سنتی و آیینی کره، هنرهای قدیمیشان به شکسپیر وصل شده است. دنیای کرهایها از دنیای قبلی فاصله گرفته، امروز عینی شده، دنیای بیرونی شده و شکل و شیوه نمایش هم به این وصل میکنند. این اتفاق در ایران نیفتاده است. از یکجایی به بعد که آن نمایشها آمدند و جامعه مدرن شد و در مسیر مدرن شدن قرار گرفت. نمایشها کاملاً همان جا ماندند. همین که الان انجام میدهیم.
تسنیم: سیاه بازی هملت داریم. تعزیه هملت داریم.
نصیری: اینکه یک نمایشی به عنوان تعزیه داشته باشی که در کل این کشور در نسخهنویسی انجام بگیرد، اجرا بشود، تماشاگر زیادی داشته باشد، میشود تئاتر؛ ولی اینکه یک بار هم مثلاً هملت را یکی سیاه کند، بازی کردن با اینها در یک نمایش فکر نمیکنم تبدیل به چیزی بشود. نه اتفاقی برای نمایش افتاده نه حتی در این مورد نمایش نمیشود. کار را باید دید و در موردش نظر داد؛ ولی مستقل در مورد یک کار اتفاقی است که افتاده است. از یک دورهای به بعد، شیوههای نمایش ماست که به جا مانده است. یکجا هم ماندهاند. دیگر نه تماشاگر دارند، نه هنرمند که روی آنها کار کند. همان جا هستند.
تسنیم: مانع چی بوده؟
نصیری: هنرمند نکرده است. فکر میکنم ایراد و اشکال از هنرمند است. ممکن است وجود داشته باشد. در حوزه تئاتر مذهبی و شاید حوزه تئاتر دفاعمقدس سفارش دادن و سفارش ایجاد کردن و این بحثها هم خیلی جواب نمیدهد.
تسنیم: حسم این است که در حوزه تئاتر دفاع مقدس وضعیت بهتر است.
نصیری: الان این طوری نیست، پول هم نمیشود گرفت.
تسنیم: ظاهر امر را می گویم که من میخواهم کاری مختص ایام محرم روی صحنه برم. میتوانم نمایشنامه مذهبی بنویسم و از یک نهادی پول بگیرم. چون میخواهد پول بدهد بهتر است تمام معیارهایی را در نظر بگیریم که آن نهاد میپسندد و حالا خلاقیت هنری خودم را در واقع در اولویت چندم قرار دهم.
سفارش دهنده باید همه آنچه که هنرمند گروه تولید میکند بپذیرد یا برعکسش
نصیری: این وجود دارد. احتمالاً هست. حداقل شنیدم که وجود دارد. برای اینکه در مسیر درست قرار بگیرد نباید فاصله بین این دو باشد. یعنی هنرمند نباید بگوید که من اولویتها و کیفیت یا دیدگاه و نگاه و محتوا را فدا میکنم تا این کار انجام شود یا آن سفارشدهنده نباید این جوری بخواهد که من حاضرم که برای رسیدن به آن مطلوب خودم، پول میدهم. بابتش این هنرمند باید اینها را فدا کند. من فکر میکنم تا اندازهای وجود دارد. یک راه حل خیلی ساده هم دارد. راه ساده این است که این نگاه این جوری نیست که صرفاً سفارش دهنده باید همه آنچه که هنرمند گروه تولید میکند بپذیرد یا برعکسش. یعنی یک همگرایی بین این دو وجود داشته باشد. هر دوی اینها باید این باور را داشته باشند که این کار باید تولید شود. براساس هدفی. منظورم نیست همه جا، بعضی جاها مواقع وجود ندارد. این هدف مشخص نیست. یعنی گروه سفارشدهنده میخواهد صرفاً بیلان کار بدهد، میخواهد برنامههایش را پر کند. هنرمند میخواهد پول بگیرد. کاری تولید کند. آن چیزی که این وسط هر دوی آنها را به هم پیوند میدهد کار با کیفیت در حوزه تئاتر دینی است که هر دو به واسطه منافعشان آن یکی را در نظر نمیگیرند. یعنی اصل کاری فراموش میشود.
در حوزه تئاتر دفاع مقدس همین طور است. بنیاد شهید و امور ایثارگران یک سازمان است. رفتن رزمنده، شهید شدن، جانباز شدن، بخشی از زندگیشان تحت تأثیر قرار گرفته، خانوادههای آنها زندگی میخواهند. وظیفهاش این است که از خانواده و خودشان پاسداری و حراست کند. یک وظیفه دیگری هم دارد. آنچه اینها به خاطرش جنگیدهاند و آن فرهنگ ایثارگری هست. میخواهم از این فرهنگ ایثارگری هم پاسداری کنم. چه کار میکنم؟ با تولیدات حوزههای مختلفی هم این کار را میکند. یکی تولید تئاتر است. میگوید با تولید تئاتر میخواهم فرهنگ ایثارگری را ترویج بدهم. کاری که همه این شهدا کردهاند و من وظیفهام این است که هم خودشان را زنده نگه دارم هم خانوادهشان را پاسداری کنم. کاری که کردم این است. هدفش مشخص است. از آن طرف یکی دیگر در مورد اینها کار میکند. اگر رسالت آن گروه هنری و هنرمند واقعاً همین باشد، باورشان این باشد و به ایمان داشته باشند.
بعضی از سفارشدهندهها دنبال این هستند که یک سری کار با این موضوع تولید کنند؛ پس یک جشنواره برگزار میشود
الان اتفاقی که افتاده خیلی خوب است. یک هدف مشترک، یک نفر میخواهد با این هدف تولید کند و یک نفر هم میخواهد برایش تولید بشود. با این هدف، اتفاق سالم است. من میخواهم یک نفر بیاید بگوید که ایثارگری پدیدهای خیلی خوبی است. فداکاری پدیده خیلی خوبی است و ما این کار را کردیم. در حوزه سفارش دادن اتفاق مطلوب و خوبش این است. یک سازمان یک هدفی دارد که این هدف تطابق دارد با اهداف یک گروه. این میشود یک سفارش خوب؛ اما الان این شکل وجود ندارد. به من گفتهاند که تو باید یک سری تولیدات فرهنگی داشته باشی، مثلاً در مورد بنیاد شهید. الان اتفاقی که افتاده این است بعضی از سفارشدهندهها دنبال این هستند که یک سری کار با این موضوع تولید کنند؛ پس یک جشنواره برگزار میشود. اعلام میشود همه بیایند کار کنند. بعد آن موقع یک بچه 16 ساله که چیزی از جنگ نمیداند، ده سال بعد جنگ به دنیا آمده، کار میکند. چه جوری کار میکند؟ میخواهد وارد جشنواره بشود. فرصت کم است. گروه هم میخواهد آماده کند. همه کارها را میخواهد بکند. نه میتواند تحقیق کند، نه بخواند، نه علاقهای دارد. هدف مشترک این دو نیست. علاقهای هم به آن ندارد. مطالعه نمیکند. تحقیق نمیکند. اقتباس هم حال ندارد بکند. تخیلی مینویسد. یعنی همه چیز را در ذهنش میسازد.
تسنیم: بیشتر نمایشنامهها شابلونی هستند.
نصیری: دقیقاً همین طور هستند.
تسنیم: نمونهاش «پچپچههای پشت خط نبرد» که بینهایت از رویش تقلید شد.
نصیری: هم در نمایشنامههای تئاتر دفاع مقدس و نمایشنامههای دهه 60 چنین است. از اواخر جنگ به بعد است که نمایشنامه شبیه هم میشوند. به واسطه داوری و بازبینی و بازخوانی دریافت کردهام. تازه نمونههای بهترش است. یعنی جانباز از جنگ برگشتهای که نقاشی میکشد و شعر میخواند و همه شاکی هستند. هدف مشترکی بین آن گروه هنری و آنی نیست که تولید میکند. این فاصله بینشان ایجاد شده است. هیچ کدامشان به آن چیزی که میخواهند نمیرسند.
تسنیم: بحث کیفی شد، در واقع نیاز به یک مرکز ثقلی هست که بشود کیفیت را سنجید. ذهنم به سمت تئاتر ابزورد و مارتین اسلین رفت. شخصیتی که تئاتر ابزود را کشف کرد، مفاهیمش را مدون کرد و تا همین الان با وجود اینکه خودش نقض نظریهاش را اعلام کرد، کماکان اسلوب سنجش تئاتر ابزود است. در مورد تئاتر دینی و دفاع مقدس خودمان شخصیتی که بگوید حرف ایشان ملاک است وجود دارد؟ در این 40 سال تئوریسین تئاتر دینی دفاع مقدس داشتیم یا نه؟
نصیری:فکر میکنم نداشتیم. قبل از اینکه تئوریسین داشته باشیم ما حتی در این حوزه یک کار پژوهشی نداریم. در آن دادهها تحلیلی نیستند، اطلاعات آماری نداریم. کتاب دکتر سقاییان هم تحلیلی نیست یک دایره المعارف است.
تسنیم: فقط میشود رجوع کنیم و پیدا کنیم.
نصیری: آنالیزی نشده، یعنی چیزی از آن نمیتوان کشف کرد. اطلاعات در آن یک سری اطلاعات و آمار است. واقعاً نداشتیم. همین الان صحبت که میشود کارشناس زیاد داریم. صحبت که میشود تقسیم میکنیم و میگوییم سه دهه تئاتر دفاع مقدس داریم. این دهه این طوری بوده، این دهه این طوری شده؛ ولی این را براساس یک سری مؤلفههای ثابت که معیار درستی ندارد انجام میدهیم. معیار درستی برای سنجش و ارزیابیش وجود ندارد. به خاطر اینکه اطلاعات درستی در دست نیست. به خاطر اینکه خیلی اهمیت داده نشده است.
تسنیم: کسی تلاش نکرده که اثبات کند؟
نصیری: نه، تلاشی نشده است. همانجایی که حمایت میکند، نمیخواهد تلاش کند این را ثابت کند.
تسنیم: ولی همیشه ادعا میکند.
نصیری: ادعا میکند؛ ولی اصلاً وارد حوزهها نمیشود. فکر میکنم بیشتر نگاهشان محتوایی بوده تا کیفی.
تسنیم: ولی متمولیان این حوزه همیشه اصرار دارند از واژه ژانر دفاع مقدس استفاده شود.
کارهایی که با نگاه حمایتی تولید شدهاند، کارهای با کیفیتی نبودهاند
نصیری: باید ثابتش میکردند. الان که نمیکنند. من زیاد نمیدانم؛ ولی آن چیزی که وجود دارد این است که نگاه هم معمولاً یک سری کار تولید شده است. کارهای با کیفیتی بوده که تقریباً هم میشود آنها را رصد کرد و بخشی از این کارها مورد حمایت این سازمانها بوده است. بخشی هم نبوده، بخشی مستقل تولید شده است. تولید هنری خود هنرمند و گروهش بوده؛ اما بخش زیادی از کارهایی که تولید شده، کارهایی است که با این نگاه حمایتی تولید شدهاند. کارهای با کیفیتی نبودهاند. باز هم نمیشود. ما آنقدر نقدها و نظرات وجود ندارند که ثابت کنیم؛ ولی عموماً با توجه به همین نگاه کلی پیش رفته است. چون این جوری میشود بررسی کرد و در موردش صحبت کرد. در این حوزه کارهای ناموفق خیلی بیشتر از کارهای موفق بودهاند. عموماً از جشنوارهها آمدهاند و کارها خارج از جشنواره نبودند.
تسنیم: چرا اسلین تبدیل میشود به یک مرکز مختصات برای تئاترابزورد؟
نصیری: مورد مطالعاتی را دارد.
تسنیم: نکته جالب در این است که اسلین منتقد بوده است از دل تئاتر پاریس نیامده که در آن بکت و یونسکو کار میکردند. شخصاً خود مشغول نظریهپردازی شده است. چرا منتقدان نه تنها در مورد تئاتر دینی، در ارتباط با تمام اشکال تئاتر ایران تمایلی این گونه ندارند؟ چرا بدین شکل بسیار جذاب مطالعه نمیکند؟
همه مناسبات ما متفاوت است
نصیری:همه مناسبات ما متفاوت است. اگر اسلین میآید یک سری کارهای پژوهشی انجام میدهد و یک سری نظریاتی را به عنوان تئوریسین ارائه میدهد مورد مطالعاتی وجود دارد. یک جریان تاریخی وجود دارد. منابعی وجود دارد که براساس آنها تحقیق کند. آنها را تئوریزه کند و تبدیلش کند و بخواهد ارائه کند. هر تئوریسین دیگری همین طور است. براساس آن جریان هنری این اتفاق میافتد که شما هر مکتب هنری که توسط منتقدان بررسی میشود کشف میشود و معرفی میشود. صرف نظر از اینکه رد میشود یا نمیشود. به هر حال منابعی داشته که براساس آنها کار کرده است.
تسنیم: این منابع چه هستند؟
نصیری:خود آثار تولیدی هستند.
تسنیم: تئاتر دفاع مقدس جزء جاهایی هستند که کتابهایشان چاپ شده و آرشیو شده است.
نصیری: معمولاً هم آن جریان هنری با جریان نقد تناسب دارد، یعنی جریان هنری قوی جریان تئوریهای قوی منتقدان قوی همراه خودش داشته است. این جوری نبوده یک منتقد بخواهد تئاتر را رشد بدهد یا تئاتر منتقد را رشد بدهد. پیوسته با هم رشد کردهاند. تئاتر خوب منتقد خوب داشته و منتقد خوب به واسطه تئاتر خوب هم تأثیر گذاشته و هم تأثیر گرفته است. ما این را نداریم.
تئاتر خوب منتقد خوب داشته و منتقد خوب به واسطه تئاتر خوب هم تأثیر گذاشته و هم تأثیر گرفته است
تسنیم:هیچ وقت نداشتیم؟
نقد در ایران همیشه قائم به فرد بوده است
نصیری:همیشه قائم به فرد بودیم. هیچ وقت نمیگوییم مثلاً جریان نقد در دهه 60 این طوری بوده است. نمیگوییم جریان نقد در دهه 40 چنین بوده است. وقتی میگوییم یاد آن منتقد میافتیم. میگوییم جمالزاده، میگوییم آل احمد. این جوری میگوییم یعنی باز هم قائل به فرد بودهایم. جریان نقد نبوده است. هیچ وقت. در ادبیات این دورههای پاتوق و اینها باعث شدهاند که در ادبیات داستانی حرکتی باشد؛ ولی در حوزه هنر من فکر میکنم که افراد آن هم یک دوره خاصی آن هم پیوسته کار نمیکردند.
تسنیم:یک سری افراد چهره میشوند مثل آنهایی که اسم بردید
نصیری:او را کی چهره میکند؟ او را در واقع فضای هنری جامعه هنری و آثار هنری چهرهاش میکنند. البته نه صرفاً آن؛ ولی کاملاً پیوسته هستند. میخواهم بگویم ما در حوزه تولید آثار و در تئاترمان یک جریان نداریم. شاید یک کیفیت خیلی منظمی برای تبدیل شدن به یک جریان وجود ندارد. حوزه نقدمان همین طوری است.
تسنیم: وقتی به شخصیتی چون یان کات نگاه میاندازیم میبینیم عمده موضوعاتش در مورد تئاترهای گذشته است. درباره شکسپیر صحبت میکند.
نصیری:در مورد مدرنسازی اینهاست. کی این کارو میکند؟ وقتی که درواقع تولید آثار نیوشکسپرینها در اروپای شرقی زیاد میشود. بلافاصله نه اینکه این آثار تولید میشود، نیوشکسپرینها تولید میشود. بعد یان کات در موردش مینویسد. همزمان با آنها بیرون میآید. از خود جریان بیرون میآید.
تسنیم: بیضایی همین طور این اتفاق میافتد. در دورهای که نمایش ایرانی برجسته میشود به واسطه اتفاقاتی که رخ می دهد کتاب نمایش در ایران را مینویسد که خیلی بارز است. تمام تلاشش را میکند که عقبهاش چیست و الان چه لازم داریم؛ ولی هیچ وقت یان کات نمیشود.
نصیری: به خاطر اینکه ابزارش را دارد.
تسنیم: هیچ وقت بیضایی تئوریسین نمیشود.
بیضایی با یک سری اطلاعات میدانی پراکنده نمیتوانست نمایش ایرانی را تئوریزه کند
نصیری: به خاطر اینکه تئوریش قوی نیست، یک تئوری قوی است میشود یان کات و یک تئوری ضعیف است میشود این. بیضایی 10، 15 سال کار کرده است. از زمانی که تصمیم میگیرد و کارش کتاب میشود زمان کمی است. یان کات عمرش را در تئوریها گذاشته است. این نمایش ایرانی با همه ویژگیها و قابلیتش تبدیل شده به این؛ ولی پشت یان کات شکسپیر بوده، تئاتر یونان و انگلیس بوده، تئاتر لهستان بوده که او را یان کات کرده است. در واقع غولهای تئاتر دنیا بودند که او را بزرگ کردهاند. تحقیق روی کارهای آنها بوده. بیضایی با یک سری اطلاعات میدانی پراکنده نمیتوانست اینها را تئوریزه کند. خیلی کار سخت و دشواری است و بعد نمیشود. این را خیلی شنیدم که چرا منتقدان در مورد جریانهای تئاتری کشورمان چیزی نمیگویند کدام جریان تئاتری؟
تسنیم: اشکال کنونی تئاتر ایران که بسیار قابل نقد هستند.
نصیری:اینها جریان نیست.
تسنیم: تمایل شدید به مونولوگ.
جریان باید همراه با خودش مؤلفهها و مناسباتی داشته باشد که تبدیل بشوند به یک کلاس
نصیری:جریان باید همراه با خودش مؤلفهها و مناسباتی داشته باشد که تبدیل بشوند به یک کلاس. این همانی است که میگوید تب است. بعد منتقد باهوش اینها را کشف میکند.منتقد باهوش اینها را کشف میکند؛ اما در این تب درنهایت شما مسلط بر این فضا هستید. یعنی این تبها باعث نشدند تغییری در شما ایجاد شود. اینها را به عنوان مرض شناسایی میکنی. تأثیری است که روی آنها میگذارید. آنها بر شما تأثیر ندارند به عنوان یک منتقد زمانی این به عنوان یک جریان شناخته میشود که هر دو به هم تأثیر بگذارند.
تسنیم: همزمان با غرب پیش میروند؟
نصیری:الان وضعیت تئاتر غرب هم خوب نیست. در بهترین کشورها که کار میشود در لهستان، چک و اینها هم این بحران هست. ترجیح میدهم در موردش صحبت نکنم؛ ولی واقعیت این است تا جایی که من میشناسم، نه اینکه خیلی براساس تحقیقات بگویم، تا جایی که دیدم و در این سمینارها صحبت شده واقعاً در مورد مرگ تئاتر نزدیک است صحبت میکنند.
تسنیم: این رکود در کل دنیا هست؟
نصیری:در کل دنیا در همه حوزهها وجود دارد. از بخش دانشگاهی تا تولید بخش نقد منتقدان همه جا بابت این موضوع ناراحت و نگران هستند. لهستانی که زمانی در یک شهر کوچکش، اندازه شاید نیشابور و سبزوار گروتفسکی آزمایشگاههای بزرگ تئاتر راه میاندازد و همین الان هم نگاه کنید پایین تا بالا 800 تا ظرفیت دارد؛ ولی هنوز آنجا تئاتر با 100، 150 تماشاگر اجرا میشود.
تسنیم: با مرگ گروتفسکی به افول رسیده است؟
نصیری: البته در آنجا شاگردش مشغول به کار است و خیلی هم خوب است. منتهی مثل سابق صددرصد نیست. خودش میگوید که وضعیت وضعیت بدی است. در کشور چکی که همه مردم تئاتر میبینند یکی از تفریحات عموم مردم تئاتر دیدن است، هیچ وقت درمورد این دوست ندارم صحبت کنم اصلاً دوست ندارم گفته شود.
تسنیم: چرا؟
نصیری:این بهانه میدهد دست یک عده که خیلی علاقه به تئاتر ندارند بگویند تئاتر مرده است. خیلی نمیخواهم حتی یک نفر در مورد اینکه خیلی در ایران تحقیق کند و کار کند.
تسنیم: ابعاد اجتماعیش را در نظر گرفتهاند؟
نصیری:آن مدیوم و ابزارهایی که مردم ارتباط برقرار میکنند عوض شده تئاتر خیلی برای مردم سخت است.
تسنیم:با کوشکجلالی که گپ میزدم میگفت تئاتر در آلمان سرگرمی است. میگفت در ایران قضیه برعکس است.
نصیری:آنها هم نمیگویند. آنها هم نمیخواهند همه جا بفهمند.
تسنیم: الان قالب نمایشها در ایران آلترناتیو است. این نمایشها نمایشهایی هستند که در فضای خاصی اجرا میشوند؛اما اینجا در سالنهای اصلی میروند، گران قیمت هستند. این پارادوکس کار هست نسبت به غرب. اصلاً جولین بک به عنوان یک آلترناتیو در آمریکا کار نمیکند به اروپا کوچ میکند. یعنی فهمید در امریکا نمیتواند آلترناتیو داشته باشد. مقالهای هست در کتاب دموکراسی که میگوید صندوقهای حمایتی هنر در آمریکا بدین نتیجه میرسند برخلاف اروپا به هنر توده بچسبند. پولی که برای تئاتر هنری بود را صرف تئاتر توده کردند. یا مثلاً یک نمونه دیگرش همین الان رویال کورت و فضای تئاتری انگلستان است که حتی به سمت نمایشهای شادی آور پیش میروند. در ایران قضیه برعکس است. به این افتخار میکنند که با یک دوگانگی نگاه مواجه شدیم. مثلاً تئاترهای دینی ما عمومشان آلترناتیو هستند. میشود بحثهای مدرن را در آن جستجو کرد. اگر پینا زنده بود فکر نمیکرد مسلمانها برقصند. همان رقص پینا شکل میگیرد. وقتهایی که مفهومشان آزار انسان در جهان بوده ما داریم. اینها خیلی جالب است و هیچ کس دقت نمیکند. منتقدان ما ادعا میکنند ویلسون و باربا را میشناسند و دیدنش. چرا هیچ وقت نگاه نمیکنند؟ چرا اندیشه آنها به شکل کاملاً 180 درجهای اینجا شکل میگیرد و خیلی بامزهتر اینکه نهادهای سفارش دهنده تازه به شدت غربی هستند نه شرقی؟
نصیری: الان شما میگویید اتفاقی که میافتد این است که ما چند وجه داریم. منتقدان، سفارشدهندهها و مدیران و هنرمندان. هر کدام کارها را اشتباه انجام میدهیم. هنرمند اشتباه انجام میدهند.
تسنیم: چه اتفاقی میافتد؟
نصیری: یک کار تولید شده نمیفهمد. هنرمند هم اشتباه میفهمد. همه اشتباه میکنیم. همان آشفته بازاری است که به خاطر کپیکاری شکل گرفته است.
تسنیم: بدبختتر مخاطب است. مخاطب ایرانی به خاطر اینکه مینشیند میبیند که نمیفهمد فکر میکند نفهمیدن چیز خیلی خوبی است . من پول دادم چیزی نمیفهمم. یک سری چیزی میبیند میرود. اینجا تا آخرین لحظه مینشیند و در فضای تنگ و باریک وحدت تحمل میکند.
مدیر و هنرمند باید بدانند منتقد را لازم دارند
نصیری: همهمان در واقع درک، آگاهی و علمی نسبت به موضوع کاری که میکنیم نداریم. بگوییم تماشاگر هم همین طور. آن هم نسبت به کاری که شده آگاه نیست؛ چون اگر آگاه باشد، بداند اعتماد به نفس و آگاهی نسبت به اتفاق را داشته باشد، بیرون میآید. هنرمند اگر آگاهی و اطلاع و دانش داشته باشد کارش با کیفیت میشود. مدیران همین طور اگر کار با کیفیت بود درست انتخاب میکند. درست نبود حذفش میکند. من فکر میکنم که یک همگرایی بین همه اینها وجود داشته باشد. یعنی اینکه هیچ کدام اینها به نظرم درست سر جای خودشان نیستند و همه از هم جدا هستند. یعنی نگاه، نگاهی که همه این پیکره به هم پیوسته است باید وجود داشته باشد. مدیر باید بداند منتقد را لازم دارد. هنرمند بداند منتقد را لازم دارد. منتقد بداند این هنرمند وجودش برای این جامعه جامعهای که نقدش میکند آن مدیومی که نقدش میکند لازم است. این همگرایی اگر وجود داشته باشد - مثلاً در مورد جشنواره تئاتر دفاع مقدس و مدیر جشنواره تئاتر دفاع مقدس - اگر احساس نیاز بکند به نقد، فقط نخواهد گزارش بدهد، بگوید ما این کارها را کردیم، 10 تا نمایش آمد، سه منتقد هم آوردیم، فقط گزارش بدهد، احساس نیاز بکند.
اول اینکه یک سری دادهها را در اختیار منتقد قرار میدهد. یعنی برایش تولید کار پژوهشگر هم میآورد. در این حوزه نقد اینجاست که من بک باره به عنوان منتقد میتوانم بگویم از خانیان تا مثلاً کاوه مهدوی چه اتفاقی برای تئاتر دفاع مقدس افتاده است. همه چیزش را داشته باشد. یعنی بداند مثلاً در سال 1364 اگر این اثرتولید میشده چند مخاطب داشته است. پنج سال بعد چه اتفاقی میافتد. هیچ کدام ثبت نشده است.
تسنیم: میخواهند نقد محتوایی کنیم.
نصیری: اصلاً آنها را نکردیم. ما نمایشنامه داریم؛ ولی اجرا نداریم.
تسنیم: یکی از اتفاقات خوب این است که تئاترهای حاضر در جشنوارهها فیلمبرداری میشوند.
نصیری: الان میتواند این اتفاق بیفتد. اتفاقی که میتواند بیفتد این است که اطلاعات، آمار، تماشاگران، چه قدر بلیط فروخته شده کل کیفیتها و فیلمشان، نمایش نامهشان این اواخر ثبت شده در اختیار گذاشته شود. به عنوان منتقد کلاسیک نگاه کلاسیکی هست، یک پژوهشگر باید در آن تیم باشد. اگر احساس نیاز کند این اطلاعات تهیه میشود و در اختیارشان قرار میگیرد و در واقع این مدیر اگر در این همگرایی باشد، اگر دنبال کار با کیفیت باشد، نمیآیدد یکباره حمید آذرنگ را ول کند. چرا باید انجمن تئاتر دفاع مقدس از دستش بدهد؟ چرا باید بنیاد شهید حمید آذرنگ را نداشته باشد؟ چرا باید حمیدرضا نعیمی از دست برود؟ اینان کارهای خیلی خوبی هم داشتند. شکسپیر را پیدا میکنند میگویند تا آخرش ول نمیکنم. چرا باید به راحتی آرش دادگری که بازگشت افتخارآمیز مردان جنگی تولید میکند، بعد از آن کسی سراغش نمیرود؟ چرا نیما دهقان را همین طور رها میکنند؟ یکی در میان میشود اینها مدیر براساس نیازش باید منتقد را نگه دارد، هنرمند را نگه دارد.
تسنیم: چه قدر این سازمانها از شما استفاده کردهاند؟
پیوستگی و همگرایی همیشه نبوده، ذوق مدیر بوده
نصیری: نه اینکه نباشد. پیوستگی و همگرایی همیشه نبوده. ذوق مدیر بوده. یک دوره یکی دو ماهه بوده. یک موقع یک مدیر بوده که مثلاً یک دورهای همایش بوده در کنار همایش سمینار بوده. سمینار مثلاً گردهمایی نمایشنامهنویسان بوده. در یکجا مثلاً یک سازمان خیلی خوب بود. آن گردهمایی، سمینارهایی بوده در حوزه نقد برگزار میشده که خیلی خوب بوده.
تیسنیم: مدیر به حرف شما گوش داد؟
نصیری: مهم نیست مدیر چه قدر به حرف گوش میدهد. مهم این است که چه قدر تأثیر میگذارد.
تسنیم: به هر حال همین یک سری حرفها زدید و آسیب شناسی کردید. صد تا آسیب گفتید یکیش را انتخاب کند بگویید من با 99 تاش مخالفم. یکیش را برمیگزینم.
نصیری: اتفاق درست این است. همگرایی این است که به هر حال اولاً که اعتماد کنید. به گروه هنری و منتقد، پژوهشگر مدیر اعتماد کنید. این همگرایی براساس آن به وجود میآید مه کل تئاترمان همین طور باشد. یعنی اینکه مثلاً مدیریت تئاتر - در تمام این 35 سال را میگویم نه الان یا یکی دو سال پیش در تمام این 30، 35 سال - چه نگاهی نسبت به نقد داشته است؟ چه موضعی نسبت به نقد داشته؟ چه قدر ضروری و مهم میدانسته؟
تسنیم: جشنواره فجر یک گروه درست میکند.
نصیری: یک سال بوده. این سؤال از طرف مدیران مطرح میشوند کجایند؟ چرا در مورد جریانهای تئاتری صحبت نمیشود؟ معتقدم جریان تئاتری وجود ندارد.
تسنیم: این را نوشتید مکتوب کنید که جریان در ایران وجود ندارد و به عنوان مانیفیست این را اعلام کنید؟
نصیری: این ضعف هم هست. از آن طرف منتقد هم ضعف دارد. آن هم یک جور نقد است.
تسنیم: جزیی است و در مورد کلیات صحبت نشده است.
نصیری: هنرمندان در مورد منتقدان موضعگیری میکنند که چرا نقد علمی نوشته نمیشود. من دو تا پاسخ دارم. در کلیتش میگویم. یک موقع هست یک نفر میگوید چرا نقد علمی نوشته نمیشود، راست میگوید کارش کاری است که کاملاً مؤلفهها و مناسبات رعایت شده و باید نقد علمی شود؛ ولی اکثر آنهایی که میگویند چرا نقد علمی نوشتهاند مگر کارشان علمی است که دنبال نقد علمی هستند. انواع نقد براساس آن شکل تولید هنری نوشته میشوند. اگر نقد تکمیلی و آکادمیک میخواهید باید گفت نقدی که در فصلنامه علمی پژوهشی نوشته میشود با نقدی که در مجله تخصصی نوشته میشود با نقدی که در یک ستون یک روزنامه نوشته میشود همه با هم متفاوت هستند.
تسنیم: من نقدی جدی به منتقدان حال حاضر دارم. مسئلهای که در غرب نمیبینم این است که منتقدان ایرانی یک سری ضعف دارند به اسم بارتبازی. یک ضعف دارند به اسم فوکوبازی. خیلی هم روی این جریان دهه 60 و 70 فرانسه متمرکز هستند. تاثیرات گروه پساساختار بر نقدشان مشهود است. میروند تئاتر میبینند نقد بارتی تحویل میدهند. بسته بندی میکنند. این یکی بارتی بررسی میکند و اثر را میگذارند در ظرف بارت بدون اینکه نگاه کنند فوکو و بارت در آن دوره چه دیدهاند که در مورد تئاتر حرف زدهاند. وقتی نقد دوستان را میخوانم تکثر اسمهای خارجی در نقدهای بیشتر از تعداد گفتههای این نمایش هست. المانهایی در نمایش وجود دارد که هیچ کس در موردش حرف نمیزند. انگار درس گفتار از فوکو میخوانیم. این اتفاق میافتد و غربیها خودشان این کار را نمیکنند. یعنی منتقدان گاردین که خیلی مشهورندندیدم که درباره مارکس حرف بزنند. تازه ادعایش میشود عضو حزب هستند.
نصیری: کاملاً درست است.
معمولاً منتقدان مدافعان یک سری سبکها و شیوهها بودهاند و میگفتند این سبک و شیوه درست است غیر از این شیوه درستی نیست
تسنیم: در دفاع مقدس هم همین اتفاق میافتد. منتظرند اثر دفاع مقدسی ببینند که با نظریه انقلاب جنسی فوکو بخورد. این اتفاق میافتد آنها را هم نمیبینند.
نصیری: این کاملاً درست است. یک سری سؤالات مد بود. هنوز هم میگویند که در جلسهها دیدم میگویند که در تمام دنیا منتقدان طرفدارانی دارند. مثلاً ستونهایی در روزنامهها دارند که مخاطبان تئاتر براساس سلیقه و نظر منتقد کارها را انتخاب میکنند. یعنی انتخاب میکنند برای خوانندههایشان چرا در ایران این را نداریم؟ در ایران نداریم به خاطر اینکه یک منتقد، این هم در مورد شخص و فرد خاصی نیست یک منتقد صاحب دیدگاه صاحب سبک و سلیقه نداریم. یعنی اینکه مهدی نصیری میرود در مورد کار دینی مینویسد، کار کودک مینویسد، کار عروسکی مینویسد، رئالیستی را دوست دارد. همان قدری که خانواده مساوات را دوست دارد، 40 روز در شب اکبر زنجانپور را دوست دارد و مینویسد. کار احمد سلیمانی در تالار هنر میرود. فرقی نمیکند همه کارها را میرود. به خاطر اینکه صاحب نگاه و دیدگاه نیست. مثلاً در ستون فلان روزنامه فلان جایی که ایدئال صحبت میکنند. من مهدی نصیری صرفاً کارهای ناتورالیستی دوست دارم و براساس آن نگاه حرف میزنم. معمولاً منتقدان مدافعان یک سری سبکها و شیوهها بودهاند و میگفتند این سبک و شیوه درست است غیر از این شیوه درستی نیست.
==================
مصاحبه از احسان زیورعالم
==================
انتهای پیام/
R1369/P1356/S4,39/CT2منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۰۹۷۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعتبار حوزه هنری فقط نیم درصد بودجه فرهنگی است
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز قزوین، برنامههای حوزه هنری انقلاب اسلامی باید بر اساس زیست بوم محور باشد.
هفته هنر انقلاب اسلامی مزین به نام شهید "سید مرتضی آوینی" است، زیرا ان شهید تلاش کرد که با هنر و کلامش، اندیشه و فلسفه وجودی دین، هنر و به وجود آمدن انسان را نشان دهد و حرکت انقلابی را در دنیای هنر، ایجاد کند و به یادگار بگذارد.
امروز نگاه حوزه هنری انقلاب اسلامی معطوف به تمرکزگرایی از مرکز است و بر اساس زیست بوم و فرهنگ آن استان، جریان هنر انقلاب اسلامی را پایه ریزی میکند حوزه هنری قزوین توانسته در این راستا گام بردارد تا پایگاه خوبی برای هنرمندان باشد.
رئیس حوزه هنری قزوین در برنامه گفت و گوی ویژه خبری گفت: حوزه هنری از ابتدای دوران تحولی به تدوین زیست بوم اقدام نمود که مشتمل بر ۲۴ سوال بود. آنچه که در استان قزوین در حال اتفاق افتادن است تا اهداف قابل دستیابی جزو این سوالات بود. این سند در اختیار نهادهای هنری از جمله صداوسیما قرار گرفت.
امامقلی گفت: هنر پیشران پیشرفت یکی از چشم اندازهای این سند است که استان قزوین ویژگیهای خاصی دارد. از بعد ضعف و قدرت در این سند دقت شده است. تولید مستند با عنوان نواحی منفصل شهری و شهر مهرگان و ... در دستور کار قرار دارد. مستند کوتاه در خصوص سایت پسماند محمدآباد و سایر مستندهایی که با نگاههای ناظر به حکمرانی در حال تولید است.
حوزه هنری انقلاب اسلامی امروز به عنوان پرچمدار هنر انقلاب اسلامی ایفای نقش میکند و هر جایی که جریان انقلابی وجود داشته باشد یا قرار است که به وجود بیاید، حوزه هنری باید پیشگام باشد.
یکی از مشکلات استان موضوع سهم استان از زیرساختهای هنری از جمله سینما، گالریها و سالنهای نمایش است و ضروری است که نگاه ویژهای به مقوله زیرساختهای هنری در استان انجام و یک جریان سازی در راستای نگاه به مراکز فرهنگی به ویژه ورود بخش خصوصی به حوزه زیرساختهای هنری شکل گیرد.
رئیس حوزه هنری گفت: کمبود صندلی مابه ازای سرانه جمعیت استان قزوین را تبدیل به یکی از استانهای محروم کرده است. دو سالن سینما با صندلیهای فرسوده نیاز به بازسازی جدی دارد. با رایزنیهای انجام شده بناست که از محل مصوبات سفر ریاست جمهوری اعتباراتی اختصاص دارد، اما نیاز به تصمیمات سخت دارد. نسبت زیرساختهای استان در زمینه فرهنگ و هنر ناعادلانه است.
وی تصریح کرد: تنها گالری نگارخانه استان در حوزه هنری همیشه فعال است، اما با توجه به کمبود جا، هنرمندان برای استفاده از آن در نوبت قرار میگیرند. آنچه از نان شب برای فرهنگ و هنر استان لازم است فکرافزار و نرم افزار در این زمینه است. اگر بخواهیم مثلا هنرمند خوشنویس را به تعداد دوبرابر برسانیم متاسفانه باید بگوییم که جزیرهای تصمیم گرفته میشود. کل بودجه فرهنگی استان ۷۰۰ میلیارد تومان است که اعتبار اختصاصی به برای حوزه هنری سه میلیارد تومان است که تقریبا حدود نیم درصد را شامل میشود.
امامقلی گفت: ستاد وقتی به استان منتقل میشود احتمال تصویب و اجرای سوژهها بیشتر میشود. برای برداشتن قدمهای بلند اعتبارات بسیار کم است مگر اینکه بازرگانان، اتاق بازرگانی و شهرکهای صنعتی و ... پای کار بیایند.
موسیقی یکی از هنرهای بسیار مهم در عرصه انقلاب اسلامی به شمار میرود و از آنجایی که جوانان گرایش بسیار فراوانی به آن دارند، اگر بتوان برای آن برنامهریزی مناسبی شود به طور قطع اثرات و ثمرات مفیدی بر جای میگذارد.