با جادوگر سینمای ایران آشنا شوید
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۷۲۴۵۰۹
اگر در ورزش فوتبال عنوان آقای جادوگر را در مورد علی کریمی استفاده میکنیم، در سینمای ایران، این عنوان را میتوانیم در مورد شهرام مکری به کار ببریم. استفاده از این عنوان برای مکری، یک استدلال خاص ژورنالیستی، برای هیاهوی مطبوعاتی به واسطه اکران فیلم هجوم نیست، بلکه این عنوان، در نسبت با دو فیلم ماهی و گربه و هجوم، استدلالی فنی و تحلیلی از کارنامه مکری است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در فیلم هجوم، بر خلاف فرمالیستهایی که بیجهت از فیلم تعریف میکنند، با مفهوم رنج از دریچه دیگری آشنا میشویم. در فیلم هجوم، ما با اثری آخرالزمانی مواجه هستیم که نیمی از کره زمین تاریک شده و نیم دیگر روشن است و در تیم ورزشی آماتوری، ردپای تیم خون آشامانی را باید جستوجو کنیم که در قالب فعالیت ورزشی، هدفی جز شکار و حصول خون ندارند.
فیلم به قواعد ژانر به معنای واقعی در ساختار و درونمایه اثر پایبند نیست و کلیت فیلم اثری شاعرانه ـ فلسفی با تم ترس است، اما ترسی که القا میکند، با ترسی که فیلمهای خون آشامی و آخرالزمانی القا میکنند، متفاوت است. ترس از شدن، ترس از چگونگی و فیلم هجوم، انسان را در حد فاصل تمناها تا اقناع شدن بررسی میکند. ما با نوع خاصی از انسان در فیلم هجوم مواجه هستیم که دریدن و خوردن موجب ملجا و تسلی خاطرش میشود، اما همین تسلی و ملجا، بس نفرتانگیز و هولناک است. گوسفندانی را در قالب یک تیم ورزشی، مکری در فیلم هجوم گرد هم آورده که هر کدام نگاه خونبار یک قصاب را دارند و در کلیت فیلم چهره دژمناک انسان، نمود تازهای پیدا میکند.
وقتی به مخاطب سینمارو بگویید که برای نخستین بار در سینمای ایران فیلمی درباره خون آشامان ساخته شده، فیلم آخرالزمانی ساخته شده، طبیعتا به هیجان میآید، اما نکته مهم این است که مکری با بهرهبری از این الگوهای جذاب سینمایی (همان طور که اشاره شد)، فیلم جذاب مکریوار خودش را ساخته است. در شعبدهبازی بصری مکری، خونآشامانی را میبینیم که در اتوپیای جذاب خود، یعنی سرزمینی بدون نور، زندگی پنهانی دارند و انسانها را شکار و خون آنان را مصرف میکنند، فیلم از ساختار نمایشی فیلمهای خون آشامی پیروی میکند، اما اصالت رایج هالیوودی را رعایت نمیکند. مکری از فضاسازی و تم استفاده میکند و نگاهی غیر کلیشهای به ژانرهای برخاسته از قلب هالیوود دارد. وقتی فیلم هجوم را تماشا میکنیم، این طور به نظر میرسد که مولف به صورت تعمدی دارد، قلب و ریهای هالیوودی را جراحی میکند، اما انسانی که قلب و ریهاش هالیوودی عمل میشود، اصالتی ایرانی دارد.
فیلم هجوم آخرین اثر شهرام مکری، فیلم بسیار مهمی است که سال 1396 اکران شده، اما مهم بودن، نباید بهمفهوم هیجان کاذب ایجاد کردن برای مخاطب سینمایی باشد. فیلم هجوم در گروه هنر و تجربه اکران شده و نباید این استنباط ایجاد شود که، مخاطبان سینمارو حتما باید فیلم را ببینند. فیلم هجوم برای مخاطبان هنر و تجربه فیلم درجه یک و هیجانبرانگیزی است. از سوی دیگر، فیلم را باید کسانی ببینند که جریان اصلی سینما برایشان جذابیتی ندارد و از سوی دیگر فیلمهای هالیوودی و آثار سینمای ایران، برایشان کاملا تکراری به نظر میرسد. در واقع فیلم هجوم، فیلم علاقهمندان خاص سینماست.
آثار شهرام مکری، فیلمهای چند وجهی، مثل فرمولهای ریاضی با راهحلهای چند وجهی هستند. هر بار که فیلم هجوم یا ماهی و گربه را تماشا کنیم، میتوانیم معادله فیلم را از دریچه متفاوتی حل کنیم. آثار مکری خاصتر از خاص هستند، اگر سینمای دیوید لینچ، ژان لوک گدار، اینگمار برگمان، نیکولاس ویندینگ رفن، تام فورد، میشاییل هانکه و ترنس مالیک را در کنار هم جمع کنیم، پاسخ این جمع شدن برابر خواهد بود با شهرام مکری و فیلمهایش.
شهرام م
منبع: افکارنيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۲۴۵۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چهرههای مشهور ادبیات که مست عشق پارسا پیروزفر را دیدند | میرجلالالدین کزازی: از آغاز تا انجام، شادمان و خشنود بودم...| تصاویر
به گزارش همشهری آنلاین، روز جمعه ۱۴ اردیبهشت اکرانی خصوصی از فیلم «مست عشق» در موزه سینما تدارک دیده شده بود تا سازندگان این فیلم سینمایی میزبان برخی از چهرههای حوزه مولویشناسی و شمس پژوهی و شاهنامهپژوهی همچون محمدعلی موحد و میرجلالالدین کزاری و نیز بزرگان دیگری همچون ژاله آموزگار (پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی)، عبدالمجید ارفعی (متخصص زبانهای باستانی و مترجم خط میخی عیلامی)، احمد محیط طباطبایی (رییس ایکوم)، لوریس چکناواریان (آهنگساز و رهبر ارکستر)، یونس شکرخواه (متخصص علوم ارتباطات) و حجتالله ایوبی (رییس سابق سازمان سینمایی و کمیسیون ملی یونسکو) شدند.
در میان این چهرههای فرهنگی و هنری، محمدعلی موحد به تماشای فیلم نشست.
پشتوانه سینمای ایران ادبیات فاخر و گنج معنوی آن است از راست: لوریس چکناواریان، محمدعلی موحد و میرجلالالدین کزازیدر ابتدای این مجلس و پیش از نمایش فیلم، حجتالله ایوبی در سخنانی کوتاه گفت: ملت ایران یک بدهی به دنیا داشت و دنیا هم یک مطالبه بزرگ از ما. سینمای ایران که جزء سینماهای برتر جهان است باید کاری را برای حضرت مولانا و شمس انجام میداد.
او با تاکید بر اینکه خودش فیلم را ندیده است، ادامه داد: من این تلاش و عزم را گرامی میدارم بویژه آنکه بارها از زبان بزرگان جهان شنیدم که چه معمایی در سینمای ایران وجود دارد که با وجود حداقل امکانات این چنین درخشان است؟ به نظر بنده، راز و رمز این موفقیت در این سالن حاضر است؛ پشتوانه سینمای ایران ادبیات فاخر و گنج معنوی آن است که در هیچ کجای جهان وجود ندارد. سینمای شاعرانه ایران مرهون بزرگانی است که امروز در اینجا نشستند و آقایان فتحی، توحیدی و دیگر هنرمندان در این فضا تنفس کردند و با محمدعلی موحد زندگی کردند. فیلم و نگاه آنها عطر و رنگ موحد و کزازی و شفیعی کدکنی و بزرگان دیگر را میدهد. من این عزیزان را به "نام" و بدون لقب صدا کردم چون استاد شفیعی کدکنی در آخرین شماره مجله «بخارا» زیبا گفته است که محمدعلی موحد بالاترین لقبش در همین است که «محمدعلی موحد» است و لقب و پسوند و پیشوندی برازنده او نیست. این برای بقیه اساتید هم صدق میکند.
ایوبی افزود: یقین دارم که استقبال فراوان مخاطب آغاز راهی است که باز هم از مولانا و شمس سخن گفته شود.
سپس فرهاد توحیدی - فیلمنامهنویس «مست عشق» بیان کرد: نوشتن فیلمنامه این کار در کنار جناب آقای فتحی حدود سه سال و اندی طول کشید و در طول نوشتن متن، سایه معنوی دکتر موحد بر سر این کار بود.
او با اشاره به شیوه روایت فیلم گفت: من به عنوان یک معلم کوچک فیلمنامهنویسی عرض میکنم که سالهاست در میان همکارانم و بخصوص در میان جوانان علاقهمند به فیلمنامهنویسی اشتیاق زیادی برای گذر و عدول از نوشتن فیلمنامه به سبک و سیاق کلاسیک در چهارچوب شاهپیرنگ میبینم. آنها بسیار دوست دارند که فیلمنامهنویسی متفاوت را با روایتهای موازی تجربه کنند و برای یادگیری تکنیک داستانگویی در فیلمنامه نویسیِ آلترناتیو، طبیعتاً به ادبیات فیلمنامهنویسی ترجمه شده رجوع میشود.
ژاله آموزگاراین در حالی است که بخت بزرگ بنده و آقای فتحی این بود که در این کار برای سازماندهی روایتهای موازی از دل آثار مولانا و مثنوی استفاده کردیم. شاید بیراه نباشد که بگویم یکی از اولین کسانی که داستانگویی به این شیوه را ابداع کردند حضرت مولانا بود و البته پیشتر از او عطار و سنایی هم چنین تجربهای داشتند.
توحیدی ادامه داد: کوشش ما این بود از آن میراثی که حضرت مولانا و دیگران در روایتگری به جا گذاشتند و بزرگان امروز ادبیات ایران در کتابهای خود شرح دادند، استفاده کرده باشیم و امیدوارم آنچه بر پرده خواهید دید گوشه کوچکی از انتظارات شما را برآورده کند.
جهانِ پر از طمع و ویرانی را با افعال خود سیاهتر نکنیمدر پایان حسن فتحی - کارگردان «مست عشق» که از سر فیلمبرداری سریالش خود را به این برنامه رسانده بود - متنی را قرائت کرد که به این شرح بود: «همه ما آدمها بیآنکه خواسته باشیم، متولد میشویم و طنز قضیه در این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، متولد شدن ما با نوعی مسئولیت اخلاقی همراه است؛ مسئولیتِ اینکه اوضاع جهانی را که لُملُمه میزند از حرص و طمع و کشتار و ویرانی، با افعال خودمان سیاهتر از آنچه که هست نکنیم. پیام شیرین و شکّرین شمس و مولانا در این زمانه تلخکامی و خشونت و نفرتپراکنی، میتواند بارقه امیدی باشد برای ما ساکنانِ به عادت و روزمرگی گرفتار شدهی این روزگار تا شاید با پرهیز از خودشیفتگی و افکار خشک و تنگنظرانه در افعال و کردار خودمان تأمل و نواندیشی و تجدیدنظر کنیم.
حسن فتحیاین اثر سینمایی بیهیچ تفاخری برگ سبزی تحفه درویش و نمایش قطرهای از دریای بیکران اندیشههای عرفانی است.»
در همین زمینه میرجلالالدین کزازی؛ استاد زبان و ادبیات فارسی و شاهنامهپژوه در حاشیه اکران خصوصی «مست عشق» برای ادیبان و چهرههای فرهنگی درباره این فیلم اظهار کرد: از نگاهی فراخ و فراگیر، دید و داوری من درباره این توژینه داستانی یا فیلم این است که دستاندکاران و پدیدآورندگان آن در کار هنری که میخواستهاند کرد، کامدار بودهاند. توانستهاند به آن آماجها و آرمانهایی که در سر میپروردهاند، دست بیابند. از این دید این فیلم یکی از اندک فیلمهایی است که من از دیدن آن، از آغاز تا انجام فیلم، شادمان و خشنود بودم.
او افزود: آن دریافتی که این هنرمندان از چهره مولانا و منش و کنش او داشتهاند، در بخشی گسترده در این آفریده هنری بازتاب یافته است. دمهای دلپذیری را من به هنگام دیدن فیلم گذرانیدم اما چند ویژگی بیشتر بر من کارگر افتاد؛ بجز کارگردانی که هر چه در فیلم میگذرد به راستی به گونهای به او بازمیگردد زیرا اوست که سررشتهها را در دست دارد، خُنیا یا موسیقی فیلم بسیار بشکوه، کارساز و اثرگذار بود، به همان سان فیلم برداری آن. سه دیگر، آوابرداری این فیلم. از دید فنی این سه، نمود بیشتری در چشم من داشت.
کزازی درباره گفتوگوهای بین شمس و مولانا که از دید برخی، شاید برای مخاطب عام دیریابتر باشد و اینکه آیا فیلم توانسته شمایی از مولانا و شمس را به مخاطب عامتر معرفی کند، گفت: بیشینه این گفتوگوها چون از آبشخورها ستانده شده بود، از ویژگیهای بسیار پسندیده فیلم شمرده میشود اما زبان فیلم، شاید ناچار بودهاند من داوری نمیکنم، با زبان روزگار مولانا همیشه سازگار نبود، شاید میخواستهاند که بیننده امروزین بتواند پیوند بیشتری با فیلم بیابد. ببینندهای که با ادب پارسی و زبان مولانا به بسندگی آشنا نیست.
کد خبر 849267 منبع: ایسنا برچسبها کارگردانان سینمای ایران خبر مهم پارسا پیروزفر بازیگران سینما و تلویزیون ایران مولانا سینمای ایران شهاب حسینی (بازیگر)