امیر محبیان: قالیباف درحال تغییر فازسیاسی است/ اصولگرایی کجا جلوی رای مردم ایستاد،این تهمت است
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۷۳۰۷۷۶
امیر محبیان موسس حزب نواندیشان و فعال سیاسی اصولگرا سخنرانی اخیر محمدباقر قالیباف را تحلیل و ارزیابی کرده است. او از این تغییر قالیباف دفاع می کند اما در مقابل موضع گیری های قالیباف می گوید که جریان اصولگرا به نظر من کارنامه درخشانی ندارد اما کارنامه قابل قبولی دارد. در ادامه بخش هایی از این این گفت و گو را می خوانید:
آقای قالیباف در سخنرانی دیروز خود گفتند که جریان اصولگرایی در حرف و عمل معتقد به مکتب امام است اما این جریان کارنامه قابل قبول و قابل دفاعی ندارد و حتی در هدفگذاری و روش و ابزار هم بد سلیقگی داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سخنان آقای قالیباف را از دو منظر می توان نگریست؛ نخست از منظر یک جریان اصلاحی درون جریان اصولگرا که می خواهد با نقد گذشته اصولگرایی را با شرایط نوین آشتی داده و مدیریت تغییر را کلید زند. از این منظر این نقدها غلط نیست و حتی می توان در مواردی نقدهایی شدیدتر را مطرح کرد. زیرا از این موضع، ما در حال انداختن تقصیر بر گردن کسی نیستیم بلکه از منظر درون جناحی روند اصلاح را دنبال می کنیم به عبارتی نهایتا نگاه ریویزیونیستی (تجدیدنظر طلبانه) داریم که من برخلاف نگاه مارکسیستی آن را مفهوم بدی نمیدانم. اما خطرناک آنست که این نقدها از موضع اپورتونیستی(فرصت طلبانه) مطرح شود. در این حالت ناقد هدف اصلاحی ندارد بلکه قصد موج سواری روی نقدهایی را دارد که شاید صحیح هم باشند.
البته برداشت من از نقدهای آقای قالیباف؛ نقدهای اصلاحی است. لکن نقدها و شعارهایی که از سوی ایشان داده می شود؛ هم باید از کانال نقد سخت بگذرد تا پخته گردد چنانچه بعضی از نقدهای دانشجویان علم و صنعت را اتفاقا قابل تامل دیدم. از سوی دیگر ؛ جریان اصولگرا بنظر من کارنامه درخشانی ندارد اما کارنامه قابل قبولی دارد. این جریان در برابر امواج سنگین محصول اصلاح طلبی رادیکال که خودشان نام اصقلاب یعنی اصلاح طلبی بنیان کن برآن گذاشته بودند؛ مقاومت کرد. این جریان اصالت داشت واتفاقا زمانی که بعضی جریان های خودی تحت عنوان نو اصولگرایی (قبل از آقای قالیباف) پراگماتیسم (عمل گرایی)رادیکال و پیروزی به هر قیمت را دستور کار قرار دادند؛شاهد شکاف های سخت در پایه های اخلاقی اصولگرایی شدیم که بعد به خیلی جاها کشید. بنابراین ضمن تشکر از آقای قالیباف که نقد را کلید زدند؛ فکر می کنم بحث ابتدایی باید میان کسانی صورت گیرد که تحلیل دقیقی از تاریخ و علل وقوع تحولات در کشور و بویژه جریان اصولگرایی دارند.
آیا شکست قالیباف باعث شده که علیه اصولگرایان موضع بگیرد؟
من ترجیح می دهم نیت خوانی نکنم ؛ آقای قالیباف به هردلیلی در حال تغییر فاز رفتار سیاسی خود است. اساسا تحول می تواند مفید باشد و قالیباف فردی با رویکرد فعال است حضورش در حوزه نظر هم می تواند مفید باشد.
چرا آقای قالیباف در حال تغییر فاز سیاسی است؟
انسان متحول است؛ اشکالی ندارد که تغییر موضع صورت بگیرد فقط باید منطق تحول درست داشته باشد. نام قالیباف با مدیریت عجین شده و اتفاقا مدیر توانمندی هم بود ولی اکنون می خواهد تصویر سیاسی در قامت راهبری جریان نواصولگرایی برای خود ایجاد کند؛ اینهم اشکالی ندارد چرا باید نگران باشیم. در مسیر نقد درست او را کمک هم می کنیم. جریان اصولگرایی تحمل و پذیرش خوبی دارد.
ولی در عین حال برخی بر این باورند که چون چند دوره است که اصولگرایان در انتخابات ها شکست خورده اند به همین خاطر آقای قالیباف در نظر دارد تا برای کسب جایگاه مردمی از اصولگرایان فاصله بگیرد و به نقد آنان بپردازد.
آقای قالیباف همچنین گفته که اصولگرایی میتوانست خواستهای انقلاب اسلامی را محقق کند اما نتوانست؛ در این باره نظرتان چیست؟
اصولگرایی تنها قدرت حاکم بر عرصه سیاسی نبود؛ اصولگرایی یکی از جریانات سیاسی بود؛ وقتی که در دوران جنگ دولت دست جریان مخالف اصولگرایی و بعد هشت سال در اختیار خط مرحوم هاشمی و بعد هم هشت سال در اختیار دولت اصلاحات بود؛ با بیست و پنج سال زیرسازی جریان غیر اصولگرا؛ چطور انتظار داریم که اصولگرایان یک تنه همه خواسته های نظام را تحقق بخشند؟ تکلیف مالا یُطاق نباید کرد. البته قبول دارم اصولگرایی در حد توان خود ظاهر نشد و این قابل نقد است و بارها در باب آن نوشته ام، اما در نقد نباید بی انصافی کرد.
صحبت های امروز آقای قالیباف چند نکته قابل تأمل داشت: این جریان(اصولگرایی) شعار مردم باوری را داد اما در عمل به آن باور نداشت و اعتقاد قلبی به مردم باوری در این جریان سیاسی نبود. نواصولگرایی با فرهنگ پدرخواندگی ساخته نمیشود؛ نواصولگرایی پدرخوانده نمیخواهد. هیچکس دیگر حق ندارد به عنوان پیشکسوت جلوی بروز این ظرفیت عظیم جوانان باانگیزه و پخته را سد کند. پیلههای مصلحتاندیشی که دور برخی مسئولان پیچیده شده را پاره کنید. در این مورد چه نظری دارید.
این گزاره را باید تحلیل جدی کرد. این نقد از جناب قالیباف بعید است. این تهمت اصلاح طلبان افراطی بود؛ جریان اصولگرایی کجا مقابل رای مردم ایستاد. وقتی رییس دولت اصلاحات پیروز شد جناب ناطق اولین کسی بود که تبریک گفت. این را مقایسه کنید با رفتار رقیب در سال ٨٨. این که جریان اصولگرایی برنامه دقیقی برای جذب نسل نو ندارد به معنای فقدان مردم باوری نیست.
اساسا باید دقت کنیم تهمت عدم مردم باوری اصلاح طلبان رادیکال به اصولگرایان از منظر دیگری گفته می شود. آنها می گفتند مردم مقابل نظام و خواست آنها در تقابل با خواست نظام است و ما یعنی اصلاح طلبان مردم را انتخاب کرده ایم و اصولگرایان نظام را!
این منطق آنها بود؛ این منطق غلط بود چون وقتی اکثریت بعدا کس دیگری را که از آنها نبود برگزید آنها بجای مردم گرایی به تحقیر مردم دست زدند. بنابراین نباید تهمت های تندروها علیه اصولگرایان را تکرار کنیم. موضع اصولگرایان اتفاقا همیشه مردمگرایانه بوده است ولی طبعا هنگامی که میان عرف غالب طبقه ای از جامعه و شرع تعارض بوده ؛ شرع را برگزیده اند؛ این افتخار اصولگرایی و بخشی از هویت آنست. والا هیچگاه آن اصولگرایی که می شناسیم رای غالب مردم را رد نکرد.
در عبارت نواصولگرایی با فرهنگ پدرخواندگی ساخته نمی شود و پدر خوانده نمی خواهد ؛ این مفهوم مستتر است که گویی جریان اصولگرایی تابع پدرخوانده هایی بوده است. خیر جریان اصولگرا هیچگاه پدرخوانده نداشته است؛ بلکه جامعتین را به عنوان راهنمایان شرعی خود برگزیده بود که حکم پدرخواندگی نداشتند؛ اساسا پدر معنوی جریان اصولگرا شمرده می شدند و هر جریانی که از آنها فاصله گرفت از منبع سالم شریعت دور شد. یکی از نقدهای ما به بعضی جریان های اصولگرا همین فاصله گرفتن از این جماعت های علما بود که به خود اجتهادی و غیراخلاقی عمل کردن انجامید.
از طرف دیگر؛ بازهم دقت نمی شود که اصلاح طلبان رادیکال امنیتی این تهمت را به اصولگرایان می زدند و نظم و اطاعت آنها از رهبری و ولایت را نظم پادگانی توصیف می کردند. آنها بدلیل گرایش های سکولار دیگر درک درستی از مفهوم ولایت پذیری نداشتند. این را نباید افراد با ریشه های اصولگرا تکرار کنند. جریان اصولگرا جریان مافیایی نیست که پدرخوانده بخواهد؛جریان اصولگرا جریانی با نظم اعتقادی بود که البته اکنون ضعیف شده باید احیا شود.در مورد استفاده از نیروی جوان هم باید تحلیل دقیق داد ؛ نه لزوما هر جوانی خوشفکر است و نه هر کهنسالی بیفکر؛ باید تجربه سالمندان و شور و انرژی جوانان ترکیب منطقی شود.
منبع: ساعت24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۳۰۷۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دفاع تمام قد خبرگزاری اصولگرا از طرح زاکانی برای ساخت مسجد در پارک قیطریه
خبرگزاری فارس در مطلبی به دفاع از طرح زاکانی برای ساخت مسجد در پارک قیطریه پرداخت.
این خبرگزاری نوشت: با برداشته شدن حصار پارکها در دهه ۷۰، رفته رفته پارکها به جولانگاه انواع بزهکاریها، محل تجمع معتادان و ساقیان مواد مخدر و اخیرا سگ گردانیهای پرتعداد شده است به نحوی که حضور بسیاری از کودکان و خانوادهها را ناممکن کرده است.
موضوع ساخت مسجد در پارک قیطریه این روزها سروصدای زیادی به پا کرده است، اما این موضوع چه منطقی دارد و چرا شهرداری تصمیم گرفته در پارکهای بزرگ اقدام به ساخت مسجد کند؟
شهر تهران هم اکنون حدود ۲۴۰۰ پارک و بوستان دارد که در مقایسه با ۷۹ پارک در ابتدای انقلاب ۳۰ برابر شده است.
این اقدام مبارک نیاز جدیدی را در کنار رشد کمی پارکها بوجود آورده است و آن توجه به بهره مندی بالاتر مردم از پارکها به عنوان امکانی حیاتی و با ارزش است.
پارکها بعنوان بخش مهمی از ریههای کلان شهر تهران در کاستن از آلودگی هوا، جایگاه پراهمیتی به واسطه نقش ویژه در تفرجگاههای شهری و توسعه رفاه و آسایش شهروندان دارد. رویکردها نسبت به این سرمایه بزرگ در ادوار مختلف مدیریت شهری متفاوت بوده است.
به طور نمونه با برداشته شدن حصار پارکها در دهه ۷۰، رفته رفته پارکها به جولانگاه انواع بزهکاری ها، محل تجمع معتادان و ساقیان مواد مخدر و اخیرا سگ گردانیهای پرتعداد شده است به نحوی که حضور بسیاری از کودکان و خانوادهها را ناممکن کرده است.
درخواستها و مطالبات متعدد مردمی برای بازگرداندن امنیت به پارکها و مقابله با بزهکاریها به صورت روزافزون در حال انجام است به نحوی که فقط در سامانه «فارس من» چند صد هزار امضا خطاب به مسئولین در پویشهای متعدد در این زمینه به ثبت رسیده است.
شهردار تهران معتقد است نوع نگاه نسبت به پارکها باید جامع باشد.
زاکانی ضمن تاکید به توسعه کمی پارکها به ویژه در مناطق دارای سرانه فضای سبز پایین، بر توسعه خدمات مورد نیاز مردم در پارکها و کیفی سازی فضاهای سبز و خدمات نیز تاکید دارد تا بتوان علاوه بر استفاده از هر پارک به عنوان تفرجگاه و گسترش زمینه آسایش و سلامت شهروندان با توسعه خدمات در پارک ها، امکان میزان حضور اقشار مختلف مردم را در این فضاهای مفرح شهری بیشتر کرد تا همزمان در سایه گسترش کمی همراه با ارتقاء کیفی و خدمات در پارکها حضور اقشار مختلف مردم امکان پذیرتر شود.
زاکانی برای پارکهای مختلف نیز در کنار خدمات عمومی قائل به ایجاد خدمات تخصصی نیز هست، بطور مثال در پارک پردیسان با همکاری سازمان محیط زیست پیگیر ایجاد بزرگترین موزه حیات وحش با ذخائر بی نظیر موجود کشور بوده تا زمینه خوبی برای حضور تخصصی مردم بویژه جوانان و نوجوانان فراهم شود.
از طرفی تاکید میکند که ممانعت از تبدیل پارکها به فضاهای بی دفاع شهری و حضور بزهکاران در آن از طریق بازگشت حصارها بعنوان یک قاعده کلی و به دلایل مختلف منطقی نیست و میبایست شرایطی ایجاد کرد که طیفهای مختلف مردم در پارکها با حضور بیشتر و مدیریت خودشان در کنار دریافت خدمات از مدیریت شهری، فضا را امن و پر آسایش نمایند، راهی که مدیریت شهری آن را انتخاب نموده است.
توسعه خدمات فرهنگی اجتماعی در پارکها فراخور امکان هر پارک و از جمله طرح ساخت مساجد در پارکهای بزرگ بخشی از این برنامه جذاب و اثربخش است. در این طرح ساخت مجموعههای ورزشی، بازارچههای محلی و رستورانهای باکیفیت و کم هزینه در صورت امکان و اقتضائات هر پارک از دیگر مواردی است که اقشار مختلف مردم را برای حضور در پارکها تشویق میکند.
در همین رابطه ساخت مسجد در پارک قیطریه مطرح شد که به کمپین جدید ضدانقلاب علیه شهرداری تهران تبدیل شده است. کمپینی که برخی افراد غیرمطلع را هم ناخواسته همراه خود کرده است.
بهانه آنها قطع چند درخت در پارک قیطریه است که شهردار تهران در این زمینه توضیح داده است که قرار نیست هیچ درختی قطع شود.
زاکانی میگوید در بازدید میدانی که هفته قبل از محل احداث مسجد داشتم، تاکید کردم هیچ درختی نباید قطع شود و بر این اساس نقشه اولیه احداث مسجد تغییر کرد و در حال حاضر، فقط چند نهال کوچک در محل نقشه جدید قرار دارد که قرار شد آنها نیز به بخش دیگری از پارک در کنار مسجد منتقل شود.
زاکانی به مردم و شهروندان تهرانی اطمینان داد که پیشنهادات و نظرات آنها را حتما در دستور کار قرار خواهد داد و همه تلاش خود را برای رضایتمندی و ارتقا سطح خدمت رسانی و فرهنگی اماکن شهر تهران از جمله پارکها به کار خواهد بست و جو سازیهای غیر منطقی و خلاف واقع سر سوزنی تاثیر در اراده شورای شهر و شهرداری برای خدمت به مردم نخواهد داشت.