پایان کار داعش، دوران جدید مقاومت
تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۷۴۱۳۵۸
به گزارش جهان نيوز؛ «محمدجواد اخوان» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت: با رانده شدن تروریستهای گروه تکفیری داعش از آخرین نقطه تجمعی در شام، میتوان گفت زنگ پایان کار این گروهک به صدا درآمده است. اکنون نتیجه چندین سال مجاهدت هزاران رزمنده بی ادعا و مخلص مدافع حرم در محور مقاومت به بار نشسته و کارآمدی راهبرد رهبر معظم انقلاب اسلامی در مواجهه با توطئه تکفیری صهیونیستی، آشکار شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از همان روزهای نخست بحران که پوشش اعتراضات مردمی، غباری بزرگ بر تحولات شام افکنده بود، برخی سادهاندیشانه پیشنهاد انفعال در برابر شرایط پیش رو را مطرح کرده، حتی شام را از دست رفته میدیدند. همچنین برخی با پیشنهادهای بی اساسی همچون مذاکره و دیپلماسی، نشان دادند که از عمق مسئله مطلع نیستند.
اگر در روزهای نخست بحران سوریه، جمهوری اسلامی ایران تسلیم شرایطی که محور عبری-عربی-غربی طراحی کرده بود، میشد، اکنون شاید بخش عمده منطقه غرب آسیا زیر سیطره خلیفه خودخوانده تکفیری بود که در مسجد اموی دمشق خطبه تکفیر و مدهورالدم بودن انبوهی از مسلمانان را میخواند. اگر ایران اسلامی مطابق نسخههای تجویزی برخی جلو رفته بود، معلوم نبود چه کسی پاسخگوی خون به ناحق ریخته میلیونها مسلمان شیعه و سنی در عراق، شام و دیگر سرزمینهای اسلامی بود؟! از اینها گذشته معلوم نبود گستره جغرافیایی خلافت تکفیری تا به کجا میرسید و چه بسا اکنون باید در مرزهای غربی کشور -که امروز گرفتار مصائب زلزله است ـ درگیر جنگی خانمانسوز با تروریستهای تکفیری میشدیم.
به هر روی به جای نشانیهای غلطی همچون دیپلماسی منفعلانه، کنار کشیدن و عافیت طلبی و ... رهبر معظم انقلاب اسلامی، راه و تدبیر صحیحی اتخاذ کردند و آن حضور مقتدرانه محور مقاومت در این عرصه بود و اکنون شاهد به بار نشستن ثمرات آن هستیم. اگر بخواهیم ارزیابی کلانی از عوامل اصلی تحقق این پیروزی بزرگ داشته باشیم، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
۱ ـ رهبری هوشمندانه و فرماندهی مدبرانه: در رأس همه عوامل، هوشمندی و تدبیر امام خامنهای به عنوان رهبر انقلاب و جبهه مقاومت در شکلگیری جریان مقاومت علیه محور تکفیری صهیونیستی و نیز اتخاذ تصمیمات راهبردی و به موقع در مقاطع حساس قرار دارد. علاوه بر این نمیتوان تأثیر فرماندهی مجاهدانی همچون حاج قاسم سلیمانی و دیگر فرماندهان راهبردی و میدانی این عرصه را نادیده انگاشت.
۲ ـ مجاهدت مدافعان حرم: در طی این چند سال هزاران نفر از رزمندگان مقاومت با ملیتهای گوناگون ایرانی، عراقی، سوری، لبنانی، افغانستانی، پاکستانی و ... با انگیزهای الهی و با لوای مقدس دفاع از عتبات عالیات و حرم اهل بیت (ع) در مقابل توسعهطلبی تکفیریها ایستادند و مزدوران نظام سلطه را عقب راندند. جهاد میدانی رزمندگان مقاومت مهمترین دلیل شکست خلافت سیاه داعش و فروپاشی گروهک تکفیری است.
۳ ـ دیپلماسی اقتدار و امنیت: ما در سالهای اخیر شاهد دو نوع دیپلماسی در سیاست خارجی کشورمان هستیم که در نتیجهبخشی هر کدام تفاوتهایی جدی مشاهده میشود. در حالی که دیپلماسی برجامی که با اعتماد به غرب، به دنبال رضایتمندی کدخدا بود، دستاوردی در حد «تقریباً هیچ» به همراه داشته، دیپلماسی اقتدار و امنیت که در هماهنگی کامل با جهاد میدانی بود، توانست با همراهسازی و فعالسازی قدرتهایی همچون روسیه –که تا پیش از این در موضعی انفعالی قرار گرفته بودند- ائتلاف ضدهژمون همراستا با محور مقاومت شکل دهد و حتی قدرتهای منطقهای همچون ترکیه را که تا پیشتر در میدان محور ارتجاع بازی میکرد، به بازی مستقل و البته غیرمتضاد با مقاومت بکشاند. دلیل اصلی تفاوت نتیجه میان دیپلماسی جهادی مقاومت با دیپلماسی تشریفاتی برجام در نگرش و گفتمان حاکم بر نیروهایی بود که در هر یک موثر بودند.
۴ ـ پشتیبانی ملتها: در کنار همه عوامل هدایتگر و میدانی، نمیتوان از نقش ملتها غافل شد. در کشور ما اگر پشتیبانی تمام عیار مردم ایران نبود، موفقیتهای چشمگیر مقاومت حاصل نمیشد. اگرچه رسانههای سلطه و وابستگان داخلی آن در روزهای نخست بحران سوریه با غبارآلود کردن فضا میکوشیدند شبهه افکنی کنند و مانع نقشآفرینی ایران اسلامی در مقابله با شورشیان و تروریستها شوند، اما به تدریج با روشن شدن واقعیتهای مسئله، عموم مردم به حمایت جدی از مقاومت و مدافعان حرم پرداختند. استقبال تاریخی و چشمگیر از پیکر شهید مدافع حرم محسن حججی، نشانه روشنی بود که در دفتر قطور تاریخ ایران ثبت گردید.
البته حضور ملتها به ایران محدود نمیشود. شکلگیری بسیج مردمی در عراق با الگوگیری از بسیج مستضعفین، فرهنگ جهاد و شهادت در تمام تار و پود ملت عراق جاری و ساری کرد و مردم این کشور با پیروی از فتوای مرجعیت سایه سیاه تروریسم را از این بلاد و عتبات عالیات دور کردند. به همین طریق در دیگر کشورها، نقش ملتهای منطقه اساسی بوده است.
اکنون با شکست داعش در عراق و شام، تحولات منطقه وارد مرحله حساسی شده است. اگرچه سلطه خلافت خودخوانده بر شهرها پایان یافته، اما گفتمان و اندیشه تکفیر باقی است. وهابیت همچنان در اقصی نقاط جهان اسلام و حتی کشورهای غیراسلامی در حال فعالیت آشکار یارگیری است. از اینها گذشته صهیونیستها به عنوان توطئهگر اصلی و اشاعه دهندگان بذر تفرقه، در آسایش کامل در حال فعالیتند. تا زمانی که فضای منطقه چنین است، همچنان به مقاومت نیاز خواهد بود. علاوه بر اینکه ضروری است از رهاوردهای مقاومت به نفع مستضعفان و ملتهای منطقه حداکثر بهره را ببریم، باید برای مجاهدت در دوران پساداعش سریعاً آماده شد.
نباید گذاشت انرژی متراکم مردمی و انسانی که در ذیل محور مقاومت متمرکز شده است، گرفتار اضمحلال تدریجی شود. باید الگوی مقاومت و دفاع از حرم به بستری برای رهایی همه مردم منطقه از سلطه مستکبران و وابستگان آنها گردد.
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۴۱۳۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیوند میدان و دیپلماسی
بنا برشواهد موجود دراقدامات صورت گرفته درعرصه سیاست خارجی میتوان اعلام کردکه راهبرد کلان دولت سیزدهم درحوزه دیپلماتیک، شناوراست وتهران همه تخممرغهای خود را دریک سبدنچیده واتخاذ این رویکرد، تصلب موجود در سیاست خارجی را که سالها به این بخش تحمیل شده بود نقض و دریچههای جدیدی راپیش روی کشورمان قرارداد تا منافع و عزت ملی را محقق کند.درنگ بیمنطق دولت تدبیر و امید در عرصه دیپلماتیک و انتظار برای لبخند کدخدا، فرصتهای زیادی را از جمهوری اسلامی ایران و ملت سلب کرد بهطوریکه هشت سالی که باید برای ارتقای سطح تعامل و زندگی مردم صرف میشد، معطل برجام و تصمیمات کجدار و مریز فعالان این عرصه شد و در انتها نیز با خروج یکطرفه آمریکا از این توافق، ما ماندیم و یک زمین سوخته که سالهای زیادی توسط دیپلماتهای خوشبین به امضای کری، بذرپاشی شد اما ثمرهای غیر از حسرت نداشت زیرا وعدهها یکی پس از دیگری لغو و رویکرد تقابلی غربیها علیه ایران عیانتر میشد و اینگونه بود که نه فقط هیچ گشایشی حاصل نشد بلکه بهدلیل نوع عملکرد ضعیف دپیلماتها و خوشبینی به سازوکارهای دیپلماتیک، تحریمها و محدودیتهای بیشتری به کشورمان تحمیل شد. در عرصه میدان نیز سردار بزرگی همچون قاسم سلیمانی را از دست دادیم و دولتمردان هرگونه تحرک علیه دولتهای استکباری را به استقبال جنگ رفتن تعبیر میکردند.
دفاع از حق مشروع
حالا با این سابقه ذهنی به این روزها نگاه کنید که حوزه سیاست خارجی، ایام مهم و پردستاوردی را طی میکند و اخبار مرتبط با نقشآفرینی جمهوری اسلامی ایران تیتر یک رسانههای منطقهای و فرامنطقهای شده است و هماهنگی و همافزایی شکل گرفته بین میدان و دیپلماسی، شرایط جدید و درخشانی را برای کشورمان رقم زده است به نحویکه حالا همه دولتها اعم از دوست و دشمن به این واقف هستند که جمهوری اسلامی ایران با اتکا به ظرفیتهای خود، ابایی از سرشاخ شدن با غده سرطانی منطقه ندارد و سرافرازانه از حق مشروع خود دفاع میکند؛ اتفاقی که موجب نگرانی آمریکا شده است و صهیونیستها را مجاب و تحریک میکند تا اقدامی علیه ایران مقتدر انجام ندهد.
آینده رژیم جعلی صهیونیسم
تحولات صورت گرفته در هفتههای گذشته که ناظر برسیاستهای اعمالی جمهوری اسلامی درمحور مقاومت است،بهقدری اثربخش بوده که اجماع منطقهای علیه آمریکا را درهم شکسته و آینده رژیم جعلی صهیونیسم و تعامل دولتهای منطقه با این جرثومه فساد را در هالهای از ابهام قرار داده و بر نقش محوری تهران در معادلات منطقه صحه گذاشته است.اولویتبخشی به توسعه تعاملات و همکاری با کشورهای منطقهای بهمنظور افزایش همگرایی یکی دیگر از اتفاقاتی است که در حال جریان است و رئیسجمهور در راستای خطمشی سیاست خارجی دولت سیزدهم با سفر به پاکستان، دور جدیدی از همکاریهای اقتصادی و سیاسی را که به ارتقای صلح، امنیت و توسعه پایدار میانجامد آغاز کرده است اما رسانههای مدعی آشنا به زبان دیپلماسی با سانسور این رویدادها و تمرکز بر حواشی رویدادهای سیاسی قصد دارند همچون گذشته دستاوردهای این حوزه را نادیده انگاشته و اقدامات صورت گرفته را زیر سؤال ببرند و عرصه سیاست خارجی را معطوف به برجام و مذاکره با دیپلماتهایی کنند که بر هیچ تعهدی پایبند نبوده و هر بار با یک بهانه مندرآوردی به تحریم و بستن راههای گفتوگو میپردازند.
همافزایی توان دیپلماتیک
در این میان نباید از نقش تعیینکننده سایر نهادها در تقویت امنیت ملی غافل شد؛ دستگاههایی که توان وظرفیت خود رادرجهت تحقق به میدان آورده و با دیدبانی وتصمیمگیری، نحوه اجرای سیاستها رابه بخشهای مختلف ازجمله وزارت خارجه محول میکنند. تاریخ ۴۵ساله کشورمان گواه روشنی بر این مسأله است که نیروهای نظامی و میدانی یکی از عناصر اقتدار کشورمان هستند و نقش غیرقابلانکار و بیبدیلی در همافزایی توان دیپلماتیک کشور دارند؛ عرصههایی که مستقل از هم برای هدف والای پیگیری منافع ملی در تلاش هستند جایگاه کشورمات در تحولات منطقهای را ارتقا ببخشند.
خاطره تلخ
خاطره تلخ شهادت سردار سلیمانی بهعنوان شاخصترین مصداق برای میدان، در شرایطی رخ داد که حوزه دیپلماسی بهطور کلی رها شده و همه ظرفیتهای موجود به رضایت طرفهای غربی گره خورده بود، در حالیکه با ایجاد توازن بین دستاوردهای بزرگ در عرصه میدان که نابودی داعش یکی از آنها بود، میتوانستیم از منافع ملی و منطقهای حاصل از آن به بهترین نحو بهرهبرداری کرده و توازن قدرت و مناسبات بینالمللی را دگرگون کنیم، فرصتی که با نادیده انگاشتن همسایهها هدر رفت وهزینه سنگینی را برای ایران سرافراز و محور مقاومت به دنبال داشت.بدون تردید تمرکز دولت سیزدهم بر توسعه تعاملات با کشورهای منطقه و همسایه که مدتهای مدیدی مغفول مانده ومنافع آن نصیب کشورهای برون منطقه میشد،فصل جدیدی ازدیپلماسی اقتصادی و تنوع بخشیدن به همکاریهای تجاری ـ سیاسی و راهبردی است ونقش بیبدیلی در جهت پیشرفت اقتصادی و خنثیسازی تحریمها با پتانسیلهای جدید دارد و منافع حاصل از آن نصیب همه مردم و گروههای سیاسی فعال در کشور فارغ از حامیان یا منتقدان دولت و گامی در جهت اعتلای کشور میشود.