مگر میرحسین موسوی عضو مجمع تشخیص مصلحت نبود!/ چرا غبار حلقه انحرافی، فتنه 88 را تطهیر نمی کند؟
تاریخ انتشار: ۲ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۷۶۱۹۲۰
گروه سیاسی جهان نيوز: در چند سالی که احمدی نژاد و حلقه انحرافی برای نظام و کشور هزینه های بیهوده ای را رقم زده اند، اصلاح طلبان به دنبال آن هستند که برای فتنه 88 نمدی از فتنه های جدید بدوزند.
به گزارش جهان نيوز، جریان اصلاح طلب چه در دوره زمامداری امور اجرایی و مقننه و چه پس از آن در انتخابات مهم 88، نشان دادند که نه ظرفیت مدیریت بحران ها را دارند و نه بر اصول و ارزش های انقلاب و جمهوری اسلامی پایدارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به هر روی تلاقی جریان اصلاح طلب با دولت احمدی نژاد در دوره های نهم و دهم خود یک جریان دیگر است و نزدیکی و دوری این دو نیز داستان دیگر. اما آنچه در سال های اخیر و در دورانی که کنش گری احمدی نژاد و یارانش بیش از گذشته در عرصه سیاسی و اجتماعی ایران روی داده، فرصتی را فراهم ساخته تا اصلاح طبان برای تطهیر خویش از فتنه های گذشته، از آب گل آلود شده توسط حلقه انحرافی ماهی بگیرند.
هرچند در برهه هایی نزدیکی منافع ایجاب کرد تا شخصی مانند مشایی، به ریئس دولت اصلاحات نامه بنویسد یا دیگر عناصر حلقه انحرافی به دنبال ائتلافی با جریان اصلاح طلب باشد، ولی جریان اصلاح طلب که سابقه خود را در نظام بسیار تیره می دید، از فرصت احمدی نژاد به عنوان فتنه گر اصلی بهره های فراوان برده است.
دادگاه حمید بقایی و ادامه حاشیه آفرینی های وی در جلوی دادگاه و روزهای گذشته در حرم مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی به بهانه بست نشینی! باعث شده تا اصلاح طلبان در اجماعی رسانه ای وسیاسی هماهنگ ضمن محکوم کردن این حرکات، لزوم برخورد با چنین حلقه ای را که مقدسات را وسیله اهداف خود قرار داده اند، ضروری دانسته اند. علیرضا رحیمی، عضو اصلاح طلب مجلس در واکنش شدید به بست نشینی یاران احمدی نژاد آن را انحراف و توطئه ای در اوج عزاداری مردم ایران دانسته است: « این در نظام جمهوری اسلامی اولین بار است که عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، بستنشینی در اماکن مذهبی در اعتراض به عملکرد مسئولان را تشویق، حمایت و همراهی میکند. توطئههای جدید با استفاده از شرایط اقتصادی کشور و مردم توسط حلقه مطروده نو به نو میشوند و در اوج عزای عمومی ملت در غم مصائب هموطنان کرد، بازی جدید انحرافی توسط حلقه مرکزی پاکدستان در حرم عبدالعظیم (ع) با حضور و سخنان عضو مجمع تشخیص مصلحت کلید میخورد.»
البته حمایت از قوه قضاییه و دستگاه عدالت کشور از سوی جریان های سیاسی همواره باید دنبال شود و با عدم مصداق گرایی برخی از تخلفات یا نامهربانی ها را نباید به پای دستگاهی نوشت که در خط مقدم مبارزه با فساد کلان اقتصادی در ایران است. با این حال این را نباید از نظر دور داشت که یکی به نعل و یکی به میخ زدن اصلاح طلبان نمی تواند مانع از عدم رصد نیت ها و مقاصد سیاسی این طیف در حمایت از برخی از نهادها شود. محمود صادقی، نماینده اصلاح طلب و عضو فراکسیون امید با یک اظهارنظر خام و بدون پشتوانه درباره حساب های ریئس دستگاه قضاییه ماهها برای کشور در عرصه رسانه ای و رسانه های معاند هزینه ایجاد کرد. حتی با وجود پاسخ وزیر وقت اقتصاد و مقامات قضایی درباره اجازه ولی فقیه پیرامون حساب ها، وی مکررا اصرار بر تخلف و فساد اقتصادی داشت و این مورد به سوژه ای خوب برای دشمنان تبدیل شد.
ولی در کنار چنین فضاسازی هایی، آیا اصلاح طلبان می توانند با حربه احمدی نژاد سابقه فتنه 88 را پاک کنند و بدون هیچ هزینه ای از کنار آن عبور کنند؟ اگر در آن سال ها میرحسین موسوی عضو مجمع تشخیص مصلحت نبود که علم تقلب در انتخابات را بلند کرد و با متهم کردن تمامی نهادهای انقلابی، اجرایی و قضایی و ... فرصت بی نظیری در اختیار دشمنان قرار داد تا فشارها و تحریم های فلج کننده علیه ایران را تقویت کنند. سران فتنه و حامیان آنها برای رسیدن به مقاصد باطل خود، ماهها کشور را تعطیل کردند و در روز عاشورای حسینی مردم را دعوت به آشوب کردند و آن افتضاح به بار آمد. به نظر آقای رحیمی، عاشورا و محرم مقدس نبود که مستمسک اهداف سیاسی هم قطارانش قرار گرفت؟
باید عنوان کرد تکلیف احمدی نژاد و جریان انحرافی کاملا مشخص است و آنها هرچند برای فرار رو به جلو از پاسخگویی در مقابل تخلفات و فسادهای احتمالی، حمله به قوه قضاییه و دیگر نهادها را در پیش گرفته اند، اما این دلیل نمی شود که اصلاح طلبان با اتکا به این شرایط دست به فضاسازی بزنند و خود را از سابقه تیره و تار خود بدون هیچ جوابگویی یا عذرخواهی مبرا سازند.
بدون شک اتفاقات مربوط به حلقه انحرافی به خاطر پشتوانه ضعیف و عدم اقبال عمومی از این تحرکات پایان خواهد یافت، اما آنچه باقی است و نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت، فتنه ای بود که برخی از حامیان آن همچنان اصرار بر حقانیت خود دارند و رفتاری های اخیر احمدی نژاد را دلیل حقانیت خود در آن سال ها جلوه می دهند! هر کس در هرجا و مسئولیتی می بایست در مقابل اقدامات خود پاسخگو باشد، و این اصلی است که اصلاح طلبان نباید فراموش کنند و حلقه انحرافی را برای فرار از پاسخگویی خود بهانه قرار دهند.
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۶۱۹۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پرویز داوودی؛ ۱۸ نکته درباره معاون اولی که از رییس خود برید
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- امروز دوشنبه سوم اردیبهشت 1403 است و از اعلام خبر درگذشت ناگهانی دکتر پرویز داوودی معاون اول رییس جمهوری در دورۀ نخست محمود احمدینژاد (84 تا 88) چهار روز میگذرد.
با این حال غیبت رییس جمهوری سابق هم در مراسم تشییع جنازه و هم ترحیم و هم حتی پرهیز از پیام تسلیت ( تا لحظه نگارش این متن) برای مرد شمارۀ دو دولت اول خود و جایگاه معاون اول رییس جمهوری که بعد از حذف سمت نخستوزیر در قانون اساسی 1368 در نظر گرفته شده اقتضا میکند با درگذشت مرحوم پرویز داوودی با تأمل بیشتر مواجه و به این بهانه برخی نکات را یادآور شویم که البته نخستین آنها بیاعتنایی نصبکننده و مافوق اوست به خاطر اتفاقاتی که بعدتر رخ داد و کافی است یادآور شویم همان روز یک رییس جمهوری سابق دیگر (سید محمد خاتمی) به مراسم ترحیم همسر معاون -و تازه نه معاون اول خود- رفت تا بدانیم کاری که احمدینژاد در حق پرویز داوودی انجام داده نشان میدهد «معجزۀ هزارۀ سوم» واجد چه صفات برجستۀ اخلاقییی و کشف اصولگرایی ایرانی تا چه حد ناب بوده است!
احمدی نژاد در سال ۹۳ در مراسم ترحیم پدر او شرکت کرد اما ۱۰ سال بعد به ختم خودش نرفت!
عنوان «معاون اول رییس جمهوری» هر چند تازه است ولی بعد از حذف نخستوزیر -که در تاریخ ایران با عنوان رییس الوزرا و صدراعظم قدمت بسیار دارد - تدبیری بود تا اعضای شورای بازنگری قانون اساسی به کار بستند زیرا بدون نخستوزیر هم اداره جلسات دولت در غیاب رییس جمهوری دچار مشکل میشد هم استقبال رسمی از نخستوزیران خارجی چون رییس جمهوری ایران همتای آنان به لحاظ پروتکلی نیست و از این رو معاون اول رییس جمهوری در نظر گرفته شد که هر چند منزلت و احترام و جایگاه نخستوزیر را دارد اما قدرت او را ندارد و به تعبیر اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهوری در دوران حسن روحانی در طول رییس جمهوری تعریف میشود و اختیار عزل و نصب بدون نظر رییسجمهوری را ندارد بر خلاف نخستوزیر خاصه در دهه ۶۰ که مرد اول اجرایی بود کما اینکه در دوران ریاستجمهوری بنیصدر و آیتالله خامنهای دولتها به نخستوزیران (محمد علی رجایی و میر حسین موسوی) منتسب میشوند. مراد از دولت شهید رجایی هم دولت او در زمان نخستوزیری است نه ریاست جمهوری چون اولا دوران ریاست جمهوری او بسیار کوتاه بود (کمتر از ۴۰ روز: مرداد تا ۸ شهریور ۱۳۶۰) و تازه نخستوزیر دوره او هم دکتر باهنر بود.
به اشتباه اما تصور میشود مراد از دولت رجایی دولت دوران ریاست جمهوری اوست. در حالی که یک سال نخستوزیری زمان ریاست جمهوری بنیصدر مدنظر است و میدانیم سران حزب جمهوری اسلامی او را به اولین رییس جمهوری تحمیل کردند (به خاطر در اختیار داشتن اکثزیت کرسی های مجلس اول).
پرویز داوودی، سومین معاون اول رییس جمهوری به حساب می آمد: بعد از حسن ابراهیم حبیبی ( دو رییس جمهور: هاشمی رفسنجانی و خاتمی) و محمدرضا عارف ( دوره دوم خاتمی). بعد از او هم شاهد سه معاون اول دیگر بودهایم: اسفندیار رحیم مشایی، محمد رضا رحیمی، اسحاق جهانگیری ( دو هر دو دوره حسن روحانی)و محمد رضا مخبر ( معاون اول فعلی در دولت ابراهیم رییسی).
عمر معاون اولی رحیم مشایی البته بسیار کوتاه بود و با توصیه یا نهی رهبری احمدینژاد ناچار شد او را از معاونت اولی کنار بگذارد و محمد رضا رحیمی را جانشین او کرد.
با محاکمه و زندان رحیمی جایگاه معاون اول آسیب دید و اسحاق جهانگیری کوشید آن را ترمیم کند و دفاع جانانه از رییس جمهوری در مناظره ها و انصراف به سود حسن روحانی در خاطره ها مانده است.
پرویز داوودی البته از جنس مردان احمدی نژاد نبود و به سفارش سید محمود هاشمی شاهرودی معاون اول شد و احمدی نژاد میخواست با قبول پیشنهاد رییس قوه قضاییه از نفوذ او به نفع دولت خود استفاده کند. استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی دانش آموخته دانشگاهی در آمریکا بود و در دوران هاشمی شاهرودی معاونت اقتصادی قوه قضاییه را بر عهده داشت و در واقع اولین و آخرین معاون اقتصادی قوه قضاییه چون بعد از او و هاشمی شاهرودی برچیده شد. مرحوم هاشمی شاهرودی علاقه خاصی به امور اقتصادی داشت و این انتصاب را می توان در آن راستا هم دانست.
احمدی نژاد بعد از انتصاب اسفندیار رحیم مشایی به معاون اولی هم آقای داوودی را کنار نگذاشت و به عنوان مشاور عالی و رییس مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری نصب کرد.
۱۸نکته درباره معاون اول و مشخصا پرویز داوودی این بحث را کامل می کند:
۱. این که از ۶۸ به این سو تنها ۷ نفر بر این کرسی نشسته اند و مرد شماره دو دولت به حساب می آید توجه بیشتر به کارنامه پرویز داوودی را توضیح می دهد: حسن حبیبی (۱۲ سال)، محمد رضا عارف (۴ سال)، پرویز داوودی ( ۴ سال)، اسنفدیار رحیم مشایی ( ۵ روز)، محمد رضا رحیمی ( ۴ سال) و محمد رضا مخبر ( از ۱۴۰۰ به این طرف).
۲. پرویز خان بیش از این که یار این محمود (احمدی نژاد) باشد یار آن محمود (هاشمی شاهرودی) بود. چندان که معاون اقتصادی او در دوران قوه قضاییه و بعد از خروج از دولت هم رییس دفتر هاشمی شاهرودی در مجمع تشخیص هر چند شان معاون اول سابق رییس دفتری نیست.
۳. مرحوم داوودی در دولت احمدی نژاد جانشین محمدرضا عارف شد و جالب این که در انتخابات اسفند ۱۳۹۴ که با شور و شوق فراوان انجام و عارف با رای بالا نفر اول تهران شد داوودی هم کاندیدا بود و ناکام ماند. همین نامزدی نشان داد که به رغم چهار سال معاون اولی عنصر عمیق سیاسی نیست و همچنان روی حمایت خاص هاشمی شاهرودی حساب میکرد.
۴. انتصاب او به عنوان مشاور عالی نشان می دهد رابطه او با دولت احمدی نژاد محدود به ۸۴ تا ۸۸ نبوده و تا پایان با او بوده در حالی که وانمود کرد رابطه خود با او را بعد از سال ۹۰ گسسته است.
۵. امضای بیانیه سال ۹۷ مهم ترین دلیل خشم احمدی نژاد از اوست. همان بیانیه که شماری از مردان احمدی نژاد حساب خود را از او جدا کردند و اتفاقا همان باعث شد ابراهیم رییسی برخی از آنها را به کار گیرد. مرحوم داوودی اما ترجیح داد بی عضویت رسمی برای جبهه پایداری برنامه اقتصادی بنویسد.
۶. چندان اهل اظهار نظر سیاسی نبود و به خاطر نوع رفتار و سلوک دکتر حسن حبیبی در ۸ سال ریاست جمهوری هاشمی و ۴ سال خاتمی این سنت جا افتاد که معاون اول نباید زیاد دیده شود. عارف هم این سنت را ادامه داد و داوودی هم در همین مسیر بود. هر چند در سال ۸۸ و در اواخر دوران معاون اولی گفت: ما آقای احمدی نژاد را آسان گیر نیاوردهایم تا به راحتی از دست بدهیم!
۷. در سال ۹۶ و در رقابت روحانی با رییسی از رییسی حمایت کرد و پشت سر رییس سابق خود - احمدی نژاد- که رد صلاحیت شده بود نایستاد.
۸. مردم در سال ۹۲ به روحانی رای دادند. در ۹۴ هم به همفکران او در مجلس. در ۹۶ هم روحانی را ابقا کردند اما لایحه پیوستن ایران به گروه ویژه اقدام مالی یا اف ای تی اف را باید مخالفان روحانی در مجمع تشخیص تصویب می کردند و این مدل دموکراسی در دنیا همتایی ندارد که رییس جمهوری و مجلس تصویب کنند و رقبای شکست خورده در انتخابات وتو کنند. ربط قضیه به مرحوم این است که افایتیاف را مثل کاپیتولاسیون می دانست و موضع محسن رضایی را تقویت می کرد.
۹. همان طور که احمدی نژاد استاندار دولت هاشمی رفسنجانی بود و بر رییسِ رییس خود شورید داوودی هم معاون وزیر اقتصاد در دولت هاشمی رفسنجانی بود اما در مجمع تشخیص مصلحت در جبهه مخالفان رییس مجمع قرار داشت.
۱۰. از جملات ماندگار مرحوم این است که دولت مهرورزی نه تنها مبتلا به فساد نیست بلکه کمترین فساد را تحمل نمی کند. او صندلی خود را اما به محمد رضا رحیمی سپرد ( اگر ۵ روز معاون اولی رحیم مشایی از ۲۷ تیر تا ۲ مردا ۸۸ را نادیده بگیریم) که به اتهام فساد بازداشت و زندانی شد.
۱۱. در دورانی که رییس بنیاد ملی نخبگان بود به خاطر اشتغالات دیگر اداره بنیاد را به زلفی گل سپرد و همین سابقه موجب شد در دولت رییسی وزیر علوم شود و از این حیث وزیر فعلی علوم وام دار مرحوم است.
۱۲. با این که چهره ای تکنوکرات بود اما دوست داشت حرف های خاص مذهبی بر زبان آورد. از جمله در ۱۴ تیر ۱۳۸۶ گفت: الگوی ما سیاست های اهل بیت است و فاطمه زهرا. در حالی که در طول ۲۵۰ سال امامت ۱۲ امام شیعه تا قبل از غیبت تنها در سه دوره کوتاه قدرت را در اختیار داشتند. امام علی کمتر از ۵ سال، امام حسن کمتر از یک سال و امام رضا هم دو سال ولیعهدی تشریفاتی. با این نگاه مشخص نبود منظور او چیست. درامور اخلاقی و دینی طبیعی است و ربطی به این دولت و آن دولت ندارد ولی در مقام دولت بیشتر حرفی برای جلب خوشایندها به نظر می رسید زیرا دولت زیر مجموعه نظام است و کلیت نظام از باور به امامت و ولایت شیعه مشروعیت می گیرد و دولت خاص تافته جدا بافته نبود و حتی رییسان جمهوری روحانی چنین مدعای نداشتند.
۱۳. در اول خرداد ۱۳۸۶ به گونهای به استقبال تحریمها رفت که از یک استاد اقتصاد بعید بود.
۱۴. در اردیبهشت ۸۸ و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در سفر به تانزانیا ۶۰ نفر را با خود برد. یک هیات ۶۰ نفری برای سفر به کشوری چون تانزانیا این گونه توجیه شد که چون رییس جمهوری درگیر انتخابات شده و خود نمی تواند به سفر برود معاون اول به جای او رفته در حالی که معمولا رییس جمهور میرود و معاون اول می ماند. در دولت روحانی و دولت فعلی هم این گونه است.
۱۵. در ۱۴ تیر ۱۳۸۶ لوح تقدیری به مادر سید حسن نصرالله تقدیم کرد. از تاسف های مرحوم داوودی این بود که احمدینژاد از تکریم و تجلیل مادر سید حسن نصرالله شیعه و روحانی به تسلیت به مادر هوگو چاوز در اسفند ۹۱ رسیده که به اعتقاد احمدینژاد با عیسی مسیح بازمی گردد!
۱۶. احمدی نژاد از او در احکام انتصاب با این صفات یاد کرده بود: اندیشمند، متعهد، دل سوز، فداکار.... همه این توصیفات را به خاطر امضای بیانیه در سال ۹۷ نادیده انگاشت و به مرگ او هم توجه نکرد.
۱۷. برخی معتقدند بیتوجهی احمدینژاد به نظر معاون اول برای معرفی حسین صمصامی به عنوان وزیر اقتصاد هم به اختلافات او با پرویز داوودی دامن زد. احمدینژاد تحت تاثیر ایده سید شمسالدین حسینی برای یارانه نقدی که تلفیقی از طرح ۵۰ هزار تومانی مهدی کروبی در سال ۸۴ و جمشید پژویان اقتصاددان برای حذف یارانه غیر مستقیم بود به جای «صمامی مزرعه آخوند» سید شمس الدین حسینی را برای وزارت اقتصاد در نظر گرفت و یارانه نقدی را به اجرا گذاشت.
۱۸. در حالی که از مرحوم به عنوان تئوریسین جبهه پایداری یاد میشود اما به احتمال زیاد رابطه تشکیلاتی نداشتند و بیشتر از تخصص خود استفاده کرده و برای آنها برنامه اقتصادی نوشته هر چند کاش در حیات از او میپرسیدند آنچه در دولت رییسی و مجلس انقلابی شاهدیم با آن برنامه انطباق دارد و اصلا وضعیت فعلی حاصل برنامه است یا بیبرنامگی؟ به بیان روشنتر کو برنامه؟کدام برنامه؟