نگاهی به زندگی حضرت سکینه (س)
تاریخ انتشار: ۴ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۷۸۸۹۳۰
حضرت سکینه (س) دختر امام حسین (ع) است که در واقعه عاشورا حضور داشت و سپس همراه با کاروان اسرا به شام برده شد و در پنجم ربیعالاول سال 117 هجری قمری در مدینه درگذشت، که به همین مناسبت، در ادامه این مطلب، گوشههایی از زندگی این بانوی گرانقدر را بخوانید.
ولادت، نسب، لقب
سکینه بنت الحسین بن علی بن ابی طالب(ع) از دختران امام حسین(ع) است که از بانویی به نام رباب دختر امرؤ القیس متولد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نام ایشان آمنه، و به نقلی امینه و به نقل دیگر امیمه بود که مادرش به سبب سکون و آرامش و وقاری که داشت او را سکینه لقب داده بود.
مادر حضرت سکینه (س)
رباب، همسر گرانقدر امام حسین (ع)، مادر عبدالله و سکینه و از زنان شایسته و نامدار تاریخ اسلام است. وی بانویی فاضله و محدّثه بود که همراه امام حسین (ع) و فرزندانش در کربلا حضور داشت، و شاهد شهادت همسر و طفل شیرخوارهاش بوده و رنج و مشقّات سفر کربلا را تحمّل نموده است. او وظیفه سنگین خویش را آن طور که مورد رضایت خدا و فرزند پیامبر بود، انجام داد و پس از آن، به عنوان اسیر همراه دیگر زنان و دختران کاروان حسینی به کوفه و شام برده شد و در نهایت، به مدینه آمد و در آنجا اقامت گزید. رباب که از بهترین زنان عصر خویش بود، نزد امام حسین (ع) منزلتی عظیم داشت و شدّت علاقه امام به وی، به قدری بود که حضرت فرمود: «من خانه ای را که سکینه و رباب در آن ساکنند، دوست دارم؛ علاقه مند به ایشان هستم و مال خود را برایشان خرج می کنم.»
رباب به امام حسین علیه السلام بسیار وفادار بود و در حمایت و تبعیت از آن حضرت، زندگی کرد و پس از شهادت جانگدازش همراه دخترش سکینه، خیمه عزا برپا نمود و به اقامه عزای آن امام همام پرداخت. امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: «هنگامی که امام حسین علیه السلام شهید شد، همسر آن حضرت، رباب، برایش مجلس سوگواری برپا نمود و همراه زنان و خدمتگزارانش چنان گریه کرد که اشک چشمانش خشک گردید.» غم و اندوه فقدان امام سبب شده تا رباب یک سال پس از واقعه عاشورا از دنیا برود.
عبدالله (ع) برادر حضرت سکینه (س)
عبدالله فرزند دیگر رباب و برادر سکینه (س) است. امام وقتی یاران و افرادی از خانوادهاش به شهادت رسیدند، تنها ماند و دیگر امیدی به یاری کسی نداشت، بنابراین برای خداحافظی به جانب خیمه ها آمد و اهل و عیالش را به صبر دعوت نمود و از آنها خواست تا قضا و قدر الهی را بپذیرند و از اطاعت پروردگار دل خوش باشند. سپس حضرت زینب (س) عبدالله را نزد امام (ع) آورد. آن حضرت فرزندش را به آغوش گرفت و گونه هایش را بوسید. هنوز وداع امام به پایان نرسیده بود که ملعونی از لشکر دشمن، گلوی عبدالله را نشانه گرفت و با تیر جفا پیکرش را به خون آغشته کرد. امام که از جسارت دشمن و شهادت مظلومانه آن طفل دل آزرده شده بود، مشتش را از خون گلوی او پر نمود و به طرف آسمان پاشید و فرمود: «خداوندا! این مصیبت بر من آسان است، چون که در معرض دید تو است.»
ازدواج
نقل شده که سکینه با پسر عموی خود عبدالله بن حسن ازدواج کرد؛ ولی شیخ مفید و بعضی تاریخ نگاران عبدالله بن حسن را در زمان حضورش در کربلا در سنی که به حد بلوغ نرسیده توصیف کردهاند. برخی منابع نیز همسر سکینه دختر امام حسین(ع) را ابوبکر(عبدالله) بن حسن بن علی(ع) دانستهاند. گویا ابوبکر کنیه عبدالله بوده است.
با توجه به اینکه بر اساس روایات شیعی، سکینه بعد از ازدواجش با عبدالله بن حسن تا زمان وفات با کسی ازدواج نکرده بود، بی تردید موضوع تعدد ازدواج که برای سکینه نقل کردهاند اسائه ادب دیگری است که دشمنان برای تقرب بین آل علی(ع) و دشمنانشان به اهل بیت(ع) بسته و در راستای تلاش برای رفع عداوت تقلیدی بین آنها و بین مخالفان اهل بیت(ع) صورت گرفته است.
حضرت سکینه (س) در کربلا
اخلاق نیک و خصال پسندیده این بانوی نمونه، وی را در نظر پدر که مربی صالح و کاملی بود، عزیز نمود و چون ستارهای فروزان در آسمان خاندان امام درخشید و همه را شیفته رفتار شایسته خود کرد. امام حسین (ع)م که آگاه به ضمیر انسانها و معیار سنجش اعمال است، سکینه را با زیباترین لقب، یعنی «خیرة النّساء» خواند و با عنایتی خاص مقام و منزلت وی را در مواقف بسیار، بر دیگران آشکار نمود.
دلبستگی و مهر امام نسبت به سکینه، در آخرین خداحافظی از خیمهها، قابل توجه و تأمل است. وقتی آن حضرت نزدیک خیمهها رسید، فرمود: «ای زینب! ای امکلثوم! ای سکینه! علیکن منی السلام» چون اهل بیت صدایش را شنیدند، برای وداع گرداگرد امام حلقه زدند. علاقه فراوان سکینه به پدر، عنان اختیار را از کفش ربود، دستهایش را بر سر فرود آورد و گفت: «پدرجان! آیا تن به مرگ دادهای که این گونه خداحافظی میکنی؟ ما، بعد از تو به چه کسی پناهنده شویم؟»، سخنان عاطفه برانگیز دختر، بر قلب پدر سنگین آمد و از بیتابی فرزندش گریست و فرمود: «ای نور دیدهام! چگونه تسلیم مرگ نشود کسی که یار و یاوری ندارد؟».
صحبت های امام برای سکینه که بوی فراق و تنهایی میداد، او را از جمع حاضر جدا کرد و در حالی که آرامآرام میگریست، به گوشه خیمه رفت! شاید قصدش این بود که قلب پدر را بیش از این غصهدار نکند. امام حسین (ع) با مشاهده این وضع از اسب فرود آمد و سکینه را نزد خویش خواند و او را به سینه چسباند و اشکهایش را پاک نمود و فرمود: «ای سکینه! بدان که بعد از من گریه زیادی در پیش خواهی داشت؛ اما تا هنگامی که جان در بدن دارم، با این اشکِ جانگدازت، دلم را آتش نزن! آن زمان که کشته شدم، تو که بهترین زنان هستی، سزاوارترین فرد به گریستن بر منی!» لفظ جمع در این جا، بیانگر این است که سکینه جزء بانوانی است که دلیلی واضح بر بالابودن مقامشان وجود دارد، مانند حضرت فاطمه زهرا (ع) و زینب (س).
زمانی که دشمن، او و دیگر زنان را به قتلگاه برد تا از کنار کشتگان عبور دهد، او ناگهان بر پیکر خونین پدر افتاد و او را به آغوش گرفت و طوری گریست که دوست و دشمن گریان شدند. عمر بن سعد فرمان داد با زور و تهدید دختر امام حسین (ع) را از بدن پدر جدا نموده و همراه بقیه مصیبت دیدگان به اسارت برند. سکینه میگوید: «وقتی پیکر پدرم را در آغوش گرفتم، از حلقوم بریدهاش این ندا را شنیدم که میگفت: «شیعتی ما ان شربتم ماء عذبٍ فاذکرونی او سمعتم بغریبٍ او شهیدٍ فاندبونی»؛ «شیعیان من! هر زمان که آب گوارایی نوشیدید، مرا به یاد آورید و اگر سرگذشت غریب و شهیدی را شنیدید، بر من بگریید!».
اسارت
پس از واقعه عاشورا، سکینه و دیگر بانوان به اسارت دشمن در آمده و همراه با کاروان اسرا به کوفه و شام برده شدند. در توصیف چگونگی ورود اسرای اهل بیت(ع) به شام از یکی از اصحاب پیامبر اکرم(ص) به نام سهل بن سعد ساعدی روایت شده که روز ورود اسرا به شام مردی را دیدم که سری بر نیزه داشت که سیمایش بسیار شبیه سیمای رسول خدا(ص) بود و از پی آن دختری را دیدم که بر شتری برهنه و بیمحمل سوار بود. خود را شتابان به او رساندم و گفتم: «دخترم شما کیستی؟» گفت: «سکینه دختر حسین(ع)» گفتم: «آیا از من کاری ساخته است؟ من سهل بن سعد هستم که جدت را دیده و سخن او را شنیدهام» گفت: «ای سهل اگر برای تو ممکن است بگو تا این سرها را از اطراف ما دور کنند تا مردم به تماشای این سرها مشغول شده کمتر به حرم رسول خدا(ص) نگاه کنند.»، سهل ساعدی چهل دینار زر سرخ، به نیزهدار داد تا سر امام را از زنان اهل حرم دور کند.
در چگونگی ورود اسرا بر یزید بن معاویه نیز از امام محمد باقر (ع) روایت شده که اسرای اهل بیت(ع) را با صورتهای باز و در روز بر یزید وارد کردند. اهل شام با دیدن آنها به یکدیگر میگفتند ما هیچ اسیری را زیباتر از این اسرا ندیدهایم. اینان کیستند؟ در این هنگام عمهام سکینه با صدای بلند فرمود: «نحن سبایا آل محمد(ص)؛ ما اسیران آل محمدیم.»
[نگاهی به زندگی حضرت سکینه (س) دختر امام حسین (ع)]
خواب سکینه در دمشق
در برخی از منابع خوابی از حضرت سکینه در دمشق نقل شده است. به گفته ابن نما حلی، او خواب دیده بود که پیامبر اسلام، حضرت آدم، حضرت ابراهیم، حضرت موسی و حضرت عیسی برای زیارت امام حسین به کربلا میروند در حالی که پیامبر اسلام محاسنش را به دست گرفته و گاهی به زمین میافتاد و گاهی از زمین بلند میشد. همچنین حضرت فاطمه، حوا، آسیه، مریم و خدیجه نیز آمده بودند در حالی که حضرت زهرا دست بر سر گذاشته بود و گاهی به زمین میافتاد و گاهی برمیخیرد. او خود را به حضرت زهرا رساند و شروع کرد به گریه کردن حضرت زهرا به او گفت. سکینه جان بس است که نالهات جگرم را آتش زد و بندهای قلبم را قطع کرد. این پیراهن آغتشه به خون پدرت حسین است که از آن را خود جدا نمیکنم تا خدا را ملاقات کنم.
بازگشت به مدینه
پس از پایان اسارت سکینه نیز به همراه کاروان اسرا به مدینه بازگشت، اما از چند و چون زندگانی او در مدینه تا وفات ایشان در منابع خبر موثق و مورد اطمینان چندانی در دست نیست. شاید بتوان گفتگوی سکینه با دختر عثمان را از معدود خبرهای مورد اعتماد در این دوره دانست.
نقل شده که سکینه روزی با دختر عثمان در مجلسی حاضر بود، دختر عثمان برای فخرفروشی گفت: «أنا بنتُ الشهید: من دختر شهید هستم» سکینه جوابش را نداد تا زمانی که صدای اذان برخاست، همین که مؤذن گفت: «أشهدُ أنّ محمداً رسول الله(ص)» سکینه گفت: «این پدر من است یا پدر تو؟» دختر عثمان شرمسار شد و گفت: «دیگر به شما فخر نخواهم فروخت».
وفات
در چگونگی و محل وفات سکینه اختلاف شده است. بنا بر نقل بسیاری از منابع و مآخذ وفات ایشان در روز پنجم ربیع الاول سال ۱۱۷ هجری قمری در زمان امارت خالد بن عبدالله بن حارث و به نقلی خالد بن عبدالملک در مدینه اتفاق افتاده است. بنا بر نقل منابع اهل سنت، خالد بن عبدالله بر او نماز خواند و او را در قبرستان بقیع به خاک سپردند.
محل دفن
بعضی بر این باورند که حرم حضرت سکینه (س) در کشور سوریه شهر شام(دمشق) است، مرحوم علامه سید محسن امین عالم بزرگ شیعه، بر این باور بودند که حرم سکینه ای که در دمشق است، هیچ ارتباطی به حضرت سکینه(س) دختر امام حسین(ع) ندارد و تنها تشابه اسمی میان این دو، شبه ی دفن دختر امام حسین(ع) در شام را به وجود آورده است. این حرم مربوط به سکینه دختر یکی از ملوک شام است، زیرا بر صندوقی که بر قبر نهادهاند به خط کوفی مشجر عنوان سکینه لقب الملک نوشته شده است. مرحوم حاج شیخ عباس قمی نیز نظر مرحوم سید محسن امینی را تصدیق نموده است.
بنابر این آن گونه که مورخان نوشتهاند، حضرت سکینه(س) در مدینه مقیم بوده و در آنجا رحلت نموده است.
منبع: افکارنيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۸۸۹۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاهی به آسیبهای نوپدید فضای مجازی
بسیاری از افرادی که به اینترنت اعتیاد دارند هرگز آن را نمیپذیرند، زیرا برای آنها اینترنت جزئی از زندگی محسوب میشود ولی با وجود این روانشناسان بر این باورند که فرد معتاد به اینترنت دارای نشانههایی است که میتوان از این طریق به وابستگی فرد به اینترنت پی ببرد.
خبرگزاری ایمنا؛ فرزانه دهقانی، دکترای ارتباطات و رسانه در یادداشتی با موضوع آسیبهای نوپدید فضای مجازی نوشت:
«گسترش جامعه اطلاعاتی و ارتباطی و نیز شکل شکلگیری جهان مجازی در کنار جهان واقعی فرایند زندگی را دستخوش تغییرات زیادی کرده است؛ افزایش تصاعدی ضریب نفوذ اینترنت در ایران و تأثیر استفاده بیش از حد بروی خانوادهها، چنانچه بهصورت برنامه، برنامهریزی و مدیریت نشده در این فضا قرار گیرند خانواده و جامعه را نیز دچار مشکل خواهند کرد، اما قسمت مهم این پژوهش مؤلفه اعتیاد مدرن و آسیبهای نوپدید که بهعنوان عنصر اساسی و اصلی است، در واقع استفاده بیش از حد و بیمار گونه از اینترنت که باعث دور شدن فرد از دوستان و خانواده خانوادهاش شود و اختلالات رفتاری یا شخصیتی را در وی ایجاد کند، اعتیاد به اینترنت یا شبکههای اجتماعی نامیده میشود، این اعتیاد که سرآمد همه اعتیادهای رفتاری است رشد روزافزونی پیدا کرده و عوارض ناگواری به همراه دارد. اعتیاد به اینترنت نیز با علائمی همراه است: همچون اضطراب، افسردگی، کج خلقی، بی قراری، تفکرهای وسواسی، کناره کنارهگیری، اختلالات عاطفی و از هم گسیختگی روابط اجتماعی (علوی و جنتی فرد ،۱۳۹۰، ص .۲۲؛ سهراب زاده ،۱۳۸۹).
استفاده از اینترنت علاوه بر اینکه مزایای تأثیرگذار متعددی بر جوامع دارد ولی از سوی دیگر اثرات منفی از جمله اطلاع رسانی جهتدار و غیر منصفانه، نادیده گرفتن هویت ملی و دینی جوامع مختلف، تخریب باورهای اخلاقی، فرهنگی، آداب و سنن پیشرو و شبهه افکنی و تردید پردازیهای کاذب، تزلزل بنیان خانواده، پوچی گرایی، القای ناهنجاریهای انسانی، تضییع نیرو و استعدادهای انسانی، مشکلات جسمانی و… از جمله جنبههای منفی این شبکههای ارتباطی جدید است (علوی وجنتی فرد ،۱۳۹۰).
گسترش فضای مجازی و استفاده بیش از حد در حوزه فردی شامل تغییرات سبک زندگی به منظور گذراندن زمان بیشتر در شبکه و کاهش کلی فعالیتهای بدنی و بیتوجهی به سلامت فردی در نتیجه فعالیت اینترنتی، اجتناب از فعالیتهای مهم زندگی، کمبود خواب و یا تغییر الگوهای خواب برای گذراندن زمان بیشتری در شبکه، کاهش معاشرت و در نتیجه ازدست دادن دوستان، غفلت از خانواده و دوستان، بیتوجهی به مسئولیتهای شغلی و شخصی، خشونت بیش از حد، پرخاشگری، تغییر عادتهای رفتاری، بی توجهی به نظافت شخصی و… در حوزه رابطه فرزندان و والدین نیز تغییراتی به وجود آورده است که از جمله آن به کاهش نقش خانواده به عنوان مرجع، کاهش ارتباط والدین با فرزند، شکاف نسلی به دلیل رشد تکنولوژی، از بین رفتن حریم بین فرزندان و والدین و ایستادن در برابر یکی از والدین یا هر دو را میتوان نام برد. در بحث ازدواجها نیز مسائلی چون ناپایداری ازدواجها، تغییر الگوی همسرگزینی، نداشتن مهارتهایی برای ازدواج ناتوانی والدین برای آموزش به فرزندان، افزایش روابط دختر و پسر در زمان نامزدی بدون عقد، تمایل به دریافت مهریههای سنگین، بالا رفتن سن ازدواج و افزایش تنوعطلبی جنسی مردان و … را میتوان اشاره کرد (جعفری و دیگران ،۱۳۹۱؛ منایز ،۲۰۱۵)
بسیاری از افرادی که به اینترنت اعتیاد دارند هرگز آن را نمیپذیرند، زیرا برای آنها اینترنت جزئی از زندگی محسوب میشود ولی با وجود این روانشناسان از جمله سامسون و کین بر این باورند که فرد معتاد به اینترنت دارای نشانههایی است که میتوان از این طریق به وابستگی فرد به اینترنت پی ببرد، هرچند که این نشانهها به تنهایی نمیتوانند معیار مستقل و کاملی برای اعتیاد مجازی به شمار آیند، انجمن روانپزشکان آمریکا (APA ) معیارهایی را مشخص کرده است که فرد باید حداقل ۳ مورد از این معیارها را حداقل به مدت ۱۲ ماه داشته باشد:
۱- زمان پرداختن به امور شخصی خود را صرف شبکههای اجتماعی میکند؛ از جمله ساعات ضروری برای خواب را در این فضاها سپری میکند.
۲- تغییر عادت رفتاری؛ استفاده از اینترنت باعث میشود که شخص از سایر فعالیتهایی که قبلاً برای او لذت بخش بوده، دست بکشد.
۳- زمانی که باید تکالیف درسی یا کاری انجام دهد، در اینترنت سپری میکند. (رابرتس ،۱۳۹۲)
۴- چنانچه ارتباط با شبکههای اجتماعی به دلیلی قطع شود، احساس افسردگی، بی قراری و بدخلقی میکند.
۵-خستهتر و کج خلق تر از زمانی است که اینترنت جزئی از زندگی وی نبود . دامنه تنشهای عصبی او بالاتر است و از سردردهای عصبی رنج میبرد .
۶- بیش از حد خشونت نشان میدهد و پرخاشگری و قانون شکنی میکند.
۷-در زمان دل مشغولیهای فکری و ذهنی، ساعات متمادی را صرف چک کردن شبکههای اجتماعی میگذرانند .
۸- هنگامی که فرد دسترسی به شبکههای اجتماعی ندارد دائم به استفاده مجدد از آن فکر میکند و ذهن خود را مشغول نوع فعالیتهای موردنظر میکند.
۹- روزی چند بار و بهطور مرتب شبکههای اجتماعی و گروهها و کانالهای خود رابررسی میکند.
۱۰-در حین اتصال به شبکههای اجتماعی ، زمان خود را از دست میدهد و متوجه گذشت زمان نیست.
۱۱- زمان بسیار کوتاهی برای وعدههای غذایی صرف میکند و به علت از بین رفتن وعدههای غذایی کمبود وزن پیدا میکند. (امیدوار و صارمی ،۱۳۸۱)
۱۲- هنگام استفاده از شبکههای اجتماعی احساسی آمیخته به خوشنودی و گناه میکند
۱۳- ترجیح میدهد به اینترنت وصل شود تا اینکه با دوستان یا خانواده باشد. و به عبارتی دیگر به دوستان خانواده و کلیه مسئولیتهای خود پشت پا میزند.
۱۴- روابط جدیدی با افرادی که هنگام ورود به شبکههای اجتماعی با آنها آشنا شده، تشکیل میدهد و بیشتر مایل است با آنها ارتباط برقرارکند .
۱۵- کمتر از خانه بیرون میرود و فعالیتهای اجتماعی او کاهش چشمگیری پیدا میکند.
۱۶- راجع به اینکه چه مدت برخط بوده است یا در مورد میزان ساعات صرف شده در فضای شبکههای اجتماعی به خانواده، والدین، همسر و یا رئیس خود دروغ میگوید .
۱۷- دیگران از او به علت صرف زمان طولانی در اینترنت ناراحت هستند و مرتب از او گله میکنند.
۱۸- در موقعی تنهایی و خلوت و زمانی که کسی در خانه نیست، به سراغ فضا میرود.
۱۹- از محدودیتهای زمانی که برای وی به منظور استفاده از اینترنت تعیین شده است، سرپیچی میکند.
۲۰- تمام تلاشها برای محدود ساختن ساعات استفاده از اینترنت بی نتیجه مانده است. (جعفری و دیگران ،۱۳۹۱)
مخاطب ایرانی با رسانههای مدرن از قبیل اینترنت و تلفن همراه که مجهز به امکانات پیامک و بلوتوث است نیز مواجه است، سبد فرهنگی خانواده ایرانی دچار تغییرات فراوانی شده است که همگی به نوعی مروج سبک زندگی مدرن است که خاستگاه این نوع سبک زندگی تمدن غربی است و ترویج این شیوه از زندگی، لاجرم تمام مؤلفههای معرفتی تمدن غرب را شایع میسازد و موجب میشود بیسامانی در مسائل فرهنگی و اجتماعی در کشور افزایش یابد؛ در این خصوص مدیران و برنامه ریزان و سیاست گذاران اجرایی و کاربردی، لازم است که در راستای کاهش مشکلات ناشی از استفاده شبکههای اجتماعی با برگزاری دورهها، جلسات کارگاهی، بازدیدهای علمی و آموزشی و تصویب سیاستها، نظامهای کنترل کیفی و فنی برنامهریزیهایی انجام دهند.»
کد خبر 748386