پسلرزههای یک زلزله
تاریخ انتشار: ۴ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۷۹۲۳۰۵
اجتماع > اجتماعی - نفیسه مجیدی زاده:
هفته گذشته پسلرزههایی، شبکههای اجتماعی را لرزاند و خبرهای غیررسمی زلزله غرب کشور که بیوقفه در فضای مجازی منتشر شد، در لحظاتی مرز باورها را بههم ریخت و گاهی هم پرشور و هیجان، محلی برای جمعآوری کمکهای میلیونی و میلیاردی هموطنان ما شد.
در زلزله كرمانشاه تعداد شهروند خبرنگاران با تعداد گوشيهاي هوشمند در ايران برابر بود و همين مسئله باعث شد موج جديدي از اطلاعرساني و البته شايعه در فضاي مجازي به راه بيفتد؛فضايي كه قبلا تجربهاش كرده بوديم، اين بار در قوارهاي بزرگتر خودنمايي كرد و قدرتش را به رخ كشيد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
1- يك صبح از خواب بيدار ميشوي، در يك گروه خانوادگي تلگرام، پيامي صوتي را ميشنوي كه انگار فقط براي تو ضبط شده است. كسي كه صدا را فوروارد كرده در پيام كوتاه ديگري توضيح ميدهد كه اين پيام را دوستانش كه فعاليتهاي خيريهاي دارند ارسال كردهاند. در اين پيام فردي آدرسي ميدهد و از ما ميخواهد براي همراهان آسيبديدگان زلزله، غذاي گرم ببريم. ما هم كه نتوانستهايم براي كمك راهي مناطق زلزلهزده شويم و در ترافيك ورودي شهرهاي غربي كشور از اين همه انساندوستي بهخودمان بباليم، غذايي گرم تهيه ميكنيم و به همان آدرس ميبريم. غافل از اينكه اين پيام به سرعت نور در حال پخششدن است و افراد شبيه ما در شهر بسيارند.
همان شب پيامي منتشر ميشود و تقاضا ميكند كه ديگر براي اين مركز غذا نبريد! در اين پيام كه يك ناشرهم آن را امضا كرده، آمده: «متأسفانه مديريت رفتارهاي نيك ما در غياب برنامهريزيهاي مناسب و بهموقع مديران، بهدست تلگرام و اين پيامهاي دلسوزانه اما هيجاني و دردسرساز! افتاده و اين اتلاف منابع ملي را در پي دارد.» جايي ديگر اطلاعيهاي ميخواني كه برايت غيرقابل باور است، از قرار معلوم در فضاي مجازي خبرهايي در رابطه با سگهاي تيدا و زندهيابي آنها منتشر شده و نتيجه اين است كه در همان روزهاي نخست پس از زلزله، سازمان هلالاحمر در بيانيهاي اعلام ميكند: تيدا يك سگ جعلي است.
فقط سگهاي هلالاحمر ميتوانند زندهيابي كنند. مردم سگهاي خود را به مناطق زلزلهزده نياورند. اين مناطق جاي سلفيگرفتن با سگ شخصي نيست! دكتر احمد میرعابدینی، پژوهشگر و مدرس ارتباطات، معتقد است كه ريشه اصلي اين مسئله در ناآشنايي با حرفه اي گرايي و آموزش روزنامه نگاري است. او میگوید:« خبرنگار-شهروند با خبرنگار حرفهای تفاوت دارد. خبرنگار آموزش ندیده به احتمال، بيشتر و ناآگاهانه تر، شایعه میسازد فرق خبر درست و نادرست را نمیداند فرق تبلیغهای سیاسی و اقتصادی را نمیداند و ریشه مشکلات از اینجاست. علت انتشار شایعه در فضای مجازی این است که کاربر آن، روزنامهنگاری بلد نیست منبع خبر موثق و غیر موثق را نمیداند، خبر سیاه و سفید و خاکستری را نمیداند، اعتبار منبع را نمیداند و هرچیزی دستش میرسد ممكن است براي ديگري انتقال دهد و همه کسانی که با تلگرام و شبکههای اجتماعی کار میکنند به نوعی با این مشکلات درگیر هستند.»
او با اشاره به این که باید فرهنگسازی کرد میگوید:« فرهنگسازی دو نوع است یک فرهنگسازی داریم که رویکرد عام دارد و با آن میشود هر جور فرهنگی را آموزش و درباره آن آگاهی داد و روشنگری کرد مثل آموزشهای اجتماعی و شهری و حتي آموزش ارتباطي، رسانه اي و اطلاعاتي. یک فرهنگسازی خاص هم داریم با رویکرد حرفهایگرایی و راه این فرهنگسازی خاص، حرمت گذاشتن و اعتماد کردن به آموزش روزنامه نگاري و روزنامه نگاران و کسانی است که در این زمینه کار میکنند.»ميرعابديني همچنين در رابطه با عملكرد مثبت شبكه هاي اجتماعي در زلزله اخير ميگويد: شبکه های خبری و اطلاع رسانی مجازی و غیر رسمی پوشش و فراگیری وسیع تر و عمیقتری نسبت به رسانه های رسمی، ازجمله صدا و سیما دارند . این شبکه ها ، حتی به شکل غیرحرفه ای و در قالب خبرنگاران«شهروندی» ،می توانند مردم، نهاد ها و رسانه های مختلف را برای شناخت دقیق تر بحران، پیگیری مشکلات ، کمک رسانی و چاره جویی و برنامه ریزی های بعدی، باخبرکرده ، آنها را هدایت كنند و به میدان مشکلات بکشانند. این شبکه ها ، به عنوان نمایندگان همه وقت و همه جا حاضر و ناظر و نماینده مردم درصحنه، حضور فعال، موثر وحیاتی دارند.
2- شهروند خبرنگار عنوان جالبي است براي فعالان شبكههاي مجازي. اين روزها همه خبرنگار شدهاند؛ يك عده مكتوب مينويسند، يك عده خبر تصويري ميگيرند و بقيه عكس! شرح عكسش را هم هر كسي هر طوري بخواهد مينويسد، عدهاي هم هستند كه فقط فوروارد ميكنند عكس زلزله اسكندريه، فيلمي از زلزله تركيه، عكسي از زلزله پاكستان و... همه را با عنوان فاجعه در كرمانشاه به اشتراك ميگذارند. چطور اين اتفاق افتاده است؟
عزيزالله تاجيكي اسماعيلي، عضو هيأت علمي دانشگاه خوارزمي و روانشناس اجتماعي ميگويد: «عملكرد شبكههاي مجازي را بايد در فضاي انتشار اطلاعات در كل جامعه بررسي كرد. شبكههاي اجتماعي به نوعي فرصتي براي حرفزدن هستند. وقتي اتفاقي ميافتد، در فضاي سنتي آدمها درباره آن اتفاق اگر اشباع اطلاعاتي بشوند، اعتماد ميكنند و همان اخبار دست بهدست ميشود و ديگر چيزي به نام شايعه يا نشر اكاذيب نداريم اما اگر به اين اخبار اعتماد نداشته باشيد و شما را اشباع نكنند ميرويد به سمت پچپچ كردن و شايعات نادرست.
به ما ميگويند اخبار رسمي را از تلويزيون بگيريد اما رسانه رسمي هم دست جريان خاصي است. چون در آرايش سياسي ايران يك قطببندي داريم كه رسانههايشان مختلف است. در انتخابات رياستجمهوري هم بررسيهاي پايگاههاي نظرسنجي نشان ميداد كه رجوع مردم به كانالها و شبكههاي مجازي بيشتر از تلويزيون است. مردم خيلي به اخبار رسمي كاري نداشتند و حتي در انتخابات شوراهاي شهر و روستا خيلي به تبليغات در و ديوار توجهي نداشتند و هراتفاقي ميافتاد در شبكههاي مجازي بود.
شبكههاي مجازي با ابزارهاي مختلف خود مثل يوتيوب، فيسبوك ، اينستا و تلگرام بهصورت قدرتمند فعاليت ميكنند و اين بستري است در تقابلهاي سياسي. حالا در اين بستر اتفاقي مثل زلزله افتاده است. در اين شبكهها هر نوع فعاليتي ميشود از اعلام شماره حسابهاي مختلف گرفته تا... تسويه حساب سياسي و به اين ترتيب مقابله ميكنند با رسانه رسمي».
او ادامه ميدهد: «وقتي ذهنها از اطلاعات موجود قانع نشوند يا ذهن بيمار است يا اطلاعات ناقص است؛ در هر دو حالت ذهن قانع نشده است و وقتي ذهن قانع نشود اخبار كذب جايش را ميگيرد. اين اخبار كذب هم رنامهريزي شده ميآيد سياهنمايي كرده و نقاط منفي را آگرانديسمان ميكند.
جامعه و در فضاي سياسي داريم. مثل گلوي متورمي كه ميخواهد ترشي هم بخورد. جامعه دچار بههم ريختگي اخلاقي است و عدهاي از مردم پرتوقع، حق به جانب و نااميد، همه مسائل را با يك چوب ميرانند. گفتوگو بين مديران ارشد كشور به اين قضيه كمك ميكند. برخوردهاي بين مديران كشور در فضاي جامعه به ياد مردم ميماند و اين التهابات را در خود نگهميدارد و كمكم جامعه به سمت خشونت و پرخاشگري ميرود و بحث به دعوا و فحاشي در فضاي مجازي تبديل ميشود».
3- البته در اين بين فعالان رسانهاي هم بيكار ننشستند و در همان كانالهاي تلگرامي دست به قلم شدند. معصومه ملك، فعال رسانه و عضو جمعيت هلال احمر در يادداشتي نوشت: «اصطلاح اخبار جعلي داراي سابقهاي ديرينه و ۱۲۵ساله است كه با وجود تكنولوژيهاي امروزي، نشر آن سريعتر انجام ميشود و بحران رواني را در جامعه گسترش ميدهد. در بحران زلزله استان كرمانشاه بازار داغ شايعات در فضاي مجازي باز هم رونق گرفت و برخي را در كمكرساني مردد كرد و موجبات ايجاد بياعتمادي نسبت به برخي نهادهاي كمكرسان را بهوجود آورد، بهطوري كه بعضي از افراد ترجيح دادند خود شخصاً در منطقه آسيبديده حضور پيدا كنند و اين امر اختلالاتي را در برنامه كمكرساني بهوجود آورد و دولت بر آن شد تا به جهت امنيت منطقه از حضور افرادعادي جلوگيري بهعمل آورد. تفكر و برنامهريزي براي امر كمكرساني به زلزلهزدگان از يكسو و جلوگيري از نشر اخبار كذب از سوي ديگر ذهن دستگاههاي كمكرسان را بهخود مشغول كرده است. مردمي كه با سرود همدلي كمكهاي خود را تا ديروز بهدست دستگاهها ميسپردند، حالا مردد بودند كه اين كمكها چه سرانجامي دارد... و همه اينها نتيجه همان شايعات كذب و داغ است.
سواد رسانهاي و مسئوليت فردي ايجاب ميكند تا همگان مانع نشر اين اكاذيب شده و حل بحران را بهدست ارگانهاي امدادي بسپاريم و با اعتمادسازي از بحرانهاي فكري و تشنج در جامعه جلوگيري كنيم و مانع اين امواج دروغين شويم.» او در بخش ديگري از يادداشت خود نوشت:
« پس بياييم در سرودن نواي همدلي با زلزلهزدگان مشاركت كنيم و جلوي نشر مطالب كذب را گرفته و برند سازمانهاي مرجع در كمكرساني را لكهدار نكنيم و با اعتماد كامل كمكهاي خود را با مركزيت اين نهادها ازجمله جمعيت هلال احمر روانه منطقه آسيبديده كنيم».
يك فعال رسانهاي ديگر نيز در يادداشتي كوتاه نوشت: «تلگرام فضايي را ايجاد كرده كه همه مردم با هر ميزان سوادي، ميتوانند با آن عكس و خبر بفرستند و يا فوروارد كنند و همين مسئله هيجانهاي كاذبي بين مردم ايجاد كرده است. قبلا شبكههايي مثل فيسبوك بود اما اين دسترسي آسان و اين گستردگي را نداشت. از سوي ديگر، مردم ما نسبت به فضاي مجازي بيتجربه هستند درحاليكه ورود به فضاي مجازي نياز به آموزش و مهارت دارد مثل زماني كه براي نخستينبار راديو يا تلويزيون و همين موبايل به كشورمان آمد و بايد فرهنگسازي ميشد و نشد! تلگرام هم بهعنوان يك پديده فراگير بدون فرهنگسازي آمد و همهگير شد. آنقدر كه بعضي از مردم ما بهعنوان يك منبع خبري باورش دارند و بدترين خبرها و نكات را فوروارد ميكنند و ميگويند تلگرام گفته! اين را مردم بايد ياد بگيرند بايد كسي ياد بدهد در تلويزيون و در مدارس كه چطور اينترنت و فضاي مجازي را بايد مديريت كرد».
4- در روزهاي گذشته بين عكسها، خبرها و شايعاتي كه بر سر اخلاق آوار شده بود، ميشد نقطههايي از اميد را پيدا كرد و دلخوش بود. در همين كانالهاي تلگرامي چند روزي است كه يادداشتهاي اميدواركنندهاي دست بهدست ميشود . در بعضي از اين يادداشتها ميخوانيم:
- ... در جامعه بحرانزدهمان اما نمونههاي زير نشان داد كه لطافت انساني «قابل باوري» در اعماق ايران و ايراني زنده است:
- كودكي كه به بيمارستاني منتقل شده بود و پدر و مادرش از طريق شبكههاي اجتماعي پيدايش كردند.
- كساني كه تجارب قبليشان را مسئولانه بهاطلاع همه رساندند.
- پزشكاني كه شماره تماسشان را براي ارائه خدمات رايگان به زلزلهزدگان به اشتراك گذاشتند.
- ايده جمعي كه در شبكههاي اجتماعي براي اختصاص نذريهاي 28صفر به زلزلهزدگان شكل گرفت و در مواردي با آدرس مشخص عملي شد.
- نوزادي كه در بيمارستان صحرايي ارتش به دنيا آمد و تصاويرش رويش بذر اميد در همه شبكههاي اجتماعي شد.
- انتشار وسيع خيرخواهانه و عذرجويانه فيلم يك روحاني كه درحال كمكخواهي بود ولي قبلا تصاويرش بهعنوان عكس يادگاري همراه با نقدها و توهينهاي تند منتشر شده بود
و....
و البته فهرستهايي از اين دست بسيار در شبكههاي مجازي به چشم ميخورد و هر كاربر نكتهاي به نكتههاي قبل ميافزايد.
5- اما در پس همين زيباييها، دربعضي از كانالهاي تلگرامي، در برخي حسابهاي شخصي و صفحههاي اينستا يك قاضي، يك سازمان لرزهنگاري، يك تدوينگر قهار و يك فحاش حرفهاي پنهان شدهاند كه قضاوت ميكنند، دروغ ميگويند و در خود انباري از شايعه دارند. دكتر بشيربيگي، جامعهشناس و استاد دانشگاه معتقد است: «اين گواه بداخلاقي است كه در بين بعضي سياستمداران ما وجود دارد. دقيقا اخلاقي كه در بيشتر مناظرههاي انتخاباتي بود و هم را متهم ميكردند الان هم جامعه دچار آن شده است. كاش يك بار هم كه شده متوجه شويم كه چكار كنيم تا چنين فضايي در آينده پيش نيايد! چطور در ژاپن زلزله 7ريشتري ميآيد و مردم سالم هستند و زندگيشان را ميكنند؟ اين نتيجه استفاده بهينه از تكنولوژي و آيندهنگري است. اين امكاناتي است كه بايد براي مناطق مرزي و زلزلهخيز كشورمان درنظر بگيريم. در اين موقعيت به جاي پرداختن به اينكه ما روي گسل قرار داريم، كشورمان زلزلهخيز هست و بايد آيندهنگري داشته باشيم، بحثهايي را مطرح ميكنيم كه بعدا ميشود مفصل درباره آن بحث كرد. بهنظر ميآيد براي حركت رو به جلو بايد برگرديم و همه راههايي كه آمديم را بررسي كنيم».
6- مسابقهاي كه براي ارسال اخبار و پيامهاي زلزله شكل گرفته هنوز به پايان نرسيده است. هنوز خبرهاي غيررسمي تندوتند ارسال ميشوند و تندوتند تكذيب! پيامهايي كه باورها را نشانه ميگيرند و اعتماد را خدشهدار ميكنند. دكتر اسماعيلي با اشاره به حديثي از حضرت علي(ع) با اين عنوان كه در مسير درست از كمي اهلش نترسيد، ميگويد:«اين نكته در جامعه ما مهم است. بايد به مردم ياد بدهيم اگر زندگي مبتني بر اخلاق ميخواهيد اينكه فلان مسئول پايش را كج ميگذارد به ما اجازه نميدهد كه از چارچوب ارزشهاي انساني خارج شويم و پايمان را كج بگذاريم. مديريت اخلاق در جامعه بسيار ضروري است و لازم است آموزشهاي فردي در موارد ريززندگي از خانه گرفته تا عرصههاي اجتماعي را در مدرسه و محيط كار و در هر جايي كه ميشود، آموزش بدهيم. ياد بدهيم ما مسئول هستيم اما مسئوليت فردي يادمان رفته است.و البته يادمان نرود كه حماسههاي بسياري نيز در اين شبكهها نمود پيدا كرد.زيباييهاي حضور گسترده مردم براي همراهي با هموطنان زلزله زده؛حركتهاي جمعي و فردي تاثيرگذاري براي جمعآوري كمكهاي مالي و رساندن آنها به دست هموطنان آسيب ديده تصويرهاي بسيار زيبايي از همدلي و همراهي ملي آفريد.
پينوشت: * براساس خبري كه اسفندماه سال گذشته ايسنا به نقل از محمدجوادآذري جهرمي، معاون وقت وزارت ارتباطات منتشر كرده است سال۹۵ اين تعداد گوشيهاي هوشمند تلفن در ايران به بيش از ۱۰۰ ميليون دستگاه افزايش يافته است.
در همین زمینه: روزنامه یا شبکههای اجتماعی، کدام یک پیروز میشوند؟ وقتی شبکههای اجتماعی قاتل رابطههای انسانی میشوند تلگرام، محبوبترین پیامرسان ایرانیهامنبع: همشهری آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۹۲۳۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
موج واگذاری حیوانات خانگی در شبکههای اجتماعی/پتهای خانگی در فضای مجازی دست به دست میشوند
در روزهای اخیر شبکههای اجتماعی و وبگاههای نیازمندیهای اینترنتی شاهد واگذاریهای رایگان حیوانات خانگی هستند.
سرویس جامعه مشرق - در سالهای اخیر، فرهنگی غیربومی با عنوان نگهداری از حیوانات در خانه رواج پیدا کرده است. پدیدهای که قدمت آن به سالیان گذشته برمیگردد و در ابتدا به بهانه نگهداری از حیوانات آسیبدیده وارد خانهها شد و رفتهرفته به همزیستی با آنها تبدیل شده است. حالا با گذشت چندین سال، کم کم تبعات این همزیستی خودنمایی میکند و صاحبان سگ و گربههای خانگی به دنبال خلاصی از این زبانبستهها هستند. در این گزارش خواهیم پرداخت که چگونه طرفداران پر و پا قرص نگهداری حیوانات در خانه، همدم خانگی خود را همچون کالای دسته دوم در آگهیهای دیوار درج میکنند!
کمتر کسی است که در جامعه امروز این حقیقت را نداند که همزیستی با حیوانات، یک فرهنگی غربی بود که با استفاده از ابزارهای وسیع تبلیغاتی و عناوینی همچون حقوق حیوانات در بطن جوامع مختلف نفوذ کرد. در ایران، ابتدا شبکههای فارسیزبان ماهوارهای بهویژه منوتو، نقش ابزار تبلیغاتی را ایفا کردند و در لابهلای این فعالیتهای تبلیغاتی، گزارههای گمراهکنندهای با عنوان حقوق حیوانات در جامعه نهادینه شد.
دختران و پسران نوجوان با مشاهده فیلمهای خارجی، شیفته این فانتزی و تغییر در زندگی روزمره خود شده بودند، اما بهانه خوبی برای باز کردن پای حیوانات به اتاق خود پیدا نمیکردند. از طرفی این نسل، گرفتار بحران فرزندآوری شد و همدم و همبازی داشت. اینجا بود که حقوق حیوانات مطرح شد و ابتدا به بهانه مددرسانی به سگها و گربههای آسیبدیده و بیپناه، آنها را وارد خانه کردند.
درحالیکه این حیوانات پس از سلامت کامل باید به زیست ذاتی خود یعنی حیات وحش رها میشدند، اما در خانهها ماندگار شدند. وابستگی کودکان و نوجوانان به آنها اوج گرفته بود و حاضر به ترک حیوانات نشدند. از سویی دیگر فیلمهای سینمایی، انیمیشنهای پرطرفدار، بازیهای کامپیوتری و موبایلی جهانباز و تصاویر سلبریتیهای محبوب بینالمللی در شبکههای اجتماعی، همگی در حد توان خود، مروج نگهداری حیوانات خانگی بودند؛ این وضعیت سبب شده بود تا این اقدام نامتعارف از بدو طفولیت و نوجوانی در جامعه عادی شود. به همین خاطر برخی سلبریتیهای داخل کشور هم در این چرخه رقابت گرفتار شدند و برای اینکه از مدهای روز عقب نمانند، حیوانت خانگی را به سبک زندگی خود اضافه کردند و عادیسازی این موضوع را در جامعه تقویت کردند.
همینجا بود که اولین مواد نقض حقوق حیوانات تحقق پیدا کرد. در ابتدا والدین نگران انتقال بیماری از طریق حیوانات به فرزندانشان بودند و خطر حمله آنها بهویژه سگها، جان اهالی خانه را تهدید میکرد. بازار خرید و تربیت حیوانات هم بهقدری رونق گرفته بود که ارزشش را داشت کلینیکهای پزشکی برای خدمترسانی به این بازار راهاندازی شود.
اولین مورد در نقض حقوق حیوانات، عقیمسازی آنها برای جلوگیری از زاد و ولد و فراهم ساختن نگهداری گونههای جانوری وحشی در خانه بود. این زبانبستهها عقیم شدند تا از کودک خردسال تا انسان بالغ و بزرگسال بتواند با او همزیستی و بازی کند. کمکم این بازار گل گرفت و دامپزشکها پا روی وظیفه پزشکی خود گذاشتند و این جانوران را عقیم کردند.
در سالهای اخیر هم کانالهای تلگرامی زیادی با عنوان حمایت از حیوانات تاسیس شد که گروههای مختلفی با عضویت در این کانالها، تنها در یک فقره، مبلغ ۳۰۰میلیون تومان برای عقیمسازی ۴سگ و تامین غذای آنها از علاقهمندان به حمایت از حیوانات دریافت کرده بود.
مجموعه خریداران، فروشندگان و دامپزشکان، گرفتار دام مدگرایی شده بودند و عقیمسازی این حیوانات را در رسانهها و شبکههای اجتماعی توجیه میکردند. عدهای هم که به دنبال درآمدزایی از تربیت و تکثیر این جانوران بودند، با تبلیغات فریبنده مجازی، راه را برای روشنگری و تفهیم این فاجعه بسته بودند.
تبلیغات گسترده شبکههای ماهوارهای و تحلیلگران مجازی که در هر دوره به دنبال خودنمایی و اظهارنظر درباره موضوعات روز بودند، ارزشهای فرهنگی و اسلامی را دچار چالش کرد. کارشناسان محیط زیست از سالهای گذشته درباره افراط در حمایت از حیوانات ولگرد و حیوانات خانگی هشدار میدادند، اما عدهای در ایران تحت تأثیر این تبلیغات، گمان میکردند که این هشدارها ناشی از تفریط در تفکرات مذهبی و اعتقادی است! بدون پژوهش و پذیرفتن استدلالها، باقدرت مقابل هشدارها مقاومت میکردند و همین موضوع سبب شد تا بدون حدومرز برای سگهای ولگرد خوراک تهیه کنند و اکوسیستم جمعیتی آنها در خیابان و نقاط مسکونی دچار اختلال شود.
البته در این زمینه کلاهبرداری هم شد؛ تنها در یک مورد در سال ۱۴۰۱، یک باند ۳نفری از زنان، تنها ۵ تا ۱۰درصد از کمکهای دریافتی را صرف حمایت از سگها در شهر تهران کرده و مابقی کمکها را به جیب زده بودند.
حالا کسانی که تصور میکردند دلسوزانی که مانع غذارسانی به سگهای ولگرد میشدند، در مذهب و اعتقاد افراط میکنند، خود در این ماجرا تفریط کردند و چرخه تولیدمثل سگهای درنده و هار حاشیه شهر و بعضاً داخل شهر را به اوج خود رساندند.
قوه عقل و منطق جای خود را به احساسات داد و تا حدی پیشرفت که گروههای مختلفی برای حمایت از حیوانات البته از نوع ولگرد، تأسیس شد. در ادامه چالش تأمین خوراک سگ هم در فضای مجازی راهاندازی شد. اختلال در اکوسیستم حیوانات و ورود کنترل نشده آنها به حریم زندگی انسانها همانا و افزایش گزارشات حمله به کودکان و رهگذران در خیابان همانا.
همزمان با بحران زیستمحیطی این حیوانات در خارج از خانهها، داخل منازل نیز پدیدههای جدید و نگرانکنندهای ظهور کرد.. همچون دیگر معضلات مدگرایی در جامعه ایران، این موضوع هم دچار افراط شد. رفتهرفته دامپزشکیهای تخصصی، جای خود را به کلینیکهای پزشکی حیوانات دادند و پدیدهای تازه با عنوان عملهای زیبایی حیوانات در جامعه رونق گرفت.
افرادی که زمانی به بهانه حمایت از حیوانات و پناه دادن به جانوران، آنها را در خانه همدم خود کرده بودند، با گذشت زمان کارشان به بریدن گوش و تغییر زاویه صورت این جانوران کشیده شد. این عملهای نازیبا در اغلب کشورها ممنوع و موجب آزار حیوانات اعلام شده است؛ اما به گزارش تجربهگران، همچنان در ایران، برخی کلینیکهای دامپزشکی برای زیبایی نژادهایی مثل پیتبول و دوبرمن، این جراحی را انجام میدهند.
هزینههای اخلاقی و زیستمحیطی همزیستی با حیوانات به کنار، بحران واردات خوراک و وسایل مربوط به نگهداری سگ و گربه نیز به معضلات دیگر اضافه شد.
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در سال ۱۴۰۱ اعلام کرده که فقط در سال ۹۷، ۱۸ میلیارد دلار ارز ۴۲۰۰ تومانی از کشور خارج شده که حدود ۱۴ میلیارد دلار آن نیز غذای سگ و عروسک و دیگر اقلام وارد شده است. یعنی نیمی از ارزهایی که در سال ۹۷ از کشور خارج شده به این موضوع اختصاص پیدا کرده است.
بازار خرید و فروش حیوانات خانگی به شدت اوج میگرفت و حتی در کنار سگ و گربه، گونههای جانوری دیگری هم به ایران وارد شد و برای نگهداری در خانه تربیت شدند. مار، خرگوش، خوکچه هندی، کروکودیل، تمساح و گاندو از قبیل این حیوانات بودند.
این صنعت کنترلنشده، پای بلاگرها را هم به این ماجرا باز کرد. بسیاری از اینفلوئنسرهای شبکههای اجتماعی در تلاش برای بیشتر دیده شدن و جذب فالوور، ایده جدید تحت عنوان آرایش و یا برگزاری مراسم ازدواج حیوانات، یا همان جفتگیری را مطرح کردند. هرچند این رفتارها در فضای مجازی مذمت شد، اما چرخه تبلیغات اینستاگرامی به فعالیت خود ادامه میداد و هر از چندگاهی یک نمونه از این آزارهای علیه حیوانات، وایرال میشود.
اکنون با گذشت سالها، نگهداری این حیوانات با بحران مدیریت مالی خانوادهها روبهرو شده است. همچنین عمر کوتاه این حیوانات نیز مشکلات احساسی و عاطفی متعددی برای کودکان ایجاد کرده و در نهایت آن شور و شوق سابق برای نگهداری پت خانگی از بین رفته است.
در روزهای اخیر شبکههای اجتماعی و وبگاههای نیازمندیهای اینترنتی شاهد واگذاریهای رایگان حیوانات خانگی هستند. خریداران این حیوانات که پیشتر از حق زاد و ولد طبیعی محروم شده و برخی اعضای دیگر بدن خود را برای عمل زیبایی از دست دادهاند، دل صاحبانشان را زده و قصد دارند آنها را حتی بدون مزد و وجه، واگذاری کنند.
گویا این افراد متوجه نیستند که حیوانات آموزشدیده و وابسته، سبزه شب عید نیستند که موقتاً خریداری شوند و هر وقت دلشان بخواهد از خانه بیرون کنند. این جانوران یکبار از دل طبیعت و خانواده خود جدا شده و با خانوادهای جدید و البته مغایر با جنس و خلقت خود انس میگیرند؛ پس از گذشت مدتی به بهانههای مختلف، از دل خانواده دوم خود جدا شده و باید به دنبال همدم سوم بگردند. درواقع این چرخه، دقیقا نقض حقوق حیوانات و زیرپا گذاشتن احساسات و عواطف آنها است که همه این دردسرها فقط به دلیل عقب نماندن از مد روز و فرهنگ غربی است.
برخی هم در کل، شرایط و آموزشهای نگهداری و تربیت این حیوانات را فراهم نکردند و پس از مواجهه با رفتارهای غریزی آنها، تصمیمات اشتباهی نظیر رهاسازی در طبیعت و برخورد فیزیکی با آنها میگیریند.
در اغلب کشورهای غربی، همزمان با رواج نگهداری حیوانات در خانه، قوانینی برای خریداران و فروشندگان وضع کردند. در این قوانین، صاحبان سگ موظف به استفاده از پوزبند و قلاده در خیابان هستند و در منزل نیز باید سروصدای سگها را کنترل کنند، در غیر این صورت، با شکایت همسایگان مواجهه شده و به مکانی مخصوص منتقل میشوند.
قوانین دیگری هم از جمله مراقبتهای پزشکی و بهداشتی برای جلوگیری از انتقال بیماری و عدم ورود حیوانات به هتلها و رستورانها وضع شده است. برای مستاجران نیز برخی قوانین و شرایط برعده صاحبخانه واگذار شده و مستاجر در این شرایط باید تابع مالک خانه باشد.
در پایان این گزارش بد نیست بدانید که، هیئت وزیران در سال ۱۳۹۲ «آیین نامه نحوه نگهداری حیوانات اهلی» را تصویب نمودند؛ که در بند الف ماده چهار این مصوبه آمده: «از پرورش، نگهداری و عبور دادن حیوان اهلی (به صورت پیاده)، در محدوده شهرهای با جمعیت بیش از (۵۰) هزار نفر ممانعت به عمل آورده و در موارد بلاصاحب حسب تشخیص سازمان دامپزشکی کشور و یا سازمان حفاظت محیط زیست و یا وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، نسبت به انتقال آنها به باغ وحش یا سایر مکان های مناسب زندگی حیوانات مذکور اقدام نمایند.