Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-04-30@04:39:22 GMT

داستان آدم‌های سرخورده

تاریخ انتشار: ۴ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۷۹۶۳۸۶

داستان آدم‌های سرخورده

سینما و تلویزیون > سینمای‌ جهان - رضا حسینی:
جدیدترین فیلم ریچارد لینکلیتر، کمدی‌درامی است که بر اساس رمانی به همین نام (آخرین پرچم افراشته) شکل گرفته است.

 نخستين نمايش جهاني فيلم در جشنواره فيلم نيويورك در 28سپتامبر (6مهر) روي داد و تا حالا كه بيش از 3هفته از اكرانش توسط «آمازون استوديوز» و «لاينزگيت» مي‌گذرد، غالب نظرها درباره فيلم مثبت بوده است؛ هرچند در مجموع، اين‌طور به‌ نظر مي‌رسد كه با يكي از بهترين آثار اين كارگردان برجسته سينماي مستقل طرف نيستيم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

درباره ريچارد لينكليتر؛ فيلمساز وفادار به واقعيت

اين فيلمساز، نويسنده و بازيگر سينماي مستقل ايالات متحده، بيشتر به خاطر فيلم‌هاي واقع‌گرا و انسان‌گراي خود شناخته مي‌شود كه در آنها اغلب به فرهنگ حومه‌نشيني و تأثيرها و پيامدهاي گذر زمان پرداخته است. بعضي از فيلم‌هاي شاخص او عبارتند از: كمدي شهودي «از زير كار در رو» (1990)، سه‌گانه درام‌رمانتيك «پيش از طلوع» (1995)، «پيش از غروب» (2004) و «پيش از نيمه‌شب» (2013) و انيميشن‌هاي روتوسكوپي «زندگي بيداري» (2001) و «اسكنري در تاريكي» (2006). او در سال 2002 توليد «پسر بودن» (2014) را شروع كرد؛ پروژه‌اي جاه‌طلبانه و دلي كه 12سال زمان لازم داشت تا به پايان برسد. لينكليتر براي اين فيلم، خرس نقره‌اي بهترين كارگردان شصت‌وچهارمين جشنواره بين‌المللي برلين و جوايز بهترين فيلم و كارگردان بفتا، انتخاب منتقدان و گلدن‌گلوب را گرفت و البته در 6رشته از جوايز آكادمي هم نامزد اسكار شد كه در نهايت پاتريشا آركت، تنديس طلايي بهترين بازيگر مكمل را دريافت كرد.

درباره منبع اقتباس؛ يك دنباله غيررسمي!

رمان «آخرين پرچم افراشته» (2005) به قلم دِريل پانيكسن، در اصل دنباله‌اي است بر رمان سال 1970 خودش با عنوان «آخرين مأموريت» كه به همين شخصيت‌ها در دوران جواني‌شان مي‌پردازد. از آنجا كه در سال 1973، هال اشبي فيلمي با حضور جك نيكلسن، اوتيس يانگ و رندي كواييد بر اساس رمان اصلي ساخت، فيلم جديد لينكليتر را مي‌توان دنباله‌اي غيررسمي بر اثر اشبي (كه او را به‌عنوان يكي از استعدادهاي جديد فيلمسازي معرفي كرد) در نظر گرفت.

واكنش منتقدان؛ همچنان در خور توجه

امتياز ميانگين 66 از 100 كه در سايت «متاكريتيك» بر اساس 35نقد براي فيلم حاصل شده، گوياي نظرهاي مطلوب عموم منتقدان است. اين فيلم در «راتن توميتوز» هم امتياز 68 از 100 را بر اساس 100نقد به دست آورده است و توافق عمومي منتقدان چنين خلاصه مي‌شود: «اين درام خام كه با لحظه‌هاي شوخ‌طبعانه تروتازه و فرحبخش‌اش ديدني شده است، تركيب بازيگران بي‌كم‌وكاستي دارد و با مسائلي مانند خانواده و سوگ، دست‌وپنجه نرم مي‌كند». ريچارد روپر كه از منتقدان قديمي سينماست، يكي از معدود كساني است كه به فيلم، امتياز كامل داده و در «شيكاگو سان‌تايمز» آن را يكي از بهترين فيلم‌هاي سال ارزيابي كرده است. جاستين چنگ ديگر منتقد باسابقه‌اي است كه فيلم را ستوده و در «لس‌آنجلس تايمز» نوشته است: «فيلم در پس شوخي‌هاي زننده و لفاظي شخصيت‌هايش، تأمل كنايه‌آميزي است بر انتخاب‌هاي سخت مردماني از نسل‌هاي مختلف اين سرزمين كه ظاهراً در راه خدمت به كشورشان قدم برداشته‌اند اما زماني احساس كرده‌اند به آنها خيانت شده است».

اريك كوهن منتقد پيشكسوت «ايندي‌واير» هم لينكليتر را اين‌طور تحسين كرده است: «مهم‌تر از همه اين است كه فيلم، پيوندي فريبنده را ميان اشبي و لينكليتر به نمايش مي‌گذارد؛ 2فيلمساز از 2دوران متفاوت كه هر دو به بررسي ظرفيت جامعه آمريكا مي‌پردازند؛ در بررسي ازخودبيگانگي و گمگشتگي همان آدم‌هايي كه تصور مي‌كنند خودشان را وقف هويت سرزمين‌شان كرده‌اند. البته اين موضوع ناخوشايند و غم‌انگيز در داستان لينكليتر به لحن تازه‌اي ختم شده است و در نتيجه، اين آدم‌هاي عصباني، سرخورده و آرمان‌زدايي‌شده، همچنان مي‌توانند فرصتي براي شوخي و خنده پيدا كنند». اي.او.اسكات هم در «نيويورك تايمز» نوشته است: «حتي با اينكه فيلم كاملا متقاعدكننده نيست اما حسابي تماشاگرانش را به تأمل وامي‌دارد و تندوتيزي‌اش نشانه‌اي از پرداخت جدي فيلم به موضوع‌هايي است كه ديگر درام‌ها پيرامون عواقب جنگ، ترجيح مي‌دهند اصلا درباره‌شان فكر نكنند».

در همین زمینه: دیو و دلبر بدون قهرمان‌بازی‌های جعلی پنگوئن‌ها باز می‌گردند جیمز باند سیگارش را ترک کرد، اما همبازی‌هایش نه

منبع: همشهری آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۹۶۳۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سیمینی که دانشور بود

سیمینِ دانشور و جلال آلِ احمد زوجی بی‌نظیر بودند و به هم می‌برازیدند! سیمین نویسندهٔ جریان‌سازی نبود اما آثارش صاحب‌سبک و منحصربه‌فرد است. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، زنده‌یاد سیمین دانشور را می‌توان پرچمدار داستان‌نویسی مدرن زنان معرفی کرد. هرچند نام دانشور در کنار جلال همواره و همیشه به یاد می‌آید، اما او هیچ‌گاه زیر سایه نام زنده‌یاد آل احمد قرار نگرفت. او به زنان ایران جرأت نوشتن داد؛ امری که بیشتر در گذشته در انحصار مردان بود و کم‌کم در دهه‌های گذشته شاهد تغییر بوده است.

هشتم اردیبهشت‌ماه سالروز زنی است که دنیای داستان‌نویسی زنان ایران را وارد مرحله جدیدی کرد؛ مرحله‌ای که پس از او نام‌هایی در یادها مانده و می‌ماند که ادبیات معاصر بخشی بزرگی از هویت خود را مرهون قلم آنهاست؛ از فریبا وفی و زویا پیرزاد گرفته تا شهرنوش پارسی‌‌پور و دیگران. سالروز میلاد او بهانه‌ای شده است تا برخی از اهالی فکر و فرهنگ یادی کنند از خالق «سووشون». احمدرضا بهرام‌پور، پژوهشگر و منتقد ادبی، در بخش‌هایی از یادداشتی که به همین مناسبت نوشته، آورده است:

سیمینِ دانشور و جلالِ آلِ‌احمد نیز زوجی بی‌نظیر بودند و به هم می‌برازیدند! آل‌احمد متفکّر و نویسندهٔ همه‌ فن‌ حریفی بود. او چهرهٔ جریان‌سازی بود و دریچه‌ای که به‌خصوص از منظرِ گفتمانِ فرهنگی به روی داستان‌نویسان گشود با همهٔ اما‌و‌اگرهایش هم‌چنان پیروانی دارد. مؤلفه‌های نثر پرتکاپوی او که مهم‌ترین دستاوردِ نویسندگی‌اش بود، در نویسندگان پس‌ از او تکثیر شده‌است. دانشور زمانی با آل‌احمد آشنا‌ شد که هرکدام‌شان تجربه‌هایی را در عالم نویسندگی از سرگذرانده‌ بودند. او نیز مانندِ جلال، هم در محافلِ روشنفکری (به‌ویژه «کانون نویسندگانِ ایران») فعّال بود و هم آثاری در زمینه‌های داستان‌نویسی، ترجمه و زیباشناسی در کارنامه‌اش دارد.

زنی با عطری از گل‌های نارنج

در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: سیمین نویسندهٔ جریان‌سازی نبود اما آثارش صاحب‌سبک و منحصربه‌فرد است. این دو، به‌رغمِ آن‌که در پاره‌ای مسائل و مباحث چندان هم‌رأی‌ نبودند، اما «کُفوِ» هم بودند و به‌رغم اتفاق‌هایی که ممکن بود به جدایی‌شان بینجامد، عمری در کنارِ هم عاشقانه زیستند.

نامه‌هایی که جلال و سیمین به‌ هم‌ نوشتند در چند جلد منتشر شده و حاکی از این دلدادگی‌ها است. سیمین نه دنباله‌روِ جلال و جار و جنجال‌هایش بود و نه در برابرِ او قرار می‌گرفت؛ او همواره درکنارِ جلال می‌ایستاد، البته با حفظِ حریمِ شخصی‌ و مراقبت از استقلالِ فکری و ادبی‌ِ خویش. و جلال حضورِ مستقیم و غیرِ مستقیم و نمادین در آثارِ او نیز دارد. یوسفِ مبارزِ سووشون و سرِ پرشوری که دارد، غرب‌ستیزی‌های جلال را به‌یادمی‌آورَد. در جزیرهٔ سرگردانی نیز شخصیتِ واقعی و تاریخیِ آلِ‌احمد در بخش‌هایی از داستان حضور دارد.

 

همچنین قرار است به مناسبت سالگرد تولد زنده‌یاد دانشور و سالگرد ازدواج سیمین و جلال مراسمی فردا، 9 اردیبهشت‌ماه ساعت 14:30 در خانه-موزه جلال آل احمد واقع در تجریش، دزاشیب، خیابان شهید رمضانی، کوچه سیمین دانشور، کوچه پسندیده، بن‌بست ارض، پلاک 1 برگزار شود.

انتهای پیام/

 

دیگر خبرها

  • نوجوان سمنانی به بخش داستانِ باشگاه ادبی «قاف» راه یافت
  • بهترین انیمه‌های سریالی که در بهار امسال نباید از دست بدهید
  • پاسخ مدیرعامل شرکت اتوبوسرانی به منتقدان/ اتوبوس‌های برقی قادرند چه مسافتی را طی کنند+ فیلم
  • داستان‌های ادامه‌دار ستاره عراقی؛ علی عدنان از ایران رفت!
  • داستان شفافیت (۲)؛ بیم و امید یازدهمین مجلس برای شفاف شدن
  • بهترین فیلم های وسترن با بازی «لی ون کلیف»؛ از Beyond the Law تا The Grand Duel
  • فراخوان جایزه داستان و بازآفرینی منتشر شد
  • داستان شفافیت؛ قسمت اول
  • سیمینی که دانشور بود
  • بدترین فیلم‌های ترسناک تاریخ سینما!