خنثی کردن تهدیدات و آسیبهای فضای مجازی ضرورت است
تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۳۸۰۰۷
خبرگزاری میزان- جمهوری اسلامی به مدد ویژگیهای منحصربهفردی که کسب کرده و این خصوصیات ممتاز، همچون خاری است در چشم دشمنان، در متن یک «جنگ نرم» تمامعیار قرار دارد و نظام جهانی سلطه، متصدی اجرای این نبرد سازمانیافته است. به گزارش فضای مجازی خبرگزاری میزان، فضای مجازی به دلیل برخورداری از ویژگیهایی همچون حضور اکثر آحاد جامعه بهصورت فعال در آن و دشواریها و پیچیدگیهای نظارتی، بیش از حوزههای دیگر به عرصه جنگ نرم بدل شده و تلاشی سازمانیافته بهمنظور استحاله هویتی جامعه ایرانی و نظام اسلامی بهصورت گسترده آغازشده که از شتاب فزایندهای نیز برخوردار است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بااینکه دنیای غرب بهصراحت اعلام کرده به دنبال ایجاد تغییرات مدنظر خود در ایران هستند و بارها اذعان کردهاند که منظور آنها از تغییر در جامعه ایرانی، عمدتاً در فرهنگ و سبک زندگی است، ولی درعینحال برخی جریانات داخلی، با تجاهل و تغافل از کنار این خطر جدی به بهانه «جریان آزاد اطلاعات» میگذرند. این در حالی است که عرصه فضای مجازی در کشورهای غربی بهاصطلاح مدرن و در رژیمهای مترو پل سرمایهداری نئولیبرال هم کاملاً کنترل میشود و زمانی که احساس کنند منافع و امنیت آنها از این ناحیه تهدید میشود یا هنگامیکه ببینند ملاحظات امنیتی – نظامیشان از طریق انتشار اطلاعات یا حضور بیگانگان در این فضا با چالش مواجه میگردد، در کنترل و حتی مسدود کردن دسترسیها لحظهای تردید نمیکنند.
نمونه بارز نظارت بر فضای مجازی در آمریکا را میتوان درحرکت اخیر شرکت گوگل در ایجاد محدودیت برای دسترسی به وبسایتهای متعلق به روسیه مشاهده کرد که با توجه به تهدیدی که نهادهای امنیتی این کشور از این ناحیه ارزیابی کردهاند، قرار گرفتن سایتهای خبری روسیه در صدر جستجوهای اینترنتی تغییریافته است. این مورد و صدها و هزارها نمونه دیگر ازایندست نشان میدهد که مدعیان آزادی بیان و جریان آزاد اطلاعات، علیرغم شعارهای کذبی که در این خصوص سر میدهند، بیشترین و سختگیرانهترین نظارتها را بر فضای مجازی اعمال میکنند.
به نظر میرسد جریان نئولیبرال داخلی با کتمان این حقایق و در خوشبینانهترین حالت، با جهل نسبت به این واقعیتها، اکاذیب امپریالیسم را جدی گرفته و بهگونهای عمل میکند که گویی نباید هیچگونه نظارت و مدیریتی در فضای مجازی صورت گیرد. فرافکنی در خصوص مدیریت، سامانهسازی و تمرکز بر این فضا بهمنظور فراهم کردن دسترسی به هر محتوای مسمومی تحت عنوان جریان آزاد اطلاعات، اساساً امری غیرممکن و محال است چراکه ذات هر سیستمی با مقوله» نظارت» ممزوج است. اما نکته مهم آن است که شعار «جریان آزاد اطلاعات»، یک شعار بیپایه و اساس و موهوم است که برای پنهان کردن یک رسوایی بزرگ در بوق و کرنا میشود. رسوایی شرم آور و حقیقت بزرگی که سروصدای زیادی برای مخفی کردن آن برپاشده، به این مفهوم است که شعار «جریان آزاد اطلاعات» نوعی کنترل و مدیریت جریان متکثری است ازآنچه نظام جهانی برای القای آن به سراسر دنیا میکوشد. بهبیاندیگر، ارزشهایی که مطلوب نظام سلطه هستند، در این قالب جذاب و فریبنده ترویج میشوند، درصورتیکه ورای آنچه دیده میشود، جریانی کاملاً کنترلشده و تقریباً یکسویه به نفع نئولیبرالیسم جهانی در حال مدیریت فضای مجازی است.
در چنین فضایی، یقیناً باید کنترلهای دقیق و موشکافانهای وجود داشته باشد که صدالبته به معنای محدود کردن آزادی نیست، بلکه تحقق این امر به مفهوم حفظ حریم و مرزهای آزادی است. وقتی آزادی، نامشروط و نامحدود فرض شود، باید فاتحه آزادی را خواند، چراکه در غیر این صورت، تجاوز و ناامنی شکل خواهد گرفت و چنانچه افراد یک جامعه بخواهند تحت عنوان آزادی، هر اقدامی انجام دهند و هر کلامی را بر زبان برانند، نقطه مقابل آن در ناامنی فیزیکی و اخلاقی سر برمیآورد. پس آزادی، ذاتاً امری است که نمیتواند و نباید نامحدود باشد و رمز تحقق آن، در تعیین حد و حدودها نهفته است. این امر بهطریقاولی در فضای مجازی کاملاً صدق میکند و به جهت تضمین جریان سالم اطلاعات در این فضا، یقیناً باید با یک مرکز تصمیمگیری واحد (و نه پراکندهکاری) با مجهز شدن به ابزارهای مدرن و بهروز، عنان امور را به دست گرفته و هوشمندانه بر این فضای حساس، نظارت کند. اگر بپذیریم که مثلاً در سیستمهای ارگانیک و بیولوژیک یک مرکزیت تصمیمگیرنده و ساختار هوشمند، تهدیدات را رصد و نظارت کرده، بین فاکتورهای خودی و غیرخودی مرز تعیین میکند، عناصری که باعث تخریب میشوند را دفع و عواملی که موجب تقویت میشوند را جذب میکند، بنابراین تردیدی باقی نمیماند که در ساحت سرنوشتسازی مثل فضای مجازی، نیاز به پایش و نظارت بهمنظور دفع تهدیدات، خطرات و چالشها، امری ضروری و حیاتی به شمار میآید. از طرفی، کنترل هوشمند فضای مجازی نیازمند «برنامهریزی»، «انگیزه»، «اراده»، «طرح» و مدیریتی است که در کنار اجازه دادن به رویش تفکر و رشد اندیشه، درعینحال، در مقابل تهمت، شایعه، هتاکی، ترویج ابتذال و انحطاط، خدشهدار کردن ارزشها، آرمانها و استحاله هویتی بایستد.
این وظیفه در حال حاضر و بهحکم رهبر حکیم انقلاب بر عهده «شورای عالی فضای مجازی» است و این شورا «بهعنوان نقطه کانونی مواجهه هوشمندانه و مقتدرانه با تحولات پرشتاب این عرصه، برای استفاده از فرصتها و ظرفیتها و مقابله با آسیبها و تهدیدات آن شناختهشده است. وظیفه اصلی این تشکیلات سیاستگذاری، مدیریت کلان و برنامهریزی و تصمیمگیریهای لازم و بهنگام و همچنین نظارت و رصد کارآمد و روزآمد در این عرصه است؛ لذا لازم است با توجه به تحولات سریع و پیچیده در این میدان ازیکطرف و نیازهای واقعی و متراکم کشور از طرف دیگر، خود را برای انجام رسالتی سنگین آماده کند.».
اما برخی دستگاهها که بهصورت موازی و ناهماهنگ با شورای عالی فضای مجازی فعالیت میکنند و انفعال، بدعملی و سستی آنها تعبیری جز «ولنگاری در فضای مجازی» ندارد، عملاً به این معناست که دستهای خود را بالابرده و بزرگراهی برای نفوذ مجریان جنگ نرم و رویکردهای استحالهطلبانه آنها فراهم کردهاند. متأسفانه نظیر چنین رفتاری را در حوزههای دیگر و عملکرد برخی مسئولین فرهنگی هم شاهدیم، اما در فضای مجازی به دلیل ظرفیتهای فوقالعاده و پیچیدگیها، وسعت و تکثر آن، یله و رها بودن فضای مجازی بهمراتب خطرناکتر است. بنابراین، برای بهرهبردن از ظرفیتها و فرصتها و خنثی کردن تهدیدات و آسیبهای فضای مجازی ضرورت است که به مقوله نظارت بر این فضا به جد توجه شده و ضمن پرهیز از خوشخیالی و سادهانگاری، به سمت بومیسازی در این حوزه که امکان دفع تهدیدات و تقویت رصد و پالایش را مضاعف میکند، حرکت کنیم. منبع:روزنامه حمایت انتهای پیام/ خبرگزاری میزان: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
منبع: خبرگزاری میزان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۳۸۰۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پدر، مادر، ما متهمیم ...
وقتی در اتوبوس انسانهایی را میبینی که بعد از دوران پرتلاطم کرونا علیرغم مریضی هنوز با ماسک و دستمال بیگانهاند و با عدم رعایت خود دهها نفر را در این شرایط سخت درگیر بیماری میکنند ، وقتی در کوچه تنگ ، با ماشین کنار میکشی تا ماشین روبرو بدون دردسر عبور کند و در ادامه نگاه طلبکارانه را دشت میکنی، وقتی در جشن چهارشنبهسوری ،به جای آتش بازی و جشن و شادی و استفاده از وسایل امن امروزی با مواد محترقه وحشتناک و خطرناک جشن تاریخی با فوت بیش از ۲۰ نفر و مشکلات بیمارستانی بیش از ۲۰۰۰ نفر را نظاره می کنی ، وقتی در عصر حاضر هنوز بنا به عدم رعایت بدیهیات و اصول اولیه بهداشت فردی باید با بوی نامطبوع و کثیفی بسوزی و بسازی ، وقتی در زندگی امروزی هنوز اصول اولیه آپارتمان نشینی را جانیفتاده میبینی ، وقتی توانایی و درک و فهم مردم از روابط متقابل در تمامی نقشها را در مرز فاجعه رصد میکنی ، وقتی آمارهای فرهنگی ، اجتماعی را به گِل نشسته میبینی ، وقتی ...
چندیست به رفتار و کردار عموم مردم بیشتر حساس و دقیق شدهام و گویی هرچه بیشتر دقیق میشوم عمق دردناک ماجرا بیشتر هویدا میشود.
آنچه میبینم چیزی جز زوال فرهنگی نیست. دیگر کار از معضلات بزرگ فرهنگی گذشته، مشکلات به عدم رعایت سطوح ابتدایی فرهنگ رسیده.هرچند دیدن این زوال در جامعه ایی که کتاب در آن تبدیل به کالای لوکس شود و خرید کتاب فراموش شود و لیست کتاب های پرفروشش هم بنا به محتوای کتاب برق شوقی در چشمت نمی اندازد، جامعه ایی که پرفروش ترین فیلمهایش فیلم های کمدی دم دستی هستند و فیلم های اخلاقی و فرهنگی حوصله دیده شدن نمی یابند ، جامعه ایی که کافه هایش از پاتوق بحث های روشنفکری به پاتوق بازی های مافیایی تغییر جهت داده ، جامعه ایی که از زنگ هنر و فرهنگ در ساختار آموزشی اش چیزی جز اسمی نمادین باقی نمانده ، جامعه ایی که اساتید دانشگاهی که الگوهای جذاب سنین جوانی هستند از تهی سرشار شده و چیزی به تعداد انگشتان دست از آنها باقی نمانده، جامعه ایی که رسانه اش خوراک فرهنگی تزریق نمی کند و بنا به شکاف عمیق کارسازی اش را از دست داده پیش بینی این وضعیت چندان عجیب نبوده و نیست.
قطعا نگاه ایده آل گرایانه ندارم و می دانم در هر جامعه ایی (حتی جوامع پیشرفته فرهنگی) هم فیلم های کمدی و تفریحات سرگرم کننده طرفداران خودش را دارد و همچنین آگاهم که بخشی از این تغییرات حاصل مناسبات و اقتضائات زندگی امروزه است اما صحبت از تناسب و تعادل است. وقتی تناسب و تعادل به کلی برهم خورد و فیلمها و صفحات و تفریحات دم دستی و سطحی فاصله ی کیلومتری با موارد تحلیلی و قابل تامل و فاخر می یابد نتیجه متفاوت و غم انگیز می شود.
آری، در هر جامعهایی حاکمیت و دولت با فرهنگسازی از طریق دو ابزار قدرتمند رسانه و فضای آموزشی که در دستانش است نقش اساسی ایفا می کند و برکمتر کسی پوشیده نیست که فرهنگسازی در وهله اول وظیفه دولت و حاکمیت است تا با ابزارهای قدرتمندش فرهنگ سازی کند و جهت دهد و در ادامه نیز خانواده. اما وقتی در ساختار کلان این هدف را کم رنگ وکارکرد تاثیرگذاری اش را کم رمق می یابی، یا جهت دهی اش را جهت دهی مناسب تحلیل نمیکنی و خانواده را نیز به عنوان بازیگر فعال بعدی، به دلیل حضور در همین بستر اقتصادی فرهنگی در اکثر موارد غیرموثر و پیرو می یابی چه باید کرد؟
آیا باید ایستاد و این سقوط دهشتناک را نظاره کرد ؟ آیا همچون اقتصاد و ... کاری از دستمان برنمی آید؟
نقش افراد (به ویژه بنا به فراگیر شدن فضای مجازی ) در ریز موارد چه می شود؟
در این خصوص شاید نتوان در بُعد کلان کاری کرد و این فرصت بنا به موارد گفته شده در حیطه و توان ما نباشد یا در نگاه بدبینانه تر از دست رفته باشد و فرآیندی جدی تر و قوی تر و متفاوت تر برای احیایش نیاز باشد ، اما در خصوص ریز موارد و خرده فرهنگها نقش افراد کمرنگ نیست
اینکه در رانندگی اینچنینیم، اینکه بدیهیات بهداشتی اولیه را نمی دانیم، اینکه موارد ابتدایی آداب و معاشرت را بلد نیستیم ،اینکه با هنر رابطه نا آشناییم ، پای چیزی بیش از کمکاری دولت و حاکمیت در میان است..
به نظرم برخلاف اقتصاد و سیاست های کلان سیاسی که نمیتوان در بعد فردی چندان کارساز بود، در بحث فرهنگی شاید بتوان تلنگر و جریانی ایجاد کرد. جریانی هرچند کوچک.
شاید در عصری که فضای مجازی محرومیت و محدودیت های دانستن و یادگیری را از بین برده و از طرفی هر صفحه مجازی خودش نقش یک بیلبورد را ایفا می کند ،عضویت در گروههای منتشر کننده مطالب مفید ، خواندن و بازنشر تلنگرهای فرهنگی در فضاهای مجازی مان می تواند خود به خود نقش موثری در بیداری ما و در ادامه، جامعه ایجاد کند. باید از فضای مجازی نه فقط در جهت خرید وسرگرمی و پُرکردن اوقات فراغت که گاها برای دِین فرهنگی مان بهره ببریم.
باید آستین ها را بالا زد، زوال فرهنگی با سرعتی عجیب در حال پیشروی ست . معضلی که تحملش از زوال اقتصادی و سیاسی به مراتب سخت تر است چرا که اگر دلخوشی و تکیه گاه فرهنگی مان هم از دست دهیم، تحمل بار اقتصادی ،سیاسی دیگر غیرممکن خواهد بود.
پس، از آنچه داریم برای آنچه میتوانیم اصلاحش کنیم نهایت استفاده را ببریم.
همرفیق ،همشهری، همکار و هم میهنی عزیز ، حداقل با رعایت موارد اولیه فرهنگی و اضافه کردن چند پیجِ خوب ادبی، روانشناسی ، تحلیلی و اندیشه ایی به صفحات مورد علاقه خود و اضافه کردن عادت مطالعه روزنامه و کتاب خوب چرخه زوال فرهنگی را به سهم خود بشکن و در سال جدید از فضای مجازی ،درکنار استفاده کاری یا پُر کردن اوقات فراغت برای خواندن ، تامل کردن ،تغییر کردن و در ادامه بازنشر مسائل فرهنگی برای استفاده دیگر دوستان بهره ببر . ساده ترین و کمترین کارهایی که بدون هزینه یا با حداقلی ترین هزینه می توانیم انجام دهیم و جای هیچ بهانه جویی در آن نیست.
قصد شعار دهی های کلیشه ایی ندارم اما چاره ایی نیست، تا دیرنشده خانه تکانی فرهنگی کنیم و برای نجات تتمه بارقه های سوسو زننده فرهنگی بکوشیم.
که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
*فعال اجتماعی
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903032