گفتگو با مرد اعدامی دقایقی قبل از مرگ / شیطان شده بودم و ..! + عکس
تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۷۵۸۴۴
حوادث رکنا: عامل جنایت محله «گلابدره» شمیران که درتوهمی هولناک، همسر، فرزند ومادر دوست صمیمیاش را به شکل هولناکی کشته بود سحرگاه دیروز در زندان رجایی شهر به دار آویخته شد.
به گزارش گروه حوادث Accidents رکنا، درسحرگاه سرد پاییزی، صدای زوزه مرگ از پشت در زندان رجایی شهر کرج به گوش میرسید. هنوز هوا تاریک بود که اولیای دم وارد محوطه زندان شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دقایقی بعد قاتل با دستبند وپابند وارد اتاق شد و با قدمهای لرزان روی صندلی نشست. بعد هم با التماس از دوستش و سایر اولیای دم خواست او را ببخشند. اما درخواستش با صراحت رد شد وخانواده قربانیان گفتند: «فقط قصاص میخواهیم.» بدینترتیب عامل جنایت وقتی مطمئن شد رضایتی درکارنیست پس از دقایقی پای چوبه داربرده شد و با انجام تشریفات قانونی مربوطه بالای داربرده شد. این جنایتکاردرآخرین حرفهایش گفت: «من مستحق مرگ هستم اما امیدوارم حلالم کنید. سپس طناب دار به دور گردنش آویخته شد وچند دقیقه بعد جسدش پایین کشیده شد که پزشک Doctor زندان مرگش را تأیید کرد.
شرح ماجرا
رسیدگی به این پرونده ازدو سال پیش و بهدنبال انفجار گاز شهری وآتشسوزی یک ساختمان مسکونی درمحله گلابدره شروع شد.درجریان تحقیقات کارشناسهای آتشنشانی وتیم جنایی مشخص شد آتشسوزی عمدی بوده و ساکنان خانه، قربانی جنایتی هولناک شدهاند. بنابراین پس ازتجسسهای ویژه جنایی، رد پای مرد 30سالهای به نام...که ازدوستان صمیمی وخانوادگی قربانیان بود دراین جنایت بهدست آمد.اوپس ازدستگیری به قتل Murder همسر 28ساله دوستش، مادر شوهرسالخورده وی و پسر 8 سالهاش اعتراف کرد وگفت: پس از قتل آنها، با بریدن شیلنگ گاز آبگرمکن و برای گمراه کردن پلیس، خانه را به آتش کشیدم و...سرانجام پس ازتکمیل تحقیقات و صدورکیفرخواست، این جنایتکار در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی Judge اصغرعبداللهی و با حضور دو قاضی مستشار محاکمه شد.
در دادگاه چه گذشت
متهم دردادگاه گفت: «من و مهدی بچه یک محل بودیم. اما پس از ازدواج من و همسرم به منطقه اسلامشهر نقل مکان کرده بودیم ولی هر هفته خانوادگی با مهدی و همسرش قرار میگذاشتیم و به دیدن هم میرفتیم. من و مهدی مدتی بود با هم ترامادول مصرف میکردیم.اما یک ماه و نیم قبل از این ماجرا وقتی قرصهایی به نام «دراگون» خریدیم و خوردیم گرفتارتوهم شدم و فکرهای عجیبی به سرم زد. گمان میکردم مهدی به همسرم نظر دارد. نمیدانستم تحت تأثیر مصرف قرصها دچار توهم شدهام یا اینکه واقعاً مهدی به همسرم نظر دارد. این فکر لحظهای از سرم بیرون نمیرفت. تا اینکه تصمیم گرفتم به خانه مهدی بروم و ماجرا را به همسرش بگویم.
وقتی به خانهشان رفتم و ماجرا را به همسرش مینا گفتم او حرفهای نامربوطی زد. من هم او را هل دادم و با سیم سشوار خفهاش کردم. میخواستم از خانه خارج شوم که از پنجره یک زن را دیدم که وارد ساختمان شد. من النگوهای مینا را از دستش بیرون آوردم و سه تراول چکی را که در خانه بود برداشتم تا موضوع قتل، سرقت Stealing جلوه داده شود. در خانه را باز کردم تا فرار Escape کنم اما همزمان در واحد روبه رویی که خانه مادر مهدی بود باز شد و مادرش حلیمه از در بیرون آمد. او که از سالها پیش مرا میشناخت مرا به داخل آپارتمانش دعوت کرد.ولی به دروغ گفتم همسرم نزد میناست و دنبال او آمدهام. ولی یکباره به موضوع مشکوک شد. او میخواست به خانه عروسش برود که با گلدان به سرش کوبیدم و با چاقو او را هم کشتم. همان موقع پسر 8ساله مینا و مهدی از مدرسه به خانه بازگشته بود که در زد. در را که باز کردم از پشت، سر علیرضا را گرفتم و او را به اتاق خواب مادربزرگش بردم اما داخل اتاق خواب آینه بزرگی بود که ناگهان تصویر مرا دید و مجبور شدم او را هم با چاقو بکشم.»
پس ازاظهارات قاتل ودرخواست قصاص اولیای دم، هیأت قضایی وارد شور شده و سرانجام قضات دادگاه این جنایتکار را به 3 بار قصاص، 8سال زندان و 74ضربه شلاق Whip و پرداخت دیه محکوم کردند.
آخرین حرفهای محکوم اعدامی
دراین لحظات آخر به چی فکر می کنی؟
فقط از آتش جهنم میترسم وگرنه از مرگ هراسی ندارم.
چرا مرتکب چنین جنایت هولناکی شدی؟
اشتباه کردم.توهم زده بودم. شیطان رفته بود توی جلدم. نمی دونم، نمی دونم...
اگه جای خانواده مقتول بودی میبخشیدی؟
هرگز! من خودمو مستحق مرگ می دونم وبه آنها حق میدهم که قصاصم کنند.
در این مدت که زندان بودی روزها وشبها چطور گذشت؟
ثانیه به ثانیه با کابوس مرگ دست و پنجه نرم میکردم.
چرا عرق کردی؟
می ترسم...
از چی؟ از مرگ؟
از اینکه بعد از مرگ خانوادهام چطور زندگی میکنند من آبروی خانواده وفامیل را بردم. نگران سرنوشت همسرجوانم وفرزند خردسالم هستم و...
آخرین خواسته ات چیست؟
مرد جوان درحالی که اشک می ریخت ادامه داد: من مجرم بودم ودراین هم شکی نیست.اما امیدوارم بعد ازاعدام من با خانوادهام کاری نداشته باشند. حرفی نزنند، کنایه نزنند و در نهایت من را حلال کنند.شرمنده خانواده و فرزندم هم هستم که فرزند، پدر و همسرخوبی برایشان نبودم.
منبع: رکنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۷۵۸۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دیدار جمعی از معلمان سراسر ایران با رهبر انقلاب تا دقایقی دیگر
۳ هزار معلم از سراسر ایران تا دقایقی دیگر همزمان با سالگرد شهادت استاد شهید مرتضی مطهری و گرامیداشت روز معلم با رهبر انقلاب دیدار میکنند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، دیدار ۳ هزار معلم از سراسر ایران امروز - چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ماه - و تا دقایقی دیگر همزمان با سالگرد شهادت استاد شهید مرتضی مطهری و گرامیداشت استاد شهید مطهری و روز معلم با رهبر انقلاب آغاز میشود.
اخبار و تصاویر تکمیلی متعاقباً منتشر می شود..
کد خبر 749598