Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-04-30@09:27:36 GMT

سرگیجه استراتژیک

تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۹۴۲۰۷

سرگیجه استراتژیک

تحولات در خاورمیانه شدت گرفته است. علت اصلی، تلاش مشترک آمریکا، سعودی و اسرائیل برای جلوگیری از هژمونیک شدن قدرت منطقه‌ای ایران و رسیدن آن به نقطه غیرقابل بازگشت است.

به گزارش مشرق، «مهدی محمدی» در یادداشت روزنامه «وطن امروز» نوشت:

تحولات در خاورمیانه شدت گرفته است. علت اصلی، تلاش مشترک آمریکا، سعودی و اسرائیل برای جلوگیری از هژمونیک شدن قدرت منطقه‌ای ایران و رسیدن آن به نقطه غیرقابل بازگشت است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


پس از نهایی شدن کار داعش در سوریه و عراق ـ و به یک معنا پس از تصرف حلب در سوریه - متحدان اسرائیل به این نتیجه رسیدند نه فقط داعش در حال از بین رفتن است، بلکه کل داستان عن‌قریب معکوس خواهد شد و آنکه بزودی در تنگنای راهبردی قرار می‌گیرد اسرائیل است، نه ایران و مقاومت.


آنچه روی زمین در منطقه رخ داده، این است که اولا ایران و مقاومت صاحب بخش عمده زمین‌هایی هستند که زمانی در اختیار داعش بود.

ثانیا کریدورهای دارای ارزش ژئوپلیتیکی این زمین‌ها از جمله مرز سوریه و عراق را در اختیار دارند که در واقع آزادی عمل بی‌سابقه‌ای در هرگونه درگیری عملیاتی آینده به آنها می‌دهد.

ثالثا گروه‌های مقاومت اتاق کنترل و فرمان واحد پیدا کرده‌اند و امروز مقاومت به راهبرد و الگوی عمل یکپارچه در منطقه رسیده است. ارتش فرامرزی مقاومت، درست است که به دلیل مبارزه با داعش شکل گرفت اما اکنون ماموریت‌های فرامرزی برای خود قائل است و با موفقیت هم آنها را به سرانجام می‌رساند.

رابعا مقاومت توانسته میان قدرت موشکی و منطقه‌ای خود تلفیق مناسبی شکل دهد که این امر منجر به ارتقای بی‌سابقه توان عملیاتی آن از راه دور و با هزینه انسانی اندک شده است.

خامسا بدل شدن کل منطقه به پایگاه مقاومت – نه لزوما این یا آن نقطه خاص - این جمع‌بندی را در ذهن آمریکا، اسرائیل و سعودی ایجاد کرده است که زیرساخت عملیاتی مقاومت علیه آن به نحو بی‌سابقه‌ای توسعه یافته و با مرزهای آن مماس شده است.


این صحنه مهیب، جریان سازش را به گرفتن تصمیم‌هایی بشدت عجولانه و گاه احمقانه واداشته و اضطرار ناشی از شکست، برای سعودی و اسرائیل شرایط خردکننده‌ای ایجاد کرده است. نخستین اشتباه در لبنان انجام شد، جایی که سعودی تصور می‌کرد با حذف حریری می‌تواند حزب‌الله را تضعیف کند اما در واقع آن را بشدت تقویت کرد. اکنون در لبنان، حزب‌الله نیرویی مشروع و قدرتمند است که از عزت این کشور - حتی حریری - دفاع کرده و سعودی هم راهزنی است که حتی راهزنی هم بلد نیست. هدف سعودی ایجاد نزاع داخلی در لبنان علیه مقاومت و سپس تمرکز روی تحریم حزب‌الله بود اما حالا اقدام علیه حزب‌الله در لبنان از هر زمان دیگری دشوارتر شده است.


اشتباه بزرگ‌تر اما در یمن انجام شد. قبل از هر چیز باید به این نکته توجه کرد که امروز هیچ مساله‌ای برای سعودی فوری‌تر از یمن نیست. عربستان در یمن هم به لحاظ نظامی و هم به لحاظ سیاسی کاملا به بن‌بست رسیده و رشد توان عملیاتی انصارالله بویژه در حوزه موشکی، به کابوسی بی‌سابقه برای آن بدل شده است. جنایت کردن و گرسنگی دادن به ملت یمن به مقاوم‌تر شدن آنها انجامیده و قدرت نظامی آنها با وجود محاصره کامل چنان رشد کرده که می‌توانند غافلگیری‌های راهبردی برای سعودی ایجاد کنند.


سعودی می‌خواست یمن را به یک اهرم فشار علیه حزب‌الله و ایران تبدیل کرده و با این اهرم پای میز مذاکره بنشیند. فقط کسی با حماقت محمد بن‌سلمان می‌توانست اینگونه ارزیابی کند که وادار کردن علی عبدالله صالح به خروج مسلحانه علیه انصارالله می‌تواند حوثی‌ها و متحدان را چنان ضعیف کند که شرایط عربستان را بپذیرند. این درست مانند اشتباه محاسباتی بی‌سابقه‌ای است که درباره توان سعد حریری علیه حزب‌الله مرتکب شدند. اکنون دیگر علی عبدالله صالح در یمن حضور ندارد، قدرت به نفع انصارالله یکپارچه شده و روی زمین، کاری را که ائتلاف سعودی در ۳ سال گذشته قادر به انجام آن نشده بود، انصارالله در ۴۸ ساعت انجام داده است.


یمن نه نقطه آسیب‌پذیری مقاومت، بلکه نقطه قوت بی‌سابقه برای آن است و کسی که باید باخت در این بازی بزرگ را بپذیرد سعودی است نه مقاومت.


خصوصا که سعودی بهتر از هر کسی می‌داند کمک‌رسانی به یمن بسیار دشوار است و عملا این خود یمنی‌ها هستند که به چنین ظرفیت سیاسی و نظامی عظیمی دست یافته‌اند.


با ادامه این روند، می‌توان اینگونه نتیجه‌گیری کرد که گیجی استراتژیک سعودی، اسرائیل و آمریکا عمق نفوذ مقاومت را بیشتر خواهد کرد به جای اینکه از آن بکاهد و با وضع فعلی مقاومت نیاز چندانی به رقبای خود ندارد، چرا که سعودی، اسرائیل و آمریکا خود با اشتباهات خود با سرعت بیشتری آنها را حذف خواهند کرد. نوبت بعدی از آن کیست، خدا می‌داند!

ارسال به تلگرام

منبع: مشرق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۹۴۲۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زهر چشمی که ایران در حمله به «نواتیم» از نتانیاهو گرفت، بی‌سابقه بود

ضربه کاری بی‌سابقه‌ای که ایران با وجود اعلام قبلی به پایگاه نظامی نواتیم وارد کرد، به نتانیاهو فهماند که اگر جنگ واقعی آغاز شود، چیزی از امکانات نظامی اسرائیل نخواهد ماند.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: در این باره روزنامه دنیای اقتصاد در تحلیلی می‌نویسد: پس از گذشت دو هفته از حمله ترکیبی موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل، و با انتشار ابعاد تازه‌ای از این حمله، می‌توان ادعا کرد کیفیت حمله بالستیکی ایران به این پایگاه راهبردی، حتی در تصمیم نتانیاهو در خودداری از حمله تلافی‌جویانه به ایران مؤثر بوده است. پایگاه هوائی نِواتیم متعلق به نیروی هوائی اسرائیل در ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر بئرشبع در صحرای نقب قرار دارد. این پایگاه عظیم با سه باند با طول‌های مختلف پروازی میزبان جت‌های رادارگریز اف ۳۵، هواپیماهای ترابری، هواپیماهای ‌تانکر و هواگردهای شناسایی و تشخیص الکترونیکی است.

پس از آنکه سخنگوی ارتش اسرائیل، حمله ایران به این پایگاه را کم‌اهمیت و جزئی اعلام کرد، این رسانه‌های آمریکایی بودند که از قول منابع آگاه اعلام کردند، ضربات موشکی ایران، «چیزی بیش از ضربات جزئی اعلام‌شده از سوی اسرائیل بوده است». ما اکنون می‌دانیم که یکی از باندها با صدمه جدی مواجه شده، یکی از هواپیماهای پهن‌پیکر اسرائیلی از نوع سی ۱۳۰ (که البته این نوع هواپیماها کاربردهای شناسایی - الکترونیکی هم دارد) آسیب دیده و همچنین یک آشیانه اف ۳۵ و یک انبار قطعات یدکی نیز منهدم شده‌اند. در ابتدا، تعداد موشک‌های برخورد کرده به پایگاه، ۳ فروند، سپس ۵ فروند و بعد ۹ فروند اعلام شد. رسانه‌های غربی احتمالا با توافق مقامات پنتاگون با انتشار قطره‌ای اطلاعات قصد دارند تا یک نکته را به مقامات اسرائیل گوشزد کنند: «اگر آمریکا کمک نمی‌کرد چیزی از پایگاه نواتیم باقی نمی‌ماند».

اما چرا حمله به نواتیم، نتانیاهو را از پاسخ جدی باز داشت؟ از مجموع پرتابه‌های ایران، ۱۲۰ فروند موشک بوده‌اند و رهگیری این نوع موشک‌ها به دلیل شیوه حرکت بسیار سخت است. اگرچه سایر موشک‌ها را هواپیماهای جنگی اسرائیل و متحدانش، سامانه گنبد آهنین یا حتی فلاخن داوود می‌توانند (با درصد زیاد) از بین ببرند، اما این تجهیزات در برابر موشک بالستیک ناتوان از انهدام (و حتی رهگیری) هستند. موشک‌های بالستیک ایران (حتی انواع قدیمی‌تر) از لحظه پرتاب، ظرف دو دقیقه از جو خارج شده، ۹ دقیقه خارج از جو به حرکت خود ادامه می‌دهند و در یک دقیقه آخر با سرعت ۶تا ۸ برابر صوت به سمت هدف حرکت می‌کنند. اسرائیل دربرابر این نوع موشک‌ها با محدودیت مواجه است. تنها سامانه ارو (پیکان) قادر به درگیری با این نوع موشک‌هاست؛ اما این سامانه به دلیل لانچرهای کم‌تعداد، با محدودیت تعداد موشک مواجه است. اطلاعات ارتش آمریکا نشان می‌دهد که اگر حمایت ناوشکن‌های آمریکایی مستقر در مدیترانه از «نواتیم» نبود، احتمالا بیش از ۲۰ موشک به این پایگاه اصابت می‌کرد.

دوباره به شب ۲۵ فروردین بازگردیم. اگر ایران حمله را از قبل اطلاع نمی‌داد، به‌جای موشک‌های قدیمی‌تر، از فتاح ۲ یا خیبرشکن و خرمشهر استفاده می‌کرد و تعداد موشک‌ها را دو برابر می‌کرد، چه رخ می‌داد؟ اسرائیل تعدادی از بهترین دارایی‌های خود نظیر هواپیماهای شناسایی و پیش‌اخطار گلف استریم، سوخت‌رسان‌های ۷۰۷ و از همه مهم‌تر بخشی از اف۳۵‌ها را از دست می‌داد. پس قدرتی برای حمله متقابل به ایران نمی‌یافت. واقعیت این است که نیروی هوائی اسرائیل برای حملات کوتاه و پرتعداد تجهیز شده و برای حمله به کشوری در ۱۲۰۰ کیلومتری، تجهیزات کافی ندارد. اسرائیل تنها از ۳۹ فروند اف ۳۵ برخوردار است و نباید از یاد برد که سایر تجهیزاتش رادارگریز نیستند. این تعداد هواپیما برای یک حمله بزرگ کافی نیستند. اسرائیل مشکل کمبود سوخت‌رسان دارد و اگر ۷۰۷‌های سوخت‌رسانش را که تنها ۷ فروند هستند، از دست دهد، حتی قادر به یک حمله محدود به ایران نیز نیست. (به همین دلیل هم بخشی از آنها را به آلمان فرستاد تا از دسترس ایران دور باشد.)

حمله ایران به نواتیم به نتانیاهو نشان داد که هرگز بدون آمریکا حریف جدی برای ایران نیست. ایران بیش از ۱۷پایگاه هوایی، صدها پایگاه موشکی با هزاران سیلوی پرتاب دارد و حمله به چنین اهدافی نیاز به هزاران بمب‌افکن و صدها ‌تانکر سوخت‌رسان دارد. اگر قرار باشد که ایران، سه پایگاه اصلی اسرائیل را زیر بارانی از موشک بالستیک بگیرد، در کمتر از یک هفته توان هوائی اسرائیل به کمتر از نصف کاهش می‌یابد.

به نظر می‌رسد گزارش فرماندهان ستاد مشترک ارتش اسرائیل (که اتفاقا در کابینه جنگ او نقش اساسی دارند) در ممانعت از حمله اسرائیل تاثیر جدی داشته است. سال‌ها قبل یک افسر ارشد سیا در دولت اوباما گفته بود که اسرائیلی‌ها مایلند تا آخرین سرباز آمریکایی با ایران بجنگند، آنها علاقه‌ای به درگیری طولانی نظامی با ایران ندارند. این عملیات به ایران نیز نشان داد که حمایت آمریکا از اسرائیل بی‌چون و چرا نیست و اگر ایران حتی به اسرائیل حمله‌ قانونی داشته باشد، حتی از نتانیاهو و کابینه جنگ‌طلب او نیز کاری ساخته نیست.

دیگر خبرها

  • زهر چشمی که ایران در حمله به «نواتیم» از نتانیاهو گرفت، بی‌سابقه بود
  • پیام‌ها و پیامدهای عملیات «وعده صادق»/ اسرائیل و آمریکا تحقیر شدند
  • مقابله به مثل؛ راهبرد حزب الله برای دفاع از مرجعیون و کفرکلا
  • بن‌فرحان: تنها اسرائیل مخالف توقف جنگ غزه است
  • سابقه سیاه تشکیلات خودگردان از «انتفاضه فلسطین» تا «طوفان الاقصی»
  • ویدیو/ عملیات تنبیهی ایران علیه اسرائیل نقطه عطف استراتژیکی در منطقه خاورمیانه بود
  • حملات هوایی شدید اسرائیل به جنوب لبنان
  • فرود هواپیمای مقامات اسرائیلی در عربستان سعودی
  • آماده باش تمام عیار حماس برای نبرد با اسرائیل در رفح/ حمله موشکی حزب‌الله لبنان به سربازان اسرائیل
  • مقام حزب‌الله: ایران بازدارندگی ساختگی اسرائیل را نابود کرد