وحدت مسلمانان در پرتو ولادت پیامبر اسلام(ص)
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۹۷۴۶۲
تهران- ایرنا-حضرت محمد(ص) شخصیت بزرگ عالم خلقت، بهترین و بزرگترین عامل اشتراک مسلمانان به شمار می رود و هفته وحدت که به یمن ولادت ایشان نامگذاری شده است، آرمانی بزرگ و قابل ستایش محسوب می شود که مذاهب مختلف اسلامی در سایه آن می توانند به دور از اختلاف ها به اتحاد و یگانگی دست یابند و سعادت دنیا و آخرت را قرین راه خویش سازند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مطبوعات کشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند. این در حالی است که بخش زیادی از خبرها، یادداشت ها، گزارش ها، گفت وگوها و ... به انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه اختصاص می یابد؛ موضوعی که توجه ویژه به آن اهمیتی فزاینده دارد.
گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ موضوع های یادشده را که انعکاس قابل توجهی در روزنامه های صبح سه شنبه 14آذر 1396 داشت؛ با هدف آگاهی بخشی و اطلاع رسانی بررسی کرده است.
**هفته وحدت؛ ولادت بشارت دهنده وحی و احیاگر اخلاق
ولادت حضرت محمد(ص) بشارت دهنده وحی و احیاگر اخلاق، به روایت اهل سنت 12 ربیعالاول، و به روایت تشیع 17 ربیعالاول است که این فاصله زمانی را هفته وحدت می نامند تا وحدت مسلمانان که با صداهای دلخراش قومیتگرایی یا تفرقه های مذهب دچار آسیب جدی شده است به وقوع بپیوندد.
روزنامه «اعتماد» در مطلبی با عنوان «پیامآور اخلاق» در گفت وگو با عبدالله ناصری پژوهشگر تاریخ اسلام نوشت: وجه شاخص مانیفستی که پیامبر (ص) از جانب خدا برای ابلاغ آن مامور شده بود، گفتمان انسانسازی و رشد اخلاق انسانی و هدایت انسانها به سمت و سوی اخلاق بود؛ پیامبر (ص) مبعوث گردید تا اخلاق انسان را کامل کند. هرچند در این باره بسیاری از سنتگرایان این پرسش را به میان میکشند که اساسا اخلاق ذیل دین قابل طرح است یا نه؟ و همین اشکال را نواندیشان دینی از زاویه دیگر و به زبان دیگری مطرح میکنند.اخلاق امری فرادینی است، اما آموزههای دینی میگوید که نه تنها اخلاق بلکه اصولی مانند عدالت که عمدتا پیشادینی هستند در گفتمان قرآن قرار دارند. به همین جهت پیامبر(ص) میگوید من برای اتمام مکارم اخلاقی آمدهام. البته قرآن نیز در آیات متعددی این راهبرد را به پیامبر(ص) ابلاغ میکند و خطاب به ایشان میفرماید، تو پیامبر اخلاق هستی. این بر همه روشن است، اگر خدا اراده میکرد میتوانست همه را مسلمان و امت واحدی را ایجاد کند و همه را به ایمان وا میداشت.
در ادامه این گفت وگو آمده است: در سیره پیامبر (ص) نیز دیده میشود، وقتی پیامبر (ص) از مکه به مدینه هجرت کردند، ایشان عملا ساختار قبیلگی را به امت واحد تبدیل کردند و در پی آن مروج ارزشهای اخلاقی و انسانی مانند برابری بودند و مردم را به وانهادن ارزشهای قبیلهای در جامعه عرب تشویق میکردند.
روزنامه «همدلی» در یادداشتی با عنوان «هفته وحدت، از آرمان تا واقعیت» به قلم ولی الله شجاع پوریان می نویسد: فاصله زمانی میان 12 ربیعالاول، ولادت حضرت محمد(ص) به روایت اهل سنت و 17 ربیعالاول، به روایت تشیع، به عنوان هفته وحدت نامگذاری شده است. آرمانی بزرگ و قابل ستایش که میتوانست پیامدها و نتایج مطلوبی به دنبال داشته باشد. چند نکته پیرامون این موضوع حایز اهمیت است: ایده نامگذاری این ایام به نام هفته وحدت ابتکار حضرت آیتالله منتظری، مرجع عالیقدر و فقید بوده که حسب قدرشناسی و تکریم، میطلبد در این ایام از ایشان یاد کرد و آرمان بزرگش را ستود. وقتشناسی، دوراندیشی و آیندهنگری ایشان قابل تامل است که علاوه بر شناخت دردها، درمانی نیز برای آن اندیشیده است. یادش گرامی باد. یکی از مشکلات اساسی جهان اسلام که مصیبتهای ناگواری را برای همه مسلمانان به دنبال داشته، اختلاف میان شیعه و سنی بوده است؛ بخشی از این اختلافات ناشی از تفاوت در مبانی بوده اما تردیدی نیست نقش دشمنان در برجستهسازی و تحریک طرفین نیز در تشدید این اختلافات موثر بوده است. به واقع دشمنان اسلام با شناخت دقیق از شرایط جوامع اسلامی، شرایطی را رقم زدهاند که باعث انشقاق در میان امت اسلام شده که نمونه «داعش» گواهی زنده بر این ادعا است.
در ادامه این یادداشت آمده است: مسلمانانی که گاهی با مقاصد خیر فریب تبلیغات دروغین و تحریفات معاندان را خوردهاند و به همکیشان خود آسیب رساندهاند. تبیین و عبرتآموزی از این مصایب باید در دستور کار بزرگان شیعه و سنی قرار گیرد. این دستور کار نه مقطعی و فقط در برهه ایام هفته وحدت بلکه باید به یک نقشه راه دایمی تبدیل شود. هفته وحدت نه به صورت یک شعار بلکه به عنوان آرمانی واقعبینانه باید در کلیه شرایط زمانی و مکانی بر عملکرد، تصمیمات و رفتار و گفتار همه مسلمانان و متولیان امر حاکم و در امورات روزانه، جاری و ساری باشد.
روزنامه «شرق» با درج گزارشی با عنوان «احیاگر اخلاق و خردگرایی» نوشت: محمدبنعبدالله(ص) شخصیتی است ویژه که در تاریخ بشری نیز هویتی ویژه را بنیان نهاد؛ هویتی که جهان و تمدنی نو ساخت و انسانی دیگر آرزو داشت. انسان محمدی(ص) انسانی سخت دستنیافتنی بود، چرا که متخلقی خردگرا و متعقلی اخلاقگرا بود. این عزیز بیش و پیش از هر چیز، به دو مقوله مهم اهتمام میورزید: اخلاقگرایی و خردگرایی؛ دو گوهر عزیزی که در جهان اسلام آوردهاند. انسان تراز اخلاقی: اهتمام محمدبنعبدالله(ص) به اخلاقگرایی را میتوان در سیره عملی ایشان که پیشاوحی است و در آموزههای پساوحی او بهخوبی دید. ایشان پیش از وحی در میان جامعه خویش چنان جایگاه اخلاقیای داشت که به انسانی امین شهرت داشت و فردی معتمد بود.امام علی(ع) در اشاره به شخصیت اخلاقی پیشاوحی محمدبنعبدالله(ص) میگوید: «لقد قرنالله به (صلیاللهعلیه) من لدن أن کان فطیما أعظم ملک من ملائکته یسلک به طریق المکارم، و محاسن أخلاق العالم لیله ونهاره/ از همان زمان که رسول خدا را از شیر گرفتند، خداوند بزرگترین فرشته از فرشتگان خویش را مأمور کرد تا شب و روز او را به راههای بزرگواری و درستی و اخلاق نیکو سوق دهد». امام صادق(ع) همین سخن را به بیانی دیگر دارد: «ان الله ادب محمداً فاحسن تأدیبه./ خداوند محمد (ص) را ادب کرد و چه خوب او را تربیت کرد.»
علی شفیعی پژوهشگر در ادامه این یادداشت می نویسد: یکیدیگر از ویژگیهای انسان تراز در جهان و تمدن محمدی(ص) انسان خردگراست که حیاتش را باید وقف حرکت به سمت خردگرایی کند. این ویژگی هم در سیره عملی پیشاوحی آن عزیز نمایان است و هم در گزارههای پساوحی ایشان بهخوبی قابلمشاهده است. وحی که رهاورد اوست، در موارد فراوانی مخاطبانش را به تفکر و تعقل دعوت کرده است و نهیب میزند که چرا خرد نمیورزید. وقتی سخن از «افلاتعقلون» و «افلاتتفکرون» به میان میآید، یعنی انسان تراز محمدی(ص) باید خردگرا باشد و به عقلانیت توجه جدی داشته باشد. این اهتمام به تعقل و خردگرایی تا بدان جاست که مولوی از زبان پیامبر میگوید اگر عاقلی به این خطای فاحش –ناسزاگویی- بپردازد، بخشیدنی است. در مقابل، حضرت -به بیان مولوی- چنان از حماقت و احمقان دوری میجوید که میگوید: احمق ار حلوا نهد اندر لبم/ من از آن حلوای او اندر تبم.
**بالندگی و طراوت جامعه در سایه توجه به دانشگاه و دانشجویان
امروزه جامعه با مشکل هایی مواجهه است که حل آن با همکاری تمام بخش های کشور امکان پذیر می شود. دانشجویان به عنوان یکی از قشرهای فعال زمانی میتواند بر جامعه تاثیر بگذارد و در حد توان در جهت حل وفصل برخی از این مشکل ها موثر واقع شوند که شرایط موجود را بهدرستی درک کرده و زبان خود را به زبان مردم نزدیک کنند در صورت وجود چنین شرایطی جامعه به پیشرفت، بالندگی و طراوات می رسد.
روزنامه «اعتماد» در مطلبی با عنوان «دانشجو، بازیگر قدرت نیست» در گفت وگو با جعفر توفیقی وزیر علوم دولت اصلاحات نوشت: تصورم این است که در تاریخ آموزش عالی ایران، دانشجویان همواره نقش تاثیرگذاری بر تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور داشتند. دانشجویان همواره جریانساز و الگو برای مردم و جامعه بودهاند. طبیعی است که در طول تاریخ آموزش عالی این نقشها فراز و نشیب داشته و میزان تاثیرگذاری نیز کم و زیاد شده باشد اما در مجموع دانشجویان ما در دانشگاهها همواره جزو افراد نخبه، خوشفکر و حساس بودهاند. این حساسیت نسبت به مسائل کشور بسیار مهم و تاثیرگذار بوده است. چه در دوران قبل از انقلاب در تغییر رژیم، چه در دوران بعد از انقلاب در مساله حمایت از ارزشها و اصول انقلاب. دانشجویان همیشه مشی انتقادی داشتند و سعی داشتند با آسیبشناسی و تشخیص مسائل و مشکلات سیاسی و اجتماعی نقش آفرینی کنند. بنابراین از این منظر که همیشه نقش تحولآفرین داشتند فکر میکنم جریانهای دانشجویی ما اثر بخش و موثر بودند.
در ادامه این گفت وگو آمده است: تشکلهای دانشجویی تاثیرگذار بر قدرت هستند. این تشکلها به دلیل اقتضائات سنی، فکری و جایگاهی که در آن فعالیت میکنند بازیگری قدرت را نمیطلبند. دانشجویان همواره با تحلیل و آسیبشناسی مسائل سیاسی و اجتماعی به دنبال اثر بخشی بر قدرت هستند. این آسیبشناسی و تحلیل با ارایه پیشنهاد و در واقع ایجاد یک محیط باز برای گفتوگو و عمق بخشیدن به مسائل، سیاستها و راهبردها همراه است. بنابراین دانشجویان به دلیل اقتضای سنی و محیطی که در آن فعالیت میکنند، درگیر فعالیتهای علمی هستند و در کنار کسب علم نیز وجود احساس مسوولیت در آنها سبب فعالیتهای دانشجویی میشود. دانشجویان در فعالیتهای خود به دنبال آن هستند که با شناخت دقیق مسائل و آگاهی بیشتر بتوانند در بهبود روند اداره کشور اثر بخش باشند لذا جنبه اثرگذاری بیشتر از بازیگری قدرت است.
روزنامه «قانون» در یادداشتی با درج عنوان «اصالت به محاق رفته!» به قلم محمد شمس می نویسد: آیا مقام «دانشجو»، اصالت و کارآمدی گذشته خود را دارد؟ به نظر میرسد از انقلاب 57 و نقشآفرینی پررنگ دانشجویان در وقوع آن هر چه جلوتر آمدهایم، میزان اثرگذاری آنان کم و کمتر شده است. تا آنجا که امروزه جامعه با قشری به نام دانشجو روبهرو شده که بیشتر منفعل یا وابسته و فاقد اصالت و استقلال فکری است. به این معنا که کمتر کسی را میتوان یافت که (حتی در میان جامعه دانشجویی) روی پویشی مستقل از سوی آنان حساب ویژهای باز کند. همچنین صحبت ، تعریف و تمجیدهایی که مقامهای رسمی و غیررسمی درباره دانشجویان (بهخصوص در ایام مختلف مانند روز دانشجو و انتخابات) دارند، گویی بیشتر جنبه شعارگونه داشته و برای استفاده و ایجاد موج اجتماعی برای بهرهبرداریهای خاص است.
در ادامه این یادداشت آمده است: مادامیکه دانشجو در جایگاه واقعی خود باشد باید به نفع جامعه هزینه پرداخت کند و درصورتیکه وضعیت نا بسامان بود، برای اصلاح آن تلاش کرده و در صورت اصلاحناپذیر بودن بهصورت شفاف برای تغییر، آستین بالا بزند. در این حالت، مقام دانشجو موقعیت ممتازی در جامعه پیدا کرده و مورد تکریم و احترام ملت قرار خواهد گرفت؛ یعنی دانشجو میتواند مرحله جدیدی از حیات خود را که مبتنی بر همراهی با جامعه است، تجربه کرده و ماندگار شود. نکته ظریفتر این است که هر قشر و صنفی که بخواهد در تاریخ سرزمینش نام نیک داشته باشد، باید در جهت خواستهای عمومی جامعه حرکت کند. در غیر این صورت و انتخاب مسیرهای دیگر و نیز، بازیچه دست جریانات مختلف با انگیزههای متفاوت شدن، نتیجهای جز آنچه امروز شاهدش هستیم یعنی، وهن و کاسته شدن شأن و کم اثری برای مقام دانشجو در پی نخواهد داشت.
روزنامه «آرمان» در مطلبی با عنوان «جنبش دانشجو مخل امنیت نیست» در گفت وگو با الهام امینزاده معاون حقوقی رییسجمهوری و استاد گروه حقوق دانشگاه تهران آورده است: جنبش دانشجویی ایران به گفتمان «برد-برد» نیاز دارد و باید با دولت و حاکمیت وارد یک تعامل سازنده و مثبت شود. نگاه دولت و نظام سیاسی به جنبش دانشجویی نباید نگاهی حذفی و رانشی باشد بلکه باید نگاهی ایجابی و کششی باشد. این در حالی است که اشتراکات بین تشکلها و دغدغههای دانشجویی به مراتب بیشتر از افتراقهاست و در نتیجه این اشتراکات میتواند به جنبش دانشجویی در تحقق مطالبات خود کمک کند. باید شرایطی در کشور به وجود بیاید که جنبش دانشجویی با یک رویکرد گفتمانی و تحلیلی وارد بازی موازنه سیاسی با قدرت شود و هم از قدرت تاثیر بپذیرد و هم اینکه برقدرت اثرگذار باشد. به همین دلیل جنبش دانشجویی باید با قدرت دیالوگ داشته باشد و انتقاد کند و انتقاد بپذیرد. همه این اتفاقات نیز باید در چارچوب قانون اساسی و در جهت وحدت ملی و در یک فضای مفاهمه سازنده و پویا شکل بگیرد.
در ادامه این گفت وگو می خوانیم: به نظر من جنبش دانشجویی در ایران دچار سیاستزدگی شده و بیش از آنکه حالت کششی داشته باشد، با حالت رانشی مواجه شده است. به صورت طبیعی نیز این وضعیت سبب ایجاد دلسردی در جنبش دانشجویی شده است. به همین دلیل اگر جنبش دانشجویی تلاش کند از حالت سیاستزدگی خارج شود، میتواند با بالندگی و طراوات بیشتری رسالت واقعی خود را انجام بدهد. البته از این نکته نیز نباید غافل شویم که جنبش دانشجویی ایران تا رسیدن به نقطه ایدهآل هنوز فاصله زیادی دارد. یک دانشجو بهصورت طبیعی کنجکاو است و میل به نقد و انتقادکردن و آسیبشناسی جامعه در زمینههای مختلف دارد. به همین دلیل نیز ما باید فاصله دانشجویان را با قدرت و ساختارهای حاکمیتی، جامعه، خانواده و با گروههای تاثیرگذار جامعه تعریف کنیم تا بتوانیم جنبش دانشجویی را بهصورت واقعی مورد ارزیابی قرار بدهیم. نقدکردن و نقدپذیری یکی از ویژگیهای ذاتی جنبش دانشجویی است. در نتیجه هرچه جنبش دانشجویی کشور پویاتر و شادابتر باشد، قدرت نقدپذیری این جنبش نیز افزایش پیدا میکند و از این طریق به کلیت جامعه منتقل میشود.
**حفاظت قشر جوان در برابر آسیب های اجتماعی
آسیب های اجتماعی مانند اعتیاد، طلاق، کارتن خوابی و ... به عنوان تهدیدی جدی برای جامعه به حساب می آید که دوره جوانی خطرناکترین سن برای ورود به این آسیب ها است. برای نمونه تحقیق ها نشان می دهد افرادی که به انواع مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده اند، اغلب نخستین تجربه را به صورت تفریحی و در دوران نوجوانی کسب کرده بودند و به تدریج اعتیاد آنان، از حالت تفریح خارج شده و با تکرار و زیاد شدن میزان مصرف، معتاد شده اند از این رو نهادهای مسوول باید با طرح های حمایتی در جهت اشتغال زایی، اوقات فراغت و ... از این قشر در برابر این آسیب ها حفاظت کنند.
روزنامه «آرمان» در گزارشی با عنوان «دام آسیب ها برای دانش آموزان» نوشت: آسیبهای اجتماعی مختص به قشر یا سن ویژهای نیست، بلکه هر فرد در هر شرایطی میتواند در معرض انواع و اقسام بزهها و آسیبهای اجتماعی قرار بگیرد. در این میان میتوان به دانشآموزان به عنوان یکی از گروههای حساس و در معرض خطر در جامعه اشاره کرد. در شرایط کنونی این قشر بیش از گذشته در معرض استعمال مواد مخدر، رفتارهای جنسی پر خطر و مخاطرات موجود در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی قرار دارند. دانشآموزان میتوانند با آگاهی از خطرات تهدید کننده، یادگیری مهارتهای اساسی و پایه در مدارس، تقویت عنصر خود آگاهی و خودمراقبتی در برابر انواع آسیبها مصون باشند. از سوی دیگر آموزش خودمراقبتی در کنار حفظ و شناخت جایگاه انسانی و تقویت اعتماد به نفس فرزندان در درون خانوادهها از مهمترین و اساسیترین راهکارهای مبارزه با اعتیاد و سایر آسیبهای اجتماعی است. همچنین نداشتن سواد رسانهای و نبود آگاهیهای لازم از آسیبهای فضای مجازی در بین اولیای دانشآموزان در تربیت اصولی فرزندان نقش منفی دارد.
در ادامه این گزارش می خوانیم: با بررسی وضعیت امروز دانشآموزان کشور باید تاکید کرد که در کلانشهر تهران یکی از آسیبهای تهدیدکننده دانشآموزان استعمال دخانیات در قالب قلیان و سیگار است. در حالی که همین استعمال به ظاهر بیخطر قلیان میتواند برای نسل آینده کشور سرآغازی برای مصرف مواد مخدر و روانگردان باشد. از دیگر مسائل تهدیدکننده میتوان به نبود فرهنگ استفاده از فضای مجازی در بین دانشآموزان اشاره کرد.
روزنامه «ابتکار» در گزارشی با درج عنوان «دستمال با قیمت هزار تومان در دستان 16 ساله ها » نوشت: اوایل ماه جاری بود که پرویز افشار، سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر نسبت به خطرات و عوارض مخدر صنعتی NPS تحت عنوان «دستمال»، هشدار داد. عمده ترکیبات این مواد صنعتی جدید ترکیبات محرکی است بهطوری که اثرات این مواد از اثرات محرکهای قدیمیتر مانند آمفتامینها و متافتامینها بیشتر بوده و اثرات تخریبی آن هم بالاتر است. همچنین بررسیها نشان میدهد که این مواد از دسته کانابینوئیدهای صنعتی است؛ موادی که از نظر ساختار شبیه ماریجوانا است اما مانند ماریجوانا و علف و گرس و حشیش کاشتنی نیست، بلکه موادی است که در آزمایشگاه سنتز میشود و اثرات توهمزایی و تخریبش از حشیش خیلی خیلی بیشتر است و اثرات تخریبیاش هم شدیدتر است. در حال حاضر این مواد در اندازهای نیست که اندازه حشیش فراگیری داشته باشد اما آینده تغییر الگوی مصرف در دنیا بیشتر به سمتوسوی این مواد است و مردم باید در جریان باشند این مواد در قالب دستمال، قرص، اسپری و ... عرضه میشوند و حتی ممکن است این مواد در آینده بیشتر در قالب عطریات و بخور و ... مصرف شود که باید همه مراقب این موارد باشیم.
در ادامه این گزارش می خوانیم: معمولا NPSها جای خاصی در دنیا ندارند و اینطور نیست که یک «ان.پی.اس» در همه جای دنیا شایع باشد و بیشتر در هر منطقه جغرافیایی یکی از انواع آن شایع است، مثلا در اروپای غربی و آسیای جنوبشرقی و ... نوعی خاص از آن شایع است اما چون این مواد از نوع صنعتی هستند، میزان عرضه و تولید آن در کشورهای آسیای شرقی و آن منطقه بیشتر است. پارهای از NPSها ممکن است در محافل و پارتیها و... در قالب بخور عرضه شود. این توضیحاتی است که بهتازگی سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر درباره ماده مخدر «دستمال» ارائه کرده درحالی که به گفته یک آسیبشناس اجتماعی، یکبار مصرف مخدر «دستمال» اعتیادآور بوده و با قیمت یکهزار تومان در گروه سنی 16سال رایج شده است.
روزنامه «قانون» در گزارشی با عنوان «جا ماندن از زندگی در دنیایی از زباله!» می آورد: انگار نه انگار مردمک چشمهایی که مدام این طرف و آن طرف میدوند و از شیطنت برق میزنند، همانهایی هستند که تا دوهفته پیش مات و مبهوت، همه چیز را در سکوت نظاره میکردند. محمد چهار ساله، دستهایش را به نشانه هواپیما از هم باز کرده و دور اتاق غذاخوری «خانه علم» میدود. گاهی بچههایی را که مقابل راهش ایستادند با مشت میزند و به راهش ادامه میدهد. پوست دست و صورتش از شدت سرما ترک خورده و پاهایش سیاه و چرکتاب است. همانگونه که میدود راهش را به سمت آشپزخانه میکشد و از داخل سطل زباله، چند تکه کاغذ خیس و یونولیت برمیدارد و به دهان میگذارد و می جود. در حال جویدن دور و اطرافش را می پاید که کسی تماشایش نکند و مجبورنشود محتویات دهانش را خالی کند. کاغذها و یونولیتها را قورت میدهد و دوباره دست هایش را مثل هواپیما از یکدیگر باز میکند و در سالن غذاخوری میدود.
در ادامه این گزارش آمده است: بنفشه، زهرا ، محمد و هادی همگی بیرون از خانهعلم ایستادهاند. بنفشه با مادرش قهر کرده و نمیداند باید شب را کجا برود. قرار بود او را به بهزیستی بفرستند اما دلش نمیخواهد آنجا برود. به مددکارش گفته فقط از ترس مادرم میروم بهزیستی تا مجبور شود من را پیش خودش نگه دارد و اذیتم نکند. هادی به این فکر میکند که صبح زود سراغ رفقای قدیمیاش را بگیرد و پی نداشتن کارت زباله را به تنش بمالد و با ماموران شهرداری درگیر شود اما شب که به خانه آمد، پول توی جیبش داشته باشد. زهرا و محمد تا آخرین لحظه دلشان نمی خواهد به آلونک کوچکشان برگردند و دوباره پدر را ببیند که خم شده روی گاز تک شعله داخل خانه و مشغول کشیدن شیشه است. اما زندگی همچنان برای هر چهار نفرشان ادامه دارد. مجبورند راهی برای فردایشان پیدا کنند حتی اگر مجبور باشند مدتی را به بهزیستی بروند یا در خیابانهای تهران زباله گردی کنند.
*گروه اطلاع رسانی
خبرنگار: مهدی احمدی**انتشار دهنده: شهربانو جمعه
پژوهشم**9370**9131
ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearch همراه شوید.
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۹۷۴۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اینجا «بقیع» سند مظلومیت دیرینه شیعه
میگویند بقیع بهشت روی زمین است اما این بهشت در هشتم شوال ۱۳۴۴ هجری قمری بهدست حکومت وهابی، به دلایل واهی تمامی گنبدها و قبههایش تخریب شد و وسایل قیمتی داخل ضریحش به غارت رفت و این روزها تنها یادگار حرم بقیع، ضریح فولادی آن است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، امروز هشتم شوال یکی از تلخترین روزهای تاریخ شیعه است؛ روزی که قبرستان بقیع توسط وهابیت تخریب شد و به «یوم الهدم» معروف است چرا که مظلومیت اهل بیت عصمت و طهارت را بار دیگر به رخ جهانیان کشید.
قبرستان بقیع یکی از قدیمیترین قبرستانهای تاریخ و از مکانهای مقدس و مورد احترام مسلمانان بهشمار میرود که در اهمیت آن، احادیث و روایاتی نیز از ائمه معصومین (ع) وجود دارد، به طور مثال پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «از بقیع هفتاد هزار نفر که صورتشان مانند ماه چهارده شب است، محشور خواهند شد و بدون حساب وارد بهشت میشوند». در روایتی دیگر از آن حضرت آمده که در روز قیامت، هفتاد هزار تن با صفات نیکو از بقیع محشور میشوند، ایشان به کسانی که در بقیع دفن شوند، بشارت داده که شفاعت خواهند شد.
اهمیت بقیع از آنجایی مطرح میشود که میتوان را اولین مزاری دانست که به دستور رسول اکرم (ص) توسط مسلمانان صدر اسلام ایجاد شده است و درباره معنای لغوی آن نیز ابن اثیر میگوید: بقیع در لغت به محل وسیعی که دارای درخت یا ریشه درخت باشد، گفته میشود و چون مکان بقیع پیش از آن دارای درخت غرقد و ریشههای آن بود، پس از قطع این اشجار نیز با همان اسم معروف شد.
در کتاب «آثار اسلامی مکه و مدینه» نوشته رسول جعفریان آمده که نام قبرستان بقیع پیش از ظهور اسلام جنه البقیع یا بقیع الغَرقَد بوده است و پیامبر اکرم (ص) توجه خاصی به این مکان که مهمترین قبرستان مسلمانان در مدینه بود داشتهاند؛ همچنین در این کتاب آمده است که: قبرستان بقیع علاوه بر محل دفن چهار تن از امامان معصوم، آرامگاه بسیاری از صحابه و تابعین نیز است.
میرزا حسین فراهانی در سفرنامه خود مینویسد: «چهار ائمه اثنی عشر در بقعه بزرگی که به صورت هشت ضلعی ساخته شده، واقعاند و گنبد اندرون آن، سفید کاری است».
ریچارد بورتون (Sir Richard Burton) جهانگرد غربی نیز در سال ۱۲۷۶ هجری قمری، گنبد ائمه بقیع را چنین معرفی میکند: «این قبه که در دست راست واردین به بقیع قرار گرفته، بزرگتر و زیباتر از همه قبهها است».
این جبیر، جهانگرد معروف در سال ۶۱۴ هجری قمری میگوید: «آن، قبهای است مرتفع و سر به فلک کشیده که در نزدیکی درب بقیع واقع شده است».
بقیع، بهشتی در دل مدینهمیگویند بقیع بهشت روی زمین است چرا که علاوه بر مزار چهار امام شیعیان یعنی امام حسن مجتبی (ع)، امام زینالعابدین (ع)، امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) تعدادی از دختران و همچنین عمههای رسول الله (ص) و قبر حضرت امُّ البنین (س) و قبر حضرت اسماعیل بن جعفر الصادق، و قبر حضرت ابراهیم فرزند رسول الله (ص)، و قبور تمامی اصحاب و تابعین و ارحام و ازواج رسول الله (ص) و تعداد زیادی از بزرگان و صحابه اسلام نیز در آنجا وجود دارد.
اما باید بدانیم که قبرستان بقیع از ابتدا مانند تصاویری که این سالها میبینیم نبوده چرا که در در قبرستان بقیع و سایر اماکن متبرکه حجاز قبل از تخریب، بر قبور ائمه و بزرگان اسلام گنبدها و بناهایی قرار داشت که سرانجام در هشتم شوال ۱۳۴۴ هجری قمری حکومت وهابی، به دلایل واهی تمامی گنبدها و قبههای موجود را تخریب کرد و وسایل قیمتی داخل ضریح به غارت رفت، تنها یادگار حرم بقیع، ضریح فولادی آن است که آن را ۸ قسمت کردند و هم اکنون، دور قبور شهدای احد قرار گرفته است، یکی از جهانگردان غربی به نام مستر ریتر (Riter) که به فاصله چند ماه از ویرانی این حرم بقیع را دید، آن را این گونه وصف میکند:
«چون وارد بقیع شدم، آنجا را همچون شهری دیدم که زلزله شدیدی به وقوع پیوسته و به ویرانهای، مبدلش ساخته است، زیرا در جای جای بقیع، به جز قطعات سنگ و کلوخ در هم ریخته و خاکها و زبالههای روی هم انباشته و تیرهای چوبی کهنه و شیشههای درهم شکسته و آجرها و سیمانهای تکهتکه شده، چیز دیگر نمیتوان دید… ولی این ویرانیها و خرابیها، نه در اثر وقوع زلزله یا حادثهای طبیعی، بلکه با عزم و اراده انسانها به وجود آمده و همه آن گنبد و بارگاههای زیبا و سفید رنگ که نشانگر قبور فرزندان و یاوران پیامبر اسلام بود، با خاک یکسان شده است، چون برای مشاهده بیشتر این آثار که نشانگر قبور مسلمانان صدر اسلام و تاریخ سازان روزگار است در سنگ و کلوخ حرکت میکردم، از زبان راهنمایم میشنیدم که از شدت ناراحتی این جملات را تکرار میکرد: «استغفرالله، استغفرالله، لا حول و لا قوة الا بالله».
جریان تکفیری امروز یک مصیبت واقعی برای اسلام استرهبر معظم انقلاب در تاریخ دوم اردیبهشت سال ۱۳۹۲ طی سخنانی با اشاره به حادثه تلخ و غمانگیز تخریب قبر صحابی جلیلالقدر، جناب حجر بن عدی و اهانت به پیکر آن شخصیت بزرگوار اسلام تأکید کردند: آنچه که تلخی این حادثه را مضاعف میکند، وجود برخی افراد دارای افکار پلید، متحجر و عقبمانده در میان امت اسلامی است که تجلیل از بزرگان و برجستگان و چهرههای نورانی صدر اسلام را شرک و کفر میدانند.
ایشان وجود چنین تفکر خرافی را یک مصیبت برای اسلام و مسلمانان دانستند و افزودند: این افراد کسانی هستند که گذشتگان آنها قبور ائمه اطهار را در بقیع ویران کردند و اگر قیام سراسری مسلمانان بر ضد آنان نبود، مرقد مطهر پیامبر اسلام (ص) را نیز ویران میکردند.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: چنین انسانهای بداندیش که حضور در مزار بزرگان و طلب رحمت خداوند برای آنها و همچنین طلب رحمت کردن برای خود را شرک میپندارند، دارای تفکری باطل و روحیهای پلید هستند؛ شرک آن است که افرادی آلت دست سیاستهای سرویسهای جاسوسی انگلیس و آمریکا شوند و با اقدامات خود مسلمانان را غمدار کنند.
ایشان خاطرنشان کردند: این چگونه تفکری است که اطاعت و عبودیت و خاکساری در مقابل طواغیت زنده را شرک نمیداند، اما احترام به بزرگان را شرک میشمارد؟!جریان تکفیری خبیث که از پشتیبانیهای مالی و غیر مالی برخوردار است، امروز یک مصیبت واقعی برای اسلام به شمار میرود.
و اینک بقیع بهعنوان یک سند زنده، مظلومیت یک هزار و ۴۰۰ ساله شیعیان را به تصویر میکشد و شیعیان همچنان چشم انتظار موعود بوده تا غبار غربت از آن رخت بر بندد.
کد خبر 745319