روایتی از پوش 120 ساله حسینهی چرخاب+عکس و فیلم
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۶۹۷۸۷
به گزارش خبرنگار ایلنا، مراسم تاریخی «پوشکشی حسینیه چرخاب اردکان» در استان یزد، هرساله، در صبح روز دوم ماه محرم، که بنابر روایات همزمان با برافراشته شدن خیمه امام حسین(ع) در صحرای کربلا صورت میگیرد، سنتی دیرینه است. مردم اردکان به این مراسم، «پوشبالاکنی» میگویند. درنهایت، این پوش صبح چهاردم محرم پایین کشیده و جمع میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پوش به چادر بزرگ مخصوص پوشاندن حیاط و فضای تکیه در موسم زمستان برای مجلس روضهخوانی و عزاداری میگویند. بنابر تاریخ حک شده روی آن، این پوش مربوط به ۱۱۹ سال پیش است، که پارچهای از جنس پنبه متشکل از ۵ تکه منقوش و عمل استاد «محمدجعفر خیام اصفهانی» است. متأسفانه این پوش تاریخی، چندی است که وضعیت نامناسبی دارد، با این حال، همچنان هرسال، آن را بالا میکشند که همین مسئله، باعث نگرانی اهالی هنر و میراث شده است.
مصطفی هاتفی (کارشناس صنایع دستی و پژوشگر حوزهی فرش) در گفتگو با خبرنگار ایلنا دربارهی این پوش گفت: پوشی حسینهی چرخاب اردکان، از پارچهای پنبهای، متشکل از 5 تکهی منقوش با هنر چاپ و کولاژ و تکهدوزی، با پیشینهای 120 ساله است. آنچه این پوش منحصربهفرد را، از تمام پوشهای دیگر متمایز میکند، نقشونگارهای خاص آن است. شهرهای دیگر اگر پوشی داشته باشند، چیزی به اسم خیمهگاه است که با یک پارچهی سادهی برزنتی دوخته شده است.
او ادامه داد: این پوش 100 درصد پنبه است. اما جدیداً متأسفانه قسمتهایی توسط مردم محلی، به آن الحاق شده که همه پارچههای معمولی است. نقشهایی که روی پوش هست نقاشی نیست، بلکه روی آن دوخته شده و تکهدوزی شده است. این طرح و نقشها هم از جنس پنبه است.
هاتفی دربارهی نقشونگارهای روی پوش توضیح داد و گفت: یکی از نقش و نگارهای روی پوش، همان شیر و خورشید معروف است. دیگری فرشتههایی است که حالت آدم بالدار دارند. از دیگر طرحها، درخت زندگی است که 14 شاخه دارد و 14 معصوم از آن برداشت میشود. از دیگر نقشونقوش روی پوش، درخت سرو است. در حاشیهی پوش هم شعر مشهور محتشم کاشانی «باز این چه شورش است...»، نوشته شده است.
او ادامه داد: اکثر این نقشها به آئین میترائیسم برمیگردد. شیر و خورشید، مربوط به آن دوره است که بعداً وارد تشیع شد. در هر دوره که خواستهاند این نقشونگارها را به دورههای بعدی منتقل کنند، حالت مذهبیاش را تغییر دادهاند. در دورهی زردشت، به این نقوش نماد قداست میدادند. دو درختی که در این پوش وجود دارد، درخت سرو و درخت زندگی است. درخت سرو، درختی است که بعد از مبعوث شدن زردشت به پیامبری، خداوند چند بذر از آن درخت را به او داد و گفت که این بذرها را در دنیا بکار، که نماد پایداری و استواری است. از طرفی، به خاطر همین صفات، سرو را به حضرت ابوالفضل(ع) تعبیر میکنند.
او ادامه داد: درخت زندگی در دورهی ایلامیان، در محدودهی بینالنهرین وجود داشته است. طبق باور آنها، هر کس که عصارهای از این درخت را بخورد، جاودانه میشود و هیچوقت نمیمیرد. همین نقش در نقوش ایران باستان هم با 14 برگ وجود دارد که بعد وارد تشیع شد و حالا 14 معصوم را از آن برداشت میکنند، بهطوری که هر کس به آن متوسل شود، رستگار خواهد شد. در این نقوش، هر دوی این درختها نگهبانانی دارند. بالای درخت سرو، دو فرشته هستند که از آن نگهداری میکنند. درخت زندگی هم توسط دو شیری که شمشیر در دست دارند، محافظت میشود.
این پژوهشگر افزود: شیر و خورشید تا قبل از حملهی مغول، در اکثر پرچمها و نمادهای ایرانی وجود داشت. بعد از حملهی مغول، شیر و خورشید نماد تشیع میشود، و در زمان صفویه رسماً روی پرچم ایران قرار میگیرد. شیر نماد اسلام است؛ خورشید نماد پیامبر، و شمشیر هم نماد ذوالفقار. تعبیر دیگری هم هست که میگوید: شیر حضرت علی(ع) است که به اسد معروف است، خورشید نماد پیامبر(ص) و شمشیر هم نماد ذوالفقار است. شیر و خورشید، نمادی از تشیع است و اصلاً هم ربطی به شاهنشاهی و طاغوت ندارد.
وی دربارهی تاریخچهی این پوش توضیح داد و گفت: این پوش الان تقریباً 80 سال است که در حسینهی چرخاب اردکان بالا میرود. پوش متعلق به مجدالعلماء (از بزرگان و خوانین اردکان در دورهی قاجار) است که در روضهخوانیها در صحن حیاط منزلش کشیده میشد. البته گفته میشود حسینهی چرخاب هم پوشی شبیه به این را داشته، ولی بهمرور از بین رفته و بعد از آن، از پوش مجدالعلما استفاده میکنند.
او به آداب و مناسک کشیدن پوش اشاره کرد و گفت: پوش را در روز دوم محرم بالا میکشند. چون امام حسین(ع) در روز دوم محرم، وارد کربلا شد و چون اجازه ندادند که وارد شهر شود، بیرونِ شهر، خیمه زد. از این روز، کل مردم محل در حسینه جمع میشوند، و پوش را بالا میکشند. این مراسم، از قدیم واقف و متولی هم داشته است، که مسئول آذینبندی حسینه بودهاند. پوش از 5 تکه تشکیل شده است که با کمک مردم، هر ساله به هم متصل میشود. خود پوش سوراخ دارد که با طناب آنها را به هم محکم میبندند. یکی از وقفهای پوش، این است که بعد از برافراشته شدن، به مردم اردهشیره صبحانه میدهند و ظهر هم کلجوش داده میشد. در نهایت، صبح 14 ماه محرم، مراسم پایین کشیدن پوش است. پوش را باز میکنند، بستهبندی میکنند و بهجای اصلیش برمیگردانند.
هاتفی گفت: پوش امسال 119 ساله شد. در سال 1320 هجری قمری توسط استاد «محمدجعفر خیام اصفهانی» دوخته شده است.
او دربارهی وضعیت نامناسب و مرمتهای غیراصولی پوش گفت: هر سال این پوشش مرمت میشود، اما بهطور کاملاً غیراصولی. خود مردم و بچههای هیئت آن را رفو میکنند. باید یک کارشناس حرفهای این کار را انجام دهد، و مثل خودش آن را رفو و مرمت کند؛ نه اینکه پارچهی الحاقی به آن وصل کنند. سال 1381 که مسئول موزهی ایران باستان از این پوش دیدن کرده بود، پیشنهاد داده بود که عین همین پوش، با همین نقشونگار و همین ابعاد برای حسینهی چرخاب بدوزند، و در عوض خواسته بودند که پوش را به موزه منتقل کرده و از آن نگهداری کنند. ولی هیئت این پیشنهاد را رد کرد، و الان هم پشیمان هستند.
او گفت: الان پوش نسبت به 15 سال پیش، خیلی فرسوده شده است. پوش نباید زیر باران و آفتاب باشد، چون از جنس پنبه است، هر وقت که باران بیاید، حالت سنگینی به خود میگیرد و تمام آبها را در خود جذب میکند، و سنگین میشود و بهخاطر حالت تکهدوزیاش، نخهایش پاره میشود. امروزه اگر کسی بخواهد عین همین پوش را بدوزد، هزینهاش زیر 100 میلیون نیست. با توجه به تاریخی بودن پوش، و نقشونگاری که دارد، نباید موقع بالاکردن روی زمین پهن شود. موقع بالاکشیدن پوش، آن را روی زمین پهن میکنند و بعد میروند روی آن راه میروند تا درزها را به هم متصل کنند، و این نقشونگارها روی زمین کشیده میشود و این کار به پوش آسیب جدی میرساند.
فیلم این مراسم را در زیر میتوانید مشاهد کنید.
عکسها: حسین حائری
منبع: ایلنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۶۹۷۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی از فداکاری و ایثار یک مادر در سیل کازرون
بعد از ظهر چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ در چند لحظه و در مدت کوتاهی با رعد و برق، باران باریدن گرفت و به گونهای بود که معابر دچار آبگرفتگی شد و جوی آب قابل مشاهده نبود. در آن هنگام مردم شهر کازرون شاهد فداکاری مادری ۵۰ ساله بودند که برای نجات یک مرد سالخورده به آب زد.
این بانوی فداکار ۲ فرزند پسر ۱۷ و ۱۲ ساله دارد. محمدمهدی دهقان، پسر بزرگ این خانم ایثارگر در مورد شب حادثه میگوید: با مادرم، برای خرید نان به نانوایی رفته بودیم که ناگهان باران گرفت. شدت بارش زیاد بود و ما بعد از خرید نان سوار ماشین شده و به خانه رفتیم.
او ادامه داد: شدت بارش باران به حدی بود که رانندگی سخت شده بود، بهطوری برای لحظاتی در گوشه خیابان توقف کردیم به امید اینکه باران کمتر شود، اما هر لحظه شدت باران بیشتر میشد.
پسر این بانوی ایثارگر اضافه کرد: وقتی به خیابان تپه شادی رسیدیم، پیرمردی را دیدیم که داخل جوی آب افتاده و در سیلاب گرفتار شده بود و هر لحظه امکان داشت آب او را با خود ببرد که از آنجا که سیلاب سطح خیابان را هم گرفته بود کسی نمیتوانست به پیرمرد کمک کند.
زن ۵۰ساله و پسرش نمیتوانستند پیرمرد را در همان حال رها کنند، این بود که تصمیم گرفتند هرطوری شده او را نجات دهند.
محمدمهدی دهقان در ادامه بیان کرد: با ماشین به سمت پیرمرد رفتیم، اما آب خیلی بالا آمده بود و شدت سیل زیاد شده بود. من از ماشین پیاده شدم و به سوی پیرمرد رفتم و مادرم نیز پشت سرم آمد و دائم فریاد میزد که مواظب باشم و احتیاط کنم، اما شرایط طوری بود که من نمیتوانستم به پیرمرد کمک کنم، بنابراین مادرم دست بهکار شد و به سوی پیرمرد رفت و هر طوری بود او را از جوی آب بیرون کشید، اما درهمان لحظه پایش سر خورد و خودش داخل جوی افتاد.
او افزود: سیلاب، مادرم را با خود برد و من هرچه دویدم نتوانستم او را بگیرم، تا جایی که او زیر پلی گیر کرد و زیر آب ماند و امکان نجاتش هم وجود نداشت.
پسر بانوی فداکار تصریح کرد: پسر این زن که با یادآوری لحظاتی که مادرش در سیلاب گیر افتاده بود، بغض کرده، ادامه میدهد: همان لحظه به آتشنشانی زنگ زدیم، اما آنها در ترافیک مانده بودند.
او بیان کرد: باران همچنان میبارید و ما نمیدانستیم در این لحظات هولناک چه کاری باید انجام دهیم. مادرم به زیر آب رفته بود و چند نفر که آنجا بودند برای نجات مادرم تلاش کردند تا او را از زیر آب بیرون بکشند.
محمد مهدی اضافه کرد: بالاخره بعد از اینکه مادرم مدت زمان طولانی زیر آب مانده بود، او را بیرون کشیدیم، اما مادرم نفس نمیکشید، حتی آمبولانس هم در راه گیر کرده بود و وقتی خود را به مادرم رساند، خیلی دیر شده بود، مادرم دیگر ضربان نداشت و هرچه به او شوک دادند فایدهای نداشت و او جانش را از دست داد.
روایت فداکاری این زن هر چند غمناک است، اما این ایثارگری در یاد و خاطر مردم استان فارس و بخصوص شهرستان کازرون باقی خواهد ماند.
باشگاه خبرنگاران جوان فارس شیراز