نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی ۸درصد بیشتر از جامعه است
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۷۴۹۵۹
در سالهای اخیر به گواه آمار اعلامشده از سوی مراکز آماری ایران، تعداد فارغالتحصیلان دانشگاهی بیکار یا به عبارتی بیکاران مدرکدار رو به افزایش بوده است.
آمارهایی تکاندهنده که بر اساس آن هر سال تعداد بیشماری از تحصیلکردگان آماده به کار به واسطه نبود بازار کار مناسب و متناسب با تخصص و تحصیلاتشان خانهنشین میشوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فرهیختگان، از این رو در گفتوگویی با علاءالدین ازوجی، مشاور وزیر و مدیرکل سیاستگذاری و توسعه اشتغال وزارت کار به بررسی بازار اشتغال و شرایط کشور در این زمینه پرداخته شده است.
بر اساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 95 حدود سه میلیون و 258 هزار نفر بیکار در کشور وجود دارد که از این میان تعداد کمی از آنها بیسواد هستند. خود این موضوع و سهم حدود 40 درصدی افراد دارای تحصیلات دانشگاهی در میان بیکاران جامعه نشاندهنده تغییرات اساسی در ساختار جمعیتی و تحصیلاتی کشور نسبت به دهههای گذشته است. به نظر شما بیکاری افراد تحصیلکرده و به عبارتی تحصیلکردگان بیکار میتواند چه تبعات اجتماعیای برای جامعه داشته باشد؟
عموما در سطح دنیا نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی به دلایل مختلف از سایر افراد جامعه یا به عبارتی کمسوادان و بیسوادان آن جامعه کمتر است.اما متاسفانه این موضوع در ایران وضعیتی کاملا عکس وضعیت جهانی دارد. بهطوری که در حال حاضر نرخ بیکاری در ایران چیزی کمتر از 11 درصد است اما بر اساس آمارها نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی رقمی در حدود 18 یا 19درصد برآورد میشود. این آمار بیانگر آن است که وضعیت اشتغال و معضل بیکاری در میان فارغالتحصیلان دانشگاهی حادتر است. ضمن اینکه مطالعات و مشاهدات صورت گرفته نشان میدهد بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی تبعات اجتماعی، اقتصادی بیشتری نسبت به سایر جویندگان کار در جامعه دارد. مسلما تبعات اقتصادی نیروی کار درسخواندهای که در بازار کار حضور نداشته و اقتصاد از او بهرهمند نمیشود، بیشتر از فردی است که تخصص چندانی نداشته و نیروی ساده محسوب میشود. به عبارتی در این شرایط اقتصاد نمیتواند از منابع انسانی موجود در جامعه به نحو احسن استفاده کند، بنابراین در این شرایط نمیتوان از اقتصاد انتظار داشت که در سطح کلان بهرهوری بالایی داشته باشد. طبیعتا مزیت فارغالتحصیلان دانشگاهی نسبت به سایر افراد جامعه که در طبقه کمسواد یا بیسواد قرار میگیرند ظرفیت آگاهی و بهرهمندی آنها از علوم و دانشهای مختلف است چراکه این گروه با پرداختن به تحقیق و پژوهش از علم، آگاهی و تخصص بیشتری نسبت به سایرین برخوردارند. از این رو طبیعتا، افزایش آمار فارغالتحصیلان بیکار تبعات منفیتری نسبت به سایرین دارد.
تمهیدات دولتها در این شرایط چیست؟
دولتها برای رفع چنین معضلاتی نیازمند بررسی وضعیت و شناسایی گروههای هدف اشتغال در جامعه هستند. آمار و اطلاعات نشان میدهد اولویت اصلی دولت در این شرایط توجه به گروه هدف یعنی فارغالتحصیلان دانشگاهی است که معمولا در سنین 22 تا 35 قرار دارند. طرح «کاج» پیشنهادی از سوی دولت، ناظر بر ارائه مشوقهایی در راستای اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی است؛ این مشوق که در حوزههای مختلف از جمله بیمه کارفرمایی دیده شده بر اساس ماده 70 برنامه ششم توسعه که تاکیدش بر موضوع کارورزی است به دنبال ایجاد اشتغال و تسهیل آن برای شغل اولیهاست. در این طرح فارغالتحصیلان دانشگاهی که مایل به جذب در بنگاههای اقتصادی هستند از سوی دولت مورد حمایت قرار داده میشوند. بنابراین اولین گروه مورد حمایت دولت در این طرح و اینکه چه مداخلاتی لازمه ایجاد اشتغال در این گروه سنی است، مشخص شده است.
یکی از مباحث موجود در این زمینه توجه اقتصاد ایران به صنایع بزرگ و سرمایهبر مانند صنعت فولاد، خودرو، پتروشیمی و... است. به نظرتان نیاز به افراد تحصیلکرده بیشتر در صنایع بزرگ و سرمایهبر یا صنایع خرد و کوچک وجود دارد؟
میزان اشتغالزایی در صنایع مختلف بستگی به نوع و کارکرد آن صنایع دارد. هر چند بنده ترجیح میدهم به جای به کار بردن عبارت اشتغال در صنایع، از عبارت اشتغال در فضای کسبوکار استفاده کنم. آنچه امروز در راستای اشتغالزایی در سطح دنیا مورد توجه قرار دارد حمایت از کسبوکارهای نوین برای جذب فارغالتحصیلان دانشگاهی است که از این میان میتوان به IT اشاره کرد. بهطوری که امروزه ثابت شده این نوع کسب وکار نسبت به کسب وکارهای حوزه نفت وگاز فراگیرتر بوده و میتواند بخش عمدهای از فارغالتحصیلان را به سمت خود جذب کند، در حالی که بخش نفت و گاز ممکن است از چنین وضعیت و ظرفیتی برخوردار نباشد. ضمن اینکه صنایعی مانند بخش نفت و گاز بیشتر به دنبال افزایش تولید هستند تا ناظر به ایجاد اشتغال، از این رو هر چند نمیتوان اشتغال ایجادشده در بخش نفت وگاز را کنار گذاشت اما واقعیت این است که برای افزایش اشتغال و درآمدهای کشور باید به سمت طراحی و هدفمند کردن بستههای اشتغالی برای جذب فارغالتحصیلان دانشگاهی حرکت کرد.
مطالعات صورت گرفته در وزارت کار در سطح استانهای کشورکه در قالب طرح تکاپو انجام شد، بیانگر آن است که کسب وکار در حوزه صنایع تبدیلی و تکمیلی، IT، بخشهای مرتبط با صنعت گردشگری، ورزش، تربیت بدنی، سلامت و حوزه صنایع فرهنگی و هنری ظرفیت ویژهای برای اشتغالزایی دارند و عمدتا نیروی انسانی جذب شده در این بخشها فارغالتحصیلان دانشگاهی هستند. طبیعتا برای ورود، توسعه و تکامل این نوع کسب وکارها، نیازمند شناسایی راهکارهای نوین و تاثیرگذار در این زمینه هستیم تا با ترسیم بهترین راهها، در گلوگاههای اصلی توسعه کسب وکار قدم بگذاریم. حال این سوال مطرح است که آیا قرار گرفتن در مسیر توسعه اشتغال تنها با ارائه تسهیلات در قالب وام عملیاتی میشود؟ یقینا پاسخ منفی است چراکه برای دست یافتن به توسعه بیشتر باید به دنبال حضور در کسبوکارهایی در عرصههای بینالمللی باشیم و حوزههایی چون IT، پوشاک، گیاهان دارویی، صنایع تبدیلی – تکمیلی و... باید مورد توجه قرار بگیرند.
تحقق این امر نیازمند چه تمهیداتی از سوی دولت است؟ یعنی علاوهبر ارائه تسهیلات و حمایتهای اینچنینی دولت باید چه اقداماتی انجام دهد؟
موضوع مهم در این میان توجه به بازاریابی است. امروزه اهمیت اهتمام به ورود در حوزههای طراحی؛ بستهبندی و بازاریابی بیش از گذشته احساس میشود. طبیعتا نیروی کار ساده و آموزش ندیده نمیتواند در حوزههای یادشده موفق عمل کرده و ابتکار عمل و خلاقیت قابل توجهی از خود ارائه دهد. ضمن اینکه با تقویت این رویکردها، اشتغال پایدار و فراگیر در کشور گسترش مییابد؛ هر چند تمامی مسائل یادشده یک بعد قضیه است و بعد دیگر آن فراهم بودن فضای کسبوکار و موضوع امنیت آن در سطح جامعه است. یقینا فعال اقتصادی تنها به منابع اختصاص داده شده از سوی دولت توجه نمیکند، بلکه اولین اقدام برای ورود به بازار کار و عرصه تولید، سنجش فضای کسبوکار و امن بودن اقتصاد کشور است. اینکه فعال اقتصادی وارد عرصه اشتغال و تولید شده یا سایرین در این موضوع ورود میکنند موضوع مهمی است چراکه اگر این عرصه از دست فعالان واقعی اقتصاد خارج شود طبیعتا شاهد افزایش انحراف در منابعی که به طرحهای مختلف اختصاص داده شده خواهیم بود.
بر اساس برنامهها و اسناد بالادستی کشور، باید سالانه چیزی حدود 950 هزار شغل در کشور ایجاد شود. به نظرتان اقتصاد ایران با توجه به صحبت مسئولان دولتی مبنیبر عدم وجود ظرفیتهای لازم برای ایجاد این تعداد شغل در کشور توان و ظرفیت ایجاد این مقدار اشتغال را دارد؟
آقای ربیعی ظرفیت ایجاد اشتغال کشور در سال را چیزی حدود 500 هزار نفر اعلام کردند، در حالی که این رقم باید به چیزی در حدود 950 هزار نفر برسد که تفاوت این دو عدد، رقم بزرگی است. طبیعتا به اقتصاد ضعیف و ناتوان کنونی نیز نمیتوان بیش از این فشار آورد تا 450 هزار نیروی کار دیگر وارد بازار کار شوند. از این رو برای برونرفت از وضعیت موجود نیازمند بهبود فضای کسب وکار در کل کشور هستیم. آنچه مورد غفلت قرار گرفته توجه به بازارهای داخلی و جهانی است که دولت باید در سیاستهای آتی خود رویکرد مناسبی در این زمینهها اتخاذ کند. دولت بر آن است که 20 هزار میلیارد تومان منابع مالی از طریق شبکه بانکی به اقتصاد تزریق کند، 5/1 میلیارد دلار هم برای اشتغال روستایی در نظر گرفته شده است. اگر همه این منابع به اقتصاد کشور تزریق و روند تولید در کشور افزایش بیاید، اما نگاه جامع و رویکرد منطقی و پایداری به بازار نداشته باشیم قاعدتا تولیدات و کالاهای بنگاههای اقتصادی ما بدون بازار روی دست تولیدکنندگان مانده و بنگاههای ما در زمان کوتاهی به مرز ورشکستگی کشیده میشوند. از این رو یکی از محورهای برنامه اصلی اشتغال فراگیر اتصال به زنجیره تولید ملی، منطقهای و جهانی است.
دولت در این زمینه چه اقداماتی انجام داده است؟
دولت در راستای رسیدن به چنین طرحی، مذاکراتی را با برخی شرکتها داشته تا بر اساس این محور مسیر رسیدن محصولات تولید ایران را به بازارهای جهانی فراهم کند. در یک جمله باید درآمد را از خارج و شغل را در داخل ایجاد کرد. این یک نگاه استراتژیک است که مورد توجه کشورهای موفق قرار دارد، به طوری که کشورهای شرق آسیا با چنین رویکردی به اشتغال پایدار دست یافتهاند.
دولت در ماههای اخیر مدعی ایجاد حدود 700 هزار شغل در فصل تابستان سال جاری نسبت به تابستان سال گذشته شد. به شرط صحه گذاشتن بر این آمار، سوال من این است که چرا ایجاد این تعداد شغل در جامعه ملموس نیست؟
معمولا در شرایط رکود اقتصادی و پس از آن، نرخ اشتغال غیررسمی در کشور بیشتر از اشتغال رسمی است. هر چند این موضوع خاص ایران نیست و آمار مشاغل غیررسمی در عمده کشورهایی که میخواهند بعد از رکود در حوزه اشتغال فعال شوند، افزایش مییابد. البته این موضوع برای کشورهایی که با بحران بیکاری دستوپنجه نرم میکنند به شرط اینکه این سیاست در دورههای کوتاهمدت دنبال شود و به میانمدت و بلندمدت تعمیم داده نشود مساله ناخوشایندی نیست. اما اینکه چرا آمار اشتغال اعلام شده از سوی دولت ملموس نیست میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. یکی از آنها وجود اشتغال غیررسمی، کاهش دستمزدها، عدم امنیت شغلی و عدم رضایت شغلی در جامعه است. فردی که دستمزد مناسبی ندارد یا از عدم رضایت شغلی و امنیت شغلی رنج میبرد اگر چه در ظاهر امر شاغل است اما مانند سایر جویندگان کار، متقاضی شغل جدید است. دولت در راستای ایجاد اشتغال با در نظر گرفتن مشوقهای بیمه کارفرمایی سهم 23 درصدی تامین اجتماعی را برعهده گرفته است تا بنگاه اقتصادی اقدام به جذب فارغالتحصیلان دانشگاهی کنند. ضمن اینکه کارفرما به مدت دو سال حق بیمه را پرداخت میکند، یعنی بنگاه اقتصادی جذبکننده نیرو حتما باید فرد را بیمه کرده و قانون کار وتامین اجتماعی برای فرد شاغل متصور شود تا ضمن ایجاد اشتغال، رضایت شغلی وی نیز تامین شود.
منبع: اقتصاد آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۷۴۹۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فیک بیوتی
تبلیغات ومدشدن محدود به اینها نیست وبه سایز واندازه بدن هم رسیده تاکار وکاسبی جراحان زیبایی حسابی سکه شود؛ جراحیهایی که امروزه بیرویه شدهاند و بهجرات میتوان گفت یک اپیدمی خطرناکند.بهواقع باید گفت درهیچ قرنی به اندازه قرن اخیر، معیارهای زیبایی متغیر نبودند. قرن اخیر را میتوان دوره اپیدمی جراحیهای زیبایی و دستکاری درظاهر آدمها نامید. تغییراتی که از شکل و ظاهر بینی گذر کرده و به رنگ پوست، سایز بدن، برجستهسازی نقاط مختلف بدن وصورت وحتی رنگ چشمها هم رسیده است؛ تجارت کثیفی که جز افسردگی، سرخوردگی و...برای افراد وبیهویتی و بیاعتبار کردن ارزشهای واقعی جوامع عایدی دیگری نداشته؛ هرچند سود این تجارت در جیب صاحبان صنایع میرود، البته سلبریتیها هم در این تجارت سود میکنند، چون همچنان میتوانند دیده شوند.دنیای مجازی وترویج جرایهای زیبایی جراحیهای زیبایی دردنیای امروز پدیدهای بسیار گسترده واپیدمیک است که رسانهها،سلبریتیها ودنیای مجازی نقش مهمی درافزایش این پدیده،بهخصوص دردهههای اخیر داشتهاند. مصطفی آبروشن به جامجم میگویدباپیشرفت فناوری وعلم پزشکی،امکانات متنوعی برای انجام این نوع جراحیها وجود دارد و این امر باعث شده تعداد افرادی که به جستوجوی زیبایی و جذابیت هستند، بهشدت افزایش یابد.این آسیبشناس اجتماعی میگوید سلبریتیها بهعنوان گروههای مرجع ومحبوب درجامعه،تأثیر بسزایی بر نگرش افراد دارند و بارفتارو ظاهر خود،الگو و الهامبخش بسیاری از افراد هستند، بنابراین بسیاری از جوانان بهدنبال شباهت به سلبریتیها هستند و تلاش میکنند تا ظاهر و سبک زندگی آنها را تقلید کنند.به گفته آبروشن،دنیای مجازی نیز نقش مهمی درترویج جراحیهای زیبایی داردو شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، فضای گستردهای برای نمایش زندگیهای لوکس و بهظاهرمتقاعدکننده فراهم کرده است.او میافزاید: افراد دراین فضا با مشاهده عکسها، فیلمهای سلبریتیها وشخصیتهای معروف،تحت فشارقرارمیگیرندتا به آنچه استاندارد زیبایی تعریف شده،دست یابند.این فضا باعث شده تا جوانان زیادی به جستوجوی روشهای متنوع برای بهبود ظاهر خود باشند.این جراحیها مد و پرستیژ اجتماعی تلقی میشود
این جامعهشناس باتاکید براین مسأله که زیبایی ظاهری با جلوههای مختلف و متنوع آن یکی ازارزشهای مهم اجتماعی درهمه جوامع دنیا بهشمار میآید ودرتعاملات اجتماعی تاکید زیادی برآن میشود،به شکلی که عدم مدیریت بر بدن یا محرومیت فرد از زیبایی، به شکل ضمنی ممکن است باعث طرد اجتماعی فرد شود وتسری وپیامد این افکار از منظر روانشناختی اشخاص را دچار انزوا، پریشانی و ناکامی کند، میگوید: هرقدر فاصله وضعیت موجود چهره با وضعیت مطلوب و آرمانی بیشتر باشد، شخص دچار اختلال ذهنی شده و اعتمادبهنفس خود را ازدست میدهد،براین مبناجوان امروزی میل شدیدی دارد تامتمایزو پسندیدهتر در جامعه ظاهر شود.بنا برنظر این آسیبشناس هرقدر فراوانی افرادی که به جراحیهای زیبایی روی میآورند، بیشتر میشود، به همان اندازه انگیزه برای افرادی که تمایلی به این کار نداشتهاند نیز بیشتر میشود؛ زیرا در وضعیت یادشده، این الگوی رفتاری بهعنوان یک مد و پرستیژ اجتماعی تلقی میشود و با توجه به آنچه در جامعه ما در حال رخدادن است،درمییابیم که افراد ناخواسته این الگوی تقلیدی رادرذهنشان ضرورتانگاری میکنند و جراحی زیبایی را جزو اولویتهای زندگی قرار میدهند.جامعه ایران تمایل دارد در هر حوزهای قالبهای سطحی مدرنیته را بهعنوان سبک زندگی انتخاب کند.در جامعه ما شکل طبیعی بدن نهفقط از تاثیرپذیری مدرنیته بینصیب نمانده، بلکه رکورددار بالاترین عملهای زیبایی در جهان شده که این الگوی رفتاری جمعی معیاری برای بازنمایی وضعیت اجتماعی و فرهنگی جامعه است. به گفته آبروشن جامعه تودهوار ایران تمایل دارد تا درهر حوزهای قالبهای سطحی مدرنیته را که بیشتر جنبه نمایشی دارد، بهعنوان سبک زندگی انتخاب کند. افراد در دنیای مدرن، بهخصوص در شبکههای اجتماعی به علت شناختهای سطحی و گذری، ناگزیر بر مبنای وضعیت ظاهریشان مورد قضاوت و انتخاب قرار میگیرند؛ بر این اساس افراد میکوشند که فرم طبیعی بدن خود را به شکل پذیرفتهشده اجتماعی تغییر دهند؛ چراکه از منظر افرادِ جامعه، این تلقی وجود دارد که زیبایی ظاهری با ویژگیهای شخصیتی شایسته و مطلوب رابطه معناداری دارد، به عبارتی چهره زیبا نشان از شخصیت زیبا دارد.
زنان برای بالا بردن شانس دیدهشدن دست به جراحی میزنند
بنابرنظر این آسیبشناس اجتماعی کسانی که باورهای سنتی زیباشناختی دارند،تصویری کاملا پسندیده ازظاهر خوددارند و برعکس کسانی که اندیشههای مدرن را در سر میپرورانند، تصویری غیرقابل تحمل از فرم بدن خود دارند.با توجه به الگوهای پذیرفتهشده مدرن، فرم بدن باید لاغر، جذاب، متناسب وجوان به نظر برسدکه درجامعه ما به علت باورهای فرهنگی، دینی و عرفی اینگونه خصوصیتها کمتر قابل عرضه در حوزه عمومی است.در نتیجه جوانان و دختران در واکنش به این محدودیتهای قانونی که هر نوع کامجویی زن و مرد رادرچارچوب نظام خانواده تعریف کرده، به جراحیهای مختلف بدن، بهخصوص جراحی بینی و صورت جهت تاثیرگذاری بیشتر روی آوردهاند. به عبارتی در جامعهای که به علت منعیات اجتماعی و فرهنگی زن بهطور آزادانه قدرت انتخاب در همسریابی ودوستی با جنس مخالف را نداشته و نگاهی شیءواره درمورد زنان حاکم بوده،بدیهی است که زنان تلاش میکنند به اشکال مختلف خود راعرضه کنند.براین اساس تنها عضوی ازبدن که امکان وقابلیت عرضه درحوزه عمومی را دارد، مورد توجه افراطی قرارمیگیردبنابراین زنان سعی میکنندبیشترین تغییرات ومدیریت را درقرص صورت اعمال کنند تا شانس دیدهشدن و مورد انتخاب قرار گرفتن را به شکل معناداری افزایش دهند.