به نقل از «خبرگزاری آریا»

10 فيلم برتر «جري لوئيس»، استاد خنده و کمدي

تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۹۶۵۲۵

خبرگزاري آريا - هفته نامه صدا: جري لوئيس روز 20 اوت 2017 در سن 91 سالگي از دنيا رفت. لوئيس از همان ابتدا با نمايش هاي وودويل کارش را شروع کرد؛ همکاري بعدي اش با دين مارتين، خواننده اي با صدايي مخملين، پرسونايي پديد آورد که بسياري از بازيگران کمدي و مجريان نمايش هاي کمدي يکنفره، کمدين هايي همچون جيم کري و ادي مورفي را سرگرم کرد و تحت تاثير قرار داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گروه دو نفره جري لوئيس و دين مارتين بازي هاي کمدي خود را از تئاتر به فيلم آوردند و لوئيس آنجا شيفته قابليت هاي سينما به عنوان يک رسانه تصويري ايده آل براي کمدي شد. او در دهه 60 ميلادي چندين فيلم کارگرداني کرد که در آن زمان خيلي فيلم هاي محبوبي شدند و اکنون در سراسر دنيا به عنوان فيلم هاي کلاسيک شناخته شده اند. اينجا نگاهي به 10 فيلم او مي اندازيم که گستره استعداد او را نشان مي دهند.
پروفسور ديوانه

مشهورترين فيلم لوئيس، شخصي ترين فيلم او نيز هست و به همان اندازه که او را در نقش دانشمند ديوانه اي با دندان هاي بزرگ و صداي تودماغي نشان مي داد، کنايه اي به تجربه و جايگاه او در صنعت نمايش نيز بود. لوئيس در اين فيلم همکار فيلمنامه نويسي به نام بيل ريچموند داشت که در چند فيلم با او کار کرده بود و اين همکاري باعث شد فيلمي بسازد که هجويه اي بر فيلم هاي ترسناک علمي – تخيلي «جکيل و هايد» بود؛ لوئيس نگاه انتقادي جسور خود را نيز به آن افزود تا نشان دهد جامعه سينمايي سال 1963 از او مي خواهد چگونه شخصيتي باشد، نمايشگري قلابي که شبيه به دين مارتين و خود او در اغراق آميزترين شکل ممکن باشد.
پادوي هتل

لوئيس به عنوان کارگردان، از بزرگان عرصه فيلم هاي صامت همچون چارلي چاپلين و باستر کيتن و همچنين فيلمسازان خارجي جسوري مثل ژاک تاتي فرانسوي الهام مي گرفت. رئيس استوديوي پارامونت از او درخواست کرد که هر چه سريع تر فيلمي براي اکران در تابستان سال 1960 بسازد. لوئيس «پيشخدمت» را به سبک و سياق تاتي نوشت و ساخت. او در اين فيلم در نقش پيشخدمت هتلي در ميامي به نام استنلي (اداي دين به استن لورل کمدين) ظاهر شد که يک رشته شيرين کاري هاي اسلپ استيک (کمدي بزن بکوب) با مهمانان پولدار هتل پيش مي آورد. هر کس در اين مورد شک و تعجبي در دل دارد که چرا لوئيس را نابغه مي دانند، بهتر است بررسي فيلم هاي او را از همين جا شروع کند. از فيلمي پر از پانتوميم ماهرانه، حرکات روان دوربين و طنز پيچيده و غير منتظره.
کله پوک

لوئيس که زندگي اش را در دنياي نمايش گذراند، از کودکي روي صحنه کمدي هاي وودويل رفت و به سرعت پرسونايي کمدي مبتني بر اين سو و آن سو پريدن و شکلک در آوردن براي خود ساخت. چهل و چند ساله بود که به دين مارتين خواننده ايتاليايي – آمريکايي ملحق شد و صحنه هايي ساخت که در آنها با کارهاي غيرمسئولانه و هرج و مرجي که برپا مي کرد، همراه خونسرد خود را نيز بر مي آشفت. آنها در سينما و با کمک کارگرداني به نام تورمن توروگ به ستاره هايي حتي بزرگ تر از آنچه در تئاتر بودند، بدل شدند.
توروگ داستان زندگي اين دو را در «کله پوک» محصول 1952 به تصوير کشيد. مارتين نقش يک خواننده ناموفق کلوپ شبانه را بر عهده دارد که با استخدام يک دلقک، جمعيت را به باشگاه مي کشاند. تاکيد بر تضاد شخصيتي لاينحل ميان لوئيس و مارتين در حکم نوعي پيشگويي در مورد جدا شدن نهايي آنها بود اما اين فيلم جنبه مثبت کار گروهي مارتين و لوئيس را نيز نشان داد که هنوز هم به شدت خنده دار است.
نقاشان و مدل ها

لوئيس در بهترين فيلم هايش اکثرا همه کاره بود، نقش اول را بر عهده داشت، کارگردان، نويسنده و تهيه کننده هم بود اما کارگرداني را بيشتر از فرانک تاشلين کارگردان ياد گرفت که قبلا انيماتور استوديوي برادران وارنر بود. او نکاتي مثل زمان بندي مناسب و تصوير کردن دقيق شوخي ها روي پرده را از او ياد گرفت. موزيکال خيره کننده «نقاشان و مدل ها» محصول 1955 نقطه اوج همکاري اين دو بود، فيلمي درباره يک کله پوک جوان و رفيق شفيق نقاش او. فيلم پر از خلاقيت است و سرشار از سکانس هاي منحصر به فرد مانند صحنه اي که لوئيس تظاهر مي کند که روي تخته رسم خالي، پيانو مي زند و مارتين با خودش روبروي آينه حمام همخواني مي کند.
کشتي را از دست نده

مارتين و لوئيس خيلي زود در کمدي هاي جنگي هم به موفقيت رسيدند؛ چرا که رفتار و کردارشان به تنها چيزي که شبيه نبود، سرباز بود. در فيلم هايي که لوئيس تنها و بدون همکارش ساخت، دو بار يونيفرم سربازي پوشيد؛ جالب ترين اين فيلم ها «کشتي را از دست نده» بود که بسيار خنده دار و محصول 1959 بود که در آن لوئيس نقش دريانوردي را داشت که در فلش بک توضيح مي دهد چگونه يک ناوشکن را گم کرده است. اين يکي از پخته ترين فيلم هاي لوئيس بود و نمونه اي از اين که چگونه در سنين بالاتر توانست لودگي اش را مهار کند.
سيندرفلا

بعد از اين که لوئيس کارگردان شد، هنوز هم گاهي با تاشلين کار مي کرد. تاشلين به او ياد داد که چطور سکانس هاي کمدي ديوانه وار را در قالب يک داستان منسجم بسازد و با احساساتي گرايي رضايت بخشي تقويت کند. فيلم «سيندرفلا» ساخته شده در سال 1960 افسانه پريان مشهوري را وارونه مي کند. در اين فيلم لوئيس نقش پسرخوانده گرفتاري را بر عهده دارد که شاهزاده خانمي را فريفته خود مي کند. فيلم هاي لوئيس اغلب به واسطه دو صحنه شاخص يا شيرين کاري هاي خيره کننده به خوبي پيش رفته اند اما در اين فيلم پيرنگي پر و پيمان با پاياني احساس برانگيز مي بينيم.
شيفته زن ها

شاهکاري که لوئيس به تنهايي در اوايل دهه 60 ميلادي ساخت تا حد زيادي وامدار چيزهايي بود که اين کمدين از شخصيت بي باک تاشلين ياد گرفته بود اما هيچ کدام شان به اندازه «شيفته زن ها» جسورانه نبود. او در اين فيلم نقش مردي توسري خور و دست و پا چلفتي دارد که در پانسيون زنانه کار مي کند. پنج دقيقه از خنده دارترين لحظه هاي فيلم به برخوردي روزمره با يک قلدر گردن کلفت و يک کلاه مربوط مي شود.
بي نظم منظم

لوئيس در اوايل دهه 60 ميلادي با چنان سرعت ديوانه واري کار مي کرد که بهترين فيلم هايش اغلب به مجموعه اي از لحظه هاي فراموش نشدني سر هم بندي شده بدل شدند. لوئيس در فيلم «بي نظم منظم» يکي از پر افت و خيزترين نقش هايش را ايفا کرد؛ نقش يک دانشجوي پزشکي خودبيمارپندار که در آسايشگاه به صورت شيفتي کار مي کند تا به معشوقه اش کمک کند.
حس ترحم و عشقي که به تصوير کشيده شده، بيش از آن است که از لوئيس انتظار مي رود؛ گرچه تاشلين چند شوخي تصوير ابزورد شگفت انگيز را در فيلم گنجاند، از جمله يک سکانس مونتاژي از زوزه باز که در نهايت به نمايي از اسکلتي پر سر و صدا مي رسد که پشت کلاس کالبدشکافي آويزان کرده اند.
سلطان کمدي

دوران شکوفايي لوئيس در ژانر کمدي حوالي سال 1965 به پايان رسيد؛ اگرچه بعد از آن سال ها هم فيلم هاي قابل قبولي ساخت؛ در بهترين فيلم هاي دوران حرفه اي خود در نقش هايي دراماتيک ظاهر شد و به فيلمسازان اجازه داد که زير جلد او و فراسوي ادا و اطوارهايش نقب بزنند.
در فيلم «تلخ و نيش دار» سال 1982 مارتين اسکورسيزي، لوئيس نقش مجري برنامه گفتگوي زنده تلويزيوني را بازي مي کند که يک طرفدار خل و چل (رابرت دنيرو) را مي ربايد و پي بردن به درونيات و تفاوت ظريف بين ظاهر خونسرد و درون پر اضطراب، آن دو را به خودآگاهي شگفت آوري مي رساند.
استخوان هاي خنده دار

به دشواري مي توان اين را از پرطرفدارترين فيلم هاي او دانست، اما لوئيس در اثر کمدي/ درام سال 1995 پيتر چلسم نويسنده و کارگردان با عنوان «استخوان هاي خنده دار» بسيار عالي است. او در نقش يک کمدين افسانه اي ظاهر مي شود که شهرت و سابقه اش براي پسرش (اليور پلات) که مي خواهد بازيگر مشهوري شود، کار را سخت مي کند.
ستاره فيلم ترکيبي از لجبازي، خودخواهي و تکبر را با غروري کاملا پدرانه آميخته است. از اين فيلم مي توان دريافت که اگر به لوئيس فرصت بيشتري داده مي شد، مي توانست به عنوان يک بازيگر جدي بخت دريافت جايزه اسکار را داشته باشد.
نيويورک تايمز؛ نوئل موري – ترجمه طيبه ظريفيان

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۹۶۵۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پای «توقف اتانازی» به رادیونمایش باز شد

به گزارش خبرگزاری مهر، محمدرضا عطایی‌فر کارگردان کمدی-درام «توقف اتانازی» به همراه حسین کشفی‌اصل و آناهید ادبی بازیگران نمایش پنجشنبه ششم اردیبهشت ماه مهمان برنامه رادیویی «تئاترشهر» شبکه رادیویی نمایش بودند.

نمایش کمدی-درام «توقف اتانازی» به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا عطایی‌فر، از ۲۳ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۲۰ در تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفته است.

کارگردان و بازیگران نمایش از سالن انتظار تالار اصلی مجموعه تئاترشهر مهمان برنامه رادیویی «تئاترشهر» شبکه رادیویی نمایش بودند.

این هنرمندان در تازه‌ترین برنامه رادیویی «تئاترشهر» ضمن معرفی بیشتر نمایش کمدی-درام «توقف اتانازی» به پرسش‌های مخاطبان و مجری برنامه درباره دیگر جزییات این تئاتر پاسخ دادند.

یعقوب ‌صباحی، حسین ‌کشفی‌اصل، علی خازنی، سامان ‌تیرانداز، آناهید ‌ادبی، علی حیدری، محمد ‌مغانی، محمدرضا معصومی، سارا ‌واحدنوعی، سهراب ‌گلدره، علیرضا ‌عرب، فاطمه ساکتی، پیام شیخ نوازجاهد و امیرحسین ‌امیری، بازیگرانی هستند که در این نمایش حضور دارند.

«توقف اتانازی»، یک کمدی-درام است که زندگی پنج نفر با مرگ را در صحنه تئاتر به تصویر می‌کشد.

برنامه رادیویی «تئاترشهر» به تهیه‌کنندگی و سردبیری علی بهرامی روزهای پنجشنبه هر هفته به صورت زنده و مستقیم از ساعت ۱۷ تا ۱۸ بعدازظهر از سالن انتظار تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر راهی آنتن شبکه رادیویی نمایش می‌شود.

علاقه‌مندان برای تهیه بلیت این اثر نمایشی می‌توانند به سایت تیوال و گیشه تئاتر مراجعه کنند.

کد خبر 6088947 علیرضا سعیدی