آسمان آبی رفسنجان در تسخیر دودهای سیاه + فیلم
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۰۰۸۰۰۳
به گزارش گروه شهروند خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان؛ دودهای سیاه کورههای زغال سوزی در اطراف روستاهای (علیآباد، سادات، شریفآباد و ..) شهر رفسنجان باعث آلودگی هوای این منطقه شده و شهروندخبرنگار ما فیلمی را تهیه و ارسال کرده است.
منبع: شهروندخبرنگار - کرمان (رفسنجان)
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
برای آموزش اصول تصویربرداری خبری برای شهروندخبرنگاران اینجا کلیک کنید
انتهای پیام/ آسمان رفسنجان تیره و تار شد + فیلم .بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
منبع: باشگاه خبرنگاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۰۰۸۰۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تو فلسطینی و تنها نگران تو منم
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: مهتا صانعی شاعر و پژوهشگر به مناسبت عملیات «وعده صادق» یکغزل و دو رباعی سروده که برای انتشار در اختیار مهر قرار گرفته است.
اینسرودهها به ترتیب زیر هستند:
نگران همه مردمات از مرد و زنم
تو فلسطینی و تنها نگران تو منم
دست و انگشت تو پرورده ناز است ولی
زیرِ آواز غمانگیز تو باید بزنم
لبِ آن جویِ پُر از خون تو اگر سرو منی
سایهات بر سرم افتاده که گرم سخنم
به سلامت سر از این معرکه بیرون نبرم
من اگر شاخه این باغ و گلِ این چمنم
تو فلسطینی و باید نگران باشم اگر
روحِ ایمانی و من زاده حُبّالوطنم
خانه دیو سیاه است که آتش زدهای
نگران تو پریزاده نازک بدنم
تا در این قصه کوتاه سرِ ماست بلند
مینویسم همه را با کلمات دهنم
تو و کابوس شبانگاهی و آن دیو سیاه
که میافتد به همین چاه که باید بکَنم
من و سجّیل و ابابیل که باید برسد
قصهاش تا ته این سطر.....که من نقطهزنم
***
از غرش ما غریو ما غوغاییست
از بارش خشممان چه واویلاییست
شاید شب معراج رسولالله است
یک پلک زدیم و لیلةالاسراییست
وا پهپادا دوباره وا پهپادا
کارت به یکی طُرفه سپاه افتادا
دادِ دلِ دلشکستگان را دادا
ضربی که زدیم و هر چه بادا بادا
کد خبر 6085368 الناز رحمت نژاد