رفتار احمدینژاد در مجمع به روایت یک شاهد عینی
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۰۱۹۷۹۰
رفتار احمدینژاد در مجمع به روایت یک شاهد عینی: فعالتر شده اما با کسی مواجهه کلامی ندارد / عکس خنده احمدینژاد مربوط به انتقاد توکلی نیست
رئیس کمیسیون مشترک مجمع تشخیص مصلحت نظام میگوید محمود احمدینژاد در دوره ریاست آیتالله هاشمی شاهرودی حضور فعالتری در جلسات دارد. به گزارش خبرانلاین ؛علی احمدی رئیس کمیسیون مشترک مجمع تشخیص مصلحت نظام و دفتر مقام معظم رهبری روایتی از رفتارهای احمدینژاد در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شما از سال ۷۷ تاکنون در مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور دارید. آقای احمدینژاد زمانی که رئیس جمهور بود جایگاه مجمع تشخیص مصلحت نظام را قبول نداشت. حتی به وزرای خود گفته بود اگر با مجمع تشخیص همکاری کنند، توبیخ می شوند. اما بعد از پایان ریاست جمهوریاش، حکم رهبر انقلاب برای عضویت در مجمع تشخیص مصلحت را پذیرفت و در جلسات شرکت کرد، این تناقض در رفتار آقای احمدی نژاد را چه طور ارزیابی می کنید؟
از دو منظر میشود نگاه کرد، اصولا روسای جمهور به سبب مشغولیتی که دارند، کمتر میتوانند در جلسات مجمع تشخیص مصلحت حضور پیدا کنند. از این جهت آقای روحانی و آقای احمدی نژاد تفاوتی با هم ندارند اما تفاوتشان در سفارش به همکاری یا عدم همکاری وزرا با مجمع تشخیص است که به آن اشاره شد. بله آقای احمدی نژاد در زمان ریاست جمهوریاش بنا به دلیلی که فقط خودش میداند، به وزرا توصیه کرده بود، همکاری کمتری با مجمع تشخیص انجام دهند. معتقدم فرد وقتی در نقشهای مختلف قرار میگیرد شاید مواضع مختلفی داشته باشد، همان طور که امکان دارد اعضای شورای نگهبان وقتی مصوبهای را خلاف شرع و قانون اساسی میدانند، در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام به همان موضوع رأی مثبت دهند.
آقای احمدی نژاد در مناظرات انتخاباتی سال ۸۸ به آقایان هاشمی و ناطق نوری انتقادات تندی کرد و خیلیها معتقدند این مسئله باعث دوقطبی شدن فضای جامعه شد. او بعد از ریاست جمهوری به جلسات مجمع تشخیص مصلحت آمد. آقای هاشمی چگونه برخوردی با او داشت؟
او رئیس جمهور سابق و عضو مجمع تشخیص مصلحت بود، حتی بعد از ریاست جمهوری نیز تغییری در جایگاه نشستن او صورت نگرفت یعنی در جایگاه مینشست که روسای سه قوه می نشستند اما در دوره جدید جایگاه نشستنش تغییر کرد. فارغ از این مسئله آقای احمدی نژاد هویت خود را در تعریف هویت رقیبش معرفی میکند. این رویکرد در سال ۸۸ بود، امروز نیز شاید به شکل دیگری شاهدش هستیم.
رفتار آقای احمدی نژاد در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام بعد از ریاست جمهوری چه طور بود؟
قبل از شروع دوره جدید، غالبا مشی آقای احمدی نژاد در جلسات مجمع سکوت بود یا حضور و بروز فعالی در مباحث صحن مجمع تشخیص مصلحت نداشت، به جلسات میآمد و به مباحث گوش می داد اما نه در کمیسیونها و نه در صحن مجمع فعال نبود. اما در دوره جدید با ریاست آقای شاهرودی، در صحن مجمع بیشتر به مباحث ورود میکند و فعالیت بیشتری در کمیسیونها دارد.
وقتی عکسهای جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام می آید، خیلی برای عموم جذاب است که بدانند آقایان قالیباف، رئیسی، احمدی نژاد و دیگران کجا مینشینند. آیا جایگاه نشستنها تصادفی است یا از قبل تعیین میشود؟
جز ۶ صندلی مربوط به رئیس و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، سران سه قوه و رئیس مجلس خبرگان رهبری، قطعا ترتیب و چینش نشستن بقیه اعضا تصادفی است. اعضای مجمع همه از طرف مقام معظم رهبری حکم دارند و همه در عضویت مجمع تشخیص مصلحت یکسان هستند، هر کسی زودتر بیاید و روی یک صندلی بنشیند، نفر بعد جای دیگری مینشینند. مثل مجلس نیست که صندلیها هر ۶ ماه قرعه کشی شود و صندلی هر نماینده مشخص باشد.
شما گفتید که آقای احمدی نژاد در دوره جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام مشارکت بیشتری در مباحث دارد. شیوه آقای احمدی نژاد این است که در طرح بحث همواره میکوشد، فضای جلسه را بین نظر خود و نظر مخالف دوقطبی کند. در جلسات مجمع نیز این رویکرد را دنبال می کند یا رویه مشارکت جویانه دارد؟
باید یک تفکیکی بین آقای احمدی نژاد عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و ورودش به موضوعات حاضر در دستورکار صحن مجمع با آقای احمدی نژادی که در بیرون مواضعی را اتخاذ می کند، قائل بود. موضوعاتی که در مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح میشود، حالت تقابلی ندارد؛ همه اعضا بر دستور جلسه متمرکز هستند و چون زمان کم است موافقان و مخالفان نظر خود را درباره موضوع بیان میکنند. بنابراین با توجه به فضای جلسه، موضوعات متفرقه یا مواجهه کلامی بین افراد ایجاد نمیشود یا خیلی کم مطرح می شود.
البته صحن مجمع تشخیص مصلحت نظام محل تضارب آراست تا بهترین راهکار برای موضوع مورد بحث تصمیم گیری شود بنابراین راه حلها و راهکارهای مختلفی بیان و بعد از طرح همه دیدگاهها، جمع بندی انجام می شود. نکته جالب آنکه در مجمع گاهی دو فرد با دو دیدگاه کاملا متفاوت به لحاظ سیاسی روی یک موضوع کارشناسی اتفاق نظر پیدا میکنند. البته تفاوت دیدگاههای اعضا درباره گزارشات پیش از ورود به دستور در موضوعات امنیتی، سیاست خارجی و ... مشهود است.
حضور آقای احمدی نژاد در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام حاشیهای ندارد؟
خیر.
یعنی خیلی عادی میآید و در جلسات شرکت می کند، نظرات خود را درباره موضوعات حاضر در دستورکار می دهد، بعد هم میرود؟
بله. البته هنوز زمان زیادی از دوره جدید نگذشته که بخواهیم ارزیابی داشته باشیم چون مباحث جدی که باید مورد جرح و تعدیل قرار بگیرد در دستور کار مجمع تشخیص نبوده است. در مجموع در طلیعه این دوره شاهد حضور فعالتری از آقای احمدی نژاد در جلسات مجمع هستیم که فعلا بدون حاشیه است و اگر حاشیهای وجود دارد مربوط به مباحث بیرونی است که حاشیه آن وارد جلسات مجمع میشود.
بعد از اتفاق بست نشینی خیلیها می خواستند ببینند وقتی آقای احمدی نژاد به جلسات مجمع میرود سایر اعضا با او چگونه برخوردی خواهند داشت.
در موضوع بست نشینی و مواضع اخیر آقای احمدینژاد، من از هیچ عضو مجمع نشنیدم که مواضع او را تأیید کند اما برعکس دیدم برخی اعضا مواضعی در نقد عمل او داشتند. حتی آقای احمد توکلی در جلسه مجمع به سخنان اخیر آقای احمدی نژاد واکنش نشان داد و قطعا انتظار داشت، دیگر اعضای مجمع این موضع گیری را پیگیری کنند. اما با وجودی که مواضع بیرونی آقای احمدی نژاد مورد تأیید کلیت مجمع تشخیص و اکثریت اعضای آن نیست، شاید بنا به مصلحتی این مسئله پیگیری نشد.
یادم میآید به مناسبت آغاز به کار مجلس نهم در هفتم خرداد ۹۱ وقتی آقای احمدی نژاد پشت تریبون رفت آقای ناطق صحن مجلس شورای اسلامی را ترک کرد. در جلسات مجمع روابط او و احمدی نژاد چطور است؟
گاهی اوقات آقای احمدی نژاد و ناطق نوری حداقل در دوره قبل صندلیهایشان به هم خیلی نزدیک بود.
در دوره جدید دیدید که آقای ناطق و آقای احمدی نژاد کنار هم بنشینند؟
خیر، ظاهرا در دو ضلع مختلف هستند ولی در هر صورت فاصله زیادی با هم ندارند.
آقای احمدی نژاد و اطرافیانش در مواضع اخیرشان برخی از اعضای مجمع همچون روسای قوا، آقای رئیسی و مصباحی مقدم را هدف سخنان تند خود قرار دادند. آیا کسی به آقای احمدی نژاد در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام نگفت «انتظار چنین کاری را از او نداشت»؟
اتفاقا به نظرم برخی از اعضا چنین انتظاری را از آقای احمدینژاد داشتند. اگر کسی تخلفی کرده باید در قالب فرایند عادی قضایی با او برخورد شود، حالا اگر آقای احمدی نژاد و دوستانش بخواهند این روال و فرایند عادی را تحت شعاع قرار دهند به عبارت دیگر سطح تقابل را از یک سطح عادی به سطح بالاتر بکشانند و فضا را از یک فضای قانونی و حقوقی به یک فرایند سیاسی و اجتماعی بکشانند آیا همراهی با آنها مناسب است؟ شاید برخی ملاحظات این باشد که سطح برخورد با تخلفات تغییر نکند و با طراحان این مسائل همراهی نشود. اما آیا این ملاحظات تا بی نهایت ادامه پیدا میکند؟ خیر تا بی نهایت ادامه پیدا نمی کند. بالاخره هر موضوعی مطلوبیت خاص خود را دارد. از حد مطلوبیت عبور کند، قطعا برخوردها و واکنشها متفاوت خواهد بود.
یعنی برخورد قضایی یا خلع مسئولیت از عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام اتفاق می افتد؟
من بیشتر حالت اول را ترجیح می دهم. یعنی هر تخلفی صورت گیرد، باید برخورد با آن در قالب فرایند قضایی و حقوقی دنبال شود. خلع عضویت ساده ترین نوع برخورد است، همواره نباید سراغ ساده ترین راه ها رفت. جمهوری اسلامی، نظام با ظرفیتی است بنابراین تحمل چنین دیدگاه هایی نباید برایش سخت باشد. شاید خلع عضویت از مجمع تشیخص مصلحت نظام، به ایجاد فضایی که آن افراد دنبالش هستند، کمک کند.
برخی میگویند نظام در قبال هنجارشکنیها و تابوشکنی احمدی نژاد با تساهل و تسامح رفتار میکند اما با یکسری مقامات قبلی چنین رویکردی نداشت، به طور مشخص آقای مطهری چنین دیدگاهی دارد می گوید «در فتنه آقای احمدی نژاد هم نقش داشت یا با وجودی که آقای خاتمی یک دهم تابوشکنیهای احمدی نژاد را انجام نداد اما دائم محدودیتهایش بیشتر میشود، در مقابل احمدینژاد امکان سفر و بیان هر صحبتی را دارد». البته آقای مطهری زمانی چنین حرفی را زد که هنوز آقای احمدی نژاد مواضع اخیرش را بیان نکرده بود. نظر شما چیست؟
تفاوت برخورد را زیاد نمیبینم. حتی درباره آقایان کروبی و موسوی هم تسامح صورت گرفت و فرصت مناسب به آن اشخاص داده شد. در مسیری که نظام در برخورد با تخلف افراد دارد تبعیضی نمیبینم. نکته دیگر اینکه گاهی بر اثر برخی آبشخورهایی فکری که در خارج است امکان دارد جریانهای فکری منحرف شوند یا افرادی در درون آن اقدام به تابوشکنی کنند، در مواجهه با این جریانها، گام نخست نباید برخورد قهری باشد بلکه ابتدا برای آنکه این جریان ها تبدیل به یک فرقه و جریان انحرافی نهادمند نشوند باید ریشه های فکری شان برای افکار عمومی تبیین شود.
شما در مجلس هفتم همراه آقای افروغ، ابوطالب، امیدوار رضایی، عادل آذر و مرحوم مدنی بجستانی فراکسیونی وفاق و کارآمدی را تشکیل دادید. یکی از مرزبندی های فراکسیون وفاق و کارآمدی با فراکسیون اکثریت مجلس انتقادهای بود که به دولت آقای احمدی نژاد داشتید. شما گفتید این انحراف ممکن است تبدیل به یک فرقه شود. چرا آن زمان این انحراف دیده نشد؟ انحرافی که امروز از آن به فرقه زنبیلیه یاد می کنند. آن زمان شما چه احساس خطری درباره برخی عملکردهای دولت آقای احمدی نژاد داشتید؟
موضع فراکسیون وفاق و کارآمدی انتقاد نسبت به دولت و حامیان دولت در مجلس بود. سه ماه بعد از آغاز کار دولت نهم اولین نطق پیش از دستورم ۹ آذر سال ۸۴ بود که درباره تفاوت «اصولگرایی با ماجراجویی» صحبت کردم. آنجا به ادبیات احمدی نژاد درباره هلوکاست و نابودی اسرائیل انتقاد کردم و گفتم «سیاست کلی ما هر فلسطینی اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی یک رأی بود، حالا نتیجه اش هر چه شد». البته نتیجه این سیاست نابودی اسرائیل میشود اما بالاخره راهکار ما برای عرصه بین الملل درباره حل این موضوع تحقق دموکراسی بود که رویکردهای آقای احمدینژاد با این سیاست سازگاری نداشت. در مسائل داخلی هم موارد مشابه داشتیم بنابراین از ابتدا معتقد بودیم باید بین اصولگرایی و ماجراجویی تفاوت قائل شویم. هزینههای زیادی را هم به طور شخصی و فراکسیونی پرداخت کردیم.
بعد از خانه نشینی ۱۱ روزه احمدی نژاد یک مقاله نوشتم که «نه احمدی نژاد میخواهد و نه اطرافیان میگذارند». سه حالت را در آن مقاله آوردم که «خود احمدی نژاد بگوید من تا اینجا آمدم و از اینجا به بعد را نمیتوانم ادامه دهم و استعفا می کنم». حالت دوم «طرح عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور بود». این دو حالت را نه احمدی نژاد دنبال می کرد و نه اطرافیانش میگذارند این راهکارها به نتیجه برسد بنابراین ناچار به نظر میرسد مثل استخوانی در گلو تا پایان دوره ریاست جمهوری باید این وضعیت را تحمل کرد. مقاله دیگرم با عنوان «هشداری که جدی گرفته نشد» بود و نوشتم که «بارها ما هشدارها را داده بودیم که این جریان انحرافی است». برخی میگفتند جریان انحرافی در دولت ایجاد شده است اما کار به جایی رسید که وقتی من در شیراز سخنرانی داشتم گفتم «برخی می گویند یک جریان انحرافی در دولت ایجاد شده اما اصلا ما معتقدیم دولت خودش منحرف شده است. بنابراین ما هشدارها را داده بودیم.
یعنی در تشخیص انحراف پیش رو بودید؟
بله. معمولا پیشروها هزینه سنگینی می دهند. ما هم این هزینهها را پذیرفتیم. در مجلس هشتم برخی گفتند احمدی نژاد با ولایت مشکل دارد اما این جریان با مبنای فکری محدود اما ایدئولوژیک مسیر خودش را ادامه داد. امروز معتقدم اگر ریشههای این جریان فکری خوب برای مردم تبیین نشوند، مسیرشان ممکن است به عاقبت جریاناتی مثل فدائیان خلق اکثریت و اقلیت و مجاهدین خلق بیانجامد. یعنی مسیری می شود که راهی جز دست بردن به اسلحه پیدا نمیکنند. حالا اسمشان را هرچه مثلا "فرقه زنبیلیه " بگذاریم اما باید دید به کجا دارند ختم می شوند؛ پس لازم و ضروری است که از رسیدن این جریان به آن مرحله نهایی جلوگیری شود. ثانیا اگر می خواهد به آنجا ختم شود با یک حداقل هایی باشد تا هزینه ها کاهش پیدا کند. معتقدم انقلابی بودن باید مسیر خود را طی کند اما از طرفی مراقب هم باید بود که کسانی خیز برداشتند تا از مفاهیمی همچون انقلابی بودن و برخی نهادها که دچار تحولاتی شدند سوءاستفاده کنند. باید مراقب بود که آنها توفیقی به دست نیاورند یعنی نتوانند با چنین امواجی حاکم بر این نهادها شوند. و باید انقلابی بودن به معنای واقعی را در جامعه و فعالیت ها دنبال کنیم.
این هشدارها آن زمان مورد توجه قرار نگرفت، حتی در سال ۸۸ حمایتها بیشتر هم شد. اخیرا آیت الله مصباح که جزء حامیان آقای احمدی نژاد بودند نیز وجود انحراف را در او تأیید کردند. اما این سئوال پابرجاست که تکلیف آن مردمی که براساس همین حمایت به آقای احمدی نژاد رأی دادند چه میشود؟ چه کسی باید هزینه تصمیماتی را که در دولت آقای احمدینژاد اتخاذ شد، جبران کند؟ تحلیلی است که آقای احمدی نژاد دارد مقابل نظام می ایستد و نگاه افکار عمومی را به نظام منفی میکند، چه طور میتوان جلوی این مسئله را گرفت؟
باید به دو نکته توجه کرد. نکته اول آنکه حضرت امام در کتاب کشف الاسرار که سال ۱۳۲۲ منتشر شد، سه جریان فکری «روشنفکری دین ستیز با نماد احمد کسروی و فتعلی آخوندزاده»، «استبداد با نماد رضاشاه» و «تحجر و مقدس مابی با نماد حوزه های علمیه آن زمان و انجمن حجتیه» را نفی کرد تا نظریه «تلفیق دین و سیاست و نظریه ولایت فقیه» را با نفی این سه جریان فکری مطرح کند. چون هر سه جریان در تلفیق دین و سیاست مشکل داشتند. بعضی دین را ابزار خود قرار می دادند و بعضی دین را افیون می دانند.
حالا این سئوال مطرح می شود که آیا انتظار داریم جریانات فکری بعد از تبیین اولیه نابود شوند؟ خیر، جریانات فکری منقطع نمی شوند و در طول تاریخ تداوم دارند. ممکن است در یک مقطعی به حاشیه بروند و در یک مقطعی در زرورق های جدید با ادبیات جدید برجسته شوند. یکی از مشکلات امروز ما آن است که مرزهای بین تحجر با تمایلش به استبداد، مرز بین استبداد با روشنفکری دین ستیز، مرز بین روشنفکری دین ستیز با روشنفکری دینی روشن نیست و کسی مثل شهید مطهری را هم نداریم که بیاید مرزهای اینها را شفاف کند.
در مقابل فعالان و نه اندیشه ورزانی وجود دارند که بر مبنای این اندیشه ها گاهی آگاهانه و گاهی ناآگاهانه عرضه اندام می کنند بنابراین ریشه برخورد با اندیشه ها و نگرش های فکری همیشه قضایی و قهرآمیز نیست. باید این دوبال را با هم جلو برد یعنی به بحث های فکری با تبیین های فکری پاسخ داد و با بحث های مصداقی تابوشکنانه و عبور از مرزها از طریق نهادهای رسمی قضایی برخورد کرد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد دو تفکر در چارچوب «جهان بینی شهید مطهری» و دیگری «پاسداری از سنگرهای ایدئولوژی آیت الله مصباح» هستیم. در طول تاریخ از گذشته تا الان یک جریان فکری در کتاب های حضرت آیت الله مصباح یزدی وجود دارد. این جریان فکری ممکن است کاملا منطبق بر اندیشه شهید مطهری نباشد یا زاویه های آن با اندیشه های شهید مطهری معیّن باشد.
حالا یک نگرش فکری ممکن است، در انتخاب مصداقش اشتباه کرده باشد اما این مسئله باعث نمی شود که در نگرش خود تجدید نظر کند. یعنی حضرت آیت الله مصباح یزدی مصداقی {احمدی نژاد} را تأیید و این مصداق در مقطعی آسیب های جدی به نگرش فکری، جامعه و نهادهای رسمی وارد کرد اما آیا آن نگرش فکری تعطیل خواهد شد؟ خیر تعطیل نخواهد شد در طول تاریخ ادامه پیدا می کند.
منبع: بیتوته
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.beytoote.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بیتوته» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۰۱۹۷۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چاقوی هوش مصنوعی چگونه نظام سلامت را جراحی میکند
به گزارش خبرنگار مهر؛ در سالهای اخیر، ظهور فناوری هوش مصنوعی مولد و ادغام این فناوری انقلابی در صنایع مختلف، فرآیندها و نتایج را در همه ابعاد زیست و فعالیت بشر متحول کرده است. یکی از مهمترین حوزههایی که هوش مصنوعی در آن تأثیر عمیقی داشته و بسیاری از فرایندهای جاری آن را دستخوش تغییر شدید کرده، سلامت دیجیتال و پزشکی است.
به عقیده بسیاری از کارشناسان، در مقطع کنونی و به واسطه ظهور فناوری هوش مصنوعی، انقلاب علمی و فنی دیگری در صنعت مراقبتهای سلامت و پزشکی درحال وقوع است. به گواه بسیاری از اعضای جامعه سلامت و کاربران، این فناوری در حال تغییر حوزه بهداشت و بهبود کیفیت خدمات و نتایج درمانهای پزشکی است. از همین روی، استفاده از دستگاهها و سیستمهای مبتنی بر این فناوری برای تشخیص بیماریها به شدت در حال افزایش بوده و فرایندهای هوشمندسازی بخش سلامت در بسیاری از کشورهای جهان روند صعودی گرفته است.
در این نوشتار کوتاه به بررسی کاربرد هوش مصنوعی در تغییر چشم انداز مراقبتهای بهداشتی میپردازیم.
در تعریف کلی، هوش مصنوعی به شبیه سازی فرآیندهای هوش انسانی توسط ماشینها از طریق سیستمهای کامپیوتری اشاره دارد. بر همین مبنا، الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند دادهها را تجزیه و تحلیل کنند، از آنها بیاموزند و بر اساس اطلاعات جمعآوریشده تصمیمگیری و پیشبینی کنند. از سوی دیگر، سلامت دیجیتال شامل استفاده از فناوری برای بهبود ارائه مراقبتهای بهداشتی، تشخیص، نظارت و درمان است. در عصر حاضر و با پیشرفت شگرف فناوری، بسیاری از حوزهها از سوابق الکترونیکی سلامت گرفته تا دستگاههای پوشیدنی، کارآمدی نظام سلامت را افزایش داده و راهحلهای سلامت دیجیتال به شیوههای مدرن مراقبتهای بهداشتی تبدیل شدهاند.
با عنایت به این قابلیت هوش مصنوعی، فناوری مذکور در مراقبتهای بهداشتی این پتانسیل را دارد که کارآمدی تصمیمات بالینی را افزایش دهد، نتایج درمان بیمار را بهبود بخشد و به صورت کلی عملیات را ساده کند. از همین روی میتوان نتیجه گرفت که ادغام هوش مصنوعی با حوزه سلامت، قابلیتهای سیستمهای سلامت دیجیتال را بیشتر میکند و ارائه مراقبتهای کارآمدتر و مؤثرتر را ممکن میسازد.
فناوری هوش مصنوعی میتواند در راستای غلبه بر بسیاری از چالشهای حوزه مراقبتهای بهداشتی، امکاناتی همچون دسترسی سریع به پزشکی و تشخیص از راه دور و برنامههای درمانی شخصی را به کاربران ارائه دهد. فناوری مذکور همچنین به شناسایی گسترش و پیشبینی شیوع بیماریها کمک میکند. استفاده از هوش مصنوعی در مراقبتهای بهداشتی مزایای متعددی را به کاربران و پزشکان ارائه میدهد. از جمله این مزایا میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
تشخیص بهبود یافته بیماریها با یادگیری ماشینی
الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند تصاویر پزشکی، نتایج آزمایشها و دادههای بیمار را تجزیه و تحلیل کنند و با نتیجهگیری مبتنی بر دادهها به ارائه دهندگان مراقبتهای پزشکی در تشخیص دقیق کمک کنند.
شخصیسازی درمان با ابزار هوشمند
ابزارهای متعدد مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانند به تنظیم برنامههای درمانی شخصیسازی شده و بهینه برای بیماران بر اساس ویژگیهای منحصر به فرد و سابقه پزشکی آنها کمک کنند. بیماران با این ابزار میتوانند به تناسب شرایط خود، از امکانات و مراقبتهای مختص به خود برخوردار شوند.
امور اداری برای کادر درمان آسان می شود
سیستمهای مجهز به هوش مصنوعی میتوانند وظایف اداری را به طور خودکار انجام دهند. از همین روی، استفاده از چنین ابزاری زمان بندی را برای کادر درمان بهینه میسازد، گردش کار را ساده میکند و در مجموع به ارائه دهندگان خدمات بهداشتی اجازه میدهند که بر مراقبت از بیمار تمرکز بیشتری داشته باشند.
تشخیص زودهنگام تا مداخله پیشگیرانه
هوش مصنوعی میتواند مجموعه کلان دادهها را برای شناسایی الگوها و روندها تجزیه و تحلیل کند و امکان تشخیص زودهنگام بیماری و عارضههای جسمی و مداخلات پیشگیرانه برای درمان را فراهم کند.
هوش مصنوعی و شخصیسازی پزشکی
هدف پزشکی شخصی سازی شده درمان متناسب با ویژگیهای فردی مانند ژنتیک، سبک زندگی و محیط است. هوش مصنوعی با تجزیه و تحلیل مقادیر زیادی از دادههای بیمار برای شناسایی استراتژیهای درمانی بهینه برای افراد خاص، نقش مهمی در این حوزه ایفا میکند. با در نظر گرفتن تغییرات ژنتیکی، نشانگرهای زیستی و سایر عوامل، هوش مصنوعی میتواند به ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی کمک کند تا درمانهای هدفمندتر و مؤثرتری به بیماران خود ارائه دهند.
تسریع کشف دارو
فرآیند کشف دارو برای شرکتهای داروسازی و متخصصان زمان بر و پرهزینه است و بسیاری از نامزدهای دارویی بالقوه در رسیدن به محصول نهایی و عرضه به بازار ناکام هستند. در چنین شرایطی هوش مصنوعی با تسریع در شناسایی نامزدهای دارویی امیدوارکننده، پیشبینی تداخلات دارویی و بهینهسازی آزمایشهای بالینی، فرآیند کشف دارو را متحول میسازد. با تجزیه و تحلیل ساختارهای مولکولی، مسیرهای بیولوژیکی و دادههای بالینی، هوش مصنوعی میتواند توسعه داروها و درمانهای جدید را تسریع کند.
پزشکی از راه دور نزدیک میشود
پزشکی از راه دور به بیماران این امکان را میدهد که مراقبتهای پزشکی را از راه دور دریافت کنند و نیاز به مراجعه حضوری به مراکز درمانی را از بین میبرد. هوش مصنوعی خدمات پزشکی از راه دور را با فعال کردن مشاوره مجازی، نظارت از راه دور بر علائم حیاتی بیماران و تجزیه و تحلیل پیشبینیکننده برای مداخله زودهنگام افزایش میدهد. با استفاده از چت رباتها و دستیاران مجازی مبتنی بر هوش مصنوعی، ارائه دهندگان مراقبتهای بهداشتی میتوانند مراقبتهای شخصی را در هر زمان و هر مکان به بیماران ارائه دهند.
هوش مصنوعی در پایش سلامت
دستگاههای پوشیدنی و حسگرهای مجهز به فناوری هوش مصنوعی، نظارت مستمر سلامت و تجزیه و تحلیل دادهها را در زمانی اندک امکانپذیر میکنند. این دستگاهها میتوانند علائم حیاتی، سطح فعالیت و الگوهای خواب را رصد کنند و بینشهای ارزشمندی را در مورد وضعیت سلامتی بیماران به پزشکان ارائه دهند. الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند انحرافات از الگوهای عادی را تشخیص دهند و به ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی در مورد مسائل بالقوه سلامتی هشدار دهند و امکان مداخلات به موقع و مراقبتهای پیشگیرانه را فراهم کنند.
بهبود مراقبت های روانی
هوش مصنوعی همچنین در زمینه سلامت روان برای بهبود تشخیص و درمان اختلالات سلامت روان مورد استفاده قرار میگیرد. ابزارهای مجهز به هوش مصنوعی میتوانند الگوهای گفتار، حالات چهره و سایر نشانههای رفتاری را برای ارزیابی وضعیت سلامت روانی بیماران تجزیه و تحلیل کنند. با ارائه توصیههای درمانی شخصی و نظارت بر پیشرفت بیماران در طول زمان، هوش مصنوعی میتواند ارائه مراقبتهای بهداشت روانی و نتایج را بهبود بخشد.
چالشهای ادغام هوش مصنوعی در بهداشت و درمان
همان طور که پیشتر ذکر شد، بی شک هوش مصنوعی تحولی بدیع در حوزه مراقبتهای بهداشتی ایجاد کرده است؛ اما علیرغم مزایای بالقوه ادغام هوش مصنوعی در این بخش، پیاده سازی و استفاده از آن در حوزه مذکور بدون چالش نیست. در ادامه به برخی از چالشهای کلیدی این حوزه میپردازیم.
حریم خصوصی و امنیت دادهها
دادههای مستخرج از فعالیت بخش مراقبتهای بهداشتی، از جمله اطلاعات بیماران و وضعیت سلامتی شهروندان بسیار حساس هستند. همین امر، اطمینان از حفظ حریم خصوصی و امنیت دادهها در هنگام استفاده از سیستمهای هوش مصنوعی در این حوزه را بسیار مهم و حیاتی میکند.
هوش مصنوعی و چالش تطابق با مقررات
مقررات و استانداردهای مراقبتهای بهداشتی نیز مانند همه حوزههای دیگر باید هنگام توسعه و استقرار ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی در محیطهای بالینی مورد بازنگری قرار گرفته و پس از به روز رسانی به صورت دقیق اجرا شوند. عدم توجه به این مسئله، میتواند منجر به عدول از استانداردها و بروز برخی مشکلات در این بخش حساس شود.
ادغام ابزارهای مبتنی بر فناوری هوش مصنوعی با سیستمها و انطباق آنها با فرایندهای کاری سنتی، بدون در نظر گرفتن ملاحظات و الزامات پیشنیاز، میتواند بسیار پیچیده و زمانبر باشد و چالشهایی برای نظام سلامت ایجاد کند.
نگرانیهای اخلاقی
در نهایت میتوان گفت که استفاده از هوش مصنوعی در بخش مراقبتهای بهداشتی، مسائل اخلاقی بغرنجی مربوط به رضایت بیمار، سوگیری در الگوریتمها و پاسخگویی در قبال تصمیمات اتخاذ شده توسط سیستمهای هوش مصنوعی را در پی دارند. بی شک رسیدگی به این مسئله حساس، مستلزم مطالعات دقیق و اتخاذ تدابیر لازم جهت کاهش ملاحظات مذکور است.
نقش ناظران انسانی در تشخیص کمرنگ می شود
هوش مصنوعی در بهبود دقت و کارایی تشخیصی نویدبخش پیشرفت بسیار بزرگی است. الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند تصاویر پزشکی اشعه ایکس، ام آر آی و سی تی اسکن را برای تشخیص ناهنجاریها تجزیه و تحلیل کنند و به رادیولوژیستها در تشخیص یاری دهد. با استفاده از تکنیکهای یادگیری ماشینی و یادگیری عمیق، هوش مصنوعی میتواند به شناسایی الگوها و ناهنجاریهایی که ممکن است توسط ناظران انسانی و پزشکان نادیده گرفته شود، کمک کند.
آینده ادغام هوش مصنوعی در مراقبتهای بهداشتی
به عقیده کارشناسان، آینده هوش مصنوعی در بخش مراقبتهای بهداشتی دارای پتانسیل بسیار زیادی برای تغییر روش ارائه و تجربه کاربران است. پیشرفتهای حاصل شده در فناوری هوش مصنوعی، مانند پردازش زبان طبیعی، تجزیه و تحلیل پیشبینیکننده و اتوماسیون رباتیک فرآیندها به نوآوری در مراقبتهای بهداشتی ادامه خواهند داد. از برنامههای درمانی شخصی گرفته تا جراحی با کمک هوش مصنوعی، امکانات این فناوری در مراقبتهای بهداشتی نامحدود یا حداقل بسیار پرشمار به نظر میرسد.
از همین روی میتوان نتیجه گرفت که کاربرد هوش مصنوعی در سلامت دیجیتال و پزشکی در حال تغییر شکل صنعت مراقبتهای بهداشتی و بهبود نتایج بیماران است. هوش مصنوعی روش ارائه مراقبتهای بهداشتی را متحول کرده و آن را کارآمدتر، مؤثرتر و بیمار محورتر میکند. در حالی که چالشهایی در پیادهسازی هوش مصنوعی در مراقبتهای بهداشتی وجود دارد، مزایای آن بسیار بیشتر از خطرات آن است و راه را برای آیندهای هموار میکند که در آن هوش مصنوعی نقشی محوری در پیشرفت شیوههای مراقبتهای بهداشتی و بهبود کیفیت مراقبت برای همه ایفا میکند.
کد خبر 6075146