Web Analytics Made Easy - Statcounter

جامعه > حوادث - شرق نوشت: رسیدگی به پرونده قتل مردی جوان که قربانی درگیری طایفه‌ای شده ‌است، درحالی برگزار شد که متهم اصلی پرونده همچنان متواری ‌است و تحقیقات برای دستگیری او ادامه دارد.

این قتل یک سال قبل در شهرستانی حوالی استان قزوین اتفاق افتاد. بر اساس گزارش شهروندان، مأموران متوجه شدند مردی با شلیک گلوله به قتل رسیده و ضارب بعد از به قتل‌رساندن اقدام به بریدن گوش‌های مقتول کرده‌ است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بررسی‌های مأموران نشان داد مقتول جوانی به نام آرش است که یک سال قبل برادرش متهم به قتل شده ‌بود و پرونده‌ای در دادگاه داشت. با توجه به آنچه به دست آمده ‌بود پلیس متوجه شد عامل قتل برادر فردی است که به دست برادر مقتول دوم کشته شده ‌است ضمن اینکه مشخص شد این فرد تنها نبوده‌ است و افراد دیگری هم او را همراهی می‌کرده‌اند.

با توجه به اینکه رامین -متهم به قتل- متواری بود مأموران سیامک‌، رضا و سه نفر دیگر از متهمان را شناسایی و بازداشت کردند. سیامک که دایی رامین است به مأموران گفت: سال‌ها قبل اختلافی بین طایفه ما و طایفه آرش بر سر زمین به‌وجود آمد و همین امر باعث شد اختلاف بین دو طایفه همچنان گسترش پیدا کند و در این میان چند نفر ازجمله خواهرزاده من سیاوش به قتل برسد. ما شکایتی را مطرح کردیم و تحقیقات آغاز شد و برادر آرش به نام آرمین به‌عنوان متهم به قتل بازداشت شد.

بعد از انجام محاکمه و با توجه به مدارک موجود در پرونده هیئت قضات آرمین را به قصاص محکوم کرد و این حکم مورد تأیید قرار گرفت اما مدت‌ها گذشت و حکم اجرا نشد این مسئله به‌شدت رامین را ناراحت کرده‌ بود. درگیری بین دو طایفه بالا گرفت تا اینکه من متوجه شدم خواهرزاده‌ام رامین قصد دارد خودش انتقام خون برادرش را بگیرد. سعی کردم او را منصرف کنم اما نتوانستم بنابراین با ترفندی متوجه شدم او چه زمانی قصد انتقام‌گیری دارد.

متهم گفت: شب حادثه خودم را به آنجا رساندم می‌دانستم رامین می‌خواهد سر راه آرش قرار بگیرد و او را بکشد. هنوز چندمتری تا رسیدنم به محل مانده ‌بود که صدای شلیک گلوله‌ها را شنیدم و متوجه شدم خواهرزاده‌ام کار خودش را کرده ‌است. او گوش‌های مقتول را هم بریده ‌بود و چند نفر دیگر ازجمله رضا که همراه او بودند در این راه کمکش کرده ‌بودند. متهم وقتی مورد سؤال قرار گرفت که اگر قصد میانجیگری داشت به چه دلیل با خود سلاح حمل کرد، گفت: من برای امنیت خودم سلاح بردم اما شلیک نکردم. با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست با توجه به اینکه رامین متهم اصلی پرونده همچنان متواری بود پرونده برای رسیدگی به اتهام سایر متهمان به دادگاه ارسال و وقت رسیدگی تعیین شد. در روز رسیدگی بعد از اینکه نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد درخواست صدور حکم قصاص برای سیامک، دایی رامین، که متهم ردیف دوم بود، کرد و گفت: با توجه به اینکه درگیری قبیله‌ای و طایفه‌ای است بنابراین برای متهم ردیف دوم درخواست قصاص دارم تا درگیری بین دو نفر تمام شود و دیگر کسی کشته نشود. همچنین وی برای متهمان دیگر درخواست صدور حکم قانونی کرد. در ادامه اولیای‌دم در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص و مجازات برای متهمان کردند. در ادامه سیامک در جایگاه حاضر شد. او گفت: من اتهام مشارکت در قتل را قبول ندارم و همان‌طور که گفتم برای جلوگیری از خون‌ریزی بیشتر به محل رفته‌ بودم ضمن اینکه سلاحی که من در دست داشتم کلاشنیکوف بود درحالی‌که مقتول با اسلحه شکاری کشته‌ شده ‌است. خواهرزاده‌ام بعد از قتل متواری شد و من از آن به بعد در زندان هستم و اصلا نمی‌دانم او کجاست.
سپس عبدالصمد خرمشاهی، وکیل‌مدافع متهم و همکارش دفاعیات خود را به دادگاه ارائه دادند. خرمشاهی گفت: بر اساس محتویات پرونده و شواهد شهود، ابتدا صدای شلیک گلوله با اسلحه شکاری شنیده شده و به فاصله چند دقیقه صدای شلیک گلوله با کلاشنیکوف. بنابراین موکل من مرتکب قتل نشده‌ است ضمن اینکه او برای میانجیگری در محل بود و با فاصله متهم ردیف‌اول که حالا متواری است به محل رسید. همان‌طور که محتویات پرونده نشان می‌دهد، متهم اصلی رامین است اینکه دادستان درخواست قصاص برای موکل من کرده تا درگیری دو طایفه تمام شود، ایراد قانونی دارد. او در دفاع از دیگر متهمان نیز گفت: دیگر موکلان هم در محل حضور داشتند اما در قتل نقشی نداشتند و این مسئله را شاهدان قتل که از خانواده مقتول هستند نیز تأیید کرده‌اند. البته همان‌طور که قضات می‌دانند تا زمانی که متهم اصلی پرونده دستگیر نشود و دادگاه از او تحقیق نکند، نمی‌توان متهمان دیگر را به استناد اینکه قطعا او مرتکب قتل شده ‌است محاکمه کرد و قتل را به آنها نسبت داد. ضمن اینکه دادگاه بر اساس گفته‌های متهمان و سایر مدارک واقعیت را کشف می‌کند و حالا مهره اصلی این پرونده متواری است بنابراین درخواست دارم به این نکته توجه شود. بعد از پایان دفاعیات متهمان و سایر مدارک موجود در پرونده هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.

 

45302

کلید واژه‌ها : قتل -

منبع: خبرآنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۰۲۴۸۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عامل جنایت گاندی نمی‌دانست قاتل است | گفت و گو با متهم

همشهری آنلاین - حوادث: ظهر بیست و ششم فروردین‌ ماه، اهالی کوچه‌ای در خیابان گاندی صدای مشاجره زن و مردی جوانی را از داخل کوچه شنیدند. در جریان این درگیری، مرد جوان دیوانه وار با چاقو، به زن جوان ضربه زد و سپس از آنجا گریخت. شاهدان این صحنه هولناک با اورژانس و پلیس تماس گرفتند اما زمانی که آمبولانس رسید، زن جوان به دلیل شدت جراحات جانش را از دست داده بود. در این شرایط گزارش این حادثه به قاضی سالار صنعتگر، بازپرس جنایی تهران اعلام شد و او به همراه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل جنایت شدند.

بررسی‌های اولیه از این حکایت داشت که مقتول، زنی‌37 ساله بود که با 20 ضربه چاقو به قتل رسیده بود. بررسی‌ها نشان می‌داد که قاتل فردی آشنا بود و این دو ظاهرا قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند اما به درستی مشخص نبود که علت درگیری آنها در خیابان چه بوده است.

دستگیری در کلبه جنگلی

کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران، جست و جو برای دستگیری عامل جنایت را آغاز کردند. آنها در گام نخست به تحقیق از خانواده مقتول پرداختند و به این ترتیب هویت قاتل شناسایی شد. خانواده مقتول می‌گفتند که وی از چند ماه قبل با جوانی به نام یاسر در ارتباط بوده و آنها قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند اما چند وقتی می شد که با هم دچار اختلاف شده بودند.

در این شرایط بود که ماموران راهی محل زندگی یاسر در پایتخت شدند اما او ساعتی پس از جنایت، وسایلش را جمع کرده و با یک چمدان از خانه گریخته بود. با این حال جست و جو برای یافتن مخفیگاه وی آغاز شد تا اینکه چند روز قبل مخفیگاه او در یکی از روستاهای استان گلستان به دست آمد. متهم در یک کلبه روستایی مخفی شده بود که ماموران با هماهنگی قضایی راهی آنجا شدند و وی را دستگیر کردند.

متهم جوان پس از انتقال به پایتخت، به قتل زن جوان اعتراف کرد و برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت.

نمی دانستم قاتلم

مرد جوان در تمام این چند روز خودش را در روستای جنگلی حبس کرده بود و از ترسش جرات نمی کرد به داخل شهر برود یا وارد فضای مجازی شود. هرچند به گفته خودش هرگز تصور نمی کرد که زن مورد علاقه اش را به قتل رسانده و تبدیل به قاتل شده است. گفت و گو با یاسر را می خوانید.

انگیزه ات از قتل زن موردعلاقه ات چه بود؟

من نمی خواستم شهرزاد را بکشم و ناخواسته تبدیل به قاتل شدم. خدا می داند که چقدر ناراحتم و هر شب خودم را سرزنش می کنم که ای کاش آن روز چاقو همراهم نبود. در یک لحظه عصبانی شدم و ناخواسته تبدیل شدم به قاتل.

با شهرزاد چطور آشنا شدی؟

5 ماه قبل در یک کافه او را دیدم و در همان نگاه اول عاشقش شدم. رفته رفته رابطه ما عمیق تر شد تا جایی که به او پیشنهاد ازدواج دادم. چون شهرزاد همان زنی بود که من همیشه در رویاهایم تصورش می کردم.

اما در نهایت جانش را گرفتی؟

متهم اشک می ریزد و ادامه می دهد: پشیمانم،‌خیلی هم پشیمانم. اشتباه کردم،‌ ای کاش خدا به ما فرصت بازگشت به عقب و اصلاح اشتباهات بزرگمان را می داد.

برگردیم به روز حادثه ، چه شد که جان شهرزاد را گرفتی؟

شهرزاد این اواخر رفتارش با من سرد شده بود. دیگر تماس هایم را پاسخ نمی داد. جواب پیامک هایم را یک خط در میان می داد. می دانستم که دیگر نمی خواهد با من باشد. تا اینکه یک روز آب پاکی را روی دستم ریخت و گفت قصد دارد به این رابطه پایان بدهم. احتمال دادم پای شخص دیگری در میان است چون قرار بود با هم ازدواج کنیم اما به یکباره اخلاق و رفتارهایش تغییر کرده بود. روز حادثه با او قرار گذاشتم و می خواستم هر طور شده موبایلش را بگیرم تا آن را بررسی کنم. اما شهرزاد مقاومت می کرد. در نهایت موبایلش را گرفتم و شهرزاد به دنبالم امد تا آن را پس بگیرد. چاقو را برده بودم او را بترسانم و بتوانم با تهدید رمز گوشی را بگیرم.قصدم این بود که فقط بفهمم که آیا شهرزاد به من خیانت می کند یا نه؟ اما او می خواست گوشی را بگیرد و نمی دانم چه شد که از شدت عصبانیت چند ضربه به او زدم. اما تا روزی که دستگیر شدم نمی دانستم شهرزاد فوت شده است.

پس چرا فرار کردی؟

ترسیده بودم. یک درصد احتمال می دادم که او زنده نماند و من قاتل شده بودم. به همین دلیل فرار کردم و در این چند روز سعی کردم بیرون از خانه آفتابی نشوم. حتی گوشی موبایل ها را هم خاموش کرده بودم. با این وجود مخفیگاهم توسط پلیس لو رفت و بعد از دستگیری آنچه که می ترسیدم سرم آمد؛‌شهرزاد جان باخته و من تبدیل به قاتل شده بودم.

کد خبر 848122 برچسب‌ها تهران قتل - قاتل حوادث ایران

دیگر خبرها

  • عامل جنایت گاندی نمی‌دانست قاتل است | گفت و گو با متهم
  • تبریک تولد بهرام رادان به سبک محسن کیایی!
  • لیست 6 نفره از وکلای خوب تهران به همراه سوابق
  • دو متهم به قتل وکیل بابلی دستگیر شدند
  • دستگیری ۲ متهم به قتل در آمل
  • دو متهم به قتل، در آمل دستگیر و به زندان معرفی شدند
  • متهمان به قتل در آمل دستگیر شدند
  • دستگیری دو متهم به قتل در آمل
  • ۲ متهم به قتل در آمل دستگیر و به زندان معرفی شدند
  • درخواست دیه اولیای دم از قاتل مجنون