ويژههاي مشرق؛ ادعاي جديد: تمامي جزييات برجام با رهبري هماهنگ شده است/ حمايت سردار سليماني از فلسطين،تندروي است/ مردم بايد کار کنند تا دولت بتواند زندگي کند!
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۰۳۱۰۹۰
خبرگزاري آريا - جماعتي که با غرور برجام را ثمره کارداني و تدبير خود ميدانستند، حالا که دستاورد برجام، از تقريباً هيچ به تحقيقاً هيچ تبديل شده ادعا ميکنند که همه جزئيات را با اجازه رهبري طي کردهاند!
سرويس سياست مشرق - روزانه ميتوان از لابهلاي گزارشها و عناوين خبري رسانههاي مکتوب و حتي غير مکتوب، نکات قابلتوجهي استخراج کرد؛ موضوعاتي که ميتواند براي مخاطبين قابلاستفاده و محوري براي تحليل باشد، در گزارش روزانه "ويژههاي مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها براي مخاطبين عرضه خواهد شد؛ با «ويژههاي مشرق» همراه شويد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
******
تمامي جزييات برجام با رهبري هماهنگ شده است!
روزنامه اعتماد در يادداشتي با عنوان «آقايان!کمي فکر بد نيست» نوشت:
«يک جريان در داخل کشور با برجام مخالف است و اين مخالفت را به رهبري هم نسبت ميدهد. چند نکته را به اين آقايان عرض ميکنم و انتظار انديشيدن بيشتر دارم. در کشور ما سياستهاي کلان بدون نظر رهبري طراحي و اجرا نميشوند. ورود به مذاکرات هستهاي هم از اين قاعده تبعيت کرده است و مکررا شاهد بوديم که رهبري بر ضرورت انجام اين مذاکرات تاکيد کردند. در طول مذاکره همه محورهاي مهم مذاکرات به اطلاع رهبري ميرسيد و ايشان رهنمود ميدادند و مطالبات را مطرح ميکردند و متناسب با آن نظرات، مذاکرات پيش ميرفت. هيچ سند مهم بينالمللي بدون نظر رهبري در کشور ما امضا نخواهد شد و امضاي برجام هم با توجه به دستاوردهايي که براي کشور داشت و با تاييد رهبري به امضا رسيد...مدتي قبل مقام معظم رهبري در ديدار با پوتين از مواضع اين کشور در قبال برجام تقدير کردند و اين يعني برجام بايد حفظ شود».
جماعتي که با غرور و نخوت، برجام را ثمره کارداني و تدبير خود ميدانستند، حالا که کار به اينجا رسيده و دستاورد برجام، از تقريباً هيچ به تحقيقاً هيچ تبديل شده و همه پيشبينيهاي نخبگان و دلسوزان، مو به مو و واژه به واژه درست از آب درآمده، حالا به جاي عذرخواهي از مردم، به دروغ ادعا ميکنند که همه جزئيات را با اجازه رهبري طي کردهاند!
گفتني است، رهبر معظم انقلاب- 20 فروردين 94- تاکيد کردند:«بنده در جزئيّات مذاکره دخالتي نکردم، بازهم نميکنم؛ من مسائل کلان، خطوط اصلي، چهارچوبهاي مهم و خطّ قرمزها را به مسئولين کشور همواره گفتهام؛ عمدتاً به رئيس جمهور محترم که ما با ايشان جلسات مرتّب داريم، و موارد معدودي هم به وزير محترم خارجه؛ خطوط اصلي و کلّي. جزئيّات کار، خصوصيّات کوچک که تأثيري در تأمين آن خطوط کلان ندارد، مورد توجّه نيست؛ اينها در اختيار آنها است، ميتوانند بروند کار کنند. اينکه حالا گفته بشود که جزئيّات اين مذاکرات تحت نظر رهبري است، اين حرف دقيقي نيست».
مقام معظم رهبري همچنين در ديدار نوروزي سال 95 در مشهد مقدس با اشاره به سخنان وزير خارجه مبني بر رعايت نشدن برخي از خطوط قرمز، فرمودند:«در همين توافق اخير هستهاي هم اگرچه اين توافق را ما تأييد کرديم و برگزارکنندگان اين توافق را مورد قبول اعلام کرديم و قبول داريم آنها را، لکن اينجا هم همينجور بود؛ وزير خارجه محترم ما در مواردي به بنده گفت که ما [مثلاً] اينجا را يا اين خطّ قرمز را ديگر نتوانستيم حفظ کنيم».
رهبر معظم انقلاب-مهرماه 94- در نامهاي به رئيسجمهور دستورات مهمي را درباره رعايت و حفظ منافع ملي و مصالح عاليه کشور در اجراي برجام صادر کردند و در اين نامه شروط 9 گانه اي به دولت اعلام شد.
گفتني است يکي از شروط مقام معظم رهبري، «گرفتن تضمينهاي قوي و کافي براي لغو تحريمها» و يکي ديگر از شروط «نقض برجام و توقف فعاليتهاي آن در صورت وضع هرگونه تحريم» بود.
«علي اکبر ولايتي» عضو هيئت نظارت بر برجام -تيرماه 95- گفت:«به برخي شروط 9 گانه ابلاغ شده از جانب رهبر معظم انقلاب در خصوص اجراي تعهدات کشورمان در چارچوب برجام عمل نشد».
روحاني در سال 93 در چهارمين نشست خبري خود گفت: «همه مسئوليت مذاکرات با من است».
رهبر معظم انقلاب در طول دوران مذاکرات هستهاي، در توضيح چرايي عدم خوشبيني به مذاکرات با آمريکاييها، طي ديدارها و سخنرانيهاي متعدد و متنوع نکات مبسوطي مطرح کردند که از آن جمله ميتوان به موارد ذيل اشاره کرد:
- هدفشان از مذاکره پيدا کردن راه حل منطقي نيست، بلکه تحميل نظراتشان است (اول فروردين 92 حرم رضوي)
- آمريکاييها غيرقابل اعتماد، غيرمنطقي و ناصادق هستند (30 تير 92 ديدار مسئولان نظام)
- مذاکره با آمريکا جز در موارد خاص نهتنها هيچ نفعي ندارد بلکه ضرر هم دارد (22 مرداد 93 ديدار مسئولان وزارت امور خارجه و سفرا و نمايندگيهاي ايران در خارج از کشور)
- مذاکره با آمريکا مشکلات ما را حل نميکند (همان)
- از مذاکرات نهتنها فايدهاي عايد نشد، بلکه لحن آمريکاييها تندتر و اهانت آميزتر شد/ طلبکاريشان بيشتر شد (همان)
- آمريکاييها پس از مذاکرات نهتنها دشمنيها را کم نکردند بلکه تحريمها را اضافه کردند (همان)
- اظهارات آمريکاييها نشان ميدهد نميشود به آنها اطمينان و اعتماد کرد (همان)
- نگرانم، چون طرف مقابل حيلهگر است (21 اسفند 93 ديدار خبرگان)
- طرف مقابل بهشدّت اهل فريب و دروغ و نقضعهد و حرکت در خلاف جهت صحيح است (20 فروردين 94، ديدار مداحان)
- من هيچوقت نسبت به مذاکره با آمريکا خوشبين نبودم (همان)
حمايت سردار سليماني از مقاومت اسلامي فلسطين،تندروي است!
جماعتي که از شکستن کمر داعش توسط سپاه قدس و محور مقاومت افسرده شده بود، همچنان آيه يأس مي خواند.
روزنامه بهار در گزارشي با عنوان «سردرگمي در سوريه» نوشت:
«با نگاهي به مواضع مقامات ايراني درباره سوريه شاهد نوعي سردرگمي در اظهارات مسئولان سياسي و نظامي هستيم. آنچه ميتوان از اظهارنظرهاي نظاميان برداشت کرد آن است که تمايل آنان بر ادامه حضور نظامي در عراق و سوريه و حتي گستردهتر شدن اين ميدان است. مواردي از قبيل احتمال کمک مستشاري نظامي به کشور يمن و همينطور گروههاي فلسطيني در چند روز اخير از جمله مواردي است که اين گمانه را تقويت کرده است...يک گزينه پيش روي ايران تعميم الگوي حضور در عراق و سوريه براي مقابله باتروريسم به ساير کشورها و مناطقي است که درگير بحران هستند. اين ديدگاه که چه بخواهيم چه نه حامياني در بخش هايي از مراکز تصميم گير دارد و اثر آن را ميتوان در تيترها و تحليلهاي حاشيه ساز رسانهها وتريبونهاي خاص مشاهده کرد بر اين اعتقاد است که حضور ايران در مقابله باتروريسم الگوي مناسبي براي حل و فصل هر نوع بحران منطقهاي است و به همين دليل بايد تمامي تنشهاي موجود در منطقه را از يمن تا فلسطين به همين شيوه حل کرد.مبناي اين ديدگاه بر اساس نوعي تندروي استوار است که تا به حال خريدار چنداني نه در جامعه و نه در ميان تصميم گيران نداشته است اما به دليل افزايش حوزه نفوذ آنان که چنين مياندشيند در نهادهاي قدرت و همينطور ارائه قرائتي خاص از وقايع رخ داده در سوريه و عراق در تبليغات رسمي اين نگراني وجود دارد که در آيندهاي که شايد چندان هم دور نباشد شاهد اتخاذ چنين تصميماتي باشيم».
اين روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:
«راه سوم پيش روي ايران عبور از فاز نظامي و حرکت بر مدار ديپلماسي منطقهاي است. اين راه همان مسيري است که اکثريت با آن اعلام موافقت کرده است و بارها به طور ضمني و گاه با صراحت از سوي رييس جمهور روحاني و مقامات دستگاه ديپلماسي بر آن تاکيد شده است اما چندان در صحنه عمل و در بحرانهاي منطقهاي اثري از آن يافت نميشود...در دنياي امروز در پايان هر جنگي نيز راهي جز ميز مذاکره نيست. در نتيجه نميتوان صرفا با توانمنديهاي تسليحاتي و حضور نظامي به موفقيت واقعي دست يافت. بنابراين تضعيف بال ديپلماسي نظام سياسي به بهانه تقويت نظاميان در نهايت به ضرر کشور خواهد بود».
گفتني است اين روزنامه اصلاح طلب مدعي شده است که «پيشنهاد حضور ايران در مقابله باتروريسم در يمن و فلسطين از سوي افراد، تندروي است». در روزهاي گذشته، سردار قاسم سليماني فرمانده نيروي قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي طي تماس تلفني با فرماندهي گردانهاي شهيد عزالدين قسام و فرماندهي سرايا (گردان هاي جهاد اسلامي) در غزه، آمادگي جمهوري اسلامي ايران براي پشتيباني همه جانبه از نيروهاي مقاومت اسلامي فلسطين را اعلام کرد. فرمانده نيروي قدس سپاه همچنين بر آمادگي ديگر گروههاي جبهه مقاومت در منطقه براي دفاع از مسجد الاقصي تأکيد کرد.
مبارزه با رژيم کودک کش صهيونيستي از جمله مواردي است که از ابتداي انقلاب در سخنان امام خميني(ره) و سپس رهبرمعظم انقلاب بدون مصلحت انديشي بيان شده و به عنوان سندافتخار انقلاب اسلامي مورد تمجيد قرار گرفته است.بنيانگذار انقلاب اسلامي-6 مرداد 66- فرمودند:«ملتهاي مسلمان بايد به فکر نجات فلسطين باشند و مراتب انزجار و تنفر خويش را از سازش کاري و مصالحه رهبران ننگين و خودفروختهاي که به نام فلسطين، آرمان مردم سرزمينهاي غصب شده و مسلمانان اين خطه را به تباهي کشيدهاند به دنيا اعلام و نگذارند اين خائنان بر سر ميز مذاکره ها و رفت و آمدها، حيثيت و اعتبار و شرافت ملت قهرمان فلسطين [را] خدشهدار کنند».
رهبر معظم انقلاب-14 بهمن 90 - صريحا درخصوص مبارزه با رژيم صهيونيستي فرمودند:«صريح ميگوئيم. ما در قضاياي ضديت با اسرائيل دخالت کرديم؛ نتيجهاش هم پيروزي جنگ سي و سه روزه و پيروزي جنگ بيست و دو روزه بود. بعد از اين هم هر جا هر ملتي،هر گروهي با رژيم صهيونيستي مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستيم و کمکش ميکنيم و هيچ ابائي هم از گفتن اين حرف نداريم. اين حقيقت و واقعيت است».
اصلاح طلبان در سالهاي اخير و در برههاي که محور مقاومت با مرکزيت سپاه قدس به مبارزه با داعش ميپرداخت، آيه يأس ميخواندند و تاکيد داشتند که حضور نظامي ايران در سوريه منطقي و قابل قبول نيست! و تنها راه شکست داعش، ديپلماسي و مذاکره است.در همان برهه، کارشناسان تاکيد داشتند که هدف اصلاح طلبان از مطرح کردن مذاکره منطقهاي درخصوص داعش- يا همان برجام منطقهاي- نه راهکاري براي شکست داعش، بلکه تنها و تنها يک بهانه براي نشست و برخاست با کدخداست!
شهردار تهران بايد استيضاح شود
روزنامه قانون در گزارشي با عنوان «استيضاحش کنيد؛لزوم انجام وظيفه نظارتي اعضاي شوراي شهر بهجاي بهانهگيري و اعتراضهاي زيرپوستي به شهردار تهران» نوشت:
«به نظر مي رسد چالش اعضاي شوراي شهر تهران و شهردار کمي پيچيده تر از اين است که به نظر مي رسد. اتفاقي که اگر از هم اکنون برايش تدبيري انديشيده نشود، ميتواند باعث بروز يأس و نا اميدي در بدنه راي اين جماعت شورا شود. اعضاي شوراي شهر، نمايندگان تفکر مردم در بهشت هستند و بايد قطب نماي خود را با مردم تنظيم کنند...سخن اين است که يک پايان تلخ بهتر از تلخي بيپايان براي روابط شورا و شهرداري مي تواند باشد. شورا اگر معتقد به اين است که شهردار تهران در پيشبرد برنامههايش با شورا سر لجبازي دارد، ميتواند او را استيضاح کند تا تلخي سکوت در برابر تخلفات و ناملايمتي را به جان نخرد و مشروعيت خود و آن جرياني که از آنها دفاع کرده است را در بين مردم حفظ کند. مردم ديگر تاب و توان شنيدن گلايهها و انتقادهاي درونگروهي را بعد از گذشت سالها ندارند و مسئولان بهجاي درگيريها و تکذيبها،دنبال خدمت به مردم باشند که خير دنيا و آخرتشان در گروي اين رويکرد است».
گفتني است حدود 100 روز از حکم انتصاب شهردار 66 ساله تهران مي گذرد.کارهايي که شهرداري تهران در اين 100 روز انجام داد با نقدهايي از جانب موافقان و مخالفان وي همراه بوده است.يکي از اقدامات نجفي، ويرانه نمايي از اقدامات شهرداري سابق تهران بود. اين مساله بازخوردي بسيار منفي در افکار عمومي داشت.
تجربه ثابت کرده هر بار جريان اصلاحات کرسي مديريتي جديدي را فتح ميکند،در ترفندي تکراري، ضمن رفتن به ماه عسل چند ماهه در ابتداي کار، مدت زيادي را صرفاً به تخريب و سياهنمايي عملکرد قبليها ميگذراند.رويهاي که بيش از هر چيز زمينه را براي توجيه رخوت و بيعمليهاي احتمالي آتي در افکار عمومي ميسر ميسازد.
لازم به ذکر است که نجفي 4 سال قبل به خاطر ناراحتي قلبي و با توصيه پزشکان، از مديريت به مراتب سبک تر سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استعفا داد.
غيراز ترامپ و نتانياهو، بقيه جهان طرفدار توافق هسته اي است!
روزنامه دولتي ايران در يادداشتي به قلم «علي خرم» نوشت:
«غيراز ترامپ و نتانياهو، بقيه جهان طرفدار توافق هستهاي بوده و در داخل امريکا هم طرفداران جدي براي خودش دارد و نقض آن به اين سادگي ممکن نيست».
گفتني است در طول مذاکرات هستهاي دولت يازدهم با 1+5 و همچنين پس از امضاي برجام، برخي دولتمردان و رسانههاي حامي دولت که هيچ پاسخ قانعکنندهاي به انتقادات دقيق و کارشناسي منتقدان نداشتند با اجراي عمليات رواني عليه منتقدين مدعي شدند که مخالفان برجام در داخل کشور با اسرائيل همنوا شدهاند!. اين در حالي است که مقامات رژيم صهيونيستي به دفعات از برجام دفاع کردند. در جديدترين نمونه، روزنامه صهيونيستي هاآرتص- آبان 96- در گزارشي به نقل از «بنيامين نتانياهو» نخستوزير رژيم صهيونيستي نوشت که اسرائيل به دنبال لغو برجام نيست و براي بهبود آن تلاش ميکند.اين روزنامه تصريح کرد:«نتانياهو اين اظهارات را در لندن، بعد از ديدار با «ترزا مي» نخستوزير انگليس و «بوريس جانسون» وزير خارجه آن کشور مطرح کرده است».
در تيرماه سال جاري، در دو سالگي برجام مقام ارشد امنيتي رژيم صهيونيستي (کارمي گيلون رئيس اسبق شينبت) در فارن پاليسي نوشت: «برجام براي تلآويو يک موهبت بود و به همين دليل، حتي سرسختترين منتقدين برجام از جمله ترامپ، نتانياهو و تعدادي از همکاران من در مراکز نظامي و امنيتي اسرائيل نيز امروز علنا يا تلويحا به نتايج مثبت آن اذعان دارند يا اينکه دستکم برخلاف گذشته در برابر آن سکوت کردهاند».
بسياري از کارشناسان اظهارات نتانياهو در طول مذاکرات و در مخالفت با توافق هستهاي را بخشي از سناريوي «پليس خوب- پليس بد» دانسته و تاکيد داشتند که اين سناريو در راستاي تکميل پروژه امتيازگيري حداکثري از ايران به اجرا درآمد.
مردم بايد کار کنند تا دولت بتواند زندگي کند!
روزنامه آفتاب يزد در مطلبي با عنوان «مردم بايد کار کنند تا دولت بتواند زندگي کند!» نوشت:
«در حالي که خبر سه برابر شدن عوارض خروج از کشور همچنان بحث روز و داغ است، زمزمه هايي مبني بر گران شدن بنزين به گوش مي رسد، چرا که گفته مي شود دولت قصد دارد از ابتداي دي ماه امسال قيمت بنزين را به 1500 تومان و قيمت گازوئيل را به 400 تومان افزايش دهد.اگر چه هنوز مشخص نيست که افزايش قيمت اين حامل انرژي چه زماني اجرايي مي شود، اما به سرعت خبرش در فضاي مجازي پيچيده و واکنش کاربران شبکه هاي اجتماعي را برانگيخته است.يکي از کاربران در اين مورد گفته است:«يه دقيقه چيزي رو گرون نکنيد ببينيم چه خاکي بايد تو سرمون بريزيم»...ديگري نوشت:«بنزين هم که ميخواد بشه 1500 تومان،مگه قرار نبود تا 1400 با روحاني باشه؟ اون صد تومن ديگه اش براي چيه؟...کاربر ديگر نوشته است:«به سلامتي باخبر شديم بنزين قرار است 1500 تومن بشه، فقط توي ايرانه که مردم بايد کار کنن تا دولت بتونه زندگي کنه».».
روزنامه هاي زنجيره اي اصلاح طلب اين روزها به مخالفان دوآتشه دولت تبديل شده اند. اين در حالي است که در طول رقابت هاي رياست جمهوري سال جاري، يکي از نقدهاي جدي به دولت روحاني، کارنامه خالي در حوزه اقتصادي بود. اما با وجود مستندات متعدد، روزنامه هاي زنجيره اي به انکار اين واقعيت پرداخته و با فحاشي به منتقدان حمله مي کردند.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۰۳۱۰۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزئیات جدید از مذاکرات ایران و آمریکا به روایت ظریف: ترامپ برای مذاکره از من دعوت کرد
محمدجواد ظریف، وزیر پیشین وزارت امور خارجه برای بررسی شرایط سیاست خارجی ایران در سال ۱۴۰۲ به گفتگو پرداخته است.
به گزارش اقتصاد آنلاین، بخشهای مهم این گفتگو را در ادامه میخوانید:
دنیا دیگر دنیای دوقطبی نیست، حتی موضوع قطبی بودن در جهان با چالش جدی رو به رو است؛ لذا باید این واقعیات را درک کرد. مهمترین عامل در نظام قطبی عامل وفاداریست و ما هنوز بر اساس این تصور به نظرم توهمی از روابط جهانی داریم و عمل میکنیم. بعد خیلی زود دلسرد میشویم که چرا روسها یا چینیها با ما اینگونه رفتار کردند؟ در صورتی که اگر درست تشخیص دهیم که امروز مبانی رفتار در روابط جهانی چگونه است حتماً نه چنین توقعاتی را خواهیم داشت، نه اقداماتی میکنیم که ایجاد چنین توقعاتی برای ما بکند. نه خودمان را فدا برای کسی میکنیم و نه توقع داریم که آنها برای ما این کار را بکنند.
باید روابط سازنده با همه کشورها داشته باشیم. معتقدم که بدون روابط سازنده نه با شرق میتوانیم رابطه خوبی داشته باشیم نه با غرب. یعنی بدون اینکه با غرب رابطه داشته باشیم نمیتوانیم با شرق رابطه داشته باشیم و برعکس هم همینطور است.
تا زمانی که ما با روسیه و چین رابطه نداریم، حتما غرب هم با ما رابطه فراگیر و همه جانبه نخواهد داشت. تا زمانی که درها به روی غرب از سوی ایران بسته باشد، حتما روسیه و چین هم احساس میکنند که کنشگر این حوزه هستند و منافعشان را بر ما تحمیل میکنند بدون اینکه منافع ما را در نظر داشته باشند.
اگر قرار است جهان جنگ اقتصادی داشته باشد این جنگ باید بین چین و آمریکا باشد.
فرصت مذاکره با آقای ترامپ را ما از دست ندادیم. با همه احترامی که برای دوست و همکار عزیزم آقای احمدی قائل هستم، اعتقاد دارم که نیمی از قضیه را دیدهاند. چرا که آقای ترامپ یک بخشی از معادله است و کل معادله نیست.
آقای ترامپ حداکثر میتواند یک توافق دو صفحهای مثل آن که با کره شمالی امضا کرد را امضا کند. آقای ترامپ نه توانش را داشت و نه ساختار آمریکا اجازه میدهد، همانطور که در کره شمالی اجازه ندادند که ایشان وارد یک توافق محتوایی جدید شود.
با توافق دو صفحهای هم هیچ مشکلی از کسی حل نمیشود، فقط یک فرصت عکس انداختن فراهم میشود که ممکن است برای کره شمالی فرصت خوبی بود؛ چون همیشه رهبران کره شمالی دوست داشتند که با روسای جمهور آمریکا دیده شوند. چون این فرصت را پیدا نمیکردند بعد از اینکه روسای جمهور از کاخ سفید خارج میشدند معمولاً آنها را دعوت میکردند و با آنها عکس یادگاری میانداختند؛ لذا این پیروزی برای آنها بود و یک پیروزی هم برای آقای ترامپ بود که خاصیت نارسیستیاش را آبیاری کند؛ لذا این قسمت از فرمایش آقای احمدی کاملاً درست است که ترامپ علاقه داشت که این کار را انجام دهد؛ اما قسمت بعدیاش که همانطور که در اجلاس ویتنام آمریکا و کره شمالی دیدیم این افراد دیگر هستند که تصمیم میگیریم.
آقای ترامپ از بنده چند بار دعوت به مذاکره کرد، ولی ما که اجازه برای مذاکره نداشتیم. اما آقای بولتون در کتاب «اتاقی که در آن اتفاق افتاد» کاملاً تشریح میکند که هربار ایشان تا مرز استعفا پیش رفت برای اینکه مانع از مذاکره شود. خیلی هم با آب و تاب توضیح میدهد که در هر دو مورد استعفا نامهاش را نوشت و وقتی مذاکره صورت نگرفت خیالش راحت شد. اما همین نشان میدهد، اگر بنده با آقای ترامپ مذاکره کرده بودم یا آقای دکتر روحانی مذاکره بودند، نهایتاً همین بولتون بودند که باید این مذاکرات را به نتیجه میرساندند.
بعضیها ایراد میگیرند که آقای بولتون و پومپئو از ابتدای سال ۹۷ وارد کاخ سفید شدند، یعنی از آوریل سال ۲۰۱۸، لذا میگویند چرا از دوران آقای تیلرسون استفاده نکردید. من با آقای تیلرسون در جلسه ۵+۱ دیدار داشتم، به هیچ وجه آقای تیلرسون در ظرفیت مذاکره نبود و اعتماد لازم را از سوی آقای ترامپ برای این که مذاکره کند، نداشت. کاملاً مشخص بود و دیدیم که ظرف تقریبا یک سال از دولت آقای ترامپ خارج شد.
من معتقدم که ما اگر تشخیص دهیم که تهدیدی که برای جمهوری اسلامی وجود دارد تهدید امنیتیسازی است، در زمین این تهدید بازی نمیکنیم؛ لذا میتوانیم سیاست فعالتری را داشته باشیم. البته این به معنا نیست که دست از مخالفت با آمریکا بکشیم، مخالفت با سلطه و مخالفت با استکبار میتواند برای کشور یک زمینه قدرتی فراهم کند، با توجه به اینکه الان قدرت دیگر صرفاً قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی نیست. البته قدرتهای دیگری هم هستند مثل قدرت الهام بخشی.
آنهایی که میگویند برجام ایراد داشت خب چرا آمریکا به برجام استناد نکرد، اگر برجام یک طرفه بود آمریکا به یک جمله برجام استناد میکرد و از آن خارج میشد. آن وقتی که استناد کردند ۱۳ کشور در شورای امنیت علیهشان بودند، لذا دوستان ما مقداری به واقعیتها توجه کنند بهتر است.