Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-04-29@17:43:18 GMT

سينما يعني خالتور، بقيه اش درِپيت است!

تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۰۵۸۲۶۱

سينما يعني خالتور، بقيه اش درِپيت است!

خبرگزاري آريا - روزنامه هفت صبح: اين خصلت محمد حسين فرحبخش است که روي عقيده و باور خود مي ماند. اگر جز اين بود بعد از حدود چهار دهه سبک فيلمسازي اش را تغيير مي داد. اين تهيه کننده معتقد است فيلم بايد مخاطب را سرگرم کند، حالا چه کمدي باشد چه اکشن و چه ملودرام. حرف درستي است اما تا زماني که بتوان از کيفيت فيلم ها دفاع کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مثلا تازه ترين فيلمي که فرحبخش تهيه کرده يعني «خالتور» جايي براي دفاع باقي نمي گذارد. درباره اين فيلم و عقيده فرحبخش با او گفتگو کرديم.

برخلاف کساني که مي گويند اين نوع سينما (حالا هر اسمي که به آن مي دهند، فيلمفارسي، تجاري، گيشه پسند...) نبايد باشد، معتقدم نبايد انکار شود. حتما نظر شما هم همين است که بعد از چند دهه فعاليت همچنان سراغ تهيه اين جنس فيلم ها مي رويد.
من راجع به سوال شما اساسا مسئله دارم. اصلا سينما همين است نه اين که اين نوع سينما را بايد قبول کرد. چون بقيه سينما مثل اين نيست مشکل پيش آمده. اين سينماي درپيت که به اسم روشنفکري و چه و چه جا افتاده بايد فرع باشد. به خاطر همين چهل سال است ما سينما نداريم و در واقع همه اش در حال تجربه هستيم. جديدا هم که شارلات خانه اي راه افتاده به اسم هنر و تجربه. نفس سوال شما ايراد دارد.
حتي از کيفيت اين فيلم ها دفاع مي کنيد؟
نه؛ حتما مي شود آنها را با کيفيت تر ساخت. اين که مي شود فيلمي مثل «خالتور» را بهتر ساخت قطعا موافقم و نمي گويم نمي شود. شکي در اين نيست. اما سينما يعني اين که مردم توي سالن بروند کيف کنند.
ولي با فيلم جدي هم مي توان کيف کرد و سرگرم شد.
بله؛ عرض من هم همين است که وقتي فيلمي سرگرم کننده باشد مهم نيست طنز باشد يا جدي. «خالتور» هم فيلمي جدي است منتها در قالب طنز. معنا و مفهوم سينما روياپردازي است و براي پر کردن اوقات فراغت و اين هم يک نمونه از آن سينما است. بايد عموم سينما اين نوع فيلم ها باشد؛ حالا مي تواند اکشن باشد، مي تواند ملودرام باشد يا طنز. متاسفانه مسئولان و يکسري روشنفکرنما آن را مي گويند چون مي ترسند و نمي گذارند اين دست فيلم ها ساخته شود. بعضي فيلمسازها هم مي ترسند و فرار مي کنند ولي ما هرگز نه تنها فرار نمي کنيم، که بابت ساخت اين فيلم ها افتخار مي کنيم و اينها را براي خودمان باقيات صالحات مي گذاريم.
اين حرف عکس نظر خيلي ها است که درباره فيلم هاي شما بيان مي شود.
هر کس هر چه مي خواهد بگويد. وقتي توي سينما مي رويم مردم به ما مي گويند خدا دل شما را شاد کند که دل مان را شاد کرديد، براي مان کافي است. حالا هر خبرنگار، منتقد، مسئول تا صبح قيامت هر چه مي خواهد بگويد؛ توي گوش ما نمي رود و کار خودمان را انجام مي دهيم. ما پايبند به قانون جمهوري اسلامي و شرع هستيم، به بقيه کاري نداريم.
شما مي گوييد سينما بايد سرگرم کننده باشد اما وقتي پشت دوربين مي ايستيد خيلي قائل به آن نيستيد و مشخصا منظورمان «زندگي خصوصي» و «آب نبات چوبي» است.
«زندگي خصوصي» و «آب نبات چوبي» عين سرگرمي است. يعني وقتي شما فيلم را مي بينيد تا پايان پلک نمي زنيد. منتها اين فيلم ها با فيلم هايي مثل «آواز قو»، «کما»، «زن ها فرشته اند»، «تکيه بر باد»، «شب هاي تهران» و ... متفاوت است. هر کدام فضاي خاص خود را دارند. ما 10 سال پيش «مهمان» را ساختيم که يکي از بهترين فيلم هاي کمدي سينماي ايران بود. حالا ممکن است وقتي کارگرداني مي کنم به يک معضل اجتماعي بپردازم آن را هم به عنوان سرگرمي مي سازم. اصلا بيننده مي رود سرگرم شود و چيزهايي دستگيرش مي شود.
با اين نگاه «خالتور» را هم آموزنده مي دانيد؟
بله؛ توي اين فيلم هم حرف است. مي گويد وقتي به ديگران کمک کردي خدا يک جور ديگر به تو کمک مي کند. حالا اين حرف با يک فيلم سرگرم کننده زده مي شود ولي چون مهران غفوريان و علي صادقي بازي کرده اند، آقايان نمي خواهند آن را جدي بگيرند. مردم دارند جدي مي گيرند که مهمتر هستند.

بله؛ با فيلمي مثل «خالتور» هم مي توان چهارتا نکته به مردم يادآور شد ولي آنها را بارها توي فيلم هاي خودتان گفته ايد و 50 سال پيش «گنج قارون» آن را گفته. تکرار چرا؟
آفرينش بر اساس کليشه است. حضرت آدم شبيه من و شما بوده. دوتا چشم داشته، دوتا گوش، يک بيني و عقل و فهم. حالا لباس ها به مرور زمان عوض شده ولي اصل تغيير نکرده است. شکل ها تغيير مي کند اما اصل آدميزاد همان است که بود. اولا من قائل به اين حرف نيستم که فيلم حتما بايد مردم را راهنمايي و ارشد کند، دوما همه حرف ها تکرار شده حتي حرف هاي متعالي که در آموزه هاي دين ما هست. حرف هاي خوب و انساني که توي آن اخلاق باشد را اصلا روزي صد هزار مرتبه تکرار کن. تازه همه اينها را ما تکرار مي کنيم وضع مان اين است اگر نکنيم چه مي شود.
در عين حال مي تاوان حرف تکراري جذاب تر زد. اين را ديگر قبول داريد؟
صددرصد فرمايش شما درست است. من عرض کردم مي شد «خالتور» را بهتر ساخت منتها يک چيز است و اين که شرايط امنيتي در فيلمسازي فراهم نيست. چرا در زمان مرحوم سيف الله داد بچه هاي سينما اکثرا بهترين فيلم هاي شان را ساختند؟ چون براي شان امنيت وجود داشت. امنيت را که حس کنند کيفيت فيلم مي تواند بالا برود. با اين مقوله بايد خيلي حرفه اي و موشکافانه برخورد کرد که امنيتي که مسئولان براي فيلم ها تامين مي کنند تاثير مستقيم روي کيفيت فيلم ها دارند. «خالتور» را مي شد بهتر ساخت نه من نه آقاي معيريان در اين حرف شک نداريم.
خيلي ها مخالف فيلم قبلي شما و آرش معيريان يعني «آس و پاس» بودند منتها در دنياي خودش موفق بود. چه از نظر ساز و آواز، دنياي فانتزي و خيالپردازي. «خالتور» اما ماکتي از «آس و پاس» است که خودش از فيلم هاي ديگر تقليد کرده بود. يعني بد در بدتر.
ما نمي خواهيم از زير بار مسئوليت شانه خالي کنيم. هم ما ممکن است قصور داشته باشيم هم آقاي معيريان. اما عرض کردم شرايط را نبايد ناديده گرفت. مردم از «خالتور» استقبال کرده اند و خوش شان آمده اما در اين که تذکر مي دهيد درست است و آن را صادقانه مي بينيم و بعدا خواستيم فيلم بسازيم لحاظ مي کنيم. اين حرف نه ترور شخصيت است نه بي احترامي و مي تواند براي من سازنده باشد.
گفته مي شود محمد حسين فرحبخش با يک تيم قرارداد مي بندد و طي يک مدت مشخص دو فيلم مي سازد. اين طوري در هزينه صرفه جويي مي شود. «پا تو کفش من نکن» و «خالتور» را قرار بوده آرش معيريان بسازد اما شکستگي پا اجازه نمي دهد و خودتان اولي را کارگرداني مي کنيد.
اين حرف صددرصد اشتباه است. قرار بود آقاي معيريان «پا تو کفش من نکن» را بسازد منتها پايش شکست و مجبور شدم خودم کارگرداني کنم وگرنه اين فيلم توي رديف کارگرداني من نيست و اين نوع فيلم ها تخصص مي خواهد. بعد هم اين طور که مي گوييد نيست. فيلمبردار «پا تو کفش من نکن» و «خالتور» دو نفرند نه يکي. حتي تيم توليد فرق دارند. بعد «پا تو کفش من نکن» توي مهر ماه ساخته شده و «خالتور» اسفند. دو ماه مال زماني است که شما عده اي را استخدام کنيد و دو فيلم را پشت سر هم بسازيد. مهر کجا اسفند کجا؟
انگار شما به عنوان تهيه کننده به فرمولي رسيده ايد که مي گوييد استاندارد فيلمي مثل «خالتور» همين است. فيلمنامه و کست قوي تر دغدغه تان نيست.
نه اين طور نيست. «کما» ربطي به اين ندارد. ما تلاش مان را مي کنيم. سربسته مي گويم مسائل امنيتي که مسئولان براي ما فراهم مي کنند کيفيت فيلم را بالا و پايين مي برد.
ولي مي توانيد بازيگر محبوب تر مثل عطاران را بياوريد. انگار نمي خواهيد خرج کنيد.
بحث عطاران نيست. شما به اين فکر کنيد چرا بخش خصوصي در سينما فعال نيست. 10 تا تهيه کننده بشماريد، يکي جز پويافيلم کار نمي کند. چرا؟ براي اين که صرف نمي کند وگرنه کسي از پول بدش نمي آيد. آقاي شايسته، آقاي سرتيپي، آقاي اسماعيلي و ديگر دوستان باسابقه و محترم در پخش فعاليت مي کنند چون فيلمسازي صرف نمي کند. حالا ما هم اين وسط کاري مي کنيم؛ اين که گردونه ما را کي بيرون کند خدا مي داند.
بحث کارگرداني شد. خودتان کدام فيلمي که ساخته ايد را بيشتر دوست داريد؟
از نظر کارگرداني «آب نبات چوبي» را دوست دارم چون حاصل پختگي سال ها فعاليتم در سينما بود. البته از نظر موضوعي «زندگي خصوصي» تکرارناپذير است. درباره اتفاقي است که سه دهه مسکوت مانده بود و اعتقاد شخصي و ديني من است. «پا تو کفش من نکن» را تجربه مي دانم. مطمئن باشيد اگر قرار بود پشيمان شوم از اول نمي ساختم. نمي گويم اين فيلم نقطه عطف کارنامه من است اما از ساخت آن پشيمان نيستم. فيلم استانداردي است.
«پا تو کفش من نکن» که به تازگي وارد شبکه خانگي شده در زمان اکران با انتقادهايي مواجه بود. مثلا گفته مي شد مسئله صيغه را زير سوال برده ايد.
اصلا اين طور نيست. بايد اين چيزهايي که بي خودي تابو شده را بشکنيم. ما يا حرام شرعي داريم، يا عقلي يا عرفي. اين چيزهايي که در فيلم گفته مي شود با اين سه مورد همخوان نيست. اتفاقا من بعضي تابوها را مي شکنم که بگويم ربطي به دين ندارد و بعضي آدم ها آنها را از خودشان در آورده اند. يکي برهنه مي شود و مي گويد من تابوشکني کرده ام. اين لجن پراکني است؛ تابوشکني يعني حرف هايي که توي زندگي مي زنيم را در سينما بتوانيم بيان کنيم. براي چي بايد بترسيم؟ مردم شاد مي شوند چرا با شادي مردم مخالفيم؟
ولي يک جاهايي اين طور استنباط مي شود که با اعتقادات شوخي مي کنيد.
زبان طنز با جدي فرق مي کند. خنده را خداوند فقط به انسان داده است و به هيچ موجود ديگري نداده خنده و شادي هم لازمه ابتدايي سلامت است. متاسفانه جامعه ما افسرده است و يکي از وظايف فيلمساز، خنداندن مردم است.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۰۵۸۲۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از آمار فروش هفته گذشته چه می‌دانید؟/ پرفروش‌ترین اثر غیرکمدی

خبرگزاری مهر -گروه هنر-سیدامیرشایان حقیقی؛ برمبنای آمار سمفا تا ساعت ۲۲:۳۰ شنبه شب ۸ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، تاکنون ۳ میلیون و ۶۷۱ هزار و ۲۰۶ نفر در ۱۰۰ هزار و ۸۱۳ سانسی که ۸ فیلم سینمای ایران در سالن‌های سینمایی به نمایش گذاشته شده‌اند، به تماشای آثار نشسته اند و فروشی نزدیک به ۲۲۱ میلیارد و ۷۰۱ میلیون و ۳۵۴ هزار تومان را برای سینمای ایران به ارمغان آورده‌اند.

در هفت روز گذشته، فیلم‌های سینمای ایران فرصت نمایش در ۲۱ هزار سانس را پیدا کرده و توسط ۸۷۱ هزار و ۷۴ نفر تماشا شده اند. سینمای ایران در این هفته تجربه افزایش نزدیک به ۳ هزار سانس برای نمایش فیلم را تجربه کرده و با افزایش ۳ هزار نفری مخاطبان نسبت به هفته قبلش مواجه بوده است؛ به این ترتیب در این هفته، میزان فروش سینمای ایران عددی معادل با ۴۹ میلیارد و ۲۰۱ میلیون و ۵۸ هزار تومان بوده و نسبت به هفته گذشته ۱۶ میلیارد تومان افزایش یافته است.

بر این مبنا میانگین مخاطبان هر کدام از فیلم‌های سینمای ایران در هر سانس عددی نزدیک به ۴۲ نفر بوده است در حالی که هفته گذشته این عدد نزدیک به ۳۲ نفر بود.

«مست عشق»؛ سبقت از همه رقبا تنها در سه روز

«مست عشق» از ۵ اردیبهشت به صورت همزمان بر پرده سینماها در ایران و ترکیه نقش بسته است، بلیت فروشی این فیلم از ۲ اردیبهشت آغاز شده بود و نه تنها تا قبل از اکران بیش از ۲۳ هزار بلیت با ارزشی بیش از ۱ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان پیش فروش کرده و رکورد قابل توجهی در پیش فروش از خود برجای گذاشته بود بلکه این اثر تاریخی و غیر کمدی در رقابت با فیلم های سینمایی سال ۱۴۰۳ رکورد فروش روز نخست سینما را نیز از آن خود کرد.

فیلم «مست عشق» در نخستین روز نمایش عمومی خود، در یک رکوردشکنی بی سابقه توانست با جذب ۵۱ هزار مخاطب، رکورد فروش روز نخست سینما را از آن خود کند. مجموع فروش روز نخست این فیلم ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان بوده است.

از همین رو «مست عشق» پرفروش‌ترین فیلم هفته گذشته محسوب می‌شود زیرا این فیلم توانسته در هفت روز گذشته به فروشی معادل با ۱۹ میلیارد و ۷۱۹ میلیون و ۵۵۷ هزار تومان دست پیدا کند؛ این فیلم با در اختیار داشتن ۴۶۵ سالن سینما در سال جاری، توسط ۲۸۷ هزار نفر تماشا شده است، بر مبنای آمار ارایه شده، میانگین مخاطبان فیلم «مست عشق» در هر سانس، عددی نزدیک به ۶۵ نفر است.

به این ترتیب این فیلم سینمایی تنها با گذشت سه روز از اکران خود توانسته است با سبقت از فیلم کمدی «تمساح خونی» که در تمام سال ۱۴۰۳ رتبه اول فروش هفته را در اختیار داشته است، پرفروش ترین فیلم هفته گذشته باشد. جهت آشنایی بیشتر «با مست عشق» می‌توانید گزارش «نگاهی به «مست عشق» از تعطیلی تا اکران/ حواشی بی‌پایان یک اثر فاخر» را بخوانید.

«تمساح خونی» همچنان پرفروش‌ترین فیلم سال ۱۴۰۳ محسوب می‌شود اما در رده دوم جدول فروش هفتگی قرار می‌گیرد زیرا این فیلم توانسته در هفت روز گذشته به فروشی معادل با ۱۱ میلیارد و ۶۰۴ میلیون و ۴۲۴ هزار تومان دست پیدا کند.

«تمساح خونی» که اکران خود را از ۱۶ اسفند ماه سال قبل در قالب اکران نورورزی آغاز کرده است، با در اختیار داشتن ۶۴۸ سالن سینما در سال جاری، توسط ۲ میلیون و ۳ هزار نفر تماشا شده و به فروشی بیشتر از ۱۲۲ میلیارد تومان رسیده است. این فیلم همچنان پرفروش‌ترین فیلم سینمایی سال ۱۴۰۳ است.

«سال گربه» دی گر کمدی این روزهای سینما در رده سوم جدول پرفروش‌ترین آثار سینمای ایران در هفت روز گذشته و بعد از «تمساح خونی» قرار می‌گیرد. ۹ میلیارد و ۳۵۹ میلیون و ۷۰۲ هزار تومان عددی است که از فروش فیلم مصطفی تفی زاده در هفت روز گذشته اعلام شده است.

«سال گربه» که اکران خود را از ۲۲ فروردین ماه سال ۱۴۰۳ به سرگروهی پردیس سینمایی مگامال آغاز کرده است، با در اختیار داشتن ۵۴۴ سالن سینما در سال جاری، توسط ۴۹۲ هزار نفر تماشا شده و با فروش ۹ میلیاردی در هفته گذشته به فروشی بیشتر از ۲۸ میلیارد تومان رسیده است.

چه فیلم‌هایی در رده چهارم تا هشتم قرار دارند

«بی بدن» در جایگاه چهارم جدول پرفروش های هفته قرار دارد و در یک هفته گذشته فروش معادل با ۴ میلیارد و ۸۸۲ میلیون و ۶۴۷ را به نام خود ثبت کرده است.

«بی بدن» که اکران خود را از ۲۳ اسفند ماه سال ۱۴۰۲ در قالب اکران نورورزی آغاز کرده است، با در اختیار داشتن ۴۹۴ سالن سینما در سال جاری، توسط ۵۱۴ هزار نفر تماشا شده و به فروشی بیشتر از ۳۱ میلیارد تومان رسیده است.

افزایش مخاطب فیلم‌ها در هفته ای که گذشت

«آسمان غرب» به تهیه‌کنندگی حبیب والی نژاد نیز در یک هفته گذشته توسط ۳۶ هزار و ۹۲۳ نفر تماشا شده و به فروشی معادل با ۱ میلیارد و ۶۱۰ میلیون تومان رسیده است و نسبت به هفته قبلی فروش خود را افزایش داده است به این ترتیب این اثر در رده پنجم جدول فروش‌ هفته‌ای که گذشت قرار می‌گیرد.

فیلم سینمایی «ایلیا؛ جستجوی قهرمان» به کارگردانی سیدعلی موسوی نژاد با فروش ۳۱ هزار بلیت در جایگاه ششم گیشه فروش سینماها قرار می‌گیرد. این فیلم نیز با در اختیار داشتن ۲۲۳ سالن سینما و ۱۰۴۰ سانس در هفت روز گذشته، پذیرای بیش از ۳۱ هزار مخاطب بوده است و به فروشی معادل با ۱ میلیارد و ۷۹ میلیون و ۳۹۲ هزار تومان رسیده است.

«آپاراتچی» نیز در هفت روز گذشته توسط ۱۰ هزار و ۶۸۱ نفر تماشا شده و به فروشی بیش‌تر از ۵۰۴ میلیون تومان رسیده است. بنابراین این فیلم نیز در رده هفتم جدول فروش‌ قرار دارد.

«نوروز» به کارگردانی سهیل موفق نیز با در اختیار داشتن ۱۴۲ سالن سینما در هفت روز گذشته، توسط ۸ هزار و ۳۳۸ نفر تماشا شده است و به فروشی معادل ۳۳۶ میلیون و ۸۹۹ هزار تومان دست یافته است. به این ترتیب این فیلم نیز در رده هشتم جدول پرمخاطب‌ترین آثار هفت روز گذشته سینمای ایران قرار می‌گیرد.

«پرویز خان» به تهیه‌کنندگی عطا پناهی نیز در یک هفته گذشته توسط ۱ هزار و ۸۸۱ نفر تماشا شده و به فروشی معادل با ۸۲ میلیون تومان و ۵۴۲ هزار تومان رسیده است. به این ترتیت این اثر همچون هفته گذشته در انتهای جدول فروش هفته‌ای که گذشت قرار گرفته است.

به نظر می‌رسد برخلاف ۲ فیلم «نوروز» و «پرویز خان» که در هفته گذشته کاهش فروش داشتند سایر فیلم های سینمایی افزایش فروش و مخاطب را تجربه کرده اند و می توان گفت هفته گذشته، هفته خوبی برای سینمای ایران بوده است.

کد خبر 6090451

دیگر خبرها

  • سهم «اوج» و «سراج» در لایحه بودجه ۱۴۰۳ چقدر است؟
  • تجربه سینما ترس، ترسناک‌ترین در ایران
  • دومین برنامه‌ سینماتک خانه سینما به مستندخوانی اختصاص یافت 
  • از آمار فروش هفته گذشته چه می‌دانید؟/ پرفروش‌ترین اثر غیرکمدی
  • بلیت سینما بعد از دو ماه دوباره گران شد
  • استقبال بیش از ۱۸ هزار مخاطب از سینما‌های تصویر شهر
  • بدترین فیلم‌های ترسناک تاریخ سینما!
  • از سینمای متفکر به فیلم های کمدی رسیدیم
  • زور سرمایه به هنر نمی‌رسد
  • عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا می زد؟ /آقا مصطفی اصلا از وضعیت نجف راضی نبود /او نمی خواست مثل بقیه پوشیه بزنم