عبور از عارف کلید خورد؟ /صوفی: فراکسیون امید ضعف فاحش دارد/مردم اقبال قبلی را به عارف ندارند
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۰۵۹۹۹۸
به گزارش نامه نیوز: انتقادها از شوای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان بالا گرفته است .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در همین راستا علی صوفی، عضو شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان به خبرنگار نامه نیوز، گفت: شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، ساز و کاری است برای رسیدن به اجماع در بین اصلاح طلبان و تحقق استراتژی اجماع. این موضوع در پرتو تجربیات ناموفق اصلاح طلبان در انتخابات های گذشته، مانند شورای اسلامی شهر دور دوم و مخصوصا انتخابات ریاست جمهوری سال 1384، به دست آمده است. بر این مبنا هم مردم به این نتیجه رسیدند که به کاندیدای واحدی که از سوی اصلاح طلبان معرفی می شود، رأی دهند و هم اینکه این خواسته را به اصلاح طلبان منتقل کردند که در نهایت اجرایی شد.
وی افزود: در این بین کانون هایی برای حضور در عرصه های انتخابات وجود داشت. احزاب اصلاح طلب که تحت عنوان جبهه هماهنگی اصلاحات دور هم جمع شده اند و معمولا در انتخابات فعال هستند . در کنار این موضوع هم مشخص شد که احزاب کفایت نمی کنند چراکه چهره های تأثیرگذار در سطح ملی و شهرها زیاد هستند که بنا به دلایلی وارد فعالیت های حزبی نشده اند اما در انتخابات بسیار تأثیرگذار هستند. بنابراین از تجمیع این دو نهاد حقیقی و حقوقی (احزاب و چهره های متنفذ) شورای عالی سیاست گذاری درست شد تا بتواند این حرکت را به صورت جبهه ای سامان دهد.
در انتخابات سال 1392، این شورا حضور نداشت؛ اما در سال 1394 و در انتخابات مجلس حضور داشت و علی رغم ردصلاحیت های گسترده و فقدان کاندیدای شاخص اصلاح طلب برای تهیه و بستن لیست های انتخاباتی، اصلاح طلبان کنار نکشیدند و به طور نسبی موفقیت چشم گیری به دست آوردند؛ اکنون هم که یک فراکسیون در مجلس دارند.
در گفت و گو با «نامه نیوز» عنوان شد؛
استاندار سابق گیلان، تأکید کرد: موفقیت چشم گیر دیگرشان، جنبه سلبی داشته است. یعنی در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری، مانع از ورود تندروها به این ارکان تصمیم گیری شده اند و آنها را پس زده و اوضاع را متعادل کرده اند. اما از طرف دیگر که ایجاباً بخواهند نیروهای اصلاح طلب را جایگزین نمایند، خیر؛ موفق نبوده اند. نه آقای روحانی خودشان را اصلاح طلب می داند و نه اصلاح طلبان ایشان را به عنوان کاندیدای اصلاح طلب حمایت کردند و نه اینکه نمایندگانی که با لیست امید وارد مجلس شدند، تماماً اصلاح بودند. بین آنها اصولگرایان معتدل و اشخاص ناشناخته هم بودند.
اما در انتخابات 96 در حوزه ریاست جمهوری جای مناقشه نبود اما انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا با اعتراضاتی همراه شد و به تصمیم شورای عالی سیاست گذاری نقدهایی وارد است که تا کنون پاسخ منطقی برای آن ارائه نشده است . همین موضوع موجب شده که کار شورا کند شود و معلوم نیست که بتوانند با این ساختار پیش بروند. در واقع شورای عالی ابزاری است برای رسیدن به هدف که همان اجماع سازی بین نیروهای اصلاح طلب است.
وی در ادامه افزود: این شورا قابل تجدید نظر است. به هرحال آقای دکتر عارف هم مانند هر فعال اصلاح طلب دیگری، یک سری ویژگی های مثبت و یکسری ضعف هایی ممکن است داشته باشند. ایشان هم مستثنی نیست. قطعاً در بررسی عملکرد ایشان شاهد نقاط قوت و ضعف هستیم. آقای دکتر عارف چه بخواهند و چه نخواهند عملکرد شوراها و تشکل هایی که ایشان ریاست آن را بر عهده دارند، به پای ایشان نوشته می شود که امری طبیعی است. اکنون در بررسی عملکرد فراکسیون امید، ضعف های فاحشی دیده می شود؛ به ویژه در جریان رأی اعتماد به کابینه آقای روحانی. به هر حال تحلیل ها این بود که آقای روحانی، وزرایی که معرفی کرده است، کسانی نیستند که مد نظر ایشان بوده بلکه تحت فشار این انتخاب ها را انجام داده اند.
وی در ادامه افزود: به هر حال چه در فشار این تصمیم گیری صورت گرفته باشد چه آزادانه؛ این کابینه منطبق با عقبه رأی آقای روحانی نیست. در اینجا فراکسیون امید به عنوان فراکسیونی اصلاح طلب می بایست نقش خودش را ایفا می کرد؛ آقای روحانی را یا وادار می کردند تا انحرافات را بر طرف کنند و کابینه پیشنهادی را اصلاح کنند و یا نه، قاطعانه اعلام می کردند که از این کابینه دفاع نخواهند کرد. در این وضعیت بود که فراکسیون امید می توانست پاسخگوی عملکرد خود باشد و به کسانی که به آنها رأی داده اند بگویند: ما تلاش خود را کردیم و مخالفت خود را انجام دادیم اما بیشتر از این نتوانستیم تأثیر بگذاریم. ولی در عمل می بینیم نه تنها مخالفت نکردند، بلکه همراهی هم کردند و یک رأی نجومی و بی سابقه ای را به دولت آقای روحانی دادند. افکار عمومی با این اتفاق موافق نیست و این عمل هم به پای فراکسیون امید نوشته می شود و هم به پای آقای دکتر عارف.
وزیر اسبق رفاه در دولت اصلاحات، افزود: از سوی دیگر، ضعف ها و انتقاداتی هم که در بستن لیست کاندیداهای شورای شهر، شاهد بودیم را شخصی که رئیس است بایستی بپذیرد و طبعاً مسئولیت آن پای آقای دکتر عارف نوشته می شود.
صوفی در پایان و درباره آینده آقای عارف و اصلاح طلبان گفت: آن چه که من در بین اعضای فعلی شورای عالی سیاست گذاری، می بینم، این است که از آقای دکتر عارف عبور نخواهند کرد. به هر حال ایشان یک وجاهتی دارند که فعلاً بین نخبگان از ایشان عبور نخواهند کرد ولی تردید است که مردم همان اقبال قبلی را به ایشان نشان دهند.
منبع: بیتوته
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.beytoote.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بیتوته» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۰۵۹۹۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاحطلب می دانند/ عقل هم چیز خوبی است
به گزارش خبرآنلاین عباس عبدی در اعتماد نوشت:
ماجرا این است که آقای مهدی نصیری اعلام کرده که برای یک سفر خانوادگی مدتی را عازم کانادا شده است. وی در چند سال اخیر مواضع به نسبت رادیکالی علیه ساختار موجود داشت و آشکارا هم بیان و تبلیغ میکرد. اتفاقا مواضعی که داشت بخش اصلی اصلاحطلبان با آن همراهی نمیکردند، هر چند از این نظر که وی منسوب به جناح اصولگرا بود و این حرفها را میزد، غیرمنتظره نیست که برخی اصلاحطلبان هم مثل اغلب مردم استقبال میکردند، چون این مواضع از سوی خود اصولگرایان یا منشعبین آنان زده میشد، ولی آقای نصیری هیچ نسبتی با اصلاحطلبی به عنوان یک مجموعهای با پیشینهای فکری و سیاسی نداشت و هنوز هم به لحاظ مبانی فکری به مجموعه اصولگرایان نزدیکتر است. البته این فقدان نسبت را نه به عنوان نقطه قوت ایشان میگویم و نه به عنوان نقطه ضعف، بلکه یک واقعیت است. ایشان تا زمانی که ایران بودند مواضع رادیکال خود را اظهار میکردند، مواضعی که اگر یک نفر از اصلاحطلبان اندکی از آن مواضع را میگرفت، در چشم بههم زدنی بازداشت و بازجویی میشد و جایش در زندان بود.اتفاقا بهترین دلیلی که وی منسوب به اصلاحطلبان نیست، همین مصونیت سیاسی و قضایی ناگفته و نانوشتهای است که در عمل، مجموعه اصولگرایان از آن بهرهمندند.
البته آقای نصیری ارتباطات گوناگونی داشت، با اصلاحطلبان هم نشست و برخاست داشت، همچنان که با دیگران داشت ولی هیچگاه به عنوان یک فعال اصلاحطلب نه خودش را معرفی میکرد و نه کسی به چنین صفتی او را میشناخت. شاید هم سعی میشد که با چند تن دیگر از دوستان خودشان، جریانی به جز اصلاحطلبان و اصولگرایان راه بیندازند که نمیدانم چرا نشد یا شاید هم از ابتدا در پی آن نبودند.حالا و پس از طرح رویکردی سیاسی از جانب او، یک روزنامه وابسته به جناح نواصولگرایان نوشته است که «مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستماتیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.»
ابتدا بهتر بود که پیشتر با دوستان خود هماهنگ میکردند، زیرا اغلب کسانی که موضع مطلوب رسمی گرفتهاند به درخواست دوستان همان روزنامه بود. مگر آنان که نقدی بیطرفانه داشتند. علت نیز روشن است.من در گفتوگویی با خبرآنلاین در همین مورد گفتم که چرا جناح حاکم در این موضوع سکوت کرده است؟ در درجه اول چون حرفهای خودشان در نقد آقای نصیری را موثر نمیدانند. به علاوه نمیخواهند شرمندگی حضور وی در جناح متبوع را یادآور شوند و مسوولیت افکار و رفتار متضاد خود را بپذیرند، افکار و رفتاری که موجب اینگونه ریزشها شده است. اگر آقای نصیری جایی در میان اصلاحطلبان برای خودش مییافت احتمالا به آن سوی آب نگاه نمیکرد.
گرچه این نحوه نوشتن ناشی از بیصداقتی و دورویی است، ولی بیعقلی نیز در آن موج میزند. چرا؟ فرض کنیم که ادعای نویسنده درست باشد. آیا یک لحظه پیش خود فکر نکرده که اگر اصلاحطلبان هم سلطنتطلب شده باشند، حتما افراد با گرایشهای فراتر از اصلاحطلبی هم شدهاند، پس چه کسی برای سیاست رسمی میماند؟ شما که حداکثر ۱۵درصد (با ارفاق) بیشتر نیستید، آنهم ۱۵درصد که به لحاظ متغیرهای اصلی جامعه جزو بخشهای ضعیفتر و کماثرتر است.
اگر اندکی، فقط اندکی درایت بود، حتی باید آقای نصیری را هم به نحوی توجیه و اصرار میکردید که وی هم طرفدار سلطنت نیست، حالا یک حرفی زده، وقتی دید که نظراتش درست نیست برمیگردد و... ولی به جای اینها یک مجموعه اصلی انقلاب که بسیار فراتر از کل اصولگرایان هستند را نیز باطنشناسی میکنید و نصیری را باطن آنها میدانید. آیکیو، در اندازه گنجشک هم نیست.
21302
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903293