Web Analytics Made Easy - Statcounter

آن زمان یک قواره پارچه چادری و یک حلقه طلا به عنوان نشان به خانه ما آوردند و این گونه من به نام پسر خاله ام شدم. خاله ام نیز به تازگی فوت کرده بود و همه امور مربوط به خواستگاری را شوهر خاله ام انجام می داد. آفتاب‌‌نیوز : از روزی که پی به راز کتک خوردن هایم بردم دیگر آرام و قرار نداشتم تنها موضوع کتک خوردن من نبود بلکه پای زن دیگری به زندگی من باز شده بود تازه فهمیدم که چرا همسرم با کلمات زشت آزارم می دهد و به هر بهانه ای مرا کتک می زند زندگی ام در آستانه نابودی قرار گرفت آن زن را پیدا کردم و به پایش افتادم اما .

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

..

به گزارش آفتاب نیوز به نقل از رکنا، این ها بخشی از اظهارات زن 22 ساله ای است که به اتهام ضرب و جرح عمدی و ترک نفقه از همسرش شکایت کرده است. او در حالی که بیان می کرد اگر طلاق بگیرم سرنوشت دو فرزند کوچکم چه می شود به کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: وقتی تحصیلات ابتدایی را به پایان رساندم دیگر پدر و مادرم اجازه ادامه تحصیل را به من ندادند چرا که شوهر خاله ام مرا برای پسرش خواستگاری کرده بود.

آن زمان یک قواره پارچه چادری و یک حلقه طلا به عنوان نشان به خانه ما آوردند و این گونه من به نام پسر خاله ام شدم. خاله ام نیز به تازگی فوت کرده بود و همه امور مربوط به خواستگاری را شوهر خاله ام انجام می داد.

به دلیل نسبت فامیلی هیچ مشکلی برای ازدواج ما وجود نداشت و همه امور به خوبی سپری می شد. سه سال بعد از این ماجرا زمانی که 15 سال بیشتر نداشتم مراسم ازدواج ما برگزار شد و من و «حامد» زندگی زیر یک سقف را شروع کردیم همسرم از همان دوران کودکی به آکروبات بازی علاقه زیادی داشت و مدام کارهای خطرناک می کرد.

بعد از ازدواج هم به همین کارها ادامه داد به طوری که آکروبات بازی در مجالس عروسی و مهمانی های بزرگ شغل او شد. با آن که ما هم سن و سال بودیم اما به دلیل نسبت فامیلی زندگی خوبی داشتیم و من همواره به خانواده همسرم احترام می گذاشتم چرا که شوهرخاله ام مرا خیلی دوست داشت اما این زندگی آرام از حدود یک سال قبل چنان به هم ریخت که گویی روی حباب بنا شده بود از آن روز به بعد همسرم به بهانه های مختلف مرا کتک می زد و در حضور دیگران سرش را بالا می گرفت و می گفت مرا دوست ندارد.

او می گفت چرا گورت را گم نمی کنی و از زندگی من بیرون نمی روی؟! کار به جایی رسید که دیگر مخارج زندگی را پرداخت نمی کرد بارها برادر و مادرم واسطه شدند و ما را آشتی دادند ولی او با بی شرمی تمام، نزد خانواده ام از علاقه نداشتن به من سخن می گفت تا این که روزی به راز کتک خوردن هایم پی بردم و فهمیدم پای یک زن دیگر در میان است.

حامد در یکی از مجالس عروسی با زن مطلقه ای آشنا شده بود که 18 سال از خودش بزرگ تر است اما او با گرفتن مهریه از همسر قبلی خودش صاحب ماشین و خانه و مغازه شده بود. وقتی همسرم فهمید که من متوجه ماجرا شده ام با بی حیایی مقابلم ایستاد و گفت او را به عقد موقت خودم درآورده ام آن زن همه چیز دارد و مرا در مغازه اش نیز شریک کرده است حالا تو چه داری که باید با تو زندگی کنم؟!

با شنیدن این حرف ها بعد از هفت سال زندگی قلبم شکست و خیلی احساس حقارت کردم. آن روز به آدرس آن زن رفتم و به پایش افتادم التماس کردم از زندگی ام بیرون برود و دیگر هدایای گران قیمت برای همسرم نخرد اما او هیچ توجهی به اشک هایم نکرد، فریاد می زدم به دو فرزند کوچکم رحم کن! ولی او در حالی که به چشمان اشکبارم نگاه می کرد گفت: من حامد را دوست دارم و ... با ناامیدی به خانه بازگشتم اما قبل از آن که من چیزی بگویم همسرم دوباره کتکم زد که چرا مزاحم آن زن شده ام و ... شاید اگر در آن سن و سال ازدواج نمی کردم امروز...

منبع: آفتاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۰۹۰۸۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مستندی نیم‌‎ساعته که ساختش ۱۶ سال زمان برد

مستندی نیم‌ساعته که ساختش ۱۶ سال زمان برده به سوال‌های ثابتی که پدری هر سال در روز تولد دخترش از او پرسیده اختصاص دارد. دختر از کودکی به جوانی می‌رسد و هر سال با این سوالات پدر مواجه می‌شود.

به گزارش همشهری آنلاین، این ۴ مستند در ۴ ژانر مختلف تماشاگر را با جنبه‌هایی از جنگ، روابط انسانی، سینما و قتل و مرگ آشنا می‌کند که در یک کلام می‌توان آن‌ها را چهار پرده مختلف از زندگی دانست.

آن‌ها نباید پیر شوند

کارگردان: پیتر جکسون

سال ساخت: ۲۰۱۸

این فیلم با استفاده از فیلم‌های اصلی گرفته‌شده از جنگ جهانی اول، محفوظ در آرشیو موزه سلطنتی جنگ که بیشترشان تاکنون دیده نشده‌اند، به همراه صدا‌های ضبط‌شده توسط بی‌بی‌سی و مصاحبه‌های آی‌دبلیوام که از بریتانیایی‌های حاضر در نبرد گرفته شده، ساخته شده است. بیشتر این فیلم‌ها رنگی شده و با استفاده ابزار‌ها و تکنیک‌های مدرن تبدیل شده‌اند و برای اثرگذاری بیشتر و هرچه نزدیک‌تر شدن به تجربه واقعی سربازان از نبرد، از جلوه‌های صوتی و صداپیشه در آن بهره برده شده است. سازندگان فیلم ۶۰۰ ساعت مصاحبه با ۲۰۰ کهنه‌سرباز و ۱۰۰ ساعت فیلم ویدئویی اصلی را برای ساخت فیلم بازبینی و بررسی کردند.

یک‌سال را چطور اندازه می‌گیرید؟

کارگردان: جِی روزنبلات

سال ساخت: ۲۰۲۱

این مستند درباره رابطه یک پدر و دخترش به وسیله فیلم‌های خانگی است. پدر هر سال در روز تولد دخترش از او فیلم می‌گیرد و سوالات یکسانی می‌کند. دختر از طفلی نوپا به زنی جوان با همه زیبایی و مراحل ناخوشایندش در این میانه تبدیل می‌شود در حالی که رابطه پدر و دختر با تمام پیچیدگی‌هایش تکامل می‌یابد. پدر تولد‌های دختر را از ۲ سالگی تا ۱۸ سالگی با دوربین ثبت کرده و از آن مستندی ساخته که تماشاگر را به اندیشیدن درباره زندگی خودش وامی‌دارد. ساخت این فیلم نیم‌ساعته که در مراسم اسکار نودوپنجم نامزد جایزه بهترین مستند کوتاه بود، ۱۶ سال زمان برده.

کینگ بر پرده سینما

کارگردان: دافنه بای‌ویر

سال ساخت: ۲۰۲۲

استیفن کینگ پادشاه داستان‌نویسانی است که آثارشان از صفحات کاغذی به پرده نقره‌ای سینما رسیده است. حتی کارگردان سختگیری مثل استنلی کوبریک هم از یکی از داستان‌های کینگ اقتباس کرد و فیلم درخشان «درخشش» را بر اساس کتابی از کینگ به همین نام ساخت؛ هرچند کینگ هر جا که فرصتش را پیدا کرده، نارضایتی خودش را از اقتباس کوبریک اعلام کرده و هیچ خودش را در محذورات قرار نداده که خیلی رُک و علنی فیلم کوبریک را نکوبد. از سال ۱۹۷۶ تاکنون بیش از پنجاه کارگردان از آثار این نویسنده اقتباس کرده‌اند. این مستند به بررسی آثار این کارگردانان، اقتباس‌ها و منابع آن‌ها می‌پردازد.

قاتل هیلساید: شیطان در لباس مبدل

کارگردان: الکسا دانر

سال ساخت: ۲۰۲۲

اعمال آدم همیشه دنبال آدم می‌روند. هرقدر هم کسی بخواهد از کار‌هایی که کرده و تاثیرات مخربی که روی زندگی دیگران داشته دوری کند و خیال کند که نتیجه اعمالش دور از او باقی می‌ماند، کسانی هستند که واقعیت را فراموش نمی‌کنند. «قاتل هیلساید» درباره قاتلی سریالی به نام کنت بیانچی است که فکر نمی‎کرد بابت کارهایش محاکمه شود. ویدئو‌های به جای مانده از ماه‌های منتهی به دستگیری وی در این مستند استفاده شده که روانشناسی جالبی نه صرفا از ذهن یک قاتل زنجیره‌ای، بلکه از ذهن آدمی است که خود را محق به انجام هر کاری می‌داند، اما ذهن بسته و دیکتاتورمآبش اجازه نمی‌دهد بفهمد که بالاخره کابوس مجازات به سراغش می‌آید.

دیگر خبرها

  • پسر نابغه ایرانی که به دستور دوست دخترش دست به سرقت می‌زد!
  • با این راهکار استرس را از خود دور کنید
  • جلوه‌ای از شکوه زندگی امام صادق(ع)
  • اعترافات ناامیدکننده رایان بابل: در لیورپول تنها و مضطرب بودم
  • مستندی نیم‌‎ساعته که ساختش ۱۶ سال زمان برد
  • اعتراف ستاره سابق لیورپول: همیشه مضطرب بودم
  • دانش‌آموز دختر در لالی به ۳ نفر زندگی دوباره بخشید
  • کوه‌ها هم ترک برمی‌دارند!
  • لیفت وزنه 210 کیلویی توسط دختر 13 ساله
  • یک برنامه رادیویی مرا به زندگی برگرداند