درباره فيلم «هجوم»؛ کاپيتان تيم هنر و تجربه
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۰۹۰۹۳۴
خبرگزاري آريا - روزنامه آسمان آبي: تازهترين ساخته شهرام مکري يک فيلم صفر و صدي است؛ مخاطبانش را يا شيفته و درگير ميکند يا ميتاراند. براي کساني که سينما را در سطحي جديتر دنبال ميکنند و خواهان مواجهه با تجربههاي تازهاند «هجوم» يک پيشنهاد مناسب است، اما حتي همين مخاطبان خاصي که چشمشان به تماشاي آثار جدي سينماي جهان عادت دارد نيز بايد ششدانگ حواسشان را جمع کنند و «هجوم» را با تمرکز و تأمل ببينند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طبيعتا مقصودم کشف تناظرهاي کلي و ردهاي به جا مانده از بلا تار و گاسپار نوئه و ديويد لينچ يا پيدا کردن وجوه همسان با داگويل و حتي ماهي و گربه نيست؛ بلکه در لايهاي عميقتر ممکن است اشارهاي جزئي باعث شود فيلم وارد گستره معنايي جديدي شود و حتي دلالتهاي فلسفي و سياسي روشني را به ياد بياورد. فضاي محصور و تاريک صحنه و آمد و رفت آدمهايي با چهرههاي رنگ پريده و رفتارهايي مردد و متزلزل يادآور جامعهاي بسته و خفقان زده است که در آن به حرف هيچکس اعتباري نيست و هر روايتي ميتواند مخدوش باشد. در واقع تصويري از يک استحاله شوم و خشن، از انسان به خونآشام و از زنده به مرده، پيش روي تماشاگر مجسم شده و در هر گوشه از اين تابلوي ديکنزي، شخصيت يا موقعيتي در حال تغيير است.
در اين ميان موضوع قتل و بازپرسي و کشف حقيقت، اهميتي ثانويه دارد. ديناميسم پوياي تصويرها و نحوه خاص فيلمبرداري، چشم را به سمتي هدايت ميکند که رفته رفته از ادراک نقطه به نقطه فاصله بگيرد و تصويرها را به صورت پرهيبتي از يک جهان فانتزي و شايد نمادين، تحليل و دريافت کند. فضاي سيال و جابهجايي مداوم عناصر بصري و شخصيتها، در جهت تقويت همين برداشت است و آشکارا از تماشاگر ميخواهد به جاي تلاش براي فهم رابطه منطقي اجزا، تمرکزش را به ادراک ماهيت کلي اين جهان معطوف کند؛ البته اصرار کارگردان براي گنجاندن اشارههاي سياسي و راه دادن به تفسيرهاي مد روز، در تناقض با اين رويکرد است و تأثير تخديري فيلم را خنثي ميکند.
منظور از تخدير، کيفيت غريبي است که در نتيجه تمرکز روي فضاي بصري و روند روايي فيلم در ذهن مخاطب شکل ميگيرد و تماشاي فيلم را به تجربهاي غيرمعمول نزديک ميکند؛ نوعي خلسه يا تجربه هيپنوتيزمي که با غرق شدن در سير متوالي تصويرهاي خالي از رنگ و نور و سرشار از سايه و حرکت، تشديد ميشود.
عنصر وهم نقشي بسيار مهم در پيشبرد قصه و معنابخشي به موقعيتها دارد و منطق متداول را کاملا کنار ميگذارد. تحت سلطه همين وهم است که تک تک مفاهيم و حتي رويدادها و مناسبات آدمها، با عدم قطعيت عجين شده و در نهايت هم همه چيز در تيرگي محو ميشود و از بين ميرود. اين تيرگي و خلأ در دو وجه روي جهان فيلم سايه انداخته است؛ در وجه ظاهري با تکيه بر عناصر بصري و اشيا و آدمها و بهويژه بازي با طيف رنگها و نور صحنه و در وجه دروني با انعکاس نگرش تلخ و تيره فيلمساز که مرگ را مفهومي مسلط بر جهان پيرامون معرفي ميکند و بر فراگيري عنصر شر تأکيد دارد. «هجوم» به معناي واقعي کلمه فيلمي متفاوت است.
متفاوت با هرآنچه سابقه و عقبهاي در سينماي ايران داشته و متفاوت با آنچه بهطور معمول از محدوده انديشه و تخيل فيلمساز ايراني ميگذرد. قطعا مراوده با سينماگران جهاني و تجربههاي همکاري و همانديشي با کمپانيهاي بزرگ بينالمللي باعث شده شهرام مکري اين جسارت را پيدا کند که خارج از دواير معمول بهدنبال ايده و موضوع بگردد و داستاني چنين متفاوت را دستمايه فيلم جديدش قرار دهد. در سينماي فقير ما که دايره ژانرها و لحنهاي روايي و حتي تجربههاي فرمياش چنين محدود است، حضور مکري و اکران هجوم ميتواند اين پيام را به همراه داشته باشد که فيلمساز وطني هم ميتواند فيلم علمي خيالي يا فانتزي بسازد و به تجربههاي سوررئال نزديک شود يا قصهاش را با قواعد رئاليسم جادويي پيش ببرد؛ حتي اگر زورش به فراهم آوردن بودجه ميليون دلاري و پروداکشن عظيم نرسد.
کاپيتان تيم هنر و تجربه
ميان جوانهايي که ابتداي دهه 80 با ساخت فيلم کوتاه توانستند به شهرت و اعتبار دست يابند، شهرام مکري جايگاهي ويژه يافت. فيلمهاي کوتاه مکري، بيشتر از همه جوانهاي فيلمکوتاهساز آن سالها ديده شد، مورد توجه قرار گرفت، جايزه گرفت و دربارهاش مطالب مثبت به چاپ رسيد. نمونه مثالزدنياش هم فيلم «طوفان سنجاقک» بود که در داخل و خارج مورد ستايش قرار گرفت. فيلم کوتاهي که بيشتر از بسياري آثار بلند سينمايي در فستيوالهاي خارجي بهنمايش درآمد و در دوراني که منتقدان خيلي درباره فيلمهاي کوتاه مطلب نمينوشتند، مورد نقد و بررسي سينمايينويسان قرار گرفت. نقدهايي که کليدواژه اغلبشان «خلاقيت» و «استعداد فيلمسازي» مکري بود.
به اين ترتيب مکري قبل از اينکه فيلم بلند سينمايي بسازد، چهرهاي شناخته شده و مطرح بود. اين همان دوراني بود که او کنار ساخت فيلم کوتاه، يکي از چهرههاي پرکار توليد تيزرهاي تبليغاتي بود. در واقع مکري در همان اوايل فعاليت فيلمسازياش با مقوله تبليغات و بازاريابي آشنا شد. هر چند که براي ساخت اولين فيلم بلند سينمايياش، دشواريهاي زيادي را متحمل شد. فيلمنامه «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان ديگر» مدتها به دفترهاي توليد فيلم پيشنهاد ميشد و به ياد ندارم که چگونه نسخهاي از آن هم سر از تحريريه روزنامه «بانيفيلم» درآورد. اين همان سالهايي بود که ما همچنان در صفحاتمان اخبار موفقيتهاي بينالمللي فيلمهاي کوتاه مکري را انعکاس ميداديم.
فيلمنامه «اشکان، انگشتر متبرک و ...» با فضاي تارانتينويياش نويد هوايي تازه را در سينماي آن سالها ميداد و بعدها فيلم با تغييراتي بهصورت ويدئويي و با بودجه اندک ساخته شد و البته سالها پشت خط اکران ماند. مکري دوباره برگشت سر کار تهيه، توليد و کارگرداني تيزرهاي تبليغاتي و کنارش بهساخت دومين فيلم سينمايياش فکر کرد تا اينکه در اوايل دهه 90، توانست «ماهي و گربه» را بسازد. فيلمي بسيار دشوار بهلحاظ اجرا، با کاراکترهاي پرتعداد، داستانها و خرده روايتهاي متعدد و ساختاري دايرهايشکل که تمامش هم در يک نماي بلند گرفته شد. درخشش در جشنواره ونيز و چند فستيوال ديگر با ستايشهايي از خلاقيت و توانايي فيلمسازي ايراني همراه شد که چه در قصهگويي و چه در فضاسازي و فرم بصري دنبال ارائه پيشنهادي تازه و متفاوت بود. «ماهي و گربه» ربطي به سينماي جشنوارهاي ايران نداشت و همين عامل موفقيتش شد.
کار پرزحمت او بهعنوان کارگردان و چالش بزرگش براي گرفتن فيلمي با زماني بالاي دوساعت در يک پلان، بيش از هر چيز ديگر مورد توجه و تاکيد قرار گرفت. اينکه در جاهايي از فيلم، فرم انتخابي از سوي کارگردان تحميلي بهنظر ميرسيد و اينکه برخي کاراکترها فاقد جذابيت لازم بودند خيلي مهم نبود. «ماهي و گربه» با جاهطلبي تکنيکي و هول و هراس و غرابت فضايش و چند کاراکتر جاندار مثل دو شکارچي فيلم با بازي بابک کريمي و سعيد ابراهيميفر، راه خودش را ميرفت.
اينکه در فرمي مشابه (گرفتن کل فيلم در يک پلان طولاني) فيلم روسي «کشتي نوح» به نتيجهاي به مراتب خيرهکنندهتر رسيده بود هم زياد اهميت نداشت.
شهرام مکري در راه افتادن گروه سينمايي هنر و تجربه نقش موثري ايفا کرد.هم عضو شوراي سياستگذارياش شد و هم دو فيلم بلندش «اشکان، انگشتر متبرک،...» و «ماهي و گربه» در هنر و تجربه به نمايش درآمدند و اين آخري ستاره درخشان اين گروه شد.
همه آنچه درباره جذب مخاطب خاص و فيلمبين خسته از فضاي پرتکرار سينماي جريان اصلي گفته شده در مورد «ماهي و گربه» مصداق يافت که هنوز هم پرفروشترين فيلم هنرو تجربه است. (فروش «لانتوري» و «فروشنده» را که به شکل عاريتي در هنر و تجربه هم به نمايش درآمدند به دلايل واضح و آشکار نميشود به پاي هنر و تجربه نوشت.)
«ماهي و گربه» به تنهايي بيشتر از مجموع فروش بسياري از فيلمهاي هنر و تجربه توانست تماشاگر جذب سالنهاي سينما کند و حالا «هجوم» از راه رسيده که بازخوردهاي روزهاي اول اکران و انبوه تماشاگراني که به تماشايش شتافتهاند، خبر از موفقيتي ديگر ميدهد.
در تيم جوان هنر و تجربه، شهرام مکري کاپيتان بي چون و چرايي است. ستارهاي که در عين جواني پرتجربه هم هست و گاهي به تنهايي ميتواند بازي را براي تيمش دربياورد. تيمي که البته بازيکن متوسط و ضعيف هم زياد دارد.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۰۹۰۹۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مشاهدۀ پلنگ ایرانی در لرستان
مدیرکل حفاظت محیطزیست لرستان از مشاهدۀ پلنگ ایرانی در این استان خبر داد. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از خرمآباد، علی سالاروند، امشب، با اشاره به ثبت فیلم یک قلاده پلنگ در منطقه حفاظتشدۀ سفیدکوه، گفت: مشاهدۀ این گونه ارزشمند در لرستان تأیید شدهاست.
او با بیان اینکه حضور پلنگ برای سایر گونهها جنبۀ حمایتی دارد، اضافه کرد: مشاهدۀ پلنگ در یک زیستبوم نشاندهندۀ پویایی و تکمیل زنجیرۀ غذایی زیستگاه است.
افزایش جمعیت حیاتوحش لرستان طبق سرشماری اخیرمدیرکل حفاظت محیطزیست لرستان با تقدیر از خدمات محیطبانان، بیان کرد: هوشمندسازی و استفاده از فناوریهای نوین ارتقای امنیت، افزایش مشاهدۀ تعداد گونههای حیاتوحش طی دو سال اخیر را بهدنبال دارد.
او با اعلام اینکه تعداد گربهسانان ایران به هشت گونه کاهش یافتهاست، تأکید کرد: پنج گونه شامل پلنگ ایرانی، کاراکال، سیاهگوش، گربه جنگلی و گربه وحشی در لرستان شناسایی و ثبت شدهاست.
سالاروند خاطرنشان کرد: سه مورد پلنگ ایرانی سال گذشته در زیستگاههای لرستان مشاهده و ثبت شدهاست.
انتهای پیام/644/.