مادر و ۳ کودک قربانی جنایت شیشهای
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۰۹۱۴۵۲
متهم مردی جوان است که شب حادثه برای مصرف شیشه به خانه دوستش رفته بود اما در یک لحظه دچار توهم شد و مادر خانواده را با دست هایش خفه کرد. او برای صحنهسازی و فرار از جنایت، دودکش بخاری را از جا درآورد تا همه چیز را یک گازگرفتگی نشان دهد اما با این کار، سه کودک خردسال خانواده نیز بر اثر تنفس منواکسیدکربن جان باختند تا چهار قتل در پرونده متهم ثبت شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تلاش ناکام برای فرار از جنایت
رئیس اداره مبارزه با قتل پلیس آگاهی ناجا درباره این پرونده گفت: «زمستان 91، گازگرفتگی منجر به مرگ یک مادر و سه کودک خردسالش در یک ساختمان مسکونی به پلیس اطلاع داده شد. پس از انتقال اجساد به پزشکی قانونی مشخص شد سه کودک چهار، شش و هشت ساله بهدلیل تنفس منواکسیدکربن جان خود را از دست دادهاند اما علت مرگ مادرشان، خفگی ناشی از فشار بر گردن است. با کشف این سرنخ، تحقیقات برای دستگیری قاتل آغاز شد و سرانجام ردپای یکی از دوستان شوهر مقتول در ماجرا به دست آمد.» سرهنگ سعیدیان به دستگیری متهم اشاره کرد و افزود: «متهم مردی مجرد است که برای مصرف شیشه و خوشگذرانی به خانه مقتولان رفت و آمد داشت. شب حادثه، پدر خانواده به مهمانی رفته بود و متهم به گمان این که او به این زودیها برنمیگردد، به خانه او رفت و مشغول کشیدن مواد شد. متهم بر اثر توهم ناشی از مصرف شیشه، ابتدا مادر خانواده را خفه کرد سپس برای عادی نشان دادن حادثه، لوله دودکش بخاری را درآورد و باعث انتشار گاز منواکسیدکربن و مرگ سه کودک چهار، شش و هشت ساله خانواده شد.»
افراد را بدون شناخت به حریم خود راه ندهید
سرهنگ سعیدیان با بیان این که افراد متاهل نباید دوستان مجرد خود را بدون شناخت به حریم خانوادگیشان راه بدهند، درباره خطرات مصرف روانگردان شیشه هشدار داد: «متهم پرونده، معتاد به شیشه و همکار پدر خانواده بود و ورودش به خانه، روابطی در پی داشت. مصرف شیشه باعث بروز اختلالات روانی در افراد میشود که از جمله آنها، افزایش توان فیزیکی فرد، سرخوشی، ناآرامی و اضطراب، سوءظن همراه با توهم، پرخاشگری، حملههای ناگهانی، بیخوابی شدید، تکرار حرفها و پرچانگی، تغییر ناگهانی در رفتار و گفتار، اختلال در درک، توهم پرواز از ارتفاع بلند و موارد مشابه است. این ماده بتدریج فرد را به خود وابسته میکند و با افزایش مصرف، هم او و هم خانواده اش را به ورطه نابودی میکشاند.»
مجازات قصاص در انتظار قاتل بیرحم
دکتر دالوند، قاضی و کارشناس حقوقی با بیان این که در این پرونده، چهار قتل رخ داده است که یکی از آنها مباشرت و سه مورد دیگر تسبیب در قتل است، گفت: «در مباشرت، شخص به شکل مستقیم، دیگری را به قتل میرساند اما در تسبیب، فرد بهطور مستقیم در قتل دخالتی ندارد و با شیوههایی مثل ریختن سم در غذا، فرد را میکشد. در این پرونده با توجه به یک فقره مباشرت و سه فقره تسبیب در قتل، فعل عمدی رخ داده و مجازات متهم نیز قصاص است. البته اگر اولیای دم از قصاص صرفنظر کنند باز هم جنبه عمومی جرم پابرجاست و مجازات آن سه تا ده سال حبس خواهد بود.»
وی با بیان اینکه جرایم استعمال موادمخدر، تهیه مکان برای مصرف و رابطه نامشروع نیز هرکدام مجازات جداگانهای دارد، افزود: «براساس ماده ده قانون مبارزه با مواد مخدر، فرد معتاد پس از دستگیری باید به مراکز ترک اعتیاد برده سپس مورد محاکمه قرار گیرد. طبق ماده 19 نیز مجازات استعمال مواد مخدر 64 ضربه شلاق و برای تهیه کننده محل مصرف دو سال حبس و 74 ضربه شلاق است. ارتباط نامشروع هم باید از جانب شاکی خصوصی مطرح و تحقیقات به شکل سری و محرمانه انجام شود.» این قاضی و کارشناس حقوقی با اشاره به اینکه اگر فردی چند نفر را به قتل برساند در صورت تقاضای اولیایدم، قصاص میشود، افزود: «در این قبیل پروندهها، زوج نمیتواند برای همسرش تقاضای قصاص کند اما درخصوص کودکانش از این حق برخوردار است. برای مقتوله نیز والدینش در مقام اولیایدم خواهند بود. البته اگر آنها در قید حیات نباشند، بستگان درجه2 میتوانند تقاضای خود را به داگاه ارائه کنند.»
لزوم آموزش کودکان در خانواده، هانیه فراهانی، روانشناس:
با رشد فناوری در سالهای اخیر، روابط افراد نیز با پیچیدگیهایی روبهرو شده است و بعضا حد و مرزها رعایت نمیشود. شاهد این مدعا، افزایش آمار خیانت و طلاق است که به دلیل عدم مدیریت درست روابط بین اعضای خانواده رقم خورده است. این در حالی است که مدیریت یک مهارت است و باید به خانوادهها آموخته شود. نخستین وظیفه به عهده والدین است. آنها باید به فرزندان خود بیاموزند با رعایت هشدارها از افتادن در دام جرایم خشونتآمیز مانند قتل و تجاوز در امان باشند. والدین باید به این نکته مهم توجه کنند لزومی به رفت و آمد با همکارانی که شناخت درستی از آنها ندارند، نیست. بعضا پدر و مادرها به فرزندانشان یاد میدهند دوستان خانوادگی را با الفاظ عمو یا خاله صدا بزنند در حالی که این کار باعث ایجاد آسیب روانی جدی در کودک میشود و بدترین آسیبها مثل تجاوز به کودکان نیز از طرف همین افراد رخ داده است. برای جلوگیری از این موارد، پدر و مادر باید در بازی هایشان با فرزندان، اعضای حساس بدن آنها را با نقاشی یا استفاده از عروسکها نشان دهند. همچنین باید به کودکان بگویند هرگز اجازه ندهند افراد به نقاط حساس بدنشان دست بزنند.
برای آموزش این موارد، ابتدا خود والدین باید مورد آموزش قرار گیرند. آنها باید بدانند دو نوع راز داریم؛ خوب و بد. راز خوب مثل هدیه گرفتن و راز بد مثل تعرض است که کودک باید این قبیل موارد را فقط با والدینش درمیان بگذارد. پدر و مادرها باید شرایطی فراهم کنند تا کودکان حرف هایشان را براحتی با آنها در میان بگذارند و از طرفی والدین هم نباید کودک را شماتت کنند.
در پرونده حاضر، شاهد قتل یک مادر و سه کودکش توسط همکار پدر خانواده بودیم. مواردی مانند عدم حمایت قوی اجتماعی، حمایت ضعیف بین زوجین و کمبود عوامل گوناگون در بروز این جنایت دخیل بوده است. در واقع هرچه بدنه خانواده ضعیفتر باشد، ضربهپذیری آن نیز بیشتر میشود.
مورد مهم دیگر اعتیاد متهم به شیشه است. مصرف این روانگردان، خشونتهای جبران ناپذیر، توهم و ارتکاب جرایم خشن را در پی دارد. افرادی که شخص مصرفکنندهای در خانه دارند اگر ردپایی از توهم، سوءظن یا خشونت در او دیدند، فورا خانه را ترک کنند. درمان این افراد باید در اولویت قرار گیرد چرا که شیوع مصرف روانگردان خصوصا در بین جوانان باعث رشد خشونت و جرایم میشود.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۰۹۱۴۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سبک زندگی دکتر مرندی به روایت دخترش | سادهزیستی را از پدر و مادر یاد گرفتیم
همشهری آنلاین- شهره کیانوش راد: از دکتر سوسن مرندی، میخواهیم تا برایمان از ویژگی های پدرش بگوید و او با خنده و به شوخی میگوید: « پدرم بسیار آدم منظمی است و نظم پدرم یکی از زجرهای دوران کودکی و نوجوانی ما بود!» در گفتوگو با دکتر سیده سوسن مرندی با سبک زندگی وزیر بهداشت دهه ۶۰ بیشتر آشنا میشویم.
اگر موافقید گفتوگو را از مهمترین ویژگی پدرتان شروع کنیم. برایمان بفرمایید دکتر مرندی، با سیمای جدیای که ما اغلب ایشان را در تلویزیون دیدهایم چه ویژگی شاخصی در میان اعضای خانوادهاش دارد؟
ایشان بهعنوان پدر، ویژگیهای بسیار زیادی دارند، اما از نظر من ۲ویژگی بسیار شاخص دارند. پدرم فوقالعاده آدم منظمی هستند. بهیاد ندارم دیر سر قرار رسیده باشند. همیشه به موقع و بلکه قبل از ساعت مقرر حاضر میشوند. من متأسفانه با وجود تلاش زیاد نتوانستم هیچ وقت مثل پدر باشم. همیشه از ما انتظار دارند که برای وقت دیگران ارزش قائل باشیم و میگویند حتی اگر مدیر یک بخش هم بودید، نخستین نفری باشید که در محل کار حاضر میشوید و آخرین نفر هم باشید که محل کار را ترک میکنید تا بقیه افراد هم متوجه شوند که کار جدی است.
و دومین ویژگی شاخص پدرتان چیست؟
پدر بسیار اهل مشورت کردن با خانواده هستند. هم پدر و هم مادر همیشه در تصمیمهای بزرگ مربوط به خانواده، ما بچهها را دخیل میکردند و همین که بهنظر ما بها میدادند، باعث میشد احساس مسئولیت بیشتری داشته باشیم. یادم هست زمان جنگ وقتی برای نخستین بار ۲تور مسافرتی خارج از کشور (هند و سوریه) ثبتنام میکردند، برخی بستگان ما به هندوستان سفر کرده بودند و از جاهای دیدنی هند خیلی تعریف میکردند.
ما دوست داشتیم هند را ببینیم. پدر و مادرم با ما صحبت کردند و گفتند که هندوستان جاهای بسیار دیدنی دارد اما رفتن به سوریه هم سیاحت و هم زیارت است. اگر بخواهید میتوانیم هر دو سفر را برویم، اما رفتن به سفر صرفا تفریحی آن هم در این شرایطی که کشور درگیر جنگ است، شاید اسراف باشد.
پدرم پیشنهاد دادند که میتوانیم یک سفر را برویم و پول سفر دیگر را به جبهه اهدا کنیم و از من و خواهر و برادرم خواستند با هم مشورت کنیم و نتیجه را به ایشان بگوییم و تأکید کردند که در نهایت هر کجا شما انتخاب کنید میرویم. با این توضیحات ما فهمیدیم که انتخاب با ماست و باید بهترین گزینه را انتخاب کنیم. دوران جنگ بود و احساس کردیم بهتر است گزینه سفر تفریحی را کنار بگذاریم. در نهایت سفر زیارتی را انتخاب کردیم و نتیجه مشورتمان را به پدر و مادر اطلاع دادیم.
زمانی که پدر و مادرتان تصمیم گرفتند به ایران برگردند، با شما و خواهر و برادرتان هم مشورت کردند؟
بله. شرایط زندگی و تحصیل در آمریکا از هر نظر برای ما مهیا بود. همان جا به مدرسه میرفتیم و آنجا دوستانی داشتیم. جدا شدن از همه اینها برای ما سخت بود ضمن اینکه فارسی هم نمیتوانستیم صحبت کنیم. پدر و مادرم از دلایل رفتن به ایران برای ما گفتند و شرایط آن روزهای ایران را برای ما ترسیم کردند. بنابراین همه ما در یک تصمیم جمعی مشارکت کردیم و نظرمان برگشتن به ایران شد.
بعد از برگشتن به ایران همان امکانات را داشتید؟
پدرم پزشک حاذقی هستند و تخصص دارند و در آمریکا حتی نسبت به بیشتر آمریکاییها وضع مالی خوبی داشتیم. پدر و مادرم گفتند با رفتن به ایران ممکن است یک سری امکانات را از دست بدهید. گفتند که ما قول میدهیم تا جایی که امکان داشته باشد شرایط مشابهی را برای شما فراهم کنیم و گفتند نقشه خانه را با خودمان به ایران میبریم که مشابه آن را بسازیم. اما وقتی بعد از انقلاب به ایران آمدیم، شرایط کشور نابسامان بود و بعد هم جنگ شروع شد.
مشخص بود که داشتن زندگی مرفه شبیه به آنچه در آمریکا داشتیم یا حتی در سطوح پایینتر هم مطلوب نبود. پدر و مادرم درباره وضعیت کشور و شرایط مردم با ما صحبت کردند و گفتند اگر راضی هستید ما فعلا در خانهای ساده زندگی کنیم. یک سال اول را خانه پدر و مادربزرگ زندگی کردیم. بعد از آن تا سالها در خانهای بسیار معمولی در مرکز شهر زندگی کردیم. من در مدرسه بینالمللی درس میخواندم و یادم هست که یکی از بچهها مرا مسخره میکرد و میگفت اینها حتی مبل هم ندارند.
مادرتان با این نوع سادهزیستی چگونه کنار آمده بودند؟
مادرم و پدرم، هر دو مشوق ما در سادهزیستی بودند و برای آنها مهم بود که ما مثل مردم معمولی زندگی کنیم. وقتی پدرم دارای مسئولیت شدند، تأکید بیشتری بر سادهزیستی داشتند. عروسی من در منزل برگزار شد. لباس عروسیام را خالهام دوخت. حتی آرایشگاه هم نرفتم. مراسم عقد و ازدواجم خیلی ساده برگزار شد. با وجود اینکه پدرم وزیر بودند اما فقط بستگان و چند نفر از دوستان نزدیکمان را دعوت کردیم. وقتی من بچهدار شدم، خب نخستین نوه پدرم بود. مادرم گفتند اگر بخواهی به بیمارستان خصوصی بروی من کمکت میکنم، اما بیشتر مردم پول بیمارستان خصوصی رفتن را ندارند. من برای زایمان به بیمارستان دولتی رفتم.
دورانی که آقای دکتر مرندی وزیر یا نماینده مجلس بودند، حتما کمتر در منزل حضور داشتند. برای ما از نقش مادرتان در آن دوران بگویید.
اوایل که به ایران آمده بودیم مادر در مدرسهای بینالمللی ناظم بودند. من و خواهر و برادرم نمیتوانستیم فارسی صحبت کنیم و مادر هر شب به من، خواهرم و برادرم زبان فارسی آموزش میدادند. هر شب یکی یکی و نوبتی با ما کار میکردند. هیچ وقت بهدنبال پیشرفت و کسب موقعیت اجتماعی برای خودشان نبودند و همیشه وقت خود را در اختیار پیشرفت تحصیلی ما قرار میدادند.
زمانی هم که بزرگ شده بودیم به ما و بهخصوص در نگهداری از بچههایمان کمک میکردند. مادر در همه زمینهها از تحصیل گرفته تا تربیت بچهها تکیهگاه ما بودند. حتی وقتی مدرس دانشگاه بودم و قرار بود نرمافزار SPSS را برای نخستینبار به دانشجویانم درس بدهم، برای تمرین تدریس و رفع اشکالاتی که داشتم از مادرم کمک گرفتم. من کمی از تدریس آن درس نگران بودم و چون ایشان به زبان انگلیسی تسلط خوبی دارند و همرشته بودیم، با حوصله به من میگفتند بیا اول نرمافزار به من درس بده! از این طریق اشکالاتی که داشتم برطرف و تسلط من به تدریس بیشتر میشد.
شما با داشتن ۲ فرزند تحصیلات دانشگاهی خود را تا مقطع دکتری ادامه دادید. چگونه میتوانستید همزمان به درس و خانواده و بچهداری رسیدگی کنید؟
خانواده من همیشه خیلی پشتیبان و حامی بودند. همه جوره به من کمک میکردند و دست من را باز گذاشتند که به هدفی که میخواهم برسم. قبل از ازدواج پدر و مادرم و خواهر و برادرم و بعد از ازدواج همسرم، بچهها و خانواده همسرم با من همراهی کردند. برای من هم همیشه خانواده در اولویت بوده و هست و سعی کردهام خانواده را قربانی اولویتهای خودم نکنم. آخر هفته و تعطیلات را مختص خانواده میدانم و خیلی از دوستان من میدانند معمولا پاسخگوی تلفن نیستم. من و همسرم دوتا فرزند داریم که الان هر دو ازدواج کردهاند. تشکیل خانواده داده و بچه دارند. کارشناسی ارشد و دکتری را با داشتن دو فرزند خواندم. خانوادهام در بچهداری کمک من بودند چون برای من مهم بود بچهها را پیش هر کسی نگذارم.
روابط خوب میان زن و شوهر چه تأثیری در تحکیم بنیاد خانواده دارد؟
بسیار تأثیرگذار است. البته علاوه بر اظهار محبت، رعایت حقوق دو طرف هم نقش زیادی در تحکیم خانواده دارد. متأسفانه اینطور مطرح میشود که در اسلام حقوق زن نادیده گرفته شده است درحالیکه اینطور نیست. برای مثال شوهر وظیفه دارد مخارج همسر و فرزندان را تامین کند. حتی توصیه شده که شأن همسرش را حفظ کند طوری که نسبت به زندگی در خانه پدری احساس کمبود نکند. بنابراین هر پولی که مرد دربیاورد فقط متعلق بهخودش نیست بلکه متعلق به کل خانواده است درحالیکه درآمد زن برای خودش است و همسرش اجازه ندارد در آن دخل و تصرفی بکند.
البته خانمها بهخصوص در ایران از خانواده چیزی دریغ نمیکنند ولی به هر حال اسلام این حق را برای زن قائل شده است. اینکه آیا من مسلمان اینها را رعایت کنم یا خیر، بحث دیگری است. وقتی هر دو طرف حقوق همدیگر را مدنظر بگیرند، طبیعتا اگر مشکلی پیش بیاید، هر دو از جان و دل برای هم از خودگذشتگی میکنند و در خیلی مواقع با اشتیاق حتی از حقوق خودشان میگذرند. طبیعتا این ازخودگذشتگی، محبت میان اعضای خانواده را افزایش میدهد و به خانواده تحکیم میبخشد.
در اسلام از زوایای مختلف به مسائل خانوادگی پرداخته شده است. اشکالی که وجود دارد در ارائه آموزشهاست که متأسفانه آنگونه که باید این آموزههای دین اسلام در مسائل خانوادگی به نسل جوان ارائه نشده است.
دکتر سوسن مرندی: سمت چپ پشت سر دکتر مرندی نگویید ایران زمان شاه بهتر بود!دکتر سیدهسوسن مرندی، روایت متفاوتی از زندگی در ایران و آمریکا دارد. او میگوید: «زمانی که از آمریکا به ایران آمدیم ۱۰سال داشتم و کاملا تفاوت میان ایران با آمریکا را احساس میکردم. با توجه به زندگی مرفهی که آنجا داشتیم و وضعیتی که ایران در آن زمان داشت، خیلی تفاوت این دو کشور برای من محسوس بود. افرادی که آن زمان یا کشورهای دیگر را ندیدهاند، از سر ناآگاهی میگویند وضعیت زمان شاه چقدر خوب بود و چقدر شرایط ایران بهتر بود! در حالی که آن زمان که ما به ایران آمدیم، ایران سطح پایینی از نظر بهداشت، تحصیلات، تولید و... داشت. من بهعنوان عضو هیأت علمی دانشگاه برای شرکت در کنفرانس به کشورهای بسیاری سفر کردهام. بیش از ۲۰کشور را دیدهام و به ۵قاره سفر کردهام. حقیقتا میتوانم بگویم ایران با وجود شرایط انقلاب، جنگ و تحریم از بسیاری جهات بر کشورهای دیگر برتری دارد. مطمئنا وضعیت ایدهآل نیست، اما به جرأت میتوانم بگویم که پیشرفتی که در ایران در ابعاد مختلف علمی و دانشگاهی، تحصیلات و حتی اقتصاد اتفاق افتاده از بسیاری جهات محسوستر از زمان قبل انقلاب است و نسبت به کشورهای دیگر شرایط خیلی مطلوبتری دارد. هر کدام از ما میتوانیم منشأ تأثیر باشیم و تحولات بزرگی بهوجود بیاوریم. انشاءالله دست بهدست هم بدهیم و بدون یأس و ناامید شدن برای آبادانی و پیشرفت کشورمان تلاش کنیم.»
دکتر سیده سوسن مرندی در یک نگاهدکتر سیده سوسن مرندی، استاد تمام آموزش زبان انگلیسی و عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا(س) است و در رشته آموزش زبان به کمک فناوری فعالیت میکند.
او چندین سال پیش برای نخستین بار این تخصص را بهعنوان یکی از دروس اختیاری در مقاطع دکتری و سپس کارشناسی ارشد رشته آموزش زبان در دانشگاه الزهرا(س) گنجاند. بعد از چند سال موفق شد با پیگیری در وزارت علوم و همکاری کارگروه زبانهای خارجی، درس اختیاری آموزش زبان به کمک فناوری را به سرفصل وزارت علوم در مقاطع تحصیلات تکمیلی آموزش زبان انگلیسی و سایر زبانها اضافه کند. او همچنین در سال۱۳۹۸ موفق شد رشته گرایش جدید آموزش زبان به کمک فناوری را برای نخستین بار در ایران و منطقه در مقطع کارشناسی ارشد راهاندازی کند.
آموزش زبان انگلیسی به کمک فناوری ابتدا برای نخستین بار در دانشگاه الزهرا(س) و در حد یک درس اختیاری در مقطع دکتری ارائه و بعد به مقطع ارشد اضافه شد. حمایت وزارت علوم و استقبال دانشجویان از این درس موجب شد تا در سایر دانشگاهها بهعنوان درس اختیاری در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری اضافه شود و بعد از چند سال بهتدریج در سایر دانشگاهها هم تدریس شد و اکنون چند سال است به شکل رشته گرایش کارشناسی ارشد در دانشگاه الزهرا(س) ارائه میشود.
روایت دختر دکتر مرندی از رابطه حسنه میان پدر و مادرش: پدر جلوی ما دست مادر و روی مادرمان را میبوسداظهار محبت کلامی، میان زن و شوهر یکی از سفارشهای دکتر مرندی به فرزندانش است. دکتر سیده سوسن مرندی درباره این ویژگی پدرش معتقد است کمتر مردی را مانند او دیده است. او میگوید: «پدرم به اظهار محبت بین زن و شوهر اعتقاد دارند و میگویند که این موضوع یکی از معضلات فرهنگی است و باید درصدد رفعش باشیم. بهخاطر ملاحضلات دینی و حجب و حیایی که وجود دارد که خوب هم هست، این امکان وجود ندارد که اظهار محبت بین زن و شوهر را در فیلمها یا در جامعه آموزش یا نمایش بدهیم. خیلی از پدر و مادرها نمیتوانند در حضور فرزندانشان به هم اظهار محبت کنند. اما پدر من اعتقاد دارند که بچهها باید شاهد محبت میان پدر و مادر خود باشند و این در تربیت آنها تأثیر دارد تا یاد بگیرند در آینده با همسران خود رابطه خوبی داشته باشند.»
کمتر مردی را مانند پدرم دیدهامدکتر سوسن مرندی درباره ارتباط مادر و پدرش میگوید: «با وجود اینکه پدرم به همه ما اظهار محبت زبانی میکنند و از نقاط قوت ما جلوی خودمان و پیش دیگران تعریف میکنند، ولی این موضوع درباره مادرم بهطور خاص هست و همیشه طوری درباره ایشان رفتار میکنند که برایمان مشخص است که مادرم نفر اول زندگی شخصی پدر و مهمترین فرد در زندگی اوست. پدر به اظهار محبت کلامی اعتقاد دارند. همیشه به مادرم محبت دارند و بهخصوص جلوی ما به مادر اظهار محبت میکنند. جلوی ما دست مادر و روی ایشان را میبوسند. مقید هستند وقتی از راه میرسند با مادرم روبوسی کنند. وقتی میخواهند از منزل خارج شوند، با مادر روبوسی میکنند. خیلی زیاد قربان صدقه مادرم میروند و میگویند: «من شانس آوردم که تو همسرم شدی!» مادرم اهل خرید نیست و پدر همیشه به ما سفارش مادرم را میکنند. حتی به ما زنگ میزنند که مادرتان برای خودش خرید نمیکند و از ما میخواهند مادر را به خرید ببریم. در مجموع میتوانم بگویم کمتر مردی را دیدهام که اینقدر بدون رودربایستی و شرمندگی به همسرش اظهار محبت کند و این خصوصیت برای من و همه ما الگوی بسیار خوبی است.
فیلم خاطره دکتر مرندی از هدیه صدام را ببینید:
کد خبر 845867 برچسبها مجله زندگینامه چهرههای سیاسی جهان چهرههای مشهور خانواده مجله زندگینامه چهرههای سیاسی ایران