امروز تشت رسوایی مذاکره با آمریکا از پشت بام افتاده است/ اروپا هم حتی حاضر نیست ما رقیبِ روسیه برای تأمین گاز آنها باشیم/ اروپاییها در قضیه برجام با پیروی از آمریکا سرشان کلاه رفت!
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۱۲۹۰۱۵
معاون سابق دبیر شورای عالی امنیت ملی گفت: اروپا برای نداشتن روابط راهبردی با ایران تا حدی جدی است که حتی حاضر نیست ما رقیبِ روسیه برای تأمین گاز اروپا باشیم. به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، علی باقری عصر امروز در جمع دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد در ابتدای سخنانش با اشاره به سخنان اخیر حسن روحانی گفت: امروز که تشت رسوایی مذاکره با آمریکا از پشت بام افتاده، حتی کسانی که در پی برجام هستهای به دنبال افزایش وادادگی در قبال آمریکا و تحمیل برجامهای دیگر بر ملت ایران بودند، از عقلایی نبودن تعامل با آمریکای عهدشکن سخن میگویند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: غربگرایان میخواهند اروپا را به عنوان طرف اصلی تعامل با جمهوری اسلامی در موضوعات مختلف جا بزنند و بعد هم بگویند چون اروپا کارهای نیست، باز هم باید سراغ کدخدا رفت و با آمریکا مذاکره کرد.
عضو سابق تیم مذاکرهکننده هستهای تأکید کرد: همانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در آیین تنفیذ رئیس جمهور در سال 96 تأکید فرمودند، سیاست نظام اسلامی تعامل گسترده با دنیا است، اما تعامل گسترده قطعاً به معنای وادادگی و انفعال در عرصه سیاست خارجی نیست.
معاون سابق دبیر شورای عالی امنیت ملی یادآور شد: شاخص نظام اسلامی در تعامل گسترده با دنیا عبارت است از اینکه اولاً؛ «آغاز تعامل»، بر پایهی توانمندیهای درونی باشد، ثانیاً؛ «فرآیند تعامل»، رفعکننده تهدیدها و خلق فرصتها باشد و ثالثاً؛ «نتیجه تعامل»، تثبیت مؤلفههای قدرت موجود و ایجاد مؤلفههای جدید قدرت ملی، منطقهای و حتی بینالمللی باشد.
باقری افزود: اگر هر تعاملی این سه ویژگی را نداشته باشد، نه تنها منفعتی را متوجه کشور نمیکند، بلکه میتواند آسیبها، تهدیدها و حتی بحرانهای جدی سیاسی، امنیتی و حتی هویتی را به سوی کشور گسیل کند، از این رو چنانچه شروع تعامل بر پایه عناصر قدرت ملی نباشد، منافع این تعامل اولاً و بالذات متوجه طرف خارجی خواهد شد و ما هیچ سهم قابل توجهی از منافع این تعامل نخواهیم داشت.
وی ادامه داد: همچنین چنانچه فرآیند تعامل قابلیت رفع تهدیدها و جلب فرصتها را نداشته باشد، این تعامل هیچ ترجیح عقلی ندارد. در نهایت چنانچه تعامل قادر نباشد که مؤلفههای قدرت ملی را تثبیت کرده و یا نتواند عناصر جدیدی را به انباشتههای قدرت ملی بیفزاید، بدیهی است اینگونه تعامل نه تأمین کننده منافع ملی است و نه تضمینکننده امنیت ملی.
عضو سابق تیم مذاکرهکننده هستهای مطرح کرد: هرچند اصل موضوع تبدیل دستاوردهای نظامی ایران در منطقه به مؤلفههای جدید قدرت منطقهای جمهوری اسلامی ایران یک ضرورت است، اما سه مسئله مهم وجود دارد که راه انقلابیها و غربگرایان را در این موضوع از هم جدا میکند.
باقری در تشریح این سه مؤلفه گفت: نخست آنکه غربگرایان براساس تفکر منفعلانه خود هرگونه استفاده از مؤلفههای قدرت ملی برای نقشآفرینی کشور در سطح منطقهای و بینالمللی را اقدامی تنشزا و گامی برخلاف مسیر تعامل قلمداد میکنند، از این رو هیچگاه شروع تعامل با خارج را که مبتنی بر مؤلفه قدرت ملی باشد، پذیرا نیستند، به همین دلیل هم در طول چند سال گذشته که گروهک تروریستی داعش در سوریه و عراق قدرتنمایی میکرد، غربگرایان بارها و بارها با عبارتهای مختلف به مخالفت با نقشآفرینی ایران در منطقه پرداختند، در حالی که اگر نظام اسلامی میخواست براساس خواست غربگرایان عمل کند، امروز اگر داعش در داخل ایران فتنهانگیزی نمیکرد و یا حتی دامنه قدرت آن در منطقه افزون نشده بود، دست کم هیچ محملی برای بروز و ظهور قدرت و توان سخت و نرم ایران در منطقه وجود نداشت تا غربگرایان بخواهند برای تقدیم دستاوردهای منطقهای به بیگانگان، نسخهپیچی کنند.
وی یادآور شد: دوم آنکه از نظر غربگرایان هر حرکتی در عرصه سیاست خارجی که موجب نارضایتی قدرتهای جهانی و منطقهای شود و آمریکا و اروپا و حتی عربستان را نگران کند، این حرکت مردود است، از این رو هرگونه نقشآفرینی خارجی ایران حتی در عرصه سیاسی که نارضایتی و یا نگرانی قدرتهای خارجی را به دنبال داشته باشد، از نظر آنها نه تنها مطلوب نیست، بلکه مردود است. این در حالی است که معیار تفکر انقلابی برای رفتار در عرصه خارجی، رضایت و یا عدم رضایت آمریکا، اروپا و عربستان نیست، بلکه ملاک و معیار هر حرکت و سکون منطقهای و بینالمللی رفع تهدید و ایجاد فرصت برای نظام اسلامی است.
معاون سابق دبیر شورای عالی امنیت ملی اظهار داشت: براین اساس در شرایطی که آمریکا، اروپا و عربستان با حضور و نقشآفرینی ایران در عراق و سوریه مخالف بودند، اما تفکر انقلابی با هدف رفع تهدید تروریستهای تکفیری و ایجاد فرصت برای بروز و ظهور جریان مقاومت، مقتدرانه و با درایت وارد میدان شد.
عضو سابق تیم مذاکرهکننده هستهای تأکید کرد: سوم آنکه غربگرایان تعاملی را موفق میدانند که در قالب توافق با قدرتها از قبیل آمریکا و اروپا حاصل شده باشد، در حالی که از منظر تفکر انقلابی تعاملی را که مؤلفههای موجود قدرت ملی را تثبیت نکرده و یا مؤلفههای جدیدی از قدرت را ایجاد نکند، تعامل موفقی نیست و موافقت و یا مخالفت قدرتهای غربی را شاخص ورود و یا عدم ورود در هیچ عرصهای نمیدانند.
باقری در بخش دیگری از سخنانش ادامه داد: واقعیت این است، در حالی که عوامل غربی، عبری و عربی از داعش حمایت و پشتیبانی میکردند، تفکر انقلابی بود که نقشآفرینی مستقیم و مؤثر ایران در عراق و سوریه را تجویز کرد و در شرایطی که شاخصهای سیاسی و نظامی در منطقه به ضرر جریان مقاومت بود، تفکر انقلابی توانست، نه تنها صحنه رویارویی را تغییر دهد، بلکه جریان مقاومت را در جایگاه قدرت مسلط منطقه بنشاند.
وی افزود: براساس تفکر انقلابی همانگونه که دفع شرِّ داعش بدون کمک غربیها محقق شد، برای تثبیت قدرت جمهوری اسلامی در عصر قدرتگیری مقاومت در منطقه نیازی به اجازه غربیها نیست.
معاون سابق دبیر شورای عالی امنیت ملی تبیین کرد: در موضوع منطقه، غربگرایان بر این باورند که به دلیل اضمحلال دولت داعش و ظهور مؤلفههای قدرت جمهوری اسلامی در منطقه، نگرانی آمریکا، اروپا و عربستان از ایران بیشتر شده، بنابراین باید تلاش کرد تا نگرانی آنها رفع گردد. رفع نگرانی غربیها برای روشنفکرنماهای وطنی یک اصل است، هر چند که رفع نگرانی آنها مستلزم از بین رفتن عناصر قدرت ملی ایران نیز شده و یا حتی بستر تهدیدهای سیاسی و امنیتی جدید علیه جمهوری اسلامی در منطقه را هم فراهم آورد.
باقری تأکید کرد: در این چارچوب توصیه غربگرایان، مذاکره با غربیها درباره مسائل منطقه با هدف رفع نگرانی آنها است و نه تأمین منافع ملی و یا تضمین امنیت ملی، اما با توجه به رفتارهای سخیف رئیس جمهور آمریکا و برخورد تهاجمی آمریکا، غربگرایان قادر نیستند تا موضوع مذاکره با آمریکا را به طور علنی و صریح مطرح کنند، بنابراین مذاکره با اروپا را طرح و اینگونه وانمود میکنند، حال که مذاکره با آمریکا ممکن و میسر نیست، باید با اروپاییها کار کرد، البته هرچند غربگرایان برای مذاکره منطقهای به سمت اروپا چراغ میزنند، اما قصد دارند به سمت آمریکا بپیچند.
معاون سابق دبیر شورای عالی امنیت ملی افزود: با وجود اینکه غربگرایان با تبلیغات نادرست تلاش دارند تا جای خالی آمریکای ترامپ در مناسبات بینالمللی را با اروپا پر کنند، اما اروپا نه تنها برنامهای برای مناسبات راهبردی با ایران ندارد، بلکه برای نداشتن روابط راهبردی با ایران جدی و مصمم است.
عضو سابق تیم مذاکره کننده هستهای عنوان کرد: با توجه به اینکه خرید گاز اروپا از ایران به دلیل منابع غنی گازی ایران و نیاز روزافزون اروپا به آن و همچنین انحصار روسیه در تأمین گاز اروپا یک واقعیت است، اما اروپاییها به دلیل اینکه خرید گاز از ایران را عامل وابستگی خود به ایران تلقی میکنند، هیچ برنامهای برای واردات گاز از ایران ندارند.
وی افزود: در همین چارچوب براساس مفاد سند رسمی اتحادیهی اروپا با عنوان «استراتژی اتحادیه اروپا در روابط با ایران در پسابرجام»، اروپاییها تأکید میکنند که راهبرد اروپا عدم واردات گاز از ایران است، این در حالی است که تنها تأمینکننده گاز اروپا، روسیه است که چند سال قبل در اوج سرما، صادرات گاز به اروپا را قطع کرد. یعنی اروپاییها تا آن حد برای نداشتن رابطه راهبردی با ایران جدی هستند که حتی حاضر نیستند ایران به عنوان رقیب روسیه برای تأمین گاز اروپا نقشآفرینی کند.
باقری ادامه داد: چه زمانی که داعش ظهور کرد و قدرت گرفت و مناطق بسیاری را در سوریه و عراق اشغال کرد و چه زمانی که با هدایت، حمایت و پشتیبانی نظام اسلامی ریشه دولت جعلی داعش در منطقه کنده شد، دیپلماسی دولت تدبیر و امید در کمای انفعال به سر برده است.
معاون سابق دبیر شورای عالی امنیت ملی اظهار داشت: انفعال غربگرایان چنان اروپاییها را پُررو کرده است که همراه آمریکا خواهان پایان دادن به رفتار به اصطلاح تنشزای ایران در منطقه هستند، در حالی که باید از آنها پرسید رفتار ایران که همواره حامی و پشتیبان مردم مظلوم فلسطین، لبنان، عراق، سوریه، یمن و بحرین در مقابل متجاوزان و جنایتکاران است، بیثباتکننده و تنشزا است یا رفتار غربیها که همیشه حامی رژیم متجاوز صهیونیستی، پشتیبان رژیم جنایتکار سعودی و کمک کار تروریستها بوده و هستند؟
عضو سابق تیم مذاکرهکننده هستهای خاطرنشان کرد: هنگامی که اروپاییها اقدام ایران در ریشهکنی داعش را رفتاری تنشزا ارزیابی میکنند، پس از نظر آنها اگر ایران در مقابل تروریستهای تکفیری در سوریه و عراق اقدامی نمیکرد، آنگاه رفتار ایران در منطقه ثبات بخش ارزیابی میشد؟! بر این اساس، اروپاییها تکثیر و ترویج تروریسم در منطقه را عامل ثبات میدانند!
وی افزود: البته چنین رفتاری از اروپاییها دور از انتظار نیست، چراکه آنها منافقینِ کثیف را هم تروریست نمیدانند و حتی از فعالیت آنها در اروپا حمایت هم میکنند، اما سؤال ما از غربگرایان داخلی این است که اگر نظام اسلامی با تروریستها همراهی کند، رفتار ایران عقلایی است؟! این رفتار گستاخانه اروپاییها نتیجه تفکر غربگرایان است که عملاً آنها را نه تنها به عمله سیاسی غربیها، بلکه به پادوی سیاسی تروریستهای داعش در ایران نیز تبدیل کرده است.
باقری گفت: معلوم نیست معیار غربگرایان برای منافع ملی و امنیت ملی چیست؟ در سال 1382 که هنوز ایران هستهای نشده بود، عراق و افغانستان زیر پای اشغالگران آمریکایی بود، یمن تحت سیطره و نفوذ سعودی بود و رژیم صهیونیستی هنوز متحمل شکستهای جنگهای 33 روزه و 22 روزه نشده بود، آنها راهحل مشکلات کشور را مذاکره با غربیها و امتیازدهی به آنها میدانستند، امروز هم که ایران موفق به احراز عرصههای مختلف دانش، فناوری و صنعت هستهای، موشکی و ... شده، آمریکا را از عراق اخراج، تروریستها را در سوریه و عراق منهدم کرده و گفتمان انقلاب اسلامی از لبنان تا یمن فراگیر و نهادینه شده است، باز هم راهحل مشکلات را مذاکره با غربیها و امتیازدهی به آنها میدانند! یعنی از نظر غربگرایان چه ایران قوی باشد و یا قوی نباشد، تنها راهکار ممکن فقط و فقط امتیازدهی به غربیها است!
معاون سابق دبیر شورای عالی امنیت ملی متذکر شد: چطور غربگرایانی که میدانند اروپا حتی اختیار بانکهای خودش را ندارد و با وجود نیاز به منافع همکاری با ایران، به خاطر تشر آمریکا از همکاری با طرفهای ایرانی سرباز میزند، مذاکره با اروپا درباره منطقه را امری لازم و نتیجه بخش جلوه میدهند؟
عضو سابق تیم مذاکرهکننده هستهای تشریح کرد: اگر اروپاییها خواهان تعامل واقعی با جمهوری اسلامی ایران هستند، ابتدا باید رفتارها و گفتارهای ترامپ دیوانه در قبال ایران را کنار گذاشته و آنها را تکرار نکنند، درغیراینصورت این ایران نیست که راه تعامل را بسته، بلکه نابخردی اروپا است که بستر تعامل را فراهم نمیآورد.
وی افزود: غربگرایان بدانند در هر مذاکرهای که اروپا بخواهد در مقام مدعی نشسته و ایران را در جایگاه متهم قرار دهد، نه تنها این مذاکره تأمینکننده منافع ملی و تضمینکننده امنیت ملی نیست، بلکه دستاورد آن بهتر از «تحقیقاً هیچِ» برجام نخواهد بود.
باقری در پایان تصریح کرد: اروپاییها با پیروی از آمریکا در برجام نتوانستند حتی مجوز همکاری بانکهای خود با ایران را از آمریکا بگیرند و عملاً آمریکا سر آنها هم کلاه گذاشت، بنابراین اگر اروپاییها خواهان تعامل جدی، مؤثر و نتیجهبخش با ایران هستند، باید از دنبالهروی سیاستهای خصمانه آمریکا علیه ایران خودداری کنند.
منبع: خبرگزاری دانشجو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۱۲۹۰۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت ظریف از دلایل موافقت آمریکا و مخالفت اعراب و اسرائیل با برجام
آفتابنیوز :
محمدجواد ظریف، وزیر خارجه پیشین ایران در سلسله نشستهای چهلمین سال تاسیس انتشارات اطلاعات و در نشست اول آن با عنوان «ژئوپلیتیک خلیجفارس» به سخنرانی پرداخت که مهمترین اظهارات او به نقل از جماران به شرح زیر است:
دنیا گرفتار چالش شناختی است.
خطاهایی که بعضا صورت میگیرد به دلیل شناخت و ادراک نادرست است.
دوستان ما در جنوب خلیج فارس ادراک خود را اصلاح میکنند و ما در اصلاح این ادراک تا حدودی عقب هستیم.
هنوز این تفکر غلط خرید امنیت در این کشورهای عربی وجود دارد البته انها به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوانند با وابستگی به یک قطب برای خود امنیت تامین کنند.
کویت قبل از اینکه به کشتیهای خود پرچم امریکا بزنند پرچم شوروی را نصب کرده بودند
این کشورها این مشکل ادراکی را کماکان دارند که باید امنیت را خرید و نخستین آنها صدام بود. آنها تلاش کردند امنیت را با کمک صدام بخرند.
یکی از رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس شخصا به آقای روحانی گفتند که ما ۷۵ میلیارد دلار به صدام پرداخت کردیم.
زمانی که ایران قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت و طارق عزیز گفت تا مذاکره صورت نگیرد، آتش بس صورت نمیگیرد، دبیرکل وقت سازمان ملل به وزیرخارجه وقت دولت ریگان زنگ زد و او به دبیرکل جواب داد که ما در مهرماه که به نیویورک بیاییم با شما در این باره گفتگو خواهیم کرد. میدانید که تاریخ را نمیتوان فراموش کرد. وقتی این شرایط پیش امد دبیرکل به پادشاه وقت سعودی زنگ زد و ملک فهد در تماس با صدام، او را به پذیرش آتش بس متقاعد کرد. پادشاه وقت به صدام میگوید: «غرور ایرانی را زیر پا نگذار.» عربستان در ان زمان این فهم را داشت که نمیتواند کاملا به صدام اعتماد و تکیه کند، اما در عمل متفاوت هم عمل میکرد.
وقتی سیاست خرید امنیت از عراق شکست خورد، این کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای خرید امنیت به سراغ شوروی و امریکا رفتند.
همین کشورها امروز برای خرید امنیت به سراغ اسراییل رفتند و متوجه نیستند که اسراییل در تاریخ خود از هیچکس حمایت نکرده و حتی به امریکاییها در مذاکرات آزادی گروگانها لگد زده اند. اسراییل در تاریخ تقلبی خود به هیچکس رحم نکرد. این اشتباه شناختی کنار نرفته است.
زمانی که آرامکو را تیر غیب زد، سعودیها انتظار حمایت از آمریکا داشتند و حالا هم به دنبال خرید امنیت از اسراییل هستند
اشتباه ادراکی دوم ما و اعراب این است که فکر میکنیم امریکا به دنبال گسترش حضور خود در منطقه است، اما امریکا به انتقال حضور و نفوذ به خارج از این منطقه است.
امریکا دیگر قدر قدرت نیست. ما قدرت بزرگ داریم، اما هژمون نداریم. در جهان امروز دیگر قطب نخواهیم داشت، اما یکی از دلایل موافقت آمریکا با برجام، کاستن از حضور خود در منطقه بود. اعراب منطقه و اسراییل به همین دلیل با برجام مخالف بودند که نمیخواستند شاهد کاهش حضور آمریکا در منطقه باشند.
امریکا در حال برون سپاری تامین امنیت به اسراییل است و کشورهای عربی منطقه که به دنبال عادی سازی رابطه با اسراییل هستند باید بدانند که دیر یا زود قربانی تامین منافع اسراییل خواهند شد
اشتباه ادراکی سوم که به ما هم بازمی گردد این است که اگر با چیزی مخالفت کردیم و، چون خود را مرکز مشروعیت عالم میدانیم اگر به چیزی مشروعیت ندهیم جنبه اجرایی و عملیاتی پیدا نمیکند. در کاسپین این اشتباه را مرتکب شدیم و در مذاکرات شرکت نکردیم و بستر دریا را در غیاب ما تقسیم کردند.
عدم حضور به معنای عدم شکل گیری از ترتیبات امنیتی خلیج فارس نیست بلکه به معنای عدم تامین منافع شما است. مگر جلوی طالبان را توانستیم بگیریم؟ خیر؛ از روند مذاکره حذف شدیم. همین قاعده درباره مسیرهای مواصلاتی هم هست که از این مسیرها دور ماندیم و بعضا حذف هم شدیم.
در دنیای کنونی هم امریکا نمیتواند با وتو در شورای امنیت، مانع از قدرت مقاومت مردم غزه شود. جنگ اسراییل با مردم غزه هفت ماه است که ادامه پیدا کرده، اما جنگ اسراییل با کشورهای عربی شش روزه تغییر کرده است. آمریکا نمیتواند تصمیم گیریها را وتو کند و این را دنیا و مردم و افکار عمومی این را ثابت کرده اند.
دو مبنای بازدارندگی، نصر خدا و قدرت مردم هستند.
مهمترین کاری که میتوانستیم پس از جنگ غزه بکنیم این بود که پیشنهاد توافق منع تجاوز به کشورهای منطقه داده و کنش ایران هراسی را نابود کنیم
تصویر ترسناک ساختن از ایران، هدف اسراییل است و ما هم نباید در این تله بیفتیم.
این اشتباه ادراکی ما که خیال میکنیم اگر در روندی شرکت نکنیم شکل نمیگیرد اشتباه است. تصور نکنیم اگر fatf را نپذیرفتیم تنبیه نمیشویم و با تبعات ان روبه رو نمیشویم
دنیای امروز هرروز در حال تغییر است و ما هم هرروز باید فکر خود را نو کرده و تفکر جهان دو قطبی را کنار بگذاریم و واقعیتها را ببینیم
بسیاری از انگارههای ما درباره نظم جهانی و حتی مردم خودمان غلط است
همسایهها برای ما فرصت هستند.
مردم برای ما فرصت هستند نه تهدید. به فرصت، امکان بالندگی بدهیم
منبع: سایت انتخاب