Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش  خبرگزاری صداوسیما مرکز خوزستان، برای رسیدن به مقصد باید حدود صد و بیست کیلومتر در جاده های کوهستانی طی کنیم.سفر با هدف سرکشی به روستاهای بخش شهیون و مردمان خونگرم منطقه با حضور شماری از مسئولان ارشد استان از جمله استاندار خوزستان و نماینده مردم شهرستان دزفول تدارک دیده شد.
از جاده اصلی شهر سالند که گذر کردیم در ابتدای راه با دیدن ماشین آلات راهسازی امیدوار شدیم که بازسازی مسیر ادامه دارد و راحت و زودتر از آنچه خیال می کردیم به مقصد خواهیم رسید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما این خوشحالی بیش از چند کیلومتر نپایید.کمی آن طرف تر یعنی نزدیک کوهپایه سالند و در بدترین بخش راه، همان آسفالت نیم بند نیز به پایان رسید و خیلی زود در چاله چوله های راه، امیدمان ناامید شد.   ادامه راه فقط با ماشین های شاسی بلند و کمک دار امکان پذیر است!دره های عمیق، پرتگاه های ترسناک، پیچ های خطرناک و شیب های بسیار تند، دل هر رهگذری را خالی می کرد. گویی در این مسیر سالها رفت و آمدی نشده و ما تنها رهگذران آن هستیم.در این شرایط سخت انسان به خدا نزدیک تر می شود.این را از ذکرهای زیرلب و در چهره همسفران می شد فهمید.
 به گفته اهالی هرازگاهی در این جاده خطرناک، حوادث غمباری بوجود می آید.سوانح مرگبار و سقوط از پرتگاه به ویژه هنگام بارش برف و باران و ریزش کوه و جاده زیاد در اینجا پیش می آید.اگر چه یک ایستگاه راهداری به منظور بازسازی و راه گشایی، هنگام ریزش کوه در جاده راه اندازی شده، اما با توجه به کمبود امکانات و خرابی بیش از حد جاده  چندان مشکل گشا نیست.
در ارتفاعات سالند که بلندی قله آن به 2800 متر می رسد پوشش گیاهی و جنگلی زیبا، بیننده را مسحور می کند. منطقه ای بکر با چشم انداز های بی نطیر در اطراف رشته کوه زاگرس.
 دست اندازهای تمام نشدنی سرانجام کار خود را کرد و همان که پیش بینی کرده بودیم اتفاق افتاد.چند صدمتر از جاده خاکی را که پیمودیم نارضایتی و اعتراض راننده خودروی استیجاری حامل گروه تصویربرداری نمایان شد.حق داشت در این مسیر ناهموار نگران خرابی خودرو اش که می گفت تنها منبع درآمد اوست، باشد اما با انصراف او از ادامه راه ما هم جا می ماندیم و با تمام سختی ها علاقه نداشتیم سفرمان نیمه کاره بماند.
لحظه ای فکر اینکه کسی در این نقطه مجبور شود به هر علتی شب را بگذراند، آدم را به شدت مضطرب و دلواپس می کرد.با خواهش و تشویق که به التماس بی شباهت نبود راننده را مجاب کردیم که حداقل ما را به کاروان ملحق کند و پس از آن برگردد.به هر سختی و با هر مشقت خود را در مسیر روستای "دارخلک" به سایر خودروهای کاروان که چند کیلومتر جلوتر متوقف شده بودند، رساندیم و افراد گروه و تجهیزات تصویربراری را بین خودروهای کاروان تقسیم کردیم و با آنها همراه شدیم.
وسایل نقلیه برای حرکت در این جاده باید  به اندازه چند مخزن اضافه با خود بنزین حمل می کردند. پیشروی در این مسیر ده ساعته با دنده سنگین و ترمزهای اجباری و متعدد، بنزین بیشتری می سوزاند.در یکی از جاده های فرعی امامزاده، عشایر منطقه منتظر ما بودند.اهالی گرم و صمیمی به پیشواز آمدند و پذیرایی کردند.
      
آنها درخواست کردند اگر قرار است کمکی بشود به جای ساخت جاده از سمت کوه سالند و سردشت دزفول، جاده دسترسی از طرف امامزاده باباروزبهان و شهرستان لالی برایشان احداث شود، چون اعتقاد داشتند با توجه به کوتاهی و همواری این مسیر، در وقت و هزینه  آنها صرفه جویی زیادی خواهد شد.
پس از شنیدن مشکلات اهالی و صرف نهار به میزبانی عشایر ساعتی استراحت کردیم و سپس راه افتادیم. صدای روح بخش رودخانه و ورزش نسیم خنک در هوای کوهستان لختی خستگی مان را از تن به در کرد. کم کم هوا تاریک شد.حالا فقط در مسیر شیب دار و سنگلاخی به پیش می رفتیم.با غروب آفتاب توفیق اجباری حاصل شد و از دیدن پرتگاهای ترسناک اطراف مسیر محروم شدیم.  
   
 نیمه های شب بود که به مازر پاریاب رسیدیم.روستایی که برای اسکان شبانه در نظر گرفته شده بود.مهمان خانه خدا شدیم.خوشبختانه این روستا و چند روستای اطراف به تازگی از نعمت برق برخوردار شده بودند.در مسجد تازه تاسیس روستا نشستی برگزار شد و مردم مشکلات عدیده خود را با مسولان در میان گذاشتند.محور اصلی و مشترک مطالبات طبیعتا رسیدگی به وضع نامناسب جاده بود.
شب هنگام سکوت در منطقه حاکم شد.سکوت آرامش بخشی که هرگز در شهر نمی توانی نمونه اش را تجربه کنی. با اینکه خواب چشمانمان را ربوده بود اما انجمن ساده و بی تکلف جمعی از عشایر و مسئولان استان به دور آتش در هوای سرد و مطبوع کوهستان را بر خواب ترجیح دادیم.
 
هر چه به سحر نزدیک تر می شدیم با افزایش سوز و سرما، نبود وسایل گرمایشی بیشتر احساس می شد. در این هوای سوزناک و طاقت شکن، آستانه مقاومت بدن انسان به شدت پایین می آید.
صبح زود راه افتادیم.
 
ایستگاه بعدی امامزاده است.السلام علیک یا امامزاده احمد فداله علیه السلام...هرچه به سمت امامزاده پیش می رفتیم عمق فقر و محرومیت بیشترعیان میشد.کم کم زوایایی از زندگی این مردمان ساده و قانع هویدا می شد که دل هر آدمی را به درد می آورد.داستان دردناک گلرخ و ماهرخ از این دست بود.
 
گلرخ می گفت: پارسال وقتی مادرش باردار بود با درد شدید مواجه می شود و از آنجایی که روستا ماما و خانه بهداشت ندارد به شهر دزفول منتقل شد اما قبل از رسیدن به بیمارستان و هنگام زایمان فوت می کند.
با همه کمبودها، اما بانوان روستا که همچنان روحیه تولید و خودکفایی در وجودشان موج می زد، مطالبات خود را در راستای تحقق استعداد و توانمندی هایشان از طریق فراهم کردن شرایط قالی بافی و تولید صنایع دستی اعلام می کردند.
 
همانطور که ساکنان همه روستاهای منطقه بر آن تاکید می کردند مشکل اصلی، راه ارتباطی است که کار خدمات رسانی را تقریبا غیرممکن می کرد.محرومیت ها علاوه بر رنجش ساکنان باعث مهاجرت اجباری تعداد زیادی از مردم به حاشیه شهرهای اطراف شده بود.
نبود مراکز بهداشتی و درمانی یکی دیگر از دغدغه ها و خواسته های مردم بود.کمبود دارو برای بیماران و حتی نبود دامپزشک بر مشکلات مردم که بیشتر دامدار بودند، می افزود.  
با همه اینها به لطف خدا و پیگیری مردم و تلاش مسئولان بخشی از مشکلات این منطقه دور افتاده  در چند سال گذشته از طریق رسانه های استان منعکس شد.عنایات مقام معظم رهبری در طرح برکت، کمک نیکوکاران، هلال احمر و اعزام گروهای جهادی بسیج از نتایج این توجهات و موجب امیدواری مردم منطقه شده بود.
 
تلاش های زن و شوهر جوان، نمونه ای از کمک جهادگران بی ادعاست که از تعلیم و آموزش دانش آموزان روستایی و عشایری در این نقطه دور دست غافل نشدند و به کار معلمی مشغول شدند.
 
آن ها می گویند وضعیت تحصیل در این روستا به هیچ وجه مناسب نیست و آن ها مجبورند در مدارس کپری و خشتی به دانش آموزان درس بدهند.این دو معلم فداکار تاکید کردند این منطقه زلزله خیز با بیش از 35 روستا و حدود 600 دانش آموز بر روی گسل های شمال استان قرار گرفته است و در صورت وقوع زلزله شدید، احتمال خرابی کامل کلاس های درس و خانه های مردم که از سنگ و گل و چوب ساخته شده قطعی است.
 
بعد از زیارت امامزاده و گپ و گفت با مردم باید مسیر کوهستانی را به سوی منطقه دره کائد ادامه می دادیم.بی انصافی است اگر از این جا به بعد اسم جاده بر این راه مالرو گذاشته شود.یک مسیر شکافی ساده و ابتدایی که توسط عشایر منطقه انجام شده بود.در چند نقطه مجبور شدیم از ماشین پایین بیاییم و  پیاده از مسیر رودخانه عبور کنیم.همین جا بود که پای استاندار لغزید و به داخل آب فرو رفت.
پس از این حادثه برخی از اعضای کاروان مانند راننده شاکی ما، لب به شکایت و بیان خطرات راه گشودند اما اصرار و اراده مصمم نماینده مردم منطقه از مقدمه چینی برخی همسفران برای مهیا کردن شرایط بازگشت و موکول کردن ادامه سفر به وقتی دیگر پیشگیری می کرد.
از رودخانه گذر کردیم، رودخانه ای که در فصل زمستان و بهار جاده را مسدود می کند. پس از دو ساعت کوهپیمایی و پشت سر نهادن پستی و بلندی های جاده به سمت دره کائد حرکت کردیم.
 
دره کائد با رودخانه های متعدد  و طبیعت بکر، زمین های حاصلخیر، کوه های سترگ و البته مردمانی محروم و دور از دسترس، ما را به خود فرا می خواند.زمین های کشاورزی روستا که با آب های روان و جاری سیراب می شد، به تازگی از زیر کشت حبوباتی مانند لوبیا و ماش محلی که بسیار با کیفیت و معروف است فارغ شده بود.
نبود آب لوله کشی، برق، تلفن و تلوزیون در دهه چهارم انقلاب اسلامی به رهبری کسی که محرومان و مستضعفان را صاحبان واقعی انقلاب و ولی نعمت مسئولان کشور می دانست کمی سخت بود.مردم برخی از این مناطق تا چند سال پیش حتی فاقد شناسنامه و مدارک هویتی بودند.
 نیاز به تحقیق و بررسی ندارد براستی گذران عمر و زندگانی در اینجا توان فرساست.در چهره مظلوم  مردم منطقه هم می توان عمق محرومیت و تنگدستی شان را مشاهده کرد.جایی که دام های مرمانش ، تنها دارایی مادی زندگیشان است.مردمانی از جنس سنگ و به سختی بلوط، مردمانی قانع و صبورکه با ورود ما هر آنچه داشتند در طبق اخلاص گذاشتند و پیشکش مهمان کردند.این خصلت نشان از مناعت طبع و مهمان نوازیشان داشت.
 
سفر ما کم کم داشت به پایان می رسید. پایان سفر در جایی که دیگر امکان پیش روی نبود یعنی ته خط و انتهای جاده مالرو در حالی که روستاهای محروم و نیازمند زیادی در ادامه مسیر و اطراف وجود داشت.
هیچ وسیله نقلیه ای از این جا بعد امکان تردد ندارد، مگر بالگرد که در مواقع اضطراری مانند وقوع سیل و حوادث طبیعی و هرازگاهی هنگام انتقال مصدومان و بیماران با به پرواز درآمدن در آسمان منطقه  به داد مردم می رسد.
 
با سادات امامزاده احمد فداله خداحافظی کردیم و پا در مسیر بازگشت گذاشتیم به این امید که انعکاس مشکلات منطقه و حضور مسئولان در این سفر گشایشی ایجاد کند و اندکی سیمای محرومیت مطلق را از چهره مظلوم منطقه بزداید.
 

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۱۴۳۸۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

(تصاویر) گزارش رسانه خارجی از قنات‌های تاریخی یزد

فرارو- کانال‌های آب زیرزمینی که قرن‌ها آب شرب ساکنان شهر یزد ایران را تامین می‌کردند، اکنون در خدمت گردشگری هستند. این کانال‌ها که در شهر یزد واقع شده و نیاز آبی مردم محلی را تامین می‌کند، توجه گردشگران را به خود جلب می‌کند.

به گزارش فرارو، خبرگزاری آناتولی ترکیه در گزارشی نوشت: شهر یزد با قرار گرفتن در منطقه مرکزی کشور ایران و محصور در میان کویرها، ویژگی‌های منحصر به فردی دارد. با توجه به قرار گرفتن شهر تاریخی در میان کویر و کمبود آب در منطقه، مشکل تامین آب شرب مردم محلی همواره در دستور کار قرار دارد.

علاوه بر دشواری رساندن آب‌های زیرزمینی از مناطق اطراف به سطح، انتقال آب از محیط‌های دور بیابان به شهر بدون از بین رفتن باعث شده است تا مردم منطقه به دنبال راه حل‌های مختلف و یافتن راه حل باشند.

مردم منطقه ترجیح می‌دادند آب را از طریق تونل‌های حفر شده در زیر زمین به شهر برسانند تا اینکه آب را به سطح زمین برسانند. این کانال‌های آب زیرزمینی که در اصطلاح محلی «قنات» نامیده می‌شود، صد‌ها سال نیاز آبی مردم منطقه را تامین می‌کرد.

هنگام ورود به شهر با هواپیما، قنات‌ها توجه بازدیدکنندگان را به خود جلب می‌کند. این اشکال که در نگاه اول قابل درک نیستند، تهویه کانال‌های آبی حفر شده در زیر زمین و گاهی به عمق ۴۰ متر را تشکیل می‌دهند.

تقریباً در هر صد متر کانال آب یک هواکش وجود دارد. این هواکش‌ها هم برای تهویه تونل و هم برای تامین فشار لازم برای جریان آب مهم هستند.

از آنجایی که کانال‌ها در زیر زمین عمیق هستند و زمین سخت‌تر است، تلفات آب در زمین‌های شنی در اینجا به حداقل می‌رسد و آب سرد می‌ماند.

تونل‌هایی که از کوه‌های تقریباً ۷۰ کیلومتری شروع می‌شوند، از شهر عبور می‌کنند. از آنجایی که آب به سطح زمین نمی‌آید، قرن‌هاست که مردم منطقه با پایین آمدن به کانال‌ها از طریق تونل‌ها و پله‌های بزرگ حفاری شده، نیاز خود را تامین می‌کنند.

آب اضافی عبوری از کانال‌ها که عمق آن از کوه‌ها به سمت شهر کاهش می‌یابد، در نواحی جنوبی به سطح زمین می‌رسد و برای تامین نیاز آبی نقاط دیگر و در برخی نقاط در کشاورزی استفاده می‌شود.

این کانال‌های آبی که در دوران معاصر با توسعه سیستم پمپاژ، لوله گذاری آب و انتقال آب از رودخانه زاینده رود اصفهان به یزد کم اهمیت شده‌اند، هرچند از تعداد آن‌ها کاسته شده است.

اکثر قنات‌ها که به اندازه گذشته مورد استفاده قرار نمی‌گیرند، به دلیل سیلاب‌هایی که به مرور زمان رخ داده است، با حمل خاک و پر شدن بسته شده اند.

کانال‌های آب زیرزمینی در مرکز شهر هم اکنون برای بازدید گردشگران باز نگه داشته شده اند و روزانه صد‌ها گردشگر از این کانال‌ها بازدید می‌کنند.

بازدیدکنندگان از شهر نه تنها محل برداشت مردم و محوطه انباری که آب به کانال‌های مختلف منتقل می‌شود را می‌بینند، بلکه این فرصت را دارند که در کانال طولانی با ارتفاع یک و نیم متر قدم بزنند.

ابراهیم کاظم نژند، مدیر پایگاه قنات‌های جهانی زارچ و حسن‌آباد مهریز یزد در خصوص کانال‌های آبی اظهار داشت که کانال موردنظر برای بازدید گردشگران بازسازی شده است.

وی با بیان اینکه قرن هاست که مردم از آب زارچ بهره‌مند بوده اند، گفت: قنات زارچ که در آن قرار داریم ۳۰ متر زیر شهر تاریخی یزد است که این کانال ۷۲ کیلومتر طول دارد و با این ویژگی به عنوان طولانی‌ترین کانال آب زیرزمینی در جهان در یونسکو به ثبت رسیده است.

کاظم نژند با بیان اینکه زارچ از دو قسمت تشکیل شده است، گفت که زارچ ۳ سال پیش برای بازدید گردشگران ایرانی و خارجی بازگشایی شد. این کانال که قدمت آن به دوره ایلخانی می‌رسد، ۸۰۰ سال قدمت دارد و شبانه روز باز و قابل تردد است.

محمود نصیری که از استان البرز برای دیدن قنات‌های آب تاریخی به یزد آمده است، می‌گوید: برای اولین بار برای دیدن کانال‌های آب به یزد آمدم، فکر می‌کردم چگونه است، چگونه این مکان را هزار سال پیش ساخته اند. بسیار جالب بود و از دیدن آن لذت بردم. تجربه خوبی بود.

دیگر خبرها

  • معادن کلید مهم توسعه کردستان/جاده‌های معادن موجب نارضایتی مردم
  • «طوفان الاقصی» بزرگترین شکست نظامی را برای اسرائیل رقم زد
  • ترافیک در مسیر بازگشت از شمال/ جوی آرام در دیگر جاده‌های کشور
  • آخرین وضعیت ترافیکی جاده‌های کشور
  • ترافیک بازگشت از شمال در چالوس و هراز ادامه دارد/ جو آرام در تمام جاده‌های کشور
  • فیلم | تشییع شهید گمنام در ارتفاعات کوهپایه کرمان
  • (تصاویر) گزارش رسانه خارجی از قنات‌های تاریخی یزد
  • بازگشایی محورهای مواصلاتی روستاهای بخش کن
  • محور‌های دارای محدودیت تردد؛ جاده چالوس و آزادراه تهران شمال یک طرفه شد
  • گردشگری ایران در مسیر جاده ابریشم