تصویر شهید هادی بر سر در مغازه تعویض روغنی/ جوانی که با سلام بر ابراهیم متحول شد
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۱۴۷۱۰۷
کتاب سلام بر ابراهیم توانست تعمیر کار بندرعباسی را متحول کند تا جایی که این جوان عکس شهید ابراهیم هادی را بر در مغازه تعویض روغنی خود نصب کرده است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛به نقل از هرمز؛ در زمانه ای که یاد شهداکمتر به چشم می خورد یک جوان بندرعباسی برای نشان دادن ارادت خود به شهدا، تصویر یکی از شهیدان مفقود الاثر را بر در مغازه خود نصب کرده است قطعا دیدن عکس یک شهید بردر مغازه تعویض روغنی علامت سوال های زیادی را در ذهن مخاطب می آورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تاریخ ثابت کرده جوانان هنوز هم شهدا را باور دارند اما دغدغه های روزانه و سرگرمی به ابزارهای دنیوی گاهی ما را از باورهایمان دور می کند.
یادآوری این باورها نیازمند تلنگرهایی از جنس کلام، کتاب ، قلم و عکس است زیرا می تواند ما را به انسان هایی که از سیم خاردارهای نفس خود عبور کردند، وصل کند.
انصاری،تعمیر کار خودرو که با نصب عکس شهید ابراهیم هادی با هدف آتش به اختیار به معرفی این شهید مفقود الاثر پرداخته است در گفت وگو با خبرنگار هرمز با اشاره به اقدام خود از این کارفرهنگی اظهارکرد: یک سال قبل با اجاره مغازه تعویض روغنی ایده نصب عکس و نام شهید ابراهیم هادی به ذهنم رسید.
این تعمیرکار خودرو افزود: چهار سال قبل به واسطه یکی از دوستانم کتاب« سلام بر ابراهیم » را مطالعه کردم و با شخصیت این شهید عزیز آشنا شدم.
انصاری تصریح کرد: شیوه نگارش کتاب و پرداختن به قسمت های مختلف زندگی شهید مرا ترغیب کرد تا با وجود اینکه به مطالعه علاقه نداشتم با وجود خستگی، همان شب نیمی از کتاب را مطالعه کنم.
وی با اشاره به اینکه شهید هادی را به عنوان الگوی اخلاقی انتخاب کردم، بیان کرد: با مطالعه بخشی از خاطرات کودکی شهید هادی و نحوه برخوردش با اطرافیان می توان از او به عنوان یکی از برجسته ترین اساتید اخلاق یاد کرد.
این شهروند بندرعباسی گفت: الگو برداری از زندگی شهید باعث شد تا من نیز مثل شهید هادی به ورزش روی آورم و اکنون با گذشت چهار سال مربی فوتسال نیز هستم.
انصاری ادامه داد: یکی از اهداف من از روی آوردن به ورزش شناساندن ویژگی های رفتاری و پهلوانی شهید ابراهیم در خلال مسابقات وتمرین به بازیکنان بود.
وی با اشاره به دوستی خود با شهید هادی، تصریح کرد: رفاقت با شهیدان زمانی برای من ارزشمند است که زندگی ام ، کارم ، رفتارم و حتی جمع هایی که درآن حضور پیدا می کنم رنگ و بوی شهدایی داشته باشند و تا زمانی که نتوانم زندگی ام را شهدایی کنم به شهادت فکر نمی کنم.
تعمیرکارخودرو افزود: دوستی با شهدا یعنی اینکه زندگی وکارت و اعمالت حتی جمع هایی که در آن حضور پیدا می کنیم رنگ و بوی شهدایی بگیرد وتا زندگی شهدایی نداشته باشیم قطعا به شهادت نمی رسیم.
انصاری بیان کرد: انجام کارهای فرهنگی برای من بسیار اهمیت دارد بنابراین فقط به نشان دادن تصویر شهید هادی بسنده نکرده و در حال تهیه و چاپ تمام صفحات« کتاب سلام بر ابراهیم» را به شکل پوستر هستم تا در مغازه نصب کنم.
وی ادامه داد: به واسطه شهید هادی تغییرا ت درونی بسیاری در من شکل گرفت و باعث شد با دیگر شهدا ازجمله شهید حججی که یکی از اسطوره های شجاعت محسوب می شود آشنا شوم.
این شهروند افزود: متاسفانه اکثر برنامه های مذهبی برای عده ای خاص در فضاهایی که عموم مردم به آن دسترسی ندارند برگزار می شود اما اگرمسئولین برگزاری این مراسمات واقعا دغدغه اشاعه فرهنگ شهادت را داشته باشند باید این مراسمات را در مکان هایی که جوانان غیر مذهبی نیز به آن دسترسی دارند برگزارکنند.
انصاری با اشاره به اینکه فرهنگ مهدویت و انتظار باید در جامعه بیشتر نشر پیدا کند، خاطر نشان کرد: مردم نیازمند تلنگر هایی هستند تا از غفلت هایی دنیایی خود خارج شوند در همین راستا همراه با تعدادی از دوستانم روزهای جمعه ایستگاه جمعه های مهدوی در مقابل در مغازه راه اندازی کرذیم.
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۱۴۷۱۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چاپ یکرمان پلیسی دیگر از فردریک دار/«آموزش آدمکشی» در بازار نشر
به گزارش خبرنگار مهر، رمان پلیسی «آموزش آدمکشی» نوشته فردریک دار بهتازگی با ترجمه عباس آگاهی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب صدوهشتمینعنوان مجموعه پلیسی «نقاب» است که اینناشر چاپ میکند.
«آسانسور»، «مرگی که حرفش را میزدی»، «کابوس سحرگاهی»، «چمن»، «قیافه نکبت من»، «بزهکاران»، «بچهپُرروها»، «زهر تویی»، «قاتل غمگین»، «تصادف»، «تنگنا»، «دژخیم میگرید»، «اغما»، «نان حلال»، «مردِ خیابان»، «قتل عمد؟»، «دفتر حضور و غیاب»، «آغوش شب»، «آدم که نمیمیرد»، «قرار ملاقات با یک نامرد»، «زندگی دوباره» و «سرب داغ برای اینخانمها» عناوین رمانهایی بهقلم دار هستند که تا بهحال با ترجمه عباس آگاهی در قالب مجموعه نقاب منتشر شدهاند.
در ادبیات معاصر فرانسوی و جهان نام فردریک دار بهعنوان نویسندهای توانا و پرکار ثبت شده است. او در سال ۱۹۲۱ متولد و در سال ۲۰۰۰ درگذشته است. زندگی پرماجرایش موضوع آثار متعدد بوده و مصاحبههای فراوان و آموزندهاش در سامانههای مختلف اجتماعی و فرهنگی در اختیار دوستداران قرار گرفته است. فردریک دار نه تنها با نام اصلی خود بلکه با استفاده از حدود بیست نام مستعار دیگر، نزدیک به ۳۰۰ رمان و داستان بلند و کوتاه، حدود ۲۰ نمایشنامه و ۱۶ اثر سینمایی خلق کرده است. دهها رمان پلیسی او با نام مستعار «سن آنتونیو» و با لحنی ویژه و منحصر به فرد نوشته شدهاند.
چاپ ترجمه آثار ایننویسنده به قلم آگاهی از زمستان سال ۹۲ توسط انتشارات جهان کتاب آغاز شد.
رمان «آموزش آدمکشی» در یکپلاژ آرام در ساحل دریای مدیترانه و اواخر فصل مسافرت شروع میشود که پلاژ و هتلهای ساحلی هنوز میزبان گردشگران هستند. شخصیت اصلی داستان پروفسوری انگلیسی بهنام ناکس است که روی صندلی چرخدار مینشیند و حضورش در محل داستان، بهخاطر یکالهام غیبی است که از یکجنایت خبر داده است. او باخبر شده جنایتی غریبالوقوع در پیش است. در اینسفر منشی و مرید آشفتهحال پروفسور هم حضور دارد و او را همراهی میکند. حادثه قتل توسط یکزوج فرانسوی رخ میدهد که بهشدت از همدیگر تنفر دارند...
رمان پیشرو ۲ بخش اصلی دارد که «بخش یکم: آموزش» و «بخش دوم: قتل» هستند. هرکدام از ایندوبخش هم فصلهای مختلفی را شامل میشوند که مربوط به حوادث یکبازه زمانی ۳ روزه هستند؛ چهارشنبه ۲۸ اوت، پنجشنبه ۲۹ اوت و روز قتل که دوشنبه ۲ سپتامبر است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
ناکس ناگهان از جا پرید.
با دیدن صفحه برفکی تلویزیون متوجه شد که به خواب رفته بوده است. صدای سوت ملایمی از تلویزیون به گوش میرسید.
پروفسور به ساعتش، که صفحهای نورانی داشت، نگاه کرد. ساعت دقیقا یک بود. به خود گفت که شاید از سروصدا بیدار شده است. هتل از همه نوع صدا، از غرغر لولهها گرفته، تا صدای آسانسور و همهمه مسافران شبزندهدار پُر بود... او از سروصدا بیزار بود و در رویای سکوت باشکوه روستاهای انگلیسی به سر میبُرد.
چغچغه کوچکی روی میز کنار تختش قرار داشت. شبیه آنچیزی که در گذشته طاعونیها وقتی به مردم سالم نزدیک میشدند، برای خبردار کردنشان به کار میبردند. آن را به صدا درآورد. این جغجغه برای طبیدن بانی، در طول شب به کار میرفت. ولی مرد جوان به اینفراخوان پاسخی نداد و پروفسور فکر کرد: «او هنوز برنگشته است.» و غمگین شد. از روزی میترسید که کُرایدُن، به دنبال یک زندگی فعال، وی را ترک کند و این امری کاملا طبیعی بود. ناکس آمادگی داشت با اینصحنه آخر زندگیاش مواجه شود. تسلیم و رضا موثرترین نیروهاست زیرا به کمک آن میتوان با بدترین گرفتاریها کنار آمد.
اینکتاب با ۱۸۲ صفحه، شمارگان ۳۰۰ نسخه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 6086166 صادق وفایی