روحانی اصلاحطلبان را به کجا میبرد؟
تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۱۹۹۸۵۴
احمد غلامی، سردبیر «شرق» در سرمقاله روز شنبه این روزنامه نوشت: «اصلاحطلبان به مرحله تازهای از سیاستورزی رسیدهاند؛ مرحلهای که ناگزیرند از راههای موجود یکی را انتخاب کنند. آنان از «خودآیینی» در سیاست فاصله گرفتهاند؛ از توانی که هدف آن نه کنار زدنِ یک رقیب بیرونی، بلکه مخالفت با انفعالی است که مردم را از خودشان جدا میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این رویکرد در دوره چهار ساله اول به اصلاحطلبان چندان آسیبی نزد، چون فضای سیاست داخلی آن زمان متاثر از سیاست خارجی بود و اصلاحطلبان در این زمینه با روحانی و حلقه دورش اختلاف نظری جدی نداشتند و این اشتراک دیدگاه موجب شده بود، صفی واحد از اعتدالیون و اصلاحطلبان در برابر مخالفان مذاکرات هستهای و در نهایت استراتژی سیاست خارجی دولت روحانی به وجود بیاید. اما این همسویی در دوره دوم دولت روحانی رنگ باخته و در فضای تهی سیاست داخلی ابتکار عمل از دست اصلاحطلبان و دولت روحانی خارج شده است. از این روست که برخی اصلاحطلبان، سیاست را اخلاقی جلوه میدهند و حمایت از دولت روحانی را با تمام انتقادات بِجا توجیه میکنند. روحانی و حلقه اعتدالیون دست بالا را دارند، آنان چیزی برای از دست دادن ندارند و قدرت، آنان را تا اطلاع ثانوی از مردمی بودن بینیاز میکند. از این منظر هر قدر اصلاحطلبان به حمایت از دولت روحانی بپردازند، جایگاه و اتوریته دولت روحانی را افزایش میدهند و از آرا و خواستِ مردمی که به دعوت آنان به پای صندوقهای رای رفتهاند، فاصله خواهند گرفت. تکلیف اصلاحطلبانی که درون قدرتاند، بسیار روشن است. آنان سیلی نقد را به حلوای نسیه نخواهند فروخت اما اصلاحطلبانی روزهای دشوار در پیش خواهند داشت که مصائب بسیار به جان خریدند تا به مردم اثبات کنند راه آنان صرفا از جاده قدرت نمیگذرد. اصلاحطلبان در تناقضی تاریخی گیر افتادهاند؛ تناقضی که همواره با آنان بوده است: در کنار مردم و منتقدان دولت ایستادن، یا حمایت همهجانبه از دولت روحانی، وفاداری به کدام وفاداری؟ رای مردم یا حمایت از روحانی.
اصلاحطلبان به اتفاق راه سومی را برگزیده بودند: آنان کجدار و مریز، زمان میخریدند تا در فرصت مناسب استراتژی تازهای طراحی کنند اما رئیس دولت اصلاحات با حمایت بیچونوچرا از روحانی و دسیسه خواندنِ انتقادات اخیر به بودجه ۹۸ و شرایط نامساعد اقتصادی با رویکرد پشیمانی از رای به روحانی، آب پاکی را روی دست همه ریخت و سرنوشت اصلاحات را خواسته یا ناخواسته با دولت روحانی گره زد. اغراق نیست اگر بگوییم این تصمیم، تصمیمی تاریخی است که بالاخره توانست تناقضات اصلاحطلبان را حل کند تا عیان شود اصلاحات از نظام فاصله نخواهد گرفت. با این رویکرد، اصلاحطلبان هویت یکدست پیدا کردهاند؛ هویتی که یا به آنان تحمیل شده یا خود خالقِ آن بودهاند و هر چه هست، از این پس باید در مدار این هویت تازه حرکت کنند و تعریفشان از مردم، مردمی است که به جبهه اصلاحات پایبند است، نه چیزی بیشتر و نه کمتر.
بیشک حمایت از دولت روحانی نقطهعطفی در تاریخ سیاسی اصلاحطلبان است. اگر آنان توانستند در دولت هاشمی با پا پس بزنند و با دست پیش بکشند، این بار صراحت رئیس دولت اصلاحات کار را تمام کرد و به این دوگانه پایان داد. دوگانهای که موجب شکاف بود و هر شکاف سیاسی مستعد پُرشدن با افراد و جریانهای ناخالص یا دوزیست است. اینک دولت روحانی دست بالا را دارد. باز جبههای واحد از اصلاحطلبان و اعتدالیون را پشت سر خود دارد که با آن میتواند دست به اقدامات مهمتری بزند. گیرم چند صباحی دیگر اعتدالیون از اصلاحطلبان منفک شوند، با وجود این، تغییر چندانی در وضعیت این دو جریان رخ نخواهد داد. اعتدالیون نه توان و جایگاه رقابت با اصلاحطلبان را دارند و نه پایگاهی که بتواند آرای شناور جامعه را جمع کند. حتی اصلاحطلبان نیز بعد از این باید با احتیاط بیشتری از آرای شناور سخن بگویند. آنان نیز یکی از جریانهای سیاسی درون نظام هستند که ظهور و افولشان در تجمیع آرای خودی است. با روی کار آمدنِ دولت روحانی، در سیاست داخلی ایران اتفاق تازهای رقم خورده است و آن چیزی نیست جز یک دست شدن سیاست داخلی ایران.»
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۱۹۹۸۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حربه زنگ زده یهودستیزی
پدیدهای که پیش از این کمتر شاهد موجی از احساسات نسبت به مردم مظلوم فلسطین و نفرت از اسرائیل و صهیونیسم بودیم.
پدیدهای که حتی گفته میشود با اعتراضات ضد جنگ مردم آمریکا در دهه ۱۹۷۰ و مخالفت با سیاستهای ایالات متحده در ویتنام هم قابل مقایسه نیست. از این جهت که این تظاهرات و اعتراضات از دانشگاههای آمریکا شروع شده است.
این نشان میدهد که جامعه نخبگی کشورهای غربی نه از زاویه دینی و تفکیک اسلام و مسیحیت بلکه از زاویه عدالت خواهی و انسانیت موجی از اعتراضات و نارضایتی از سیاستهای دولتهای غربی بخصوص آمریکا در پشتیبانی همه جانبه از رژیم صهیونیستی براه انداختند.
نکته قابل تامل اینکه بار دیگر هم مقامات آمریکایی و هم سیاستمداران اسرائیلی تلاش میکنند از ابزار یهودستیزی برای توجیه سرکوب این اعتراضات استفاده میکنند. ابزاری که به نظر میرسد کاربرد خود را از دست داده است.
پیش از این هر گونه اعتراضی که نسبت به سیاست رژیم صهیونیستی چه در اروپا و چه در آمریکا صورت میگرفت همواره با انگ یهودستیزی با آن برخورد میشد.
در شروع حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه در آبان ماه سال گذشته ما شاهد چنین موجی از اعتراضات در سطح کمتری بودیم، اما دولتهای غربی سعی کردند با توجیه یهودستیزی، اعتراضات را سرکوب و عملا با عنوان یک اقدام مجرمانه با آن برخورد کنند. حتی در آمریکا، روسای چند دانشگاه را بخاطر ابراز همدردی با مردم فلسطین مجبور به استعفا و کناره گیری کردند.
اما در حال حاضر این سطح گسترده از اعتراضات و ابزار تنفر نسبت به اقدامات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی به جایی رسیده که دیگر این ابزار مظلوم نمایی اسرائیلیها کاربرد خود را از دست داده و سیاستهای دولتهای اروپایی به اسم مقابله به یهود ستیزی در توجیه حمایت هایشان از رژیم صهیونیستی دیگر اثری ندارد و بعید به نظر میرسد که کنگره آمریکا و حامیان اسرائیل در ایالات متحده بتوانند با احضار روسای دانشگاهها آنها را نسبت به جنبش دانشجویی که در حمایت از مردم غزه براه افتاده است مورد توبیخ و سرزنش قرار بدهند.
چرا که در شرایط کنونی ما شاهد سطح گستردهای از اعتراضات هستیم که از علاوه بر آمریکا به کشورهای اروپایی هم رسیده است و تداوم این اعتراضات و نارضایتیها قطعا میتواند بخشهای دیگری از جوامع اروپا و آمریکا را در بگیرد.