دادگاه تجدید نظر علیه فرمان مهاجرتی دونالد ترامپ حکم داد
تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۲۰۳۰۴۰
شعبه نهم دادگاه تجدید نظر فدرال آمریکا یک بار دیگر علیه فرمان مهاجرتی دونالد ترامپ رای داده که پذیرش مهاجر و مسافر از چند کشور با جمعیت عمدتا مسلمان از جمله ایران را به شدت محدود میکند.
به گزارش ایسنا، به نقل از دویچهوله قضات این دادگاه مستقر در شهر سانفرانسیسکوی کالیفرنیا در حکم ۷۷ صفحهای خود گفتهاند که رئیس جمهوری آمریکا در سومین فرمان مهاجرتیاش، قانون را نقض کرده و همچنین نتوانسته است که در دادگاه نشان دهد ورود آن گروه افرادی که قانون مذکور تلاش میکند از سفرشان به آمریکا جلوگیری کند «برای منافع ایالات متحده زیان بار است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شعبه نهم دادگاه تجدید نظر در عین حال اجرای این حکم را به تعویق انداخته است بنابراین تا زمانی که دیوان عالی آمریکا این پرونده جنجالی را نپذیرفته و نظرش را اعلام نکرده، حکم دادگاه تجدید نظر قابل اجرا نخواهد بود.
دیوان عالی آمریکا در اوایل ماه دسامبر امسال حکم داد که فرمان مهاجرتی رئیس جمهوری آمریکا درباره شهروندان هشت کشور تا زمانی که شکایتهای حقوقی در دادگاههای تجدیدنظر بررسی میشود به طور کامل اجرا شود.
سومین فرمان ترامپ که در ماه سپتامبر پس از انقضای فرمان قبلی وی صادر شد، شامل حال شهروندان ایران، لیبی، سومالی، سوریه، یمن، چاد و کره شمالی میشود و مقامات ونزوئلایی را هم در بر میگیرد. وجود کره شمالی در این فهرست نمادین است چون عملا کمتر کسی از این کشور به آمریکا سفر می کند.
در ماههای اخیر یک دادگاه فدرال در مریلند و یک دادگاه استیناف در کالیفرنیا جلوی اجرای قسمت هایی از آن فرمان را گرفته بودند. حکم اخیرا دادگاه استیناف منعکس کننده تصمیم ماه ژوئن دیوان عالی آمریکا بود که در آن زمان اجازه اجرای محدود دستور قبلی آقای ترامپ را داده بود. آن حکم می گفت که دستور دولت نمی تواند شامل حال کسانی شود که دارای پیوندی اصیل با جامعه آمریکا هستند.
براساس آن حکم پیوند اصیل شامل پیوند خانوادگی، داشتن درخواست کار و ویزای دانشجویی می شد.
در ماه اکتبر دادگاهی در ایالت هاوایی موقتا اجرای تازهترین دستور آقای ترامپ را به طور کامل معلق کرده بود که باعث خشم دولت شد. در پی تصمیم اخیر دادگاه استیناف وکلای دولت فورا از دیوان عالی خواستند که اجازه اجرای کامل فرمان را صادر کند.
رئیس جمهور آمریکا در ماه ژانویه گذشته بلافاصله پس از رسیدن به قدرت دستوری را برای جلوگیری از سفر و مهاجرت شهروندان هفت کشور عمدتا مسلمان به آمریکا برای ۹۰ روز صادر کرد. آن فرمان با تظاهرات و چالشهای حقوقی در دادگاهها مواجه شد.
یک نسخه اصلاح شده فرمان در ماه مارس صادر شد که عراق را از فهرست خط میزد. فرمان تازه همچنین دارندگان گرین کارت(کارت اقامت دایم) را معاف میکرد. در ماه ژوئن دیوان عالی اجازه داد آن فرمان فقط در مورد کسانی که با آمریکا پیوندی اصیل ندارند اجرا شود.
فرمان سوم ترامپ در اواخر ماه سپتامبر امضا شد. این فرمان دو کشور کره شمالی و ونزوئلا را به فهرست اضافه می کرد و دادگاه های بدوی اجازه دادند فرمان در مورد این دو کشور اجرا شود.
دادگاه های اولیه که در چند مورد دو فرمان قبلی و مشابه آقای ترامپ را هم معلق کرده بودند به اظهارات او در جریان مبارزات انتخاباتی سال گذشته که خواستار "منع ورود مسلمانان" به آمریکا شده بود اشاره کردهاند.
دادگاه های بدوی همچنین گفتند که دستور مهاجرتی ناقض متمم اول قانون اساسی آمریکاست که آزادی مذهبی را تضمین می کند.
قاضی دادگاهی در ایالت مریلند در ماه اکتبر گفت: "اعلام اولیه درباره منع کردن مسلمانان، که آقای ترامپ در بیانیه هایش مکررا و صریحا به آنها اشاره می کرد، مقصود او را با قوت و شدت به زبانی قرائت ناپذیر بیان میکرد."
قاضی فدرال در هاوایی گفت که دولت "یافتههای کافی که نشان دهد ورود بیش از ۱۵۰ میلیون نفر از شهروندان شش کشور نام برده برای منافع ایالات متحده خطرناک است در اختیار ندارد."
دادگاهی در ویرجینیا هم گفت که جمعیت کشورهای قرار گرفته در فهرست آقای ترامپ ۹۰ تا ۹۹ درصد مسلمان هستند و نوشت: "غیرمنطقی بودن دعاوی دولت محسوس است."
انتهای پیام
منبع: ایسنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۲۰۳۰۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آمریکا دیگر مقصد آرمانی محققان نیست/ تغییر الگوی مهاجرتی دانشمندان
به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ محققان در مقالهای که تحت عنوان « مهاجرت بیشتر، اما نزدیکتر: نقشه برداری از منطقهای شدن رو به رشد جابهجایی علمی جهانی با استفاده از ORCID» در پایگاه علمی «ساینس دایرکت» در سال ۲۰۲۰ منتشر شده است، روندهای جهانی را در مهاجرت دانشمندان بررسی کردند و در یکی از مطالعات خود روی دانشگاهی متمرکز شدند که دانشمندان مدرک دکتری خود را از آنجا دریافت کردهاند تا از این طریق تاثیر مفید یا نامطلوب فرار مغزها و دستاوردهای مغزها را بر کشورها متوجه شوند. به طور مثال، از اواسط قرن بیستم، آمریکا به عنوان تاثیرگذارترین کشور در علم جهانی در نظر گرفته میشود. دانشگاههای آمریکا همواره در صدر بهترین دانشگاههای جهان قرار میگیرند و بیشترین تعداد برنده جایزه نوبل را تولید میکنند و بیشترین تعداد دانشمندان پراستناد را در تمامی رشتهها دارند. در نتیجه آمریکا یکی از محبوبترین گزینهها برای تحصیلات تکمیلی در بین دانشجویان جهان به شمار میآید.
با این حال، همبستگی قویای بین تحصیلات تکمیلی و دانشگاهها، جوایز و دانشمندان نخبه با دیگر کشورهای بسیار تاثیرگذار علم مانند بریتانیا و آلمان مشهود است. بنابراین، نقشهبرداری از جایی که دانشمندان مدرک دکتری خود را دریافت میکنند، همراه با جایی که برای پیشرفت شغلی خود مهاجرت میکنند، کمک میکند تا جریان دانشمندان در آن سوی مرزها بهتر درک شود.
برای رمزگشایی صحیح روند مهاجرتهای جهانی، محققان ابتدا با مدرک دکتری شروع کردند. شکل ۱ تغییرات در طول زمان را به نسبت «مدارک دکتری جدید» نشان میدهد. در نمودار A، دکتری طبقهبندی شده است که شامل علوم سلامت، علوم زندگی، علوم فیزیک و علوم اجتماعی میشود. این نمودار از سال ۲۰۰۰ یعنی زمانی شروع میشود که اولین دادهها در مورد انتشارات مجلات وجود دارد.
در نمودار B مناطق تقسیمبندی شدهاند که شامل آسیا، آمریکای لاتین، اقیانوسیه، اروپا و آفریقا میشود و جایی است که دانشمندان مدرک خود را از سال ۱۹۸۰ دریافت کردهاند. در این مورد الگوی مهاجرت به طور چشمگیری در طول زمان تغییر میکند. همانطور که آمریکا تعداد بسیاری از مدارک دکتری را تولید کرده است، تولید مدرک دکتری در اروپا و آسیا نیز به طور چشمگیری افزایش یافته است. با توجه به این ۲ مقوله، میتوان درک کرد که جغرافیای تحصیل در مقطع دکتری در حال تغییر است؛ حتی اگر مرزهای دیگر ثابت باقی مانده باشد. نمودار B به خوبی نشان میدهد که اروپا و آسیا ۲ منطقهای هستند که این تغییرات در آنها بارزترین بوده است.
نمودار زیر نشان میدهد که وقتی دانشمندان به خارج از کشور مهاجرت میکنند، کجا میروند. نقشهها بر اساس دههای که دانشمندان در آن دکتری میگیرند، به تصویر کشیده شدهاند. این نمودارها مخصوص دانشمندانی است که در دهه ۱۹۸۰، ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ مدرک دکتری خود را دریافت کردهاند. این سه نمودار و تفاوت آنها به خوبی تغییرات الگوی مهاجرت در سه دهه را نشان میدهد.
به عنوان مثال، دانشمندی که در سال ۱۹۸۵ دکتری خود را در ایالات متحده گرفته، در سال ۱۹۸۶ به کانادا نقل مکان کرده و سپس در سال ۱۹۹۰ از کانادا به فرانسه نقل مکان کرده، در اولین طرح در سمت چپ، ۲ قوس تولید میکند: یک قوس از آمریکا به کانادا و یک قوس از کانادا به فرانسه. بنابراین، اندازه قوسهای جریان متناسب با تعداد جابهجاییهایی است که در بازه زمانی در هر طرح انجام میشود.
زمانی که از سمت چپ به نمودارهای بعدی میرسیم، متوجه میشویم که سهم آمریکا در بین گروهها کاهش یافته است و دانشمندان به مقصدهایی به غیر از آمریکا مهاجرت میکنند. در حالی که جریان قوس از آسیا به آمریکا افزایش یافته است، جریان قوس از اروپا به آمریکا کاهش چشمگیری داشته است. با این حال، سهم کلی آسیا و اروپا در مقایسه با مناطق دیگر در هر دهه افزایش یافته است. علاوه براین، جریان قوس در این مناطق نیز رشد کرده است.
شکل ۳ در ۲ صفحه سازماندهی شده است و جابهجاییهای بینالمللی دانشمندان را در طول ۳۵ سال، از سال ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۵ بررسی میکند. نمودار A میانگین تعداد کشورهایی را که دانشمندان طی ۱۰ سال اول پس از دریافت مدرک دکتری به آنها نقل مکان کرده اند، نشان میدهد. فارغ التحصیلی، همانطور که در محور x ترسیم شده است. محور y میانگین تعداد وابستگیهای کشوری مرتبط با دانشمندان این گروه خاص را محاسبه میکند. این رویکرد سودمند است، زیرا روندها را در بین گروههای سالانه قابل مقایسه میکند. برای مثال، اگر دانشمندی در سال ۱۹۸۵ دکتری خود را از دانشگاه واشنگتن (آمریکا) دریافت کرد و سپس در سال ۱۹۹۳ به دانشگاه تورنتو (کانادا) نقل مکان کرد (یعنی در مدت ۱۰ سال پس از دریافت دکتری)، آنگاه در سال ۱۹۸۵ به عنوان کسی محاسبه میشود که دو وابستگی کشوری (آمریکا و کانادا) را دارد. همانطور که در پنل A نشان داده شده است، دانشمندان در هر گروه بعدی به کشورهای بیشتری سفر کردهاند.
با این حال، در پنل B در شکل ۳، فقط فاصله تمام حرکتهای بینالمللی (در صورت وجود) انجام شده توسط دانشمندان در هر یک از گروههای سالانه در نظر گرفته شده است. با در نظر گرفتن میانگین به جای محاسبه کل مسافت طی شده، تعداد فزاینده جابهجاییهای بینالمللی مشاهده شده در پنل A را به حساب میآورد.
پنل B نشان میدهد در حالی که دانشمندان در هر گروه بعدی به کشورهای بیشتری میروند، آنها مسافتهای کوتاه تری را نیز طی میکنند.
نتیجهگیریهمانطور که مشخص است، درک تحرک جهانی دانشمندان به معنای در نظر گرفتن رشد منطقهای علوم اروپایی و آسیایی است. این امر تاکنون در علم به طور کامل مورد توجه قرار نگرفته بود، اما با توجه به ادبیات موجود در مورد جابهجایی نیروی کار به طور کلی، نتیجه کاملاً تعجبآور نیست، زیرا جهان به طور همزمان در مقیاس جهانی و در سطح منطقهای بیشتر به هم مرتبط میشود. تجزیه و تحلیل محققان از جابهجایی علمی بسیاری از موارد مشابه را نشان میدهد. از سال ۱۹۸۰ تعداد فزایندهای از مهاجرتهای بینالمللی در میان دانشمندان، گروه به گروه وجود داشته است، اما در طول مدت زمان مشابه، مهاجرت بین کشورهای منطقه افزایش یافته است. در واقع، میانگین مسافت طی شده توسط دانشمندان مهاجر کاهش یافته است.
علاوه بر این، به نظر میرسد که این امر ارتباط نزدیکی با تحولات اروپا و آسیا دارد. تحقیقات در علم بارها به این موضوع اشاره کرده است که هژمونی یا سلطه آمریکا بر تحقیقات علمی در حال کاهش است، زیرا دانشمندان اروپایی و آسیایی پرکارتر و تأثیرگذارتر شدهاند.
بیشتر بخوانید: الگوی مهاجرت دانشمندان در جهان چیست؟/ فاصله جغرافیایی کمتر؛ احتمال انتقال دانش بیشتربا گذشت زمان، جریان مهاجرت به اروپا و آسیا افزایش یافته است، در حالی که جریانهای مهاجرت به آمریکا و از آمریکا کاهش یافته است. منطقهای شدن علم مشاهده شده در دادهها به همان اندازه با سرنوشت این مناطق مرتبط است. مثلا اعتبار دانشگاههای اروپایی و آسیایی و تولید مدرک دکتری در آنها افزایش یافته است و به نظر میرسد دانشمندان در طول زمان تمایل بیشتری به حرکت در آن سوی مرزها به کشورهای مجاور پیدا کردهاند، شاید تا حدی به این دلیل باشد که مزایای مرتبط با کشورهای دورتر کاهش یافته است.
به نظر میرسد که محققان باید در آینده روندهای منطقهای خاص را بررسی کنند تا به انگیزههای مهاجرت درون منطقهای بیشتر پی ببرند؛ به ویژه که به برتری رو به رشد دانشگاههای آسیایی و اروپایی در علم جهانی مربوط میشود.
دادههای محققان همچنین نشان میدهد که دانشمندان مهاجر در طول زمان تعداد مقالات بیشتر و در رسانههای معتبرتر منتشر کردهاند. علاوه بر این، هیچ تفاوت آماری معنیداری بین دانشمندان مهاجر منطقهای و جهانی وجود ندارد که نشان دهد این خود حرکت است و نه مقصدهای خاص که منجر به نتیجه میشود.
این آمار همچنین نشان میدهد که به طور متوسط اکثر دانشمندان یعنی تقریبا ۸۸ درصد آنها بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۵ به کشور دیگری مهاجرت نکردهاند.
جابهجایی بینالمللی دانشمندان با فرار مغزها، انتقال دانش و بهرهوری پژوهش مرتبط است، اما بحثهای سیاسی را نیز در این میان نباید نادیده گرفت. دانشمندانی که کشورشان را ترک میکنند، زمانی که روابط همکاری با هموطنان خود در کشور مبدأ خود را حفظ میکنند، احتمال بیشتری دارد که بازگردند و ۲ دانشمند به احتمال زیاد هر چه به یکدیگر نزدیکتر باشند، با هم همکاری میکنند. بنابراین، مهاجرت منطقهای ممکن است برای کشورهای درگیر فرار مغزها بهتر باشد.
انتهای پیام/
کد خبر: 1229566 برچسبها آموزش عالی آمریکا