فکر داعش و موشک را کرده بودم اما زلزله را نه
تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۲۰۹۴۳۹
به گزارش امتداد، روزنامه «صبح نو» نوشت: «حوادث غیر قابل پیشبینی جزو رخدادهاییاند که در کنار همه پیامدهایی که دارند، گاه موجب شکلگیری اتفافات قابل توجهی توسط افراد میشوند. زلزله یکی از همین حوادث است که اخبار گوناگون آن هر روز از نقاط مختلف کشور میرسد و اخیراً از تهران نیز به گوش رسید.
زلزله شامگاه تهران باعث شد تا در کنار ترس و دلهرهای که خیلیها را راهی خیابانها کرد، برخیها، مثل مجریان تلویزیون را جلوی دوربین غافلگیر کند؛ غافلگیریای که واکنشهای متفاوتی را رقم زد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گفتوگوی میرسیدی با «صبحنو» را بخوانید.
جایی برای توقف برنامه نبود
میرسیدی درباره این اتفاق که برای لحظاتی دلهرهای را برای همه رقم زد، به «صبح نو» گفت: در آن لحظه من با خودم گفتم که ممکن است الان همه دیوارها خراب شود و اتفاقات بدتری بیفتد اما بعد فکر کردم اگر چیزی رخ نداد، آن وقت چه؟ مردم در حال تماشای برنامه هستند و حس ما به آنها منتقل میشود، به همین دلیل اگر عادی ادامه دهیم شاید به آنها نیز کمک کند، خلاصه با این ذهنیت به خودم مسلط شدم و سعی کردم سریع به خودم برگردم. از سوی دیگر گفتم که برنامه زنده است و جای حذف و کات وجود ندارد، به همین دلیل هر طور شده باید آن را کنترل کنم.
میرسیدی در ادامه با اشاره به ارتباطی که در آن لحظه با اتاق فرمان داشت، به «صبح نو» گفت: همیشه با اتاق فرمان در ارتباط هستیم. در آن لحظه مدام میگفتند که هیچ اتفاقی نیفتاده، ادامه بده و این گونه باز هم انرژی میگرفتم. همچنین همکارانم هم دیگر ترسی نداشتند و علاوه بر آنها ۲ مهمانی که به عنوان کارشناس روبهروی من بودند هم آرام و متین تنها اطراف را نگاه میکردند و ترس چندانی نداشتند. این اتفاق هم کمکم کرد. در کنار اینها با خودم فکر کردم این همان زلزلهای بود که از آن میترسیدیم اما در آن لحظه نگران شدم که نکند اصل زلزله در جای دیگری رخ داده و لرزش آن به ما رسیده، به همین دلیل زمانی که با کارشناسان صحبت میکردم، مدام در ذهنم بود که کاش زودتر با سازمان لرزهنگاری ارتباط بگیرند و بگویند که چه اتفاقی رخ داده است.
نمیدانستم باید ادامه دهم یا نه؟
میرسیدی درباره واکنش و جو حاضر بر استودیو در لحظه وقوع زلزله هم گفت: در زمان زلزله، این بار همه چیز در استودیو برعکس شد، یعنی همیشه در زمان اجرای برنامه سر و صدای زیادی وجود دارد، مثلاً اتاق رژی که اغلب شلوغ است و مدام در گوشی که در اختیار من است، سروصدا شنیده میشود. همچنین در این استودیو سالن بزرگی است که چند بخش در آن وجود دارد اما در آن لحظه انگار پرنده هم پر نمیزد و سکوت عجیبی شده بود، من تنها صدای خودم را میشنیدم و با خودم میگفتم الان باید چه کنم، نکند آن طرف اتفاقی افتاده و چرا هیچ صدایی نمیآید، به همین دلیل مانده بودم که باید ادامه دهم یانه؟ به نظرم همه داشتند سقف را نگاه میکردند!
با اجرایم باید به مادرم آرامش میدادم
او با اشاره به جای استودیو و افکاری که در آن لحظه از ذهنش گذشت اضافه کرد: استودیو ما هم در طبقه چهارم همان ساختمان شیشهای معروف است و میدانستم که هیچ کاری نمیتوانم بکنم و در نهایت تنها میتوانستم به زیر میز بروم. من همیشه در زمان اتفاقات سخت و بد، انرژی پیدا میکنم که آستانه تحملم بالا میرود و خیلی سریع میتوانم به خودم مسلط شوم، در آن لحظه هم گفتم «خب اشکالی ندارد» جملهای که همیشه وقتی اتفاق بدی میافتد، آن را میگویم، برای همین حسی داشتم که میگفتم باید تا وقتی نفهمیدیم چه شده، باید در همان لحظه حل مساله کرد. با این حال برای لحظاتی خیالم راحت شد که زلزله چندان شدید نبوده و به همین دلیل خیلی نگران خانوادهام نبودم و میدانستم که آنها هم الان ترسیدهاند و دارند من را میبینند و متوجه فضا میشوند، مثلاً مادر من همیشه برنامههایم را نگاه میکند و از آن جایی که شنواییاش چندان قوی نیست، به حرکات توجه میکند، به همین دلیل میدانستم حداقل برای مادر خودم باید آرامش بیاورم، چه رسد به بقیه مادران و بینندگانی که پای برنامه نشستهاند.
میرسیدی اضافه کرد: در این میان سردبیر برنامه هم مقداری به من کمک کرد، چون من در آن لحظه سریع نتوانستم آیات سوره زلزال را بخوانم و ایشان از آن طرف میخواندند و من هم دست خودم نبود و در حالی که انگار برنامه را فراموش کرده بودم با خودم آنها را زمرمه میکردم و دعا میکردم.
تصوری از زلزله در برنامه زنده نداشتم
آمادگی درباره این دست حوادث و رویارویی پیش از زلزله اخیر، با رخدادهای غیر قابل پیشبینی در برنامه زنده، از جمله دیگر مواردی بود که از خانم میرسیدی درباره آن جویا شدیم: «هیچوقت در اینباره پیشبینی نداشتم، شاید درباره رخدادهای اینگونه در زمان کارم، گاهی با خودم فکر میکردم که مثلاً داعش حمله کند یا با موشک ساختمان شیشهای را بزنند و این دست موارد، اما درباره زلزله تصور خاصی نداشتم. علاوه بر اینها استودیوها مثل خانههای پیشساخته، درست شدهاند، به عنوان مثال کف زمین شیشهای است و در سقف قطعاتی وجود دارد که امکان افتادنشان هست، سقفهای کاذبی که گاهی پشت آنها افرادی برای نصب نور و… میروند، در این فضا همیشه به این فکر میکنم که ممکن است اتفاقی رخ دهد و گاهی نیز پیش میآمد.
مجری گفتوگوی ویژه خبری به یکی از تجربیات خود اشاره کرده و میگوید: یک شب مهمانی از وزارت بهداشت داشتیم. تنها یک دقیقه تا شروع برنامه باقی مانده بود، میخواست روی صندلی خودش را تنظیم کند. تا پایش را به جلو فشار داد، همان زمین شیشه شکست و او تا ارتفاعی حدود نیممتر پایین رفت. در آن لحظه من متوجه نشدم که همکارانم چطور اوضاع را جمع و جور کردند و بعد از آن هم همیشه نگران این سطح شیشهای بودم اما اصلاً به زلزله در زمانی که من سرکار هستم فکر نکرده بودم و بیشتر فکر میکردم وقتی زلزله میآید من خواب هستم. به همین دلیل حتی در ابتدا متوجه نشدم که زلزله است. با این حال مسلم میدانم که اگر بقیه همکاران من بودند نیز بلند نمیشدند و شاید بهتر از من مدیریت میکردند، چون در آن لحظه قیافهام به کل تغییر کرد.
میخواستم زیر گریه بزنم
این مجری یادآور شد: از آن جایی که ما اتفاق تلخ کرمانشاه و بعد کرمان را داشتیم، آدم ناخودآگاه یاد آن تصاویر و اتفاق میافتد، به همین دلیل حالش بد میشود، در صورتی که شاید اگر تنها همان زلزله کمی که چندی پیش در کرمان اتفاق افتاد و خسارت چندانی نداشت میبود، ما هم آن قدر نگرانی پیدا نمیکردیم. به همین دلیل بعد از ادامه گفت و گو هم مدام فکر میکردم الان عدهای زیر آوار هستند و برخیها به دنبال خانوادشان هستند. در آن لحظه بود که میخواستم زیر گریه بزنم، اما با تمام شدن برنامه همه میخندیدند و شاید شاد بودند که زندهاند و نگرانی وجود ندارد. خود من هم انگار خیلی انرژی داشتم و بخشی از مسیر را پیاده آمدم، بعد هم بادیدن مردم حس بدی نداشتم چون آرامش نسبی بین آنها برگشته بود.
میرسیدی خاطرنشان کرد: این اتفاق یک یادآوری بود تا بیشتر به فکر باشیم و نکاتی که مدام در زمان این حوادث می گویند را به خاطر بسپاریم، مثل آن کیف لوازمی که همیشه سفارش شده است و در زمان حادثه شاید فرصتی پیدا شود که از آن استفاده کنند.
انتهای پیام
true برچسب ها : زلزله trueمنبع: امتداد نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.emtedadnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «امتداد نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۲۰۹۴۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رادیو صدای لحظههاست
حمیدرضا افتخاری، دبیر سومین دوره جشنواره ملی مستند رادیویی پژواک به عنوان اولین سخنران یادی از شهید طهرانی مقدم کرد و گفت: آنچه که باعث افتخار ما در اجرای عملیات تنبیهی وعده صادق شد، نتیجه پایمردیهای شهید طهرانی مقدم بود. از آنجایی که حضرت آقا فرمودند امروز جنگ جنگ رسانههاست. از آقای بخشیزاده، معاون صدا میخواهم بخشی به نام عملیات وعده صادق به جشنواره مستند رادیویی پژواک اضافه شود. برای این بخش جایزهای درنظر گرفته میشود و کار داوریها به صورت فشرده انجام میشود.
افتخاری با بیان اینکه ما صدای لحظهها هستیم، افزود: رادیو این توان را دارد که به روز و به لحظه صدای خود را به مخاطب برساند و رمز موفقیت این رسانه گرم و صمیمی همین است. دبیر جشنواره پژواک در انتهای صحبتهایش برای مسعود اسکویی طلب سلامتی کرد.
در ادامه بیانیه هیئت داوران قرائت شد. در این بیانیه از این حیث مستندهای رادیو را واجد اهمیت دانست، که برنامهسازان میبایست توانمندی و خلاقیت خود را با سیاستهای شبکههای مبدا آمیخته کنند و اثری را تولید کنند، تا بتواند تاثیر حداکثری بر مخاطب بگذارد. در بیانیه هیئت داوران اشاره شد که برنامههای صبحگاهی مستلزم برخورداری از نشاط ذاتی است. ضروری است رویکرد اطلاعرسانی در برنامههای صبحگاهی با حجم مناسب و ماموریت شبکهها ایجاد شود. در زمینه کاربرد موسیقی در برنامههای ترکیبی استفاده مناسب از قطعات با کلام و بدون کلام و تنظیم موسیقی منطبق بر محتوای برنامه ضروری است؛ چراکه میتواند محتوای برنامه را در ذهن مخاطب اعتلا دهد.
در حال تکمیل ...