توقف طرح ضد برجامی آمریکا در ایستگاه شورای امنیت
تاریخ انتشار: ۳ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۲۲۷۴۱۱
تهران- ایرنا- آمریکا که مدتی است در خیال پیاده سازی نیات شوم و ضد ایرانی خود از طریق شورای امنیت سازمان ملل به سر می برد، در پیشبرد اهداف خود ناکام مانده که مواضع اخیر اعضای شورا علیه ادعاهای نماینده ایالات متحده از این موضوع حکایت می کند.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، این روزها «نیکی هیلی» نماینده آمریکا در سازمان ملل به زبان گویای «دونالد ترامپ» رییس جمهوری این کشور تبدیل شده تا شاید از این راه، اجماع از هم گسیخته ضد ایرانی را مجددا احیا کند، غافل از این که شرایط ایران در فضای پسابرجام بسیار متفاوت از پیش است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
** رویکرد ضد ایرانی هیلی و پاسخ جهانی
ناتوانی ترامپ و کنگره در یافتن بهانه ای موجه برای خروج از برجام و زیر فشار قرار دادن ایران، در روزهای اخیر به سمت فعالیت های موشکی جمهوری اسلامی تغییر مسیر داده است؛ موضوعی که همواره از زبان نماینده ایالات متحده در سازمان ملل جاری می شود.
نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد در موضعی مخالف گزارش دیگر اعضای شورای امنیت، در ادعای واهی اعلام کرد که «سازمان ملل تعهد ایران را تایید نکرده است و نباید گروگان برجام باشیم.» او در ادامه ضمن بیان این موضوع که نشانه های همکاری های ایران با حوثی های یمن و دادن اسلحه به آنها وجود دارد، چند گزینه برای مقابله با ایران پیش روی کشورها قرار داد که اعمال تحریم های شدید، صدور قطعنامه های جدید و مسئول دانستن سپاه قدس به عنوان متخلف از قوانین بین المللی نمونه هایی از آنها بود.
واکنش حاضران در شورای امنیت به سخنان هیلی اما نشان از اختلاف نظر کشورها با نقطه نظرات نماینده آمریکا در سازمان ملل داشت. در این زمینه «جفری فلتمن» معاون دبیرکل سازمان ملل ایران را کشوری پایبند به برجام خواند و افزود: آژانس بین المللی انرژی اتمی 9 گزارش را به این شورا تقدیم و اعلام کرده که ایران به تعهدات هسته ای خود پایبند است. وی تاکید کرد که حمایت شورای امنیت از توافق هسته ای ایران برای حفظ ثبات و امنیت منطقه و بین المللی بسیار مهم است.
همچنین «جوان ادمسون» نماینده اتحادیه اروپا نیز ضمن اشاره به این مطلب که برجام به فعالیت های منطقه ای و موشکی ایران ارتباطی ندارد، عدم تایید پایبندی ایران به برجام را توسط آمریکا ریسک دانست.
معاون نماینده روسیه در سازمان ملل متحد نیز از کشورهای عضو سازمان ملل خواست که مسائل منطقه ای را با برجام تلفیق نکنند و تاکید کرد که مشکلات منطقه ای و اوضاع خاورمیانه چیزی نیست که در چارچوب برجام و قطعنامه 2231 بحث شود و تحولات منطقه ای باید در چارچوب دیگری صورت گیرد.
سخنان هیلی در سازمان ملل موجب شد تا نمایندگان دیگر کشورها همچون چین، فرانسه، انگلیس و آلمان نیز در حمایت از برجام مطالبی را بیان کنند. افزون بر آن مواضع کشورهای عضو سازمان ملل علیه سخنان نماینده آمریکا همچنین باعث شد تا غلامعلی خوشرو نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد این حمایت ها از برجام را اثباتی بر منزوی بودن رویکرد غیرسازنده دولت آمریکا در قبال برجام بداند. وی همچنین افزود: تمام طرف های برجام متعهد شده اند با حسن نیت برای اجرای آن و جلوگیری از دخالت در تحقق منافع کامل ناشی از برجام برای ایران به بهترین شکل تلاش کنند.
** تاکید فرانسه بر قابل غیرقابل تغییر بودن برجام
«امانوئل مکرون» رئیس جمهوری فرانسه در دیدار ی با «ابوالقاسم دلفی» سفیر ایران ضمن تاکید بر تلاش فرانسه برای برقراری روابطی متعادل با کشورمان تصریح کرد که فرانسه بدنبال دیالوگ و روابط سازنده با ایران است. مکرون همچنین با تقدیم استوارنامه به سفیر ایران افزود: برجام مبنای همکاری ما با ایران بوده و قابل تغییر نیست.
علاوه بر رییس جمهوری، «ژان ایو لو دریان» وزیر امور خارجه فرانسه نیز درباره ضرورت حفظ برجام توسط آمریکا اعلام کرد. استنباط وی از سفری که به آمریکا داشت این بود که این کشور ضرورت رعایت توافقنامه درباره موضوع هستهای ایران را درک کرده است.
لو دریان همچنین افزود: زمانی که تعهدی جدی درباره موضوع حساسی مثل پرونده هستهای پذیرفته میشود، باید آن را رعایت کرد و من احساس میکنم که این موضوع درک شده است. این وضعی است که من اکنون احساس میکنم درک شده است.»
** مواضع شفاف اروپا، مهمترین خواسته ایران
در برابر مانع تراشی هایی که آمریکا در مسیر اجرای برجام انجام می دهد، ضرورت نقش آفرینی موثرتر اروپا احساس می شود. از این رو «سیدعباس عراقچی» معاون وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی طی دیداری با «گوردومونتاین» قائم مقام وزیر خارجه فرانسه بر لزوم موضع گیری شفاف و جدی اروپا در برابر موانع اجرای برجام تاکید کرد.
قائم مقام وزیر خارجه فرانسه نیز با اشاره به نتیجه بخش بودن رایزنی های منطقه ای دو کشور، نقش جمهوری اسلامی ایران را در زمینه تقویت ثبات منطقه ای دارای اهمیت برشمرد. وی همچنین با مثبت خواندن رایزنی های منطقه ای مقامات دو کشور، نقش جمهوری اسلامی ایران را در زمینه تقویت ثبات منطقه ای حائز اهمیت دانست.
علاوه بر مواضع شفاف عراقچی، «علیاکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی نیز در واکنش به سخنان ترامپ مبنی بر نقض روح برجام توسط ایران اظهار داشت «برای ما مرجع آژانس بینالمللی انرژی است که 9 بار اعلام کرده ایران به برجام متعهد بوده است.» صالحی همچنین درباره موضوع بند «تی» که آمانو پیشتر گفت باید اصلاح شود، اعلام کرد که سازمان انرژی اتمی و وزارت خارجه در این باره نظر واحدی دارند و هیچ اشکالی در این زمینه نیست.
پژوهشم**1969**1601**خبرنگار: حسن شکوهی نسب **انتشار: شهناز حسنی
ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearchهمراه شوید.
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۲۲۷۴۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آینده برجام / توافقی صورت می گیرد؟
مهرداد حجتی -روزنامه اعتماد-این روزها در رادیو و تلویزیون تبلیغاتی پخش میشود با این مضمون که امسال در «فلان مکان» هر کالایی را میتوان به قیمت پارسال خریداری کرد! و این لابد بهترین تبلیغ برای آن مجموعه است که کالاهای خانگی را عرضه میکند. سالها دورانی که قیمتها برای مدتی طولانی ثابت و بدون افزایش میماند، گذشته است و مردم همچون خاطرهای محو از آن یاد میکنند. افزایش قیمتها مدتهاست که تبدیل به یک روال شده است و این آرزوی مردمی که انتظار یک دوره باثبات و آرام را سالهاست میکشند به انتظاری دور از دسترس تبدیل کرده است. آرزویی نزدیک به محال! شاید شما هم در تاکسی، مترو یا اتوبوس از دهان این و آن شنیده باشید که دوران باثباتی را به یاد میآورند که در آن سالها «خودکار بیک»، پنج ریال بود و یک ریال هم به تنهایی دارای ارزش بود و میشد با آن کالایی همچون پاککن، مدادتراش یا مداد خرید! بلیت اتوبوس شهری از میدان راهآهن تا سرپل تجریش، دو ریال بود در صورت استفاده از تاکسی، باقیمانده سکه ده ریالی به شما با سکه خردتر بازگردانده میشد! در آن روزگار کسی هرگز تصور نمیکرد که روزگاری خواهد آمد که به یک میلیارد تومان گفته شود؛ یک تومان! چون واقعا ۱۰ ریال یک تومان بود. همان ارزش واقعیاش که میشد با آن اقلامی خریداری کرد! آن روزها هیچ کس تصور نمیکرد، روزی بانک مرکزی، اسکناس صد هزار یا پانصد هزار تومانی هم عرضه کند! به همان اندازه که پیشبینی روزگاری، چون امروز در چند دهه بعد محال بود، حالا دستیابی به دورانی با ثبات، چون آن روز هم محال و دور از دسترس به نظر میرسد. آرزوی بازگشت به دوران ثبات! سعید حجاریان به وضعیتی، چون امروز، «وضعیت ابنُرمال» میگوید، وضعیتی در تقابل با «وضعیت نرمال». به تعبیری «وضعیت استثنا» در برابر «وضعیت عادی». او سال ۹۲، طی گفتاری، موضوع «نرمالسازی» را مطرح کرد و آن را پروژه مطلوب دولت تازه بر سر کار آمده «حسن روحانی» تلقی کرد. پروژهای که قرار بود دولت روحانی، به موازات تلاشهای داخلی، با تلاشهای دیپلماتیک به آن برسد. حجاریان «پروژه دموکراسیخواهی» را منوط به «نرمالسازی» کشور دانسته بود. اتفاقی که به دلیل کارشکنیهای مداوم و مانعتراشیهای مکرر در داخل و روی کار آمدن دولت «ترامپ» در امریکا رخ نداد تا اینچنین یک فرصت تاریخی برای بهبود وضعیت از دست برود. منظور از رسیدن به «وضعیت نرمال»، عادی شدن همه چیز در همه عرصهها از جمله «اقتصاد» بود. به عبارتی «رسیدن به یک ثبات» در «وضعیت اقتصادی». در چنین وضعیتی - وضعیت نرمال - هیچ شهروندی نگران فردای خود نیست. بیم از دست دادن «اندوخته مالی» یا کم ارزش شدن سرمایه، وضعیت روانی جامعه را در هم نمیریزد و آرامش جامعه را به هم نمیزند. در وضعیت نرمال، قیمت کالاها برای مدت طولانی - سالها - ثابت میماند و هیچ شهروندی نگران، افزایش قیمتها نیست، چون ریال یا تومانی که در جیب دارد، ارزشش ثابت میماند و مدام دچار افت یا نوسان نمیشود. در مقابل چنین وضعیتی، «وضعیت ابنرمال» یا «استثنا»، شرایط اقتصادی را در هم میریزد و دچار بیثباتی میکند. به همین خاطر هم، هر آینه بیم از دست رفتن «اندوخته مالی» یا کم ارزش شدن سرمایه وجود دارد و همین عرصه اقتصادی را آشفته و دچار بیثباتی میکند. در «وضعیت نرمال» امکان جذب سرمایه و سرمایهگذاری وجود دارد. اما در «وضعیت ابنرمال» نه تنها این امکان از دست میرود که حتی منجر به فرار سرمایه هم میشود. اتفاقی که بلافاصله پس از توقف «برجام» در پی خروج «ترامپ» از آن رخ داد. آن اتفاق، برنامههای حسن روحانی را در هم ریخت و او را در داخل با بحرانهایی روبهرو کرد. در چنین شرایطی مخالفان او که در حقیقت «مخالفان برجام» و «پروژه نرمالسازی» بودند، با حمایت بخشهایی در حاکمیت، دست بالا را پیدا کردند. این فرصت که بتوانند فشار خود را با در اختیارگیری تریبونهایی بیشتر کنند. همان گروه که بارها به «جواد ظریف» و تیم مذاکرهکننده، تاخته بود و پس از توافق ایران با ۱+۵، کمیسیونی ویژه برای بررسی آن دستاورد، یعنی «برجام» تشکیل داده بود! حالا، اما آن گروه با خروج یک طرفه ترامپ از برجام، گویا به خواسته قلبی خود رسیده بود، چون فردای آن شادمانه در صحن علنی، با هیاهوی فراوان «برجام» را آتش زده بود! هر چند اقدامی نمادین، اما از منظر دولت، اقدامی مخرب تلقی شده بود. به سخره گرفتن تلاش دستگاه دیپلماسی کشور که توانسته بود کشور را پس از سالها از زیر تحریمهای فلجکننده خارج کند و چشماندازی امیدوارکننده پدید آورد چندان سنجیده به نظر نرسیده بود. هر چه بود در عرصه اقتصادی، کشور به آرامش رسیده بود و کشورهای بزرگ، داوطلب سرمایهگذاری در ایران شده بودند، چون وضع به سرعت به سوی عادی شدن و ثبات پیش رفته بود. «عبدالله رمضانزاده» از دولتمردان دولت اصلاحات، سال ۹۲، از پروژه «آواربرداری» سخن به میان آورده بود. او گفته بود، پس از هشت سال، آنچه از دولت پیشین -احمدینژاد- برجا مانده است، «انبوهی ویرانی» است که باید توسط دولت بعد، ابتدا آواربرداری و سپس بازسازی صورت گیرد. پروژهای که بر عهده حسن روحانی و دولتش نهاده شده بود و او نه تنها باید به سرعت خرابیهای گذشته را جبران میکرد که ضمن آن باید به بازسازی هم توجه نشان میداد. آن هم با خزانهای که خالی شده بود و بدهی انبوهی که باقی مانده بود. روزی که احمدینژاد بر سر کار آمده بود، «خاتمی» خزانهای پر پول و صندوق ذخیره ارزی انباشتهای را برای او باقی گذاشته بود. اما «پولپخشی»های مداوم و بیحساب کتاب احمدینژاد که گاه با «گونی» پولها را در سفرهای استانی جابهجا میکرد، نه تنها آن اندوخته را بر باد داده بود که حتی درآمد هنگفت حاصل از فروش نفت - بالغ بر ۷۰۰ میلیارد دلار- را هم نابود کرده بود! رقمی که هیچگاه توسط هیچ نهادی بررسی نشد و رییس دولت وقت بابتش هیچگاه بازخواست نشد!
آنها که خواستار توقف برجام و حتی خروج از آن بودند، در حقیقت در صف نوبت دولت بعد ایستاده بودند. مرور اعضای کمیسیون بررسی «برجام» میتوانست تصویری از دولت، مجلس و فردای سیاسی کشور را پس از دولت روحانی به دست دهد:
نقویحسینی نماینده ورامین (اصولگرایان رهروان ولایت)، اسماعیل کوثری نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، محمدحسن ابوترابیفرد نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، کارخانهای نماینده همدان (اصولگرایان رهروان ولایت)، حسین نجابت، نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، زاهدی نماینده کرمان (اصولگرایان رهروان ولایت)، علیرضازاکانی نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، مهرداد بذرپاش نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، علاءالدین بروجردی نماینده بروجرد (اصولگرایان رهروان ولایت و رییس کمیسیون امنیت ملی)، سیدمحمود نبویان نماینده تهران (اصولگرایان جبهه پایداری)، حقیقتپور نماینده اردبیل (اصولگرایان رهروان ولایت)، منصوریآرانی نماینده آران و بیدگل (اصولگرایان رهروان ولایت)، وحید احمدی نماینده کنگاور (اصولگرایان رهروان ولایت)، مسعود پزشکیان نماینده تبریز (اصلاحطلب) و تاجگردون نماینده گچساران (اصلاحطلب). در میان آن همه اصولگرا فقط دو تن اصلاحطلب بودند. تقریبا تصویری بینقص از آنچه در پیش رو بود.
حجاریان درباره دوپارگی سیاسی در فردای «برجام» گفته بود؛ کشور به دو گروه، «برجامیها» و «نابرجامیها» تقسیم خواهد شد. «برجامیها» که خواهان گفتگو و عادیسازی روابط با جهانند و به خروج از انزوای کشور و عادی شدن اوضاع میاندیشند و «نابرجامیها» که اساسا از بیخ و بن با هر نوع گفتگو و تعامل با جهان، خصوصا غرب مشکل دارند و همواره از تحریمها استقبال میکنند. شاید به این دلیل که در «وضعیت ابنرمال»، آنها دست بالا را پیدا میکنند. «وضعیت ابنرمال» راه را برای هر نوع شفافسازی میبندد. مراودات اقتصادی - تجارت - امری سیاسی و امنیتی میشود که باید در لایههایی پنهان تصمیمگیری شود. دالانهایی پنهان برای افرادی خاص گشوده میشود و تجارتی نهان شکل میگیرد که از چشم ناظران پنهان میماند. امتیازهایی در همان لایهها تقسیم شده و پول و ارز به ابزاری برای معادلات سیاسی بدل میشود. در چنین وضعیتی است که مسائلی همچون «چای دبش» هم رخ میکند. در شرایطی که کشور از همه سو تحریم و ارتباط نظام بانکی کشور با نظام بانکی جهان - به دلیل نپیوستن به FATF - قطع است، افرادی خاص دست بالا را در اقتصاد کشور پیدا میکنند که توانایی دور زدن تحریمها و معامله در پشت درهای بسته را دارند. اتفاقی که قرار بود پس از دوران حسن روحانی رخ دهد و کشور به سرعت وارد دالانی از حوادث شود که تا پیش از آن هرگز تجربه نکرده بود. برگزاری دو انتخابات، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ بدون حضور کاندیداهای شاخص اصلاحطلب، عرصه را یکدست در اختیار همان گروهی قرار داد که از همان ابتدا با «برجام» مساله داشت. دولتی بر سر کار آمده بود که هیچ برنامه اقتصادی مدوّنی در دست نداشت، برخلاف ادعای «برنامه هفت هزار صفحهای» که در دوران کاندیداتوری در تلویزیون گفته بود، دست رییسی از هر برنامهای کاملا خالی بود! انسداد مذاکرات پس از مدتی تلاش نافرجام در جهت احیای برجام، هر چشمانداز احتمالی را از بین برده بود. شعار «نگاه به داخل» که هیچ «پِلنی» در پیوست نداشت، وضع را پیچیدهتر و دولت «نوانقلابی» رییسی را وادار به پروپکانی کرده بود. اتفاقی که پیشتر احمدینژاد هم تجربه کرده بود. حالا با گذشت نزدیک به سه سال از روی کار آمدن دولت رییسی، نه تنها وضعیت به حالت عادی بازنگشته، بلکه وضع به مراتب غیرعادیتر هم شده است. به عبارتی «وضعیت ابنرمال» تعمیق و «وضعیت نرمال» کاملا از دسترس دور شده است. حالا صعود سرسامآور قیمتها، با جهش بیسابقه دلار، همان شعار «نگاه به داخل» را هم با ابهام مواجه کرده است. تا چند ماه دیگر، ابراهیم رییسی وارد سال پایانی دوره چهار سالهاش خواهد شد بیآنکه توانسته باشد دستاورد قابل ملاحظهای به دست آورده باشد. دولتی که با شعار تک رقمی کردن تورم بر سر کار آمده بود، حالا به تورمی افسارگسیخته رسیده است. بهرغم همه آمارهایی که ارایه میشود، سفره خالی مردم و ریزش طبقه متوسط به طبقه فرودست حاصل همان انزوای «نخبگان» یا «قشر الیت» به بهانه «جوانسازی» دولت است که با آزمون و خطا امور کشور را پیش میبرد!
تبلیغ از بلندگوی رسمی - صدا وسیما - برای خرید کالاهای خانگی به قیمت سال قبل، به نظر حالا یک دستاورد است! البته دستاوردی از جنس «استثنا» برای جماعتی «استثنا!» جماعتی برخوردار از حمایت که میتوانند از این «وضعیت استثنا» نهایت بهره را ببرند بیآنکه گروهی رقیب کسب و کارشان را تهدید کند! پدیداری چنین «استثناهایی» نه تنها موجب افتخار نیست، بلکه موجب تاسف هم هست. توزیع رانت، دستاورد نیست، بلکه نشانه نوعی معلولیت در نظام مدیریت است. معلولیتی برآمده از همان «وضعیت ابنرمال» که دولت چارهای برای آن در دست ندارد. شاید به این دلیل که خود برآمده از همان «وضعیت استثنا» است.