Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-04-29@22:05:16 GMT

ما همه يک خانواده‌ايم

تاریخ انتشار: ۴ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۲۴۸۷۶۱

ما همه يک خانواده‌ايم

خبرگزاري آريا - موسيقي ما- حالا چند سالي است که از شکل‌گيري کوارتت «شهرزاد» مي‌گذرد. کوارتتي که از همان لحظه‌ي تاسيس تا کنون، از حضورِ نوازندگانِ برترِ موسيقي کلاسيک بهره برد و حالا هم دو عضوِ قديمي آن تينا جامه‌گرمي و نگار نوراد که هر دو از بهترين‌هاي سازهايشان هستند به همراه دو عضو جديد – يگانه حسيني‌نيا و نيلوفر سهي- با دغدغه به تمرين و فعاليت‌شان ادامه مي‌دهند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در هفته تمريناتِ منظمي مي‌کنند و حضورشان در کنسرت‌ها و آلبوم‌ها هم همواره با اتفاق همراه است؛ هرچند که هميشه عايدي مالي برايشان ندارد؛ اما اين آخرين مساله‌اي است که به آن فکر مي‌کنند؛ اما صرف‌نظر از کيفيتِ آثاري که ارايه مي‌دهند؛ يک چيز در اين کوارتت بيش از هر چيز ديگر به چشم مي‌خورد و آن رابطه‌ي انسانيِ سالم و صميمي ميانِ اعضاي گروه است. خودشان مي‌گويند اين مهم‌ترين مساله در «شهرزاد» است و راست مي‌گويند؛ اصلا همين دليلي شد براي اينکه گفت‌وگو را از اين مساله شروع کنيم:
قبل از اينکه درباره‌ي فعاليت‌هاي حرفه‌اي «شهرزاد» صحبت کنيم، چيزي که در کوارتت شما اهميت دارد؛ رابطه‌ي انساني ميان اعضاي گروه است؛ نوعي صميمت و دوستي که متاسفانه در فضاي موسيقي ايران بسيار بعيد به نظر مي‌رسد. اين رابطه‌ي انساني ميان اعضاي گروه چگونه اتفاق افتاده است و از آن مهم‌تر چطور از آن مراقبت مي‌کنيد؟ تينا جامه‌گرمي: من و نگار 22 سال است که با هم دوست هستيم.
نگار نوراد: شايد حتي بيشتر.
خب اين خيلي خوب است و عجيب؛ اصلا چرا تا اين اندازه رابطه‌هاي انساني در موسيقي ايران مخدوش است؟ تينا جامه‌گرمي: به نظرم يکي از مهم‌ترين عواملي که باعث اين اغتشاش در روابطِ فردي ميانِ اهالي موسيقي شده است؛ شايد عدم درک شرايط است. خيلي از ما فراموش مي‌کنيم که موفقيتِ هر کداممان، موفقيتِ ديگري است. اگر دوست يا همکارِ من فلان اثر را منتشر کند يا فلان کنسرت را بگذارد يا جايزه‌اي در ايران يا جهان دريافت کند؛ بدون شک اتفاق خوبي است. ما چه بخواهيم يا نه، همه‌مان يک «خانواده» هستيم و سوارِ يک کشتي و هر اتفاقي که براي کسي رخ دهد؛ مي‌تواند براي ديگري نيز موثر باشد. جامعه‌ي موسيقي بسيار کوچک‌تر از آن چيزي است که تصور مي‌کنيم و طبيعي است که زندگي همه‌مان به اشکالِ مختلف با يکديگر مرتبط باشد. اين وضعيت به خصوص در موسيقي کلاسيک پيچيده‌تر است. ما به سختي اين موسيقي را نگاه داشته‌ايم و طبيعي است که بايد همان‌اندازه حواس‌مان به تمام کساني که در آن فعاليت مي‌کنند نيز باشد. هر کس که در اين حوزه فعاليتِ بيشتري کند و افتخاراتِ بيشتري به دست بياورد؛ مي‌تواند نتايجِ مهمي بر فعاليت‌هاي ديگران نيز بگذارد. ما در «شهرزاد» هميشه به اين اصل ايمان داشتيم؛ صرف‌نظر از اينکه با هم دوست بوده‌ايم؛ همديگر را براي موفقيت‌هاي بيشتر کمک کرده‌ايم. چه اعضاي کنوني و چه کساني که در گذشته با ما همکاري داشتند. ما هميشه از موفقيت همديگر خوشحال بوده‌ايم.
نگار نوراد: مهم‌ترين چيزي که در اين کوارتت به چشم مي‌‌خورد؛ «صميمتي» است که هميشه ميانِ ما وجود داشته است؛ چه حالا و چه در گذشته که نوازندگانِ ديگري با ما همکاري داشتند. اگر بخواهم خيلي خودماني اين مساله را بيان کنم؛ بايد بگويم که هميشه در تمرينات به ما خوش مي‌گذرد؛ علاوه بر آنکه سخت کار مي‌کنيم؛ حس‌هايمان خوب است.
تينا جامه‌گرمي: و البته هميشه يک فضاي احترام‌آميز ميان‌مان حاکم است؛ چه بينِ من و نگار که حالا بيش از 20 سال است که با هم دوست هستيم و چه ديگر اعضاي گروه. منظورم احترام حرفه‌اي است. ما هميشه با شور در تمرينات حاضر مي‌شويم و فکر نمي‌کنم هيچ‌کدام از ما اين جمله را به کار برده باشيم که:‌ «چه بد که بايد بروم تمرين کوارتت.»
يگانه حسيني‌نيا: ما قبل از هر چيز با هم «دوست» هستيم و اين براي من بسيار اهميت دارد. اينکه مي‌توانم با کساني که قرار است همراهشان ساز بزنم، در يک فضاي دوستانه تنفس کنم؛ بي‌اينکه کوچک‌ترين خللي در فعاليت‌هاي حرفه‌ايمان رخ دهد؛ اتفاق شگفت‌انگيزي است. همين مساله است که باعث مي‌شود انگيزه‌هاي بيشتري براي فعاليت در اين کوارتت داشته‌ باشم. خيلي روزها از اينکه فردا تمرينِ کوارتت دارم، خوشحال بوده‌ام. اين جو و فضايي که در «شهرزاد» وجود دارد، حتي در زندگي شخصي من هم تاثير مثبت خودش را گذاشته است.
نگار نوراد: ببينيد موسيقي به خصوص موسيقي کلاسيک، کاري بسيار جدي‌اي است. موسيقي کلاسيک خواه‌ناخواه با خودش يک نظم و جديتي دارد که اصلا نمي‌توان از آن عدول کرد؛ با اين حال ما تلاش کرده‌ايم که در عينِ توجه به اين نکات، فضايي آسان و روان براي همديگر به وجود بياوريم.
يگانه حسيني‌‌نيا: به نظرم حضورِ ما در کنسرت- نمايش «سي» به اين اتفاق کمکِ بسياري کرد. ما سي‌شب، هر شب در کنارِ همديگر بوديم و همين ما را به هم نزديک‌تر کرد. ما طي آن شب‌ها، با هم زندگي کرديم و همين باعث شد اخلاقِ همديگر را بشناسيم. ما در طول هفته – اجرا داشته باشيم يا نه- تمريناتِ منظمي داريم و همين هم باعث شده است که بيشتر با هم هماهنگ شويم. البته تاکيد من روي اين مساله به اين خاطر است که اين فضا به ما کمک مي‌کند تا سازهايمان نيز روحِ يکساني پيدا کند و با هم هماهنگ شود و به طور قطع روي اجراهايمان نيز تاثيرِ خودش را مي‌گذارد. ما ساز زدن‌هايمان – از نظر تکنيکي- به هم نزديک شده است –لااقل من اين‌طور فکر مي‌کنم- و اين اتفاق يکي از مهم‌ترين نکات در نواختنِ گروهي است؛ اينکه نوازنده‌ها در عين توانايي‌هاي فردي و تکنيک‌هاي متفاوتشان، مي‌توانند صدايي خلق کنند که انگار روحِ يکساني در آن حاکم است.
مساله همين‌جاست. در اين سال‌ها تعداد گروه‌ها و امکانات و تعداد کنسرت‌ها بسيار بيشتر از قبل هست. تعداد نوازندگان و تکنيک‌هاي نوازندگي‌ هم ارتقاي بسياري پيدا کرده است؛ اما فقدان يک چيز را مي‌شود حس کرد. من نمي‌توانم درباره‌ي آن توضيح دهم؛ اما خودم همچنان گرايش بيشتري به شنيدنِ کارهاي قديمي دارم. براي خيلي‌ها هم همين‌طور است. گاهي که به اين مساله فکر مي‌کنم، به گمانم مي‌رسد انگار حسي که از آن خواننده و نوازنده به من منتقل مي‌شود، حس بهتري است، هر چقدر هم که بسياري از کارهاي جديد پرتکنيک‌تر و از لحاظ موسيقايي برتر باشند. نيلوفر سهي: به نظر من اين مساله‌اي که شما عنوان مي‌کنيد، بسيار عميق است و نبايد آن را تنها به موسيقي محدود کرد؛ مساله کاملا فرهنگي است. ما سال‌هاي بسيار است که پيروِ فرهنگِ «تک‌روي» هستيم. از همديگر جدا شده‌ايم و به تنها چيزي که اهميت مي‌دهيم؛ «فرديت» و «منافع فردي» است؛ طبيعي است که در چنين شرايطي، موسيقي نيز نمي‌تواند از اثراتِ آن در امان بماند. خيلي از ما نه‌تنها از موفقيتِ يکديگر خوشحال نمي‌شويم که حتي گاهي به شدت هم آزرده مي‌شويم. در صورتي که در گذشته اين‌طور نبوده است. «يگانه» درباره‌ي «سي» صحبت کرد. آن کنسرت تجربه‌ي بسيار بزرگي بود که پيش از آن تجربه نشده بود. طبيعي است که چنين پروژه‌اي، حاشيه‌هاي بسياري داشته باشد؛ اما ما از کساني – حتي دوستانمان- نقدهايي شنيديم که خيلي منصفانه نبود. در حالي که هيچ‌کس به اين نکته فکر نکرد که حالا که چنين پروژه‌اي توانسته است روي صحنه بيايد، حتما بعد از آن پروژه‌هاي بزرگ‌تري نيز خلق خواهد شد. اين يعني رونق بخشيدن به موسيقي و تمامِ ما بايد از آن اتفاق خوشحال باشيم. هم‌زمان با آن کنسرت يکي ديگر از اساتيد هم درباره‌ي «فردوسي»، کنسرتِ بزرگي اجرا کرد و اين از نظرِ من يعني شروعِ اتفاقات بزرگي در اين زمينه است و تمام ما بايد از آن حمايت کنيم – چه در آن حضور داشته باشيم چه نه-.
يگانه حسيني‌نيا: کار گروهي کردن در ايران هميشه دشوار است.
نگار نوراد: من در گذشته ساز نزده‌ام؛ بنابراين طبيعي است که نمي‌توانم با قطعيت بگويم که در آن زمان چه فضايي ميانِ نوازندگان يا اعضاي يک گروه وجود داشته است؛ شايد هم اين مشکلات هميشه وجود داشته است؛ اما چيزي که براي خود من اهميت دارد؛ اين است که ما اگر از اين وضعيتِ کنوني رضايت نداريم؛ بايد از «خودمان» شروع کنيم. همه‌چيز از «فرد» شروع مي‌شود و به «جمع» مي‌رسد. ما اگر هر کداممان تلاش کنيم تا نسبت به ديگري «مسوؤليت» و «صميمت» داشته باشيم، اين روند خود به خود اصلاح مي‌شود.
از اين مساله اگر بگذريم؛ از ايده‌ي اوليه‌ي شکل‌گيري «شهرزاد» بگوييد.نگار نوراد: قبل از شهرزاد، من و «تينا» از هنرستان با هم بوديم و يک‌جورهايي با هم بزرگ شديم. با همديگر در ارکسترهاي مختلف مثلا ارکستر پارسيان هم حضور داشتيم و به شکلِ کلي هميشه اين دغدغه‌ را داشتيم که با هم يک کار انجام دهيم.
تينا جامه‌گرمي: ما حتي در معاشرت‌هايمان هم با هم ساز مي‌زديم و اين يکي از تفريحاتمان بود. مي‌گفتيم خب کمي ساز بزنيم و بعد برويم با هم پيتزا بخوريم. (خنده)
اصلا آن زمان اين موفقيت‌ها را براي شهرزاد قايل بوديد؟ کاار کردن با کساني مثل روحاني، شريفيان، پورناظري و خيام؟ تينا جامه‌گرمي: من هميشه به اين موفقيت‌ها براي شهرزاد فکر مي‌کردم و به آن اميدوار بودم؛ هر چند در دوره‌اي تا حدودي نااميد شدم. پس از شکل‌گيري کوارتت، تقريبا يک سال نه تمرين کرديم و نه اجرايي داشتيم؛ اما باز آنسامبل را فعال کرديم. به هر حال کار کردن با اين اساتيد براي ما افتخار بزرگي است. کار کردن با استاد «سعيد شريفيان» که روزگاري ما شاگردشان بوديم، براي ما اتفاق بزرگي بود؛ همچنين فعاليت با استاد «شهرداد روحاني» که پيش از آن نيز با ايشان در ارکستر سمفونيک ساز زده بوديم. «هوشيار خيام» هم از دوستانِ قديمي ماست.
نگار نوراد: اولين تجربه‌ي کنسرت دادن ما با «هوشيار خيام» بود.
چه سالي؟ تينا جامه‌گرمي: سال 78 بود. ما در هنرستان بوديم که ارکستر سمفونيک جوانان با رهبري آقاي «ضرابي» تشکيل شد. «هوشيار» در آن زمان جواني بسيار پرهيجان بود و به عنوان سوليست با ما همکاري داشت.
يادتان مي‌آيد چه قطعه‌اي نواختيد؟ تينا جامه‌گرمي: قطعه‌ي ادوارد گريک. آن کنسرت براي ما بسيار باهيجان بود. بعد از آن هم «هوشيار» براي ادامه‌ي تحصيلات به خارج از کشور رفت.
همه‌ي شما در هنرستان درس خوانده‌ايد؟ يگانه حسيني‌نيا: بله جز من که در هنرستان درس نخواندم و اين مساله هميشه در زندگي حرفه‌اي من تاثير منفي گذاشت. البته الان با اين بچه‌ها آشنا شده‌ام و خيلي خوشحالم.
خب درباره‌ي انتخاب موسيقي به عنوان رشته‌ي تحصيلي در هنرستان و انتخاب سازِ تخصصي‌تان هم مي‌گوييد؟ نيلوفر سهي: ورود من به هنرستان داستانِ عجيبي داشت. من علاقه‌ي عجيبي به «اپرا» داشتم و همان انگيزه‌ي من براي خواندن موسيقي شد. البته وقتي به هنرستان آمدم، علايقم تغيير زيادي کرد و موسيقي کلاسيک را انتخاب کردم.
آن زمان خانم سعيدي رييس هنرستان بود؟ تينا جامه‌گرمي: زمان ما ابتدا خانم فشارکي بود و بعد خانم صدر سالک و بعد هم خانم سعيدي.
نيلوفر سهي: زمان ما هنرستان وضعيتِ خوبي نداشت و گاهي ما تا سالي دو رييس در هنرستانمان عوض مي‌کرديم. حتي زماني مي‌خواستند، هنرستان را تعطيل کنند. اساتيد زيادي هم ديگر انگيزه‌اي براي حضور در هنرستان نداشتند و به همين خاطر، تعدادي از اساتيد ما بدون هيچ‌گونه چشم‌داشتي از جان و دل، کار کردند تا فقط هنرستان تعطيل نشود و شاگردانشان به جايي برسد. زماني که من به هنرستان آمدم؛ آنجا به صورت گروهي مديريت مي‌شد و رييسِ آن گروه خانم «انيسي» بود. ايشان هم‌اکنون معاونِ هنرستان بود و همين گروهي اداره شدنش سبب اتفاقات بزرگي در آن شد.
چطور «ويولا» را انتخاب کرديد؟ نيلوفر سهي: من «ويولون» مي‌نواختم؛ اما اساتيدِ ما در آن زمان تلاش داشتند تا نوازندگانِ زنِ بيشتري در سازهاي آلتو تربيت کنند و به همين خاطر هم مرا به نواختنِ اين ساز تشويق کردند. آن سال چهار نوازنده‌ي آلتو به جاي ويولون گرفتند. از نظر دست و جثه هم براي اين ساز مناسب بودم.
خانواده‌اتان هم اهل موسيقي بودند؟ نيلوفر سهي: بيشتر خانواده‌ي من در رشته‌هاي رياضي و مهندسي تحصيل مي‌کردند؛ اما به من بسيار کمک کردند تا موسيقي را ادامه دهم. شايد آن زمان، خيلي‌ها مي‌گفتند موسيقي آينده ندارد؛ اما خانواده‌ام حمايت کردند.
يگانه حسيني‌نيا: من از 6 سالگي پيانو مي‌نواختم و قرار بود پيانيست شوم. بعد از آن، پدرم گفتند که هميشه ويولون را دوست داشته و براي همين من را کلاس ويولون گذاشتند. استادِ پيانيست‌ام هم مرا به اين کار تشويق کرد. او مي‌‌گفت تعداد کساني که مثلِ من مي‌توانند پيانو بنوازند، بيشتر از کساني است که مثلِ من مي‌توانند ويولون بنوازند. ايشان دوست داشتند که من ايراني بنوازم؛ اما خودم کلاسيک را بيشتر دوست داشتم؛ هر چند که مدتي هم پيش استاد «سميعي» که از شاگردانِ استاد صبا بودند؛ ويولون ايراني نواختم. من در خانواده‌اي بودم که آنها هم همه‌شان «مهندس» بودند؛ اما با موسيقي هم عجين بودند. دايي‌هايم «پرويز» و «سيروس نصرت» با بزرگان موسيقي به عنوان نوازنده همکاري داشته‌اند. البته خودم قبل‌ترها دوست داشتم که «رياضي» بخوانم و «فيزيکدان» شوم. (خنده). شايد مي‌خواستم اداي مادرم را که مهندسِ الکترونيک بودند؛ در بياورم؛ اما خب سرنوشتم موسيقي بود.
ديگر ويولون ايراني ننواختيد؟ يگانه حسيني‌نيا: اتفاقا در همان سال‌ها در جشنواره‌ي جوان در حوزه‌ي ويولون ايراني اول شدم؛ اما ادامه ندادم، هر چند ويولونيست‌هاي ديگر مي‌گويند که دانستن ويولون ايراني يک مزيت است. شايد دوباره آن رشته را ادامه دادم.
تينا جان شما هيچ‌وقت ويولون ايراني نواختيد؟ تينا جامه‌گرمي: نه؛ اما در کودکي سنتور مي‌زدم و به خاظر حضورم در ارکستر ملي با فواصل موسيقي ايراني آشنا هستم. من سال‌ها پيش در اين ارکستر با استاد فخرالديني کار کردم؛ اما شايد من هم ويولون ايراني ياد بگيرم.
از ورودتان به هنرستان مي‌گوييد؟ تينا جامه‌گرمي: من آن زمان عاشقِ «پيانو»‌ بودم؛ وقتي به هنرستانِ موسيقي رفتم، آقاي ظهيرالديني و اکبر محمدي، به من گفتند که بايد ويولون بزنم. آن زمان اين ساز را دوست نداشتم؛ اما مجبور شدم.
چرا؟تينا جامه‌گرمي: بر اساس تست‌هايي که گرفتند، مثلِ تستِ‌ گوش. به هر حال اصلا پشيمان نيستم و خيلي هم خوشحالم. شايد دليل اينکه ويولون را دوست نداشتم، اين بود که با اين ساز آشنايي نداشتم. بعد از آن خواهرم – ترانه- مدام برايم آثارِ منتشر شده با ساز ويولون را مي‌خريد. اولين کنسرتويي که شنيدم؛ «کنسرتو ويولون مندلسون» بود و از شنيدن آن بسيار هيجان زده شده بودم.
هيچ‌وقت سنتور را ادامه نداديد؟‌تينا جامه‌گرمي: نه؛ موسيقي سنتي در آن زمان مورد علاقه‌ي من نبود.
نگار جان شما چطور؟ نگار نوراد: خانواده‌ي من کاملا يک بستر فرهنگي داشتند و همين باعث شد تا به سمت هنرستان بروم. پسر عمه‌ي من پيانو مي‌نواخت و الان هم در خارج از ايران آهنگسازِ فعالي است؛ او مرا به موسيقي کلاسيک تشويق مي‌کرد. ويولون‌سل را هم او به من معرفي کرد. من اين ساز را خيلي نمي‌شناختم؛ اما از آن خوشم مي‌آمد. روزي که امتحان داديم، من از معدود کساني بودم که خودم را سازم را انتخاب کردم. همه‌ي اساتيد از اين انتخاب من تعجب کردند و با تست‌هايي که از من گرفتند، گفتند که مي‌توانم اين ساز را بنوازم.
نوازنده‌ي ويولون‌سل هم بسيار کم داريم. نگار نوراد: الان بيشتر شده است. آن زمان يادم مي‌آيد که در کل هنرستان، دو نفر مي‌نواختند.
شما و چه کسي؟ نگار نوراد: من و نسيم صدر که در حال حاضر در ايتاليا زندگي مي‌کند. اما الان در هنرستان که درس مي‌دهم؛ 9 شاگرد دارم و آقاي «کريم قرباني» که استاد من در اين ساز بودند، 11 شاگرد. در حال حاضر گرايش به سازهاي مهجورتر در هنرستان بيشتر شده است؛ چند روز پيش کنسرتي را در هنرستان ديدم که در آن هنرجويي «هورن» مي‌زد و بسيار هم خوب. شايد يک علتِ آن، اين است که ارتباط بچه‌ها با دنياي بيرون بسيار بيشتر شده است. ما تنها کاست داشتيم و آن هم به صورت بسيار محدود. حتي سي‌دي و اينترنت هم بعدها آمد.
تينا جامه‌گرمي: نتي وجود نداشت؛ ما براي اينکه بخواهيم يک نت را بنوازيم، يا بايد آن را کپي مي‌کرديم يا بايد به فروشگاه «اسکندري» در جمهوري مي‌رفتيم؛ اما الان همه چيز آسان شده است.
نگار نوراد: الان بچه‌ها، بيشتر مي‌بينند و بيشتر مي‌شنوند. من از بچگي به موسيقي راک و جز هم علاقه داشتم. اما بعدها علاقه‌ام به موسيقي کلاسيک شد. الان هم دلم مي‌خواهد تجربيات جديدي با رديف موسيقي ايران انجام دهم.
تينا جامه‌گرمي: کودکِ عجيبي بوده است. (خنده)
شما دو نفر – نگار و تينا- در ارکستر زهي پارسيان هم حضور داشتيد. فعاليت ارکسترهاي کلاسيک در ايران چالش‌هاي زيادي دارد که معمولا حياتِ آن را به مخاطره مي‌اندازد. تينا جامه‌گرمي: مثلِ مشکلات مالي؟
بله؛ به هر حال سه جلسه تمرين در هفته بدون بازخورد مالي ممکن است در دراز مدت تاثير منفي بگذارد. تينا جامه‌گرمي: ما در ارکستر پارسيان هم هيچ نگاه مالي نداشتيم. ما ده سال در آن ارکستر بدون هيچ‌ چشم‌داشتي ساز نواختيم و «عشق» به کار حرفه‌اي، مهم‌ترين انگيزه‌ي ما بود. در حال حاضر ارکستر فيلارمونيک به رهبري «آرش گوران» هم اين شرايط را دارد. اين ارکستر به عشق کار حرفه‌اي به حياتِ خودش ادامه مي‌دهد. در کوارتت شهرزاد؛ نيز انگيزه‌هاي مالي براي ما هيچ اهميتي نداشته است.
نگار نوراد: اولويت ما نيست.
مي‌شود به اين وضعيت ادامه داد؟ نگار نوراد: به هر حال سخت است؛ اما براي خود من حضور در ارکستر پارسيان، جزو افتخارات حرفه‌ايم هست.
اما کار حرفه‌اي، مناسبات حرفه‌اي مي‌طلبد. تينا جامه‌گرمي: من فکر مي‌کنم هميشه آدم پاداش کار خوب را مي‌گيرد. ما تلاش کرديم و سي‌دي ضبط کرديم و کنسرت داديم؛ درست است که پولي از آن کنسرت‌ها عايدِ ما نشد؛ اما افتخارش براي هميشه با ما هست. از آن طرف ما در کنسرتي مثلِ «سي» دعوت شديم که در عين آنکه افتخار همکاري با کساني مثل آقاي شجريان و پورناظري را داشت، به ما دستمزدي تعلق گرفت.
غير از آن هيچ دستمزدي دريافت نکرده‌ايد؟ تينا جامه‌گرمي: ما يک پرفورمنس همراه با «هوشيار خيام» در گالري «بوم» برگزار کرديم و ايشان يک وب‌سايت به عنوان هديه به ما دادند. اما ديگر نمي‌دانم... نگار تا به حال دستمزدي گرفتيم؟
نگار نوراد: در پيشنهادهاي ضبط‌مان بله.
تينا جامه‌گرمي: فکر مي‌کنم که اگر کوارتت به کارش پرقدرت ادامه دهد؛ پيشنهادهاي بيشتري خواهيم گرفت و حتما در‌ آينده به دستمزد مي‌رسيم؛ نرسيم هم دغدغه‌مان نيست.
پس با اين حساب تاکنون فقط هزينه کرده‌ايد. نگار نوراد: ما نوازندگان کلاسيک، معمولا درآمدهايمان را از راه‌هايي به دست مي‌آوريم و از آن طرف کارهايي براي عشق و دل‌مان مي‌کنيم؛ حالا اگر بشود اينها را با هم تجميع کرد که ايده‌آل است؛ اما عشق‌مان را فداي مسايل مالي نمي‌کنيم.
چرا فقط نوازنده‌هاي زن در شهرزاد حضور دارند؟ به اين مساله اصرار داريد؟ نيلوفر سهي: ما به اين مساله اصرار نداريم؛ سال گذشته در يکي از کنسرت‌هايمان دو سوليست مرد خارجي به اين آنسامبل اضافه شد و امين عظايي و هادي اسماعيلي هم کنار ما نواختند؛ اما شالوده‌ي اصلي اين آنسامبل بر اساس نوازنده‌هاي خانم بوده است.
تينا جامه‌گرمي: اصرار نداريم؛ اما اين ترکيب را دوست داريم. به خصوص اينکه نوازنده‌هاي زن هميشه چالش‌هايي دارند؛ شما وقتي به عنوان نوازنده‌ي زن فعاليت مي‌کنيد؛ حتي اگر تکنيک‌تان هم خوب باشد؛ اولويت انتخاب با نوازنده‌ي مرد است يا در ارکستر، بايد پشتِ او بنشيند. حتي بهترين نوازنده‌ها هم اين مشکلات را دارد.
ارکستر سمفونيک هيچ‌وقت مايسترِ زن داشته است؟ تينا جامه‌گرمي: نه.
نيلوفر سهي: سوليست چرا؛ اما مايستر نه. بايد اختلاف ميان يک نوازنده‌ي زن و مرد بسيار زياد باشد؛ تا در ارکستر جلوي او بنشيند.
نگار نوراد: خب وقتي گروهي مي‌خواهد تور کنسرت بگذارد و نوازندگان زن نمي‌توانند خيلي جاها روي صحنه بروند؛ ترجيحِ سرپرستِ آن گروه، استفاده از نوازندگان مرد است تا کار با سهولت بيشتري انجام شود.
يگانه حسيني‌‌نيا: به خصوص در کنسرت‌هاي پاپ حضور نوازندگان زن خيلي کم است.
شما تا به حال در کنسرت‌هاي پاپ هم نواختيد؟ تينا جامه‌گرمي: گاهي. من اولين کتسرت پاپي که دادم؛ هنوز ديپلم‌ام را هم نگرفته بودم. آن زمان موسيقي پاپ دوباره داشت پس از چند سال سکوت، فعاليت‌هايش را آغاز مي‌کرد. من براي آن کنسرت 40 هزار تومان دستمزد گرفتم و آنقدر کوچک بودم که از پدر و مادرم اجازه گرفتند که حضور داشته باشم. در آن کنسرت برديا کيارس، نيما زاهدي، سالومه زاهدي و پدرام فريوسفي هم نواختند. بعد از آن هم به شيراز رفتيم و اولين سفر کاري‌ام بود و خيلي هيجان‌زده بودم.
آنجا فضاي متفاوتي وجود دارد. تينا جامه‌گرمي: خب کار راحت‌تر است.
يگانه‌ حسيني‌نيا: من هم با فرزاد فرزين، رضا صادقي، هماي، حامي و خيلي‌هاي ديگر کار کرده‌ام.
نيلوفر سهي: من هم اجرايي با «سيروان» داشتم.
نگار نوراد: من هم سال‌ها پيش با «عليرضا عصار» در اختتاميه‌ي جشنواره‌ي فجر نواختم. همکاري با «سيروان خسروي» هم تجربه‌ي جالبي بود؛ چون نوازنده‌هاي خوبي در آن حضور داشتند و تنظيم «کاوه يغمايي» هم در آن بسيار جالب بود. حالا که فکر مي‌کنم ما تجربياتِ عجيبي داشته‌ايم. (خنده)
تينا جامه‌گرمي: فضاي کار با ارکستري مثل «پارسيان» خيلي متفاوت است. ما به موسيقي به شکلي بسيار جدي نگاه مي‌کرديم. از صبح مي‌نواختيم و تمرين‌مان که تمام مي‌شد؛ هنوز در آن فضا بوديم؛ اما در کنسرت‌هاي پاپ، موسيقي راحت است.
نگار نوراد: با همه‌ي اينها فضاي موسيقي کلاسيک به روحياتِ ما بيشتر مي‌‌خورد.
اين نوع موسيقي و شخصيتِ آدم‌ها هم گويا ارتباط مستقيمي با همديگر دارد. نگار نوراد: شخصيت آدم‌ها، گرايش‌شان به موسيقي‌شان را شکل مي‌دهد.
شما هيچ تجربه‌ي حضور در ارکسترهاي سمفونيک و ملي را داشته‌ايد؟ نيلوفر سهي: من بعد از پايانِ هنرستان امتحان ارکستر سمفونيک را دادم و به اين ارکستر راه پيدا کردم. مدتي هم در ارکستر ملي به رهبري «برديا کيارس» نواختم.
آن زمان رهبر چه کسي بودند؟ آقاي مرتضي‌پور؛ اما ارکستر بعد از يک سال تعطيل شد؛ البته بعد از آن کنسرت‌هايي بود که به شکل رسمي با ارکستر سمفونيک اجرا نمي‌شد؛ اما همان سازبندي را داشت. بعد از حضور آقاي «رهبري» هم دوباره به اين ارکستر بازگشتم.
نگار نوراد: من هم در ارکستر ملي و سمفونيک نواخته‌ام.
که تجربه‌ي خوشايندي نيست. نگار نوراد: نمي‌دانم ؛ اما انرژي زيادي از ما مي‌گرفت و روي صدادهي ارکستر هم تاثير منفي مي‌گذاشت.
نيلوفر سهي: در دوران آقاي رهبري ما مجبور بوديم در هر دو ارکستر حضور داشته باشيم؛ من خودم اين وضعيت را دوست نداشتم و ترجيح مي‌دادم که روي يک ارکستر تمرکز داشته باشم.
يگانه‌ حسيني‌نيا: من هميشه به عنوان نوازنده‌ي مهمان در ارکستر سمفونيک بودم؛ تا زمان آقاي «رهبري» که به ارکستر رفتم و بعد بيرون آمدم.
چرا؟ به خاطرِ اينکه انتظاراتم برآورده نشد.
تينا جان شما اما تا پايان ارکستر مانديد. تينا جامه‌گرمي: من هميشه از حضورم در ارکستر سمفونيک لذت برده‌ام. چه زمان آقاي رهبري و چه حالا که آقاي روحاني مديريت و رهبري اين ارکستر را به عهده دارند.
نگار نوراد: حضور من در ارکسترها خيلي مقطعي بوده است؛ زماني که آقاي شهرداد روحاني به عنوان رهبر مهمان مي‌آمدند، با ايشان مي‌نواختم؛ زمان رهبري آقاي کيارس در ارکستر ملي هم به عنوان نوازنده حضور داشتم.
و بالاخره برسيم به مساله‌ي آموزش. با توجه به فعاليت‌هاي آموزشي‌تان اين امر را چطور ارزيابي مي‌کنيد؟ تينا جامه‌گرمي: من تا سال گذشته در دانشگاه تدريس داشتم؛ اما سطح نوازندگاني که قبول کرده بودند، خيلي خوب نبود. يعني کسي تنها با يک سال ساز زدن قبول شده بود و همين مساله، انگيزه‌ي من را از بين برد.
چرا تا اين اندازه سطح کيفي آموزش پايين آمده است؟شايد يک دليلِ آن اين است که استادانِ بزرگ يگر انگيزه‌ي تدريس ندارند؛ از طرفي تعداد هنرجويان موسيقي بسيار زياد شده است. هنرجويان هم آن انگيزه‌ي نسل‌هاي قبل را ندارند. ما هميشه در حياط هنرستان ساز مي‌زديم؛ اما حالا همه بي‌کار هستند. ما دغدغه‌ي آنسامبل داشتيم؛ الان اين انگيزه نيست؛ هرچند بچه‌هاي بااستعداد و باهوشي هستند.
نگار نوراد: شايد هم ما جديت استادانمان را نداريم.
تينا جامه‌گرمي: نسل هم تفاوت کرده است.
نگار نوراد: الان امکاناتشان بيشتر است و اين وضعيت حيف است.
يگانه حسيني‌نيا: من در آموزشگاه خصوصي درس مي‌دهم؛ استاد ابراهيم لطفي به من پيشنهاد تدريس در هنرستان دادند؛ اما گفتند که چون هنرستان درس نخوانده‌ام، نمي‌توانم در آنجا تدريس کنم.
نگار نوراد: مسوؤليت بسيار سنگيني است.
نيلوفر سهي: ورود دانشجويان به دانشگاه اتفاق بدي است؛ من بايد کنار کسي بنشينم که تا به حال ساز دستش نگرفته بود.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۲۴۸۷۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

میزبانی قلعه فلک‌الافلاک از ارکستر سمفونیک تهران

بنیاد رودکی، شهرداری لرستان و اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان، تفاهم‌نامه‌ای برای اجرای ارکستر سمفونیک تهران امضا کردند

به گزارش خبرگزاری ایمنا از لرستان و به نقل از روابط عمومی بنیاد رودکی، محمد الله‌یاری فومنی مدیرعامل بنیاد فرهنگی هنری رودکی، سیدامیرعباس ستایشگر معاون آفرینش‌های فرهنگی هنری این بنیاد، اعظم روانشاد مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان لرستان و داریوش بارانی شهردار خرم‌آباد، در جلسه مشترکی تفاهم‌نامه همکاری میان دو مجموعه بنیاد رودکی و شهرداری خرم‌آباد را امضا کردند.

بر اساس این تفاهم‌نامه، ارکستر سمفونیک تهران، سمفونی «فلک‌الافلاک»، اثر استاد کامبیز روشن روان را با مشارکت بنیاد رودکی، شهرداری خرم‌آباد و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان لرستان در محوطه قلعه فلک‌الافلاک اجرا می‌کند.

ارکستر سمفونیک تهران سال ۱۳۲۲ توسط پرویز محمود پایه‌گذاری شد. دوران طلایی این ارکستر در سال‌های ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ و به رهبری فرهاد مشکوه سپری شد، این ارکستر اکنون زیرمجموعه بنیاد فرهنگی هنری رودکی است و با رهبری دائم منوچهر صهبائی به فعالیت خود ادامه می‌دهد.

این ارکستر هفدهم اسفند سال گذشته، کنسرت «فلوت سحرآمیز» را به رهبری منوچهر صهبائی در تالار وحدت برگزار کرد.

کد خبر 748695

دیگر خبرها

  • تشییع و خاکسپاری پیکر مرتضی شفیعی در اصفهان
  • پیکر مرتضی شفیعی در اصفهان خاکسپاری شد
  • حمله شدید اللحن روزنامه نگار مشهور اسرائیلی به نتانیاهو
  • میزبانی قلعه فلک‌الافلاک از ارکستر سمفونیک تهران
  • رهبر ارکستر ملی موسیقی اصفهان درگذشت
  • جدیدترین شماره فیلم‌نگار با خلاصه فیلمنامه «آپاراتچی» و «آسمان غرب» منتشر شد
  • سیناپس «آپاراتچی» و «آسمان غرب» و فیلمنامه «یادآوری» در فیلم‌نگار
  • آخرین وضعیت بازار طلا و سکه؛ طلای ۱۸ عیار گرمی چند؟ | جدول قیمت ها را ببینید
  • نامگذاری خیابانی در تهران به نام اولین روزنامه نگار شهید ایران
  • برگزاری دو رویداد بین‌المللی با موضوع «سمنان پایتخت جاده ابریشم»