راز هولناک و پنهان محسن و پرستو / 19 ساله بودم که عروس یک زندانی شدم و ..!
تاریخ انتشار: ۵ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۲۶۱۸۶۹
حکایت زندگی پرستو بانویی که از 22 سالگی به ایدز مبتلا شده است. هر چند مدتی را در ناامیدی و ترس گذرانیده است ولی پذیرش بیماری به خاطر دخترانش به جنگ با سرنوشت رفت و به جای واژه تلخ مرگ، رنگ زندگی به باورهایش زد. آفتابنیوز : با هزاران امید و آرزو رخت عروسی به تن کرد و برای شروع یک زندگی مشترک مالامال از عشق خود را آماده کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش رکنا، حکایت زندگی پرستو بانویی که از 22 سالگی به ایدز مبتلا شده است. هر چند مدتی را در ناامیدی و ترس گذرانیده است ولی پذیرش بیماری به خاطر دخترانش به جنگ با سرنوشت رفت و به جای واژه تلخ مرگ، رنگ زندگی به باورهایش زد. پرستو که اکنون 33 ساله است از روزهای تلخی می گوید که ناباورانه برگه آزمایش را رو به رویش گذاشته بودند و به او گفته بودند ایدزی است.
وی می گوید: 18 ساله بودم که محسن به خواستگاری ام آمد البته می دانستم مدتی معتاد بوده و حتی به زندان هم رفته ولی وقتی به خواستگاری ام آمد ترک کرده بود و کار خلاف را کنار گذاشته بود با هزاران امید پا به خانه محسن گذاشتم و در 19 سالگی فرزند اولم به دنیا آمد.با تولد پرستش زندگی مان قشنگ تر شده بود تا اینکه محسن به بیماری مبتلا شد که هیچ پزشکی نمی توانست آن را تشخیص دهد. محسن مدام تب و لرز می کرد و توان کار کردن نداشت.
این زن مبتلا به ایدز ادامه داد: وقتی به خود آمدم دیدم فرزند دوم را باردار هستم و هر روز شرایط جسمانی محسن بدتر می شد تا اینکه متخصص عفونی آزمایشاتی برایش نوشت که ناگهان زندگی مان رنگ باخت و به یکباره کاخ آرزوهایمان فروریخت.
پرستو با بغضی در گلو روزهایی را یاد می کند که خوشبختی اش به پایان رسید و در برابر حقیقتی تلخ قرار گرفت.
وقتی جواب آزمایشات محسن آمد و دکترش بیماری ایدز را تایید کرد متوجه شدیم زمانی که در زندان به سر می برده و معتاد بوده از سرنگ مشترک استفاده کرده است همان زمان ها بود که به این فکر کردم حتما من هم به این بیماری مبتلا شده ام. برای چند لحظه دنیا دور سرم چرخید و دیگر هیچ چیزی را نفهمیدم.
وی در ادامه گفت: نوبت به روزی رسید که با دستانی لرزان و پاهایی بی قرار به آزمایشگاه رفتم در آن لحظه تصور می کردم قاتلی هستم که باید خود را برای پایان زندگی برای رفتن بالای چوبه دار آماده کنم. وقتی برگه آزمایش را گرفتم و دیدم به این بیماری هولناک مبتلا هستم به پایان زندگی رسیدم اما سرنوشت دو کودک بی گناه و معصومم را و آینده آنها را در ذهن مرور می کردم. هردو فرزندم باید این آزمایش را می دادند پرستش دختر بزرگم سالم بود ولی پریا چون شیرخوار بود این احتمال وجود داشت که مبتلا شده باشد. خوشبختانه آزمایشات پریا هم سالم بود ولی دیگر نباید به او شیر می دادم.
پرستو ادامه داد: حالا من مانده بودم و تحمل بیماری که قربانی اش شده بودم از یک سو باید به همسر بیمارم رسیدگی می کردم و از سویی دیگر خود را سرزنش می کردم که چرا باید من قربانی می شدم مگر خطایی کرده بودم یا گناهکار بودم. وقتی به آینده پرستش و پریا فکر می کردم تا آرام می شدم و اینکه باید در مقابل این بیماری بایستم و با زندگی بجنگم تا بتوانم آنها را به سرانجام برسانم.
گاهی اوقات خود را لبه پرتگاه و در آخرین ایستگاه زندگی تصور می کردم و منتظر مرگ بودم ولی وقتی نگاهم به خنده های دخترانم می افتاد احساس می کردم باید قوی باشم. ترس از اینکه همشهری ها و یا خانواده و اقوام به این راز پی ببرند و بدانند من و محسن به ایدز مبتلا هستیم دیوانه ام می کرد. می ترسیدم وقتی فرزندانم متوجه این مسئله شوند ما را طرد کنند.
وی افزود: مدتی بعد بیماری محسن به اوج رسید اما روحیه ام را حفظ کردم با اینکه خودم هم جسم توانمندی نداشتم و هر روز ضعیف تر می شدم اما سعی می کردم زندگی مان مثل روزهای اول شاد و لبریز از عشق باشد. وقتی دلم می گرفت شب ها تا صبح گریه می کردم. نسبت به این بیماری شناختی نداشتم کتاب خواندم و مطالعه ام را بیشتر کردم تا بتوانم کشتی به گل نشسته زندگی ام را از غرق شدن نجات دهم. مرتبا با پزشک در ارتباط بودم داروها را به موقع مصرف می کردیم تا اینکه وضعیت جسمانی محسن بهتر شد. فراز و نشیب های زندگی را پشت سر گذاشته و اکنون با کنترل بیماری روزهای بهتری را می گذرانیم. بیماری ایدز برای من و محسن مثل یک رازی است که در سینه مان حفظ کرده ایم و جز خودمان هیچ کس از آن مطلع نیست نمی دانم تا چه زمانی می توانیم رازداری کنیم.
منبع: آفتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۲۶۱۸۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا مالاریا از مرزهای شرقی وارد کشور شده است؟
به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، وضعیتی که موجب نگرانی است چون بسیاری از کارشناسان تأکید میکنند که در این روند افزایشی، هم شانس عوارض شدیدتر میشود و هم احتمال مرگ افزایش خواهد یافت؛ ضمن آنکه برنامه ایران در مهار و حذف مالاریا تحتتأثیر قرار میگیرد.
بیشتر بخوانید: آخرین وضعیت بیماری مالاریا در کشورعبدالرضا میراولیایی، کارشناس مسئول کنترل بیماریهای منتقله از ناقلین وزارت بهداشت، با اشاره به این موضوع میگوید: «در شرایطی که با افزایش ابتلا به مالاریا به دلایلی ازجمله رطوبت، سیل پاکستان و ورود جمعیت زیاد مبتلا از مرزها به داخل کشور مواجهیم، کار کمی سختتر میشود، اما در کشور امکان تشخیص سریع و درمان کامل بیماری را داریم و این مهمترین امتیاز ما در کنترل مالاریاست. تا زمانی هم که موارد ابتلا از یک فرد آلوده به فرد غیرآلوده در داخل کشور نداشته باشیم، مشکلی درباره گواهینامه نخواهیم داشت.» او به چند نکته دیگر هم درباره شیوع این بیماری اشاره میکندکه در ادامه آمده است.
۳عامل افزایش ابتلامیراولیایی درباره دلایل افزایش موارد ابتلا به مالاریا در کشور میگوید: «نکته اول اینکه در کل دنیا بهدلیل تغییرات اقلیمی و گرمشدن زمین موارد ابتلا از طریق ناقلان در حال افزایش است. نکته دوم هم تأثیرپذیری ایران درباره مالاریا از پاکستان است. سال گذشته با سیل پاکستان مواجه شدیم و با افزایش موارد ابتلا در کشور، روند بیماری افزایشی شد. طی این مدت تعداد زیادی از افرادی که وارد ایران شدند، پاکستانی و افغانستانی و مبتلا بودند. نکته سوم هم تجارت سوخت و تبادلات مرزی بسیار زیاد در مرزهای جنوبشرقی کشور است که در نتیجه آن، افراد آلوده بیشتری میتوانند وارد کشور شوند.»
کنترل بیماری در کشورکارشناس مسئول کنترل بیماریهای منتقله از ناقلین وزارت بهداشت درباره کنترل بیماری در کشور عنوان میکند: «با اینکه آمار ورود افراد مبتلا به کشور بالاست، با توجه به ایجاد آمادگی و ارائه آموزشهایی که از پیش در مراکز بهداشتی و بیمارستانها صورت گرفته است، این افراد در زمان کوتاهی شناسایی میشوند. هنر ما این است که این بیماران را بهسرعت شناسایی کنیم تا چرخه انتقال برقرار نشود.»
شیـــوع بیماری در این مناطقمناطق اندمیک برای مالاریا در ایران استانهای سیستان و بلوچستان، جنوب کرمان و هرمزگاناند. در مرکز کشور هم مواردی از مالاریا وجود دارد؛ ازجمله در همدان و چهارمحال و بختیاری که موارد بیماری در آنها همانهایی بودند که از مرزهای جنوبشرقی کشور وارد شدند و به استانهای مرکزی مسافرت داشتند.
علائم مشخص بیماریعلائم تیپیک مالاریا تب، لرز و تعریق است که در گذشته به آن تب نوبه میگفتند. تب و تعریق با فواصل مشخص در بیماران بروز میکند، اما هر تبولرزی را مالاریا نمیگویند چون این علائم بین بیماریهای ویروسی و میکروبی مشترکند. فرد مبتلا به مالاریا باید سابقه سفر به یک منطقه آلوده را از نظر مالاریا در داخل یا خارج از کشور داشته باشد.
شرایط سرایت بیماریمیراولیایی درباره سرایت این بیماری میگوید: «راه اصلی انتقال مالاریا از طریق پشه آنوفل است، اما از طریق پیوند عضو، انتقال خون و همچنین از مادر به جنین (درموارد بسیار نادر) امکان انتقال وجود دارد. همین حالا هم در اکثر نقاط کشور ازجمله اطراف تهران این پشه وجود دارد، اما چون مخزن بیماری (فرد مبتلا) وجود ندارد، خطری نیست. البته زمانی که افراد بیمار زیادی وارد کشور میشوند و به مناطق مختلف سفر میکنند، بیماری از طریق گزش فرد آلوده و سپس گزش فرد دیگر منتقل میشود.»
منبع: روزنامه همشهری
انتهای پیام/
کد خبر: 1229037 برچسبها اخبار روز