شهرستان فیروزکوه | سرزمین قلعه های باستانی ایران زمین
تاریخ انتشار: ۵ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۲۶۹۴۸۹
شهرستان فیروزکوه از زیباترین شهرهاست که در منتهی الیه شرق استان تهران و بر سر راه تهران به مازندران در دامنه جنوبی رشته کوه البرز قرار گرفته است. فیروزکوه ایران با مساحتی حدود 2310 کیلومتر شامل دو بخش مرکزی و ارجمند و شهرهای فیروزکوه و ارجمند است که از شمال به سمت سوادکوه، از شرق به استان سمنان، از غرب به شهرستان دماوند و از جنوب به گرمسار محدود می شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رباط سنگی روستای امین آباد
یکی از منحصر به فردترین دیدنی های فیروزکوه ایران در 24 کیلومتری غرب شهرستان فیروزکوه و شمال جاده تهران- فیروزکوه، راهی به روستای امین آباد می رود که اگر این راه را تا روستا ادامه دهید در مرکز آن به بقایای رباط سنگی برخورد می کنید که قدمت آن به دوران صفویه باز می گردد. این رباط سنگی با مصالحی از سنگ لاشه، قلوه سنگ و ملاط گچ و ساروج و با فرم کاروانسراهای کوهستانی (سرپوشیده) با نقشه ای مستطیل شکل ساخته شده است. بنای یاد شده شامل 4 اتاق در قسمت شرقی و یک اسطبل در بخش غربی آن است. اتاق ها جهت اسکان مسافرین کاروان هایی که از این محور تردد می کرده اند و اسطبل برای نگهداری حیوانات آن ها ساخته شده است. این اثر تاریخی طی سال های اخیر، توسط اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران مرمت و بازسازی شده است. این اثر به شماره 2939 و تاریخ 20/9/ 1379 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
این امامزاده در قسمت جنوب روستای انزها که از روستاهای دهستان حبله رود به شمار می رود در سمت راست جاده آسفالته روستای انزاها به روستای دهگردان قرار دارد که در واقع بنای یک برج آرامگاهی است و از برترین دیدنی های فیروزکوه ایران به شمار می رود. بنا متعلق به قرن هفتم هجری قمری با نقشه ای از بیرون مربع و از داخل چندوجهی است که توسط مصالحی از سنگ و ملاط گچ ساخته شده است. طی سال های اخیر اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران نسبت به مرمت و بازسازی کامل این بنا و ساماندهی محوطه پیرامون آن اقدام نموده است. این بنای تاریخی به شماره 6349 و تاریخ 7/7/1381 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
در شمال روستای مزداران که از روستاهای دهستان حبله رود است و بر بلندای صخره ای، یک برج سنگی با نقشه ای هشت ضلعی قرار دارد که در قرون میانی اسلامی به عنوان بنای یادبود با مصالحی از سنگ لاشه و ملاط گچ و ساروج ساخته شده است. پوشش بنا، گنبدی و از نوع دو پوش بوده که در حال حاضر تنها بخشی از این پوشش گنبد داخلی برجای مانده است. بنا دارای ورودی از شرق است و در داخل آن هم تزیینات معماری به شکل کنگره های تزیینی دیده می شود. اگر به شهرستان فیروزکوه ایران می روید دیدن مناظر این منطقه را از دست ندهید. در سال 1380 اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران نسبت به مرمت و بازسازی کامل این بنا و ساماندهی محوطه پیرامون آن اقدام نمود. این اثر به تاریخ 25/2/1380 و شماره 3834 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
روستای گذرخانی از روستاهای مهم دهستان حبله رود است که در حاشیه رودخانه حبله رود و در امتداد راه آهن سراسری و راه اصلی فیروزکوه به گرمسار قرار گرفته است. در قسمت غرب این روستا بقایای سه برج آرامگاهی متعلق به قرون میانی اسلامی وجود دارد و از حیرت انگیزترین دیدنی های فیروزکوه هستند. هرچند در این مکان برج های آرامگاهی متعددی در گذشته وجود داشته اما هم اینک تنها این سه برج باقی مانده است. این برج ها با نقشه های مدور وپوششی گنبدی با مصالحی از سنگ و ملاطی از گچ و ساروج ساخته شده اند. از جذابیت های این آثار وجود تزیینات معماری مانند گچ بری و کتیبه در نمای بیرونی و داخلی این بناهاست. طی سال های 1381 تا 1383 شمسی، اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران نسبت به پژوهش، حفاظت و مرمت این برج های آرامگاهی اقدام نمود. برج آرامگاهی شمالی به شماره 4409 و تاریخ 5/9/1380 برج آرامگاهی میانی به شماره 4408 و تاریخ 5/9/1380 و برج آرامگاهی جنوبی به شماره 6348 و تاریخ 7/7/1381 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده اند.
این چشمه حدود 13 کیلومتری جنوب غربی شهرستان فیروزکوه ایران و در نزدیکی ایستگاه قطار روستای مهاباد قرار دارد. اطراف چشمه در سال های اخیر با ایجاد دیواری محصور شده و محل جوشیدن چشمه تبدیل به استخر گردیده است و علاوه بر اینکه یکی از دیدنی های فیروزکوه ایران به شمار می رود از جاذبه های تفریحی هم محسوب می شود. هر ساله در تابستان هزاران نفر از نقاط دور و نزدیک به شهرستان فیروزکوه و این چشمه می آیند، آب چشمه خمده، خنک و برای بیمارهای پوستی و سنگ کلیه مناسب است.
هنگامی که مشغول خرید از شهرستان فیروزکوه هستید با کمی دقت به قلعه فیروزکوه برخواهید خورد که قدمت آن به دوران ساسانی مربوط است. این قلعه دارای 3 بخش مجزا ولی مرتبط به هم شامل بخش های زیر است:
بخش نخست، ربض یا عامه نشین است که شامل بخشی از دامنه کوه و قسمتی از زمین های اطراف بوده و با حصاری خشتی و گلی محصور شده بود که در واقع همان شهر قدیم فیروزکوه ایران است.
بخش دوم، شارستان است که محل سکونت سربازان و نظامیان بوده و با دیواری از عامه نشین جداش شده است که امروزه بقایای دیوارهای خشتی چند برج و دیوارهای طرفین دروازه های بزرگ انتهای آن را به خوبی مشخص می کند.
بخش سوم هم، ارگ یا حاکم نشین قلعه است که در بلندترین نقطه ی کوه واقع شده و محل استقرار حاکم و منسوبین حاکم بوده و می توان بقایایی از برج و باروهای این قسمت را مشاهده نمود.
این قلعه تاریخی از چنان اهمیت و موقعیتی برخوردار بوده که در اغلب رخدادهای تاریخی منطقه فتح آن برای حکام وقت در ایران مورد توجه قرار داشته است و در نهایت تیمور لنگ پس از 6 ماه انتظار در پای این قلعه با کمک ساکنین موفق به فتح آن شد. این قلعه از دیدنی های فیروزکوه ایران به شماره 3831 و تاریخ 25/2/1380 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
بنای این امامزاده در بافت قدیم شهرستان فیروزکوه ایران و شمال همان کوهی واقع شده که قلعه تاریخی فیروزکوه بر بالای آن بنا شده است. این بنا، مدفن امامزاده اسماعیل فرزند امام موسی بن جعفر (ع) و برادر امام رضا (ع) است. نقل شده که ایشان در سنین جوانی و به دنبال قیام شیعیان در طبرستان و استقرار زیدیه در آن نواحی عازم این ولایت شد و در ویمه که نام قدیم شهرستان فیروزکوه است سکونت گزید. وی پس از مبارزات بسیار، سرانجام توسط حکام جور بنی عباس به شهادت رسید.
در فاصله 200 متری جنوب ایستگاه راه آهن شهرستان فیروزکوه، برج سنگی منفردی است که در ادامه سنت معماری برج های آرامگاهی منطقه شمال ایران در قرون میانی اسلامی، با مصالحی از سنگ و لاشه و نقشه ای چند وجهی و پوششی گنبدی احداث شده است. نمای خارجی این برج سنگی فاقد تزیینات و نمای داخلی آن با طاق نماهای کم عمقی در اضلاع مختلف تزیین شده است. وضعیت کنونی بنا نتیجه ی مرمت و بازسازی توسط اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران است. این اثر به شماره 3502 و تاریخ 25/12/1379 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
در سه کیلومتری شهر کنونی فیروز کوه ایران، در شمال جاده آسفالته شهرستان فیروزکوه به مازندران (سه راهی سمنان) محوطه باستانی وسیعی وجود دارد که ویمه یا دیمه نامیده می شود. این محوطه در واقع هسته ی نخستین شهرستان فیروزکوه ایران بوده و قدمت آن حدود 2000 سال از دوران پیش از اسلام تا قرن هشتم هجری قمری است. اهمیت این شهر تا بدان اندازه بوده که در اغلب نوشته ها یا کتب مورخین دوران اسلامی از آن یاد شده و نام آن همواره در کنار شهرهای مهم منطقه مانند دماوند و خوار (گرمسار فعلی) ذکر شده است.
در 16 کیلومتری شرق شهر فیروزکوه ایران، مسیر جاده آسفالته شهرستان فیروزکوه به روستای سرانزا تنگه زیبایی وجود دارد که در گذشته یکی از دروازه های ورود به شهر فیروزکوه در این مکان قرار داشته است. پس از عبور از این تنگه ی زیبا، برجستگی قرمز رنگی دیده می شود که بر فراز آن بقایای قلعه ای مستحکم با هشت برج دفاعی قرار دارد که در سه طبقه ایجاد شده است. مصالح به کار رفته در این دژ از جنس سنگ، چینه، خشت خام و ملاط گچ و ساروج است. این اثر به شماره 2931 و تاریخ 20/9/1379 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
در شمال شهر فیروزکوه و سمت چپ مسیر جاده ای آسفالته فیروزکوه به سمنان، دیوار صخره ای به چشم می خورد که بر فراز آن دژ تاریخی لاجورد با مصالحی از سنگ و ملاط گچ و ساروج یکی از شگفتی های منطقه را رقم زده است و از حیرت انگیزترین دیدنی های فیروزکوه است. این دژ از جمله آثار تاریخی و مهم منطقه است که قدمت آن متعلق به دوران پیش از اسلام است و تا قرون هفتم و هشتم هجری قمری نیز مورد استفاده بوده است. بنا به اشاره متون تاریخی در اواخر حکومت ساسانی و دوره حکومت یزدگرد آخرین پادشاه ساسانی، این مکان محل نگهداری بار و بنه حکومتی بوده است، فردوسی هم در شاهنمامه آورده: "دژ گنبدان و دژ چرمنه دژ لاجوردی برای بنه"
برای دیدن این بنا باید حدود 40 دقیقه کوه نوردی کنید که برای علاقمندان طبیعت بسیار لذت بخش و خاطره انگیز خواهد بود. این قلعه به شماره 4410 و تاریخ 5/9/1380 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
در قسمت غرب بافت کنونی روستای درده، بنای زیبایی وجود دارد که به امامزاده چهارده تن شهرت دارد. شهرت این امامزاده به دلیل وجود 14 قبر در داخل این بنا می باشد. امامزاده 14 تن، بزرگترین برج آرامگاهی و از دیدنی های فیروزکوه است و ترکیب اصلی بنا از دو قسمت اتاق مقبره و فضای کوچک گنبدداری در مجاور آن تشکیل شده است. نقشه بنا چندوجهی با پوشش گنبدی و ملاط گچ و ساروج است. این بنا در سال 1380 توسط اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران بازسازی و مرمت شده است. بنای این امامزاده در تاریخ 25/2/1380 به شماره 3829 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
حکام دردهدر مرکز روستای درده، حمامی با بیش از 200 سال قدمت وجود دارد. با گذر از چند پله به کف حمام می رسید که در واقع گرمخانه آن است. این حمام دارای حوض سنگی در وسط و سکوهایی برای تعویض لباس است. سقف گنبدی و طاق جناقی با نورگیر از ویژگی های این بنا است.
کاروانسرای گدوکاین بنا در مسیر شاهراه ارتباطی اصفهان به مازندران و در زمان شاه عباس صفوی برای استفاده مردم و کاروان ها با مصالحی از جنس سنگ، آجر و ملاط گچ و ساروج بنا شده است. نقشه این کاروانسرا مستطیل شکل و از نوع کاروانسراهای کوهستانی است که به دلیل هوای سرد منطقه، کاملا سرپوشیده ساخته شده است. در داخل این کاروانسرا، اتاق هایی برای سکونت افراد و فضاهایی در پیرامون برای نگهداری حیوانات پیش بینی شده است. این اثر به شماره 2795 و تاریخ 16/7/1379 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
تنگه واشیدر 4 کیلومتری شمال روستای خوش و آب هوای جلیزجند به کوه بلند واشی می رسید. در این کوه تنگه ای طبیعی وجود دارد که رودخانه ای از آن عبور می کند و در فصل تابستان پذیرای بسیاری از گردشگران داخلی و خارجی است. اگر فرصت بازدید از سایر دیدنی های فیروزکوه به شما دست نداد بازدید از این مجموعه تاریخی، طبیعی بی نظیر در استان تهران را به هیچ وجه فراموش نکنید.
منطقه تنگه واشی به دلیل تلفیق آثار تاریخی آن با طبیعت شگفت انگیز، یکی از مهم ترین مجموعه های گردشگری استان تهران و دیدنی های فیروزکوه است. از جمله آثار تاریخی این منطقه می توان به بقایای یک برج آرامگاهی قبل از ورود به تنگه در سمت راست اشاره کرد که متعلق به قرون میانی اسلامی است و محوطه ای باستانی پیرامون آن وجود دارد. در ابتدای ورود به تنگه اصلی، اگر کمی دقت کنید در سمت چپ بر سینه ی صخره بقایای یک حجاری ناتمام دیده می شود. همچنین در قسمت چپ تنگه و بالای کوه، قلعه ای متعلق به پیش از اسلام وجود دارد اما مهم ترین اثر تاریخی این مجموعه نقش برجسته ای است که در قابی مربع شکل و ارتفاع 2 متری از بستر رودخانه در وسط این گذرگاه، جایی که دره بسیار تنگ می شود وجود دارد. ابعاد نقش برجسته ی تنگه واشی 6 متر در 7 متر بوده و در سمت راست تنگه بر روی کوه حجاری شده است. این اثر در واقع بزرگترین اثر حجاری دوره قاجار است که در آن پیکره 22 نفر شامل فتحعلی شاه قاجار و شاهزادگان در حال شکار حجاری شده اند چرا که این مکان یکی از شکارگاه های مهم سلطنتی طی آن دوران بوده است. در این نقش برجسته همچنین اشعار و نوشته هایی به خط نستعلیق در کنار نقوش مراسم شکار حک شده که این اشعار در مدح شاه قاجار است. خوب است بدانید که از دوران فتحعلی شاه تنها دو حجاری باقی مانده که اولی در چشمه علی شهرری قرار دارد و این نقش هم دومین نقش برجسته برجای مانده از آن دوران محسوب می شود. حجاری های تنگه واشی به شماره 1025 و تاریخ 3/2/1353 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
این برج در قسمت شمال روستای بادرود از روستاهای شهرستان فیروزکوه واقع شده است. این بنا نیز مانند اغلب برج های آرامگاهی منطقه با مصالحی از سنگ لاشه و ملاط گچ و ساروج ساخته شده و پوششی گنبدی از نوع دوپوش دارد. نمای داخلی بنا علاوه بر طاق نماها، در قسمت گردنه گنبد، کتیبه ای دارد به خط کوفی در کادری مربع شکل که نام مبارک حضرت علی (ع) دو بار در آن تکرار شده است. اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران طی سال های اخیر نسبت به مرمت و بازسازی کامل این بنا و سامان دهی محوطه پیرامون آن اقدام نموده است.
بقعه سیدعلی و خانواده روستای بادروداین بقعه در فاصله ی 200 متری قسمت شمال برج سنگی روستای بادرود قرار گرفته و به قرون 8 و 9 هجری قمری متعلق است. بنای بقعه شمال یک ایوان ورودی و اطاق مقبره است که قبرهایی در داخل آن قرار گرفته است و نقشه ی آن چند وجهی با پوششی گنبدی است. مصالح به کار رفته در بنا، ملات ساروج است که تمام سطوح آن با گچ پوشیده شده است.
امامزاده عسگری (ع) روستای شهرآباددر مرکز روستای شهرآباد، بر بالای پشته ای کم ارتفاع، یک بنای تاریخی و مذهبی ارزشمند و از دیدنی های فیروزکوه قرار دارد که به نام امامزاده عسگری (ع) شهرت دارد. این بنا از دو بخش شامل یک ایوان ورودی در قسمت جنوب و اتاق مقبره در قسمت شمال تشکیل شده است. بنای اصلی با نقشه ای مدور و گنبدی مخروطی بر فراز آن است که با مصالحی از سنگ و ملاط گچ و ساروج ساخته شده است. قدمت بنا به قرون میانی اسلامی باز می گردد. این اثر به تاریخ 28/1/1379 و شماره 2964 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
روستای طارسدر قسمت شمال این روستا، چند اثر تاریخی از جمله امامزاده احمد و محمد (ع) و برج سنگی وجود دارد که به فاصله ی تقریبی 1 کیلومتری از یکدیگر واقع شده اند. نقشه ی این امامزاده از بیرون مربع و از داخل چندوجهی است. برج سنگی دارای نقشه ای مدور و پوش گنبدی بر بالای آن است. مصالح این بناها از سنگ و ملاط گچ و ساروج است که قدمت آن ها هم به قرن ششم و هفتم هجری قمری باز می گردد و طی سال های اخیر مرمت و بازسازی شده است. بنای امامزادگان احمد و محمد (ع) در تاریخ 20/9/1379 به شماره 2935 و برج سنگی به شماره 2936 و همان تاریخ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده اند.
امامزاده 12 تن شهر ارجمندشهر ارجمند که از شهرهای جدید شهرستان فیروزکوه است دارای امامزاده های متعددی است که این امامزاده از مهم ترین آن ها و دیدنی های فیروزکوه به شمار می رود. بنا متشکل از چند بقعه متصل و مرتبط به هم است با نقشه ای مستطیل شکل از بیرون که از داخل چند وجه دارد. مصالح به کار رفته در بنا سنگ و ملاط گچ و ساروج است. وجه تسمیه این امامزاده به دلیل وجود 12 قبر در اتاق های این امامزاده است. این بنا به شماره 6352 و تاریخ 7/7/1381 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
امامزاده یحیی (ع)در قسمت جنوبی روستای هرانده بر بالای پشته کم ارتفاعی گورستان روستا را در بر می گیرد، برج سنگی مدور منفردی وجود دارد که به امامزاده یحیی مشهور است و قدمت آن به قرون هفتم و هشتم هجری قمری می رسد. از ویژگی های مهم این بنا تزیینات و کتیبه هایی است که در داخل بنا و پیرامون محراب و دیوارهای داخلی آن ایجاد شده است.
این تزیینات به شیوه ی نقاشی است و تصویر محرابی حاوی کتیبه ها و نقوش اسلیمی و مذهبی با رنگ های لاجوردی، قهوه ای و مشکی را ارائه می کند که متن کتیبه ها حاوی آیات قرآن کریم و اسماء مبارک الله، محمد (ص) و علی (ع) است. به همین دلیل امامزاده یحیی (ع) را باید مهم ترین بنای تاریخی، مذهبی منطقه فیروزکوه ایران و دیدنی های فیروزکوه به شمار آورد که یکی از منحصر به فردترین تزیینات معماری بناهای آرامگاهی دوران اسلامی را در خود جای داده است و پدیده ای منحصر به فرد به شمار می رود. این اثر در تاریخ 25/12/1380 به شماره 5694 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
این غار در فاصله 135 کیلومتری شرق تهران و 23 کیلومتری جنوب غربی شهرستان فیروزکوه در 6 کیلومتری روستای هرانده در ارتفاعات پرفراز و نشیب کوهستانی به نام کوه بورنی قرار دارد. دهانه غار 15 در 10 متر و دارای 6 متر ارتفاع است. مجموعه غار بورنیک از 3 تالار بزرگ شکل گرفته که بر فراز هریک، طاقدیس های بلند به صورت گسل با دیرینه گی و کهنگی جلب توجه می کنند. برای رسیدن به این غار در جاده هرانده و حاشیه حبله رود حرکت کرده و پس از عبور از رودخانه با حدود یک ساعت و نیم پیاده روی به دهانه غار می رسید. این اثر به شماره 6337 و تاریخ 7/7/1381 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
منبع: مجله همگردی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت hamgardi.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مجله همگردی» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۲۶۹۴۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رمزگشایی از ماجرای مرموز روستایی که یک شبه ناپدید شد!
«با کمال تاسف و تاثر بایستی به آگاهی شما برسانیم که در جریان یک حادثه اسرارآمیز روستای آبکار علیا در زیر میلیونها تن خاک دفن شد»؛ از آن روز که مجری استانی این خبر را اعلام کرد ۲۶ سال میگذرد، اما چهره این گوینده و آن خبر از ذهن شنوندهها و کسانی که ماجرای روستای آبکارعلیا در منطقه لِبد بازُفت را میشنوند، پاک نمیشود. روستایی که یک شب مانده به سیزدهبهدر یعنی ۱۲ فروردین ماه سال ۷۷ در یک اتفاق شبانه و واقعا اسرارآمیز ناپدید میشود و دیگر نه آبکاری میماند و نه مردم و باغ و خانهها و دامهایشان که دوست و فامیل بخواهند به آن سر بزنند یا آنهایی که از روستا کوچیدهاند با قدمزدن در کوچهباغهای زادگاهشان خاطرهبازی کنند. از ساکنان روستای آبکار علیا در سال ۷۷ تنها یک مقبره یادبود دستهجمعی مانده است و چند مستند قدیمی که سعی میکند به سوالها درباره این حادثه پاسخ بدهد. با این که یادآوری آن اتفاق، تلخ است در پرونده امروز به سراغ مستندها و روایتهایی که از آبکار علیا موجود است رفتیم و با دکتر «داریوش رحیمی» استاد جغرافیای طبیعی که چهارمحال و بختیاری را مانند کف دستش میشناسد و روایتهای دستاولی درباره آن اتفاق دارد گفتگو کردیم.
بهاری که در یک چشم بههمزدن خزان شد
۱۲ فروردین سال ۷۷ بود. مردان و زنان روستای آبکار علیا سرشان به زندگیشان گرم بود و لابد برای بهار پیشرو نقشه میکشیدند. آبکار در دامنه کوه «کی نو» واقع شده بود. نوروز بود، درختها شکوفه زده و چمنها دشت را سبز کردهبود. باران سختی میبارید، اما مردم آن منطقه به این چیزها عادت داشتند. دم غروب صدای مهیبی از روستا آمد و از فردای آن روز دیگر خبری از هیچچیز و هیچ جنبدهای در آبکار نبود و بهار روستا یک شبه رنگ خزان گرفت. میلیونها تن خاک از کوه مقابل به جای ریختن در دره بین آبکار و آن کوه، مستقیم روی این روستا پرتاب شده بود و آبکار و مردمانش در یک چشم به هم زدن زیر خروارها خاک مدفون شدند؛ بیآن که فرصتی برای خداحافظی با عزیزانشان داشته باشند یا بازماندگان بتوانند برای آخرین بار آنها را ببینند و فرصتی برای تشییع و دفن آنها داشته باشند. انگار از ازل هیچ روستایی و هیچ مردمی در این روستا زندگی نمیکردهاند. رسانهها مینوشتند زمین یک روستا را بلعید، اما در حقیقت آبکار با خاک یکسان شده بود و زیر خروارها خاک مدفون. این حادثه آنقدر عجیب بود که حتی توضیحات کارشناسان زمینشناسی در آن زمان، هم نتوانست نظر آدمهایی را که قبل و بعد آبکار را دیده بودند عوض کند و هنوز که هنوز است چرا و چگونه ذهن آنها و کسانی که ماجرای روستای آبکار را شنیدهاند، آزار میدهد.
۱۵۱ نفر ناپدید شدند و یک نفر ماند
آمارها درباره تعداد افرادی که در آبکار ناپدید شدند و تا الان هیچ خبری از آنها نیست تفاوت دارد. به گفته دکتر داریوش رحیمی حدود ۱۵۱ نفر از اهالی روستای آبکار علیا که در خانه یا روستا و باغهایشان بودند در آن شب پرمعما و با اتفاق غیرمنتظرهای که افتاد در کنار همه خاطراتشان به خواب ابدی رفتند و از این روستا فقط یک نفر باقی میماند که او هم دم غروب به روستا میرسد. وقتی میبینید باید پیاده به روستا برود و هوا تاریک شده و باران سنگینی میبارد در همان روستای پایینتر میخوابد. دامداری شغل اصلی مردم آبکار بود و گفته میشود ۲ هزار راس میش و گوسفند هم در آن حادثه زیر خاک تلف شد. شبی که این اتفاق افتاد اهالی روستاهای بالادست و پاییندست آبکار با شنیدن آن صدای مهیب اول فکرکردند زلزله آمدهاست. بعضی هم فکر کردند سیل راه افتاده و این صدای خروش سیل بهاری است. راه روستای آبکار مالرو بود و با خودرو نمیشد خود را به روستا رساند. گذشته از آن در سال ۷۷ نه خبری از جادههای آسفالته بود و نه فراوانی خودرو. مردم فانوسشان را روشن کردند و تا خودشان را در آن باران و تاریکی به آبکار برسانند سپیده زده بود. این حادثه را هم مردم روستاهای اطراف به گوش مسئولان رساندند، اما کار از کار گذشته بود. با این همه مردم، هلالاحمر و نیروهای دولتی بسیج شدند تا شاید بتوانند ساکنان آبکار را پیدا کنند، اما این تلاش سرانجامی نداشت.
وقتی چراغهای روشن یکباره خاموش شد
مردم ماندهبودند چطور میشود آن توده عظیم خاک که روی آبکار علیا ریخته بود به جای ریزش در دره به کمرکش کوه مقابل پرتاب شده باشد. خیلیها میگفتند انفجار است، بعضیها میگفتند بلایی است که از آسمان نازل شده است و بعضی هم به حساب رانش کوه میگذاشتند. یکی از کسانی که آن شب در بالادست روستای آبکار بوده است آن صدای مهیب را شنیده و دیده که قبل از آن اتفاق چراغ خانهها در آبکارعلیا روشن است. او و همراهش در مستند «روستایی که دیگر نیست» آن اتفاق را روایت میکند: «ما اینجا [منطقهای بالادست روستای آبکار]نشسته بودیم. دیدم زمین لرزش گرفت. طوری که مردم از ساختمانها بیرون آمدند. ساعت ۷ ربع کم (یک ربع مانده به ۷ عصر) و دم غروب بود. ما میخواستیم چراغی روشن کنیم و چراغی هم از آن منزلها در آبکارعلیا روشن بود. یکهو صدای لرزشی آمد که فکر کردیم زمینلرزه است. دود غلیظی بلند شد و اصلا شب شد.
رفتیم بنزین بیاوریم تا چراغ روشن کنیم و با بقیه راه بیفتیم. صبح اول وقت حرکت کردیم و رسیدیم محل حادثه، دیدیم از قسمت بلندی کوه ریزش کرده و ریخته روی آبادی و از روستا خبری نیست. آن خاک و سنگها باید میریخت توی دره و آن آبادی هم هیچیاش نمیشد.» فرد دیگری که تعداد زیادی از خویشاوندانش را در آبکار از دست داده است هم در همان مستند میگوید: «مهندسان گفتند ۷۰ متر خاک آمده روی روستا و جاده هم جوری نیست که ابزاری بیاورند و بتونیم عزیزامون رو بیرون بیاریم.»
ترکیبی از زلزله و زمینلغزه آبکار را ناپدید کرد
یک جغرافیدان ماجرای مرموز روستای آبکار علیا را با دلایل علمی توضیح میدهد
واقعا چه اتفاقی برای روستای آبکار افتاد؟ انفجار بود یا یک حادثه ماورایی؟ این سوالات شاید هیچوقت دست از سر کسانی که حادثه آبکار را شنیدهاند برندارد. دکتر «داریوش رحیمی» استاد جغرافیای طبیعی دانشگاه اصفهان و عضو هیئت علمی دانشکده علوم جغرافیایی و برنامهریزی این دانشگاه در گفتوگویی توضیحات علمی و دقیقی درباره حادثه آبکار علیا در اختیارمان میگذارد. او جغرافیای منطقه را کامل میشناسد و آن سال در استان چهارمحال و بختیاری مشغول به کار بوده است.
پاشویی دامنه زمینه لغزش روستا بود
داریوش رحیمی میداند ویدئوی حادثه آبکار دوباره در فضای مجازی فراگیر شده است او ۲۶ سال پیش و زمان حادثه آبکار در آبخیزداری چهارمحال و بختیاری کار میکرد و درباره آن میگوید: «بچههایی که با من همکار بودند جزو اولین افرادی بودند که بعد از اتفاق روستای آبکار علیا به آنجا رفتند. اصلا بحثهایی که میگویند نبوده. این روستا در حوزه سرشاخه رودخانههای بختیاری است که میریزد به رودخانه دز و آنجا یک گسل هم دارد که فعال است. منتها، چون در طول سال این گسل فعالیت دارد شدت این زلزلهها ضعیف است و در حد ۲.۵ و ۳ ریشتر. اتفاقی که در سال ۷۷ برای آبکار افتاد این بود که آن شب آن منطقه بارندگی سنگینی داشت که از دو روز قبل و همان روز ادامه داشت.
ما پدیدهای به اسم زمین لغزش داریم که در آن زمین جابهجا میشود و سُر میخورد و به آن رانش زمین هم میگویند. علت این رانش زمین چیست؟ فرضکنید من به صندلی تکیه میدهم اگر این صندلی یک جای لیز باشد سُر میخورد ولی اگر تکیهاش به دیوار باشد من هرچقدر به آن تکیه بدهم باز طوری نمیشود. گاهی توسط طبیعت و گاهی انسانها اتفاقاتی میافتد که روی پایداری دامنه و تکیهگاه آن تاثیرگذار است. ما با جادهسازی، خط انتقال برق، نفت و انرژی دامنه را خالی میکنیم و با خالیشدن زیر آن، رانش اتفاق میافتد. یک موقع هم این در طبیعتی اتفاق میافتد که در کنار رودخانه است. روخانه طغیان میکند؛ ما در اصطلاح میگوییم دامنه را پاشویی میکند و زیرش خالی میشود. با این کار یک زمینه برای سرخوردن و لغزش ایجاد میشود. البته در همهجا اینطور نیست.»
زلزله باعث شوتینگ سنگها شدهبود
این استاد جغرافیای طبیعی معتقد است علم برای حادثه آبکار توضیح دارد و روایت علمیاش درباره آن شب عجیب در آبکار این است: «برخی سازندهای زمینشناسی به اسم مارن داریم که مثل اسفنج هستند. مارنها آب را به خودشان میگیرند ولی تا به آنها فشار نیاید آب را پس نمیدهند. به همین دلیل مارنها سنگین میشوند و وقتی زیرشان خالی میشود رانش زمین اتفاق میافتد. اتفاقی که در آبکار علیا افتاد دقیقا همین بود. رودخانه جلویش بسته و آب جمع شده بود و بعد هم دامنه یکباره خالی و پاشویی شد. یعنی زیر دامنه خالی شد.
همزمان با این اتفاق یک زلزله هم آمده بود، چون آن منطقه خیلی گسل دارد و زلزلهخیز هم هست. تصور کنید آن طرف دامنه بود و روستا هم طرف دیگر دامنه. یک رودخانه هم این وسط بود. رانش زد زیر دامنه و روستا رفت بالا و بعد هم رسوبات ریخت روی روستا. علاوه بر این، زلزلهای هم که اتفاق افتاد باعث حالت شوتینگ شد. یعنی سنگها با ابعاد بسیار بسیار مهیب و بزرگ روی روستا پرت شدهبود. همین هم حیرت مردم را بیشتر کرد و باعث شد برای آن حادثه دلایل عجیبوغریب بیاورند. قضیه اصلا انفجار نبود و دلایلی که گفتم باعث شد کل این روستا در گلولای و رسوبات مدفون شود. الان جادهسازی شدهاست و آن موقع با ماشین نمیشد حتی نزدیک روستا رفت. باید ۱۵ کیلومتری روستا خودرویتان را پارک میکردید تا بتوانید خودتان را پیاده برسانید آبکار. من این توضیحات را در فضای مجازی هم نوشتم و خیلیها بدوبیراه گفتند ولی این عین واقعیت است. یعنی حادثه آبکار یک رانش زمین بود که در اثر پاشویی رودخانه اتفاق افتاد. شیب منطقه هم خیلی تند بود، همزمان یک زلزله ۲.۵ تا ۳ ریشتری هم رخ داد و این حادثه ترکیبی از این دو اتفاق بود.»
ارتفاع خاک و گل روی روستا در بعضی مناطق ۱۵۰ متر بود
دکتر رحیمی بعد از حادثه آبکار علیا در سال ۷۷ برای تهیه یک گزارش برای دفتر آبخیزداری تهران به این روستا رفته است. او با اشاره به این که در منطقه بازفت و کوهرنگ زمینلغزشهای زیادی وجود دارد، میگوید: «در سال ۷۱ روستای چلو از توابع کاوند درویشان حدود ۵۰۰ تا هزار متر بر اثر رانش زمین جابهجا شد و این موضوع در منطقه خیلی طبیعی است.
یعنی شما اگر به شهرکرد بیایید از شهر اردل تا گردنه چری که وارد بازفت میشود به خاطر جادهسازیها در دهه ۶۰ و ۷۰ تا دلتان بخواهد زمینلغزش دارد. جوری که اداره راه یک سال جاده میساخت، سال بعد بارندگی میشد، زیر جاده لغزش میخورد و کل جاده ناپدید میشد. من همان اردیبهشت و خرداد سال ۷۷ به آبکار رفتم تا برای دفتر آبخیزداری تهران یک گزارش مفصل تهیه کنم. آنطور که در خاطرم است ارتفاع خاک و گِل در بعضی مناطق روستا تقریبا ۱۵۰ متر برآورد شدهبود. همان موقع دولت یک طرح مطالعاتی گسترده در بحث رانش و مناطق حادثهخیز تعریف کرد. علاوه بر این سازمان وقت برنامه و بودجه چهارمحال و بختیاری کل استان را مطالعه و روستاهای در خطر لغزش را شناسایی کرد. از همان زمان مقاومسازیها شروع شد و بسیاری از این روستاها را جابه جا کردند. پروفسور بربریان در مرکز سازمان زمینشناسی ایران مشاور مطالعاتی این تیم بود. مقاومسازیها هم به این شکل بود که مثلاروستای علیآباد در خطر لغزش شناسایی میشد. این تیم منطقه رامطالعه میکردند و یکجا را به زمینهای کشاورزی و فعالیت اختصاص میدادند. سپس یک منطقه دیگر که تثبیتشده بود و خطر لغزش نداشت را مکانیابی میکردند و به صورت مهندسی روستاها را میساختند. به همین دلیل بعد از این کارها، دیگر اتفاقات ناگوار شبیه آبکار نداشتیم.»
منبع: روزنامه خراسان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی