فتنه اقتصادی طراحی کیست؟
تاریخ انتشار: ۵ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۲۷۳۹۸۰
به تازگی زمزمههایی در زمینه اعتراض به وضعیت اقتصادی کشور به گوش میرسد.
در همین راستا، فراخوانهای مشکوکی برای برگزاری تجمعات اقتصادی هم در برخی شبکههای اجتماعی منتشر شده است.
جالب آنکه در حرکاتی که بیشتر نوستالژی سال 88 به نظر میرسد نیز شاهد انتشار برخی کلیپها، شعرخوانی، توییتها و سیاهنماییهای عجیب و غریب در اعتراض به چیزی به نام اوضاع اقتصادی کشور نیز هستیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این فضای دهشتناک و رخدادهای پیرامون آن که البته میبینیم با رفتارهایی مثل گرانی یک شبه تخم مرغ و جنجالها بر سر افزایش نرخ عوارض خروج از کشور همراه شده است اما از نظر برخی محافل تحلیلی اصلا اتفاقی نیست و بخشی از پروژه شوم «فتنه اقتصادی» است.
*صدای سیاهنمایی اقتصادی از ستاد مشترک اصلاحطلبان و دولت/ حرفهای عجیب و غریب اقتصادی که مسلمان نشنود، کافر نبیند
حقیقت این است که مسئله سیاهنمایی اقتصادی، یکی از اصلیترین پروژههایی بوده است که طی 7 سال گذشته توسط جریان خاص سیاسی یا همان اصلاحطلبان در ایران پیگیری شده است.
کسی دقیقا به خاطر نمیآورد که ماجرای اشاره به تأثیرگذاری تحریمها از کجا شروع شد اما مردم در حوالی سال 90، شب خوابیدند و صبح بیدار شدند و به یکباره دیدند جریان انحرافی که روزگاری با نقابی دیگر به ضدیت با آمریکا شناخته میشود؛ اما به یکباره از این میگوید که ایران قرار است در مقابل تحریمها کمر خم کند و ما هم راه چارهای جز مذاکره با آمریکا نداریم!
و از همان روزها بود که به ناگاه تنشهای بازار ارز و سکه هم آغاز شد.
جالب آنکه اندکی قبل از همان روزها سایت فارین پالیسی طی گزارشی درباره اوضاع اقتصادی ایران از چیزی به نام «انقلاب یقهآبیها» یا همان اعتراضات کارگری نوشته بود.[1]
این خط بعدها و پس از پایان دولت احمدینژاد توسط اصلاحطلبان با شدت و حدّت بیشتری پی گرفته شد.
فیالواقع مردم ایران اگرچه سی و چند سال با تحریمها زندگی کرده بودند اما به یک باره داشتند درباره چیزی به نام «اثر خرد کننده تحریمها» میشنیدند.
و مردم دیدند که اصلاحطلبانی که یک عمر بعنوان فعال سیاسی شناخته میشدند اما یکشبه تبدیل به کارشناسان اقتصادی شدند!
سعید حجاریان در همان روزها به صحنه آمد و در یک مصاحبه پرطمطراق با روزنامه اعتماد، عبارت «و ما ادریک مالتحریم» را به کار برد.
و شاید همین فرمان بود که بحث سیاهنمایی از اوضاع اقتصادی کشور را وارد شیب تندتری کرد.
برخی بازیگران کمپینی به نام «نه به تحریمها» راه انداختند و فعالان جریان چپ نیز دست به یک سیاهنمایی گسترده از اقتصاد ایران زدند.
آنچه در ادامه میخوانید، بخشهایی از همین سیاهنمایی است که در ایام دولت یازدهم و طی سالهای 92 تا 96 از سوی اصلاحطلبان ابراز شد:
- محسن رهامی: «تحریمها و قطعنامهها کشور را فلج کرده و تا حل نشود نمیتوانیم حوزه اقتصاد کشور را 100 درصد حل کنیم»!
- مرحوم هاشمی رفسنجانی: تحریمها پدر مردم را در آورده است. اکثر مردمی که مزدبگیر هستند تحریمها استخوانهای آنها را خرد کرده است.
- محسن صفایی فراهانی: در پایان هشت ساله دوره احمدینژاد... اقتصادی بحرانزده و نگرانکننده و غارت زده به ارث گذاشته شد.
- احمد خرّم: تحریمها ادامه پیدا کند کشور میرود به باتلاقی که دیگر برنمیگردد.
- حمیدرضا جلاییپور: تحریمها طناب داری بودند که باید با توافق برداشته میشدند
- جواد اطاعت: ایران در شاخصهای منفی از میانگین کشورهای همسایه نیز وضع بدتری دارد...متاسفانه ما در شاخصهای منفی مثل اعتیاد، بیکاری و تورم از میانگین کشورهای همسایه نیز اوضاع نامناسبتری داریم.
- عباسعلی نورا: رکود در حال تبدیل شدن به بحران است و کارشناسان اقتصادی 100 درصد منتظر رکود تورمی هستند.
- مرتضی الویری: به نظر من در حوزه اقتصادی به دلیل گستردگی تحریمها و عمق مشکلات مدیریتی دولت عملا اقدام موثری نمیتواند در کوتاه مدت صورت دهد.
***
آنچه که درباره اظهارات اقتصادی اصلاحطلبان پیرامون سیاهنمایی از اوضاع کشور اشاره کردیم، تنها برگی از هزاران است...
برگی از هزاران که البته دولتیها هم کم کم به جرگه همانها پیوستند و صدای القای بحران در اقتصاد ایران از اردوگاه دولت هم شنیده شد.
آنچه که در ادامه میخوانید صحبتهایی از جانب مقامات دولتی است که برخی از این حرفها بعدا توسط همین مقامات «گِرا دادن به دشمن»[2] معرفی شد.
- رئیسجمهور روحانی: خزانه خالیست... مشکل آب خوردن داریم.
- وزیر کشور: با مردم گرسنه و فقیر و بیکار نمیتوان امنیت را تامین کرد.
- اسحاق جهانگیری: هیچ بازنشستهای از حقوق خود راضی نیست.
- سیدرضا صالحی امیری: اگر برجام نبود به سیاست «نفت در برابر غذا» میرسیدیم.
- محمدباقر نوبخت: هر خانه در ایران 3 بیکار دارد. (یعنی وجود بیش از 70 میلیون بیکار در ایران!)
- اکبر ترکان: قدرت رقابت در هیچ صنعتی جز قرمهسبزی و آبگوشت بزباش را نداریم.
***
نکته قابل تأمل اما آن بود که وضعیت اقتصادی کشور نتیجه سیاستگذاریهای همین افراد بود اما حالا همین مقامات و مسئولین؛ به مصداق کاسه داغتر از آش حتی، انتقاداتی از وضعیت اقتصادی کشور بعمل میآوردند که مسلمان ندیده بود و کافر هم نشنیده بود.
به این سیاهنماییها البته بایستی نشان دادن «درِ باغ سبز برجام» به مردم را نیز افزود... مقولهای که بر عمق و زجر سیاهنماییها میافزود و مردم را در انتظاری سهمگین برای هیچ فرو میبرد.
برخی محافل تحلیلی معتقد بودند این مسئله در کنار سیاهنماییهای اقتصادی مثل یک کاتالیزور برای فتنه عمل خواهد کرد و جامعه را آبستن رفتارهای دارای شوک و خیابانی خواهد کرد.
مرحوم هاشمی در آن ایام طی یک مصاحبه با رسانه العهد پیرامون عواید و نتایج برجام روحانی گفته بود:
«اولاً در ایران وضعمان به حالت عادی برمیگردد؛ ما در حالت عادی مشکلی در کشور نداریم؛ منابع زیادی در کشور هست که در ارتباط با همکاریهای خارجی میتوانیم هم بهتر نقد کنیم؛ هم بهتر بفروشیم و تکنولوژیهای جدیدی لازم داریم که بهفرض میتوانیم آنها را بیاوریم؛ روابط تجاریمان تقویت میشود؛ تولیدمان خیلی بالا میرود؛ ما الآن تقریباً 40 تا 50 درصد ظرفیت تولید نقد سرمایه گذاری شدهمان راکد است؛ یک دفعه تجارتمان چند برابر و تقویت میشود و ارتباطات جهانی ما تقویت میشود...خیلی از جاها آماده سرمایهگذاری هستند؛ مخصوصاً ایرانیان خارج مایل هستند که به ایران بیایند؛ ما هم ظرفیت بسیار بالایی برای سرمایه گذاری داریم؛ فقط زیرمجموعه پتروشیمی ایران کافیست که یک تمدن بزرگی در سواحل خلیج فارس ایجاد کند؛ نیروهای تحصیلکرده فراوانی داریم که زمینه کار برای آنها فراهم میشود؛ در خارج هم که روابط عادی شود زندگی راحتتر میشود و ایرانیان در داخل و خارج احساس امنیت میکنند؛ در مجموع فکر میکنم بسیار مفید است»!
*آنچه رهبر انقلاب درباره «به خیابان کشاندن مردم به بهانه اقتصاد» فرمودند/ اشارههای لاریجانی و مصلحی به سابوتاژ اقتصادی
در کنار تمام این قال و مقالهای عجیب و غریب اما شاید کمتر کسی باشد که بداند رهبر معظم انقلاب طی سالیان گذشته بارها و بارها در اشاره به مفهوم فتنه اقتصادی، بیاناتی را ایراد کردهاند.
آنچه که در ادامه میخوانید بخشهایی از فرمایشات رهبر انقلاب طی سالهای اخیر است که کمتر در رسانهها مورد پرداخت و اقتراح قرار گرفته است.
- افراد مؤثّر در دولت آمریکا و نظام آمریکا این را صریحاً گفتند، گفتند ما تحریمها را بهوجود آوردیم و تشدید کردیم که مردم را ضدّ نظام، بکشانیم به خیابانها؛ این را صریحاً گفتند که تحریم برای این است که انقلاب را ریشهکن کنند و مردم را در مقابل نظام اسلامی قرار بدهند.[3]
_آنها تحریم کردند برای اینکه مردم را عصبانی کنند و به خیابان بکشانند. بنده این را چند سال پیش گفتم؛ بعضیها گفتند این تحلیل است؛ بله، شاید آن روز تحلیل بود امّا امروز خبر است؛ خودشان گفتند؛ افراد متعدّدی از آنها در بیانات مختلف گفتند هدف ما این است که مردم را از نظام جمهوری اسلامی، از دولت جمهوری اسلامی عصبانی کنیم. میخواستند مردم را به خیابان بکشانند؛ امّا مردم ما ایستادند؛ این مقاومت مردم، این ایستادگی مردم پشتوانهی کار سیاسی و دیپلماسی و مذاکره و این حرفها شد.[4]
- بعضى از بدخواهان هم هستند که از مشکلاتِ معیشتىِ جامعهى معلّمین، سوءاستفاده میکنند؛ بنده شنیدهام بعضى حتّى در داخل خود آموزشوپرورش این سوءاستفادهها را میکنند؛ وضعِ معیشتىِ داراى کمبودِ جامعهى معلّمى، موجب میشود کسانى سوء استفاده کنند. تا امروز، به توفیق الهى، جامعهى معلّم خودش را سالم و پاکیزه نگه داشته، لکن بعضىها دارند کار میکنند و تلاش میکنند که از این حرکتهاى ناسالم به وجود بیاورند.[5]
البته شاید هنوز هم باشند کسانی که تحلیل مربوط به فتنه اقتصادی برای آنها غامض به نظر بیاید...
جدای از ماجرای حمایت عجیب و غریب اصلاحطلبان از براندازی اوکراین که در واقع نسخهای از اغتشاش اقتصادی در آن بعنوان تست به اجرا درآمد و موفقیتآمیز هم بود! اما هستند خواصی که تاکنون به ماجرای خرابکاری به بهانه اقتصاد و معیشت اشاره کردهاند.
محمدجواد لاریجانی چند سال قبل در خلال یک مصاحبه گفته بود: برای آمریکا و دول غربی فتنه اصل نبود بلکه مختل کردن و تضعیف و ساقط کردن نظام اسلامی ایران هدف بود و هست و لذا غرب در دو مسیر برای مقاصدی که فتنه متوجه آن بوده است، کار میکند، اول اینکه روی اصحاب فتنه زیاد سرمایهگذاری نمیکنند چراکه میدانند بازسازی آنها بسیار پرهزینه است و بعید است به جایی برسد. اما برای اختلال در نظام به ویژه اختلال اقتصادی بیشتر سرمایهگذاری کردهاند یعنی در حال حاضر خط فتنه به خط سابوتاژ اقتصادی (خرابکاری کارگران در کارخانه که مراد از آن در اینجا میتواند فتنه اقتصادی باشد) تبدیل شده است.[6]
و یا مثلاً حجتالاسلام حیدر مصلحی، وزیر سابق اطلاعات نیز زمانی گفته است: فتنه جدید از جنس فرهنگی و اقتصادی است و فتنهگران بهدنبال وارد کردن فشارهای اقتصادی با هدف ایجاد بحران و دور کردن مردم از نظام هستند.[7]
*آنچه میگویند، آنچه هستیم...
حقیقت این است که بر خلاف حجم بالای سیاهنمایی اشاره شده از جانب کسانی در اردوگاه اصلاحات پیرامون اقتصاد کشور اما واقعیت چیز دیگریست.
به اذعان تمام کارشناسان و مقامات ارشد کشور، تأثیر تحریمها بر اقتصاد ایران هیچگاه بیش از میانگین 30 درصد نبوده است.
اقتصاد ایران به گواه صندوق بینالمللی پول در رتبه هجدهم جهانی قرار دارد.
نرخ بیکاری در ایران نسبت به 7 سال قبل، «2 درصد» کاهش یافته است.
شاخص کسب و کار در ایران بر اساس اعلام وزیر اقتصاد دولت یازدهم، به تعداد 34 پله ارتقا پیدا کرده.
وضعیت عمده بیکاران نیز وضعیتی بحرانی نیست و بنا به گفته وزیر کار، سالانه چند ده هزار پیشنهاد شغلی این وزارتخانه به کارجویان، پذیرفته نمیشود.
90 درصد درآمدهای دولت از محل مالیات محقق میشود.
وابستگی ایران به نفت هرگز حیاتی نبوده است. (مثلا نشریه بلومبرگ چندی قبل طی گزارشی در همین باره نوشت: «ایران هرگز آنگونه که عربستان به درآمدهای نفتی خود وابسته است، به آن وابسته نبوده است...ضمن اینکه ایران با قیمت کمتر نفت نیز میتواند کنار بیاید.»[8])
البته حقایق جالب دیگری هم وجود دارد... مثلا سیدکمال سیدعلی، مدیرعامل صندوق ضمانت صادرات، 2 سال قبل در گفتوگو با شماره 173 نشریه تجارت فردا گفته است:
از نظر من ریسک بانکهای ایرانی به مراتب کمتر از بانکهای کشورهای منطقه حتی کشورهای عربی و ترکیه است. به این دلیل که ایران از ذخایر قابل قبولی در حد یکصد میلیارد دلار برخوردار است؛ میزان بدهیهای خارجی بسیار کم و کمتر از 10 میلیارد دلار است و همچنین ایران دارای سابقه پرداختهای خوب و به موقع حتی در زمان تحریم است. ما حتی تمام اقساط فاینانسهایمان را در موقع مقرر پرداخت کردهایم... شرایط ما از برخی کشورهای منطقه بسیار بهتر است.
و یا مثلاً وزیر اقتصاد دولت یازدهم نیز زمانی در یک مصاحبه تصریح کرد: نرخ بدهی خارجی ما به نسبت GDP (تولید ناخالص داخلی) حدود 40 درصد است در حالی که همین نرخ در ژاپن بیش از 250 درصد و در بسیاری از کشورهای دیگر دنیا از 100 درصد هم گذشته است!
به این گفتارها البته باید بالندگی اقتصاد ایران در سایه شدیدترین تحریمهای اِعمالی در پیش و پسابرجام و همینطور حمایت اقتصادی و نظامی ایران از کشورهایی مثل عراق و بوسنی و سوریه و لبنان و مجاهدان افغانی و... را نیز افزود.
و کیست که نداند حمایت نظامی پیروزمندانه به معنای قوّت اقتصادی نیز هست...
***
1_http://www.jahannews.com/analysis/164178
2_mshrgh.ir/787753
3_ http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=25993
4_http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=32040
5_ http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=32970
6_http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13921020000537
7_http://isna.ir/fa/news/94101005294
8_ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950706000688
منبع: افکارنيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۲۷۳۹۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تیتر خاص رسانه عربی در مورد ایران/ تحلیل وضعیت اقتصادی پس از «آغاز عصر تحول»
وبگاه المیادین در گزارشی به تاثیر عملیات وعده صادق پرداخته و نتیجه گیری می کند علیرغم تحریمها، ایران توانسته است اقتصادش را دگرگون سازد و همچنین موفق شد معادله سیاسی علیه رژیم صهیونیستی را با عملیات وعده صادق تغییر دهد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، وبگاه شبکه خبری المیادین در تحلیلی نوشته است که آخرین تحولات بین تهران و تلآویو بازتابی از تغییر استراتژی قبلی ایران در مقابله با رژیم صهیونیستی است که شامل تغییر آنچه مقامات ایرانی «صبر استراتژیک» مینامیدند، میشود.
به گفته المیادین، برد گسترده عملیات موشکی که در اعماق سرزمینهای اشغالی انجام شد نشان میدهد که ایران به دنبال ایجاد بازدارندگی علیه رژیم اسرائیل و سیاستهای نظامی متحدان غربیاش در خاورمیانه است. با این ملاحظه دیدگاه ایران برای ما روشن میشود: عصر تحول آغاز شده است و آینده نظم امنیتی منطقه بدون حفظ منافع سیاسی و اقتصادی ایران پایدار نخواهد بود.
تغییراتی که پس از ۷ اکتبر (طوفان الاقصی) و تلاش رژیم صهیونیستی برای شکست حماس رخ داد، تنها به ایجاد رویکرد امنیتی استراتژیک جدید ایران سرعت بخشید. نیروهای مسلح یمن با ارتش خود و رزمندگان مقاومت انصارالله مستقیماً علیه رژیم صهیونیستی به درگیری پیوستند و منافع این کشور را در تنگه باب المندب تهدید کردند که به طور همزمان باعث جلب توجه جهانیان شد.
المیادین معتقد است که تهران از طریق روابط راهبردی خود با صنعا به دیگران این پیام را میدهد که تحرکات علیه منافع خود در منطقه را ساده نمیگیرد. کشورهای غربی اکنون به خوبی از این واقعیت آگاه هستند و با توجه به نگرانیهای فزاینده خود در مورد ضررهای اقتصادی ناشی از خطرات پیش روی امنیت تجارت دریایی، در هفتههای اخیر به طور فزایندهای بر رژیم اسرائیل فشار آوردهاند تا عملیات نظامی خود در غزه را کاهش دهد.
بر اساس این گزارش، دولت اخلالگر نتانیاهو شدیدترین آسیب را متحمل شد که ممکن است منجر به برکناری او در اواسط جنگ شود. نتانیاهو برای غلبه بر این بحران سعی کرد گوشه امنی برای خود خلق کند و با هدف قرار دادن مستقیم کنسولگری ایران در دمشق و افزایش تنشها، سعی کرد مخالفان را کنترل کند.
تغییر در معادله سیاسی-راهبردیالمیادین تصریح کرده که حمله به کنسولگری ایران در دمشق در اول آوریل از یک سو منجر به شهادت هفت تن از نظامیان ایرانی شد، اما از سوی دیگر مقامات ارشد ایران مانند رهبر معظم انقلاب اسلامی، آیتالله علی خامنهای آن را حمله به حاکمیت و سرزمین ایران خواندند. به عبارت دیگر، رژیم صهیونیستی از خطوط قرمز ایران فراتر رفت و پاسخ قاطع ایران را برای حفظ معادله راهبردی تثبیت شده و تعیین مرزهای مشخص در برابر سیاست تجاوزکارانه رژیم اسرائیل ضروری کرد.
به گفته این شبکه خبری، در روزهای اولیه پس از حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران، کارشناسان واکنش ایران را ارزیابی کردند اما نظرات متناقضی از خود نشان دادند. برخی حدس میزدند که برای جلوگیری از تشدید تنشها یا رویارویی مستقیم نظامی علیه ایالات متحده واکنش ایران محدود خواهد بود. در همین حال، برخی از مقامات غربی تا آنجا پیش رفتند که تهران را از پاسخگویی به رژیم اسرائیل با استناد به هشدارهایی درباره عواقب آن منصرف کنند. اما واکنش ایران بعداً نشاندهنده یک شوک در واقعیت بود و تحلیلهای متفاوتی از ایران را برانگیخت.
حملات موشکی و پهپادی گستردهای که از خاک ایران علیه پایگاههای نظامی رژیم اسرائیل انجام شد دیگر جای بحث برای تحلیلگران و مقامات در سراسر جهان نگذاشت. عملاً شکست پدافندی رژیم اسرائیل و اصابت چندین موشک ایرانی به اهداف نظامی، صحنه آشکاری از ضعف پدافند اسرائیل را ترسیم کرد. این نتیجهگیری، بدون توجه به ادعای دروغین رژیم صهیونیستی مبنی بر شکست حمله ایران یا مداخله چندین کشور به ویژه آمریکا، فرانسه و انگلیس که در جریان این حمله از رژیم اشغالگر دفاع کردهاند، صورت میگیرد.
المیادین تاکید کرده است که این حمله در واقع گامی عظیم در شکلگیری معادلهای جدید برای ایجاد تعادل بین قدرتهای منطقهای بود. هشدار ایران به واشنگتن نسبت به مداخله در مناقشات منطقهای، قطعه دیگری به این دومینو اضافه کرد که اکنون با عقبنشینی آمریکا تکمیل شده است.
علاوه بر اعتماد مقامات ایرانی به تواناییها و قدرت نظامی خود، به نظر میرسد ایران برای ماهها آماده این مرحله میشد و تشدید تنشها را به عنوان یکی از سناریوها پیشبینی کرده بود. پس از دههها تحریمهای شدید اقتصادی، رژیم صهیونیستی انتظار داشت محاسبات ایران در خصوص تلافی با توجه به نگرانی از افزایش مشکلات اقتصادی متفاوت باشد. آنها حدس میزدند که این عملیات تأثیر کمی بر رژیم صهیونیستی داشته باشد، اما حمله موشکی گسترده ایران ثابت کرد که بر این نگرانیها غلبه کرده است.
تحول اقتصادی علیرغم تحریمهای یکجانبهالمیادین در بخش پایانی تحلیل خود نوشته است که رسانههای ایران گزارشهای متعددی منتشر کردهاند که نشان میدهد دولت ابراهیم رئیسی طی چند ماه گذشته به میزان قابل توجهی ذخایر ارزی خود را افزایش داده و به بخش قابلتوجهی از وابستگی خود به صادرات پایان داده است. اما کارت قویتر روی میز، تغییر ذخایر داراییهای خارجی در بانک مرکزی بود، زیرا کشورهای تحریم شده سعی دارند بدون ایجاد بحران اقتصادی با تبدیل ذخایر خود به طلا و فلزات گرانبها تعداد زیادی از تحریمهای اعمال شده علیه خود را خنثی کنند.
این شبکه خبری مدعی است که اطلاعات به اشتراک گذاشته شده توسط منابع معتبر خارجی حاکی از آن است که بانک مرکزی ایران طی سه ماه گذشته در اقدامی بی سابقه، ذخایر طلا و فلزات گرانبها خود را افزایش داده است. این نشان میدهد که ایران با وجود فشار تحریمهای ایالات متحده، در حال کار بر روی یافتن روشی مطمئن برای تأمین مالی تجارت خارجی است و با شروع از بخش خصوصی و تجارت غیرنفتی، به تجار ایرانی اجازه داده است تا خریدهای ارزی خود را با طلا بپردازند.
در همین راستا، ثبات و کاهش ارزش دلار آمریکا در بازار ایران پس از حمله رژیم صهیونیستی و واکنش ایران نیز نشانگر موفقیت بانک مرکزی در مهار اثرات اقدامات سیاسی بر بازار و موفقیت ایران در جلب مجدد اعتماد تجار است. عملیات رژیم صهیونیستی در ۱۹ آوریل ثابت کرد که مقامات این رژیم با تغییر در ایدههای قبلی خود در مورد عزم ایران برای پاسخ نظامی مواجه شدهاند که جایگاه رژیم غاصب را روی صفحه شطرنج با ایران متزلزل کرده است.
کد خبر 748570