کتک‌کاري؛ کار مربي و بازيکن تيم تبريزي را به کلانتري کشاند
تاریخ انتشار: ۶ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۲۸۳۲۸۴
خبرگزاري آريا - درگيري فيزيکي بين مربي و بازيکن تيم فوتبال تبريزي کار را به کلانتري کشاند.
به گزارش خبرنگار گروه ورزشي خبرگزاري ميزان، حامد پاکدل بازيکن تيم فوتبال دسته يکي ماشين‌سازي تبريز ديشب براي صحبت با عادل باباپور مربي تيمش در منطقه ائل‌گلي تبريز حضور داشت.
ظاهرا‌ً حرف‌هاي اين دو نفر به مذاق يکديگر خوش نيامده و درگيري فيزيکي بين طرفين به وجود آمده و در نهايت کار به کلانتري کشيده شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
حامد پاکدل در گفت‌وگو با «ميزان» ضمن تأييد اين خبر، اظهار داشت: بنده براي يک سري از موارد سعي کردم با عادل باباپور مربي تيمم حرف بزنم اما او من را زير مشت و لگد خود قرار داد.
وي ادامه داد: مگر شهر بي‌قانون است که هر شخصي بخواهد يک نفر ديگر را کتک بزند. بنده کلانتري هستم و از عادل باباپور به دليل اتفاق رخ داده شکايت مي‌کنم.
انتهاي پيام/
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۲۸۳۲۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امروز با صائب تبریزی: شرم یوسف مانع رسوایی یعقوب ماست
برنمی آیم به تسکین دل خودکام خویش چون فلک در بیقراری دیده ام آرام خویش موجه بی دست و پا رادایه ای چون بحر نیست فارغم از فکر آغاز و غم انجام خویش چشمه امید رانتوان به خاک انباشتن ورنه می گشتم ز بی صیدی شکار دام خویش شکرستانی برای تلخکامان گشته است غفلت شیرین لبان ازلذت دشنام خویش دردسر بسیار دارد دردمندیها که من سوختم چون لاله تاپرکردم ازخون جام خویش حرص برمن دردهای نسیه راکرده است نقد صبح نا گردیده می افتم به فکر شام خویش گرچه مطلب نیست در پیغام دردآلود من خجلتی دارم،که نتوان گفت، از پیغام خویش شرم یوسف مانع رسوایی یعقوب ماست چشم ما درپرده دارد جامه احرام خویش قوت گویاییی تا در زبان خامه هست ثبت کن بر صفحه ایام صائب نام خویش کانال عصر ایران در تلگرام
اعلام محدودیت های ترافیکی پایان هفته در جاده های شمالی کشور