Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز خوزستان، به تازگی یک خبر ناگوار از زبان رئیس پارک ملی کرخه در رسانه ها منتشر شد که نشان می دهد، اوضاع و احوال گوزن ها در پارک ملی کرخه و منطقه حفاظت شده شوش ناخوش و بحرانی است.

ارتش قاتل مگس میاز عامل تهدید جدی این گونه ارزشمند جانوری از سال 92 به راه افتاد و پس از گذشت چند سال همچنان سر باز ایستادن ندارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

کار به جایی رسید که محمد الوند می گوید: از حدود 90 راس گوزن زرد ایرانی تنها یک راس در محدوده قرنطینه سایت کرخه باقی مانده است.

حالا مشخص نیست آیا گوزنی در کل محدوده 14 هزار هکتاری پارک ملی و منطقه حفاظت شده وجود دارد یا خیر! چرا که تلاش محیط بان ها برای مشاهده این گونه در معرض انقراض تاکنون نتیجه ای در بر نداشت و این شاید به معنی از بین رفتن همه گوزن های کرخه باشد.

آمار محیط زیست نشان می دهد قاتل گوزن ها به شکل طبیعی از دیرباز در منطقه بوده اند اما هنگامی که طغیان کرده، تلفات گوزن ها بالا رفته است.بررسی ها ثابت کرده رطوبت و گرما یکی از عوامل ازدیاد جمعیت و زاد و ولد حشره مرگبار است.

این مگس کوچک در سال های اخیر با بی رحمی و به شیوه ای وحشتناک گوزن ها را از پا در آورد.او روی نقاط حساس و بافت های نرم گوزن مانند چشم ها، آلت تناسلی، مقعد و محل های زخم روی بدن حیوان می نشیند و شروع به تخم گذاری می کند.لاروهای گوشت خوار بدن جاندار را مملو از لارو و با سرعت زیاد شروع به نفوذ بیشتر و ایجاد عفونت و خونریزی در اندام گوزن می کنند.

حشره خونخوار سالانه چندین بار قادر به تخم ریزی است و هر بار می تواند بین 300 تا 400 تخم وارد بدن جاندار زنده کند، همچنین از محل رویش شاخ های گوزن نر که هر سال با شاخ های جدید جایگزین می شوند و دارای بافت مخملی و رگ های خونی است، حمله و هزاران کرم سفید را به اندام جاندار منتقل و گوزن را ناتوان و رنجور می کند.شدت جراحات در طول کمتر از یک هفته از زمان تخم ریزی به حدی زیاد می شود و جاندار را ضعیف و بیمار می کند که امیدی به بازگشت شکار باقی نمی ماند.

 

در این مرحله حتی در صورت زنده گیری شانس زنده ماندن بسیار ناچیز است زیرا پیشرفت عفونت و بیماری آن قدر زیاد می شود که درمان هم کارگر نخواهد افتاد.در سال 92 محیط بانان 14 راس گوزن در منطقه کرخه را مداوا کردند ولی به علت عمق و شدت جراحات بیش از نیمی از آنها دوام نیاورد.

 

کرم های دو چشم پس از کشتن گوزن و تغذیه از بافت زنده آن، در صورت بروز شرایط نامساعد زیست مثل بروز سرمای شدید که باعث کاهش زاد و ولد و از بین رفتن آنها می شود در اوایل فصل پاییز از بدن جاندار جدا و در زمین فرو می روند و در فرصت مناسب دوباره سر از خاک بر می آورند.

همه ساله همزمان با طغیان جمعیت مگس ها طرح هایی به منظور جمع آوری، شناسایی و مبارزه با آن هم اجرا می شود که البته موفق نبوده است.

با اینکه گفته می شود تعداد معدودی از گونه در خطر انقراض گوزن های زرد ایرانی همچنان در برخی مناطق حفاظت کشور مانند سایت دز در دزفول، جزیره اشک ارومیه، دشت ناز مازندران و منطقه دنا در کهگلویه و بویر احمد و چند نقطه دیگر مانند استان های فارس  و یزد نگهداری می شود اما وقوع این حادثه ناگوار در زیستگاه این گونه، بسیار نگران کننده و خطرناک است.

آمار رییس پارک ملی دز در منطقه میانرود اگر چه قدری امیدوار کننده تر از اخبار کرخه است اما در این آنجا هم که بر اثر سیل فروردین سال 95 حصار نیمی از محدوده 150 هکتاری آن از بین رفت و تاسیسات آن خسارت دید، مشکلات زیادی گریبانگیر محیط بانان است و نیاز به بازسازی دارد.

رضا قپانچی پور می گوید خوشبختانه اوضاع گوزن ها به خاطر پوشش گیاهی و منابع آبی بهتر از کرخه است.او بر اساس مشاهده ردپا و سرگین گوزن ها در طبیعت و تصاویر ثبت شده محیط بانان حدس می زند حدود 20 راس راس گوزن در منطقه وجود داشته باشد.

 

به نظر آقای الوند برای محافظت از گوزن ها از گزند این آفت مرگبار ابتدا باید یک سایت کوچک حدود 10 هکتاری در کرخه آماده، سپس از گوزن های موجود در سایر مناطق چند راس برای تکثیر و پرورش به منطقه منتقل کنیم تا به صورت کنترل شده نگهداری و در نهایت در طبیعت رها سازی شود.

هم اکنون بیشترین گوزن ها در سایت ها و منطقه های حفاظت شده نگهداری می شود به همین دلیل محیط بانان به طور کلی معتقدند مادامی که در روش های برخورد با زیستگاه های حیات وحش و محیط زیست تغییر ایجاد نکنیم، در بر روی همین پاشنه خواهد چرخید.

در حال حاضر مهمترین مشکل مراقبت از گوزن های زرد ایرانی در مناطق حفاظت شده، نبود تجهیزات پیشرفته مثل دوربین، جی پی اس، دستگاه های ردیاب، و وسایل ارتباطی و الکترونیکی به روز است.

علاوه بر این ها تاسف بار است اگر بدانیم در منطقه کرخه نیرو به ویژه محیط بان و همچنین خودرو های عملیاتی و حتی سوخت همچنان از نیازمندی های پیش پا افتاده و لوازم مورد نیاز است.مواردی که در  سایر مناطق حفاظت شده کشور هم کم و بیش مشاهده می شود.

به نظر می رسد در این اوضاع و احوال وانفسای محیط زیستی برای پیشگیری از نابودی بیشتر گونه های ارزشمند گیاهی و جانوری مانند گوزن های زرد ایرانی باید جلوی بهره برداری های بی رویه و کوچک شدن زیستگاه های طبیعی کشور گرفته شود زیرا روند جزیره ای و قطعه قطعه کردن این مناطق که از سالیان دور در سراسر ایران آغاز و باعث کاهش قابل توجه این گونه ها شده، حیات وحش ایران را به شدت آسیب پذیر کرده است.

باید از آتش سوزی های عمدی و تجاوز کشاورزی به این محدوده ها جلوگیری کنیم و زمین های تصرف شده را به عرصه طبیعت بازگردانیم.

راه دیگری وجود ندارد باید شرایط زندگی برای جانداران در زیستگاه های طبیعی خودشان را مانند قدیم فراهم کنیم.باید در این زمینه فرهنگ سازی کنیم و همه جانداران را دوست بداریم و به حریم و محدوده زندگی آن ها احترام بگذاریم.باید تلاش کنیم و مراقب طبیعت و موجودات آن که مخلوقات خدای مهربان هستند باشیم.

اگر تجدیدنظر نکنیم شاید باید نظاره گر از پا در آمدن گوزن های زرد ایرانی یکی پس از دیگری باشیم و شاید از همین الان باید از خودمان بپرسیم؛ آیا گوزن زرد ایرانی هم به سرنوشت تلخ شیر ایرانی دچار خواهد شد؟شیر ایرانی که آخرین گونه آن در شمال خوزستان مشاهده شد و حالا 60 سال در حسرت دیدن آنیم!

رضا عالی پور