تقدیر از حسین انتظامی؛ مرد علم و عمل
تاریخ انتشار: ۷ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۳۰۰۷۴۳
وبلاگ > دربندی، محمدرضا - دیروز جلسه تکریم و تودیع دکتر حسین انتظامی و معارفه آقای دکتر محمد سلطانی فر انجام شد و تا چند روز، دیدن جای خالی او موجب دلتنگی می شود.
در این چند روزه، بیش از پنجاه یادداشت از سوی فرهیختگان فرهنگی، مدیران و سردبیران مطبوعات، شخصیت های سیاسی و مذهبی، اساتید علوم ارتباطات، روزنامه نگاران پیشکسوت و .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هوشمند/ با ادب/ دوراندیش/ خلاق/ برنامه ریز/ دلسوز نسبت به کار/ تسریع کننده فرآیند فعالیت های مربوط به مجوز و ارائه یارانه و .../ تحول آفرین/ حامی رسانه/ جسور/ با شهامت در کار/ رفیق باز و با مرام/ تغییردهنده یارانه ها از حالت نقدی(به نفع روزنامه نگاران) به پرداخت هزینه بیمه/ شفاف کردن فهرست یارانه ها/ خودکار کردن (اتوماسیون سازی) کارها/ حامی روزنامه نگار/ خطر (ریسک) پذیر/ پرحضور ترین معاون مطبوعاتی/ بی تنش ترین دوره معاونت های مطبوعاتی/ ایجاد کننده الفت و دوستی بین مطبوعات و دولت/ پیشگام در دولت الکترونیک/ تلاش جهت واگذاری امر مطبوعات به مطبوعاتیان/ ساماندهی پایگاه های خبری/ طراح رتبه بندی مطبوعات/ تنش زدایی از وضعیت مطبوعات/ نمایندگی مطبوعات در شش دوره متوالی در هیأت نظارت/ ایجاد رضایت در بین مطبوعات وابسته به جناح های مختلف/ ایجاد فضای تعامل و همدلی در بین روزنامه نگاران و ...
و بنده هم به اعتبار ربع قرن رفاقت با او به چند مورد کلیدی اشاره می کنم:
1- دکتر انتظامی این مردانگی را داشت که در این مدت، خود را سپر بلای هجمه بعضی از روزنامه نگاران، به دولت و وزارت ارشاد کرد و انتقادات را به گردن مقامات بالاتر نیانداخت.
2- او حلقة مفقوده ای که در بین دانشگاهیان رشته ارتباطات و عرصه مطبوعات وجود داشت، با علم و تجربه خودش، جبران کرد.
3- وی در این مدت، ده گروه شش نفره از روزنامه نگاران را به کشورهای آلمان، چین، تونس، آذربایجان، لبنان و ... اعزام کرد تا از تجربه روزنامه نگاری آنان بهره مند شوند.
4- او برای مطبوعات و روزنامه نگاران شهرستانی موقعیتی ایجاد کرد، به گونه ای که بتوانند با مطبوعات پایتخت همآوردی کنند.
5- وی توانست برای اولین بار، بین حقوق دولت و تکالیف او، در ارتباط با مطبوعات، توازن ایجاد کند.
6- او برنامه آینده اش این بود که مطبوعات را به خودکفایی برساند تا وابسته به یارانه ها نباشند و همچنین کاری کند که با خطای یک نویسنده، مطبوعه تعطیل نشود.
آخرین کار او نیز تلاش جهت تصویب لایحة "قانون مطبوعات و خبرگزاری ها" بود که با کم کردن عناوین مجرمانه و رساندن آن ها از بیست عنوان به پنج عنوان و تأکید بر رسیدگی به جرم ها، به شرط وجود شاکی خصوصی، بسیاری از مشکلات این حوزه را در آینده حل کرد.
در پایان به جناب آقای دکتر عباس صالحی، وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی که با انتخاب ایشان به عنوان دستیار ویژه، در حوزه های گسترده تری از و جود ایشان بهره مند خواهد شد، تبریک می گویم و همچنین به جناب آقای دکتر سلطانی فر که دارای ویژگی های منحصر به فردی در این حوزه هستند، تبریک و خوش آمد می گویم و امیدوارم ایشان ادامه دهنده حرکات مثبت دکتر انتظامی باشد.
سید محمد رضا دربندی، مشاور ارشد معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد
کلید واژهها : حسین انتظامی -
منبع: خبرآنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۳۰۰۷۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعتراض تند روزنامه نزدیک به سپاه پاسداران به حسین شریعتمداری
آفتابنیوز :
روزنامه اصولگرای جوان از آنها که به دنبال دوقطبی سازی بین رهبری و دفتر ایشان هستند انتقاد کرد.
این روزنامه نوشت: نه آنکه بگوییم دفتر، خود آقاست؛ طبعاً چنین نیست، اما اینکه آنان در بیان مواضع رهبری، نقش مستقل یا خودسرانه دارند و میتوانند نظری مخالف نظر رهبری را به عنوان نظر رهبری به جامعه قالب کنند و رهبری هم توانایی برخورد و کنترل اوضاع را ندارند، قابل پذیرش نیست.
سه روز از توییت یک عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبری درباره تذکر به مسئولان میگذرد و هنوز بحثها پیرامون گشت ارشاد و دلیل تذکر رهبری و چرایی انتشار این توییت و موج حملاتی – شاید سازمان یافته- علیه دفتر حفظ و نشر آثار رهبری کم و بیش داغ است.
در ورای این بحث و مجادله، موضوعی مهمتر رخ نموده که اهمیت آن این قدرت را دارد که کل موضوع توییت و تذکر در برخی نحوههای اجرایی گشت ارشاد را صرفاً به عنوان یک «مصداق» از مفهوم خود قرار دهد. اما این موضوع مهم چیست؟ تلاشی منفور برای القای دوقطبی رهبری و دفتر رهبری.
دفتر رهبری یا دفتر حفظ و نشر آثار ایشان طبعاً همچون خود رهبری نیستند، اما این هم که تصور شود رهبر و دفتر دو قطب مخالف یکدیگر هستند، دور از تعقل و سیاستورزی و همراه با تبعات خطرناکی است.
آنچه پس از توییت عضو دفتر نشر، در فضای مجازی از سوی جریانی تندرو غلبه یافت، القای خودسری این فرد و علنی کردن تذکر برخلاف نظر رهبری بود. برخی از مردم عادی هم، چون تذکر رهبر معظم انقلاب به فراجا را قابل هضم در چارچوب فکری خودساختهشان ندیدند، این تحلیل کذایی را به عنوان خبر صادق پذیرفتند که آن توییت خودسرانه زده شده است.
اما هیچ کس از میان این جمع نخواست به این موضوع فکر کند که مگر میشود خودسری در دفتر رهبری تا این حد برسد که علنی، رسمی و به اسم دفتر نشر، نسبتی –به زعم این افراد- خلاف واقع به رهبر انقلاب وارد شود و رهبر قدرت ساماندهی موضوع و برخورد با آن را نداشته باشند؟! و حتی پس از جنجال بسیار، آن فرد باز توییت دیگری بزند و بر توییت قبلی تأکید کند و باز رهبری و اطرافیان معتمد ایشان ساکت بمانند و او را توبیخ و مواخذه نکنند و به مردم نگویند که فریب او را نخورید؟!
کسانی که بر طبل دوقطبی «آقا و دفتر آقا» میکوبند، اعتبارزدایی از مواضع غیررسمی رهبری را همپای اعتبارزدایی از دفتر رهبری پیش میبرند. اکنون درباره آگاهانه یا ناخودآگاه بودن چنین اقدامی نمیخواهیم اظهارنظر کنیم، اما پیشینهای که از این اقدامات در خاطره سیاسی ما مانده، نشان میدهد که دفتر رهبری بهانه است. اینکه چرا میخواهند اعتبار این مواضع رهبری را دچار خدشه کنند، میتواند دلایلی داشته باشد که در این نوشتار صرفاً دلیلی برآمده از نگاه خوشبینانه ذکر میشود و باقیاش بماند برای بعد!
با نگاه خوشبینانه، ما با جماعتی مواجه هستیم که مطابق با نگاه خود و برای خود یک آیتالله خامنهای ساختهاند که البته با آیتالله خامنهای موجود، به لحاظ فکری متفاوت است. این جمع وقتی در برابر موضعی از رهبر قرار میگیرند که با نظرات خودشان مخالف است، به جای تطبیق خود بر ولایت، تلاش میکنند ولایت را بر اصول پذیرفته شده خود منطبق کنند و حداقل در دلشان برای عبور از نظر رهبری، توجیهی وجدانپسند دست و پا کنند.
یک دورهای قصه ارشادی و مولوی بودن دستورات، ولی فقیه را علم و سعی کردند آن را تئوریزه هم بکنند، اما بازارش گرم نشد. تفسیر به رأی هم که همیشه شیوهای مرسوم بوده است. اما در مواردی هم که مواضع رهبری با واسطه نقل میشدند، مسیر خدشه بر اعتبار راوی را طی کردند تا جایی که رهبری خود مواضع را علنی و به قولی «پشت بلندگو» بیان کنند.
در ماجرای نهی رئیسجمهور اسبق از کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری یک نفر از اعضای دفتر و نیز یکی از نزدیکان رهبر را به اقدام خودسرانه بیاطلاع رهبری متهم کردند. در ماجرای برجام یک عضو دیگر دفتر رهبری را، حالا در موضوع تذکر به برخی مسئولان، یک عضو دفتر نشر را.
در موضوع واکسن گفتند رهبر مخالف واکسن بوده و مجبورشان کردهاند مقابل دوربینها آب مقطر بزنند، در موضوع تعطیلی حرمهای اهلبیت برای کرونا، مقابل نمایندگان رهبری ایستادند و... چه آنکه در همه موارد ذکر شده، پذیرش این موضوع که رهبری نظری خلاف نظر آنان دارد، برایشان دشوار بود. هر کسی را هم که با آنها موافق نبود، تکفیر کردند، چنانکه اکنون هر منتقدی به بخشی از عملکرد گشت ارشاد را دنبالهروهای اسرائیل و یهودی و اشاعه دهنده فحشا و منکر میدانند!
تبعات خطرناک این تندرویهای تکفیری، به همین جا ختم نمیشود. امام خمینی هنوز در قید حیات بودند که برخی – از نهضت آزادی تا بیت آیتالله منتظری- به احمد آقا، فرزند ایشان تهمت جعل دستخط امام را زدند، چه آنکه آن نظرات را برنمیتافتند. آن تهمتها در ظاهر به مرحوم احمد خمینی بود، در باطن، اما به خود امام میخورد که آن همه از اقتدار خویش دور مانده که نزدیکانشان توانایی جعل دستخطشان را یافتهاند و ایشان حتی پس از اطلاع عموم هم توانایی برخورد با جاعل و جاعلان را ندارند! هیهات!
اکنون هم اینگونه است. رهبری که این جماعت میخواهند باید نقطهضعفی داشته باشد. هیهات! آیتالله خامنهای رهبر قدرتمندی است که به یک اشارهاش، خاکی که رژیم صهیونیستی اشغال کرده، هدف قرار میگیرد و معادلات سیاسی و نظامی جهان را تغییر میدهد، حال بگوییم اعضای دفترش میتوانند به ایشان دروغ ببندند و بساطشان هم جمع نشود؟! از سویی، چه استبعادی است که این اعتبارزداییها بعدتر به همان تهمتهای جعل دستخط نرسد و حکایت تلخ علیه امام را علیه رهبری هم نشنویم؟
تبعات خطرناک دوقطبیسازی از آقا و دفتر آقا را میبینید؟ نه آنکه بگوییم دفتر، خود آقاست؛ طبعاً چنین نیست، اما اینکه آنان در بیان مواضع رهبری، نقش مستقل یا خودسرانه دارند و میتوانند نظری مخالف نظر رهبری را به عنوان نظر رهبری به جامعه قالب کنند و رهبری هم توانایی برخورد و کنترل اوضاع را ندارند، قابل پذیرش نیست.