اقتصاد کشور هنوز به نقطه قبل از فتنه ۸۸ بازنگشته است
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۳۳۴۰۲۹
یکی از مسائلی که همین امروز در پسابرجام با آن روبرو هستیم این است که آمریکاییها میخواهند ایران را یک کشور ناامن معرفی کنند تا سرمایهگذاران خارجی در اینجا سرمایهگذاری نکنند و تفکرشان این باشد که اگر برویم و در ایران سرمایهگذاری کنیم ممکن است چند ماه دیگر جنگی رخ بدهد یا تحریم جدیدی پدید بیاید و با آن جنگ یا تحریم ما نتوانیم آن سرمایهگذاری خودمان را ادامه بدهیم یا اگر به نتیجه رسیده باشد به بهرهبرداری برسانیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قدس آنلاین- امنیت و اقتصاد رابطهای تنگاتنگ با هم دارند، بهگونهای که اگر امنیت یک کشور دچار خدشه شود، اقتصاد نیز سیر نزولی خود را آغاز میکند. اگر در تاریخ نه چندان دور ایران نظر بیندازیم نمونه این رابطه را میبینیم؛ آنجا که فتنه ۸۸ باعث بروز ناامنی در کشور شد و متعاقب آن به اقتصاد ایران لطمه خورد. نبود امنیت باعث فرار سرمایه از کشور شد و تولید پایین آمد. به دنبال کاهش تولید، آمار بیکاری بالا رفت و از حجم صادرات کاسته شد. در مراحل بعدی تحریمها از هرسو بر اقتصاد ایران فشار وارد کرد و تاثیرات سوئی در اقتصاد گذاشت که شاید بسیاری از جهات آن هنوز پوشیده مانده است.
برای تبیین رابطه امنیت و اقتصاد و بررسی تأثیر فتنه ۸۸ بر اقتصاد ایران برآن شدیم با یک اقتصاددان به گفت و گو بنشینیم. از همین رو به سراغ کسی رفتیم که مطالعات و پژوهشهای فراوانی درباره اقتصاد انجام داده و در این رابطه کتابهایی از جمله «بررسی سیستمهای اقتصادی»، «درآمدی بر اقتصاد اسلامی» و «مبانی اقتصاد اسلامی» را به رشته تحریر درآورده است. علاوه بر این به دلیل حضور در کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی، به خوبی میتوانست وضعیت اقتصادی ایران را قبل و بعد از فتنه ۸۸ را تحلیل و تبیین کند.
برای انجام این گفت و گو، در یک صبح پائیزی، وارد دانشگاه امام صادق (ع) شدیم و با گذر از خیابان اصلی این دانشگاه و پرسوجو از دانشجویان به دفتر حجتالاسلام غلامرضا مصباحیمقدم رسیدیم. قرار ما ساعت ۱۱ بود و رأس ساعت گفت و گو را آغاز کردیم.
به نظر شما چه رابطهای بین امنیت و اقتصاد وجود دارد؟ عدم وجود امنیت در یک کشور چگونه باعث فرار سرمایهگذاری خارجی میشود و چگونه از این طریق به اقتصاد لطمه وارد میکند؟
امنیت یک کشور، از جهت روانی برای عامه مردم امری است که آنها را در آرامش قرار میدهد تا آنها زندگی خودشان را بهگونهای که مورد توقعشان است بگذرانند. از طرف دیگر، در رابطه با سرمایهگذاری و فعالیتهای اقتصادی، اگر در یک کشور امنیت برقرار باشد سرمایهگذاری صورت میگیرد اما اگر امنیت نباشد سرمایهگذاری دچار مشکل میشود.
شما یک بندر را در نظر بگیرید؛ اگر در آن بندر جنگ رخ دهد، دیگر هیچ کشتیای نمیتواند به آنجا رفت و آمد کند، پس حمل و نقل صورت نمیگیرد و متعاقب آن صادرات و واردات تحقق پیدا نمیکند. نظیر این را میتوان نسبت به هرگونه سرمایهگذاری دیگر هم مشاهده کرد.
سرمایهگذاران به دنبال بازدهی در آینده هستند. مثلاً سرمایهگذاری در پتروشیمی نیازمند پنجسال کار مقدماتی است تا بتواند ماشین آلات را سرپا کرده و به نتیجه و محصول برساند. لذا اگر امنیت در کشور برقرار باشد سرمایهگذاری انجام میگیرد ولی اگر امنیت نباشد تا وقتی که امنیت برقرار نشده این سرمایهگذاری صورت نخواهد پذیرفت.
از طرف دیگر امنیت ناپایدار هم به کار نمیآید. چون اگر امنیت برقرار باشد اما پیشبینی شود که این امنیت بیثبات است و در آینده پایدار نخواهد ماند و احیاناً ششماه یا یکسال دیگر دچار مشکل خواهد شد، باز هم هیچ سرمایهگذاری حاضر نمیشود یک کار اقتصادی پنجساله را شروع کند.
یکی از مسائلی که همین امروز در پسابرجام با آن روبرو هستیم این است که آمریکاییها میخواهند ایران را یک کشور ناامن معرفی کنند تا سرمایهگذاران خارجی در اینجا سرمایهگذاری نکنند و تفکرشان این باشد که اگر برویم و در ایران سرمایهگذاری کنیم ممکن است چند ماه دیگر جنگی رخ بدهد یا تحریم جدیدی پدید بیاید و با آن جنگ یا تحریم ما نتوانیم آن سرمایهگذاری خودمان را ادامه بدهیم یا اگر به نتیجه رسیده باشد به بهرهبرداری برسانیم. بنابراین "امنیت" در تصمیمگیری برای فعالیتهای اقتصادی خیلی مؤثر است.
همانطور که گفتید، عدم وجود امنیت، سرمایهگذاری خارجی را تحت تأثیر قرار میدهد. این شرایط بر روی سرمایهگذاری و تولید داخلی چه تاثیری میگذارد؟
وقتی یک شهر ناامن باشد، مغازهها و کارگاههای تولیدی در آن شهر تعطیل میشود و بنگاههای کوچک هم اقدام به فعالیت اقتصادی نمیکنند و خرید و فروش و کسب و کار رکود پیدا میکند. برعکس، اگر شرایط امن باشد و این امنیت برای عموم فراهم باشد، بازارها فعال میشوند و رونق پیدا میکنند و سرمایهگذاران هم اقدام به سرمایهگذاری میکنند و فرضشان بر این است که بتوانند از حاصل کار و سرمایهگذاری خودشان استفاده کنند. لذا کارخانجاتی ایجاد میشود که معمولاً یک زمان مشخصی -مثلاً یک یا دو سال- دوره سرمایهگذاری آنها است. بعد از اتمام دوره سرمایهگذاری، دوره بازدهی شروع میشود. پس باید شرایط برایشان کاملاً امن باشد تا آنها اقدام به سرمایهگذاری کنند.
با توجه به توضیحاتی که در فضای تئوری و نظری دادید، بحث را در وقایع بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم و فتنه ۸۸ بررسی کنیم. خب، پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم، اتفاقاتی در کشور رخ داد که امنیت را خدشهدار کرد. به نظر شما این ناامنیها چه تاثیری در اقتصاد گذاشت؟
درسال ۸۸ انتخابات بسیار بسیار خوبی با مشارکت حدود ۴۰ میلیون نفر برگزار شد که واقعاً مایه افتخار بود. مشارکت چشمگیری که هم در داخل و هم در خارج از نظر افکار عمومی حکایت از قوی بودن دموکراسی در ایران میکرد. ولی معالأسف کسانی که بازنده میدان این انتخابات بودند مسئله را به گونهای رقم زدند که این شیرینی بزرگ و این شور و نشاطی که پدید آمده بود تبدیل به یک تلخی شد.
فتنه ۸۸ علاوه بر این که از نظر سیاسی جایگاه ایران را در منطقه و جهان با افول مواجه کرد که غیر قابل بخشش است، ظلم بزرگی به نظام جمهوری اسلامی کرد. نظامی که انتخاباتش همواره مثالزدنی است و بهترین و امنترین انتخابات را برگزار میکند ناگهان به اغتشاش کشیده شد. چون معمولاً انتخابات در دیگر کشورها اغلب با حوادثی همراه است؛ گاهی یک عده زخمی میشوند، کشت و کشتار میشود، گاهی صندوقها را میدزدند و... از این اتفاقات زیاد میافتد. الحمدلله کشور ما از این جهت بسیار عالی است.
اما اتفاقی که پس از انتخابات رخ داد شرایط بحرانی در کشور پدید آورد. بحرانی که به اقتصاد کشور هم ضربه زد. بلافاصله واکنش بازار این بود که مغازهها را تعطیل کردند. عدهای در خیابانها بودند، عدهای که آنها را فریب داده بودند و به خیابانها کشیده بودند. وقتی این اتفاق افتاد، مردم احساس ناامنی کردند و به دنبال این احساس ناامنی، مغازهها تعطیل شد. در مدت قابل توجهی ماهها این اتفاق ادامه پیدا کرد. و این مسئله تأثیر روشن ناامنی بر روی سرمایهگذاری، فعالیتهای متعارف اقتصادی و کسب و کار مردم گذاشت و همه چیز راکد شد.
وقتی میآمدند و مساجد را آتش میزدند، وقتی هیئتها را به آتش میکشیدند، وقتی بانکها و جاهای دیگر را آتش میزدند، خوب، در این شرایط هر مغازهدار و تولیدکنندهای این ترس را دارد که اتفاق مشابهی برای مغازه یا کارگاه او رخ بدهد. لذا طبعاً کرکرهها را پایین میکشد چنانکه بعد از وقایع سال ۸۸ این اتفاق رخ داد و مغازهها را تعطیل کردند.
این فضای ناامنی وجود داشت و هر روز اطلاعیهای از سوی شکستخوردگان داده میشد و مردم را همچنان به خیابانها میخواندند. کسانی که به خیابانها میآمدند و شورش میکردند، شعارهایی میدادند که این شعارها اصل نظام و ولایتفقیه را به چالش کشیده بود و نگرانی دگرگونی سیاسی پدید آمده بود. گرچه ثبات اساسی نظام را داشتیم اما اذهان و افکار که تحت تأثیر این اوضاع قرار گرفته بود را نمیتوان نادیده گرفت.
چند ماه این اتفاق استمرار پیدا کرد و طبعاً هر سرمایهگذاری که بخواهد سرمایهگذاری کند در طی این مدت خودداری میکرد و این امر تولیدکنندگانی که میخواستند کار جدید انجام دهند را هم متوقف کرده بود. یعنی کسانی که میخواستند کار جدید انجام بدهند دست نگه داشته بودند و کسانی هم که مشغول کار بودند تعطیل کرده بودند. به نظرم فتنه ۸۸ یک ضربه اقتصادی قابل توجه و مهمی به کشور تحمیل کرد.
ماهها یک چنین شرایط ناامنی در کشور برقرار بود و البته منحصر به این مسئله نشد. خسارت به بانکها، مغازهها، اموال عمومی، سطلها زبالهها، ایستگاههای خطوط اتوبوسرانی و ... هم بخشی از خسارتهایی بود که به کشور تحمیل شد. تا اینکه ۹ دی اتفاق افتاد، مردم علیه این شرایط قیام کردند و به خیابانها آمدند و یک راهپیمایی خودجوش شکل گرفت.
تحریمهایی که از سوی کشورهای غربی و اروپایی به دلیل وقایع فتنه ۸۸ وضع شده بود، چه تاثیری در اقتصاد کشور گذاشت؟ این تحریمها در تولید و صادرات نفت چه مشکلاتی را به وجود آورد؟
پس از این اغتشاشات و ناامنیهایی که بعد از انتخابات ریاست جمهوری پدید آمده بود، دشمنان قسم خورده ملت ایران به تشدید تحریمها پرداختند و از کسانی هم که به خیابانها آمده بودند حمایت کردند و گفتند ما حامی آنها هستیم. اسرائیل هم اعلام کرد که آنها سخنگوی ما هستند. لذا چنین مواضعی از طرف کشورهایی که با مردم ما دشمن هستند اتخاذ شد و آن تحریمها تأثیر بدی بر اقتصاد ما گذاشت.
تحریمهایی که آمریکا و کشورهای غربی علیه ایران اعمال کردند بر تجارت و صادرات و واردات ما و بر صادرات نفت و قیمت نفت در بازارهای جهانی هم تأثیر گذاشت. البته سعودیها هم از این فرصت استفاده کردند و برای به شکست کشاندن ایران، عرضه نفت را یکجانبه به شدت افزایش دادند و تولید نفت خودشان را تا ۱۰ و نیم میلیون بشکه بالا بردند تا بتوانند هر چه نفت ایران از بازار کاهش پیدا میکند جایگزین کنند.
بعد از این تحریمها، صادرات نفت از ۲/۷ میلیون بشکه به کمتر از یک میلیون بشکه در روز کاهش پیدا کرد. قیمت نفت هم از ۱۱۰ دلار به صورت میانگین در طول یکسال به ۴۰ دلار و حتی زیر ۴۰ دلار رسید. معلوم است که چه اتفاقی افتاده است. این آثار بسیار ناگواری در اقتصاد ما برجای گذاشت و اقتصاد ما را به جای اینکه بسط پیدا کرده و بزرگتر بشود، کوچک و کوچکتر کرد.
یکی دیگر از خسارتهایی که به اقتصاد کشور وارد شد این بود که هزینه «مبادله» را برای کشور ما بالا برد. چرا که تجارت بین ایران و کشورهای دیگر با کشتیهای ما مشکل داشت و کشتیهای ما اجازه پهلو گرفتن در بنادر اروپا را نداشتند. تحریمها اجازه نمیداد نفتکشهای ما نفت جابهجا کند و اگر پرچم ایران بر روی نفتکشی بود به آن اجازه عبور نمیدادند. لذا ما ناچار بودیم از پرچم کشورهای دیگر برای انتقال نفتمان استفاده کنیم. ما روزانه برای هر کشتی ۶۰۰ دلار هزینه پرچم میپرداختیم و بدینترتیب حمل و نقل نفتمان هزینه جدیدی پیدا کرده بود. حمل و نقل بار هم حدود ۳۰ درصد قیمت تجارت را بالا برده بود. اینها محاسبه شده و کاملاً کار تحقیقاتی صورت گرفته است. نتیجه این شد که حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد هزینه تجارت را برای ما سنگین کرد. معلوم است که از نظر اقتصادی چه آثار زیانباری برای اقتصاد کشور ما به همراه داشت.
بعد از فتنه ۸۸ هم بخشی از داراییهای ایران توسط کشورهای غربی بلوکه شد...
این هم یکی از آثار تحریمها بود. وقتی که تحریمها اعمال شد، ایران از نظر مبادلات دلار تحریم شد. بخش عظیمی از درآمدهای ارزی ما هم در قالب دلار بود که در بانکهای خارجی بلوکه شد و هنوز هم قابل تبدیل نیست. اگر هم تبدیل بشود به پول ملی آن کشورهایی که به ما بدهکار هستند تبدیل میشود و ما ناچار هستیم کالاهای آنها را خریداری کنیم که احیاناً ممکن است ما آن کالاها را نیاز نداشته باشیم یا آن کالاها کیفیت لازم را نداشته باشند.
هنوز هم کشور ما از آثار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی فتنه ۸۸ رنج میبرد. زیان اقتصادیاش این بود که جلوی بسیاری از فعالیتها و کسب و کارها را گرفت. بخشی از سرمایهگذاری خارجی که میتوانست طبق روال مطابق با قبل از شرایط فتنه رشد و استمرار پیدا کند با یک وقفه روبرو شد که هنوز هم به نقطه قبلی بازنگشته است.
با توجه به اینکه در آن زمان شما عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی بودید، آیا در آن زمان جلسهای با سران فتنه برگزار شد تا به آنها درباره خسارتهایی که به اقتصاد کشور تحمیل میشود صحبت شود و به آنها هشدار داده شود؟ شما در این رابطه اطلاعی دارید؟
خبرهایی داریم که بعضی از افراد رفتند که با آنها از سر دلسوزی صحبت کنند. اما متأسفانه آنها نشنیده گرفتند و اعتنایی به این صحبتها نکردند.
منبع: قدس آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۳۳۴۰۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ایران تحریمناپذیر است؟
ایران تحریمناپذیر است. این گزاره قابل تامل و مهمی است که رئیسجمهوری روز یکشنبه در افتتاحیه نمایشگاه توانمندیهای صادراتی (ایران اکسپو ۲۰۲۴) بیان و در تبیین چرایی آن هم به این موضوع اشاره کرد که جوانان و متخصصان داخلی، در سالهای گذشته توانستهاند با نوآوری و ابتکارهای خاص علاوه بر تامین نیازهای ضروری کشور، دریچههای صادراتی جدید به روی دنیا باز کنند. رئیسجمهوری همچنین با تاکید بر اینکه برگزاری نمایشگاه توانمندیهای صادراتی گواه تحریمناپذیربودن جمهوری اسلامی ایران است، گفت: «تحریم در ایران اسلامی با اراده پولادین مردم هرگز به نتیجه نرسیده و پس از این هم نخواهد رسید. برگزاری این نمایشگاه همچنین نشاندهنده آن است که طرحهای شیطانی منزویکردن ایران هرگز به نتیجه نرسیده و نخواهد رسید.»
رئیسی همچنین این نمایشگاه را رونمایی از دستاوردها و توانمندیهای جوانان کشورمان در تلاش برای تبدیل تحریمها و تهدیدها به فرصت، توصیف و تصریح کرد: «به تعبیر دیگر ترجمان این نمایشگاه و رویداد بزرگ اقتصادی آن است که ما توانستیم و باز نیز میتوانیم.» بر این اساس، اظهارات رئیسی را میتوان بازتاب تغییر و تحولات سرنوشتساز سالهای اخیر اقتصاد ایران دانست، یعنی دقیقا همان نقطه عطفی که طراحان و معماران تحریمهای یکجانبه و حداکثری گمان میکردند با به راه انداختن آنچه کارزار فشار حداکثری نام گذاشتند، میتوانند جریان تولید و تجارت را در کشور به کلی فلج کنند و درنهایت به خواسته خود که همان از بین بردن توان سیاسی و نظامی کشور بود، دست پیدا کنند و مردم را در برابر حاکمیت قرار دهند، اما کارنامه سالهای اخیر نشانگر شکست ابرتحریمهایی است که به گمان تحلیلگران بینالمللی اگر نسبت به هر کشوری اعمال شده بود، فروپاشی ساختار اقتصادی آن کشور ظرف چندماه قطعی بود.
هدفگذاری ایران برای اقتصاد عاری از نفت
برهمین اساس، رهبر انقلاب نیز در سال ۹۸ و در اوج فشارهای تحریمی در یکی از بیانات خود فرمودند: همین تحریم میتواند یک فرصت باشد که [پیش از این هم]بوده و بعد از این هم میتواند فرصت باشد. میتواند اقتصاد کشور را از اتکا به نفت نجات دهد و بند ناف اقتصاد را از نفت قطع کند. عمده مشکلات اقتصادی ما به خاطر وابستگی به نفت است. وابستگی به نفت باعث شده که برای پیشرفت کشور، استعداد و نیروی داخل توجه چندانی نشود اگر بتوانیم این کار را بکنیم، بهترین فرصت را به دست آوردهایم. باهوشهای آمریکاییها هم توجه به این نکته دارند و دیدم در گزارشی توصیه کرده بودند که نگذاریم ایران اقتصاد بدون نفت را تجربه کند، یک راه پشتی درست کنید که ایران بهکلی از نفت منقطع نشود، چون میرود بهکلی دنبال اقتصاد غیرنفتی.
ناکامی نقشه فروپاشی با وجود کاهش کیفیت زندگی مردم
به باور کارشناسان، هرچند ایران در طول ۴۵ سال گذشته عملا زیر شدیدترین فشارهای تحریمی آمریکا و اروپا قرار داشته است، اما از سال ۲۰۱۱ و اعمال تحریمهای نفتی که سودای صفرشدن صادرات نفت را داشت، این استراتژی دنبال میشد که قطع کامل درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت آن هم در شرایطی که بیش از ٩٠درصد بودجه وابسته به آن بود، حتی امور روزمره مردم هم دچار آسیب جدی شود تا در سایه وقوع آشوبهای داخلی و سرخوردگی از ناتوانی در تهیه دارو و غذا، خواستههای نامشروع غرب از جمهوری اسلامی پای میز مذاکره تحمیلی وصول شود. در هر صورت با عبور از سالهای سخت تحمل فشارهای بیرونی، نقشه شوم طراحان تحریم آنطور که انتظار داشتند پیش نرفت و ایران توانست با بهرهگیری از توان داخلی و ایجاد فرصتهای جدید نیازهای فوری را برطرف کند.
برای نمونه طراحان تحریم بنا داشتند صنایع مادر کشور نظیر نفت، پتروشیمی، خودروسازی، فولاد، لوازم خانگی، سیمان و... را از کار بیندازند، اما در نقطه مقابل پیش گرفتن راهبردهای جدید نهتنها این صنایع را از کار نینداخت که حتی برآیند یک دهه گذشته نشان میدهد در برخی از حوزهها تحریم به جای نغمت به نعمت تبدیل شد و استعدادهایی بروز پیدا کرد که در شرایط عادی هیچگاه مجال بروز آن پیدا نمیشد. البته ناگفته پیداست که هرچند آرزوی خامفروپاشی اقتصاد ایران نقش بر آب شده، اما تحریم اساسا آسیبهایی به کیفیت زندگی مردم هم زده و رشد اقتصادی کشور هم به ویژه در دهه ٩٠ برمبنای برنامههای توسعه و سند چشمانداز پیش نرفته که این مسئله در واقع همان محرومماندن کشور از درآمدهای ارزی مناسب و یا بسیاری از تکنولوژیهای جدید جهانی در بخش صنعت است. برای مثال مطابق آمارها در سال ٢٠٢١ رقم درآمد سرانه ملی مردم ایران ٥٣٤٣ دلار اعلام شده بود که مطمئنا اگر جریان تحریمهای یکجانبه نبود رفاه ایرانیان در وضعیت دیگری قرار داشت. بهعلاوه در دیگر شاخصهای کلان مانند نرخ ارز، تورم، بیکاری و تشکیل سرمایه جدید هم اوضاع باب میل مردم و سیاستگذاران نبوده است. البته بخش بزرگی از شوکهای وارد شده به اقتصاد ایران زیرپوست تحریمها، همان مصیبت تکمحصولی و نفتی بودن اقتصاد کشور بوده که چالشهای بزرگی برای کشور ایجاد کرده است.
تنوع بخشیدن به محصولات صادراتی ناجی کشور شد
در این میان، تغییر ریل سیاستگذاری و تنوعبخشیدن به سبد محصولات صادراتی توانسته تا حدود زیادی ضربهگیر تحریمها باشد، ضمن اینکه روند بودجهنویسی در سالهای اخیر و پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم هم تغییرات شگرفی داشته که در آن سهم درآمدهای نفتی از بودجه بسیار کمتر از سالهای قبل شده و حتی دولت با اتخاذ تصمیمات شجاعانه مانند ایجاد پایههای مالیاتی جدید، اصلاح نظام اداری، بهبود محیط کسبوکار و مقابله با فساد که برخی ناظران و تحلیلگران آنها را غیرممکن میدانستند، توانسته دیوار بلند تحریمها را از سر راه بردارد.
ضمن آنکه نمیتوان این تغییر رویه بزرگ را نادیده گرفت که سیاست مذاکره با امید به رفع تحریم تبدیل به آخرین و کماهمیتترین راهبرد دولت سیزدهم شده و این باور به وجود آمده که با اتکا به امکانات داخلی و بهرهگیری از دانش متخصصان داخلی میتوان منافعی برای کشور کسب کرد که پای میز هیچ مذاکرهای پیدا نشده و نخواهد شد. میتوان اینگونه تعبیر کرد که اجرای سیاست اقتصاد مقاومتی و قطعکردن نفت از بند ناف اقتصاد و حذف خودتحریمیها میتواند سفره مردم را هم دچار تغییر کند که این مسئله در صدر اولویتهای کشور قرار گرفته است.
روایت طراحان و معماران تحریم از ناکارآمدی فشارها
در کتاب «تحریمها چطور کار میکند؟ ایران و آثار جنگ اقتصادی» که اخیرا منتشر شده، آمده است: باراک اوباما با ممانعت از تجـــارت ســایر کشورها با ایران در سال۲۰۱۱ ماهیت تحریمهای ایالات متحده را تغییر داد. تحریمهای اوباما منبع اصلی درآمد ارزی ایران یعنی فروش نفت را مختل کرد. این تحریمها همچنین موجب قطع ارتباط بانکهای ایرانی از جمله بانک مرکزی با سیستم مالی بینالمللی شد. تا به امروز، تاثیر اقتصادی تحریمها با آنچه تشکیلات محافظهکار جنگطلب آمریکا پیشبینی میکردند فاصله زیادی داشته است. بهطور قطع، تحریمها به دو دهه رشد اقتصادی ثابت پایان داد، اما تحریم نه باعث فروپاشی اقتصاد شد و نه قیامهای تودهای برای فشار جدی بر دولت را به وجود آورد.
انعطاف نسبی اقتصاد و تصمیم برای اجازه دادن به کاهش ارزش پول، به شروع -تاکنون بسیار کم- بازسازی اقتصادی به دور از صادرات نفت و به سمت تولید داخلی کمک کرد. بهرغم کاهش منابع، دولت از مکانیسم حمایت اجتماعی خود برای محافظت از فقیرترین خانوارها در برابر گرسنگی و سقوط به فقر شدید استفاده کرد. همچنین ریچارد نفیو، مقام سابق وزارتخارجه آمریکا که به عنوان معمار تحریمهای هستهای علیه ایران شناخته میشود، با اشاره به پیشبینیهای نادرست دولت ترامپ مبنی بر فروپاشی ایران طی چند ماه تاکید کرد: «دولت ترامپ از ثبات نسبی حکومت ایران سرخورده شد». نفیو نوشته است: «سال ۲۰۱۸، اظهارنظرهای گستردهای از مقامهای ارشد آمریکایی با این مضمون شنیده میشد که ایران تنها چند ماه و چند ضربت شدید برای فروپاشی فاصله دارد. اعتراضات و آشفتگیهای سیاسی در این کشور ادامه دارند، اما هیچ نشانه معقولی از وجود ناآرامیهای استثنایی در آن دیده نمیشود.»
در ادامه یادداشت مقام سابق آمریکایی آمده است: «حکومت، از لحاظ سیاسی، استحکام معقولی دارد و هیچ نشانهای از جدایی نیروهای امنیتی از آن دیده نمیشود.» نفیو در کتاب «هنر تحریمها؛ نگاهی از درون میدان» مینویسید: «استقامت در برابر درد تحریم اقتصادی، همان توانایی است که یک اقتصاد در عین از دست دادن بسیاری از ظرفیتهای تولیدی خود برای ادامه حیات دارد. مانند گروهان نظامی که حتی در صورت از دست رفتن آن، یک ارتش میتواند کار خود را پیش ببرد. اهمیت داشتن روش و راهبرد برای استقامت در کشور هدف این است که وقتی راهبردهایی برای حفظ استقامت وجود داشته باشد، کشورهایی که در معرض تحریم قرار میگیرند، عزم خود را بالاتر برده و جایگاه خود را در این زمینه تقویت میکنند.»
ایران در برابر تحریم واکسینه شده است
یک کارشناس برجسته ایتالیایی در حوزه اقتصاد نیز با اشاره به پویایی و رشد اقتصادی ایران طی سالهای اخیر تصریح کرد که تحریمهای یکجانبه غرب علیه ایران به اقتصاد این بلوک آسیب زده و موجب شده است تا شرکتهای غربی از بازار بزرگ ایران محروم شود. وضعیتی که به گفته او، شرکتهای غربی را شاکی کرده است.
«جیانکارلو الیا والوری» طی یادداشتی تحلیلی مینویسد: «در حالی که اینجا در ایتالیا برای پیروی از دستورات ایالات متحده آمریکا مغزمان را کار میگیریم، فرقی هم نمیکند که روسایجمهورش خوب، بد یا حتی خوابآلوده باشد، اقتصاد ایران به توسعه خود ادامه میدهد.» والوری در گزارش خود نتیجهگیری کرده است: «تحریمها و محدودیتهای یکجانبه برخی کشورهای غربی علیه ایران به اقتصاد غرب آسیب وارد کرده است، زیرا این تصمیم موجب گردیده تا شرکتهای غربی از بازار ایران دور شوند. این وضعیت به طور خاص بسیاری از کارآفرینان و شرکتهای اسپانیایی را شاکی کرده است.
این درحالی است که جمهوری اسلامی ایران پس از اعمال تحریمها، جایگزینهایی برای شرکتهای غربی پیدا کرده و از کشورهای دیگر کالا میخرد، اما بحران اقتصادی در کشورهای اروپایی باعث شده است که شرکتهای اروپایی از تصمیمهای سیاسی برخی دولتهای اروپایی تحت هدایت دیگران (eterodiretti)، ناراضی باشند.»
آگاته دمارایس، دانشآموخته اقتصاد و عضو ارشد اندیشکده «شورای اروپایی روابط خارجی»، نیز در تازهترین کتاب خود تشریح میکند که چرا تحریم در بیشتر موارد اثر معکوس بر جای میگذارد. به گفته دمارایس، اثر استفاده بیرویه از تحریم مانند استفاده بیرویه از آنتیبیوتیک است و موجب افت اثرگذاری آن میشود و مقاومتها نسبت به آن را افزایش میدهد. در صورت عدمرعایت این پنج عامل، کشورهای تحریمشونده با تدابیری که میاندیشند، علاج را قبل از وقوع حادثه می یابند و با ایجاد شبکههای مالی مستقل، کار خود را پیش میبرند. دمارایس این رفتار را به واکسیناسیون تشبیه میکند و معتقد است روسیه و ایران تا حد زیادی دچار چنین وضعیتی هستند. به گفته او، کشورهای تحت تحریم به سه طریق میتوانند تحریمهای آمریکا را دور بزنند. در وهله نخست آنها میتوانند دلار را را کنار بگذارند که با توجه به گستردگی استفاده از آن در معاملات، اقدام دشواری است.
در وهله دوم، آنها میتوانند ساخت یک شبکه جایگزین سوئیفت را پیگیری کنند. چین این راهحل را از طریق راهاندازی شبکه «سیپس» پیگیری کرده است و حجم معاملات آن به یکصدم شبکه سوئیفت میرسد. درنهایت رمزارز بانکهای مرکزی آخرین ابزاری است که کشورهای تحریمشده میتوانند از آن استفاده کنند.
مسیر خنثیسازی کامل تحریمها چیست؟
در یکجمعبندی کلی میتوان اینطور بیان کرد که با عبور از جنگ اقتصادی یکجانبه علیه ایران حالا فرصتی فراهم شده است که میتوان در بستر انجام اصلاحات اقتصادی و تقویت تولید ملی، به تحقق رشد اقتصادی بالا در سالهای آینده خوشبین بود.
در واقع اگر کجرویهای مزمن گذشته نظیر خامفروشی منابع و ثروتهای بیننسلی، ولنگاری نظام بانکی و بیتوجهی به بخشهای مولد برطرف شود، این انتظار واقعبینانه وجود دارد که شرایط معیشتی مردم و اهداف ذکرشده در برنامه جدید توسعه هم محقق شود.
گذشته از اعتراف سناریونویسان تحریمی به ناتوانی در ویرانکردن بنیه اقتصادی کشور، به طور کلی مهمترین محورهای پیگیریشده در دولت سیزدهم برای خنثیسازی کامل تحریم را هم میتوان در این محورها جستوجو کرد که لازم است با ارزیابی و کنترل دائمی، به شکل ویژه از سوی نظام تصمیمگیری و اجرایی دنبال شود:
- رفع ناترازیهای موجود در اقتصاد از جمله ناترازی در شبکه بانکی، ناترازی انرژی و ناترازی در صندوقهای بازنشستگی
- تقویت بازارهای صادراتی جدید و استفاده از فرصت پیوستن به اتحادیههای منطقهای و جهانی اوراسیا و بریکس
- تقویت اقتصاد دانشبنیان و ایجاد انگیزه برای نخبگان
- کنترل جدی بازارهای دارایی و حذف انگیزههای سفتهبازانه از طریق خرید و فروش طلا و ارز
– تقویت روابط تجاری با کشورهای همسایه، آفریقا، آمریکای جنوبی و ایجاد قراردادهای دائمی برای صادرات محصول غیرنفتی و دارای ارزش افزوده
- مقابله با ابرچالش کمآبی و احیای محیطزیست
- بهبود محیط کسبوکار با هدف افزایش مشارکت مردم و بخش خصوصی در اقتصاد
- پیگیری مبارزه با جریانهای مافیایی و ذینفوذ به قصد حذف کامل موریانه فساد از بدنه اقتصاد کشور.
جغرافیای اقتصادی ایران تحریمناپذیر است
یک کارشناس اقتصادی در مورد تحریمناپذیر بودن اقتصاد ایران گفت: «اقتصاد ایران در دوران تحریم دچار افول و کاهش چشمگیر رشد اقتصادی شد، اما هیچگاه سقوط نکرد؛ دلیل این مسئله تنوع بالای محصولات تولیدی در داخل کشور است که حتی نسبت به کشورهای همسایه و کشورهای حوزه خلیجفارس دارای تفاوتهای بسیاری هستیم، چراکه این کشورها تنها به نفت متکی هستند، اما ایران با کشاورزی، معادن، صنعت پتروشیمی و دیگر صنایع توانسته روی پای خود بایستد و علاوه بر تامین نیازهای داخلی، توسعه صادرات و کشف مقاصد جدید صادراتی را دنبال کند.»
علی حیاتنیا بیان کرد: «شرایط اقلیمی و جغرافیای اقتصادی ایران باعث شده تحریمها و جنگ اقتصادی آمریکا و اروپا به نتیجه نرسد، برای مثال ایران در برخی محصولات کشاورزی جزو برترین کشورهای جهان است یا در حوزه محصولات معدنی پیشرو هستیم، بنابراین با چنین ویژگیهایی نمیتوان تصور کرد اقتصاد ایران زمینگیر شود.» این کارشناس اقتصادی افزود: «البته باید به این نکته توجه کرد که برای به حداقل رساندن اثر تحریمها، باید زنجیره ارزش محصولات را تکمیل و نفت را از بودجه کشور تا حد ممکن حذف کرد، همچنین اصلاحات ساختاری را در نظام اقتصادی و صنایع کشور انجام داد.» حیاتنیا تاکید کرد: «با انجام اصلاحات عمیق اقتصادی و رفع نقاط آسیبپذیر میتوان به این موضوع خوشبین بود که دیگر با اعمال تحریم دچار نوسانات در سطح بازار و کلیت اقتصاد نباشیم.»
منبع: شهروند
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی