سوالاتی که هر کارآفرین قبل از راه اندازی کار باید از خود بپرسد/ بزرگترین کلاهبردار برای یک کارآفرین نوپا، ماشین حساب است/ جای خالی حمایتهای علمی از کارآفرینان در دانشگاههای ایران
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۳۴۱۴۴۳
آمار بیکاری روز به روز در حال افزایش است و متاسفانه این معضل گریبان گیر فارغ التحصیلان نیز شده است. اوضاع اقتصادی کشور به حدی وخیم شده که کارآفرینانی که با تلاش خود، صاحب کارخانههای بزرگ شدند و برندهای معروفی را ثبت کردند، حالا یا ورشکست شده اند یا تمام تلاش خودشان را میکنند که ورشکست نشوند. البته هستند کارآفرینانی که توانسته اند با وجود مشکلات اقتصادی امروز کشور خودشان را سرپا نگه دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برخی از جوانان فکر کارآفرینی را در سر دارند، ولی با وجود شکست بسیاری از کارآفرینان از اینکه بخواهند کسب و کاری را راه بیاندازند، میترسند و ایده کارآفرینی شان را اجرایی نمیکنند. دکتر گلستان، مشاور کسب و کار معتقد است که هر مشکلی که در کشور وجود دارد، وجود دارد و آن کسی برنده است که به جای غر زدن و منصرف شدن از اجرایی کردن ایده هایش در رابطه با آن کسب و کار تحقیق کند و وارد میدان شود. البته به گفته ایشان هر کسی توانایی کارآفرینی را ندارد و باید به این نکته توجه ویژهای کرد. به همین منظور خبرنگار «فردا» با آقای دکتر گلستان به گفتگو نشسته که مشروح آن را در ادامه میخوانید: کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
فردا: کارخانههای معروفی مانند ارج وجود دارند که زمانی موفقیتهای بسیاری را کسب کردند و تبدیل به یک برند معروف و شناخته شده، شدند، ولی امروز خبر ورشکستگی آنها را میشنویم. علت آن چیست؟
من به جای یک عامل برای ورشکستگی هر کارآفرین به عوامل متعددی اشاره کنم که هر کدام از آنها میتوانند به سهم خودشان کمتر و یا بیشتر باعث ورشکستگی یک کارآفرین شوند.
مهمترین موضوع قائم به فرد بودن سازمانها است. خیلی از سازمانها وجود دارند که قائم به فرد هستند. یعنی یک فرد توانمند آن را راه اندازی میکند و تا زمانی که شخص سرپا است و قدرتمند است آن سازمان هم به واسطه تواناییهای او جلو میرود. اما زمانی که شخص توانایی هایش کمتر میشود و یا از بین میرود، سازمان ستون قائمش را از دست میدهد و سقف فرومی ریزد.
پس یکی از گزینههایی که باید به آن دقت کنیم این است که باید تقسیم کار کنیم. هر کدام از عناصر و نیازهامان را به یک نفر بهتر از خودمان بسپاریم. گروهی از ادمها شویم؛ البته منظورم عریض و طویل کردن سازمانها و شلوغ کاری نیست، ولی بهتر است تعدادی از آدمهایی که هر کدام در یک یا چند توانایی از بقیه آدمها قویتر هستند.
فردا: گاهی دیده میشود که برخی شرکتها و سازمانها به صورت گروه اداره میشوند و از توانمندترین افراد هم در کار استفاده شده است. اما دچار مشکل یا ورشکست شده اند. این به چه دلیل است؟
دلیلش این است که گاهی اوقات کار آفرین خواب میماند! مثالی میزنم؛ ما بچه بودیم اگر کسی خواستگاری برایش میآمد که فامیلشان در یک شرکت سیمان کار میکرد به او زن میدادند. میگفتند بالاخره یک گونی سیمان به ما میرسد. اما الان شرکت سیمان تعطیل میشود، چون نمیتوانند بفروشند. پس برگ برنده دیروز، الزاما برگ برنده امروز نیست. پس باید هر روز چک کنیم که آیا ویژگیهای امروزمان همان چیزی است که فردا میتواند مار ا. برنده کند؟
دنیا رقابتی شده و رقابتها هم مثل ۱۰، یا ۱۵ سال قبل نیست. رقابتها هفتگی یا ماهانه باید چک شود. من استاد دانشگاه اگر مطلبی را آموزش دهم که یک روزی دانشجو بودم و آموزش دیدم قطعا دانشجویم به من میخندد. چون مطالبی را که من یاد گرفتم امروز در صفحات تلگرام و خیلی بیشتر قابل دسترس است. پس دانشجوی من به این تسلط دارد. سوال این است آیا ما تغییر میکنیم و اگر بله، تغییرها اجباری است. وقتی سیل آمد و روی موجهای ناخواسته سوار شدم به فکر تغییر میافتم که این تغییر الزامی و اجباری است و خسارت و هزینه وجود دارد. یا پیش بینی میکنم و سدسازی میکنم.
پس بهتر است یک کارآفرین موفق از خودش سوال بپرسد که چقدر محصول، شیوههای تبلیغات و تفکر پرسنلی تان به روز است؟ چقدر اطلاعات دارید؟
فردا: به شیوههای تبلیغات اشاره کردید. بهترین نوع تبلیغ برای یک کارآفرین چیست؟
برخی از کارآفرینان درگیر جنگ تبلیغات میشوند. از رضا گلزار، پرویز پرستویی، رضا کیانیان، بهرام رادان یا کریم باقری برای تبلیغاتشان استفاده میکنند؛ بنابراین این کارآفرین وقتی از یک خواننده به اسم خسروری استفاده میکند، بدیهی است که تا یک مدتی فروش بسیار خوبی دارد و جیبش پر از پول میشود. آن وقت است که احساس قدرت میکند و تصورش این است که همه چیز خوب و درست اداره شده، ولی واقعیت این نیست. این جنگ تبلیغات است که فعلا آنها را زنده نگه داشته است.
یک لحظه از خودتان بپرسید اگر چند وقت تبلیغات نکنید بازهم فروش خواهید داشت؟ اگر نه، قطعا این تبلیغات برای شما سم است. البته من مخالف با تبلیغات نیستم. ولی در دنیای امروز روابط عمومی جایگزین شده. باید با مشتری دوست شوید. آن وقت است که میتوانید از آینده خودتان مطمئن شوید. من و شما به عنوان بیزینس منها چند درصد از قدرت روابط عمومیها استفاده میکنیم. یعنی کاری کنیم که دیگری از من ذکر خیر کند.
بیایم از روشهای سنتیتر به روشهای مدرنتر برسیم. حالا وقتی میخواهیم روابط عمومی را انجام دهیم زیر بنای آن چیست؟ بازاریابی، مارکتینگ، اطلاعاتی را جمع کردم و از آنها به نفع خودم برای رسیدن به مشتری استفاده میکنم که شما زا من پرسیدید چرا خیلی از ببرنده امروز برند هستند و فردا هیچی نیستند. چرا خیلی از ماها ترازنامه هایمان چند رقمی است و چند سال بعد ترازنامه هامان قابل پرینت نیست. نمیفروشیم ورشکسته میشویم. به روز نمیشویم و فراموش نکنید که رقابت در قرن جدید و در سال ۲۰۱۸ رقابتهای میلیمتری است و این شاید هنرمندانهترین کار من و شما به عنوان بیزینس من این است که هر لحظه حواسمان باشد که بقیه چیکار میکنند و ما یک کار بهتر انجام دهیم.
در نشست خبری فروش نوکیا به مایکرو سافت یک جمله را مدیرعامل نوکیا میگوید که تامل برانگیز است گریه میکند و میگوید ما هیچ اشتباهی نکردیم؛ و راست میگوید برای ورشکستگی نیاز به اشتباه کردن نیست. کافی است تعداد کار درست دیگران از تعداد کار درست شما بیشتر باشد. شاید شما ۵۰ تا کار درست کنید و ورشکسته شوید، چون رقیب شما ۵۱ کار درست انجام داده است.
فردا: یعنی در ورشکستگی شرکتها و کارخانههای بزرگ، دولت هیچ نقشی ندارد واین مسئله فقط به خاطر ناتوانی و به روز نشدن خود کارآفرینان است؟
نه اینطور نیست؛ گاهی مسائل بیرون سازمانی چندین برابر بیشتر از درون سازمان بر روی کار اثر گذار خواهد بود. اما سوال حرف من این است که ما نمیتوانیم مولفه یا متغییری را که در کنترلمان نیست را تغییر دهیم. اینها واقعیاتی هستند که وجود دارند و از بیرون بر کار ما حاکم است و ما نمیتوانیم آنها را تغییر دهیم. اما میتوانیم مستحکمتر شویم تا نتیجه بهتری بگیریم. ما باید زره بپوشیم تا وارد جنگ شویم و با مشکلات مبارزه کنیم تا بتوانیم موفق باشیم.
فردا: خیلی از کسایی که میخواهند کارآفرینی کنند ترسی دارند که ممکن است با شکست مواجه شوند. مقدمات اینکه بتوانیم یک کارآفرین موفق باشیم، چیست؟
من اولین اعتقادم در راه اندازی کسب و کار و مدل کارآفرین این است که چندتا سوال را مطرح میکنم اگر توانستید نمره قبولی از آنها بگیرید وارد کسب و کار مدنظرتان شوید. وگرنه؛ حالا زود است.
سوال اول؛ آیا توانایی این را داریم که حداقل یک سال هزینههای بیزینس را پرداخت کنید؟ یا امیدوار هستید که آن بیزینس ماه بعد به شما ماشین و خانه هم بدهد؟ اگر جواب بله نیست همین الان انصراف دهید.
سوال دوم؛ آیا در بیزینسی وارد میشوید که در آن شاگردی کردید؟ یا شرکایی دارید که قبلتر در این بیزینس تجربهای دارند یا فقط میخواهید با آزمون و خطا پیش بروید؟!
سوال سوم؛ آیا هزینه و درآمدتان را درست حساب کرده اید؟ من اعتقاد دارم که بزرگترین کلاهبردار برای یک کارآفرین نوپا، ماشین حساب است. زیرا که در دنیای ماشین حساب یک عدد نجومی ضربدر یک عدد نجومی دیگر یک عدد عجیب غریب تحویل میدهد و من فورا پولدار میشوم. ولی در دنیای عمل، ماشین حساب با من همراهی نمیکند. پس بهتر است که هزینه را بدبینانه و به شکل بسیار بدی محاسبه کنید و درآمد فرضی تان را به شدت پایین بیاورید تا شما را به نقطه امن برساند.
سوال چهارم؛ اگر نشد چه اتفاقی رخ میدهد؟ کارآفرینی هیچ گارانتی ندارد پس شما سیاهترین حالت ممکن یعنی اینکه اصلا نتیجه نمیگیرید را به عنوان قدم اول بگذارید و بعد شروع کنید.
و سوال پنجم؛ آیا ایدهای که الان در سر دارید تا به حال جایی تست و یا انجام شده است؟ بهتر است سعی کنید به شکل خالص نوآوری نکنید. یعنی بهتر است که الگو بگیرید. زیرا که یک بیزینس نمیتواند ۱۰۰% ساخته ایده شما باشد و شما حتما موفق شوید. مثلا مردم همه سوار تاکسی میشوند پس من نمیخواهم شبکه حمل و نقل را عوض کنم، ولی شیوه انتخاب تاکسی را عوض میکنم. من نمیخواهم غذای مردم را عوض کنم، شیوه سفارش غذا را عوض میکنم. آن وقت است که ایده شانس موفقیت بیشتری پیدا میکند. ولی اگر همه چیز نو و تازه باشد، غلط نیست، ولی خیلی ریسک بالایی دارد.
فردا: داشتن سرمایه چقدر تاثیر دارد تا ما یک کارآفرین موفق باشیم؟
قطعا بدون سرمایه راه اندازی کسب و کار یک طنز است. ولی این سرمایه فقط مالی نیست. من چند تا سرمایه را به شما معرفی میکنم.
سرمایه مالی، همان تعریفی که همه ما از آن مطلع هستیم که باید به اندازه یک سال اول بیزینس در حساب موجود باشد یا مطمئن باشم که ماههای آینده درآمد دارم و هزینهها پوشش داده میشود. سرمایه دوم، دفترچه تلفن است. چندتا شمارهای هست در گوشی شما که در آن بیزینسی که هستید میتواند نجات بخش باشد؟ یعنی اگر من وارد یک بیزینس خاص میشوم چندتا شماره تلفن دارم که اگر به آن زنگ زدم و کمک خواستم به من کمک میکنند؟ که این سرمایه اعتباری از سرمایه اول که مالی است مهمتر میباشد.
سرمایه سوم، پوست کلفت! از دوتای قبلی به تعدد اثرگذارتر است. پوست کلفت به من توانایی شکست وردن و دوباره سرپا ماندن را میدهد. شما فکر میکنید چند درصد از آدمها اگر یکباره صدها میلیارد تومان به دست بیاورند، بلد هستند که آن را خرج کنند؟ ممکن است که یک چیزی را گرانتر بخرند، ولی بالاخره آن را خرج میکنند. اما مهم این است که کسی را پیدا کنید که پولی در جیبش نباشد و مدتها بدون پول زندگی کند، اما این موضوع را لو ندهد. دستش را جلوی کسی دراز نکند و گردنش را کج نکند. پس پیشنهاد بعدی را من میخواهم یک سرمایه معرفی کنم به نام سرمایه شکست خوردن است. اول برویم آنهایی که شکست خوردن را پیدا کنیم و از آنها الگو بگیریم. این از همه سرمایهها اعتبارش بیشتر است.
فردا: خیلی از کارآفرینان را میشناسیم که از مسئولان گلهمندند، چه در شروع کار و چه بعد از آن که تبدیل به برند معروفی میشوند، هیچ حمایتی از آنها نمیشود. در این مواقع چه باید کرد؟
با یک مثال میخواهم فکرتان را درگیر کنم. دو نفر را تصور کنید که یکی از آنها عضو یک خانوادهای است که از سن ۵ سالگی پدرش را از دست داده و نفر بعد، عضو خانواده دیگری است که پدری با وضعیت مالی بسیار خوب دارد و حاضر است به پسرش کمک کند. قطعا نوع بیزینس کردن برای این دو بسیار متفاوت است. حالا فکر کنید شما کدام یک از اینها هستید و بر اساس همان وضعیتی که دارید حرکت کنید.
باید بگویم که مفهوم کارآفرینی این نیست که همه آدمها بستر برایشان آماده باشد تا هر کاری دوست دارند انجام دهند. وقتی بیزینس جدید راه اندازی میکنید مثل یک نابینا که در جای جدید است قدم بردارید. یعنی گامها را کوچک بردارید؛ و همیشه این یادتان باشد سود نبرده را ممکن است بعدا ببرید، ولی هزینه از دست داده دیگر هیچ وقت بر نمیگردد؛ و همواره به این نکته توجه کنید که ما دربستری هستیم به نام ایران با همه مختصاتش.
فردا: برخورد کشورهای دیگر با کارآفرینان به چه صورت است؟
در دنیا چیزی که وجود دارد و خیلی کمک میکند به کارآفرینان این است که دانشگاهها اصلیترین متولیان کمک به کارآفرینان هستند. مثلا برندهایی که همه میشناسند مثل؛ فیسبوک، اپل، گوگل به همین صورت رشد کرده اند. دانشگاه برایشان مثل آزمایشگاهی عمل میکند که از شرکتهای نوپا حمایتهای علمی میکند؛ و از هزاران شرکت خیلی هایشان تعطیل میشوند و به نتیجه نمیرسند، اما تعداد دیگری از آنها رشد میکنند و تبدیل به برندهای معروف دنیا میشوند.
قرار است که در ایران نیز چنین اتفاقی بیوفتد و این فرهنگ تقویت شود. در حال حاضر نیز قصد داریم تا در مرکز مطالعات تربیت مدرس چنین فضایی را برای افرادی که میخواهند کارافرینی کنند، آماده کنیم.
قطعا تفاوتهای چشمگیری بین حمایتهای علمی از کارآفرینان در کشورهای توسعه یافته در قیاس با کشور ما وجود دارد. اما میخواهم به شما بگویم این شرایطی است که وجود دارد با تمام مشکلاتش؛ آن کسی برنده است که به تواناییهای خودش رجوع کند و ببیند چطور میتواند از پس همه مشکلات برآید و کارآفرین موفقی باشد. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
منبع: فردا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۳۴۱۴۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنبش دانشگاهی آمریکا خواب را ازچشم قاتلان کودکان غزه ربوده است
به گزارش خبرگزاری مهر، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در بیانیهای ضمن محکوم کردن برخوردهای صورت گرفته توسط پلیس و دولت آمریکا با دانشجویان حامی فلسطینیان در این کشور، خواستار حمایت جهانی دانشجویان، دانشگاهها و مراکز فرهنگی و علمی جهان از این جنبش دانشجویی شد.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
بلوغ و باروری جنبش دانشجویی اصیل در ایالات مختلف آمریکا در محکومیت صهیونیسم، با سرکوب و دستگیری گسترده دانشجویان توسط مدعیان دموکراسی و آزادی بیان در این کشور مواجه شده است. دانشجویانی که از کالیفرنیا تا تگزاس، غیرتمندانه در دفاع از کودکان و مردم مظلوم غزه به میدان آمدهاند هرگز از مطالبات اساسی خود مانند پایان دادن به جنگ غزه، قطع ارتباطات دانشگاهی با رژیم اشغالگر قدس و محاکمه عوامل نسل کشی غزه کوتاه نخواهند آمد. شکل گیری، تثبیت و استمرار این جنبش دانشگاهی و بشردوستانه، خواب راحت را ازچشم قاتلان کودکان غزه ربوده و علاوه بر آن، فردایی آکنده از آگاهی و ظلم ستیزی را در فضای دانشگاهی و علمی غرب نوید میدهد. گستردگی، آگاهی و استقامت سه رکن اصلی این جنبش بی سابقه در آمریکا محسوب میشود. جنبشی که به سرعت در حال تعمیم به دیگر حوزههای جغرافیایی و آموزشی غرب است.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ضمن تقدیر از صلابت دانشجویان و اساتید دانشگاهها که علی رغم خفقان ناشی از سلطه لابیهای صهیونیستی در آمریکا به میدان حمایت از هم نوعان خود در غزه آمدهاند، جنایت و برخوردهای صورت گرفته علیه آنها را قویاً محکوم میکند. همچنین این سازمان، خواستار حمایت گسترده همه دانشگاهها، مراکز علمی و فرهنگی جهان، فارغ از هر نژاد و مذهبی، از حرکت انسان دوستانه و تاریخی دانشجویان آمریکایی مدافع حقیقت و حقانیت است. بدیهی است که اتحاد جهانی در حمایت از دانشجویان به پاخاسته در برابر جریان زور و اشغالگری، حداقلی ترین مسؤولیت انسانهای آزاده و خیراندیش دنیا در قبال این جوانان غیور خواهد بود. به امید آنکه چنین تحرکاتی ضمن افشای هر چه بیشتر ماهیت نظام سلطه، منجر به پایان یافتن جنگ غزه و شکست جنایتکاران صهیونیست و حامیان آنها شود.
کد خبر 6089620 الناز رحمت نژاد