دلفی: پدر و مادرم سختیها را به جان خریدند تا من پیشرفت کنم/از ایتالیا پیشنهاد داشتم
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۳۶۷۸۲۴
به گزارش خبرنگار فوتبال و فوتسال گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان، ستاره تیم نوجوانان در جام جهانی بود. بازیکنی که در سمت راست با نفوذهای تماشایی، تند و تیز و غیر قابل مهارش، نامی برای خود دست و پا کرد و نشان داد در حالی که فقط ۱۷ سال دارد، آیندهای درخشان را هدف گرفته است. سخن از یونس دلفی است، ستارهای از شوش دانیال که میخواهد در آسمان فوتبال ایران بدرخشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
**نمیپرسم چرا سمت و سوی فوتبال آمدی، چون خوزستان مهد فوتبال است
همین طور است من از بچگی عاشق فوتبال بودم. از ۱۰ سالگی در لیگ شوش و در تیم دایی ام بازی میکردم. دوازده - سیزده ساله که شدم عبدالحسن زارع مرا با خود به نوجوانان استقلال خوزستان برد. زارع نقش پررنگی در پیشرفت من ایفا کرد. هر جا باشم مدیون او هستم. زارع خیلی برای موفقیت من تلاش کرد، چون با هم مسیر شوش تا اهواز را میرفتیم و برمی گشتیم. سختیهای فراوانی کشیدم و در نهایت حالا که ۱۷ ساله هستم به این نقطه رسیده ام.
**برای رسیدن به جایگاهی که امروز داری چقدر سختی کشیدی؟
خیلی زیاد آنقدر که شاید در یک جمله نتوان گفت. من همین الان که با شما صحبت میکنم خانواده ام مستاجر است و خانهای از خودمان نداریم. پدرم همیشه سخت کار میکند تا مشکلات ما کمتر شود. بعضی وقتها من هم برای کمک به او کنارش کار میکردم که...
**چه کاری؟
بنایی. بعضی وقتها پدرم برای کار به اهواز میرفت و ما تنها میماندیم. تا همین جا هم خیلی غصه خوردم. من پیشنهادهایی داشتم که به خاطر قراردادی که داشتم رضایت نامه ام را نمیدادند. انگار میخواستند محو شوم. حتی اشک مادرم را هم درآوردند. آخرش هم چند میلیون گرفتند تا رضایت نامه ام را دادند.
**خانواده چقدر کمکت کرد تا موفق شوی؟
خانواده ام اولینهایی بودند و هستند که مثل کوه پشتم ایستاده اند. من نمیدانستم که پدرم برای خودش لباس نمیخرد تا من بتوانم کتانی و لباس ورزشی بخرم. مادرم هم همیشه چشم روی خواسته هایش میگذاشت تا مشکلی نداشته باشم. من دست آنان را میبوسم و امیدوارم روزی بتوانم گوشهای محبت هایشان را جبران کنم.
**چند خواهر و برادر داری؟
من فقط یک خواهر دارم.
**در بازیهای جام جهانی هندوستان فراتر از انتظار بودید کمتر کسی فکر میکرد ایران با آن امکانات اندک بتواند حتی به مرحله حذفی صعود کند، اما ۳ برد فوق العاده به دست آوردید و البته در یک هشتم نهایی مکزیک را هم از پیش رو برداشتید. خودتان پیش بینی کسب این نتایج را میکردید؟
ما یک سال و نیم (فقط با چند هفته تعطیلی) کنار هم بودیم. شاید باورتان نشود، اما قبل از آغاز جام جهانی هدفمان این بود که به یک چهارم، نیمه نهایی و سپس فینال برسیم. حتی به رسانهها این را گفتیم، اما همه خندیدند و گفتند مگر میشود ایران حتی از مرحله گروهی صعود کند؟ اما خوشحالم که این کار بزرگ را انجام دادیم. البته کارمان نیمه تمام ماند، چون هدفمان حضور در نیمه نهایی و حتی فینال بود.
**در این یک سال و نیم، چه کسی بیشترین نقش را در موفقیت تیم نوجوانان داشت؟
تمام اعضای تیم زحمت کشیدند، اما عباس چمنیان با بقیه فرق داشت. خیلی از مربیان در تمرینات شوخیهای عجیبی انجام میدهند یا بد رفتاری میکنند، اما چمنیان به موقع شوخی میکرد و به وقتش هم جدی بود. اگر او از روز اول سختگیری نمیکرد شاید تیم نوجوانان به اینجا نمیرسید. کادرفنی قبلی قابل احترام است، اما زمان آنها اصلا تغییری در تیم نوجوانان نمیدیدیم.
چمنیان که آمد فراز و نشیبی نداشتیم، او خیلی از تغییرات را به وجود آورد و هر روز نکته جدیدی را به ما آموخت. از این رو به آن رو شدیم. هر بازی را که بردیم قانع نشدیم و فکر میکنم بیشترین نقش را در موفقیت تیم نوجوانان، عباس چمنیان داشت.
**البته تیم شما یکدل هم بود. به طور مثال میدیدیم بازیکنان ذخیره هم مثل اصلیها از برد خوشحال واز شکست یا باز شدن دروازه ایران ناراحت میشوند.
ما موفق بودیم، چون یکدل و یک تیم بودیم.
**استعداد شما در خیلی از بازیها به تاکتیک حریفان چربید. این یکی از نقاط قوت ایران در قریب به اتفاق مسابقات است. به عنوان مثال نوجوانان ایران که نه امکانات آلمان را دارند و نه نظم و تاکتیک شان را، چهار گل به حریف میزنند و چند گل هم نمیزنند. فکر نمیکنی استعداد ایرانی هم تا حدود بسیاری در موفقیت شما دخیل بود؟
در مورد آلمان، سطح تیم واقعا بالا بود، اما بازیکنان ما هم چیزی از آنها کم نداشتند. برایمان فرقی نمیکرد روبروی چه تیمی بازی میکنیم. فرقی نمیکرد تیم آلمان باشد تا مکزیک، یا بازیکنانش در بوندس لیگا بازی کنند یا لالیگا. هدفمان فقط برد بود و حتی فکر نمیکردیم با تساوی بازی را به پایان برسانیم. کادرفنی هم هرگز نگفت بروید و مساوی کنید.
حتی مقابل اسپانیا که تعداد بسیاری از بازیکنانش در بارسلونا و رئال مادرید بازی میکردند؟
به هیچ وجه، تنها دلیل شکست ما مقابل اسپانیا این بود که روز بدمان را پشت سر میگذاشتیم و البته اسپانیا در بهترین شرایط خود قرار داشت. شک نکنید اگر مقابل اسپانیا هم خودمان بودیم، میتوانستیم آنها را هم شکست بدهیم.
**اما به نظر میرسید از اسپانیا ترسیده بودید. به خصوص وقتی شنیدید بازیکنان آن تیم در بهترین تیمهای لالیگا بازی میکنند. این طور نبود؟
ترس؟ اولا که دور و بر ما رسانهای نبود تا بدانیم کدام بازیکن اسپانیا در کدام تیم بازی میکند. ضمن اینکه مسوولان تیم تلفنها را برای مدت طولانی از ما گرفتند تا حواشی اطراف روی ما تاثیر نگذارد. تنها دلیل شکست ما مقابل اسپانیا این بود که روز بدی را پشت سر گذاشتیم. هر تیمی یک روز بد دارد و ما هم برابر اسپانیا چنین شرایطی را تجربه کردیم.
**البته تنها دلیل شکست مقابل اسپانیا را نمیتوان روز بد بازیکنان ایران دانست، به خصوص که تو هم غایب بودی و همین غیبت به چشم آمد و شاید یکی از دلایل شکست ایران بود.
تیم موفق، تیمی است که یک نیمکت قوی داشته باشد. ما نیمکت خوب هم داشتیم. چند بازیکن بودند که میتوانستند جای من بازی کنند که نمیدانم آیا توانستند تاثیر بگذارند یا نه؟ اما دوست ندارم درباره این موضوع حرف بزنم. فقط میگویم حیف شد که مقابل اسپانیا محروم بودم.
** الان که به این برهه از فوتبال رسیدهای چه برنامهای برای آینده ات داری؟
احساسم این است که تلاشم را دو برابر کنم تا به هدفم برسم، چون تازه اول راه هستم و میدانم چه راه سختی پیش رو دارم.
**الگوی فنی ات کدام بازیکن است؟
کریس رونالدو. البته میخواهم بهتر از او باشم.
**شهر شوش هم حتما مثل اکثر شهرهای خوزستان بازیکن مستعد زیادی دارد.
همین طور است، بچههای مستعد زیادی در شوش هستند که باید به آنهاتوجه شود. متاسفانه بعضی از آنها به دلیل مشکلاتی که دارند فوتبال را ادامه نمیدهند و بعضی هایشان دستفروشی میکنند. عدهای هم بی انگیزه و بدون برنامه باید گوشه خانه هایشان بنشینند، چون کسی نیست که دستشان را بگیرد و به آنها کمک کند.
** امروز که معروف شدهای برخورد مردم شهر با تو چگونه است؟
همشهریها و هم استانی هایم به من لطف دارند.
**در خلال بازیها شایعههایی منتشر شد که چند تیم مطرح اروپایی بازی هایت را زیر نظر گرفته اند. آیا در هند پیشنهادی به دستت رسید؟
آنجا استعدادیابهای متعددی حضور داشتند و شایعههایی نیز مطرح شد، اما هیچ کدام رسمی نبود. هر تیمی مرا میخواهد باید با باشگاه استقلال خوزستان صحبت کند.
**اگر هدفت اروپا است چرا فصل قبل وقتی از ایتالیا پیشنهادی دریافت کردی، پاسخ منفی دادی؟
میخواستم بروم، چون از تیم بزرگسالان یک باشگاه در سری B. پیشنهاد بازی دریافت کردم. تمام کارها هم انجام شد، اما چون هنوز به ۱۸ سالگی نرسیده بودم، باید پدرم اقدام میکرد که متاسفانه مشکلاتی در صدور ویزای او به وجود آمد و نتوانستم به ایتالیا بروم. بعد از این ماجرا، با عباس چمنیان مشورت کردم و او گفت: تا پایان جام جهانی صبر کن و بعد در صورت دریافت پیشنهاد به اروپا برو.
حرفی باقی مانده؟
فقط اینکه از پدر و مادرم و تمام کسانی که برایم زحمت کشیده اند تشکر کنم.
منبع: مجله خانواده
انتهای پیام/
اظهارات دلفی در مورد عملکرد تیم ملی نوجوانان ایرانمنبع: باشگاه خبرنگاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۳۶۷۸۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اختصاصی - شهاب زاهدی منتقدانش را کنفت میکند!
به گزارش "ورزش سه"، یکی از نقل و انتقالات عجیب لیگ ایران در پنجره زمستانی برای شهاب زاهدی و پرسپولیس شکل گرفت. مهاجم پرسپولیس که از حیث آماری شرایط خوبی را در این تیم دنبال میکرد و یکی از مدعیان کفش طلای این فصل محسوب میشد، در پنجره زمستانی تصمیم به جدایی از سرخپوشان گرفت و راهی لیگ ژاپن شد. آویسپا فوکوئوکا که پیش از این تیمی ناشناخته برای ایرانیها در لیگ ژاپن شناخته میشد این روزها اما به واسطه عملکرد شهاب زاهدی و گلهای پیاپی او در صدر اخبار ورزشی ایران قرار دارد. نمایش خیره کننده او در بازی آخر و گلی 70 متری باعث شد تا دقایقی با او به گفتوگو بپردازیم.
این روزها نام تو بار دیگر بر سر زبانها افتاده و گلهایی میزنی که هواداران پرسپولیس انتظار زدن آن در دوران حضورت در این تیم را میکشیدند.
والله، درست میگویید اما چند گلی که برای پرسپولیس زدم فکر کنم گلهای خوبی بود و اگر تعدادش کم بود به عوامل زیادی بستگی داشت. کدام مهاجمی است که دوست نداشته باشد گل بزند مخصوصا تیمی که در آن از بچگی رشد کرده و به آن تعلق خاطر دارد. اما یکسری فاکتورها بستگی دارد. مسائل سختابزاری خیلی تاثیرگذار است. شما باید در شرایط خوبی تمرین کنید و در ایران شرایط متفاوت است.
اما هنوز این سوال وجود دارد که چه شد آویسپا فوکوئوکا را بهعنوان مقصد خودت انتخاب کردی؟
دلیل انتخاب این تیم بود چیزی جز پیشرفت نبوده و خدا را شکر که در چند هفته اخیر نشانههایی داشته و نیت من مشخص شده. هم برای خودم و هم کسانی که فوتبال را دنبال میکنند بعد از عملکردی که داشتم این موضوع و دلیل انتخابم مشخص شده است. خودم وقتی اینجا آمدم متوجه شدم، از زمان حضورم در اوکراین که شاید چهار سال باشد، این تیم مرا رصد میکرد اما هیچ وقت شرایط فراهم نشد. دلیل آن هم این بوده که هیچ وقت گزینه اول آنها نبودم و روی من بهعنوان گزینه دوم نظر داشتند. اما اکنون شرایط فراهم شده و وقتی آمدم آنها هم گفتند چند سالی است که عملکردت را دنبال میکنیم و امسال این شرایط رقم خورد.
درباره این تیم توضیح میدهی؟ به هرحال برای فوتبالدوستان ایرانی قطعا جزء نامهایی بود که کمتر شنیده بودند.
آویسپا فوکوئوکا تیمی نوپا است و حدود 10 سال است که به لیگ برتر آمده اما از زمان حضورش روند رو به رشدی را دنبال کردند و بهترین جایگاهی که در جدول به دست آوردند فصل گذشته بود که در لیگ هفتم شدند و قهرمان حذفی شدند. این بهترین عملکرد آنها بوده و تیمی در حال رشد هستند و خیلی جدی کار میکنند و از زمان حضورم متوجه شدم چه پشتکاری دارند نسبت به اهداف خودشان تا رشد کنند.
آیا تیم متعلق به بخش خاصی از جامعه است؟
تیم برای شهری در جنوب ژاپن است و سومین شهر بزرگ ژاپن است. تیمها اینجا همه اسپانسر خصوصی دارند و هواداران تیم ما هم برای همین شهر هستند و برای هر بازی حدود 10 هزار یا بیشتر هوادار بهصورت میانگین داریم. تنها تیم لیگ برتری شهر ما هم هست. واقعا هواداران فوقالعادهای هستند و در بازیهایی که عقب بودیم نیز اینقدر با احترام حمایت و تشویق میکردند که خودم شرمنده میشدم!
نکته جالب توجه اما همچنان آمادگی توست. اینکه خیلی زود با لیگی متفاوت هماهنگ شدی.
زمانی که اینجا آمدم حدود نیم فصل بود که در شرایط بازی در پرسپولیس بودم و اینجا هفته سوم به تیم اضافه شدم و از نظر بدنی و ذهنی جلوتر بودم. قطعا این موضوع تاثیر داشت. از نظر نوع بازی اولین تیمی که در اوکراین بازی کردم با شکل کنونی این تیم شباهت زیادی داشت و متکی به کار تیمی بودند و اینطور نبود که به ستاره اتکا کنند. من از قبل آشنایی نسبت به این سیستم داشتم و آن تجربه به من کمک کرد.
و واکنشهای خوبی نیز در رسانههای این کشور و فضای مجازی آن در خصوص تو شاهد هستیم. البته در ایران این عملکردت منتقداتی نیز بهخصوص از سمت هواداران پرسپولیس داشتهاند و آنها به نوعی معتقدند در این تیم مطابق انتظار نبودی!
درباره واکنشهای مثبت باید بگویم خیلی خوشحالم که حداقل عملکرد خوبی داشتم و توانستم باعث شوم که پرچم کشورم بالا نگه داشته شود و این حس فوقالعادهای به من میدهد. درباره انتقادات هم تا حدی غیر منطقی است و قطعا عملکرد خوبی داشتم که پیشنهاد به دست آوردم. اینطور نبوده که عملکرد خوبی نداشتم و اکنون با پیشنهاد خارجی مواجه بودم و این منطقی نمیتواند باشد. من در هر تیمی که حضور داشتم بیشترین تلاش را میکردم تا بهترین عملکرد را داشته باشم. اما از آنجایی که پست مهاجم به شکلی است که بستگی به گلزنی دارد، شما نیاز به تجربه و شرایط مناسب برای گلزنی دارید. فکر میکنم این کاملا طبیعی است که شما هر چقدر به سمت آینده میروید عملکرد بهتری دارید چون تجربه بیشتری دارید و بیشتر بازی میکنید. من همیشه برای هواداران پرسپولیس احترام قائل هستم چون خودم را جزئی از این تیم و هواداران میدانم و در تمام دقایق که افتخار حضور در این تیم را داشتم سعی کردم بهترین اتفاق را شکل دهم تا موجب خوشحالی آنها شوم.
فکر میکنی این تیم (پرسپولیس) در فاصله پنج هفته مانده به صدر و در کورس با استقلال قادر به کسب قهرمانی باشد؟
با توجه به شرایطی که اکنون پرسپولیس دارد امیدوار هستم و به نظرم شانس زیادی برای قهرمانی دارند. فوتبال است و هزار اتفاق غیر قابل پیشبینی. اگر بچهها از پتانسیلی که دارند به بهترین نحو استفاده کنند قطعا امیدوارم اتفاقات خوبی بیفتد و شاهد این باشیم که جشن قهرمانی به رنگ قرمز شکل بگیرد.
بازیهای پرسپولیس را الان دنبال میکنی، با توجه به شرایط زمانی و تمرینی؟
صد درصد دنبال میکنم. نه الان که قبل از حضورم در تیم هم همیشه بازیهای پرسپولیس را بهعنوان هوادار آن دنبال میکردم. این هفته هم با نساجی بازی داریم یا دارند. تیمی که در بازی رفت تک گل سه امتیازی زدم. امیدوارم در این بازی هم همه بچهها و خصوصا عیسی موفق باشد. عیسی شرایط خوبی دارد و با توجه به پستی که دارد مسلما انتظارات از او بالاست و قلبا برای او آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم بتواند به تیم کمک کند و باعث بردهای پیاپی تا قهرمانی شود.
تو در دوران حضور کوتاهت در پرسپولیس هفت گل زدی و سهم 15 امتیازی تا به اینجا داشتی. قطعا اگر اتفاقی که انتظارش را داری (قهرمانی پرسپولیس) بیفتد، تو هم سهمی در آن خواهی داشت؟
درست است الان عضو تیم آویسپا فوکوئوکا هستم اما بهعنوان هوادار این تیم انتظار بهترین اتفاقات را برای پرسپولیس و هوادارانش دارم. اینکه هواداران خوشحال شوند برایم با ارزشترین چیز است و قطعا هیچ لذتی بالاتر از این نیست که پرچم پرسپولیس بالاتر از همه پرچمها قرار بگیرد.
چه چیز در ژاپن برای تو جالب بوده. سفری طولانی به این شهر داشتی و از شرایط غذایی راضی هستی؟
بله، حدودا 12 ساعت مسیر از تهران تا اینجا بود. از ایران به قطر، از دوحه به اوساکا و در نهایت فوکاکا سفر کردم و خیلی مسیر عجیب و طولانی بود. خسته کننده بود اما جذاب. ژاپن هم مطابق انتظار و چیزی که شنیده بودیم همه چیز بر پایه نظم و احترام است. احترام و نظم واقعی! البته سبک زندگی خودم هم همیشه به این شکل بوده و به نظم توجه داشتم و راستش را بگویم در ایران کمی دچار تغییر شده بود! (باخنده). اما اینجا واقعا یک چیز عجیب در بحث نظم و احترام است. در خصوص شرایط تغذیه هم مشکلی نیست. اینجا به شدت تغذیه سالمی دارند و جزء با کیفیتترین غذاهایی است که در یک کشور تجربه کردم. از نظر زبان هم مشکل خاصی نیست و باشگاه علاوه بر آپارتمان و اتومبیل شخصی که در اختیارم قرار داده، مترجم هم دارم و مشکلی وجود ندارد. در این مدت هواداران این تیم هم به من خیلی لطف دارند و احساس دو طرفهای به همدیگر داریم و سعی میکنم با عملکردم پاسخ محبت آنها را بدهم و برخورد آنها واقعا فوقالعاده است.
اما گلی که زدی فوقالعاده بود و شاید کاندیدای اول جایزه پوشکاش شود. چطور تصمیم به زدن آن ضربه گرفتی؟
قبل از اینکه در آن موقعیت قرار بگیرم باور کنید به آن فکر کرده بودم. چون تیم حریف مالکیت بیشتری داشت و بارها به دروازهبان آنها نگاه کرده بودم که به واسطه جلو آمدن تیمش، از دروازه فاصله زیادی گرفته بود. پنج دقیق قبل از گلی که زده بودم تمام این اتفاقات را در ذهنم مرور کرده بودم و خوشحالم که توانستم آنها را به نتیجه برسانم.